#حکایت📚
#مثل_آباد😇
(خوابیده پارس کردن)
از این عبارت در مواردی استفاده میشود که فردی ادعا و یا تهدیدی کند، ولی توان و جرات انجام آن را نداشته باشد و فقط به عنوان تهدید و ادعای پوچ انجام شود. در چنین مواردی اصطلاحا گفته میشود: "خوابیده پارس میکند".
شاید استفاده از این عبارت #ریشه در حالتی از سگها داشته باشد و آن اینکه اگر #سگ به حالت خوابیده #پارس کند، نشانه تهدید از روی ترس بوده و قصد حمله ندارد. البته صحت این نظر را باید از پرورشدهندگان و مربیان سگها جویا شد که از این امر اگاهی و در آن تخصص دارند.
🙈@cartoon_ghadimy🙊
#حکایت📚
#مثل_آباد😇
(خوابیده پارس کردن)
از این عبارت در مواردی استفاده میشود که فردی ادعا و یا تهدیدی کند، ولی توان و #جرات انجام آن را نداشته باشد و فقط به عنوان #تهدید و ادعای #پوچ انجام شود. در چنین مواردی اصطلاحا گفته میشود: "خوابیده #پارس میکند".
شاید استفاده از این عبارت #ریشه در حالتی از سگها داشته باشد و آن اینکه اگر #سگ به حالت #خوابیده #پارس کند، نشانه تهدید از روی #ترس بوده و قصد حمله ندارد. البته صحت این نظر را باید از پرورشدهندگان و مربیان سگها جویا شد که از این امر اگاهی و در آن #تخصص دارند.
🙈@cartoon_ghadimy🙊
#حکایت📚
#مثل_آباد😇
(جنگ زرگری راه انداختن)
دعوای ساختگی و جدال الکی بر سر موضوعی فرعی به راه انداختن برای این که یا یک موضوع اصلیتر را به حاشیه ببرند و یا اینکه با ایجاد یک جدال غیرواقعی و مصنوعی سود فراوان ببرند.
به نظر میرسد #ریشه این مثل به زمانهای قدیم و روش زرگرها برای سود بیشتر برمیگردد.
به این معنی که هرگاه یک مشتری نزد زرگری میرفت و خواستار #زیور یا #جواهر معینی میشد، #زرگر بهای آن را چند برابر بهای واقعی میگفت و بهشکلی #زرگر همسایه را خبر میکرد تا وارد معرکه شود. #زرگر دوم همان کالا را به بهایی کمتر اما هنوز بسیار بالاتر از بهای واقعی عرضه میکرد. زرگر اولی با دومی جدال میکرد که میخواهی #مشتری مرا از چنگم درآوری و زرگر دومی به او تهمت میزد که میخواهی چیزی را به چند برابر بهای واقعی بفروشی.
مشتری که این دعوا را حقیقی میپنداشت، #جواهر را از دومی میخرید و دو #زرگر سود بهدستآمده را میان خود تقسیم میکردند.
🙈@cartoon_ghadimy🙊
#حکایت📚
#مثل_آباد😇
(كلاهش پشم ندارد)
یعنی فلانی هیچ ترسی ندارد و لازم نیست از وی بترسید.
وقتی بخواهند بگویند کسی ابهت ندارد و لازم نیست از او #حساب ببرید، این #ضربالمثل را استفاده میکنند.
گاهی این مثل اشاره به کسانی دارد که قدرت و جرئت انجام کاری را ندارند و نمیتوان روی آنها حساب باز کرد.
یعنی فلانی در جایگاهی نیست که بخواهد به کسی دستور دهد یا کسی را مواخذه کند.
در باب #ریشه این مثل گفته شده در گذشته، افراد نظامی به تقلید از نظامیان روسی کلاه پشمی به سر میگذاشتند. از این رو مردم معمولا از کسانی که کلاه پشمی داشته میترسیدند و امرشان را اطاعت میکردند. برخی اوقات اگر کسی از دور به مردم نزدیک میشد و نمیتوانستند تشخیص دهند که نظامی است یا غیر نظامی، در ابتدا میترسیدند. اما کمی که نزدیکتر میشد، به یکدیگر میگفتند: نترسید! کلاهش #پشم ندارد و یعنی نظامی نیست.
بعدها این اصطلاح تبدیل به ضربالمثل شد و هرگاه میخواهند که بگویند فلانی #بیخطر است یا حتی در مواردی خیلی #سادهلوح بوده یا از انجام کاری #ناتوان بوده و یا حرفش اهمیتی ندارد، این ضربالمثل را به کار میبرند.
🙈@cartoon_ghadimy🙊
#حکایت📚
#مثل_آباد😇
(دم خود را روی کول گذاشتن)
یعنی از #ترس خود را جمع و جور کردن و به سرعت فرار کردن.
اکثرا برای تحقیر کسی به کار میرود که در ابتدا با ادعای فراوانی وارد کاری میشود اما بعدها ناتوانیاش ثابت میشود و آبرویش میرود. در اینصورت اگر حقی را از کسی ضایع کرده باشد و نتواند از عهده ادا کردن آن برآید، از ترسش از دید #مردم مخفی میشود. در اینجا #مردم میگویند فلانی حق ما را خورد و حالا دمش را روی کولش گذاشته و رفته است.
گاهی برای تهدید این #ضربالمثل را به کار میبرند. مثلا به کسی که با حرفها یا اعمالش شما را اذیت میکند، میگویید: دُمت را روی کولت میگذاری و میروی.
اشاره به حالتی دارد که کسی #شکست خورده و جایی را ترک میکند یا در یک مرافعه پا به فرار میگذارد.
به نظر #ریشه و داستانی در مورد آن نیامده ولی احتمال دارد اشاره به نوعی فرار اینچنینی در برخی حیوانات داشته و با آن مقایسه شده باشد.
🙈@cartoon_ghadimy🙊
#حکایت📚
#مثل_آباد😇
(دست از ترنج نشناخت)
این ضربالمثل را در جایی به کار میبرند که کسی به علت حواسپرتی و عدم تمرکز کافی، در انجام کاری غفلت کرده و کار را خراب کند.
#ریشه این ضربالمثل به #داستان #یوسف و زلیخا برمیگردد که زلیخا برای اینکه به همه زنانی که او را بابت #عشق به #یوسف شماتت میکردند ثابت کند که آنها نیز اگر جای وی بودند گرفتار چنین عشقی میشدند، همه آنها را به یک #مهمانی دعوت کرد و به هر کدام از آنان یک چاقو و یک ترنج داد. سپس یوسف را برای کاری فراخواند. تمام زنان در حال پوست کندن ترنج با #چاقو بودند که با دیدن یوسف محو زیبایی چهره او شده و به جای ترنج #دست خویش را بریدند.
🙈@cartoon_ghadimy🙊
#حکایت📚
#مثل_آباد😇
(تو قوطی هیچ عطاری پیدا نمیشه
یا
در دکان هیچ عطاری پیدا نمیشود.)
چنانچه کسی حرفی بزند و یا از چیزی سخن بگوید که وجود خارجی نداشته و یا اینکه غیر قابل باور باشد میگویند در قوطی یا در دکان هیچ #عطاری پیدا نمیشه.
احتمالا #ریشه این #ضربالمثل اشاره به تنوع و فراوانی انواع داروها و #گیاهان #دارویی و ادویهجات و در کل تنوع زیاد اجناس #عطاری دارد.
در گذشته اگر شخصی برای #درمان بیماری یا خرید ادویهای به #عطاری مراجعه میکرد، عطار وی را دست خالی رد نکرده و حتی اگر داروی یا جنس خواسته شده را نداشته چیزی مشابه آن را به شخص میداده.
بنابراین اگر حتی عطار هم با آنهمه اجناس متنوع از تهیه چیزی برنیاید یعنی آن چیز احتمالا وجود نداشته و دروغ است.
🙈@cartoon_ghadimy🙊