eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
📌لزوم خودسازی و زدودن رذائل اخلاقی قبل از مرگ 🔰آیت الله هاشمی علیا: رذائل اخلاقی و افعال مذموم، خُلق های نفسانی هستند که هر یک به تنها برای شقاوت انسان در دنیا و آخرت کافی است. اگر انسان خود را در این امور اصلاح نکند، نتیجه منفی آن رذیله در دنیا و آخرت دامن‌گیر انسان خواهد شد. 🔰 شأن انسان این است که قبل از مرگ و لقاء الهی، خودسازی را برنامه خود بداند و رذائل اخلاقی را از خود دور کند و در کسب فضائل اخلاقی همت کند. 🔰 ماندگاری رذائل اخلاقی آثار سوء بسیاری در زندگی مادی و معنوی آدمی دارد گاهی ممکن است یک فرد مؤمن ۶۰-۷۰ سال درگیر حسد، ریا، بخل، عجب باشد و با این ها هم نماز هم می خواند، روزه هم می گیرد، مکه هم می رود، کربلا و نجف هم می رود، ولی نتوانسته نفس خود را بسازد. ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻چرا بعضی‌ها تند تند سرما می‌خورند؟ / این افراد دچار عفونت‌های تنفسیِ مکرر می‌شوند دکتر بمانیان، فوق تخصص ایمونولوژی بالینی : 🔹تعداد دفعات ابتلا به عفونت‌های ویروسی مثل سرماخوردگی و ... در گروه‌های سنی مختلف، متفاوت است. هرچه سن فرد پایین‌تر باشد، ساختار سیستم ایمنی هنوز کامل تشکیل نشده و در حد سیستم یک فرد بالغ نیست و به همین دلیل کودکان بیشتر مستعد ابتلا به بیماری‌های تنفسی مثل سرماخوردگی هستند. 🔹در سنین بالای ۷۰ سال هم به دلیل کهولت سن ممکن است سیستم ایمنی فرد، کارآیی سیستم ایمنی یک فرد جوان را نداشته باشد. «تضعیف سیستم ایمنی بدن»، یکی از عوامل اصلی ابتلای پی‌درپی افراد به بیماری‌های تنفسی و ویروسی است. 🔹اگر ۱۰۰ بیمار را در نظر بگیریم که دچار عفونت‌های ویروسی و تنفسیِ مکرر می‌شوند، شاید ۵۰ مورد از اینها کسانی هستند که تغذیه خوب و خواب کافی ندارند و در شرایط استرس‌زا قرار دارند و با افراد بیمار در تماسند. 🔹 ۳۰ نفر دیگر به خاطر آلرژی است که پی در پی دچار بیماری‌های تنفسی می‌شوند. ۲۰ بیمار هم افرادی هستند که ۱۰ نفرشان نقص ایمنی مادرزادی و ژنتیک دارند و ممکن است علت ابتلایشان به عفونت‌های مکرر همین مساله باشد. ۱۰ بیمار دیگر هم به دلیل نقص‌های ایمنی ثانویه مثل اچ‌آی‌وی مثلا مبتلا به عفونت‌های مکرر می‌شوند./ همشهری http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻اگر آب را با این موارد مصرف کنید 🔸آب +زنجبیل= بهبود هضم 🔸آب +دارچین= تنظیم قندخون 🔸آب + نعناع= خوشبو کننده دهان 🔸آب + عسل= ضد سرطان و عفونت 🔸آب + لیمو ترش= افزایش ایمنی بدن 🔸آب + تخم شربتی= تقویت استخوان http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻🎥رنگ زبان چه چیزی را نشان می دهد. این رنگ ها علل دیگری هم می توانند داشته باشند👌🏻 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ، واقعیت دارد و مرد را در قبر و شتر را در دیگ قرار می‌دهد. ‌ ‌ 🌏 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻زیر آب زنی یعنی چه؟ ✍ مفهوم زیرآب، در خانه های قدیمی ‌تا کمتر از صد سال پیش که لوله کشی آب تصفیه نشده بود معنی داشت. زیرآب در انتهای مخزن آب خانه ها بوده که برای خالی کردن آب، آن را باز می‌کردند. این زیرآب به چاهی راه داشت و روش باز کردن زیرآب این بود که کسی درون حوض می‌رفت و زیرآب را باز می‌کرد تا لجن ته حوض از زیرآب به چاه برود و آب پاکیزه شود 🔸در همان زمان وقتی با کسی دشمنی داشتند. برای اینکه به او ضربه بزنند زیرآب حوض خانه اش را باز می‌کردند تا همه آب تمیزی را که در حوض دارد از دست بدهد. صاحب خانه وقتی خبردار می‌شد خیلی ناراحت می‌شد چون بی آب می‌ماند. این فرد آزرده به دوستانش می‌گفت: «زیرآبم را زده اند.» این اصطلاح که زیرآبش را زدند ریشه از همین کار دارد که چندان دور هم نبوده است. http://eitaa.com/cognizable_wan
7 تابلو موفقيت در اتاقتان سقف: اهداف بلند داشته باش ساعت: هر دقيقه با ارزش است آيينه: قبل از هر كاري بازتاب آن را بينديش پنجره: به دنيا بنگر. دریچه کولر: خونسرد باش تقويم: به روز باش دَر: در راه هدفهايت سختي‌ها را هل بده و كنار بزن. 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
مواظب رایحه حرفهایمان باشیم؛ کلمات رایحه دارند، بو دارند، عطر دارند. رایحه حرف هایمان تا ساعتها روی جان و تن می نشیند تا مدتها در فضا می ماند تا سالها درخاطره ها جا خوش می کند. عطر حرفهایمان، هر چه باشد تند و تلخ، گرم و شیرین، تیز و شورانگیز، آرام و روح انگیز، ما را در خاطره ها به یاد می آورد. 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
اگر به بلوغ روانی رسیده باشی: • میپذیری زمانی که گذشته بخشی از زندگیت بوده که دیگه قابل تغییر نیست، پس خودتو از افسوس ها و ای کاش ها رها میکنی • می‌پذیری همیشه درک و تفسیرت از اتفاق ها و رفتار دیگران درست نیست • می‌پذیری که افکار و احساساتت قابل تغییره و خودت رو محکوم به درد کشیدن نمی‌کنی • می‌پذیری ضعف‌ها و حساسیت‌هایی داری که باید ازشون مراقبت کنی تا بتونی رشد کنی • و می‌پذیری برای رسیدن به آرامش اول باید روی خودت کار کنی، بعد روی دیگران 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌷 🌷 ...! 🌷آخرین جلسه‌ای که سردار گذاشت، جلسه‌ی فرهنگی بود؛ یک روز قبل از شهادتش. جلسه از ظهر شروع شد. من کنار سردار نشسته بودم. موضوع جلسه، نحوه‌ی پشتیبانی کاروان‌های راهیان نور بود. قبل از این‌که جلسه شروع بشود، یک کلیپ چند دقیقه‌ای از شهید خرازی گذاشتم. سردار، همین‌که چشمش به چهره‌ی نورانی و زیبای شهید خرازی افتاد، آهی از ته دل کشید. 🌷توی آن جلسه، سردار طرح‌هایی می‌داد و حرف‌هایی می‌زد که تا آن موقع برای حمایت از کاروان‌های راهیان نور، سابقه نداشت. همین نشان می‌داد که چه دیدگاه بالایی نسبت به کارهای فرهنگی دارد. جلسه تا غروب طول کشید. غروب سردار آستین‌هایش را زد بالا که برود وضو بگیرد. یادم افتاد فیلمی از اوایل جنگ برای او آورده‌ام. فیلم مربوط می‌شد به جبهه‌ی فیاضیه که حاج احمد به همراه چند نفر دیگر در آن بودند. 🌷....بیشترشان شهید شده بودند. سردار وقتی موضوع را فهمید، مشتاق شد فیلم را ببیند. دید هم. باز وقتی چشمش به چهره‌ی شهدا افتاد، از ته دل آه کشید. فردا وقتی خبر شهادت سردار را شنیدم، تازه فهمیدم آن آه، آه تمنا بوده است؛ تمنای شهادت! 🌹خاطره ای به یاد سردار سرلشکر پاسدار شهيد احمد کاظمی اگر آهِ تو از جنس نیاز است در باغ شهادت باز باز است ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
emshab.pdf
2.65M
📚رمان امشب📚 📖 ژانر: ✍🏻 نویسنده: سیمین شیردل 📝 تعداد پارت‌ها: ۳۱۷ 📌 خلاصه: داستانِ زندگی دختر جوانی به نام بیتا است که عاشق همسایه روبرویی خود که سروانِ جوان و همه چیز تمامی به نام پویا میشه. پویا سروان اداره آگاهی است و به این معروف است که هیچ پرونده ای از زیر دستش ناتمام کنار نمیره. حاصل این آشنائی ازدواج عاشقانه آنهاست که بعد از یکسال صاحب دوقلو میشوند و در جریان یک انتقام خونین آریا یکی از دوقلوها به دست دشمنان پویا کشته میشود و.. •┈••✾❀•🌸•❀✾••┈•
یارو میره میوه فروشی، پسرش هی از موزا میخورده مغازه دار عصبانی میشه میگه : چی کار میکنی؟ باباهه میگه: ولش کن، خله مغازه دار میگه: غلط کرده، اگه خله، چرا پیاز نمیخوره😁 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مگر با خرید ۵٪ زمین‌های اراضی ، مالکان اصلی سرزمین می‌شوند؟ 👈 ادعا می‌کنند معبد اینجاست اما در تمام حفاری‌ها یک سنگ‌ریزه هم پیدا نکرده‌اند! 🎙 🌏 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خانم‌ها بعد از بارداری نباید به لحاظ روحی از همسرشان فاصله بگیرند/دکتر عزیزی 🎥 🧕http://eitaa.com/cognizable_wan
📚داستان زیبا معروف به حاج ، از بود،اما عاشق علیه‌السلام بود.در ایام عزاداری شب اول، بزرگان و صاحبان محترمانه بیرونش کردند و گفتند: تو عرق‌خوری و آبروی ما را می‌بری!حاج رسول برگشت و داخل خانه رفت و خیلی گریه کرد و گفت: ناظم ترک‌ها جوابم کرد، شما چه می‌گویی، شما هم می‌گویی نیا؟! اول صبح در خانه‌اش را زدند، رفت در را باز کرد، دید، ناظم ترک‌هاست، روی پای حاج رسول تُرک افتاد و اصرار کرد بیا بریم، گفت: کجا؟! گفت: بریم هیئت! حاج رسول گفت: تو که من را بیرون کردی؟ گفت: اشتباه کردم، حاج رسول گفت: اگر نگویی نمی‌آیم! ناظم گفت دیشب در عالم رؤیای صادقانه دیدم، در کربلا هستم، خیمه‌ها برپاست، آمدم سراغ خیمه سیدالشهداء علیه‌السلام بروم، دیدم یک سگ از خیمه‌ها پاسداری می‌کند، هر چه تلاش کردم، نگذاشت نزدیک شوم، دیدم بدن سگ است، اما سر و کله حاج رسول است، معلوم می‌شود امام حسین علیه‌السلام تو را به قبول کرده است. ناگهان حاج رسول شروع کرد به گریه کردن، آنقدر خودش را زد گفت: حالا که آقام من را قبول کرده است، دیگر گناه نمی‌کنم، توبه نصوح کرد، از اولیای خدا شد. شبی عده‌ای از اهل دل جلسه‌ای داشتند، آدرس را به او ندادند، ناگهان دیدند در می‌زنند، رفتند در را باز کردند، دیدند حاج رسول است! گفتند: از کجا فهمیدی کلی گریه کرد و گفت: بی‌بی آدرس را به من داده است، شب آخر عمرش بود و رو به قبله بود گفتند: چگونه‌ای!گفت: عزرائیل آمده، او را می‌بینم، ولی منتظرم اربابم بیاید. ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
♨️کنترل زبان و خشم، اولین شرط رسیدن به درجات معنوی 💠آیت الله فاطمی نیا رحمة الله علیه: تا خودت پاکیزه نباشی، پاکیزه بهت نمی‌دهند. ظرفی که برای آب خوردن انتخاب می‌کنی باید پاک باشد. اگر من ظرف باطنم آلوده باشد، این توقع درستی نیست که از خدا پاکیزه بخواهم. حالا چه کار کنیم در قدم اول باطنمان پاک شود؟ با خودت قرار بگذار به کسی پرخاش نکنی. ما زیارت می‌رویم، نماز جماعت می‌خوانیم، ماه رمضان روزه می‌گیریم، پس چه می‌شود که توفیق نداریم و پیشرفت نمی‌کنیم؟ وقتی بررسی کنیم می‌بینیم ریشه تمام مشکلات است. با حرف کسی را می‌زنیم یا غضب و پرخاش می‌کنیم. آیت الله بهاءالدینی می‎فرمودند: پرخاش برکات زندگی را می‌برد. کسی به خواجه نصیر نامه نوشته بود. اول نامه خطاب به خواجه نصیر گفته بود: ایها الکلب، یا ایها الکلب ابن کلب (ای سگ، یا ای سگ فرزند سگ) فلان مسأله علمی چه طور است؟ 🔹 خواجه نصیر هم در جواب نوشته بود كه جواب مسأله این است و در آخر نامه نوشت: اما صحبت تو درباره سگ؛ سگ حیوانی است که چهاردست و پا راه می‌رود و بدنش از پشم پوشیده است. من دو پا هستم و آن طور نیستم و... والسلام. تمام! نه پرخاشی نه غضبی! ما بودیم حداقل می‌نوشتیم خودتی! پس باید اول باطنمان پاکیزه شود تا رشد کنیم... ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌷 🌷 ! 🌷اتفاقی که برای من افتاد شاید در شهرستان منحصر بفرد باشد، وقتی بعد از عملیات فتح المبین به شهرستان برگشتم در حال پیاده شدن از ماشین بودم که یک مرتبه پوستر و عکس شهادتم را بر روی دیوار دیدم خیلی تعجب کردم درحالی‌‌که آن‌قدر شوک زده شدم که متوجه نبودم الان کجا هستم. آن موقع ساکن راویز بودم خودم را به ژاندارمری رفسنجان رساندم و از پرسنل خواستم که به پاسگاه راویز بی‌سیم بزنند و به خانواده اطلاع بدهند که من زنده هستم. لحظه‌ای که وارد زادگاهم شدم جمعیتی نزدیک به ۱۵۰۰ نفر که جهت مراسم تشییع آمده بودند، پس از سه روز منتظر جنازه بودند که منجر به استقبالم شد. 🌷در بین جمعیت بودم، ازدحام بسیار زیاد بود! دیدم نمی‌توانم حرکت کنم پشت سرم را که نگاه کردم دیدم پیرزن ۹۰ ساله‌ای با کمر خمیده با دهانش پیراهن بسیجی مرا گرفته تا قسمتی از آن را به عنوان تبرک ببرد، ایران به پشتوانه و عقیده چنین افرادی بر دشمن متجاوز پیروز شد. وقتی وارد روستا شدم در میان جمعیت دنبال پدر و مادرم می‌گشتم. جمعیت زیادی به سوی من هجوم آورده بود. در صد متری جمعیت، زنی را می‌دیدم که مدام بلند می‌شود که به طرفم بیاید و دوباره به صورت به زمین می‌افتاد، فهمیدم که مادرم است، جمعیت را شکافتم و به سمت او رفتم. مادر پس از یک هفته به جای جنازه، فرزندش را سالم می‌بیند، کاش مادرم مرا می‌بوسید بلکه او با چنگ و دندان مرا به آغوش گرفته بود. 🌷دوستانم قبر حفر شده‌ام را به من نشان دادند که برای خاکسپاریم کنده شده بود. یکی می‌گفت: برویم مسجد هنوز سماور مسجد روشن و مردم در حال برگزاری مراسِمت بودند!! موضوع از این قرار بود که نام مرا به عنوان شهید از یک هفته قبل رادیو اعلام کرده بودند. براى اولين بار ۱۸ شهید در شهرستان تشییع شدند كه در میان آن‌ها یک شهید با تمام مشخصات بنام من بود اما جنازه‌اش من نبودم، بلکه.... 🌷بلکه فردی ۲۵ ساله بود که به خانواده‌ام خبر شهادتم را داده بودند، به واسطه یکی از دوستانم که جنازه را دیده بود، متوجه شدند که این جنازه محمد طهماسبی نیست اما ٣ روز مسئولین بسیج و بنیاد شهید که تصور می‌کردند جنازه شهید با سایر شهدای شهرستان‌های استان کرمان اشتباه شده دنبال جنازه من می‌گشتند. زیرا از نظر بسیج قطعاً من شهید شده بودم. در همین زمان که خانواده‌ام منتظر جنازه من بودند و مسئولین نیز در شهرستان‌ها به دنبال جنازه واقعی من بودند پس از سه روز من از راه رسیدم. : جانباز شيميايى سرافراز محمد طهماسبى ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
☀️ "زندگی" کوچه ی سبزیست ☀️ میان دل و دشت✨ ☀️ خانه هایش "مهر" و ☀️ کوچه هایش چو "گذشت" ☀️"زندگی" مزرعه ی خوبی هاست✨ ☀️"زندگی "غنچه ی لبخند شماست ☀️"زندگی" راه رسیدن به خداست.. ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan