47.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال #نوستالژی
#باز_مدرسم_دیر_شد …
#پارت 1
یک #سریال #خاطره انگیز و به یاد ماندنی این #سریال #داستان پسری به نام محسن(اکبر عبدی) هست که هر روز به دلایلی دیر به مدرسه میرسه این #سریال در سال ۱۳۶۲ ساخته شده و برای خیلی از #بزرگسالان #یادآور #خاطرات #کودکی شان می باشد که قطعا از دیدن آن بسیار لذت می برند. #خلاصه #داستان :#برنامه #ویژه #کودکان و #نوجوانان در ارتباط با #آموزش #نظم و #انضباط در قالب #طنز
#بازیگران: اکبر عبدی – اسماعیل داور فر – مهین شهابی – عنایت ا… شفیعی – مجید رزاز
#کارگردان هنری : حسین افصحی
🙈@cartoon_ghadimy🙊
28.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال #نوستالژی
#باز_مدرسم_دیر_شد …
#پارت 1
یک #سریال #خاطره انگیز و به یاد ماندنی این #سریال #داستان پسری به نام محسن(اکبر عبدی) هست که هر روز به دلایلی دیر به مدرسه میرسه این #سریال در سال ۱۳۶۲ ساخته شده و برای خیلی از #بزرگسالان #یادآور #خاطرات #کودکی شان می باشد که قطعا از دیدن آن بسیار لذت می برند. #خلاصه #داستان :#برنامه #ویژه #کودکان و #نوجوانان در ارتباط با #آموزش #نظم و #انضباط در قالب #طنز
#بازیگران: اکبر عبدی – اسماعیل داور فر – مهین شهابی – عنایت ا… شفیعی – مجید رزاز
#کارگردان هنری : حسین افصحی
🙈@cartoon_ghadimy🙊
34.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال #نوستالژی
#باز_مدرسم_دیر_شد …
یک #سریال #خاطره انگیز و به یاد ماندنی این #سریال #داستان پسری به نام محسن(اکبر عبدی) هست که هر روز به دلایلی دیر به مدرسه میرسه این #سریال در سال ۱۳۶۲ ساخته شده و برای خیلی از #بزرگسالان #یادآور #خاطرات #کودکی شان می باشد که قطعا از دیدن آن بسیار لذت می برند. #خلاصه #داستان :#برنامه #ویژه #کودکان و #نوجوانان در ارتباط با #آموزش #نظم و #انضباط در قالب #طنز
#بازیگران: اکبر عبدی – اسماعیل داور فر – مهین شهابی – عنایت ا… شفیعی – مجید رزاز
#کارگردان هنری : حسین افصحی
🙈@cartoon_ghadimy🙊
46.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال #نوستالژی
#باز_مدرسم_دیر_شد …
یک #سریال #خاطره انگیز و به یاد ماندنی این #سریال #داستان پسری به نام محسن(اکبر عبدی) هست که هر روز به دلایلی دیر به مدرسه میرسه این #سریال در سال ۱۳۶۲ ساخته شده و برای خیلی از #بزرگسالان #یادآور #خاطرات #کودکی شان می باشد که قطعا از دیدن آن بسیار لذت می برند. #خلاصه #داستان :#برنامه #ویژه #کودکان و #نوجوانان در ارتباط با #آموزش #نظم و #انضباط در قالب #طنز
#بازیگران: اکبر عبدی – اسماعیل داور فر – مهین شهابی – عنایت ا… شفیعی – مجید رزاز
#کارگردان هنری : حسین افصحی
🙈@cartoon_ghadimy🙊
46.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال #نوستالژی
#باز_مدرسم_دیر_شد …
یک #سریال #خاطره انگیز و به یاد ماندنی این #سریال #داستان پسری به نام محسن(اکبر عبدی) هست که هر روز به دلایلی دیر به مدرسه میرسه این #سریال در سال ۱۳۶۲ ساخته شده و برای خیلی از #بزرگسالان #یادآور #خاطرات #کودکی شان می باشد که قطعا از دیدن آن بسیار لذت می برند. #خلاصه #داستان :#برنامه #ویژه #کودکان و #نوجوانان در ارتباط با #آموزش #نظم و #انضباط در قالب #طنز
#بازیگران: اکبر عبدی – اسماعیل داور فر – مهین شهابی – عنایت ا… شفیعی – مجید رزاز
#کارگردان هنری : حسین افصحی
🙈@cartoon_ghadimy🙊
47.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال #نوستالژی
#باز_مدرسم_دیر_شد …
یک #سریال #خاطره انگیز و به یاد ماندنی این #سریال #داستان پسری به نام محسن(اکبر عبدی) هست که هر روز به دلایلی دیر به مدرسه میرسه این #سریال در سال ۱۳۶۲ ساخته شده و برای خیلی از #بزرگسالان #یادآور #خاطرات #کودکی شان می باشد که قطعا از دیدن آن بسیار لذت می برند. #خلاصه #داستان :#برنامه #ویژه #کودکان و #نوجوانان در ارتباط با #آموزش #نظم و #انضباط در قالب #طنز
#بازیگران: اکبر عبدی – اسماعیل داور فر – مهین شهابی – عنایت ا… شفیعی – مجید رزاز
#کارگردان هنری : حسین افصحی
🙈@cartoon_ghadimy🙊
45.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال #نوستالژی
#باز_مدرسم_دیر_شد …
یک #سریال #خاطره انگیز و به یاد ماندنی این #سریال #داستان پسری به نام محسن(اکبر عبدی) هست که هر روز به دلایلی دیر به مدرسه میرسه این #سریال در سال ۱۳۶۲ ساخته شده و برای خیلی از #بزرگسالان #یادآور #خاطرات #کودکی شان می باشد که قطعا از دیدن آن بسیار لذت می برند. #خلاصه #داستان :#برنامه #ویژه #کودکان و #نوجوانان در ارتباط با #آموزش #نظم و #انضباط در قالب #طنز
#بازیگران: اکبر عبدی – اسماعیل داور فر – مهین شهابی – عنایت ا… شفیعی – مجید رزاز
#کارگردان هنری : حسین افصحی
🙈@cartoon_ghadimy🙊
44.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال #نوستالژی
#باز_مدرسم_دیر_شد …
(قسمت آخر)
یک #سریال #خاطره انگیز و به یاد ماندنی این #سریال #داستان پسری به نام محسن(اکبر عبدی) هست که هر روز به دلایلی دیر به مدرسه میرسه این #سریال در سال ۱۳۶۲ ساخته شده و برای خیلی از #بزرگسالان #یادآور #خاطرات #کودکی شان می باشد که قطعا از دیدن آن بسیار لذت می برند. #خلاصه #داستان :#برنامه #ویژه #کودکان و #نوجوانان در ارتباط با #آموزش #نظم و #انضباط در قالب #طنز
#بازیگران: اکبر عبدی – اسماعیل داور فر – مهین شهابی – عنایت ا… شفیعی – مجید رزاز
#کارگردان هنری : حسین افصحی
🙈@cartoon_ghadimy🙊
#حکایت📚
#مثل_آباد😇
(دست از ترنج نشناخت)
این ضربالمثل را در جایی به کار میبرند که کسی به علت حواسپرتی و عدم تمرکز کافی، در انجام کاری غفلت کرده و کار را خراب کند.
#ریشه این ضربالمثل به #داستان #یوسف و زلیخا برمیگردد که زلیخا برای اینکه به همه زنانی که او را بابت #عشق به #یوسف شماتت میکردند ثابت کند که آنها نیز اگر جای وی بودند گرفتار چنین عشقی میشدند، همه آنها را به یک #مهمانی دعوت کرد و به هر کدام از آنان یک چاقو و یک ترنج داد. سپس یوسف را برای کاری فراخواند. تمام زنان در حال پوست کندن ترنج با #چاقو بودند که با دیدن یوسف محو زیبایی چهره او شده و به جای ترنج #دست خویش را بریدند.
🙈@cartoon_ghadimy🙊
#حکایت📚
#مثل_آباد😇
(مثل سگ پشیمان شدن)
این #مثل در مواقعی استفاده میشود که شخصی به علت طمع برای به دست آوردن چیزی بیشتر، آنچه که دارد را نیز از دست بدهد.
البته امروزه در مورد هر اشتباه بزرگی هم که جبران آن امکانپذیر نبوده و یا خیلی سخت باشد و پشیمانی بزرگ ببار آورد از این #مثل استفاده میشود.
#داستان این مثل از #شعر جامی برگرفته شده است. در سلسله الذهب جامی چنین آورده:
سگکی میشد استخوان بدهان
کرده ره برکنار آب روان
بسکه آن آب صاف و روشن بود
عکس آن استخوان در آب نمود
برد بیچاره سگ گمان که مگر
هست در آب استخوان دگر
لب چو بگشود سوی او بشتاب
استخوانش فتاد اندر آب
نیست را هستئی توهم کرد
بهر آن نیست، هست را گم کرد
🙈@cartoon_ghadimy🙊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این #آهنگ مستقیم من رو میبره به یه #شب تابستونیِ پرستاره...
همون خونه #حیاط دار نقلیمون. وقتی که فقط پنج سالم بود. #مامان تو ایوون به اصرار ما بچه ها برامون تشک انداخته بود.
بابا یه #رادیو داشت که شبا باهاش به #قصه های شب بخیر #کوچولو گوش میکردیم.
یادمه #داستان که شروع شد، به آسمون نگاه کردم و سعی کردم #داستان رو #تصویر سازی کنم،
کم کم چشمم #گرم شد و رو #تشک چرخیدم و خنکی #تشک یه جون به جونام اضافه کرد.
مامان که فکر کرد خوابمون برده، #رادیو رو برداشت و رفت تو خونه اما من هنوز صدای #رادیو رو میشنیدم که میگفت: #شب بر همه خوش تا #صبح #فردا 🌙
#نوستالژی
🙈@cartoon_ghadimy🙊
یه #نامه دهه شصتی ناب😁
ارتباط برقرار کردن اون موقع ها خیلی سخت بود. معمولا #نامه مینوشتن. اینکه اون #نامه رو چه جوری برسونن به دست طرف مقابل خودش یه #داستان دیگه داشت. اصلا اگه اون #شمع و $قلب تیر خورده و .... این چیزها تو #نامه قید نمیشد انگار اون #نامه #کاغذ خالی بود و اعتباری نداشت.
#نوستالژی
🙈@cartoon_ghadimy🙊