#سوال:
_ باسلام _ برای درمان دیابت و رهائی از تکرر ادرار شبانه و فشارخون لطفا راعنمائی کنید . باتشکر
#پاسخ:
🔽 بیماری قند
1⃣ دو وعده کردن غذا (در کانال اصلی توضیح داده میشود)
2⃣ سبزی خرفه،کاهو و شنبلیله اول هر غذا
3⃣ ترک مطلق قند و شکر و برنج بدون سبوس
4⃣ جامع سه با آب شنبلیله
5⃣ حجامت عام
6⃣ قطره مرزنجوش جامع
7⃣ جامع با آب مرزنجوش
8⃣ صفرا بر
🔽 داروی قند
1⃣ مرکب چهار
2⃣قند بالا
3⃣قند زرد
4⃣سویق جو +سویق عدس
🔴 قبل از شروع دارو های قند و پس از دو وعده شدن،به مدت یازده روز هیچگونه نان و برنج و شرینیجات نخورید(حتی سالم) و از روز دوازدهم داروی قند رو شروع کنید
🔽 داروی فشار خون
2⃣ حجامت عام(پس از مصرف داروی فشار خون)
3⃣ داروی صاف کننده
4⃣ تقویت عصب
5⃣ صفرا بر
6⃣خوردن سیر و پیاز و کاهو با ناهار
7⃣ خوردن کرفس و شنبلیله با شام
8⃣ مصرف نمک دریا و روغن شحم گاو
9⃣حذف پنیر
🔽 درمان تکرر ادرار
1⃣ صفرابر
2⃣ تقویت عصب
3⃣ طریفل
4⃣ مرکب سه
5⃣ مرکب چهار
6⃣ مسخن
7⃣ داروی ابن مسعود
8⃣ حجامت ساقین
🔴http://eitaa.com/cognizable_wan
۱۵ شهریور ۱۳۹۸
۱۵ شهریور ۱۳۹۸
#رمان_فراری
#قسمت_731
از حرف پوپک اصلا خوشش نیامد.
حس بدی داشت.
انگار حنجر گذاشته باشند بیخ گلویش...
حالا ببرند یا چند دقیقه ی دیگر.
-حالا چرا اخمات توهمه؟
-چقدر حرف می زنی دختر؟
-حرفم نزنم؟ پس اومدی دنبال من که چی؟
عبوسانه رویش را برگرداند.
پولاد هم تلای نکرد که باز صحبتی کند.
فکرش به ریخته بو.
حس های عجیبی داشت که می ترساندش.
حالا وقتش نبود.
هنوز از قبلی التیام نیافته بود.
می گفتند آدمی بنده ی محبت است.
ولی او که فعلا عشق و محبتی نگرفته.
یک دختر بچه مستاجر مادرش است و تمام.
نباید برای خودش بزرگش می کرد.
-خجالت نمی کشی؟
-ها؟!
گیج و منگ از گوشه ی چشم به پوپک نگاه کرد.
-به آدم بد و بیراه میگی بعد از دلشم در نمیاری؟
-کدوم بد و بیراه؟
-رسما گفتی خفه شو.
چشمانش عین نلبکی بزرگ شد.
تا چند دقیقه ی دیگر می گفت کتک هم خورده.
-فازت چیه بچه؟
-من بچه ام؟
کلا سرش درد می کرد برای یکی به دو کردن.
عجب دختر جنوری بود.
-بسه پوپک.
-چی؟
-یکی به دو کردن هات.
-حوصله ام سر رفته.
-تا الان تو بداشت چیکار می کردی؟
پوپک با لحن شیرینی گفت:صحبت.
ای خدایی گفت.
ماشین را کنار جاده کشید.
پیاده شد.
از جویی که رد می شد دستش را پر از آب کرد.
به صورتش پاشید.
این دختر کاری می کرد موتورش داغ کند.
ملکه عذاب بود.
پوپک شیشه را پایین کشید.
-تو این سرما دات شده؟
-مگه تو می ذاری؟
پوپک ریز ریز خندید.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
#فراری #قسمت_732
-من چیکارت دارم آخه؟
-بیا منو بخور.
-ایش، خوردنی هم نیستی که!
بلند شد و با غضب نگاهش کرد.
زیر لب الله اکبر گفت.
شیطان می گفت یک فصل کتک مفصل بزندش.
سوا ماشین شد.
-می خوای من برونم؟
-نه!
-چرا آخه؟
-دختر قرص وراجی خوردی؟
-بده دارم سرگرمت میکنم؟
-بیشتر سردرده تا سر گرم.
پوپک تیز نگاهش کرد.
-لیاقت نداری دیگه، وگرنه قدرمو می دونستی که چه هم خونه ی خوبی نصیبت شده.
-شیطون نشنوه.
-چی گفتی؟
پولاد لب گزید.
-هیچی نگفتم.
-یه چیزی گفتی.
صدایش تیز بود.
البته وقت دعوا و بلبل زبانی.
وگرنه در حالت عادی صدایش جوری بود که می توانست او را از جهنم به بهشت بکشاند.
بدجور زیبا بود.
انگار یک پرنده ی بهشتی چهچه بزند.
-باشه نگفتی ولی شیطون از تو چش خودت دربیاد.
خنده اش گرفت.
ناکس شنیده بود ولی می خواست باز تکرار کند که ضربه فنیش کند.
عجب مارمولک بود
-دیگه چی؟
-هیچی دیگه، هرچی دلت بخواد به من میگی توقع داری من هیچی نگم.
-بگم غلط کردم تموم میشه؟
-اصلا من نمیام سر سد.
-خدایا...
-چیه؟
-سرم داره می پوکه.
-به من چه؟
اصلا دیگر جوابش را نمی داد.
هرچقدر می خواست حرف بزند.
پوپک از گوشه ی چشم نگاهش کرد.
-حالا چته حرف نمی زنی؟
پولاد جواب نداد.
-خب حرف نزن، انگار برای من مهمه.
باز خنده اش گرفت.
جلوی خودش را نمی گرفت.
هی باید یک حرفی می زد.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁http://eitaa.com/cognizable_wan
۱۵ شهریور ۱۳۹۸
4_6003464432619881990.mp3
زمان:
حجم:
2.4M
کار برای اهل بیت علیهم السلام
🔊حجتالاسلام عالی
۱۵ شهریور ۱۳۹۸
۱۵ شهریور ۱۳۹۸
هرگز به آدمهای مهربان زخم نزنید
آدمهای مهربان در مقابل خوبی هایِ یکطرفه
هرگز احساس حماقت نمیکنند
چون خوب بودن برای آنها عادت شده
آدم های مهربان از سر احتیاجشان مهربان نیستند
آنها دنیا را کوچکتر از آن میبینند که بدی کنند...
آدمهای مهربان خود انتخاب کرده اند
که نبینند نشنوند و به روی خود نیاورند نه اینکه نفهمند...
هزاران فریاد پشت سکوت آدمهای مهربان هست
سکوتشان را به پای بی عیب بودن خود نگذارید...
مهربان باشید با مهربانان
http://eitaa.com/cognizable_wan
۱۵ شهریور ۱۳۹۸
دیشب یه پشه نیشم زد ....
افتادم دنبالش گوشه اتاق خفتش کردم تا اومدم بکشمش بهم گفت: بابایی!!!
دیدم راست میگه؛ خون من تورگهاش بود.
بغلش کردم تاصبح دونفری گریه کردیم😭
😍http://eitaa.com/cognizable_wan
۱۵ شهریور ۱۳۹۸
یه بار بابا بزرگم با مامان بزرگم دعواشون شد وسط دعوا دندونای مصنوعی هردو از دهنشون پرت شد بیرون، قاطی کردن کدوم مال کی بود،
بابا بزرگم گفت اونی ریحون چسبیده بهش برا منه، مامان بزرگم گفت ریحون نداشتیم که ما، باز رفتی پیش کی کباب خوردی، دعوا جدی تر شد😂
😍http://eitaa.com/cognizable_wan
۱۵ شهریور ۱۳۹۸
❇️ #فکر_مثبت از فیزیوتراپی هم موثرتر است:
✍️درباره تاثیر مغز روی بدن هرچه بگوییم کم گفتهایم. محققان در آخرین تحقیقات دریافتند که آنچه در ذهن افراد میگذرد، حتی روی دردهای آرتروزی هم میتواند تاثیر بگذارد. ساینس دیلی در این مورد نوشته است که فعالیت ذهنی مثبت ، میتواند دردهای مفصلی را کم کند و حتی از فیزیوتراپی هم تاثیرگذارتر باشد.
محققان در این بررسی، با کمک یک گوشی هدفون، افراد را در معرض موسیقی آرامی قرار دادند و حین پخش موسیقی، رایحه لیمو و عطر رز را هم همراه با نوری ملایم در فضا پخش کردند. آنها از افراد خواستند که به موسیقی گوش کنند و فکرهای مثبت را در ذهنشان بپرورانند. و جالب اینجا بود که با این تمرین،
درد 85 درصد افراد آرام گرفت.
💥به همین دلیل محققان توصیه میکنند که برای آرام کردن دردهای مفصلی و عضلانی، چشمهایتان را ببندید و کمی مثبت فکر کنید. اگر قرار باشد خوبی ما، وابسته به رفتاردیگران باشد؛ این دیگرخوبی نیست ،بلکه معامله است!
#آیین_همسرداری
http://eitaa.com/cognizable_wan
۱۵ شهریور ۱۳۹۸
موشک نقطه زن فقط دمپایی هایی که مامانا سمتمون پرت میکنن هم
.
.
.
.
.
.
بردشون بی نهایته هم رادارگریزین و هم مستقیم میخوره به هدف 😄😂
😍http://eitaa.com/cognizable_wan
۱۵ شهریور ۱۳۹۸
3.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به اعضای کانال
Join 🔜 http://eitaa.com/cognizable_wan
۱۵ شهریور ۱۳۹۸
2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تفکر👌
Join 🔜 http://eitaa.com/cognizable_wan
۱۵ شهریور ۱۳۹۸