eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺رابطه خوب رو باید ساخت نمیشه پیداش کرد... 💭دوستی ازم پرسید" چجوری میشه بگو مگو ها و بحث های توی رابطه رو بهتر مدیریت کرد؟" +بهش گفتم:" هرچقدر هم عاشق هم باشید، بحث و اختلاف بین دو تا آدم توی هر رابطه ای طبیعیه اما با چندتا نکته میتونی اون چالش رو تبدیل به یه فرصت برای صمیمیت بیشتر کنی. 📌قبل از هرچیزی یادت باشه! + این آدمی که داری باهاش بحث میکنی، دشمنت نیست بلکه یکی از عزیز ترین آدمای زندگیته که قراره یه عمر کنار هم باشید. 📌 جر و بحث و دعوا توی هر رابطه ای پیش میاد پس اگه چالش و اختلافی پیش اومد سریع فکر نکن، رابطه‌ت داغون و فاجعه شده. 📌 دنبال مقصر نباش! + یکی از مسموم ترین کارها اینه که دنبال مقصر باشی و بخوای بگی دیدی حق با من بود... هدف از بحث کردن باید درک کردن بهتر هم باشه. 📌 همونقدر که نیاز های من مهمه نیاز های شریک عاطفیم هم مهمه! + فقط از نگاه خودت وارد اون بحث نشو یه لحظه مکث کن، چند قدم بیا بیرون و خودت رو جای اون بذار، اینجوری به دید بهتری میرسی. 📌 اسیر هیجانات نشو + ممکنه چون آمپر چسبونده باشی بالا و ناراحت باشی، همه چیز رو تیره و تار ببینی، اما یادت باشه نه شریک عاطفیت اونقدر بده نه اون رابطه. 📌 یادت باشه خیلی از اختلاف ها اصلا حل نمیشه! + گاتمن زوج درمانگر معروف می گفت واقعیت اینه زوج های موفق دنبال حل همه مشکلات و تفاوت ها نیستن، اتفاقا دنبال پذیرش اون تفاوت و ادامه دادن با تفاوت های کوچیکن. خلاصه اینکه؛ رابطه خوب پیدا شدنی نیست، ساختنیه 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
بخشی از شخصیت انسان ویژگی‌ها و عقایدی هستند که در محیط و فرهنگ و در اثر تجربه کسب میکنیم. از بازی های کودکی از علایق و ارزش‌ های والدین، از نحوه ابراز عشق یا نفرت در جامعه، از نحوه احترام گذاشتن، اعتقادات دینی و .... این ویژگی‌ ها بخشی از شخصیت هستند که آن را مربوط به تربیت می‌دانیم 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
به چه روشی به دردهاتون پاسخ میدید؟؟ گاهی ما دردها رو به رنج تبدیل میکنیم اما رنج چیه؟ فرار ما از رویارویی با دردی که به اون مبتلا هستیم رنجه... تنها یه راه در زندگی ما رو به جلو میبره: پذیرش درد و رد شدن از اون تجربه‌ ی احساسات وگذشتن از اون اگر احساساتتون رو خفه میکنید، سرکوب میکنید، نمیبینید، دارید درد رو به رنج تبدیل میکنید. 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
4_5836872001351846923.pdf
2.02M
💌عنوان رمان : پیمان بارانی 👩🏻‍💻نویسنده : زهرا ارجمند نیا 🎭ژانر : 📖تعداد صفحات : ۳۴۷ 💬خلاصه : باران و پیمان ، زوج عاشقی هستند که چندسالی از شروع زندگی مشترک و عاشقانشون می گذره ، اما بارداری ناخواسته باران و خطری که تهدیدش می کنه باعث می شه این زندگی دچار چالش هایی بشه که خوندنش خالی از لطف نیست ...
°•°•° هیچ اندوهی همیشگی نیست و هیچ شادی را نمی شود نگه داشت تنها چیزی که همیشه همراه توست اندیشه توست...✨ ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻🎥برای اینکه لباستون از شلوارتون درنیاد، باید سوراخ آستینش فیت باشه! http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوبله جدایی نادر از سیمین به سبک عمو پورنگ و حامداهنگی این دوتا باهم خیلی خوبن😂 http://eitaa.com/cognizable_wan
🥀 شعرِ جدیدِ _علا (بهمن ۱۴۰۲) ★سعدیا دیگر بنی‌ آدم برادر نیستند ★جملگی اعضای یک اندام و پیکر نیستند ★عضوهای بی‌ شماری را به درد آورده چرخ ★عضوهای دیگر امّا یار و یاور نیستند ★کودک چشم‌ آبیِ غرب و سیه‌ چشمِ عرب ★در نگاه غربیان با هم برابر نیستند ★شاید اطفالی که اکنون در فلسطین زنده‌ اند ★تا رسد شعرم به این مصراع، دیگر نیستند ★از نگاه غربیان انگار در مشرق‌ زمین ★مادرانِ داغِ کودک‌ دیده، مادر نیستند ★نزد آنانی که می‌ گریند در سوگِ سگان ★صحنه‌ های قتل‌ انسان، گریه‌ آور نیستند ★کاش بی‌بی‌سی سؤال از باربی‌ سازان کند؛ ★این عروسک‌ ها که می‌ سوزند، دختر نیستند؟ ★ای نتانیاهو! اگر مردی تو با مردان بجنگ ★گرچه اسرائیلیان از دَم، مذکّر نیستند ★بی‌ مروّت! کودکند اینها نه مردان حماس ★خانه‌ اند اینها که شد ویرانه، سنگر نیستند ★کودکان هر چند بسیارند در ویرانه‌ ها ★ساقه‌ های تُردِ ریحانند، لشکر نیستند ★خادمانِ کعبه سرگرمند در کاباره‌ ها؟ ★یا که اهل جنگ، جز با رقص خنجر نیستند؟ ★بار دیگر خو گرفت این قوم با دختر کُشی؟ ★یا که غیرت داده از کف، یا دلاور نیستند؟ ★پشته‌ ها از کشته‌ ها پیداست، دنیا کور نیست؟ ★آسمان از ناله‌ پر شد، گوش‌ ها کر نیستند؟ ★تا به کِی کودک‌ کُشی در غزّه؟ آیا غربیان ★در هراس از انتقام اهل خاور نیستند؟! http://eitaa.com/cognizable_wan
42.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🏳️عزیزم مهدی(عج) با رویکردی منتشر شد این کار اثر مشترکی از سه کشور مختلف است که در سواحل ضبط و منتشر شده است 🇧🇭محمد غلوم از 🇮🇷محمداسدالهی از 🇱🇧حسین خیرالدین از 💠تهیه شده در ماوا 📌پویش 🔰 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻📸اگر به کمر درد مبتلا هستید حتما چند حرکت بالا رو انجام بدید http://eitaa.com/cognizable_wan
✅ پماد مفاصل ✍️ ترکیبات کوهان شتر را آب کنید و هنگام آب کردن مقدار کمی شیطرج + انجدان رومی + صبر زرد + مومیائی + فلفل قرمز روی آن بریزید تا با آنها آب شود و مخلوط شود سپس در یک ظرف قرار دهید. 🔻زمان و روش مصرف شب هنگام به زانوها یا مچ پا یا مفصل دیگر بمالید و یک پلاستیک دور زانو ببندید تا صبح بماند. 👌 موارد مصرف ↯↯↯ 🔹آرتروز 💠کمر درد 🔹زانو درد 💠گردن درد 🔹مفصل درد 💠قولنج کمر 🔹سائیدگی زانو 💥 نکته در صورت بروز خارش و حساسیت یا سابقه ی اینگونه موارد، فلفل قرمز اضافه نکنید و مقدار مومیائی بیشتر کنید. 🌿 http://eitaa.com/cognizable_wan 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌⚠️نوزاد رو‌ نبوس! 🔹سیستم ایمنی کودکان تا مدت ها تکامل پیدا نمیکنه شما می‌بوسی میری پدر و مادر بدبخت میشن از بس میرن دکتر و متخصص💔 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌸🍃🌸🍃 از کودکی همیشه فکر میکردم شبها کسی زیر تختم پنهان شده است. نزد پزشک اعصاب رفتم و مشکلم را گفتم: روانپزشک گفت: یک سال هفته‌ای سه روز جلسه ای 50 دلار بده و بیا تا درمانت کنم. شش ماه بعد اون پزشک رو تو خیابان دیدم. پرسید، چرا نیومدی؟ گفتم، خُوب، جلسه‌ای پنجاه دلار، برای یک سال خیلی زیاد بود. یک نجّار منو مجانی معالجه کرد. و حالا خوشحالم که اون پول رو پس‌انداز کردم و یه ماشين نو خریدم. پزشک با تعجّب گفت، عجب! میتونم بپرسم اون نجّار چطور تو را معالجه کرد؟ گفتم: به من گفت اگه پایه‌های تختخواب را ببُرم؛ دیگه هیچکس نمی‌تونه زیر تخت قایم بشه! «برای هر تصمیم گیری و كاری شتاب نکنیم و به راه حل های مختلفی بیندیشیم ...» http://eitaa.com/cognizable_wan
در یك مدرسه راهنمایی دخترانه چند سالی بود كه مدیر مدرسه بودم. چند دقیقه قبل از زنگ تفریح اول، مردی با ظاهری آراسته و سر و وضعی مرتب در دفتر مدرسه حاضر شد و به من گفت: «با خانم… دبیر كلاس دومی‌ها كار دارم و می‌خواهم درباره درس و انضباط فرزندم از او سؤال‌هایی بكنم.» از او خواستم خودش را معرفی كند. گفت: «من گاو هستم! خانم دبیر بنده را می شناسند. بفرمایید گاو، ایشان متوجه می‌شوند.» تعجب كردم و موضوع را با خانم دبیر كه با نواخته شدن زنگ تفریح، وارد دفتر مدرسه شده بود، در میان گذاشتم. یكه خورد و گفت: «یعنی چه گاو؟ من كه چیزی نمی‌فهمم.» از او خواستم پیش او برود و به وی گفتم: «اصلاً به نظر نمی‌رسد اختلالی در رفتار این آقا وجود داشته باشد. حتی خیلی هم متشخص به نظر می‌رسد.» خانم دبیر با اكراه پذیرفت و نزد پدر دانش‌آموز كه در گوشه‌ای از دفتر نشسته بود، رفت. مرد آراسته، با احترام به خانم دبیر ما سلام داد و خودش را معرفی كرد: «من گاو هستم! شما بنده را به خوبی می‌شناسید، پدر گوساله؛ همان دختر سیزده ساله‌ای كه شما دیروز در كلاس، او را به همین نام صدا زدید.» دبیر به لكنت افتاد و گفت: «آخه، می‌دونید…» مرد گفت: «بله، ممكن است واقعاً فرزندم مشكلی داشته باشد و من هم در این مورد به شما حق می‌دهم. ولی بهتر بود مشكل انضباطی او را با من نیز در میان می‌گذاشتید. قطعاً من هم می‌توانستم اندكی به شما كمك كنم.» خانم دبیر و پدر دانش‌آموز مدتی با هم صحبت كردند. گفت و شنود آنها طولانی، ولی توأم با صمیمیت و ادب بود. آن پدر، در خاتمه كارتی را به خانم دبیر ما داد و با خداحافظی از همه، مدرسه را ترك كرد. وقتی او رفت، كارت را با هم خواندیم. در كنار مشخصاتی همچون نشانی و تلفن، روی آن نوشته شده بود: «دكتر… عضو هیأت علمی دانشكده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه...» 🍃http://eitaa.com/cognizable_wan 🌺🍃
✍️ به مشکلات بخند 🔹مرد جوانی که می‌خواست راه معنویت را طی کند به سراغ استاد رفت. 🔸استاد خردمند گفت: تا یک سال به هرکسی که به تو حمله کند پولی بده‏. 🔹تا ۱۲ ماه هرکسی به جوان حمله می‌کرد، جوان به او پولی می‌داد. 🔸آخر سال باز به سراغ استاد رفت تا گام بعدی را بیاموزد. 🔹استاد گفت: به شهر برو و برایم غذا بخر. 🔸همین که مرد رفت، استاد خود را به لباس یک گدا درآورد و از راه میان‌بر کنار دروازه شهر رفت. 🔹وقتی مرد جوان رسید، استاد شروع کرد به توهین کردن به او. 🔸جوان به گدا گفت: عالی‌ست! یک سال مجبور بودم به هرکس که به من توهین می‌کرد پول بدهم، اما حالا می‌توانم مجانی فحش بشنوم، بدون آنکه پشیزی خرج کنم. 🔹استاد وقتی صحبت جوان را شنید، چهره خود را نشان داد و گفت: برای گام بعدی آماده‌ای، چون یاد گرفتی به‌روی مشکلات بخندی. 🙏🤍 ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan 📚✾
🌹 یکی از بچـه ها اسمش اسـرافیل بـود؛ کم سن و سال و خوش خنده. به راننده ماشین حمل غذا گفت: «داداش! خواستی بـری عقب، محـبت کن جنــازه ما را هم با خـودت ببـر!.» لقـمه توی دهانمـان بود؛ خنـده مان گـرفت. تویوتا، غذای بچـه ها رو پخش کرد و دور زد. 🌷 داشت برمی گشت که یکدفعه یک خمپـاره خورد بغل اسرافیل؛ ظرف غذایم را پرت کردم و شیرجه رفتم روی زمین؛ اما سریع بلند شدم. وسط گردوخاک دویدم طرف اسرافیل؛ ترکـش به شـاهرگش خورده و درجـا تمـام کـرده بود. 🌷 چند تا از بچـه های دور و برش، غرق خون و زخمـی و پخـش و پلا بودند. پیکـر اسـرافیل و زخمیهـا را بـا همــان تویوتـا فرستادیم عقـب. برگشتم همانجــا؛ زمین از خــون خیس بـود. 📚 کوچه نقاش ها / راحله صبـوری خـاطـرات صلـواتی هدیه کنیم به ارواح مطـهر شهـدا ‌‎ 🌹 http://eitaa.com/cognizable_wan