..
از دوری تو چاه چه محزون نشسته است
در قلب او یقین ز غمت خون نشسته است
محراب را فراق تو باور نمی شود
در حسرت نوافل افزون نشسته است
غربت گرفته است ز هر کوچه رد شوی
بیچاره آن یتیم چه مغبون نشسته است
سِرت به هر سری شده مکشوف مهربان
بر سر تو را چو دشنه ی ملعون نشسته است
بودند کوفیان همه غافل، کنون تو را
بر در هزار لیلی مجنون نشسته است
می سوخت مثل شمع وجودت ندید شهر
حالا چنین به دیده ی مفتون نشسته است
از دهر بی علی همه در وحشتند و خود
در انتظار وقعه ی میمون نشسته است
شاکی ز طول عمر پس از یار عسکری
حالا چنین به چهره ی گلگون نشسته است
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲ اردیبهشت۱۴۰۱
#حضرت_علی
منهدم گردید ارکان هدی
صیحه آمد امشب از عرش علی
هم صدا با پاسخش بر ما سوا
گفت بر ظلمت سر خورشید لا
راز آن انبان به دوش کوچه ها
گشت بر جمع یتیمان برملا
استجابت هدیه آمد از خدا
بر دعاهای علی مرتضی
بر تقاضایی که بعد از فاطمه
داشت تا گردد از این دنیا رها
آنکه بعد از او انیس چاه شد
از رذیلتهای قوم بی وفا
آنکه تنها او سلونی گفت رفت
تا بماند جمع جاهلها به جا
عسکری انگار از زندان رهید
گفت چون فزت و رب الکعبه را
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۳۰ اسفند ۱۴۰۳
#حضرت_علی
خداحافظ ای مرد درد عظیم
خداحافظ ای برق چشم یتیم
خداحافظ انبان به دوش رحیم
یگانه ره مستقیم
خداحافظ ای اهل ذکر سحر
خداحافظ ای مرد اهل خطر
خداحافظ ای فحل فهم و بصر
خداحافظ ای نفس خیرالبشر
خداحافظ ایمان دل را محک
خداحافظ ای مرد نان و نمک
خداحافظ ای دست نصر و کمک
حکایات تیغ به چشم و حنک
خداحافظ ای عابد رستگار
خداحافظ ای صاحب ذو الفقار
خداحافظ ای مفخر روزگار
سبکبال رفتی به دیدار یار
سر آمد برت عمر بی فاطمه
چه شادی از این خاتمه
چه از عمق جان بود
فزت و رب گفتنت
و حالا بود خلق و آنهاکه او را سزاوارتر
علی رفت ای کوفه ی نانجیب
علی رفت ای شهر مکر و فریب
علی رفت با یک دل پر لهیب
علی غریب
پس از این که گوید ز اسرار هو؟
عدالت شود آرزو
و حسرت به دل خلق بی آبرو
که بار دگر بشنود
فقط یک سلونی دیگر از او
#سید_عسکر_رئیس_السادات
ششم تیر نود و پنج
آخرین تصحیح ۱فروردین ۱۴۰۴
#حضرت_علی
آنکس که سجده کرد به فقدان مرتضی
ابلیس را نموده از این جرم خود رضا
باور نمی کنم که مسلمان بود کسی
آنگه ز رحلتش نشود در غم و عزا
در آن غم و عزا که زند صیحه آسمان
گیرد به غیر سینه ی شیطان دون سنا؟
با آنکه هی سپرد به هر مسلمی نبی
هرگز مشو ز عترت و قرآن حق جدا
هر کس که هست در دل او کینه ی علی
اهل نفاق باشد و در بند ما سوا
هر کس برای شیر خدا شاخ دیو شد
آخر به دست دیوتر از خود شود فنا
بعضی در این جهان و گروهی در آن جهان
باید شوند بابت اعمالشان جزا
ای عسکری بکوش که پروانه اش شوی
آن شمع ناب را که بر افروزدش خدا
#سید_عسکر_رئیس_السادات
پنج تیر نود و پنج
آخرین بازنگری ۱ فروردین ۱۴۰۴
#حضرت_علی
هر عصر را چه می شد اگر مام روزگار
مجموعه ی قوای خودت آوری به کار
داری هر آن چه تیر تو در چنته رو کنی
تا آنکه یک علیِ دگر آوری به بار
باشد بزرگمرد چو او با همان زبان
آن عقل و قلب و سیف و کرامات بی شمار
جرداق گفته این سخنان را نه عسکری
قربان آن علی که مسیحیش گشته یار
جرداق، عسکری به تو گوید, که بود او
همراه هر پیمبر نیکوی کردگار
بعد از علی نبوده جهان خالی از چو او
آن یازده علی که بیامد پس از نگار
نشناختند قدر علی را چو مردمان
بنشسته اند آخرِیَش را به انتظار
#سید_عسکر_رئیس_السادات
سوم اردیبهشت نود و پنج
بازنگری ۶فروردین ۱۴۰۴
#حضرت_علی #حضرت_مهدی
الاعلی۴
جز نبی انفاس عالم قاصره الا علی
آنکه باشد نهج نابش فاخره الا علی
بر نماز اِستاد حیدر چون به پشت مصطفی
جمله مردان نا مسلمان یکسره، الا علی
گشته نازل قول حق، آن را کدامین سرِّ حق
می کند تفسیر بر صدق و سَرِه، الا علی؟
پشت از دشمن کند هیهات زیرا در نبرد
بی قفا فَحلی نمی پوشد زره، الا علی
صحنه ی بدر و اُحُد را کرد جولانگاه خود
قفل خیبر را که گردد کاسِره، الا علی؟
گر هجوم آرد رَجَز خوان کلِّ عالم حاربه
مرد بگریزد ز در یا پنجِره، الا علی؟
بر چه کس گوید پیمبر، کلِّ دین اکنون به جنگ
میرود با کلِّ باطل یکسره، الا علی؟
گر بیاندازد عَدو بر صورت هر کس خَدو
تیغ را بدهد به نفس آمره، الا علی
تیغ در راه خدا می زد، نباشد کس چو او
در ره حق جنگ و صلحش ظاهره، الا علی
گفت من قرآن ناطق هستم و حقاً نکو
گفت و بر حق نیست جسمی حنجره، الا علی
فرق لا بر ما سِوا فُزْتُ و ربُّ الکَعبه، لب
گفت و توحیدِ که این سان باهِره، الا علی؟
سهم یکسان داد مردم را، ولی بر هر امیر
حکم بیت المال دارد تبصره، الا علی
کیست چون آیینه ی پاکی، که بی زنگار بود
نور یزدان در وجودش ظاهره، الا علی؟
گر چه می دانند او را بعضی از مردم خدا
کس دهد بر حق بدین سان تذکره، الا علی؟
کیست آنکه خواند عمر، کوهی که بر بالای آن
طایری هرگز نیابد سیطره، الا علی؟
حلقه بنماید به دور گردن خالد فلز
کس تواند باز سازد این گره، الا علی؟
در همه خُطّابِ تاریخی، که دارد این چنین
در بلاغت خطبههای فاخره، الا علی؟
عسکری، در مجلس عشاق و اهل معرفت
شمع عرفان را که باشد نایره، الا علی؟
#سید_عسکر_رئیس_السادات
هجدهم خرداد نود و چهار
آخرین بازنگری ۶ فروردین ۱۴۰۴
#حضرت_علی
الاعلی ۱۱
آمد این دنیا که این سان معرکه، الا علی؟
هست بیت کعبه زایشگاه که، الا علی؟
لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
بر که نازل آمده در معرکه، الا علی؟
آن که باشد، بر عدو آن گه که تکذیبش نمود
ز آسمان بارید سنگ هالکه، الا علی؟
آنکه بود از سوی پیغمبر برای امتش
همره قرآن دو ثقل تارکه الا علی؟
حب و بغضش بی گمان باشد بر ایمانها محک
نیست دل عشق کسی را مالکه الا علی
عسکری در راه حق، آن کیست بی چون و چرا
جان خود افکند هی در تهلکه، الا علی؟
#سید_عسکر_رئیس_السادات
هجدهم خرداد نود و چهار
آخرین بازنگری ۶ فروردین ۱۴۰۴
#حضرت_علی
از آن زمان که شنیدم فمن یمت یرنی
چقدر خسته و زارم از این سرای دنی
به انتظار نشستم به احتضار رسم
برای رؤيت روی تویی که عشق منی
تمام ترسم از اين است باز زنده شوم
از اين صفا، كه تو مانند روح در بدنى
عجیب نیست که دورم ز یادگارت هم
نه هیچ محفل انسی نه بلبل و چمنی
بعید نیست که عاصی نباشدش توفیق
ولی ابا نبود رسم آل ذوالمننی
شما که رسم سخا را به نام خود زده اید
محمدی علوی یا جوادی و حسنی
ز عسکری برسانید بر امام زمان
چه می شود که عزیزم سری به ما بزنی
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۲ آذر۹۹
بازنگری ۲۱ فروردین ۱۴۰۴
#حضرت_علی #حضرت_مهدی
از صبح تا به شام سلام علی علی
بر اوصیا سر آمد و بر مومنین ولی
همواره همره حق و حق هم به همرهش
همواره گفت امر خدا را فقط بلی
یعسوب دین دلاور بی باک عادیات
او بود وبس نه ثالث و ثانی نه اولی
او بود کل دین که به پیکار کفر رفت
جز او که بود در خور آیات منزلی
در مدح او تو الکنی ای عسکری بگو
لب کلام، مصحف و اسلام منجلی
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۴ فروردین ۱۴۰۴
#حضرت_علی
ما را به منظور عبادت آفریدند
ما را خریدار سعادت آفریدند
حب علی یعنی عبادت کل ما را
آماده بر عرض ارادت آفریدند
ما را فدای حضرت جان آفریدند
جان را به منظور اعادت آفریدند
بار امانت را به قلب ما سپردند
ما را غلامش از ولادت آفریدند
مردن صفا دارد اگر باشد به راهش
ما را به منظور شهادت آفریدند
ای عسکری با او سزاوار جنانیم
ما را به منظور سیادت آفریدند
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
#حضرت_علی
وقتی بر اهل عرش نوید بهار داد
برجنتش به حضرت آدم جوار داد
نعمت به ما تمام نمود آفریدگار
ما را غلام حضرت حیدر قرار داد
ما از ازل به عشق علی خو گرفته ایم
ما را حذر ز حب یمین و یسار داد
بر دستمان قبای علی داد کردگار
پرهیز از نفاق رجال ضرار داد
ما را رها نکرد خدا بعد بو تراب
وقتی که یازده رجل از این تبار داد
ما را مباد ترس ز سوزنده آتشش
از آن گزند حب علیمان حصار داد
ای عسکری هراس من از شرم از علی است
چون حق به او قضاوت دارالقرار داد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
#حضرت_علی
چون ز ذی الحجه هجدهم آمد
روز عید غدیر خم آمد
شد ز اسلام خلق حق راضی
چون که حیدر ولیهم آمد
چون نبی گفت وال من والاه
که علیتان ولیکم آمد
نیست اسلام بی علی کافی
بی بلد راه راست گم آمد
الاسف قائلان بخ بخ را
بعد شهرین عهد ثم آمد
بعد دستور قم باذن الله
از دم نفس حکم قم آمد
با وجود غدیر شد حاکم
شاهدش آن کسی که دم آمد
عسکری وای زانکه شاهد را
جای اقرار بکم و صم آمد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۲ خرداد ۱۴۰۴
#حضرت_علی