eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از راه های بندگی خداوند این است: هر روز با شور و شوق از خواب بیدار بشی بهترین خودت باش، رویاهایی که خدا در قلبت قرار داده رو تعقیب کن. در سیاه چاله های زندگی گرفتار نشو از توهین و گناه خودت را خلاص کن از حرف های بقیه خودت را خلاص کن از تحقیر خود و احساس ناامیدی خلاص شو خدا همه اتفاقاتی که برای تو رخ میده را می بینه می دونه که چه اتفاقاتی ناعادلانه بوده می دونه چطور با تو رفتار شده 🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
حتما تاکنون نام افراد موفق و بزرگ را برای یک بار هم که شده شنیده اید و داستان آن ها را میدانید اما نکته مهم اینجاست که شما برای هدفتان چند بار تلاش خواهید کرد؟ شاید هرم یادگیری برای شروع به دردتان بخورد : _ خواندن %10 _ شنیدن %20 _ دیدن %30 _ شنیدن و دیدن %50 _ گفتن %70 _ گفتن و انجام دادن %90 پس اگه چیزی توی ذهنتون هست بزنید به دل ماجرا.برای همینه که میگن تجربه از همه چی مهمتره. 🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
هفت چیز بدون هفت چیز دیگر خطرناک است: ثروت بدون زحمت دانش بدون شخصیت علم بدون انسانیت سیاست بدون شرافت لذت بدون وجدان تجارت بدون اخلاق و عبادت بدون ایثار ماهاتما گاندی 🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
✨﷽✨ ✍اگر گاهی همسرمان در خواندن نماز سستی می‌کند بهترین روش این است که با روش زبانی به او تذکر ندهیم. 👈بلکه در اوقات نماز، با آرامش و مهربانی، سجاده زیبا پهن کنیم، خود را با عطر دلخواه همسرمان معطر کنیم، لباس سفید و مخصوص نماز بپوشیم، با زیبایی و طمانینه و در معرض دید همسرمان (البته بدون قصد ریا) نماز بخوانیم. 💠با نماز زیبا، در درون همسرمان میل و اشتهای به نماز ایجاد خواهد شد. قبل و بعد از نماز، خوش اخلاقی خود را زیاد کنیم تا اثر نماز ما، بیشتر شود. 💥 به هیچ عنوان بابت سستی همسرمان در نماز، با او بدرفتاری نکنیم چرا که اثر عکس دارد. 🌺 http://eitaa.com/cognizable_wan
ما در زیارت عاشورا چیزی حدود هجده دعا می‌کنیم که متناسب با آن، هجده مقام را از خدا می‌خواهیم. درخواست‌های انسان در زیارت عاشورا، دنیوی و مادی و فانی نیست، بلکه همگی معنوی است. ما در زیارت عاشورا، همراه با این دعاها، هجده مقام را از خدا درخواست می‌کنیم که بعضی از آنها به‌قدری بالاست که اگر زیارت عاشورا وجود نداشت، نمی‌توانستیم باور کنیم که کسی جرأت درخواست آنها را از خدا داشته باشد. اینها خیلی خواسته‌های بزرگی هست و انسان از آنها درجات سلوک را یاد می‌گیرد، چون از پایین شروع می‌شود و به بالا می‌رسد. ⭐⭐⭐⭐⭐ و اما آن مقام‌ها: ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱- مقام خونخواهی امام حسین علیه‌السلام ⬅️ ان یرزقنی طلب ثارک اینکه کسی بخواهد خونخواهی امام حسین را بکند، مقام خیلی بالایی است، چون خونخواهِ اصلی ابی‌عبدالله، امام زمان است. ⭐⭐⭐⭐⭐ ۲- مقام وجاهت عند الله (آبرومندی نزد خدا) ⬅️ اللهم اجعلنی عندک وجیها ⭐⭐⭐⭐⭐ ۳- مقام معِیَّت(همراهی) با معصوم ⬅️ ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الآخرة ⬅️ مع امام منصور (این درخواست، بسیار ویژه است، چون تمام انبیا و اولیا آرزویش را داشته‌اند). ⭐⭐⭐⭐⭐ ۴- مقامی که درخواست می‌کنیم تمام مراحل زندگی ما، درهم‌تنیده با معصوم باشد. ⬅️ اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد... ⭐⭐⭐⭐⭐ ۵- مقام شهادت ⬅️ و مماتی ممات محمد و آل محمد چون مرگ همه معصومین از پیامبر تا امام حسن عسکری علیهم‌السلام، با شهادت بوده. ⭐⭐⭐⭐⭐ ۶- رسیدن به مقام محمود ⬅️ ان یُبِلِّغنی المقام المحمود در قرآن آیه‌ای داریم که به پیامبر می‌گوید: نماز شب بخوان تا به مقام محمود برسی. مقام محمود از نگاه بیشتر مفسران، یعنی مقام شفاعت. خود شفاعت شدن، یک مقامی است که به هر کسی نمی‌رسد (لا یملکون الشفاعة... شفاعت به هر کس نمی‌رسد). حالا یک مقامی هست که از شفاعت‌شدن بالاتر است و آن هم مقام شفاعت‌کردن است و ما در این فراز، این را از خدا می‌خواهیم. ⭐⭐⭐⭐⭐ ۷- مقام مشارکت در مصیبت ولیّ معصوم ⬅️ لقد عظمت الرّزِیّة... بک علینا ⬅️ و اسئل الله بحقکم... ان یعطینی بمصابی بکم... (یعنی مصیبت شما را، مصیبت خودم می‌دانم) ⬅️ الحمد لله علی عظیم رزِیّتی (دقیقا در اینجاست که انسان مصیبت را برای خودش می‌داند) این مقام، خیلی عظیم است و خیلی باید درباره‌اش بحث کرد. داستان زیارت عاشورا، داستانِ یکی‌شدن با اهل‌بیت است، قرار است از این طریق، به شجره حیات متصل شویم. ⭐⭐⭐⭐⭐ ۸-مقام برائت (برای دوری و تبرّی‌جستن از بعضی جریان‌ها و افراد و نیز بعضی خصوصیت‌ها) ⬅️ و بالبرائة من اعدائکم ⭐⭐⭐⭐⭐ ۹- مقام لعن این مقام، آن‌قدر مهم است که در زیارت عاشورا بر سلام اولویت دارد. اول صدتا لعن می‌دهیم و بعد صد سلام. (جاروب کن خانه سپس میهمان طلب) ⬅️ اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد نکته: چهره اصلی برائت و لعن، بعد از ظهور دیده می‌شود، چون ما مردم اصلا تا قبل از ظهور نمی‌فهمیم کسانی که باعث و بانی ماجرای کربلا بوده‌اند، ما را از چه نعمات زیاد و برکات بزرگی محروم کرده‌اند. ما الآن از دنیای بعد از ظهور چیزی نمی‌دانیم و درک نمی‌کنیم. اصل برائت در آن زمان اتفاق می‌افتد. یعنی وقتی ظهور انجام می‌شود و می‌فهمیم چه چیزی را از ما گرفته‌اند، تازه حسّ واقعیِ برائت را درک خواهیم کرد. ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱۰- مقام سِلم ⬅️ انی سلم لمن سالمکم ⬅️ و ولیّ لمن والاکم این مقام، عبارت است از مقام دوستی با دوستان و دوستداران اهل‌بیت، برای تشکیل یک شبکه متحد در راه تحقق منویّات این خاندان. ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱۱- مقام حَرب ⬅️ حرب لمن حاربکم این مقام، یعنی مقام دشمنی با دشمنان اهل‌بیت، برای پالایش آن شبکه متحد و همچنین مبارزه با موانع رشد بشر. آیا شما فکر می‌کنید هر کسی می‌تواند به مقام مجاهدت برسد؟ ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱۲-مقام ایثار ما در زیارت عاشورا این مقام را درخواست می‌کنیم و لااقل ادای آن را درمی‌آوریم. ایثار یعنی بذل بهترین‌ها، و ما زیارت عاشورا بهترین داشته‌های خود را فدای امام می‌کنیم. ⬅️ بابی انت و امی ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱۳- مقام قربة الی الله باید گفت: مقام قرب و نزدیکی به خدا، بالاترین مقام ممکن است، منتها مراتب بالای آن فقط به کمک و دستگیری ولیّ‌خدا که در این مسیر پیشتاز است، ممکن می‌شود. ⬅️ انی اتقرب الی الله... ⬅️ اللهم انی اتقرب الیک... ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱۴- مقام دوستی و نزدیکی به اهل‌بیت ⬅️ انی اتقرب الی الله و الی رسوله و الی ... این مقام نیز، امتداد مقام قربة الی الله است. ⭐⭐⭐⭐⭐ http://eitaa.com/cognizable_wan
۱۵_مقام معرفت اهل‌بیت (چرا که در حدیث داریم: من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة) ⬅️ اکرمنی بمعرفتکم و معرفة اولیائکم... ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱۶- مقام ثبات قدم و اهل تزلزل نبودن ⬅️ ان یثبّت لی عندکم قدم صدق ⬅️ ثبّت لی قدم صدق عندک مع الحسین... ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱۷- مقام رجعت، که هرکسی قادر نیست به این مقام برسد و شخص باید خیلی کارها در این راه انجام دهد. ⬅️ و ان یرزقنی طلب ثارکم مع امام منصور ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱۸- مقامی که خدا به ما درود بفرستد ⬅️ اللهم اجعلنی فی مقامی هذا ممن تناله منک صلوات و رحمة و مغفرة ⭐⭐⭐⭐⭐ ما در زیارت عاشورا، خیلی از این مقام‌ها و خواسته‌ها را به‌صورت لامکان و لازمان می‌خواهیم. یعنی درخواست خود را محدود به یک زمان و مکان خاص نمی‌کنیم. ⬅️ فی هذا الیوم و فی موقفی هذا و ایام حیاتی (یعنی الآن و اینجا و همه روزهای عمرم) ⬅️ و لا جعله الله آخر العهد منی... (یعنی الی‌الابد باشد و محدود به حال نباشد) ⭐⭐⭐⭐⭐ اکنون در پایان این مطلب باید گفت که هدف خلقت ما انسان‌ها، رشد نامحدود ما از طریق کسب معرفت و محبت و خشوع در برابر خدا و همچنین ولی خداست. لذا این درخواست‌های بی‌انتهایی که ما در زیارت عاشورا به درگاه خدا عرض می‌کنیم، کاملاً همسو با هدف خلقت ماست. یعنی اگر به مقامات فوق دست یابیم، در واقع تا سطوح بسیار بالایی از هدف خلقت دست یافته‌ایم. http://eitaa.com/cognizable_wan
بیمارستانی در زنجان تاسیس شده که علاوه بر امکانات بسیار عالی، درجه یک‌ ‌و به روز دنیا، کلیه بیماران سرطانی را به صورت کاملا مجانی، حتی یک ریال هم دریافت نمی کند، مداوا می کند! این بیمارستان ‌هیچ دفترچه یا بیمه ای نیاز ندارد! هیچ پیش شرطی ندارد و کاملا رایگان است... ادرس: زنجان، انصاریه، تقاطع خیابان بوعلی سینا و بوستان هفتم ۰۲۵۳۳۷۸۱۹۱۲ _ ۱۵ http://eitaa.com/cognizable_wan
♨️هیچگاه به معشوقه تان این جملات را نگویید: ➖ تو نیاز به مشاور داری باید بریم پیش روانشناسی ببینه تو چیزیت نیست؟ ➖ چرا عین دیونه ها رفتار میکنی؟ اینجور حرفها رو به جنس مرد نزنید وگرنه باید منتظر متلاشی شدن زندگیتان باشید اگر مرد شما یک مسئله یا مشکلی دارد که احتیاج به روانکاو دارد به هیچ وجه به او نگویید "بیا بریم پیش روانکاو" بلکه شما خودتان به روانکاو مراجعه کنید و از او راه حل بگیرید. 🏡http://eitaa.com/cognizable_wan
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺      💚نـیــایـــش بــا خــ♡ــدا💚 دلی ده که جای تو باشد لسانی که در وی ثنای تو باشد بده همتی آن چنانم که سعیم وصول بقای تو باشد چنانم کن از عشق خود مست که خواب و خورم از برای تو باشد عطا کن مرا گوش قلبی که آن گوش پر از صدای تو باشد عطا کن بر این بنده چشمی که بینائی‌اش از ضیای تو باشد چنانم کن از فضل و رحمت که دائم سرم را هوای تو باشد 💜 http://eitaa.com/cognizable_wan
💓رمان فانتزی نیمه واقعی 😍👌 💓 💓قسمت مجید و مینا دختر خاله و پسر خاله بودن ... و چون با مادرهاشون هر روز میرفتن خونه مادر بزرگ از کوچیکی تا الان که 8 سالشون بود باهم بزرگ شدن... . خونه مامان بزرگشون یه خونه قدیمی بود با یه حیاط بزرگ و یه حوض فیروزه ای وسط حیاط که دور تا دورش گلدونهای شمعدونی رنگی رنگی چیده شده بود و وگوشه حیاط هم یه گلخونه ی شیشه ای برای زمستون بود ... . یه درخت آلوچه هم گوشه حیاط بود که مجید دزدکی ازش بالا میرفت و آلوچه برا مینا میکند ❤️ و چون خودش دوست نداشت نمیخورد و همه رو میداد به مینا. مینا هم از سر بچگی هسته ها رو تو حیاط مینداخت و مامان بزرگ فک میکرد کار مجیده.. مجید خیلی مینا رو دوست داشت و از بچگی بهش احساس مسئولیت میکرد... مثلا وقتی تو کوچه میرفتن نمیزاشت پسرا مینا رو اذیت کنن😡 یا اگه تو بازی ای مینا رو به خاطر دختر بودن راه نمیدادن مجید هم بازی نمیکرد و میرفتن تو حیاط با مینا لی لی بازی میکردن😊 همیشه وقتی مینا خراب کاری میکرد... مثلا گلدونهای حیاط خونه مامانبزرگ رو میشکست یا توپ رو اشتباهی شوت میکرد تو شیشه ی گلخونه ی گوشه ی حیاط مامانبزرگ و گریش میگرفت مجید سریع اشکای مینا رو پاک میکرد و میگفت تو هیچی نگو☺... اونوقت خودش جلو میرفت و به همه میگفت که کار اون بوده که شکسته و گاها کلی هم از مامانش کتک میخورد ولی حس خوبی داشت که نزاشته مینا کتک بخوره....😕 در مورد خانواده مجید و مینا بگم که پدر و مادر مینا مذهبی بودن ولی مجید خونوادش آزاد تر بود... یه روز مادر مینا بهش گفت: _دخترم تو دیگه داری به سن بلوغ میرسی....خوب نیست دیگه با مجید بازی کنی و بگردی...باید با دخترهای هم سن و سال خودت بگردی... مینا هم فردا این حرف رو به مجید رسونده بود... مجید از شدت ناراحتی چشماش سرخ شده بود ولی نمیخواست جلو مینا گریه کنه...😞💔 سرشو انداخت پایین و گفت: _یعنی دیگه نمیتونیم باهم فوتبال بازی کنیم؟!😒 -نه..مامانم گفته از سال دیگه منو کمتر میاره اینجا...شایدم ماهی یبار...😔 _مگه سال دیگه چی میشه مینا؟!😟 -مامانم گفت به سن تکلیف میرسم 😕 -یعنی چی؟! یعنی تکلیفای مدرست بیشتر میشه؟! خوب میاری اینجا باهم انجام میدیم 😞 -نه...میگفت از سال دیگه مجید بهت نامحرم میشه...😐 -من؟؟؟ 😯 -آره.. -من که از همه بیشتر مراقبتم 😕 -به مراقبی نیست که😕یه چیزاییه که مامانم میدونه... 💓💓💓💓💓💓💓💓💓 ادامه دارد... http://eitaa.com/cognizable_wan
💓رمان فانتزی نیمه واقعی 😍👌 💓 💓قسمت 💓از زبان مجید💓 تا تولد 9 سالگی مینا این اومدنا به خونه مادربزرگ ادامه داشت و من هرچی به تاریخ تولد مینا نزدیک تر میشدم ناراحتیم بیشتر میشد اخه نسبت به مینا حس خاصی داشتم😕 دوست داشتم هیچوقت از دستش ندم . اونموقع بعد از ظهرها وقتی از دویدن و بازی کردن خسته میشدیم مینشستیم کنار حوض و پاهامون رو تو آب میکردیم و از اینور و اونور برا هم حرف میزدیم...☺ مثل پسرهای دیگه عاشق بزن بزن و و ماشین بازی و این چیزا نبودم و بیشتر دوست داشتم با مینا حرف بزنم و باهم عروسک بازی میکردیم😄 . یادمه یه بار افتاده بود و دستش زخم شده بود و من دستش رو بوس کردم تا خوب بشه. اخه هروقت هرجام زخم میشد مامانم بوس میکرد تا خوب بشه😊 اما نمیدونم چرا خاله ناراحت شد😞😥 چون میدونستم مینا رنگ زرد رو خیلی دوست داره و منم گلهای زرد حیاط رو یواشکی میکندم و میاوردم به مینا میدادم و اونم میزاشت لای کتابش😊 بماند که مامان بزرگ از دستم ناراحت میشد😕 گذشت و گذشت تا اینکه روز تولد مینا رسید. من اونروز خیلی ناراحت بودم. با مامان بیرون رفتیم تا کادو بخرم و به مامان پیشنهاد دادم تا یه لباس زرد برا مینا بخره. مینا با دیدن لباس خیلی خوشحال شده بود و سریع رفت تو اتاقش و لباس رو پوشید و اومد بیرون😌 تولد تموم شد و مهمونا رفتن😕 مامانم مونده بود تا به خاله تو تمیز کردن خونه کمک کنه... اروم اروم رفتم تو آشپزخونه اب دهنم رو قورت دادم و گفتم: -خاله؟!😊 اما شیر آب باز بود و خاله متوجه صدام نشد اینبار بلندتر صدا زدم: -خالههه؟!😵 -جانم مجید؟!😊 -ممنونم بابت پذیرایی☺️ -خواهش میکنم عزیزم...و خندید و منو بوسید😘 -خاله ؟! یادتونه گفته بودید از 9 سالگی دیگه مینا رو کمتر میارین خونه مامان جون؟😕 -اره عزیزم...چون به سن تکلیف میرسه👌 -یعنی نباید با من حرف بزنه؟!😥 -حرف نزدن که نه ولی کلا دیگه با پسرهای نامحرم باید بازی و شوخی نکنه. -خاله مگه مینا از شما بزرگتر میشه؟!😕 -یعنی چی؟!😯 -چطور شما الان منو بوسیدین اشکال نداره بعد مینا حرف بزنه اشکال داره😕 -عزیییزم 😀..اخه من خالتم😊محرمتم.بزرگ بشی این چیزا رو میفهمی -باشه😕راستی خاله؟! -جانم؟! -میخواستم بگم مینا رو بازم بیارین خونه عزیز.عوضش من دیگه نمیام😔چون مینا تنها خونه باشه حوصلش سر میره ولی من خودمو تنهایی یه جوری سرگرم میکنم.💔😒 -عزیییزم.باشه قربونت برم 😊 💓💓💓💓💓💓💓💓💓 ادامه دارد... http://eitaa.com/cognizable_wan
💓رمان فانتزی نیمه واقعی 😍👌 💓 💓قسمت بعد از اون سال من کمتر خونه مامان جون رفتم...😕 بعد از ظهرا تو کوچه میرفتم و با بچه های محل فوتبال بازی میکردم... همبازیهای زیادی پیدا کردم ولی باز ته دلم برا مینا تنگ شده بود😕 چند ماه بعد متاسفانه مامان جونم فوت کرد و دیگه از اون به بعد مامان و خالم کمتر میرفتن خونه مامان جون.. ولی باز دلم به همون شب نشینی های شب جمعه ها خوش بود. اما بعد چند ماه شوهر خالم هم به خاطر شغلش انتقالی گرفت یه شهر دیگه و شانس دیدن مینا برای من خیلی کم شد😔 اولین باری که بعد مدتها دیدمش عید اونسال بود. بعد از هشت نه ماه که همدیگه رو ندیده بودیم.. وقتی که شنیدم مینا اینا میخوان بیان دل تو دلم نبود😊😍 کلی خاطره نگفته از این یه مدت داشتم براش تعریف کنم... شب قبلش تا صبح نخوابیدم و حرفام رو تو ذهنم تک تک مرور کردم که کدوم مهم تر و قشنگ تره که به مینا بگم😯🙈 از جکهایی که شنیده بودم تا اتفاقات تو مدرسه همه رو ردیف کردم تو ذهنم.. با خودم گفتم حتما اونم خیلی چیزا برا گفتن داره که تعریف کنه برام. اتاقم رو با کلی ذوق و شوق تمیز کردم😌 اخه مینا همیشه میومد میرفتیم تو اتاق و باهم بازی میکردیم... . فردا صبح دل تو دلم نبود... ظهر که شد یهو دیدیم درومون رو زدن... بابام رفت در رو باز کرد و منم سریع پریدم تو حیاط برای استقبال از مینا اینا😊 خاله اینام اومدن تو... و مینا هم با یه چادر مشکی😳 وارد شد و سلام کرد و... اولین بار بود مینا رو با چادر میدیدم... خیلی باوقار شده بود ولی دلم گرفت😕 اخه قبلا همیشه با موهای دوگوشی بسته و دامن چین چینی میدیدمش و الان😞 حتی با من سلام درست و حسابی هم نکرد😔 یهو انگار تموم ارزوهام خشکید😕 وقتی وارد خونه شدیم رفت پیش خانما نشست و منم پیش بابام و شوهر خاله به بحث های کسل کننده سیاسی گوش میدادم 😔 مینا سرش پایین بود و گاهی اوقات زیر زیرکی نگام میکرد ولی چیزی نمیگفت. . بلند شدم رفتم تو اتاقم... وقتی تمیزی اتاقم دیدم و ذوق دیشبم یادم اومد حالم داشت از خودم بهم میخورد... با گریه همه لباسام رو از کمد در اوردم و ریختم وسط اتاق ... حس میکردم دیگه دنیا برام تموم شده. برام این همه بی محلی مینا قابل هضم نبود برای منی که همیشه دوستش داشتم و حامیش بودم 😔 برای منی که کلی به خاطرش کتک خوردم. نمیدونستم باید چیکار کنم😣😔 💓💓💓💓💓💓💓💓💓 ادامه دارد... http://eitaa.com/cognizable_wan
: چگونه قلب زنان را برای همیشه مال خود کنید! عشق برای زن مفاهیم بسیاری در بردارد. او می خواهد به مردی که دوست دارد اعتماد کند و مطمئن شود او می تواند برایش محیطی امن و آینده ای خوب فراهم کند و به نقاط ضعفش توجهی ندارد و در هر حال سرشار از حمایت است. وقتی مردی تمام عشقش را نثار زنی می کند، در واقع به او این اطمینان را می دهد آنقدر قوی و تزلزل ناپذیر است که می تواند وفادار باقی بماند و هرگز گمراه نمی شود. زن عشق را می خواهد تا بدین وسیله بداند عقل مرد تحت هر شرایطی حتی مواقع سخت و بحرانی خوب کار کرده و می تواند از او همیشه حمایت کند. ⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦ ⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦ 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan