eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستی دردسرساز با صدای باز شدن در دست از تخمه شکوندن برداشتم و به در زل زدم. با دیدن امیر حافظ تخمه تو گلوم گیر کرد و به سرفه افتادم کفشاش رو از پاش در اورد و هر کدام را به یک سمت پرت کرد. نیم نگاهی بهم انداخت و انگار که وجود خارجی ندارم به سمت اتاقش رفت که گفت? _قبلنا مد بود یه سلامی میکردن جوابمو نداد که هیچ،درو محکم به هم کوبید. غلط نکنم یه مرگیش بود وگرنه امیر حافظ به این ریختو قیافه؟چشمای قرمز موهای به هم ریخته و لباس چروک... هنوز تو شک قیافش بودم که در باز شد و صدای دادش از جا پریدم. _تو قاب این رو شکوندی؟ به عکس توی دستش نگاه کردم و خونسرد گفتم _اره از دستم افتاد مشکلیه با خشم به سمتم اومد که از جام بلند شدم و گفتم _دست به من بخوره شکایت میکنم ابروتو میبرم... صورتم جمع شد که گفتم _چه بوی گند الکلی میدی تو.خفم کردی.... چشماشو چند لحظه ای بست و نفس عمیقی کشید داشت حس پیروزی بهم دست میداد که با پشت دست توی دهنم کوبید و عربدش به هوا رفت _گوه خوردی دست به عکس اون زدی با حرص نگاهش کردم و دستمو بالا بردم تا کارشو تلافی کنم که مچ دستمو گرفت غرید. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 http://eitaa.com/cognizable_wan 🔻بزن رو از دست نره🔻
🔻دوستی دردسرساز گوش کن هرزه خانم منو از ابرو نترسون...تا وقتی الی نباشه هیچی واسم مهم نیست. مثل خودش جواب دادم _اگه برم به الی حرفایی و بزنم که تا اخر عمرتو تو صورتت نگاهم نکنه چی؟ سکوتش یعنی جا خورد...ادامه دادم _باهات دعوا ندارم اما خوشم ندارم تو خونه ای ک منم عکس زن دیگه ای باشه دارم باهات راه میام امیر حافظ نمیفهمی؟ قدمی بهش نزدیک شدم.دستمو دور گردنش انداختم و گفتم _وقتی زن داری که ناکامت نمیزاره چکار داری به دخترای دیگه؟ خیره به چشمام زل زد خودم رو بهش چسبپوندم و گفتم _واسه کی اینقدر داغون شدی؟دختری که اینقدر بهت بی اعتماده کا حاضر نشد حرفاتو گوش کنه. چشماش قرمز بود...بیچاره...بایدن حرصش بگیره که بعد از کلی مخ زنی ناکام مونده. روی پام بلند شدم و صورتمو به صورتش نزدیک کردم.دستم رو روی سینش گذاشتم راهو براش باز گذاشته بودم و هر لحظه منتظر حس کردن داغی لبهاش روی لبهام بودم که محکم به عقب پس زده شدم. دستش رو لای موهای برد و کلافه داد زد _تو با خودت چه فکری کردی که درد من بخاطر خوابیدن با الیه؟بچه جون مگه من هیجده سالمه؟ فکر کردی بد مستم که خر چهار عشوه ی تو بشم؟ همینجوری نزده برام میرقصی وای بحال اون روزی ک باهات بخوابم. نفسش رو فوت کرد و ادامه داد _هیچ وقت ازم توقع نداشته باش مثل باقی شوهرا بشم وقتی به زور خودت انداختی تو زندگیم.قصد داری از مردا انتقام بگیری اوکی فهمیدم اما عشوه خرکی هات رو من جداب نمیده من تن یه هرزه رو لمس نمیکنم. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 http://eitaa.com/cognizable_wan 🔻بزن رو از دست نره🔻
مرا به یک عصر بی دغدغه مرا به عمق صدایت وقت گفتنِ " دوستت دارم " میهمان کن ! مرا مخاطب خاص مرا میهمان ویژه ی دلت کن ❤️ 👫http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با دیدن و انتشار این کلیپ شاید بتوانید نجات دهنده جان انسانهای زیادی باشید .. 👌 👇👇 🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan 🌍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاقبت کمک کردن به دوست و رفیق😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌Join 🔜 http://eitaa.com/cognizable_wan 🏃♀
#طبیعت ⁉ بوی خوب پس از باران چیست؟ ✅ این بو مربوط به باکتری هایی است که در خاک زندگی میکنند ؛ باکتری هایی موسوم به اکتینومیست ها (Actinomycetes) که از رشته های بلند و شاخه شاخه تشکیل شده که مانند کلاف های در هم پیچیده پهلوی یکدیگر جا میگیرند و شباهت زیادی به قارچ ها دارند. زمانیکه زمین خشک است ، این باکتری ها هاگ هایشان را آزاد میکنند. قطرات باران با این هاگ ها برخورد کرده و آنها را به هوا بلند میکنند و رطوبت هوا باعث پخش شدن آنها میشود. همین هاگ ها هستند که رایحه ی مطبوع و خاک مانند پس از باران را تولید میکنند. http://eitaa.com/cognizable_wan
دوستم زن گرفته میگم چجوری اشنا شدید؟ میگه رفتم خواستگاری خواهرش، خونه نبود همینو گرفتم😐 انگار رفته رستوران شیشلیک تموم کردن کوبیده خریده😂 😂 http://eitaa.com/cognizable_wan 🐒
وقتی جوهر پرینترت کم کم تموم میشه😂 😂 http://eitaa.com/cognizable_wan 🐒
#نکات_استفاده_از_شوینده_ها مخلوط جوش شیرین و سرکه برای سینک و گاز هم عالیه گاز را هر شب تمیز کنید با دستمال نمدار تمیز میشه.دیگه سیف و لوله باز کن و شیشه پاک کن نمیخواد داخل ریکا مقداری سرکه وآب بریزید هم برق میوفته هم ضدعفونی میکنه شوینده های شیمیایی با هم قاطی نکنید برای ریه خطر داره دستکش و ماسک را حین شستشو فراموش نکنید این باور غلطه است که اگر شوینده بیشتری داخل ماشین لباسشویی بریزی بهتره این کار به تار وپود لباس آسیب میزنه http://eitaa.com/cognizable_wan
اگر کمر درد، درد عضلانی یا رماتیسم دارید هر وقت چای دم میکنید یا لای برنج یک دانه «هل» درسته قرار دهید. هل سالم‌ترین دیکلوفناک و عضله باز کن و مسکن دنیاست 👌 جالبه بدونید هل ضد سرفه است، همچنین کبد و کلیه رو تقویت میکنه و یک مولتی ویتامین طبیعیه ! 🍀http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جواب ایران به انگلیس در رابطه با توقیف نفتکش Join 🔜 http://eitaa.com/cognizable_wan 🏃♀
نیاز اموات آنچه برای اموات مفید است، قضای نماز و روزه آنان و ادای دِین، رد مظالم، طلب حلالیت از مردم و احسان خالصانه است. اما بسیاری از مردم بدین گونه نیازها کمتر توجه می کنند و به بستن حجله و خرید دسته گل، مراسم های تشریفاتی بی محتوا همچون شب سوم، هفتم و چهلم و تزئین قبر با سنگ های گران قیمت می پردازند، که هیچ فایده ای برای اموات ندارد. 🌱 🔸👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
درمان کودکان: 🔹روغن مالی شکم و زیر شکم و مثانه با روغن کنجد 🔹 و نیز خوردن غذاهای گرم مزاج (اطفال به دلیل استفاده از پوشک در دوران نوزادی و رطوبت ناشی از آن مستعد پیدایش سردی در اندام تحتانی از جمله مثانه می شوند . ) ✅http://eitaa.com/cognizable_wan
‼️جناب سوسک کارمین😖😣😰 تمام رنگ های قرمز افزودنی به بستنی ها، ژله ها، رژ لب ها، و... از این آقای سوسک کارمین است که وقتی فشار بدیم عصاره اش آب یک استخر را قرمز می کند😳 این در حالی است که حشره خواری در اسلام حرام است. 🙂 🌷http://eitaa.com/cognizable_wan
چند ثانیه به این متن فکر کن! "امیدوارم هر جا که میروی؛ یک نفر مثل خودت سر راهت باشد" بنگر که برای تو دعاست یا نفرین...!!! ❣ http://eitaa.com/cognizable_wan
یارو ميره ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭽﯽ، صاحب مغازه ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﺫیتش ﮐﻨﻪ بهش گفت : ﺍﮔﺮ تونستي 20 ﺗﺎ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭻ ﺑﺨﻮﺭﯼ! ﻣﻬﻤﻮﻥ منی! یارو ﯾﮑﻢ ﻣﮑﺚ ﮐﺮﺩ ﻭ گفت: من ﺑﺮﻡ ﻭ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺩيگه ﺑﯿﺎﻡ بخورم؟ ﺧﻼﺻﻪ رفت ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ بعد ﺍمد 20 ﺗﺎ ﺳﺎﻧﺪﻭیچو خورد!!! صاحب ﺳﺎﻧﺪوﯾﭽﯽ بهش گفت ﻣﻬﻤﻮﻧﻪ خودمی ﻓﻘﻂ ﺑﮕﻮ ببینم ﺍﻭ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ کجا ﺭفتي؟! یارو گفت : ﺭﯾﺴﮏ ﻧﮑﺮﺩﻡ ، ﺍﻭﻝ رفتم ﺳﺎﻧﺪﻭیچیه کناري 20 ﺗﺎ ساندويچ خوردم ببینم ميتونم ﯾﺎ ﻧﻪ ! ﺑﻌﺪ اومدم اينجا شرط بستم😯😃😂😐 👇👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
♥️🌨❄️♥️🌨❄️♥️🌨 خانم عزیز؛ مگر روابطتان بازی پانتومیم است که طرفتان باید از رفتارهایتان حدس بزند که دوستش داری؟ که الان ناراحتی؟ که الان ته ذهنت گذشته که دلت گل رز میخواهد؟ که امشب دلت گردش خواست؟ بنظرم روش‌تان درست نیست دوستش داری؟ دلت چه چیزی میخواهد؟ خیلی واضح، علنی، روشن همان را بگو، همان را بخواه به همین راحتی نه خودت را گیج کن نه طرف مقابلت را نمیدانم چرا انتظار دارید همه آدم‌ها متخصص زبان بدن باشند؟ نصف مشکلات‌تان با بیان خوش مرتفع خواهد شد امتحان کنید؛ ضرر نمیکنید 👤 دکتر محمود انوشه 🌧❄️♥️🌧❄️ 👫http://eitaa.com/cognizable_wan ♥️🌨❄♥️🌨❄️♥️
زَن ها تمام دردهایشان را در آغوش مرد دلخواهشان فراموش میکنند.... 👫http://eitaa.com/cognizable_wan
دوستی دردسرساز بد جوری بهم برخورد اما.به روی خودم نیاوردم زده بودم به در بی عاری و هر چی رو میشنیدم رو زود فراموش میکردم. دوباره روی مبل نشستم و پاهامو روی میز انداختم تخمه می شکستم و با خونسردی ظاهری گفتم؟ _باشه ولی لطف کن بندوبساط خانوم بازی تو از تو این خونه جمع کن. سری با تاسف تکون داد و گفت _حیف که خوشم نمیاد دست رو زن بلند کنم. با لبخند مضحکی گفتم _اخی نه که نکردی؟چقدر خوب تربیت شدی تو ؟مامان جونت نگفته که تا خرخره عرق نخور؟منی که دماغم تعطیله بوش تا توی سرم پیچیده. انگار حال بحث نداشت با این وجود گفت _دیگه پاتم توی این اتاق من نمیزاری... تخمه ای شکستن و گفتم _چشم...ولی یادت نرفته که اون اتاق مثلا باید اتاق مشترکمون باشه بلاخره باید زیر و بالاشو باید یاد بگیرم؟راستی نمیخوای راجب عروسیمون با بابام صحبت کنی؟ لبخند مضحکی روی لبش اومد لبخندش کم کم تبدیل به قهقهه شد و شروع به خندیدن کرد. هاج و واج نگاهش کردم.با اینکه روی اعصبانیت میخندید اما من حس می کردم خنده ای قشنگتر این خنده جایی ندیدم سلید بخاطر دندون های صافش بود اما نه...بیشتر به این خاطر بود که من هیچ وقت خنده هاش رو ندیده بودم 😻👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
دوستی دردسرساز خنده هاش که ته کشید با قدم های نامیزان به سمت حمام رفت در همون حال گفت: _عروسک سال میکنمت نگران نباش انگار این حرفو به خودش زد تا من... شونه ای بالا انداختم و مشغول تخمه شکستن خودم شدم هنوز چند دقیقه نگذشته بود که صدای زنگ موبایل امیر از تو اتاق بلند شد. بی اعتنا مشغول تخمه خوردنم شدم اما مخاطب سیریش ولش نمیکرد. بلند شدم و به سمت اتاقش رفتم...موبایلش روی تخت بود. نگاهم روی عکس الی مات موند و به اسمش نگاه کردم:خانوم من. الی بود که اینطدری تند تند زنگ می زد ؟ هه. منو بگو فک کردم خانوم قهر کرده نگو ساده دل تر از منه قبل از اینکه تلف بشه دکمه ی سبز رو زدم و تماس رو برقرار کردم. صدای ظریفش که معلوم بود گریه کرده توی گوشم پیچید _حافظ.خوبی؟معذرت میخوام من نمیخواستم جلوی جمع ناراحتت کنم.سهیل گفت مست کردی همش نگران بودم سالم رسیدی خونه...حالت خوبه؟ دنبال یک جواب کوبنده میگشتم که صدای بلند امیر از توی حموم اومد _حولم و بیار. لبخند بدجنسی روی لبم نشست گفتم _باشه عشقم لباس زیرتم بیارم؟ از لبخنده رو به پوکیدن بودم...با این وجود رل یه زن غیرتی بازی کردم وگفتم با شوهر من کاری داشتید بیچاره نمیتونست جواب بده خودم گفتم _اگه نگرانشی ک بگم حالش خوب خوبه...خیلی وقتم هست برگشته الانم حمومه. با اجازت برم حولشو بدم. میدونستم اینقدر کپ کرده که جواب نمیده برای همینه که قطع کردم دست به کمر زدم. ادم بد جنسی شده بودم اما...بدجنس نبودم دلم برای الی سوخت اما می ارزید ب کله پا مردن جنس مذکر. 😍👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
♥️از قسمت اول آیسودا جلویش را نگرفت. پژمان هم بلند شد و رفت. یکی از آلوچه سبزها را برداشت. درون نمک آغشته کرد و درون دهانش گذاشت. طعم ترش و شور درون دهان بذاقش را به شدت ترشح کرد. با لذت هومی کشید. بهار فصل عشق بازی بود. کاش همه ی فصل ها بهار بودند. ** -چی میگی سوفیا؟ -بیا دیگه آسو، مسخره بازی در نیار. حرصی نگاهش کرد. -مخت پاره سنگ برداشته؟ میفهمی پژمان بفهمه زنده به گورم می کنه؟ -از کجا قراره بفهمه؟ برای سوفیا توضیح دادن آب در هاون کوبیدن بود. -سوفیا من نمیام. -تو غلط می کنی. پوزخندی به او زد. -گفتم نمیام، حرفمم تکرار نمیشه. از کنار انارها گذشت. لبه ی بهارخواب نشست. -آسو خر نشو. -فعلا تویی که خری. سوفیا حرصی گفت: این همه آدم میرن دیدن دوس پسرشون هیچ اشکالی نداره، من برم عیبه؟ -برو، مگه من گفتم نرو، گفتم من نمیام. -چرا؟ -چندبار توضیح بدم؟ -از وقتی با پژمان صیغه کردین خیلی شوهری شدی. خنده اش گرفت. معلوم بود آمپر جسبانده. -باشه هرچی تو میگی. سوفیا دستش را در هوا تکان داد. -برو بابا. بدون اینکه منتظر حرفی از آیسودا باشه از خانه ی حاج رضا رفت. آیسودا متعجب به رفتنش نگاه کرد. این دختر چرا این همه دیوانه بود؟ معلوم نبود چه مرگش است؟ همه اش می خواست پاچه بگیرد. سرش را به چپ و راست تکان داد. سوفیا اصلا و ابدا پژمان و اخلاقیات خاصش را نمی شناخت. وگرنه این همه پافشاری نمی کرد. پژمان خوب بود. 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 ♥️از قسمت اول خوب بود. خوب بود. اما امان از روزی که سگ شود. به بزرگ و کوچک رحم نمی کند. تر و خشک را با هم می سوزاند. اگر تمام این مدت با تمام نخواستن آیسودا تحملش کرد. سر عشق و عاشقیش ماند پ. محض این بود که مطمئن بود آیسودا با کسی نیست. دوست پسری نداشته. اگر پای پولاد وسط بیاید. همه چیز خراب می شد. خدا کنه که همه چیز خراب نشود. بهم نریزد. خدا کند پولاد هیچ وقت سر راه زندگیش قرار نگیرد. وگرنه مطمئن نبود پژمان چه بلایی سرشان می آورد. مرد آرام و مهربان این روزها می توانست خیلی راحت به یک آتشفشان با گدازه تبدیل شود. ابدا نمی خواست کسی باشد که در این آتش می سوزد. پوفی کشید و از جایش بلند شد. نمی دانست چرا به مردی که با سوفیا اعتماد ندارد. نگاهش یک جوری بود. چیز ناشناخته ای درون چشمانش می جوشید. کاش هیچ وقت سوفیا ندیده بودش. حرف گوش کن هم نیست. آنقدر یکدنده است که فقط به کارها و رفتارهای خودش توجه می کند. خدا کند فقط سرش به سنگ نخورد. به این وضعیت اصلا احساس خوبی نداشت. وارد خانه شد. خاله سلیم نبودش. کم کم نیمه ی شعبان نزدیک می شد. خاله سلیم آش رشته نذری داشت. با حاج رضا رفته بود سبزی و حبوبات بخرند. قرار بود امشب خانم های همسایه برای کمک بیایند. خاله سلیم سبزی را با دست خورد کردن بیشتر دوست داشت. برای همین چندین کیلو سبزی را میخواست همه کمک کنند. حیاط و بهار خواب را آب و جارو کرده بود. هوا عالی بود. می توانستند درون حیاط بنشیند و سبزی پاک کنند. خصوصا که بوی شب بوها غوغا می کرد. باید فکری برای شام هم می کرد. حوصله ی سوفیا را هم نداشت که زنگ بزند. برود هرکسی را می خواهد ببیند. او خودش را درون دردسر نمی انداخت. 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁http://eitaa.com/cognizable_wan
♥️💛♥️💛♥️💛♥️💛♥️💛 ♨️ : 🔰شوهرم چشم چرونه بارها هم خيانت کرده و ميکنه چيکارکنم؟ ✍️ : ✅رفتار هر انسانى متأثر از ويژگىهاى شخصيتى او است، اگر روح تقوا بر شخصيت فردى حاكم باشد، رفتار او نيز رنگ معنوى اخلاقى دارد و نگاه كردن از اين قاعده مستثنا نيست بنابراين كنترل چشم تابعى از روح تقوا است كه اگر در آدمى پديدار شد، به تبع آن كنترل چشم نيز به دنبال آن خواهد آمد. راهى كه گناه نكردن را در طول زندگى تضمين كند، براى افراد عادى بشر سهل نيست؛ زيرا انسان موجودى مختار و داراى تمايلات گوناگون است. در عين حال با عزمى آهنين و مبارزهاى دائمى و تدريجى با نفس، مىتوان به چنين جايگاه رفيعى دست يافت. شرايط محيطي نيز تأثير زيادي در رفتارهاي انساني دارد. قطعا حضور همسر شما در كشوري اسلامي با ظاهري مقيدتر به آموزه‌هاي دين، رفتاري متفاوت از آنچه در كشور غير اسلامي است را درپي دارد. اين نكته اساسي‌ را بايد در نظر داشته باشيد كه با اين فرض كه نگاه او، شهوت آلود باشد (كه اين مطلب براي شما هم ثابت نيست) شما در جايگاه آمر به معروف و ناهي از منكر هستيد؛ نه كسي كه بخاطر گناه ديگري، سوهاني باشد براي از بين بردن توان روحي و جسمي خود و طرف مقابل. نهي از منكر نيز داري مراحل خاص خود است كه قطعا شما فراتر از آن، وظيفه‌اي نخواهيد داشت. شما ابراز ناخشنودي خود را از اين امر هم با ناراحتي و هم با تذكرات رفتاري و كلامي ابراز داشته‌ايد. حق برخورد فيزيكي هم نداريد. پس بايد چه كنيد: 1. هرگز در اين مورد در مقابل ديگران با او صحبت نكنيد و تذكر ندهيد. 2. اين مطلب را با نزديكان خود درميان نگذاريد، مگر افراد رازداري و آگاهي كه بتوانند روي همسر شما تاثير داشته باشند و او را از اين رفتار بازدارند؛ آنهم بصورتي كه نفهمد شما با نفر سوم صحبت كرده‌ايد. 3. وظايف خود را به عنوان همسر به خوبي انجام دهيد. 4. رابطه عاطفي خود را با همسرتان گسترش دهيد. (در صورت ابراز تمايل در مكاتبات بعدي، آنها را تقديم نگاهتان خواهيم نمود) 5. به ظاهر خود در خانه و هنگام حضور او برسيد. آنگونه آرايش كنيد و لباس بپوشيد كه او دوست دارد. 6. به بهانه‌هاي مختلف او را از ديدن فيلمهاي مذكور بازداريد؛ مثلا به ديدار دوستان مورد اعتماد برويد، فيلم مناسبي تهيه كنيد و با هم ببينيد و ... 7. در موقعيت‌هاي مناسب عاطفي، با لحني آرام به او تذكر دهيد و هرگز در اين مورد با او مشاجره نكنيد. 8. احتمالا مجالسي مذهبي هم وجود دارد كه بتوانيد در انها حضور يابيد. اگر همسرتان امتناع مي نمايد مي‌توانيد از مسوولين چنين مجالسي بخواهيد كه به بهانه كمك در موقعيتي كه همسرتان در آن تبحر دارد يا علاقمند است، او را به چنين محافلي بكشانند. 9. او را تشويق به مطالعه پيوسته در عوالم پس از مرگ و احوال برزح و قيامت نماييد. 10. او را به انجام فرايض ديني (بويژه نماز) ترغيب نماييد. 11. سعي كنيد ارتباط جنسي خود را متنوع و بيشتر نماييد. 12. خود شما نيز مواقب ارتباطات كلامي و بصري خود در مقابل نامحرم باشيد تا بهانه‌اي براي او نباشد. 13. نصب تصاوير معنوي در خانه نيز (در صورتي كه به تنش با او نمي‌انجامد) مفيد است. 14. در روايتى از امام عسكرى(ع) آمده است: «برگرداندن صاحب عادت از عادتش مانند معجزه است». بحارالانوار، ج14، ص 38. پس صبور باشيد و در اين راه از توكل به خدا و توسل به ائمه (عليهم السلام) غافل نشويد. +موفق باشید. 💛♥️💛♥️💛♥️💛♥️💛♥️ 👫http://eitaa.com/cognizable_wan
❌این افراد مصرف نکنند❌ ▪️کسانی که دچار دردهای استخوانی هستند ▪️مشکلات گوارشی دارند ▪️کم حافظه هستند 🔹دارای طبع سردی هستند ✍️بهتر است تا مدتی از مصرف ماست پرهیز کنند! 💠و حتما ماست را با یا مصرف کنید http://eitaa.com/cognizable_wan