eitaa logo
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
774 دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
9.5هزار ویدیو
334 فایل
♦️حجاب من نشانه ایمان وولایتمداری ام است. 🌴کانال سنگر عفاف وتربیت👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
تمرکز بر تشویق.mp3
6.17M
💥 در تربیت روی تشویق متمرکز شوید❗️ 💠 در تربیت فرزند، دو ابزار وجود دارد که برای هدایت گری و تربیت فرزند می تواند به والدین کمک کند. اما باید روی ابزار تشویق در تربیت تمرکز بیشتری داشت تا تنبیه. چرا؟ 🔹 پاسخ این سوال را می توانید از زبان استاد مصطفوی بشنوید. 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
براى عوض كردن زندگيمان، براى تغيير دادن خودمان هيچ گاه دير نيست. هر چند سال كه داشته باشيم، هرگونه كه زندگى كرده باشيم، هر اتفاقى كه از سر گذرانده باشيم، باز هم نو شدن ممكن است. حتى اگر يك روزمان درست مثل روز قبلش باشد، بايد افسوس بخوريم. بايد در لحظه و در هر نفسى نو شد. 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
هر روزتون پراز عشق و امید امیدوارم خداوند برای امروزتون اتفاقهای خوب و خوش رقم بزنہ روز خوبی رو براتون آرزو دارم 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 قانون سوم نیوتن 🧕 آقای قاضی همین دختر ،پسر منو از راه بدر کرده 📌آقای قاضی همین زن ،شوهر منو از راه بدر کرده 📌 وووووو....... 🌸⃟🌷🍃🧕჻࿐✰ @dadhbcx
🌹 پوشش عفیفانه را انتخاب می کنم بخاطر .... 🌸 نشر حداکثری ... باقیات و صالحات 🌸⃟🌷🍃🧕჻࿐✰ @dadhbcx
✳ محرومیت از بهشت! 🔻 در جامعه‌ای كه از وظيفه‌ی خارج شوند و نقش پدری به عهده گيرند، افراد آن جامعه از محروم می‌شوند. اگر زنان نقش پدر را به عهده گرفتند و دارای دو پدر شد، خسارت اصلی که همان غفلت از نقش مادری است سر بر می‌آورد. 🔸 نقش به‌ عهده‌ی هيچ‌كس غير از نمی‌تواند قرار گيرد. تربيت کودکان را به ‌عهده‌ی هركس گذاشتيد، به عهده‌ی ناكس و نااهل گذاشته‌ايد. نه ، نه ، نه ، هيچ‌كدام به‌هيچ‌وجه مقامش، مقام كه مسير انسان را به بهشت سوق دهد، نيست. اين مادر -يعنی زن- است که بايد در مسير رسالت اصلی‌اش که همان تربيت انسان است قرار گيرد و از اين جهت، مظهر خداست. همان‌طور که خدا پناه روح هر انسانی است، مادران پناه روح کودکانشان هستند. 👤 📚 از کتاب «زن آنگونه که باید باشد» #⃣ 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
گاهے گذشٺ ڪݩ گاهے گذࢪ... بزرگترین هدیۀ گذشت، برای خود توست و آن هدیه، آرامش است!💙💛¡ 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
#رمان_مذهبی_از_جهنم_تا_بهشت #قسمت_پانزدهم امیرعلی: تاثیر گذاشتن درست ولی چیزی رو قبول کن که الان خو
تقریبا ساعت یک‌ونیم بود که رسیدیم خونه. خونه ما یک طبقه بود.با حیاط کوچیکی که من و امیر علی عاشقش بودیم. از حیاط گذشتم و در شیشه‌ای پذیرایی رو با کلید باز کردم و وارد شدم. سریع رفتم تو اتاقم و لباسام رو عوض کردم و رو تخت دراز کشیدم. حسابی کلافه بودم . خوابم نمی‌برد و حوصله‌ام هم حسابی سر رفته بود. گوشی‌ام رو از تو کیفم برداشتم و روشنش کردم. یازده تا تماس بی پاسخ از عمو. اوه اوه. چیکار داشته بی توجه به ساعت شمارشو گرفتم. با شنیدن صدای سرخوشش فهمیدم خواب نبوده. عمو: سلام خانمی. سرت شلوغه ها. _ سلام ببخشید. عمو کاری داشتی؟ از سردی لحنم تعجب کرد ولی خوب چیکار باید میکردم. دست خودم نبود. از بعد شنیدن قضیه طلاقشون، حس بدی دارم نسبت به عمویی که همه اعتقاداتم تحمیل حرفای اون بوده و تمام این یازده سال رو بیشتر از خانواده‌ام پیش اون بودم. عمو: زنگ زدم بگم، من دارم برمیگردم ترکیه . فردا یه مهمونی گرفتم برای خداحافظی با بچه ها.حتما حتما بیا چون میخوام اونجا با طناز هم آشنا بشی. _ چی؟ برای چی میخوای بری عمو؟ طناز کیه؟ عمو_ همسر آیندم. اون اینطوری خواسته. از یه طرف دلم براش تنگ میشد. از یه طرف هم فرصت خوبی بود برای اینکه تو این شک و تردید ها به یه نتیجه‌ی واحد برسم. با صدای عمو که پشت تلفن داشت صدام میکرد به خودم اومدم. عمو: تانیا. _ بله؟ عمو: ناراحت نشیا. خوب تو هم میتونی چندوقت یه بار بیای بهم سر بزنی دیگه، بزرگ شدی. ناسلامتی نوزده سالته! _ باشه. عمو مهمونی فردا خانوادگیه ؟ چه سوال مسخره ای. عمو و خانواده؟ محاله عمو: نه بابا مثل مهمونیای همیشگی. میدونی که. خودت بودی بیشترش. همون پارتی. یه عده دختر و پسر بیکار که پسرا دنبال کیف و حال خودشون. دخترا هم دنبال عشوه و طنازی هستن. از همون اول هم از این مهمونیا خوشم نمیومد و حضورم به اصرار عمو بود. _ باشه. ولی بعید میدونم بتونم بیام. بهت خبر میدم. عمو: نیای دیگه نه من نه تو. من پس فردا صبح پرواز دارم. _ باشه. فعلا... عمو: فدات. بای تلفن رو قطع کردم . کاش حداقل شقایق و یاسی رو هم دعوت کنه. هرچند اگه خاله اینا بفهمن کجا قراره برن، عمرا بذارن . البته منم باید به بهونه دیدن عمو برم. مامان اینا هیچ وقت از این مهمونیا خبر نداشتن..... نتم روشن کردم و رفتم تلگرام. اووووووه چقدر پیام. بیخیال پیاما. رفتم تو گروه سه نفریه خودمون. اخ جووون بچه ها آنلاین بودن. _ سلام یاسی: سلام و........ معلوم هست دو هفته کجایی تو؟ _ مچکرم نفسم . یاسی: بابت؟😒 _ استقبال گرمت شقایق: هیچ معلوم هست کجایی تو؟ خونه رو که جواب نمیدی.گوشیتم که همش خاموشه. آنلاینم که نمیشی. _ اقا منو نخورید. بچه ها شدیدا خوابم میاد باید برم. اومدم بگم فردا ساعت دوازده بیاید اینجا. بای. منتظر شنیدن فحشاشون نشدم. نت رو خاموش کردم. به محض اینکه گوشی رو گذاشتم کنار، خوابم برد. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شب‌ها دستمان بہ خدا نزدیڪتر مےشود پس بیا دعا ڪنیم. 🤲پـروردگـارا امروزمان را باز هم بہ ڪرمت ببخش و یارے ڪن درپیشگاهت روسفید باشیم. 🤲خـدایــا در این شب تو را بہ خدایے‌ات قسم دوستان و عزیزانم را در بهترین و زیباترین و پر‌ آرامش‌ترین مسیر زندگےشان‌ قرارده مسیرے ڪہ خوشبختے و آرامش خاطر را در لحظہ لحظہ زندگے خویش بچشند. ⭐شبت‌خوش‌دوستان عزیزومهربان⭐ ⭐همیشه‌درپناه‌پروردگاریڪتاباشید🌙 شبتان مهدوی💚💚 أللَّھُمَ؏َـجِّلْ‌لِوَلیِڪَ‌ألْفَـــــــــرَج💚... 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌸🌺🌸🌺 ✨از امام صادق (ع)روایت است: ⚡️هرکہ چهل صباح دعای عهد رو بخواند، از یاوران حضرت مهدی (عج)باشد واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد وحق تعالی بہ هر ڪلمہ هزار حسنه او را ڪرامت فرماید وهزار گناه از او محو نماید⚡️ ⛅️آغاز روز با دعای دلنشین عهد⛅️ ☘🌹☘🌹☘ بسم اللّه الرحمن الرحيم اَللّـهُمَّ رِبَ النّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ والإنجيل وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ والأنبياء وَالْمُرْسَلينَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجْهِکَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ والآخرون، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُميتَ الاَْحْياءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بأمرك صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلى آبائِهِ الطّاهِرينَ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وأحاط بِهِ كِتابُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأعوانه وَالذّابّينَ عَنْهُ وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لأوامره وَالُْمحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فأخرجني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَنى شاهِراً سَيْفي مُجَرِّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي، اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وأوسع مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ، وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ) فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ إلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ قَريباً، بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ . ☘🌹☘🌹☘ سه مرتبه میگویی : اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ یاصاخب الزمان التماس دعا 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
حضرت مهدی علیه‌السلام⇩ 《وَلَوْ أَنَّ أَشْیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ عَلَی اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الُیمْنُ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا》 اگر شيعيان ما که خداوند آنها را به طاعت و بندگی خويش مؤفق بدارد در وفای به عهد و پيمان الهی اتحاد و اتفاق می‌داشتند و عهد و پيمان را محترم می‌شمردند سعادت ديدار ما به تأخير نمی‌افتاد و زودتر به سعادت ديدار ما نائل می‌شدند 📗الاحتجاج للطبرسی، جلد۲، صفحه۴۹۹ 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
❄️✨ چهارشنبه تون عالی ♥️✨یک اقیانوس عشق ⛄️✨یک دریا مهربانی ❄️✨یک آسمـان آرامش ♥️✨یک دنیا شور و شعف ⛄️✨یک روز عالی ❄️✨هزاران لبخند زیبا ♥️✨را برای تک تکتون آرزومندم ⛄️✨روزتون زیبا و در پناه خداوند
⁨کیک بیسکوییت پودینگ 🍮 ‌مواد لازم:👇 4 بسته پودینگ موز 1 بسته پودینگ شکلات 3 بسته بیسکویت پتی بور ‌ ‌‌‌ طرز تهیه:👇 چهاربسته ‌پودینگ موز رو در یک قابلمه حاضر کنید.دستورش روی بسته نوشته شده پودینگ شکلات رو هم در یک ظرف دیگه حاضر کنید.یک ظرف مربع یا مستطیل انتخاب کنید لایه اول رو بیسکوییت بچینید بعد پودینگ موز بریزید.بعد یک لایه بیسکوییت بچینید.بعد پودینگ موز بریزید لایه بعدی،بیسکوییت بچینید و بعد پودینگ شکلاتی رو بریزید و دو لایه دیگه بیسکوییت و پودینگ رو تکرار کنید بعد چندساعت در یخچال بذارید تا بیسکوییت ها نرم شوند و پودینگ ها به قوام برسن و به دلخواه تزیین کنید 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤☘❤☘❤ ☘❤☘❤ شکوه مادری... مادرانه می گویم،‌ آنان که مادر شده اند خوب می دانند چه می گویم.❤ درست از روزی که مادر می شویم مدار گردش روزگارمان تغییر می کند. آسمانمان آبی عشق کودک شده و عطر گل های رازقی، عطر تن نوزادمان است. مادر شدن حس شیرینی است. حسی که تنها در بهشت می توان مشابهش را تجربه کرد...❤❤   @dadhbcx
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزو می کنم شب هایتان همیشه پر ستاره و زیبا باشد ماه وقتی میان ستاره ها می درخشد زیباست زیبایی ماه برای شما وسعت آسمان برای شما 🌟شبتـون بخیر و آرام🌟 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
💓✨پنجشنبه و آخرین روز ⛄️✨دیماهتون شاد و بینظیر ❄️✨براتون آرزو می کنم 💓✨یک روز پر از آرامش ⛄️✨یک عالمه شادی از ته دل ❄️✨ساعاتی دوست داشتنی 💓✨یک عالمه دلخوشی و ⛄️✨آخرهفته ای پر از خاطرات ❄️✨ قشنگ و ماندنی... 💓✨در کنار عزیزانتون داشته باشید ⛄️✨روزتون زیبا و در پناه خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌸🌺🌸🌺 ✨از امام صادق (ع)روایت است: ⚡️هرکہ چهل صباح دعای عهد رو بخواند، از یاوران حضرت مهدی (عج)باشد واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد وحق تعالی بہ هر ڪلمہ هزار حسنه او را ڪرامت فرماید وهزار گناه از او محو نماید⚡️ ⛅️آغاز روز با دعای دلنشین عهد⛅️ ☘🌹☘🌹☘ بسم اللّه الرحمن الرحيم اَللّـهُمَّ رِبَ النّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ والإنجيل وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ والأنبياء وَالْمُرْسَلينَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجْهِکَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ والآخرون، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُميتَ الاَْحْياءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بأمرك صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلى آبائِهِ الطّاهِرينَ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وأحاط بِهِ كِتابُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأعوانه وَالذّابّينَ عَنْهُ وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لأوامره وَالُْمحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فأخرجني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَنى شاهِراً سَيْفي مُجَرِّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي، اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وأوسع مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ، وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ) فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ إلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ قَريباً، بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ . ☘🌹☘🌹☘ سه مرتبه میگویی : اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ یاصاخب الزمان التماس دعا 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
🌺 اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم 🌺 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃🌹 سلام علیکم و رحمت الله، صبحتون بخیر و شادی و عافیت، امروزتان و هر روزتان مشحون از نصرت و برکات و الطاف الهی 🌺 فقط دوستی بخاطر خدا ارزشمند است «الْأَخِلاّءُ یَوْمَئِذ بَعْضُهُمْ لِبَعْض عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِین» (زخرف/۶٧) در این روز دوستیها تبدیل به دشمنی می‌شود، بجز متقین 🔸دوستیهایی که بخاطر خدا نباشد، در قیامت تبدیل به دشمنی می شود. چرا که هر کدام از آنها دیگرى را عامل بدبختى و بیچارگى خود مى شمرد و می گوید: تو بودى که دنیا را در نظر من زینت دادى و مرا به آن تشویق نمودى! آرى تو بودى که مرا غرق غفلت و غرور ساختى و از سرنوشتم بى خبر کردى! ❌ تنها پرهیزگارانند که پیوند دوستى آنها جاودانى است، چرا که بر محور ارزش هاى جاودانى دور مى‌زند، و نتایج پربارش، در قیامت آشکارتر مى‌شود و آن را استحکام بیشترى مى‌بخشد. 🔸‌حبیب‌‌‌‌الله
🙏 🥘 وقتی غذا میخورم ؛ - تو اون رو وارد یه عضو لوبیایی‌شکل به اسم معده می‌کنی.. - جایی که پر شده از آنزیم‌های گوارشی و یه اسید قوی که می‌شه باهاش حتی فلز «روی» رو هم حل کرد! - اما تو اجازه نمی‌دی ذره‌ای به بافت‌های بدنم آسیب برسه ؛ چون سلول‌های سطح معده‌م رو با ماده‌ای ضد اسیدی پوشش دادی و ازشون محافظت می‌کنی. - برای اینکه غذام کاملاً هضم بشه ؛ در روز حداقل ۱ لیتر از این اسید رو ذره‌ذره می‌ریزی توی معده‌م و طی چند ساعت حرکات ماهیچه‌ای مختلف ، غذا رو به شکل یک تکه خمیر در میاری.. ✓ درسته که معده‌م حرکات خیلی قوی و زیادی داره ؛ اما نه می‌ذاری صداش رو بشنوم و نه حرکاتش رو احساس کنم تا بتونم در آرامش به کارهای روزانه‌م برسم. ممنونم ازت خدا...🙏 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
#رمان_مذهبی_از_جهنم_تا_بهشت #قسمت_شانزدهم تقریبا ساعت یک‌ونیم بود که رسیدیم خونه. خونه ما یک طبقه
ساعت یازده صبح با صدای گوشی از خواب بیدار شدم. یاسمین بود. حوصله نداشتم رد دادم. می‌دونستم اگه رد بدم امکان نداره دوباره زنگ بزنه. بلند شدم و سرجام نشستم. دوباره یاد رفتن عمو افتادم. هرچند با این کارش یه ذره ازش زده شده بودم ولی هنوز هم دوستش داشتم و نمیتونستم نبودش رو تحمل کنم . کاش میتونستم پشیمونش کنم ولی میترسم بگه نه. منم که اصلا طاقت نه شنیدن نداشتم. کاش حداقل دلیلش رومیپرسیدم. قانعش می‌کردم که نره. واقعا نمیتونستم دور بشم از کسی که این همه سال مدام پیشش بودم. با صدای زنگ در به خودم اومدم. دوباره این دوتا زود اومدن! بلند شدم و رفتم در رو باز کردم. نمیدونم مامان کجا رفته بود. اول یاسمین پرید بغلم و بعدش هم شقایق. شقایق: خوب اعتراف کن چرا گفتی بیایم اینجا. برعکس دیشب که اصلا عین خیالمم نبود الان بابت رفتن عمو حسابی ناراحت بودم. با فکر کردن به رفتن عمو اشک گونم رو خیس کرد و طبق معمول شونه دختر خاله‌هام قرارگاه اشکای من شد. هردوشون تعجب کرده بودن یه دفعه یاسمین با صدایی که نگرانی توش موج میزد پرسید : چی شده؟ بین گریه هام فقط گفتم: عمو داره برمیگرده. یه دفعه جیغ شقایق بلند شد: عه! حالا گفتم چی شده. خوب نمیره بمیره که . اصلا بهتر بذار بره. بلکه ما خانم رو یه بار درست و حسابی ببینیم. همش عمو عمو. _ خب من همش پیش عمو بودم، دلم براش تنگ میشه. میفهمی چی میگم؟ مثل پدرم میمونه. درسته که طلاق زن عمو باعث شد یکم ازش زده بشم اما نه در حدی که بتونم دوری‌اش رو تحمل کنم. دیشب که گفت میخواد بره انقدر خونسردانه برخورد کردم که فکر کنم ناراحت شد. یاسی: خوب حالا ابجی. با گریه تو که چیزی درست نمیشه. بیخیال. به جاش برو ..... با صدای موبایل شقایق حرفش قطع شد. شقایق: اوه اوه یاسی مامانته خاک تو سرمون شد فکر کنم. شقایق: جونم خاله؟ _ شقایق: اها . باشه. بای. تلفن قطع کرد. خطاب به ما که منتظر چشم دوخته بودیم بهش گفت: شقایق: برخیزید . پیش به سوی ناهار خوشمزه خاله! _ ها؟ شقایق:کله پوک جونم. خاله گفت مامان من و مامان تو الان اونجان. تشریف ببریم منزل این یکی کله پوک( یاسمین) برای صرف ناهار. _ من نمیام حوصله ندارم.....گفتن این حرف مصادف شد با کتکی که از یاسی جون خوردم. نیم ساعت بعد دم خونه خاله اینا بودیم. دم در چشمم افتاد به امیر پسر چندش خاله زری. پس اونا هم اینجا بودن. امیر یه پسر ریاکار جانماز آب بکش و فوق العاده رو مخ بود. چون جلو همه وانمود میکرد که یه پسر پاک و معصومه در حالی که فقط من آمارشو داشتم. اون به لطف همون یه ترم دانشگاه! داشت دم در با تلفن حرف میزد که با دیدن ما تلفن رو قطع کرد و سرشو انداخت پایین و آروم ولی طوری که ما بشنویم گفت: استغفرالله. استغفرالله و...... پسره..... وااااااای . _ علیک سلام پسرخاله امیر: سلام خواهر بفرمایید. خیلی آروم ولی طوری که بشنوه گفتم: به خواهرای دانشگاه هم سلام برسون. بدبخت کپ کرده بود. هه. فکرشم نمیکرد کسی، اونم من، آمار کاراشو داشته باشه. چون هیچ کس حتی خودش هم نمیدونست ما تو یه دانشگاهیم..... بعد از ناهار زود رفتم خونه و منتظر مامان اینا نموندم. چون میخواستم برای مهمونی شب آماده بشیم. از بابا سوییچ ماشین رو گرفتم. که سر راه هم برم برای عمو یه هدیه بگیرم و قرار شد مامان ایناهم با ماشین امیرعلی برگردن. ساعت چهارونیم بود که مامان اینا اومدن. همزمان با اومدنشون اومدم از خونه برم بیرون که امیرعلی دستمو گرفت و آروم تو گوشم گفت: به عمو از اون حس و حالت چیزی نگی بهتره. مواظب خودت هم باش. بعد دوباره همون لبخند که دل آدم رو میبرد. یه چشمک و لبخند جواب نگرانی داداش مهربونم بود. .