eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 !🎋 🌷شب عملیات بود. قرار بود که من و چند نفر از دوستانم که تخریب‌چی بودیم، جلوتر از رزمندگان وارد میدان شده و به سرعت مین‌ها را خنثی کنیم تا خدای نکرده اتفاقی برای دیگران نیفتد. منطقه غرق در سکوت بود. فقط هرچند دقیقه از سوی دشمن یک رگبار بی‌هدف به سوی خط خودی شلیک می‌شد. عرق‌ریزان و چسبیده به زمین به کمک کارد سنگری تند تند مین‌ها را در می‌آوردم و چاشنی‌شان را باز می‌کردم یا سیم تله‌ای را که بین دو مین جهنده بود، می‌بریدم. آخر سر به انتهای میدان رسیدم. نفس راحتی کشیدم. می‌دانستم تا لحظاتی دیگر پیش قراولان لشگرمان از راه می‌رسند و آن وقت دشمن را غافلگیر و حقشان را کف دست می‌گذاریم. یکهو صدایی از نزدیک من بلند شد. چسبیدم به زمین و چشم تنگ کردم و به جایی که صدا آمده بود، نگاه کردم. در آن تاریکی فقط سیاهی یه آدم را توانستم تشخیص بدهم. یک عراقی در سنگر کمین نگهبانی می‌داد. 🌷اول می‌خواستم همان جا بمانم و بگذارم حساب او را رزمندگان برسند، اما نمی‌دانم چطور شد که زد به سرم آرتیست‌بازی در بیاورم. تصمیم گرفتم که بلند شوم و مثل فیلم‌های سینمایی، گربه‌وار بروم و از پشت ناکارش کنم. بی‌سروصدا خزیدم و به پشت سنگر کمین دشمن رسیدم. در فیلم‌ها دیده بودم که چطور قهرمان می‌پرید و با یک ضربه به پس گردن دشمن او را از پا درمی‌آورد و بی‌هوش می‌کند. آب دهانم را قورت دادم. مشتم را گره کردم و دعایی در دل خواندم و بعد مثل بختک از پشتِ سر روی دشمن پریدم و یک ضربه مشت جانانه به پس گردنش زدم. اما انگار با مشت به صخره سنگی کوبیده بودم! طرف فقط «هقی» کرد و برگشت طرف من. یا جدّه سادات! عراقی نگو گودزیلا بگو. غولتشن بود. دو متر و یک متر عرض. سیبیل از بنا گوش در رفته و قوی و عضلانی. 🌷خواستم مشت دوم را بزنم که مشتم توی پنجه‌اش اسیر شد نامرد چند کلمه عربی بلغور کرد و بعد افتاد به جانم دِ بزن. به عمر کوتاهم چنان کتکی نخورده بودم. چنان می‌زد که انگار قاتل پدرش را می‌زند! چپ و راست مشت و لگد بود که به پک و پهلویم فرود می‌آمد. خجالت و ترس از لو رفتن عملیات را گذاشتم کنار و عربده‌ای از حنجره دادم بیرون. خدایی شد که همان لحظه عملیات شروع شد و چند تا از دوستانم سر رسیدند. حالا ما هفت، هشت نفر بودیم و او یکی. اما مگر زورمان می‌رسید! مثل شیرهای گرسنه‌ای که به گاومیش‌ها حمله می‌کنند، از سر و کله‌اش آویزان شده بودیم و می‌زدیمش. من که دل خونی از او داشتم، فقط گوشش را گاز می‌گرفتم و.... 🌷و تند تند به دماغ خرطوم مانندش چنگ می‌زدم. اما او با یک حرکت ما را تاراند. دست انداخت و از نوک سلاحش گرفت و با قنداقش افتاد به جانمان. انگاری ناظم بی‌رحمی بود که به جان چند دانش‌آموز درس نخوان شلوغ افتاده است. حالا ما پیچ و تاب می‌خوریم و گریه‌کنان خدا را صدا می‌زدیم و او هم می‌زد. داشت دخلمان را می‌آورد که یک تیر از غیب رسید و درست خورد به پس کله‌اش و او با هیکل سنگینش تلپی افتاد روی من بدبخت. داشتم له می‌شدم که بچه‌ها آه و ناله کنان آمدند و چندتایی زور زدند انگار بخواهید یک جرثقیل را از جوی آب در بیاورید، او را از روی من انداختند کنار. حالا صدای.... 🌷صدای شلیک و انفجار، زمین و زمان را لرزاند و ما هشت نفر آه و ناله کنان داشتیم پک و پهلویمان را می‌مالیدیم. لامروت جای سالم در تن و بدمان نگذاشته بود. با هزار مکافات خودمان را به یک ماشین رساندیم و رسیدیم به اورژانس صحرایی. حالا درد و ناله یک طرف، سئوال و پرسش امدادگرها، طرف دیگه که: شما چرا به این حال و روز افتاده‌اید؟ نگاه کنید! انگار زیر تانک رفته‌اند؛ یک جای سالم تو بدنشان نیست! برادر شما مجروح شدید یا تصادف کردید؟ یکی از بچه‌ها که حال و روزش بهتر از بقیه بود، با مکافات ماجرا را تعریف کرد. اما ای کاش تعریف نمی‌کرد. چون تا دمیدن روز بعد که از اورژانس زدیم بیرون، از متلک‌ها و خنده اهالی اورژانس جان به سر شدیم. ✾🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
⚖ آیا مرد از زنی که در دوران عقد فوت شده ارث می‌برد؟ 📌 مطابق ماده 940 قانون مدنی، هر یک از زوجین در صورت وجود نکاح دائم، از یک دیگر ارث می‌برند. در واقع مرد به دلیل وجود سبب در ارث، از زن ارث می‌برد. 🔹 میزان سهم الارث شوهر از زوجه، در صورت نداشتن فرزند از طرف زن، برابر با یک دوم ترکه زن، خواهد بود. 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
33.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎈 کارتون جت پستچی ♨️ 🆔 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
امتحان گواهینامه داشتم افسره گفت کجا دور زدن ممنوعه؟! گفتم "تو عالم رفاقت" . . . . زد پس کلم گفت گمشو پایین بینم! فک کردی اینجا تلگرامه😅😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 🎬 👉🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
اول خط سوار تاکسی شدم 1نفر مونده بود تاکسی پر شه بعد نیم ساعت یه دختره اومد راننده به شوخی گفت: خانوم ما 1ساعته منتظر شماییم.. دختره هول شد گفت: ببخشید خواب موندم..😐 ینی ما 4نفر که ترکیدیم. خود تاکسیه از شدت خنده استارت نمیخورده🚖😂 🎬 👉🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
-1756619005_-1535573285.pdf
1.19M
* نام کتاب:نود و سه نویسنده: ويكتور هوگو مترجم: محمدرضا پارسايار تعداد صفحه : 133‪ حجم فایل : 1.19مگابایت *
1465130752_1613332588.pdf
1.84M
* نام کتاب:نود و سه(جلد دوم) نویسنده:ويكتور هوگو مترجم: محسن حسینی تعداد صفحه : 154‪ حجم فایل : 1.84مگابایت *
*درباره کتاب* نود و سه (به فرانسوی: Quatrevingt-treize) نام آخرین رمان ویکتور هوگو، نویسندهٔ و شاعر فرانسوی است که نخستین بار در سال ۱۸۷۴ منتشر شد.به تعبیر منتقدان ،تابلویی خیره‌کننده و حماسی از انقلاب کبیر فرانسه است. نام رمان تلخیصی از سال هزار و هفتصد و نود و سه است که چهارمین سال انقلاب فرانسه می‌باشد؛ سال سرشار از تلاطمات سیاسی که برجسته‌ترین آنها اعدام لویی شانزدهم (در ژانویه) و اعدام ملکه ماری انتوانت در اکتبر همان سال است سه قهرمان اصلی این رمان نمایانگر منشهایی با ارزش‌های اخلاقی طبقات خویش هستند. 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🌱 •چگونه «نه» بگوییم؟ مهارت «نه» گفتن یکی از مهارت های جرأت ورزی است. اگر نگران هستید که چگونه نه بگویید، برای شروع بهتر است جملات زیر را مدّ نظر قرار دهید: 1- می شه چند لحظه بهم فرصت بدید؟ 2- الان یه مقدار گرفتارم چطوره بعداً باهم صحبت کنیم؟ 3- اجازه میدید یه مقدار در موردش فکر کنم، بعداً بهتون خبر میدم. 4- خیلی دوست دارم بهتون کمک کنم، ولی متاسفانه نمیتونم. 5- الان خودم لازمش دارم نمیتونم بهتون قول بدم ... ╔🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🌱۶ نشانه که شما با افراد امنی در ارتباط هستید: 1⃣ به راحتی با آن‌ها حرف می‌زنید، نگران این‌که آن‌ها را تحت تاثیر خودتان قرار دهید و یا این‌که نکند حرف اشتباهی بزنید، نیستید.. 2⃣ رفتار شما کنار آن‌ها بنظر خانواده یا دوستانتان عجیب نیست، شما کاملا خودتان هستید! 3⃣ وقتی بخواهید چیزی را جشن بگیرید، آن‌ها اولین کسانی هستند که بهشان خبر می‌دهید. 4⃣ وقتی اوضاع و احوال خوب نیست و اوقات سختی را می‌گذرانید، می‌توانید به آنها پناه ببرید. 5⃣ وقتی نیازتان را به آن‌ها می‌گویید احساس عجیب یا بدی ندارید. 6⃣ وقتی با آن‌ها هستید، احساس می‌کنید به آدم بهتر و دوست داشتنی‌تری تبدیل می‌شوید و خودتان را بیشتر دوست دارید. 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
روانشناسان اثر شش « میم » را در رسیدن به موفقیت بسیار موثر مے دانند : 🔹اول : تو محبوبی 🔹دوم : تو محترمی 🔹سوم : تو میتوانی 🔹چهارم : تو مهمی 🔹پنجم : تو مفیدی 🔹ششم : تو میفهمی اگر ما در رفتار و گفتارمان این 6 «میم» را با خودمان تڪرار و تلقین ڪنیم ... « میم هفتم» ڪه موفقیت است خود به خود خواهد آمد ... یعنے باترے روانے انرژے دهنده ما شارژ خواهد شد ...!! 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوبله طنز از راز بقا😁 جانداری که دل شیر دارد و مغز خر😂 😁 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️در دو دقیقه کل‌ و رو که عمدتا اند را شست، خشک کرد، انداخت تو آفتاب بعدشم تا کرد گذاشت تو کمد ! 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ بر طرف شدن مشکل شدید با ذکر يا‌صاحب الزمان ادرکنی. عج 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 بن‌بست های قطعیِ دنیا 🔸قسمت اول 🎤حجه الاسلام شیخ اسماعیل رمضانی 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 بن‌بست های قطعیِ دنیا 🔸قسمت دوم 🎤حجه الاسلام شیخ اسماعیل رمضانی 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 بن‌بست های قطعیِ دنیا 🔸قسمت سوم 🎤حجه الاسلام شیخ اسماعیل رمضانی 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
مفهوم جنسش شیشه خرده داره دیدید سفالگرها وقتی می خواهند از گِلی برای سفالگری استفاده کنند حواسشان هست مواد متفرقه مثل آشغال و خرده شیشه در خاک رس نباشد؟ چرا که اگر خاکی خرده شیشه داشت، هم دست سفالگر را در هنگام شکل دادن به گل، زخمی می کند هم وقتی کار را داخل کوره می گذارد یک کار تمیز و با کیفیتی حاصل نمی شود. آدم هایی هم که از جانب‌شان آزار و اذیتی به دیگران می رسد که جان یا حتی روحشان را می خراشد، می گویند در گِل این آدم خیلی خرده شیشه هست! یعنی انقدر کار خلاف و ناروا در زندگی اش انجام داده که تمام این بدی‌‌ها مثل خرده شیشه در وجودش نقشه بسته و هیچ کس از دست و زبان او در امان نیست. 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
‌ فکر بلبل همه آن‌ست که گل شد یارش گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش🌱 ‌ دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند خواجه آن‌ست که باشد غم خدمتکارش🌱 ‌ جای آن‌ست که خون موج زند در دل لعل زین تغابن که خزف می‌شکند بازارش🌱 ‌ بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود این همه قول و غزل تعبیه در منقارش🌱 ‌ ای که از کوچه معشوقه ما می‌گذری بر حذر باش که سر می‌شکند دیوارش🌱 ‌ آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش🌱 ‌ صحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دل جانب عشق عزیز است فرو مگذارش🌱 ‌ صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاه به دو جام دگر آشفته شود دستارش🌱 ‌‌ دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود ناز پرورد وصال است مجو آزارش ..🌱 ‌ 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
📗 کوتاه سالها پیش حاکمی به یکی از فرماندهانش گفت: مقدار سرزمین هایی را که با اسبش طی کند به او خواهد بخشید. همان طور که انتظار میرفت، اسب سوار به سرعت برای طی کردن هر چه بیشتر سرزمینها سوار بر اسب شد و با سرعت شروع کرد و به تاختن با شلاق زدن به اسبش با آخرین سرعت ممکن می تاخت و می تاخت... حتی وقتی گرسنه و خسته بود متوقف نمی شد، چون می خواست تا جایی که امکان داشت سرزمین های بیشتری را طی کند... وقتی مناطق قابل توجهی را طی کرده بود و به نقطه ای رسید که از شدت خستگی و گرسنگی و فشار های ناشی از سفر طولانی مدت داشت می مرد، از خودش پرسید: «چرا خودم را مجبور کردم تا سخت تلاش کنم و این مقدار زمین را به پیمایم؟ در حالی که در حال مردن هستم و تنها به یک وجب خاک برای دفن کردنم نیاز دارم...» این داستان شبیه سفر زندگی خودمان است. برای به دست آوردن ثروت سخت تلاش می کنیم و از سلامتی و زمانی که باید برای خانواده صرف شود غفلت می کنیم تا با زیبایی ها و سرگرمی های اطرافمان که دوست داریم، مشغول باشیم. وقتی به گذشته نگاه می کنیم متوجه می شویم که هیچگاه به این مقدار احتیاج نداشتیم، اما نمی توان آب رفته را به جوی باز گرداند. زندگی تنها پول در آوردن نیست. زندگی قطعا فقط کار نیست بلکه کار تنها برای امرار معاش است تا بتوان از زیبایی ها و لذت های زندگی بهره مند شد و استفاده کرد. 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
❤️ ❤️معمولا زن و مرد خودشون هم نمیدونن که نیازهای احساسی متفاوتی دارن و هر کدوم محبتی رو به همسرشون میکنن که خودشون دوست دارن و از نظر خودشون با تمام وجود به همسرشون عشق می ورزن. ولی نمیدونن همسرشون نیازهای عشقی متفاوتی داره. در نتیجه نمیتونن درست و اصولی به هم ابراز محبت کنن. ❤️اگه میخای دل همسرتو بدست بیاری ولی نمیدونی چطوری؟ به متن زیر که کاملا علمیه عمل کن: ❣️زن به توجه نياز دارد√مرد به اعتماد 💍 زن نيازمند درک√مرد نيازمند پذيرش ❣️ زن به احترام√مرد به قدردانی از زحماتش 💍 زن به عشق ورزی√مرد به تحسين ❣️ زن به اعتبار نیاز دارد√مرد به تاييد 💍 زن به قوت قلب نيازدارد √و مرد به تشويق 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
‍ سخنرانی ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨد ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘایشان ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﮐﻨﺪ. ﻣﻼ ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞﺳﮑﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﺮﺍﺩ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ. ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﮐﻨﺠﮑﺎو ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻼ ﭼﻪ ﭼﯿز با ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﺑﺖ ﺁﻥ ﭘﻮﻝ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻨﯽﻃﻠﺐ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، به هر ﺯﺣﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺷﺪﻩ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﺳﮑﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻭﯼ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ. ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻣﻮﻋﻮﺩ، ﻣﻼ نصرالدین ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺳﮑﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺟﯿﺒﺶ ﺟﺮﯾﻨﮓ ﺟﺮﯾﻨﮓ ﺻﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺧﺮﻭﺝ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺟﻠﻮ ﻭ ﭘﻮﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ. ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻫﺎﺝ ﻭ ﻭﺍﺝ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ، ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮔﻨﮓ ﻭ ﮔﯿﺞ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ: ﻣﻼ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺻیغه ﺍﯼ ﺍﺳﺖ! ﺁﻥ ﭘﻮﻝ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩﻧﺖ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﻠﯿﺤﯽ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺩﻭ ﻧﮑﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ، ﺁﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﺑﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﭘﻮﻝ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﺩ ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﻪ ﻧﺤﻮ ﺍﺣﺴﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﺪ. ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺩﻗﺖ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻢ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﯾﺪ. ﻭ ﺩﻭﻡ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻭﻗﺘﯽ آدم ﭘﻮﻝ ﺗﻮﯼ ﺟﯿﺒﻬﺎﺵ ﺑﺎﺷﺪ، ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮓ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. نکته! در دنیای امروز: فقر آتشی است که خوبیها را می سوزاند و ثروت پرده ایست که بدیها را می پوشاند. و چه بی انصافند آنانکه یکی را می پوشانند به احترام داشته هایش و دیگری را می سوزانند به جرم نداشته هایش!! 🇮🇷🌸🌹🌸 به بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan