eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
455 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠تحولات دین داری در جامعه ایران (۱) 🖋سینا کلهر ⬅️آیا بنیان های ارزشی جمهوری اسلامی به دلیل تحولات دین داری در جامعه دچار خدشه شده است؟ در حال حاضر و برای این نوشتار، بررسی تحولات دین داری تنها از این جهت و برای پاسخ به این پرسش اهمیت دارد. ⬅️"تضعیف" یا " تقویت" دین داری دو رویکردی است که در پاسخ به پرسش فوق و البته با مقاصد سیاسی از سوی موافقان و مخالفان نظام مورد استفاده قرار گرفته و برای اثبات خود به شواهدی از وضعیت دین داری در جامعه استناد می کنند. در این میان پرسش این است که وضعیت دین داری جامعه چگونه است که هر دو سوی طیف می توانند به آن استناد کنند و این وضعیت چه معنایی دارد؟ ⬅️نیازی به هیچ عدد و رقم و آمار و اطلاعاتی نیست. چشمان هر ناظری تایید خواهد کرد که محرم امسال همچون سال های گذشته پر شور و با حضور انبوه عزادارن در کشور برگزار شد تا معلوم شود "عزاداری محرم" همچون "خدا باوری" و "محبت اهل بیت" ایرانیان نه تنها از گزند افت و خیزهای ارزش ها در جامعه در امان مانده است، بلکه در مقایسه با سال های قبل هم از نظر شرکت کنندگان و هم از نظر آیین ها و نذرها نیز متنوع تر و گسترده تر شده است. (تثبیت اعتقادات و باورها) ⬅️ظهر عاشورا هنگامه وقت نماز نسبت افرادی که فریضه نماز را چه به جماعت و چه فرادا اقامه می کنند، به آنهایی که به عزاداری(حرکت در دسته یا تماشای آن)ادامه می دهند، نسبت اندکی است. در این جا هم نیاز به آمار و ارقام نیست هر چند نتایج اکثر پیمایش های ملی نیز موید این نکته است که در انجام برخی اعمال دینی همچون نماز و روزه داری و همچنین مناسکی چون نماز جماعت و جمعه تحولات زیادی صورت گرفته است و کاهش قابل توجهی در انجام این اعمال در جامعه به چشم می خورد. (تضعیف اعمال و رفتارها) ⬅️اربعین، شب های قدر، اعتکاف و حتی راهیان نور هر ساله شاهد انبوه مردمی است با طیف های متفاوت که در مراسم مذهبی شرکت می کنند و از میان این خیل مشتاقان نمونه های از جوانان مخلصی تربیت شده اند که اسوه اخلاق و ایثار و پاک دامنی هستند و به عنوان یکی از شواهد رشد معنوی جامعه مورد استناد قرار می گیرند.(رشد بعد مناسک آیینی) ⬅️در همان حال درک روزمره و تجربه زیسته بسیاری به همراه داده ها و آمار تحقیقات نشان می دهد که وضعیت رعایت اخلاق عمومی، احترام به حقوق یکدیگر، رعایت حجاب، راست گویی، وفای به عهد، عدم خیانت و... شیب نزولی دارند و تقریبا کمتر کسی در جامعه پیدا می شود که در میان مردم زندگی کند و نسبت به گذشته به خصوص اوایل انقلاب احساس تضعیف اخلاق را نداشته باشد.(تضعیف بعد اخلاقی) ⬅️در کنار این موارد از یک سو وجود موارد هر چند اندک اما مهم از تعرض به روحانیون، هتاکی علنی نسبت به عقاید بنیادی جامعه و از سوی دیگر وجود برخی موارد ایجاد تحول در افراد به سمت باورهای مذهبی و ... را نیز باید برای درک تحولات دین دارانه جامعه در نظر قرار داد تا بتوان معنای این تحولات و دلالت های آن برای آینده جامعه به خصوص جمهوری اسلامی را مورد کنکاش قرار داد. 🔴در یک جمع بندی می توان گفت وضعیت جامعه ایران از حیث دین داری به شکل زیر است: 🔸اعتقادات و باورهای قوی و قدرتمند: چه از حیث خدا باوری و ارزش های دینی و چه حتی باورهای عامیانه. سطح بسیار بالای اعتقادی در جامعه وجود دارد که تغییر عمده ای را نسبت به گذشته نشان نمی دهد. 🔸ضعف قابل توجه اعمال عبادی و اخلاقی: زیاد شدن درصد افراد تارک الصلاه، روزه خوار، بی اعتنا به حدود محرم و نامحرم، ربا خوار، دروغ گو، کلاهبردار، بی اعتنا به خمس و زکات و... 🔸گسترش آیین ها و مناسک جمعی دینی: افزایش معنا دار عزادارن حسینی، زائران اربعین، اعتکاف، شب های قدر و.... 🔸از این وضعیت چه نتیجه ای می توان استنتاج کرد؟ و معنای آن چیست؟ 🔴قدر مسلم آن است که مفاهیمی چون " تضعیف" دین داری یا " تقویت" معنویت و دین داری نمی تواند توضیح دهنده این وضعیت باشد و استفاده از آنها همان طور که گفته شد بیش از آن که دغدغه علم داشته باشد سودای سیاست دارد. چرا که وضعیت دین داری در ایران به نوعی دچار "تحول نامتوازن" است. از یک سو شاهد تثبیت نظام باورها و رشد مناسک جمعی آیینی بوده و از سوی دیگر با افول اعمال عبادی و اخلاق عمومی همراه است. تثبیت عنصر بسیار مهم اعتقادات و رشد مناسک آیینی در کنار افول اعمال عبادی و رفتارهای اخلاقی می تواند شواهدی به نفع هر دو مفهوم تقویت و تضعیف ارایه کند اما کمکی به درک معنای این وضعیت و به خصوص دلالت ها و پیامدهای آن نمی کند و به پرسش نخستین پاسخ نمی دهد که آیا می توان مدعی شد که در بنیان های ارزشی جمهوری اسلامی به دلیل تحولات دین دارانه جامعه خللی ایجاد شده است؟ http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تحولات دین داری جامعه ایران(۲) 🖋سینا کلهر ⬅️پیامدها و آثار دین داری مناسکی و اعتقادی چیست؟ و در سطح فردی و اجتماعی چه معنا و دلالت هایی دارد؟ به صورت خاص آیا از تحول دین داری در جامعه می توان خدشه دار شدن پایه های اعتقادی نظام جمهوری اسلامی و تضعیف آن را نتیجه گرفت یا آن که بر عکس تثبیت باورها و عقاید و گسترش مناسک دینی جمعی، افق ها و ظرفیت های جدید تمدن ساز مذهب شیعه را آشکار ساخته است که در نتیجه گسترش "قرائت اجتماعی از دین" یا غلبه "دین تمدن ساز" بر "دین انسان ساز" ایجاد شده و بیشترین قرابت را با مرحله کنونی نظام سیاسی دارد. ⬅️قبل از هر گونه تامل درباره این پرسش، باید به این نکته اشاره کرد که در نتیجه تحول در دین داری و به خصوص تضعیف بعد اخلاقی و عملی آن به نظر می رسد اختلالی در کارکرد انسان سازی دین پیش آمده است. این اختلال نه تنها نیت مند و آگاهانه نبوده بلکه حداقل در قرائت رسمی جمهوری اسلامی به خصوص رهبری تلاش شده است تا این دو وجه سازگار و هم وزن یکدیگر ترویج شود. ⬅️اما شاید بتوان درباره تعارض احتمالی این دو بعد از دین داری اندیشه کرد که نتیجه آن "کنشگران اجتماعی" به جای " کنشگران اخلاقی است. کنشگرانی که بیش از آن که دغدغه کمال شخصی، رشد اخلاقی و عقلانی فردی داشته باشند نگران حفظ ساختارها و یا به عبارت دقیق تر حفظ نظام هستند. در واقع در نتیجه این تعارض افراد به جای انسان "اخلاقی" شدن، "فعالان اجتماعی" شده اند. نمونه های چنین تعارضی را می توان در تنش میان وضعیت فردی و خانوادگی کنشگرانی دید که دغدغه اصلاح جامعه و جامعه سازی داشته و به دشواری میان اولویت های فردی، خانوادگی و اجتماعی خود توانسته اند سازگاری ایجاد کنند. _ پیدایش پدیده های چون مشاورین خانواده ای که در زندگی شخصی طلاق گرفته اند تا مروجان ازدواجی که در سنین بالا ازدواج نکرده اند در چنین فضایی ممکن می شود. بدترین نمونه چنین موجوداتی انسان های اداری و مدیران تکنوکراتی هستند که بالاترین استانداردهای ظاهری دین داری را رعایت می کنند و نمونه های از اختلاس ها و فیش های نجومی آنها رسانه ای شده است. ⬅️گسترش وجوه تمدن ساز و جامعه ساز دین داری و غلبه آن بر وجوه انسان ساز دین از آن رو با سهولت انجام می شود که نوعی گزینش و انتخاب میان این دو جهت وجود دارد. با اهمیت یافتن نظام سازی در ارزیابی رسمی نهاد قدرت و افراد و گروههای وابسته به آن، تعلق تشکیلاتی وزن بیشتر و نقش پررنگ تری نسبت به اخلاق فردی پیدا کند.(خودی بودن تبدیل به عنصر بسیار مهم می شود تا جایی که خودی ناصالح بر غیر خودی صالح ترجیح داده می شود) در نتیجه آدم خوب بودن فرع بر آدم تشکیلاتی شدن می شود. در نتیجه همین فرایند هست که مناسکی شدن در سطح فردی و اجتماعی مجال گسترش پیدا کرده و در جامعه غالب شود. این مساله می تواند توضیحی درباره میان تهی بودن بسیاری از فعالان سیاسی به عنوان بالاترین و انتزاعی ترین سطح کنش جامعه سازی نیز باشد که در آن داشتن اخلاق فردی و انسانی در پایین تر سطح مورد توجه قرار می گیرد. ⬅️قرابت میان مناسکی شدن دین داری و غلبه دین تمدن ساز، یک فرایند دو سویه است که در آن در کنار سبک شدن بار دین داری افراد به دلیل کم اهمیت شدن وجوه عملی و اخلاقی، امکان بسیج آنها ذیل مناسک جمعی میلیونی برای نظام سیاسی نیز پیش می آید. گویی توافق ضمنی و پنهان میان توده مردم دین دار و نظام سیاسی در پیدایش وضعیت جدید وجود دارد. مردم به رستگار شدن بدون تحمل بار تکلیف دین داری و از طریق مشارکت سالانه در مناسک های بزرگ جمعی راضی بوده و به طور ضمنی رستگاریشان توسط نظام دینی تایید می شود و نظام نیز به آسان بسیج شدن آنها راضی می شود. (عقب نشستن از مسئولیت هدایت مردم) ⬅️از همین جهت نیز تحولات پیش آمده بیش از آن که تهدیدی برای نظام سیاسی باشد متناسب با تحولات نظام سیاسی، ظرفیتی جدید برای نظام سیاسی است که می تواند بار کاهش مشارکت در آیین های راهپیمایی سیاسی را نیز به دوش کشیده و مشارکت میلیونی مردم در مناسک جمعی دینی را به عنوان بنیان های جدید مشروعیت طرح کند. ⬅️تکمیل این فرایند اما نیازمند تحولات جدی در سیاست های فرهنگی نظام است که در حال حاضر نیز نیروی مضاعفی برای تغییر اعمال می کند اما راهبرد مقاومت و پایداری، مراقبت و حساسیت مستمر در بالاترین سطح نظام مانع از ایجاد این تغییر شده و همچنان تلاش می کند ظرفیت های انسان ساز دین را در صحنه حفظ کند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کاهش مرجعیت کلیسای انگلیس؛ ⬅️بر اساس تحقیقات انجام شده، تعداد افرادی که نسبت به کلیسای انگلیس احساس تعهد می کنند، دچار کاهش شدید شده است و این موضوع می‌تواند تهدیدی جدی برای آینده مذهب در انگلیس باشد. ⬅️به گزارش دین‌آنلاین به نقل از ایندپندنت، بررسی مرکز اجتماعی انگلیس نشان می دهد تنها ۲ درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال انگلیسی خود را به کلیسای انگلیس متعهد می‌دانند، این در حالی است که اکثریت همه گروه‌های سنی در انگلیس معتقدند که مذهب خاصی ندارند. ⬅️تعداد کسانی که در بریتانیا خود را عضوی از کلیسا می‌دانند از سال ۲۰۰۲، از ۳۱ درصد به ۱۴ درصد کاهش داشته است و تعداد کسانی که در مراسم مذهبی شرکت می‌کنند از این مقدار نیز بسیار کمتر است. ⬅️بیشترین کاهش افراد وابسته به کلیسا در سنین ۴۵ تا ۵۴ درصد رخ داده است که درصد آنها از سال ۲۰۰۲ تاکنون از ۳۵ درصد به ۱۱ درصد رسیده است. ⬅️بیشترین کسانی که خود را عضوی از کلیسا می‌دانند افراد بالای ۶۰ سال هستند که البته در بین این گروه سنی نیز تنها ۳۰ درصد چنین نظری دارند. چنین کاهشی در تعداد افراد معتقد به کلیسا، گرایش جامعه انگلیس به سمت سکولار شدن را نشان می‌دهد. ⬅️۵۲ درصد از مردم در انگلیس خود را غیرمعتقد به دین می‌دانند که این درصد در سال ۲۰۰۲، ۴۱ درصد بوده است. ⬅️در اسکاتلند این درصد بیشتر است و ۵۶ درصد مردم می‌گویند که دین‌دار نیستند و تنها ۱۸ درصد از اسکاتلندی‌ها خود را به کلیسای اسکاتلند وابسته می‌دانند. ⬅️همچنین تحقیقات نشان می‌دهد که فاصله بسیاری بین تعهد مذهبی و رفتن به کلیسا وجود دارد و تنها ۲۱ درصد از کسانی که خود را وابسته به کلیسای انگلیس می‌دانند، در کلیسا حضور می‌یابند. ⬅️در میان کاتولیک‌های انگلستان نیز ۴۱ درصد به کلیسا رفت و آمد دارند. همه اینها در حالی است که طبق گفته دیو مال، رئیس پیروی و تبلیغات مذهبی کلیسای انگلیس، با وجود کاهش تعداد افراد جوان معتقد به کلیسا، گرایش جوانان برای ایمان و معنویت در حال افزایش است. ⬅️در پی این تغییر در تعداد افراد معتقد به کلیسا، فعالان سکولار خواستار کاهش نفوذ کلیسای اوانجلیک در حکومت انگلیس شدند. استفن اوانز رئیس جامعه ملی سکولار در انگلیس می‌گوید سیاست‌مداران باید درباره نقش عمومی مذهب و رابطه کلیسای انگلیس با حکومت دوباره فکر کنند، برای مثال آنها باید به حق انحصاری دین‌یاران انجیلی برای داشتن ۲۶ کرسی در مجلس قانون‌گذاری پایان دهند و همچنین نفوذ گروه‌های مذهبی را کاهش دهند. -به نقل ار دین آنلاین http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اسلام در سال ۲۰۴۰ می تواند دومین دین رایج در آمریکا باشد ◀️جمعیت مسلمانان رو به افزایش است و بر اساس تحقیقات مرکز پیو، طی دو دهه آینده این دین می‌تواند جایگاه دومین دین را در امریکا به دست بیاورد. اگرچه این همه داستان نیست. به گزارش سی.ان.ان، مرکز پیو، تحقیقات خود در سال‌های ۲۰۰۷، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۷ را با داده‌های سرشماری امریکا ترکیب کرده است تا تصویری از آینده مسلمانان در امریکا به دست بیاورد. ◀️بر اساس این تحقیق، جمعیت مسلمانان با سرعت فراوانی در حال رشد است و از حدود ۳.۴۵ میلیون در سال ۲۰۱۷ به ۸.۱ میلیون در سال ۲۰۵۰ افزایش خواهد یافت که رشدی بالاتر از دوبرابر خواهد بود. این تغییر مسلمانان را جایگزین یهودیان به عنوان دومین گروه مذهبی در امریکا خواهد کرد. اما سؤال اینجاست که علت این رشد چیست؟ 🔸دلیل اول مهاجرت است. بر اساس تحقیقات مرکز پیو، سه چهارم مسلمانان حاضر در امریکا مهاجر یا فرزندان مهاجران هستند. 🔸دلیل دوم این موضوع است که عموماً مسلمانان جمعیت جوان‌تری نسبت به گروهای مذهبی دیگر دارند و این به معنای درصد بالاتر باروری در این گروه است. با این حال با وجود رشد دوب رابری جمعیت مسلمانان، آن‌ها در مقایسه با کل جمعیت امریکا گروه کوچکی خواهند بود، چرا که مثلاً در سال ۲۰۲۰ جمعیت مسیحیان امریکا252 میلیون نفر خواهد بود که حدود ۷۰ برابر جمعیت مسلمانان در سال ۲۰۲۰ است. در سال ۲۰۵۰ نیز جمعیت مسیحیان حدود 261 میلیون نفر تخمین زده شده است که با وجود رشد، به علت افزایش گروه‌های مذهبی دیگر دچار کاهش در درصد نسبت به کل جمعیت امریکا خواهد شد. همچنین رشد افراد بدون وابستگی دینی نیز در امریکا مشهود است مثلاً تعداد آنها در سال ۲۰۲۰ حدود 6 میلیون و در سال ۲۰۵۰ حدود10 میلیون نفر تخمین زده شده است. 🔴در نتیجه با وجود اینکه مسلمانان جایگاه دومین دین در امریکا را به دست خواهند آورد، در مجموع ۲.۱ درصد از کل جمعیت امریکا را تشکیل خواهند داد و اکثریت جمعیت امریکا متعلق به مسیحیان و افراد بدون وابستگی دینی خواهد بود. -به نقل از پایگاه دین آنلاین http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تشیع، امر نزدیکی که از آن غافلیم (در معنا و محدودیت‌های جامعه‌شناسی تشیع) 🔈دکتر سارا شریعتی ◀️یکی از مواردی که همواره علوم اجتماعی ما را در معرض اتهام قرار میدهد و موقعیت این علوم را در سلسله بندی علمی شکننده کرده است، «ناکارآمدی» این علوم است. اغلب مطرح می شود که علوم اجتماعی، کتابی اند. به مسائل جامعهٔ ایران ربطی ندارند و نظریاتی که می خوانیم به مسائل ما مربوط نمی شود. جدا از ارزیابی درستی و نادرستی این بحث، می توان در مواردی پذیرفت که ما نسبت به «امر نزدیک» بی‌توجهیم. ◀️دین و مشخصا تشیع یکی از مصادیق این امر نزدیک است. امر نزدیکی که بدان بی‌توجهیم. در جامعه‌ای زندگی می کنیم که دین رسمی دارد و دین رسمی آن اسلام و تشیع است و اکثریت ساکنان آن شیعیان امامی هستند. در این جامعه، دین با همهٔ حوزه‌های زندگی، از سیاست و فرهنگ گرفته تا اوفات فراغت و روزمرگی پیوند خورده است. در نتیجه طبیعی است که در چنین جامعه‌ای کسی که به جامعه‌شناسی دین می پردازد، جدا از تعلقات اعتقادی اش، دیندار یا بی‌دینی اش، از دین جامعهٔ خود و از تشیع و اسلام شروع کند. کاری که اغلب جامعه‌شناسان کلاسیک دین انجام دادند. ◀️موقعیت تشیع امروز به نسبت گذشته تغییر کرده است و تشیع نه تنها به عنوان یک مذهب، که حتی به عنوان یک واقعیت سیاسی، در هر دوشکل "نهضت" و "نظام" در ادبیات علوم اجتماعی مطرح شده است و دیگر در محدودهٔ ایران مورد بحث نیست. این "موقعیت جدید " کدام است؟ جایگاه مطالعات شیعی در متن مطالعات اجتماعی اسلام چیست؟ ◀️انقلاب ایران نقطه عطفی در چرخش مطالعات اسلام شناسی به سمت علوم انسانی بود. هر چند، الغا خلافت اسلامی در ترکیه (۱۹۲۴)، شکل گیری اخوان المسلمین در مصر(۱۹۲۹)، تشکیل اولین جمهوری اسلامی در پاکستان (۱۹۴۷) و تحولات افغانستان، در حضور سیاسی اسلام نقش مهمی داشتند اما مشخصا انقلاب ایران که به عنوان "انقلاب مذهبی" و "انقلاب اسلامی" شناخته شد، بود، علوم انسانی را متوجه اسلام به عنوان یک واقعیت سیاسی کرد. این تحولات وجه سیاسی اسلام را بارز نمود و از این دوره اثار مهمی در خصوص نسبت اسلام و قدرت سیاسی انتشار یافت. علی عبدالرازق، سید قطب، رشید رضا، مودودی...با مواضعی مختلف در این خصوص نوشتند و چشم اندازهای جدیدی را در مباحث سیاسی اسلام گشودند. ◀️از دهه هفتاد به بعد اما دو تحول بوجود آمد. از سویی مطالعهٔ تشیع از محدودهٔ ایران فراتر رفت و جوامع شیعی با تنوعات فرهنگی خود مورد توجه قرار گرفت و از سویی دیگر تشیع نه الزاما به عنوان یک مذهب بلکه به عنوان یک واقعیت سیاسی مطرح شد. وجود جماعتهای شیعی در بسیاری از کشورهای منطقه و همچنین در اروپا و آمریکا اصطلاحاتی را چون "جهان‌های شیعی"، "دیاسپورای شیعی"، "تشیع جهانی شده"، "پولینزی شیعی" بوجود آورد که بر تعدد، تنوع و نمودهای جغرافیایی و ملی تشیع تکیه می کرد و اصطلاحاتی چون "هلال شیعی"، "فاکتور شیعی"، "امر شیعی"... تشیع را به عنوان یک عامل سیاسی در روابط قدرت در محور ایران، لبنان، عراق و سوریهٔ علوی بازنمایی نمودند. اما به نظر می رسید این تحقیقات، از طرفی متن محور و از سوی دیگر سیاست محورند و غایب بزرگ همچنان واقعیت زیستی شیعیان است. ◀️مسلما جامعه‌شناسی تشیع به دلیل تاکیدش بر جامعه‌شناسی، همهٔ جامعه‌شناسان را به مشارکت در تحقیق و تحلیل فرامی‌خواند و از سویی به دلیل موضوعیت تشیع، از مشارکت متخصص حوزهٔ دین نیز بی‌نیاز نخواهد بود. تنها در این صورت است که می توانیم در این حوزه مولد باشیم تا اگر چنانچه اشاره کردم، پیشینهٔ مطالعاتی این حوزه مربوط به ما نیست و تاکنون در آن نقش قابل توجهی نداشته ایم، لااقل بتوانیم با مشارکت وسیع متخصصان این حوزه، آیندهٔ این مطالعات را از آن خود کنیم. -به نقل از گروه مطالعاتی «جامعه‌شناسی تشیع» http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آمریکا مذهبی ترین کشور جهان اولی! 🖋محسن روحانی ⬅️آمریکا معروف است به کشوری مذهبی، کشوری که تا چند دهه ی قبل خرید و فروش الکل در آن ممنوع بوده و همین امروز هم سن خرید الکل بیست و یک سال است در حالیکه در اروپا به طور میانگین، شانزده سالگی سن قانونی استفاده از الکل است. (مصرف آبجو در سنین پایین تر هم گاها مجاز است و در برخی از کشورها هم این سن هجده سال است) ⬅️روسپیگری و پرداخت و دریافت پول در این ارتباط کاملا غیر قانونیست، درحالیکه در کشورهای اروپایی، این امر بعضا بیزینسی رسمی به شمار می رود و پروانه ی اشتغال دارد. ⬅️پوشش مذهبی هیچ ممنوعیتی و حتی بی احترامی عمومی را هم به همراه ندارد حال آنکه در برخی کشورهای اروپایی مدام قوانین ضد پوشش اسلامی به تصویب می رسد. 🔹 تهیه ی غذای کوشر که مخصوص یهودیان است و غذای حلال که مخصوص ما مسلمانان هست نیز به شدت راحت است. ⬅️در این کشور به مذهب و آزادی مذاهب بی اندازه احترام گذاشته می شود، دولت حمایت مالی میکند و در این مسیر هیچ تبعیضی بین ادیان قائل نمی شود، یعنی طبق قانون اساسی و در عمل نمیتواند بین اسلام و مسیحیت و یهودیت تفاوت بگذارد و حمایت های مالی نابرابر را لحاظ کند. کشوری که مردم در پوشش و بوسیدن هایشان هم حریم به شدت بیشتری به نسبت کشورهای اروپایی رعایت می کنند. ⬅️بخش زیادی از دانشگاهها، زیر نظر مذاهبی مثل مسیحیت و یهودی ها اداره می شود. حال در چنین جامعه ای هم، جوانان روز به روز دین گریز تر می شوند و قوانین مذهبی را به چالش می کشند. در گفتگوی ادیان این مطلب را خواندم که به نظرم کلیتش درست است هرچند که آمارش را بسیار کمتر از واقعیت جامعه یافته ام: 🔹 مرکز تحقیقاتی PEWپژوهشی را در پاسخ به این پرسش انجام داده است: چرا بخش قابل توجهی از آمریکائیها مایل نیستند خود را پیرو هیچ مذهبی بدانند؟ آنها پیمایش مشابهی در ۲۰۱۴ انجام داده بودند که بر اساس آن معلوم شد ۲۳ درصد از آمریکائیها خود را پیرو هیچ مذهبی نمیدانند. این درصد در سال ۲۰۰۷، فقط ۱۶ درصد بود. در پیمایش جدید که با جامعه آماری ۱۳۰۰ شرکت کننده انجام شد، پرسشهایی برای فهم چرایی بی مذهب بودن این افراد مطرح شده است. اکثریت شرکت کنندگان در این پیمایش از خانواده‌های مذهبی هستند. دلیل اصلی که اکثریت این افراد (۶۰ درصد) برای غیر مذهبی بودن خود عنوان کره اند این است که به آموزه های مذهبی شک دارند. ۴۹ درصد نیز گفته اند از مواضع کلیسا در موقعیت های سیاسی و اجتماعی مختلف ناراضی هستند. ۴۱ درصد علت غیرمذهبی بودن خود را عملکرد سازمانهای دینی عنوان کرده اند و ۳۷ درصد هم گفته اند اساسا به خدا اعتقاد ندارند. ۳۴ درصد هم گفته اند رهبران مذهبی کلیسا را افراد لایقی نمیدانند و آنها را دوست ندارند. 🔹 دین گریزی مختص به دین خاصی نیست. دانشجویان یهودی ای را میبینم که کلاه مخصوصشان را در کیفشان میگذارند و در بدو نزدیک شدن به منزلشان از ترس خانواده های بسیار متعصبشان به سر میگذارند. در دانشگاه و جامعه غذای معمولی می خورند ولی در کنار خانواده وانمود میکنند که همیشه غذای کوشر مصرف می کنند و فرایض دینی و نمازهای روزانه شان لحظه ای تاخیر ندارد. 🔹 به عبارتی دین گریزی شدت گرفته ولی تظاهر به دین داری در نسل جوانشان هم. -به نقل از کانال بنیاد اسلامی الرسول http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چهار مؤلفه‌ی مهم دین‌داری 🔈مصطفی ملکیان 1⃣ اولین مؤلفه‌ی دینداری تعبد است. دیندار سخن کس و یا کسانی را که اولیای ادیان‌اند، مطلقا پذیرفته است. یهودی کسی است که سخن موسی را بی‌چون و چرا بپذیرد، از این رو گفته می‌شود امکان ندارد کسی را متدین به دینی نامید بدون اینکه او متعبد باشد و بی‌چون و چرا سخن بنیان‌گذاران دین را بپذیرد. انسان فرهیخته‌ی امروزی نمی‌تواند به سه جهت تعبد را بپذیرد؛ دلیل نخست این است که حجیت معرفت‌شناختی تجربه نبوی و دینی از لحاظ انسان امروز مسلم نیست. من وقتی تعبد می‌ورزیدم که وحی و تجربه دینی را منبع شناخت تلقی می‌کردم، امروزه با فرهیختگی انسان امروزی وحی علاوه بر شش منبع شناخت، منبع نیست. دلیل دوم این است که تحقیقات تاریخی، وثاقت تاریخی متون دینی را زیرسؤال برده است، این کار توسط اسپینوزا آغاز شده است. با اعمال این روش به هر متن دینی ما همین نتیجه را خواهیم یافت. دلیل سوم تضعیف تعبد این است که دینداران باور دارند که عقایدی که امروز توسط علما القا شده است، همان عقاید بنیانگذاران ادیان است، اما می‌بینیم که عقاید امروز محصول یک انباشت تاریخی است. در کنش و واکنش‌ها و تجربه تاریخی پیروان یک دین است که عقاید شکل گرفته و آنها لزوما عقاید بنیان‌گذاران ادیان نیست. 2⃣ مؤلفه‌ی دوم دینداری، داشتن یک سری باورهای خاص در خصوص فیزیک، تاریخ، متافیزیک است اما پیشرفت فلسفه، علوم تجربی و علوم تجربی انسانی نشان می‌دهد بسیاری از باورهای دینی قابل التزام نیست. تصور قبلی ما این بود که ما علم حضوری به درون خود داریم، امروز می‌فهمیم ما اندکی از آنچه را که «باور داریم، انجام می‌دهیم و احساس می‌کنیم» وقوف داریم و ساحتی ناخودآگاه ما را پیش می‌برد. تصور دینی این بود که همه مخلوقات برای انسان خلق شده است اما آیا لازم بود که برای انسان ۱۵۰۰ کهکشان ساخته شود؟ تصور دینی از انسان امروز دشوار است. 3⃣ مؤلفه‌ی سوم دینداری، مناسک و شعائر دینی است. اخلاق دینی محل بحث من نیست. برای نمونه نماز، عشای ربانی و ... مدنظر من است. آیا فکر کرده‌اید چرا مناسک وجود دارد؟ مراد اخلاق نیست زیرا ما می‌دانیم که اگر اخلاق نداشته باشیم چه می‌شود. اگر مردم شعائر نداشته باشند چه خواهد بود؟ کارکرد این بخش چیست؟ مناسک و شعائر آمده‌اند تو را از دیگران متمایز کنند. اگر بگویند هر مسلمانی به هر سو بخواهد بایستد و نماز بخواند، مسلمانان دیگر از بقیه متمایز نخواهند بود. مناسک آمده‌اند بگویند شما خودی‌ها مرز خود را از ناخودی‌ها جدا کنید. از این رو هدف مناسک ایجاد هویت جمعی است. همه مناسک و شعائر دینی به این جهت درست شده‌اند. انسان امروز می‌گوید ما باید مرزهای خود را از بین ببریم و همه انسان‌ها خود را برادر و خواهر هم بدانند نه اینکه بگویند از میان ۶ میلیارد انسان تنها شیعیان امامیه معتقد به یک باور دینی، خواهر و برادر هستند. انسان امروز در پی انسان‌هایی است که حقیقت‌طلب و جهان‌وطن باشند. 4⃣ مؤلفه چهارم یک نوع احساس عضویت و تعلق گروهی است. یک یهودی نافرهیخته در جدال یک یهودی با غیر یهودی به این نگاه نمی‌کند که حق با کیست و در طرف یهودی می‌ایستد. اسلام البته چنین رویکردی را نقد می‌کند اما متأسفانه در جهان امروز چنین احساس عضویت و تعلق گروهی در دینداران دیده می‌شود. جهان امروز ما پیرو اخلاق جهانی است که می‌گوید در هر نزاعی اول باید دید حق با کیست و چه کسی ظالم است. چهار مؤلفه‌ی یاد شده امروز توسط اخلاق، تاریخ، معرفت‌شناسی و حقوق بشر تضعیف شده است و انسان امروز نمی‌تواند به گزاره‌های دینی ملتزم باشد، اما معنایش این نیست که باید ماتریالیست یا فیزیکالیست باشیم. امر دایر بین التزام بین ادیان کلاسیک و ماتریالیسم نیست. راه سوم این است که ما معنویت بنیانگذاران ادیان را کشف و در پی آن باشیم. بنیانگذاران ادیان در پی ایجاد معنویت بودند ولی در تاریخ این آفات را یافت. من به جد معتقدم آینده‌ی ما یا نابودی است و یا در گروی عقلانیت و معنویت. فیزیکالیسم و ماتریالیسم جای حیات را برای بشر تنگ می‌کنند. معنویت نجات‌بخش، معنویت عقلانی است. 🔸بخشی از سخنرانی دکتر مصطفی ملکیان در همایش «پرسش از امر دینی در عصر حاضر» (۱۳۹۷/۷/۲۸) -به نقل از کانال نقدنامه http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چه کسی گفته حکومت باید به فکر افزایش دین‌داری مردم باشد؟! 🔊دکتر سعید زیباکلام در گفتگو با نشریه خیمه ♦️اساساً چه کسی گفته كه اصحاب حكومت، هر قدر هم كه صادق و صديق و امين و خيرخواه و مردمي و خادم خلايق باشند، بايد به فكر افزايش دين‌داري مردم باشند؟ ♦️بنده بر اين گمان نيستم كه افزايش ايمان و دين‌داري مردم، مردم هر قوم و قبيله و ولايتي، بر عهده حاكمان باشد. بي‌ترديد بسياري از مردم كه در اثر عوام‌فريبي‌ها، دروغگويي‌ها، و شيّادي‌هاي بسياري از مسئولان در اين چند دهه، از دين و ديانت رميده و يا دست كم دل‌مُرده و بي‌تفاوت شده‌اند، از اين سخن خرسند و دل‌شاد مي‌شوند اما بلافاصله بايد بيفزايم كه حتي اگر هيچ‌يك از آن عوام‌فريبي‌ها و دروغ‌ها و غارت‌ها و پنهان‌كاري‌ها هم رخ نداده بود باز هم اين سؤال به طور راهبردي موضوعيت دارد كه بر چه اساسي مي‌خواهيم قائل شويم كه: حاكمان را بايد كه ايمان و ديانت خلايق حفظ و بلكه افزايش دهند؟ ♦️مادامي كه در عرصه‌ی انديشگي و سياسي قائل باشيم يك يا تني چند عرش‌نشين هستند كه آراء درست و عقلاني را نهايتاً مي‌دانند هيچ جاي جدّي‌اي نه براي آزادي انديشه و آراء مي‌ماند و نه براي پژوهشي آزاد كه به انديشه و آرائي بديع و نوآورانه بينجامد. در اين صورت است كه مابقي كه فرش‌نشين‌اند كما بيش مشغول تئاتري مي‌شوند بزرگ و ملي كه اگر سالي سيصد همايش و نمايش براي جنبش نرم‌افزاري و تحول علوم انساني در آن برگزار شود و سيصد هزار سكه هم اعطا شود به قدر عطسه‌ی بزي، اين تنور خاموش عقيم را گرم نخواهد كرد. آيا صادقانه نيست كه دست‌كم ديگر شعار آزادي انديشه و آراء هم ندهيم؟ و امانت‌دارانه‌ نيست كه آن هزاران هزار سكه را هم خرج مستضعفاني كنيم كه صاحب حقيقي آن سكه‌ها هستند؟ -به نقل از کانال مطالعات اجتماعی فقه http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تاثیر بحران شیوع کرونا بر اعتقادات مذهبی مردم 🔹گزارشی از مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران ایسپا 🔸 48.4 درصد پاسخگویان اظهار داشته اند در این ایام که کرونا شیوع پیدا کرده اهمیت دین و خداوند برای آنها نسبت به قبل تغییری نکرده است. 🔸47 درصد مردم گفته اند در ایام کرونا، اهمیت دین و خداوند برای آنها نسبت به قبل بیشتر شده است. 🔸فقط 3.5 درصد گفته اند این اهمیت نسبت به گذشته کمتر شده است. 1.1 هم به این سوال پاسخ ندادند. 🔸یافته‌های مقایسه‌ای نشان می دهد، تفاوت معناداری بین متغیرهای زمینه ای و میزان تغییر اهمیت دین و خدا در دوران کرونا وجود دارد. یعنی اهمیت دین و خدا در دوران کرونا برای زنان در مقایسه با مردان بیشتر از قبل شده است. بیشتر شدن اهمیت دین و خدا نسبت به قبل در میان افراد بالای 50 سال بیشتر از سایر افراد و برای افراد دارای تحصیلات غیر دانشگاهی بیشتر از افراد دانشگاهی مشاهده می‌شود. 🔸نظرسنجی حاضر به صورت تلفنی و با جامعه آماری افراد بزرگسال (بالای 18 سال) در سطح ملی و حجم نمونه 1563 در تاریخ 24 تا 27 فروردین 1399 اجرا شده است. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha