eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
هوا خیلی سرد شده بود فرمانده گردانمون همه ی بچه ها رو جمع کرد بعد هم با صدای بلند گفت: کی خسته است؟ همه با انرژی گفتیم: دشمن!!! ادامه داد: * کی ناراحته؟ - دشمن!!!! * کی سردشه؟! - دشمن!!! * آفرین... خوبه! حالا برید به کارتون برسید پتو کم بوده ، به گردان ما نرسیده.. 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🟩از ناعلاجی به خر می‌گه خانوم باجی معنی ضرب المثل از ناعلاجی به خر میگه خانوم باجی چه؟ ۱- یعنی انقدر گرفتار شده است که مجبور است به افراد ناشایست متوسل شود. ۲- زمانی این ضرب المثل را به کار می برند که کسی از روی ناچاری کارهای ناشایست و کم تر از ارزش خود را قبول کرده باشد. ۳- منظور از خر، کسی یا چیزی است که اصلا ارزشِ توجه ندارد اما موقعیت اضطراری انسان سبب می شود که دست نیاز سوی او دراز کند. ۴- گاهی انقدر شرایط برای انسان دشوار و سخت می شود که بالاجبار و برای خارج شدن از آن وضعیت به ناکسانی احترام و محبتش را خرج می کند که لیاقت آن را ندارند. ۵- منظور از گفتن خانوم باجی به خر، استفاده از جملات محبت آمیز و مهرورزانه به افراد نفهم است. ۶- یعنی از روی ناچاری مجبور شده است جنس تقلبی را به جای جنس اصل بپذیرد. ۷- خوب و بد را نمیتواند تشخیص دهد. ۸- یعنی انسان وقتی در شرایط سخت قرار می گیرد، مجبور است از برخی خط قرمزهای خود عبور کند. 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
زنی غمگین و افسرده نزد حکیمی آمد و از همسرش گله کرد و گفت: "همسر من خود را مرید و شاگرد مردی می‌داند که ادعا دارد با دنیاهای دیگر در ارتباط است و از آینده خبر دارد. این مرد که الان استاد شوهر من شده هر هفته سکه‌ای طلا از شوهرم می‌ستاند و به او گفته که هر چه زودتر با یک دختر جوان ازدواج کند و بخش زیادی از اموال خود را به این دختر ببخشد! و شوهرم قید همه سال‌هایی را که با هم بوده‌ایم زده است و می‌گوید نمی‌تواند از حرف استادش سرپیچی کند و مجبور است طبق دستورات استاد سراغ زن دوم و جوان برود." حکیم تبسمی کرد و به زن گفت: "چاره این کار بسیار ساده است. استاد تقلبی که می‌گویی بنده پول و سکه است. چند سکه طلا بردار و با واسطه به استاد قلابی برسان و به او بگو به شوهرت بگوید اوضاع آسمان قمر در عقرب شده و دیگر ازدواج با آن دختر جوان به صلاح او نیست و بهتر است شوهرت نصف ثروتش را به تو ببخشد تا از نفرین زمین و آسمان جان سالم به در برد! ببین چه اتفاقی می‌افتد!" چند روز بعد زن با خوشحالی نزد حکیم آمد و گفت: "ظاهرا سکه‌های طلا کار خودش را کرد. چون شب گذشته شوهرم با عصبانیت نزد من آمد و شروع کرد به بد گفتن و دشنام دادن به استاد تقلبی و گفت که او عقلش را از دست داده و گفته است که اموالش را باید با من که همسرش هستم نصف کنم. بعد هم با قیافه‌ای حق‌به‌جانب گفت که از این به بعد دیگر حرف استاد تقلبی و بی‌خردش را گوش نمی‌کند!" حکیم تبسمی کرد و گفت: "تا بوده همین بوده است. شوهر تو تا موقعی نصایح استاد تقلبی را اطاعت می‌کرد که به نفعش بود. وقتی فهمید اوضاع برگشته و دستورات جدید استاد تعهدآور و پرهزینه شده، بلافاصله از او رویگردان شد و دیگر به سراغش نرفت. همسرت استادش را به طور مشروط پذیرفته بود. این را باید از همان روز اول می‌فهمیدی!" 🍃 🌺🍃 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🌎لگد زدن یا جفتک پراندن، یکی از خطرناکترین ابزارهای دفاعی برخی جانوران مانند الاغ، شترمرغ و زرافه است. اما قویترین لگد متعلق به گورخر است که با یک ضربه کاری میتواند یک شیر نر ۲۲۰ کیلویی را از پای درآورد. گورخرها برخلاف ظاهر آرامی که دارند، جزو خطرناک‌ ترین موجودات آفریقا به شمار میروند.   آنها در هر لگد می‌توانند تا ۱۵ هزار نیوتن نیرو معادل وزن جسمی ۱.۵ تنی اعمال کنند. با چنین نیرویی می‌توان یک سکه را خم کرد یا بزرگ‌ترین استخوان بدن انسان را شکست. لگد گورخر می‌تواند یک انسان ۷۵ کیلوگرمی را تا ارتفاع ۳ متری به بالا پرت کند. 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عنایت حضرت زهرا (سلام الله علیها) به خانمی که روضه امام حسین (علیه السلام) را برپا کرده بود. 🎙حجت الاسلام 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞کوکا بخوریم،نخوريم؟ پولش میره تو جیب اسرائیل یانه؟ ⭕️اگه سوال تو هم هست،این ویدیو رو تا اخر ببین👌🏻 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️ چرا امام مهدی (عج) مخفیانه و با حال اضطرار زندگی می کند؟! امینی خواه ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
می‌گویند روزی برای سلطان محمود غزنوی كبكی را آوردند كه لنگ بود. فروشنده برای فروشش قیمت زياد می‌خواست. سلطان محمود حكمت قيمت زياد كبک لنگ را جويا شد. فروشنده گفت: وقتی دام پهن می‌كنيم برای كبک‌ها، اين كبک را نزديک دام‌ها رها می‌كنم. آواز خوش سر می‌دهد و كبک‌های ديگر به سراغش می‌آيند و در اين وقت در دام گرفتار می‌شوند. هر بار كه كبک را برای شكار ببريم، حتما تعدادی زياد كبک گرفتار دام می‌شوند. سلطان محمود امر به خريدن كرد و خواستار كبک شد. چون قیمت به فروشنده دادند و كبک به سلطان، سلطان تيغی بر گردن كبک لنگ زد و سرش را جدا كرد. فروشنده كه ناباوارنه سر قطع شده و تن بی‌جان كبک را می‌ديد، گفت اين كبک را چرا سر بريديد؟ سلطان محمود گفت: هر كس ملت و قوم خود را بفروشد، بايد سرش جدا شود! 🍃 🌺🍃 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موقع برنج دم کردن ۶ نکته رو باید بدونی😎 •••••~~~•🔆•🌻•🔆•~~~••••• ⛱🔥 🔥⛱ 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
👌نکات مهم در خرید و فروش ملک قولنامه ای 🔹خریدار باید برای کسب اطمینان کامل از اعتبار ملک قولنامه ای، حتماً از شهرداری منطقه‌ای که ملک در آن قرار دارد، استعلام‌های لازم را گرفته و بررسی‌های لازم را انجام دهد. 🔹خریدار با کد رهگیری ملک می‌تواند از اینکه ملک قبل از شما به فرد و یا افراد دیگری فروخته نشده است، اطمینان حاصل کند. 🔹در صورتی که فروشنده قصد فروش ملکی را دارد که به او ارث رسیده است، خریدار باید از وی درخواست گواهی انحصار وراثت کرده و در مورد صحت و درستی آن و مالکیت متوفی تحقیق کند. 🔹اگر ملک، چندین مالک داشته باشد، وجود امضای همه‌ی آن‌ها در قولنامه ضروری است، مگر اینکه یک نفر از آن‌ها از طرف بقیه‌شان وکالت فروش داشته باشد. 🔹قولنامه می‌بایست در سه نسخه تنظیم شده و فروشنده و خریدار و بنگاه‌دار هر کدام یک نسخه از آن را در دست داشته باشند. 🔹در صورتی که ملک به صورت وکالتی به فروش می رسد خریدار باید سمت وکیل را احراز کند و مشخصات او را با مشخصات نوشته شده در وکالتنامه تطبیق دهد. 🔹در صورتی که ملکی را به صورت وکالتی خریداری می کنید فقط به وکالتنامه اکتفا نکنید و حتما با فروشنده مبایعه نامه تنظیم کنید زیرا وکالت به معنای انتقال و بیع نیست. 🔹خریدار حتما قبل از خرید نسبت به استعلام از مراجع ذی صلاح اقدام نماید و مطمئن شود که ملک در وثیقه یا رهن یا در توقیف نباشد. زیرا اگر ملک در رهن  یا بازداشت و یا وثیقه باشد امکان تنظیم سند رسمی به نام خریدار وجود ندارد. ⚖ ⚖ 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فرق مبایعه نامه با قولنامه چیه⁉️ در قولنامه طرفین قول یک تعهدی در آینده می‌دهند و با امضا مالکیت منتقل نمی‌شود حتی اگر قیمت مال پرداخت شده باشد اما در مبایعه نامه با صرف امضای طرفین مالکیت منتقل می‌شود حتی اگر پولی رد و بدل نشده باشد ⚖ ⚖ 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
1048518403_-609672759.pdf
6.88M
* نام کتاب: دختر کشیش نویسنده : جورج اورول مترجم : مهدی افشار تعداد صفحه : 425 حجم فایل : 6.5 مگابایت *
‌* خلاصه : * دورتی تنها دختر کشیشی در یکی از شهرهای کوچک انگلستان است که زندگی مذهبی خشک و کسالت باری را می گذراند . او وظایف زیادی در کلیسا و خانه به عهده دارد ، پدر سخت گیری داشته و تمایلی به ازدواج نیز ندارد . روزی به طور ناگهانی حافظه اش را از دست می دهد و خود را در لندن می یابد و وقتی بعد از یک ماه حافظه اش باز می گردد به قدری شایعات مختلف در مورد او ساخته شده که پدرش او را در خانه نمی پذیرد و دورتی وارد زندگی جدیدی می شود…. .─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🔆سالى كه نكوست از بهارش پيداست حاتم طائى سخاوتمند معروف از دنيا رفت ، برادرش خواست مانند او معروف به كرم و سخاوت گردد، مادرش به او گفت : خود را بيهوده رنج مده ، تو هرگز به مقام حاتم نمى رسى . او پرسيد: چرا؟ مادر جواب داد: آن هنگام كه حاتم كودك شيرخوار بود، هر بار كه مى خواستم به او شير بدهم ، از شيرم نمى خورد، تا شيرخواره ديگرى بياورم ، تا با او شريك شود از پستان ديگرم شير بخورد، ولى زمانى كه تو شيرخوار بودى قضيه بر عكس بود، يعنى هرگاه تو را شير مى دادم مى خوردى ، اگر در اين حال شيرخواره ديگرى به جلو مى آمد، از ترس آنكه او از پستان من شير بخورد، آنقدر گريه مى كردى تا او مى رفت . بنابراين نشانه هاى بزرگوارى يا پستى در آينده ، گاهى در چهره كودكان دريافت مى شود، آرى : ((سالى كه نكوست از بهارش پيداست )). 📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
بابام تازه اس دادن رو یادگرفته و خیلی کتابی مینویسه ، صبح اس زده : سلام ! آیا میتوانی نان بخری ؟ منم اس دادم : آری پدر ! به سرعت مرکبی یافته و خود را به نانوا خواهم رساند و از شاطر طلب نان خواهم نمودندی ! پدر از شاتر چند عدد نان طلب بونمایم ؟ زنگ زد بهم گفت : منو مسخره میکنی ؟ اگه جرأت داری امشب بیا خونه ! و قطع کرد 😂 اکنون پاسی از شب گذشته است ! آیا به نظر شما امشب به خانه رجعت بونمایم ؟؟؟‌ 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
آهنگ غمگین میزارم … مامانم میگه : چت شده؟ ولت کرده خبر مرگش !؟ شاد میزارم ، میگه : ذلیل شده دوباره برگشت؟😕 اومدم نوحه گذاشتم در اومده میگه خاک بر سرت چه غلطی کردی که الان توبه کردی؟😂 اوضاعی داریم بخدا الان نوار خالی گوش میدم😐 .😂😂😂😂😂😂 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرشو از دست ندید 🤣😂😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌ 😁👉🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
‍ کاش مد این شلوارای پاره هرچه زودتر تموم شه، آدم نمیدونه طرف فقیره یا انتخابش اینه شب خواستم به یکی کمک کنم گفت مرتیکه من صدتا مثل تورو میخرم، بعد سوار بنزش شد رفت 😑😂😂 🎬 👉🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
36.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎈کارتون روباه کلک خروس زیرک ♨️ 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
📚یک داستان یک پند دوستی نقل می‌کرد، پدر بسیار بهانه‌گیر و بدخلق و بددهن و بداخلاقی داشتم. روزی در خانۀ من میهمان بود که خانواده همسرم هم بودند. همسرم برای او چای آورد و او شروع به ایراد گرفتن کرد که چرا چایی کم رنگی آورده است؟ ناراحت شد. قهر کرد و بعد از کلی فحش و ناسزا خواست که برود. دستش را بوسیدم و التماس کردم ببخشد، اما پدرم پیش همه سیلی محکمی بر گوشم زد و گفت: تو پسر من نیستی و... با این شرایط نتوانستم مانع رفتنش شوم. پدر زنم که از این اتفاق زیاد هم ناراحت نبود، به من گفت: واقعا تحمل زیادی داری، با این پدر بداخلاق و بددهن چگونه می‌سازی؟! اجازه ندادم حرفش را ادامه دهد. گفتم: اشک چشم شور است و نمک هم شور؛ اما اشک چشم چون از خود چشم تراوش می‌کند، هرگز چشم را نمی‌سوزاند! فحش و ناسزا و سیلی پدرم که من شیرۀ جان او هستم هرگز مرا نسوزاند، اما این کلام تو مانند شوری نمک بود که از بیرون در چشم من ریختی!!! شرمنده شد و تا پایان میهمانی سکوت کرد. آری، ما هرگز نباید اجازه دهیم دیگران بین ما و والدین و خواهر و برادران‌مان رخنه و شکاف ایجاد کنند؛ و باید هوشیار باشیم هرگز در بین دو سنگ آسیاب که روی هم می‌چرخند، انگشت فرو نکنیم. ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🔴 شیطانی که در کمین توست پیرمردی به نام «مشهدی غفار» حدود 120 سال پیش، در بالای مناره مسجد ملاحسن خان، سال‌ها اذان می‌گفت. پسر جوانی داشت که به پدرش می‌گفت: ای پدر! صدای من از تو سوزناک‌تر و دلنشین‌تر و رساتر است، اجازه بده من نیز بالای مناره بروم و اذان بگویم. پدر پیر می‌گفت: فرزندم تو در پایین مناره بایست و اذان بگو. بدان در بالای مناره چیزی نیست. من می‌ترسم از آن بالا سقوط کنی، می‌خواهم همیشه زنده بمانی و اذان بگویی. تو جوان هستی، بگذار عمری از تو بگذرد و سپس بالای مناره برو. از پسر اصرار بود و از پدر انکار! روزی نزدیک ظهر، پدر پسر خود را بالای مناره برای گفتن اذان فرستاد. مشهدی غفار تیز بود و از پایین پسرش را کنترل می‌کرد. دید پسرش هنگام اذان گاهی چشمش خطا رفته و در خانه مردم نظر می‌کند. وقتی پایین آمد، به پسر جوانش گفت: فرزندم من می‌دانم صدای تو بلندتر از صدای پدر پیر توست. می‌دانم صدای تو دلنشین‌تر از صدای من است. هیچ پدری نیست بر کمالات و هنر فرزندش فخر نکند. من امروز به خواسته تو تسلیم شدم تا بر خودت نیز ثابت شود، آن بالا جای جوانی چون تو نیست و برای تو خیلی زود است. آن بالا فقط صدای خوش جواب نمی‌دهد، نفسی کشته و پیر می‌خواهد که رام مؤذن باشد. تو جوانی و نفست هنوز سرکش است و طغیان‌گر، برای تو زود است این بالارفتن. به پایین مناره کفایت کن! بدان همیشه همهٔ بالارفتن‌ها به‌سوی خدا نیست. چه‌بسا شیطان در بالاها کمین تو کرده است که در پایین اگر باشی، کاری با تو ندارد. ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزگاری مرید و مرشدی خردمند در سفر بودند. شبی را در خانه ی زنی با چادر محقر و چند فرزند گذراندند واز شیر تنها بزی که داشت خوردند. مرید فکر کرد کاش قادر بود به او کمک کند، وقتی این را به مرشد خود گفت او پس از اندکی تامل پاسخ داد: "اگر واقعا می خواهی به آن ها کمک کنی برگرد و بزشان را بکش!". مرید ابتدا بسیار متعجب شد ولی از آن جا که به مرشد خود ایمان داشت چیزی نگفت و شبانه بز را در تاریکی کشت ... سال ها گذشت و روزی مرید و مرشد وارد شهری زیبا شدند و سراغ تاجر بزرگ را گرفتند که زنی بود با لباس های مجلل و خدم و حشم فراوان. وقتی راز موفقیتش را جویا شدند، زن گفت سال ها پیش من تنها یک بز داشتم ویک روز صبح دیدیم که مرده. مجبور شدیم برای گذران زندگی هر کدام به کاری روی آوریم. فرزند بزرگم یک زمین زراعی در آن نزدیکی یافت. فرزند دیگرم معدنی از فلزات گرانبها پیدا و دیگری با قبایل اطراف داد و ستد کرد... مرید فهمید هر یک از ما بزی داریم که اکتفا به آن مانع رشد و تغییرمان است و باید برای رسیدن به موفقیت و تغییرات بهتر آن را قربانی کرد. بُز شما چیست؟! 🍃 🌺🍃 ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
نه شیر شتر نه دیدار عرب از قدیم مشهور بوده که اعراب قبایلی بیابان گرد بودند و چهار پایانی که مورد استفاده شان قرار میگرفت شتر بود. ظاهرا دیدار عرب آنقدر درد سر و سختی و بدی به همراه داشت که بین ایرانی ها مشهور شد که نمی ارزد انسان برای به دست آوردن شیر شتر با همه فوایدی که دارد به سراغ آنها برود. وقتی انسان از کسی بدی ببیند یا دیدار آن فرد بسیار پر دردسر و همراه مشکلات باشد حتی اگر آن فرد خصلت نیک یا چیز مهمی داشته باشد که انسان مجبور باشد به آن فرد رجوع کند؛ از این کار منصرف میشود و می گوید: نه شیر شتر نه دیدار عرب ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan