هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
👌 از جرج اورول تا دونالد ترامپ
از آلدوس هاکسلی تا ایلان ماسک
در 👈یادداشت ۱۴۰۳/۱۱/۳ خود👉 که به «پیوند #ترامپ+#ماسک» اشاره کرده و نوشتم: «میتوان حدس زد که #آینده؛ بسیار خطرناکتر از دنیای زشت هاکسلی خواهد بود.» نیمنگاهی هم به دو نویسندهای داشتم که #دنیای_تخیلی خود از آینده را در قالب رمانهای نسبتاً جذابی به تصویر کشیده بودند که شاید هنوز هم علاقمندانی برای مطالعه دارند.
اگرچه آنها آینده چندین قرن بعد از خود را تصویرسازی کردهاند ولیکن در همین قرن اول پیشبینی آنها هم، میتوان به تحقق نسبی پیشگویی داستانواره آنها اشاره کرد.
بنظر بنده در حال حاضر، قهرمان #جرج_اورول، کسی جز دونالد ترامپ نیست همچنانکه قهرمان #آلدوس_هاکسلی، کسی جز ایلان ماسک نیست!
بنابراین ترامپ را در امتداد اورول و ماسک را در امتداد هاکسلی میتوان دید. دنیای جرج را دونالد و دنیای آلدوس را ایلان، به منصه ظهور میرسانند! ولو اینکه شما هر دو نفر را عروسکهای دستآموز جریانات مرموز و شیطانی حاکم بر غرب بویژه #آمریکا و #انگلیس تلقی نمایید.
اما بنظر میرسد که مأموریت ایلان ماسک تحقق دنیایی است که آلدوس هاکسلی، قبلاً سناریوی آنرا تصنیف کرده و مأموریت دونالد ترامپ، تجلی دنیایی است که جرج اورول، پیشاپیش از آن رونمایی کرده است!
بنابراین میتوان توصیه کرد؛ اگر میخواهید بدانید که ترامپ قرار است کارگردان چه سناریویی باشد، بد نیست رمانهای جورج اورول را ورق بزنید و اگر میخواهید بدانید که ماسک بدنبال چه مگاپروژه/مگاپروسه و نقشهای است بد نیست نوشتههای آلدوس هاکسلی را مطالعه کنید.
(ضمناً در مطالعه دنیای قشنگ آلدوس، نقد #شهید_آوینی را از قلم نیاندازید!)
در مقایسه رمانهای جورج و آلدوس (دو نفری که تقریباً همزمان و در قالب داستان، به پیشبینی #آینده_دنیا پرداختهاند) گفته شده: «اورول با تیزبینی جامعهای را نشان میدهد که در آن همه زیر نظر برادر بزرگ هستند و هر خطا و نافرمانیای سنگینترین مجازات را به همراه دارد، در حالی که هاکسلی آیندهای را ترسیم میکند که در آن انسانها از راه رحمهای مصنوعی به دنیا میآیند و هویتی مستقل و فردی ندارند.»
تفاوت خطوط ترامپ و ماسک، از جنس همان تفاوت ترسیمی اورول و هاکسلی است با این تفاوت که اینجا شاهد پیوند دونالد و ایلان هستیم که میتوانند همپوشانی شگفتانگیزی را پدید آورند. پدیدهای که مورد بیشترین بهرهبرداری توسط #سفیانی (در تعبیر #شیعه) و #دجال (در تعبیر #سنی) قرار خواهد گرفت! گویا که #آوردگاه_اصلی قیچی فنآوری+حکمرانی علیه بشریت (نه فقط مسلمانان) در #منطقه_مقدسه وحیانی حدفاصل #مساجد_اربعه_اسلام خواهد بود.
(مساجد اربعه آخرالزمانی؛ #مسجد_مدینه، #مسجد_الحرام، #مسجد_کوفه و #مسجد_الاقصی که شاید «التین+الزیتون+طور سینین+البلد الامین» اشاره به آنهاست!)
👌حال بنده در صددم که هر دو دنیای موازی مذکور (از آلدوس تا ایلان و از جورج تا ترامپ) را در سلسله مقالات خود مورد اشاره قرار بدهم.
شاید خط سیاسی اورول=»ترامپ برجستهتر از خط فناوری آلدوس=»ایلان دیده شود ولیکن بنظر بنده، خط #فناوری بر خط #سیاسی غلبه خواهد کرد و در هر حال، اوضاع سیاسی-فناوری ما (ایران و دنیای اسلام) هم تحتالشعاع خطوط مذکور قرار خواهد گرفت مگر اینکه پیشاپیش بدانیم و بتوانیم وارد تعامل و تقابل با آنها بشویم وگرنه همچون زورقی شکسته، اسیر #امواج_طوفانی آنها خواهیم شد.
از طرفی، جنس تلاقی هر دو خط ظاهراً موازی (یا مکمل) مذکور را میتوان در سپهر اوضاع آخرالزمانی دنیا مورد ارزیابی و توجه قرار داد. فلذا با این ابهام یا مسئله هم مواجهیم که این دنیای آخرالزمانی مفروض، چه تأثیراتی بر #امر_خطیر #ظهور_امام_زمان(عج) خواهد داشت؟ آیا باعث #تعجیل خواهد شد یا موجب #تسویف آن خواهد گشت؟
ایلان+ترامپ، نماد دو خط فناوری+سیاسی همچون دو لبه یک قیچی صد البته شیطانی است که اگر تحقق یابد، چنان دنیایی برای انسانها شکل میدهد که گویی سلطان علیالاطلاق آن، کسی بجز #شیطان_رجیم نخواهد بود تا آنجا که اساساً قابل #نجات و نیل به #عدالت هم نخواهد بود. فلذا اگر تسویفی صورت بگیرد، بالطبع امر ظهور دچار چنان فترتی خواهد شد که نه تنها فراموش بلکه به مطلبی غیرلازم تبدیل خواهد شد!
و حال آنکه بعید است #خالق_متعال، چنین وضعی را برای #آخر_الزمان بشر، مقدر کرده باشد. بنابراین میتوان حدس زد که تعجیل رخ خواهد داد تا اوضاع دنیا نه تنها وفق مراد شیطان پیش نرود بلکه بالعکس، دنیای قشنگی شکل بگیرد، هم در فضای سیاسی و حکمرانی و هم در سپهر علم و فناوری. چنانکه در روایات دینی هم داریم که ۲۵ قسمت از ۲۷ قسمت علمی که برای بشریت قابل دستیابی است، #ارمغان_ظهور #حضرت_حجت(عج)، خواهد بود.
اللهم عجل لولیک الفرج
#قدرت
#جنگ_جهانی
👈اینجا را هم ببین👉
۱۴۰۳/۱۱/۱۸
✍مقالات حم | حیفه نبینی | محل نظرات