eitaa logo
پژوهش‌های تاریخ اسلام
3.2هزار دنبال‌کننده
226 عکس
29 ویدیو
10 فایل
مرکز پژوهش های تاریخ اسلام لینک دعوت به کانال: @chsiqs قم، خیابان دورشهر، روبروی کوچه ۲۱ تلگرام: https://t.me/chsiqs جهت ارتباط با ادمین: @Chsi_qs نکات تاریخی که توسط ادمین در کانال گذاشته می شود، به معنای موافقت مرکز با مضمون آن نکات نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
سفرنامۀ حج مرحوم طالقانی بخش یازدهم: بحث با شیخ سعودی به مسجد رفتیم. صفوف نماز بسته شد، و شیخی با لحن قوی و جذاب جلو ایستاده و نماز خواند؛ چون نماز تمام شد نزدیک رفته، سلامی کردم. جواب متکبرانه گفت. برای آنکه به سخنش آورم و از خشونتش بکاهم، گفتم: الحمدالله همه برادریم، و من هم با شما نماز گزاردم و از دیدن شما خرسندم. با خشونت عربی و تعصب مذهبی جواب خشکی گفت. [میان ما بحثی در گرفت و ] برای آنکه به او بیشتر بفهمانم که غرور بیجا دارد، گفتم: شما خود را از جهت تمسک به دین و عمل به آن از تمام مسلمانان ممتاز می‌دانید و دیگران را اهل بدعت می‌پندارید، با آنکه بیشتر اعمال شما به‌خصوص نسبت به حجاج به هیچ وجه با دین مطابق نیست. برآشفت و گفت برای چه؟ گفتم کتب فقهی و فتاوای علمای ما را بنگرید، به اتفاق می‌گویند ازالۀ نجاست از هر مسجدی بر هر مکلفی واجب است. مسلمانی از صدها فرسخ راه با عشق و علاقه برای انجام حج می‌آید، پول‌ها خرج می‌کند، زجرها می‌کشد. از علمای خود تقلید می‌کند.این باورشدنی است که بیاید عمداً بیت‌الله را نجس کند؟! آن وقت که شما خود را نمونۀ کامل دین می‌دانید، به کشتن او فتوا می‌دهد و در ماه حرام آن هم در کنار خانۀ خدا، که یک مورچه را نمی‌توان کشت، گردن او را می‌زنید! [اشاره به داستان سید ابوطالب یزدی در سال 1324]. چون سخن به اینجا رسید گفت اصلاً عجم‌ها احترام مسجد را رعایت نمی‌کنند. صدا را با شدت بلند کرد و گفت: بنگر! بنگر! چطور با کفش وارد مسجد می‌شوند. قسمتی از مسجد که محل وضو و ادرار است واردین ایرانی و ترک در آن قسمت کفش‌ها را می‌پوشیدند و چون نزدیک فرش‌ها و محل نماز می‌رسیدند بیرون می‌آوردند. شیخ دست مرا گرفت و با پای برهنه به آنجا کشاند و مثل شیر به حجاجی که کفش به پا داشتند حمله کرد. قدری که آرام شد باز دست مرا گرفت و با پاهای پرهنه که به طرف مستراح رفته بودیم مرا به مسجد کشاند. حالا می‌خواستم به او بفهمانم ما بول و ترشح را نجس می‌دانیم و این‌ها به احترام مسجد در آن قسمت کفش می‌پوشند. اما ابداً گوشش بدهکار نیست. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در ایام اعزام حجاج به خانۀ خدا هر شب با برگی از سفرنامۀ مرحوم طالقانی همراه خواهیم شد. این مطالب برگرفته از کتاب «به سوی خدا می‌رویم» است و شب‌های آینده دیگر بخش‌های این سفرنامه را در کانال قرار خواهیم داد. با ما همراه باشید و کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. https://eitaa.com/joinchat/3977314320C4b988b21e1
ماجرای ابوطالب یزدی و قطع روابط ایران و عربستان در سال 1323 چیست؟ در بخش یازدهم از سفرنامۀ مرحوم طالقانی که در همین کانال منتشر شد، به داستان فردی اشاره می‌شود که به جرم نجس کردن بیت‌الله الحرام گردن زده می‌شود. به همین مناسبت نگاهی خواهیم داشت به داستان این فرد تا مطلب گفته‌شده در خاطرات مرحوم طالقانی روشن شود. در سال 1322 جوان 22 ساله‌ای به نام میرزا ابوطالب یزدی با همسرش از راه خرمشهر به کویت و از آنجا با شتر به سوی مکه می‌رود. او برای حج تمتع محرم می‌شود و پس از وقوف در عرفات و مشعر برای ادامۀ اعمال به مکه بازمی‌گردد. ابوطالب در یکی از قهوه‌خانه‌های مکه غذایی می‌خورد و پس از مدت کوتاهی وارد مسجدالحرام می‌شود و طواف می‌کند. گرمای هوا و احتمالاً فاسد بودن غذای مصرفی باعث می‌شود حالت تهوع پیدا کند و برای اینکه زمین مسجدالحرام آلوده نشود در لباس احرامش استفراغ می‌کند و لباس را طوری می‌گیرد که چیزی روی زمین نریزد. عده‌ای از حجاج (که گویا برخی از آنان مصری بودند) با این پیش‌زمینه که شیعیان عمداً حرم را آلوده می‌کنند وقتی ابوطالب را در این وضع می‌بینند به او حمله می‌کنند و این باعث می‌شود ابوطالب دامن لباس رها کند و کثیفی‌ها روی زمین بریزد. در این زمان عده‌ای جاروجنجال می‌کنند و شرطه‌ها ابوطالب را دستگیر می‌کنند و به محکمه می‌برند. در محکمه عده‌ای از حجاج علیه ابوطالب شهادت می‌دهند و او به جرم آلوده کردن حرم به اعدام محکوم می‌شود و در محل صفا و مروه و در حضور حاجیان ابوطالب را گردن می‌زنند. با منتشر شدن خبر این اتفاق خشم شیعیان، علما و مراجع برانگیخته می‌شود، به طوری که آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی به شاه تلگراف می‌زند و تقاضای پیگیری قضیه را دارد. این اتفاق منجر به قطع روابط ایران و عربستان تا سال 1326 شد. https://eitaa.com/joinchat/3977314320C4b988b21e1
پژوهش‌های تاریخ اسلام
ماجرای ابوطالب یزدی و قطع روابط ایران و عربستان در سال 1323 چیست؟ در بخش یازدهم از سفرنامۀ مرحوم طا
تلگراف آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی به شاه در ماجرای ابوطالب یزدی و پاسخ شاه به ایشان تلگراف آیت‌الله اصفهانی به شاه تهران حضور مبارک اعلحضرت اقدس شاهنشاهی عز سلطانه – بعد از دعوات صمیمانه بعرض اعلی می‌رساند سکوت ذات شاهانه از قتل دلخراش طالب نام ایرانی در حجاز به بهانۀ یک تهمت بی‌اساس روا نیست. لهذا اصدار اوامر مطاعه به تعقیب قضیه و مؤاخذۀ مرتکبین را منتظر و تمدید عصر جهانبانی ذات ملوکانه را از حضرت باری جل جلاله سائل. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پاسخ شاه جناب حجة‌الاسلام آیت‌الله اصفهانی دامت افاضاته از احساساتی که در تلگراف راجع بقضیۀ دلخراش طالب نام ایرانی ابراز داشته‌اید امتنان داریم. در این باب از طرف ما سکوت اختیار نشده است و بهدولت دستور مؤکد داده‌ایم که قضیه را با کمال جدیت تعقیب نمایند تا احقاق حق بعمل آید و منافع ایرانیان و مسلمین محفوظ بماند. https://eitaa.com/joinchat/3977314320C4b988b21e1