به بهانه سفر مدیر حوزههای علمیه به واتیکان؛
💠نگاهی بر ظرفیتهای بین المللی حوزههای علمیه
به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام محمد وکیلی در یادداشتی با عنوان «نگاهی بر ظرفیتها و طرحهای حوزههای علمیه در سطح بینالملل» که به بهانه سفر مدیر حوزه های علمیه به واتیکان و چند کشور اروپایی نوشته شده است، اینگونه آورده است:
🔸حوزههای علمیه شیعی با توجه به ابعاد جهانی دین اسلام و معارف مکتب اهل بیت، همیشه در طول تاریخ مدعی حضور در سطح جهانی بوده و خود را محدود به جفرافیا یا عرصه خاصی نمیدیده است؛ به همین جهت نیز در ادوار مختلف تاریخی بخش مهمی از دانش انسانی در علوم مختلف، محصول و نتیجه فعالیت این حوزهها بوده است.
🔸با توجه به تغییرات بنیادین جهان در دوران معاصر از جمله تغییرات عمیق مبانی و مبادی معرفتی انسان، تغییرات فناورانه از جمله فراگیر شدن رسانهها و تحقق عینی دهکده جهانی و نیز تغییرات مهم سیاسی و فرهنگی، از جمله وقوع انقلاب اسلامی با محوریت حوزههای علمیه در ایران و آثار و تبعات آن در سطح منطقه ای و جهانی، حوزههای علمیه در برابر وضعیت و مسئولیت جدیدی قرار گرفته است که تفاوتی اساسی با وضعیت پیش از خود دارد. چنین وضعیت و موقعیت خاص، می طلبد که حوزه علمیه، بازنگری اساسی در سیاست ها، رویکردها و برنامه های خود داشته باشد تا بتواند نقشآفرینی مهمتر و جدی تری در سطح جهانی ایفا نماید.
🔸در همین جهت مدیریت حوزههای علمیه همگام با تدوین اسناد راهبردی و طراحی برنامههای تحولی، توجه ویژه به ظرفیتها و توانمندیهای بینالمللی خود بنماید و ضمن تلاش برای احصاء این ظرفیتها، شیوه ها و راهکارهای عمیاتی مناسب بهرهگیری از این فرصتها را مدنظر قرار دهد.
در این نوشتار، تلاش شده به صورت گذرا مهمترین ظرفیتهای حوزههای علمیه برای حضور در این سطح، مورد اشاره قرار گیرد.
🔹۱. اسناد بالادستی: در اسناد بالادستی مدیریت حوزههای علمیه از جمله سند چشمانداز، آمایش سرزمینی، نظامهای جامع، برنامه ۵ ساله، منشور حوزههای علمیه و کارویژههای روحانیت، ظرفیتهای مختلفی مورد توجه قرار گرفته است که برخی از آنها به صورت ویژه با عرصه بینالملل مرتبط میباشد؛ از جمله:
الف) در نظامهای جامع حوزههای علمیه، از جمله: نظام جامع بینالملل حوزههای علمیه، نظام جامع تبلیغ؛ نظام جامع ارتباطات؛ نظام جامع رسانه؛ نظام جامع ادیان، مذاهب و فرق حوزههای علمیه به صورت ویژه عرصه بینالملل مورد توجه قرار گرفته است. در این نظام ها، راهبردها و سیاستهای کلی حوزههای علمیه در این عرصهها تدوین شده است.
ب) در سند راهبردی آمایش سرزمینی حوزههای علمیه که در آن وضعیت موجود و وضعت مطلوب حوزههای علمیه ترسیم شده است، و از یافته های آن برای برنامهریزی بلند مدت و کوتاه مدت حوزه استفاده میگردد، یکی از مهمترین عرصه هایی که مورد توجه قرار گرفته، سطح بینالملل است.
ت) همچنین در برنامه ۵ ساله حوزههای علمیه، از ۴۰ مضمون اصلی موجود در این برنامه، ۸ مضمون مرتبط با عرصه بینالملل مورد لحاظ قرار گرفته و در برنامهها اشراب شده است. برخی از این مضامین عبارتند از: آموزش زبانهای خارجی به طلاب و روحانیون، ساماندهی، پشتیبانی و ارزشیابی مبلغان، تشکلها و موسسات تبلیغی و فرهنگی بین الملل؛ برنامهریزی، گسترش و ارتقا فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی؛ تقویت انسجام اسلامی و گفتگو و ارتباط با ادیان و مذاهب، توسعه ارتباطات و تعامل و همکاری موثر در عرصههای ملی و بینالمللی، تاسیس و توسعه رسانههای حوزوی.
ث) در طرح کارویژههای روحانیت که کارویژههای روحانیت در چهار سطح: الف) ناظر به حوزههای علمیه، ب) ناظر به نظام اسلامی، ج) ناظر به جامعه اسلامی و د) ناظر به عرصه بینالملل، مورد شناسایی و احصا قرار گرفته، بیش از ۴۰ کارویژه خرد و کلان حوزوی در سطح بینالملل مدنظر قرار گرفته است تا برای تحقق آن برنامهریزی گردد.
🔹۲. رشته ها و گرایش های تخصصی: یکی دیگر از ظرفیتهای حوزه برای فعالیت در سطح بین الملل، ظرفیتهای موجود در رشتهها و گرایشهای تخصصی حوزوی(درختواره دانشی) است که با توجه به تدوین آن در ۱۶ عرصه دانشی با چندصد رشته و گرایش، امکان و ظرفیت مناسبی برای ایفای نقش علمی در سطح بینالملل را برای حوزههای علمیه فراهم میآورد. برخی از این رشتهها و گرایشها عبارتند از: چون: حقوق بشر، حقوق زنان، مسیحیتشناسی، یهودشناسی، شیعهشناسی( کلام، تاریخ ، جامعهشناسی و...)، ادیان، فقه مقارن، مذاهب فقهی و کلامی اسلامی، قرآن و مستشرقان، فقه محیط زیست، قرآن و علوم انسانی و تفسیر تطبیقی.
◀️متن کامل یادداشت را در خبرگزاری حوزه بخوانید
https://hawzahnews.com/xbLc5
✍️پدیدهگی اجتماعی سلام فرمانده
🔹 #سلام_فرمانده را من یک «پدیده» میدانم آنهم از نوع اجتماعیاش. معنای «فنومنولوژیک!» پدیده اجتماعی را هم میدانم، اما این یک پدیده است چون توانسته تمامی شابلونهای #انقلابی، غیرانقلابی، ضدانقلابی! مذهبی، غیر مذهبی، ضد مذهبی، هیأتی، غیرهیأتی، ضدهیأتی و... را زیر سوال ببرد. مرزهای میان این قشربندیها را نیز به هم ریخته است. اصولا هر کنش اجتماعی که شگفتانههایی برای تحلیلگران اجتماعی موافق و مخالف داشته و بتواند آنها را غافلگیر کرده و به تحیر و بهت بیاندازد یک #پدیده_اجتماعی است. مطلب به این روشنی که دیگر تفلسف نمیخواهد!!
🔸اصلا درصدد آن نیستم که این اثر فاخر را نقد کنم و هیچگاه هم نمیخواهم عیبها و نقصهایش را پنهان کنم. به خوبی میدانم اثری که بتواند «خیزش»، «نشاط» و «پویش اجتماعی» ایجاد کند باید شاخصها و مؤلفههای گوناگونی را در حد مقبول داشته باشد تا «هر کسی از ظن خود یارم شود»… این اثر یک «بسته» است که مؤلفهها و شاخصهای گوناگونی را با نمره قابل قبول و نه عالی پاس کرده است. تقریبا در هیچکدام از مؤلفههای لازم جهت ساختن یک «پویش اجتماعی»، بخشیدن یک «نشاط اجتماعی» و فراهم آوردن یک «فنآوری اجتماعی» کم نگذاشته است.
🔹سلام فرمانده این قوم (تینیجرهایمان) را به رسمیت شناخت. «استقلالاش» را! «قیامگر و شورشی بودناش» را! با قد کوچک«نوآفرین»، «غیور» و «تمام کننده بودن»اش را! «اسطورهها»یش را! «عهد بستن»اش را و از همه مهمتر « #جامانده بودن»اش را!
🖊عبدالحسین مشکانی
مشروح یادداشت:
v-o-h.ir/?p=43655
@sedayehowzeh
@daghdagheha
🌀 مدیون خمینی
🖋 علی مهدوی
یک. حوزههای علمیه، قبل و بعد از خمینی کبیر
اگر خمینی نبود، معلوم نبود وضع حوزههای علمیه با آن نفوذ متحجرین به کجا میکشید.
متحجرینی که فلسفه را حرام و فلسفهخوان را نجس میدانستند!
متحجرینی که شاه را سایه خدا معرفی میکردند و در برابر ظلم و ستمی که نه فقط به مردم بلکه بر دین روا میداشت لال بودند.
متحجرینی که معتقد بودند ظلم و ستم به قدری باید فراگیر شود تا موجب فرا رسیدن ظهور شود!! لذا برای تعجیل فرج، معنای انتظارشان، چیزی شبیه خوابآلودگی بود تا انتظار عالمانه به معنای زمینهسازی ظهور.
دو. خطر تعطیلی بسیاری از آیات و احکام
اگر خمینی نبود عدهای مقدسمآب دین را به صرف احکام نجاسات و طهارات و نماز و روزه خلاصه میکردند و دیگر اثری از اسلام ناب باقی نمانده بود. لذا در عمل همه آیاتی که مرتبط با قیام بود، تعطیل میشد!
«قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ: أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى» (سبأ: ۴۶)
«لَقَد أَرسَلنَا رُسُلَنَا بِالبَيِّنَاتِ وَأَنزَلنَا مَعَهُمُ ٱلكِتَابَ وَ ٱلمِيزَانَ لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بالقِسطِ» (حدید: ۲۵)
و حتی بسیاری از احکام و حدود نیز کاملا تعطیل میشد.
سه. غیرت دینی و روح مقاومت و مبارزه
خمینی آمد تا دنیا بفهمد اسلام همچنان زنده و جاری است. تا جهانیان و مخصوصا امم اسلامی بفهمند در دوران غیبت کبری هنوز هم علمای ربانی هستند؛ علمایی که غیرت دینی آنها اجازه نمیدهد، دین به دست یهود و نصاری و ایادی داخلی آنها محو شود.
این خمینی بود که روح ظلمستیزی در جان ایران دمید و با احیای روحیهی شهادت حتی به فلسطینِ زیر چکمهی یهود امید آزادی و رهایی بخشید.
و براستی اگر خمینی نبود امروز رؤیای خباثتآلود از نیل تا فرات محقق نبود؟
چهار. سکولارهای حوزوی، مدیون خمینی
به خمینی مدیونیم همه؛
به خمینی مدیونند حتی آن عده معمم سکولار که هرکجا مینشینند یا در اصل انقلاب و نهضتی که امام آغاز کرد یا در شکل و امتداد آن تشکیک میکنند.
مدیونند چون اگر خمینی نبود، امروز حوزهای نبود تا آنها بخواهند حتی معمم باشند و جرأت ابراز لحیه پیدا کنند؛ چه رسد به تلاش و دست و پازدن برای #سودای_مرجعیت.
چه میشود کرد وقتی این جماعت، تاریخ را -به عمد یا به سهو- به فراموشی سپردهاند؛ یادشان رفته است که حتی روضهخوانی برای اباعبدالله الحسین علیه السلام جرم بود. یادشان رفته معممبودن نیز جرم بود.
پنج. عصر خمینی، عصر اسلام
جز این نیست که خمینی کبیر، بزرگترین مرد الهی عصر ماست. برای همین هم عصر خمینی عصر اسلام شد. عصر پایان یافتن سلطه جهانی مستکبرین؛ عصر تضعیف و عقبنشینی استکبار جهانی. عصر جوانهزدن امید در دل مستضعفین. عصر روحیهی مبارزه و مقاومت تا پای جان و شهادت.
شش. امنیت
در عصر خمینی نه تنها یک وجب خاک ایران اسلامی خود را به چنگال ظالمین ندادیم، بلکه یاور مستضعفین منطقه هم بودیم تا مقابل ظلم محکم بایستند. عصر خمینی عصر تغییر معادلات شد.
عصر خمینی عصر پایان مرزهای جغرافیایی و اتحاد مرزهای اسلامی است.
اگر خمینی نبود، حتی امنیت ناموس شیعه معلوم نبود در چنگال کثیف صهیونیست بود یا آمریکا یا داعش...
هفت. رسالت و تکلیف امروز ما
گرچه تا اسلام صددرصدی فاصله بسیار است؛ اما ریلی که امام امت، به نام جمهوری اسلامی بنیان نهاد؛ زمینه را برای رشد و ترقی تا تمدن اسلامی مهیا ساخته است.
و امروز بیش از هرزمان دیگری به «طلبهی فقیه، مهذب و مجاهد» در مسیر احیای حداکثری اسلام محتاجیم.
و یقینا فرزندان خمینی و خامنهای میتوانند ادامهدهندهی راه امام باشند.
@Manahejj
@daghdagheha
✅آیتالله اعرافی در حوزه علمیه هامبورگ: برای پیشرفتهای علمی غرب احترام قائل هستیم/ اصول ما با هرمنوتیک و مباحثی که واقعا غرب روی آن کار کرده برابری میکند
🔹مدیر حوزههای علمیه کشور خاطر نشان ساخت: در غربی که در گذشته فلسفه یونان را تولید کرد و در حال حاضر کانتها و دکارت ها را پرورانده باید امثال آیتالله جوادیآملی ها را داشته باشیم که بومی خود غرب باشد و اندیشه عقلی اسلامی را در اینجا نمایندگی کند، اما متاسفانه فعلا نداریم
https://fa.shafaqna.com/?p=1384633
@daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | دیدار مدیر حوزه با پاپ از زبان آیتالله اعرافی
◀️ دریافت با کیفیت بالاتر
@HawzahNews| حوزهنیوز
نظام مسائل بنیادین فضای مجازی.pdf
1.03M
💠گزارش «نظام مسائل بنیادین فضای مجازی» منتشر شد
✅ فضای مجازی تمامی شئون زندگی انسان معاصر را تحت تأثیر قرار داده و متحول کرده است. حیات انسان معاصر با اینترنت، بازیهای کامپیوتری و شبکههای اجتماعی گره خورده است و به یک معنا میتوان گفت که تفکر، ادراک، عمل و روابط انسانی تحت تأثیر عمیق فضای مجازی و فناوریهای نوظهور آن قرار گرفته است. روند روبهرشد فضای مجازی نیز حاکی از گسترش نفوذ آن در آینده دارد. از این رو جای تعجبی ندارد که مسائل بنیادین و فلسفی فراوانی حول فضای مجازی و نسبت آن با انسان و جهان شکل گرفته است.
🔸این گزارش که در گروه مطالعات بنیادین پژوهشگاه فضای مجازی تهیه شده است میتواند راهنمایی برای کسانی باشد که میخواهند تصویر کلی از مهمترین سؤالات بنیادین حول فضای مجازی به دست آورند و قدمهای نخست برای پژوهش حول این مسائل را بردارند.
🔸مواجهه آگاهانه و فعالانه با این مسائل و اتخاذ سیاستها و خطمشیهای مؤثرتر و جامعتر در برابر آنها می تواند موجب کاهش آسیبها و چالشهای این فضا و استفاده حداکثری از فرصتهای آن باشد.
➖➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
🔰جانا سخن از زبان ما میگویی...!
1. قبلتر از این هم، هر وقت که با دوستان دغدغهمند عشقِ سیاستگذاری و نگاه راهبردی و کلان و چه و چه، صحبت میکردم، غیر از تعدادی کلیدواژهی پراکنده و مخلوطی از توضیحات دینی و غیردینی و ضددینی و دهانپرکن و البته سلیقهای، حرف متقنی نصیبم نمیشد؛ راهبری نرم، طراحی، معماری، برنامهریزی راهبردی، حکمرانی نرم، راهبری اجتماعی، جریانسازی، نظامسازی، تمرکززدایی و... واژههایی بود که وقتی با چند سؤال ساده و کلیدی، پیاش را در ذهن دوستان انقلابیمان میگرفتی، صرفاً به تعدادی دغدغه و چند کلمهی بدون امتداد و نهایتاً قدری اطلاعات از آنور آب و چاشنی خلاقیت و پروردگی ذهنی میرسیدی و بس.
2. آنها که کمی بیشتر ادعا دارند، اتاق فکر را هیئت اندیشهورز میخوانند، به جای استراتژی میگویند راهبرد، پیشرفت را سردست میگیرند و لفظ کثیف توسعه را لعن میفرستند و... و دیگر خیالشان راحت است که کار را تمام کردهاند؛ البته میدانیم این دقتها را نیز مدیون ولیّامر(حفظهالله) هستیم و خدا را شکر چند کلامی برایمان خلق کردند که درنمانیم.
3. آنها که قدری باهوشتر هستند و نگاه روبهجلو دارند و حرفها را شنیده و چندباری تجربه اندیشهورزی دارند، سعی میکنند ورودیهای مختلفی مثل دین، علوم انسانی، دانش مدیریت راهبردی و... را ترکیب کنند بلکه دیگر مو لای درز کار نرود؛ غافل از اینکه فقط نقش قیف را بازی کردهاند و چند ورودی را به زور، درهم چپانده و به یک خروجی رساندهاند! فاجعهبار است؛ احتمالاً تجربهاش را دارید یا به این موارد برخوردهاید. مدیرانِ بالادستی -که نوعاً خودشان دستی بر آتش ندارند- نیز با این تیپ کار خیلی کیف میکنند و به خیالشان، همهی نگاهها تأمین شده است و توپ تکانش نمیدهد!
4. کمی جلوتر که برویم، به افراد باهوشتری برمیخوریم که حوصلهی امتداد نه، بلکه توان سرهمبندی/جمعبندی و توجیهشان بالاست. معمولاً بنا به برخی ویژگیهای عمدتاً شخصیتی که دارند، جزو عناصر پیشرو و اثرگذار جریان انسانی ما هستند. این عزیزان میتوانند چندکلامی نیز برایت صحبت کنند و تصویر بسازند و تو را غرق در رؤیاهاشان کنند؛ تصورم این است که این لایهی فکری ما، دچار آفت #انگارهی_اینهمانی هستند. فراگیرشدن کلیدواژههایی نظیر #زیستبوم، #پلتفرم و #شبکه، محصول رواج این نگاه است.
5. فیالواقع آنچه شاهد هستیم، ملغمهای از تصور «شرایط حساس کنونی»، تصور «دیربازده بودن کوشش نظری دینبنیان»، گزارهی «آقا خودش گفته ما از یادگیری و تقلید ابایی نداریم ولی نمیخوایم مقلد بمونیم!»، «خلاقیت»، «دغدغه» و... است.
6. آنچه ما اسمش را برنامهریزی و از آن مهمتر طراحی میگذاریم و پُزش را میدهیم، معمولاً یکجور بارش فکری + همهجانبهنگری + دیدن تجربیات + خوشفکری و سلیقه است و بس. بنده تفکر #نظاممسائلمحور و شروع طراحی از #لایهی_تکنیک را نیز محصول همین تیپ محاسباتی و پردازشی میبینم.
طراحی راهبردی ما، لایهی دانشی نیز اگر داشته باشد، معمولاً مُشتی بافتههای بشری است و ربطی به آن بستر یکپارچهی معناییِ مبنایی شما، که بتوانی لایههای روبنایی را به آن عرضه، در آن هضم و روی آن سوار کنی، ندارد. در نتیجه بدیهی است که هیچوقت نمیتوانیم روی خروجیهای اندیشهورزیِ راهبردیمان، دعوا کنیم بر سر حجیت و قطع؛ چرا که از اول نیز چنین رویکردی -نه در نظر، به دلیل تنک بودن جریان اجتهادی در نقاط راهبردنگاری و نه در عمل، به دلیل عدم لوازمی مثل سرمایهی معنوی یا صبر و حوصله و پذیرش سعی و خطا- نبوده است.
به گمان بنده:
#طراحی، مجرای رفت و برگشت و نقطه پیوند علم و عمل است؛ ما باید روی نقطهی طراحی -با این تقریر- بایستیم و مبتنی بر مؤلفههایی از جمله خط تمدنی (انشاءالله توضیحش باشد برای مجالی دیگر) پاسخهای عمقی کوتاهمدت و بلندمدت تولید کنیم.
باید اولاً روی عمق و جنس اثرگذاری لایه فکری، تأمل کنیم. برد لایهای که ما به آن مجهز هستیم، چقدر است؟ ما چقدر توان امتداد آن را داریم؟
ثانیاً به گرهخوردن آن به لایهی علم فکر کنیم وگرنه به زودی خواهیم لنگید.
#حکمرانی_فرهنگی
#سیاستگذاری
@Cultural_governance
➖➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
🕯️بیایید شمعی روشن کنیم! 🕯️
۵ خدمت مهم سامانهٔ «شمع» به مبلغان کشور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
▫️معرفی بسترهای تبلیغی در سراسرِ کشور
▫️معرفی مبلغان به هیئات و مسـاجد کشور
▫️نمایش نقشهٔ فعالیتهای مبلغان در کشور
▫️امکان ثبت و دریافت گـواهی آنلاین تبلیغ
▫️ارائهی محتوای جذاب منبر در مناسبتها
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همهٔ این خدمات در سامانهٔ شمع در دسترس شماست. برایِ ثبتنام اینجا کلیک کنید. منتظرتان هستیم.
ــــــــــــــــــــــــ
شمع
شبکهٔ مبلغان و عملیاتهای تبلیغی
ShabakeTabligh.ir
eitaa.com/ShabakeTabligh
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
🏴 طرح کتیبه هیئت هنر و رسانه قم رونمایی شد
مراسم سوگواری این هیئت از چهارشنبه ۱۹ مرداد ماه به مدت سه شب با حضور گسترده و پرشور اهالی هنر و رسانه در محل مجتمع هدایت استان قم برگزار می شود.
@HawzahNews | خبرگزاریحوزه
🎥 سیل های شبیه هم و فرصتی برای ترکیدن حباب های رسانه ای!
1⃣ هزار تُن ماهی در سیل الیگودرز تلف شد.
2⃣ فرماندار #کنتاکی آمریکا اعلام کرد تلفات #سیل در این ایالت به ۲۵ نفر رسیده است، چندین نفر مفقود هستند و ۲۳۰۰۰ خانوار هم برق ندارند.
➖ «اندی بیشار» گفت: آمار بالاتر خواهد رفت. عملیات نجات تشدید شده است. در یک کلام، این حادثه #ویرانگر است.
3⃣ شهروند اماراتی در "الفجیره" ضمن اعتراض به کمبود امکانات و عدم حضور تیمهای امدادی درخواست کمک میکند!
➖ در این تصاویر شهروندان اماراتی عاجزانه طلب کمک میکنند و میگویند نه نیروی پلیس و نه نیروهای ستاد بحران، هیچکس به دادمان نمیرسد!
➖ گفته میشد که #امارات زیر ساختار کشورش را طوری طراحی کرده است که حتی کانال فاضلاب کشورش اتومات است.
✍ حالا دیگر انعکاس مشکلات غربی ها برای توجیه مشکلات داخلی نیست؛ به نظر می رسد در حال عبور از مرحله #اتوپیاانگاری و ایده آل گرایی در شناخت غربی ها هستیم، حالا گزارش های خبری شهروندان کشورهای غربی و غربزده در #شبکه_های_اجتماعی، ناکارآمدی های آنها را افشا می کند و دیگر فقط ایران نیست که مثلا در سیل تلفات می دهد!
➖ استمداد مردم سیل زده آمریکا و دوبی از مسئولان کشورشان کسی را خوشحال نمی کند اما برای ابطال انگاره کامل بودن سیستم های حکمرانی آنها کافیست!
➖ اخیرا #مریم_امیرجلالی بازیگر طنز سرشناس که برای دیدن فرزندش به #کانادا رفته بود از وضعیت اسفبار رسیدگی به معضل #قطعی_برق بعد توفان اشاره کرده بود که انعکاس زیادی در شبکه های اجتماعی داشت.
🆔 @sedayehowzeh
هدایت شده از پایگاه خبری صدای حوزه
🔻چند سوال ساده برای فهم زمینه های اغتشاشات اخیر
🔹حال که به حمدالله تب اغتشاشات فروکش نموده و #نگرانی_های_امنیتی برطرف شده، برای گشودن باب #گفتگو پیرامون این پدیده، چند سوال ساده در مورد عوامل و ریشه های بروز #اغتشاشات اخیر طرح می کنم. امیدوارم گفتگو پیرامون این سوالات و پاسخ به آنها، به فهم و تحلیل درست تر این حادثه کمک نماید:
1⃣ چرا این همه #خشم؟
اعتراض و مخالفت با یک مسئله می تواند در سطوح مختلفی بروز نماید که شدیدترین و غیرقابل مهارترین آن اعتراض خشونت بار است، این همه خشم و خشونت انباشه، از کجا آمده و چه عواملی موجب تولید این حجم از #خشونت_عریان در قشر #جوان و #نوجوان ما شده است؟! فرضیه های مختلفی را مرور کنید: #سبک_زندگی های جدید، #گیم ها، #موسیقی ها، #فیلم ها و #سریال ها، #فشار و #اضطراب تولید شده در خانواده ها، عملکرد مسئولان، القای رسانه ها و...؛ فراموش نکنیم که آنچه در فضای مجازی آموخته یا تجربه می شود، دیر یا زود در فضای حقیقی نیز تجربه خواهد شد.
2⃣ چرا و به چه علت خط گرفتن و تاثیرپذیری از رسانه های برون مرزی و عمدتا معاند اینقدر شدت یافته و موثر بوده است؟ چرا بخشی از جامعه گوش خود را به حرفهای طرف خودی بسته و حتی استدلالهای منطقی را نیز پذیرا نیست و در عوض هر حرف حتی بی مبناترین ها را از رسانه های غیرخودی قبول میکنند؟! چرا وضعیت موجود رسانه های کشور با وضعیت مورد انتظار اینقدر فاصله و شکاف دارد؟ در جهان رسانه ای شده، چگونه می توان پیروز میدان بود،وقتی رسانه های ما اینقدر منفعل و فاقد خلاقیت هستند؟
3⃣ چرا نهادهای رسمی کشور اینقدر بی اعتبار و فاقد #مرجعیت شده اند؟ آیا نتیجه این بی اعتباری چیزی جز آنارشیسم فرهنگی و سیاسی است؟ آیا غیر از این است که در فضای بی اعتبارشده، افراد و گروه ها به راحتی در دام دیگران گرفتار خواهند شد؟ عملکرد گروه ها و جریانات مختلف کشور طی چند سال اخیر را مرور کنید تا ریشه های این #اعتبار_زدایی را بیابید.
4⃣ چرا افراد غیرمذهبی و غیرانقلابی، به ضدمذهب و ضدانقلاب تبدیل شده اند؟ چرا افرادی که مقید به ظواهر مذهبی نبودند، از این سطح عبور کرده و عامدانه و عالمانه کنش ضدمذهبی را برگزیده اند؟
5⃣ چرا پایگاهای فرهنگی کشور طی سالهای اخیر اینقدر خلوت شده اند؟ آیا مسئولان فرهنگی متوجه این موضوع نبوده اند که جوانانی که از این پایگاهها کنار می کشند،لزوما #خانه نشین_نشده و در جایی دیگر(حتی مجازی) و با محوریت تفکر دیگری، گرد هم می آیند؟!
6⃣ چرا سن شرکت در اعتراضات خشونت بار کاهش پیدا کرده و نوجوانان را نیز درگیر کرده است؟ نوجوانانی که هنوز به سنی نرسیده اند که دغدغه شغل و ازدواج و... داشته باشند. کدام زمینه این طیف را نیز به صف #معترضان کشانده است؟ مسائل پیرامون خانواده ها( طلاق،اشتغال، آینده شغلی، امید و...) چقدر دخیل هستند؟
7⃣علی رغم اینکه طی سالهای اخیر بارها شاهد این نوع #اغتشاشات بوده ایم، چرا هیچ گونه الگو، محتوا و آموزشی برای آموزش روش صحیح #اعتراض و مخالفت با تصمیمات و قوانین صورت نگرفته است؟ چرا هیچ الگویی برای تفکیک بین اعتراض و اغتشاش به جامعه ارائه نشده است؟ چرا در ذهن و فعل جوانان این کشور اعتراض مساوی است با اغتشاش و تخریب و جنگ و...؟ چه کسی باید این جوانان را آموزش می داد و تربیت می کرد؟! چرا تمام بار مقابله با این پدیده ها بر دوش #نیروی_انتظامی و #قوه_قضائیه گذشته می شود؟!
8⃣ چرا واکنش های ما منحصر شده به واکنش سلبی و نفی و هیچ الگوی ایجابی برای مسائل فرهنگی و اجتماعی ارائه نمی شود؟ آیا صرف ادبیات سلبی، می تواند این اعتراضات را خنثی نماید؟ آیا مسئولان فرهنگی نمیدانند که جامعه بیش از آنکه منتظر سلب و نفی باشد منتظر الگو و #راهکارهای_ایجابی است؟
9⃣ میدانهای کنشگری جوانان و نوجوانان کجاست؟ چقدر توانسته ایم میدانهای کنشگری برای جوانان فراهم کنیم؟ وقتی این حجم از انرژی از طرق مختلف تولید می شود، عرصه و میدان تخلیه انرژی کجاست؟ ریشه مطالبه پرفشار اجتماعی برای ورود بانوان به ورزشگاه ها و... آیا چیزی غیر از این است؟ توجه داشته باشیم که اگر برای این قشر زمین کنشگری تعریف نگردد، خودش زمین بازی را تعیین خواهد کرد!
➖ و در پایان:
الف) کار برای جمهوری اسلامی، شوخی بردار نیست. هر گونه #تعلل، #سستی و #رخوت می تواند منجر به حادثه شود. امیدوارم این اعتراضات، خواب از چشم مسئولان و فعالان فرهنگی برباید. جامعه امروز ایران مسئولانی می طلبد که به معنی واقعی خواب و خوراک را بر خود حرام کرده باشند؛
ب) ضرورت #روایت و #تبیین که رهبر معظم بر آن تأکید نمودند، اهمیت خود را در چنین مواقعی نشان می دهد. اگر روایت درستی از وقایع ارائه نشود، جبهه دشمن روایت خود را مسلط خواهد کرد. در فضایی که روایت دشمن حاکم است، عملا گوش شنوا و دل همراهی برای شما وجود نخواهد داشت.
✍ حجت الاسلام محمد وکیلی
🆔 @sedayehowzeh
هدایت شده از رصد نامه 🇮🇷 🇸🇩 🇱🇧
🔎استوریهای دومینووار سلبریتیک و ریل جدید جنگ شناختی!
✍علیرضامحمدلو، تحلیگر رسانه
🔸جنگ شناختی با لیدری برخی سلبریتی ها وارد فاز جدیدی از ساخت پایگاه مردمی شده است. دیگر حجاریان و مسیح علینژاد توان ذهنیت سازی و مردم سازی برای شورش ندارند و استراتژی براندازی یا تغییر رفتار حاکمیت را سمت گروههای مرجع، #شیفت_وضعیت داده اند.
🔸دومینوی استوری های آشوب طور با مضمون واحد و کلیدواژه "مردم" توسط چهره های سیما و سینما و فوتبال، محل تامل است و نگاه راهبردی تری در #جنگ_تصویرسازی میطلبد.
🔸اساسا وقتی کودتا امکان ندارد و براندازی ممکن نیست و اغتشاش ثمر نمیدهد، یعنی دشمن روی زمین، بازی را واگذار کرده ولی بازی را سمت زمین ذهنی و فضای مجازی سوق داده تا از حیث جمعیت سازی به #حدنصاب_اعتراض و اغتشاش بازگردد.
🔸وقتی خواننده ای معلوم الحال با تحریک و تهدید فوتبالیست ها سعی در #تعمیم_ماجرا به سطح تماس اجتماعی بیشتر و ساحت بین المللی دارد، یعنی فاز مجازی ماجرا جهت #شکست_مقاومت_ذهنی بشدت فعال شده است.
🔸با حضور مردمی، کار در میدان برای رفع فتنه تقریبا تمام شده ولی فضای ذهنی و میدان مجازی برای #پیادهسازی_نسخه_اکراینی در ایران همچنان مهیاست. اگر فشار ذهنی با اهرم مجازی و تصویرسازی منفی دومینووار افزایش یابد، چه بسا فاز بعدی ماجرا جهت مدیریت، پیچیده تر باشد.
🔸بازیگران و فوتبالیست ها و ورزشکاران سایر رشته ها که به #دومینوی_آشوب_زایی وارد نشده اند را با تدبیر و کیاست، حفظ کنیم و از دامن زدن به نفرت پراکنی های مهندسی شده پرهیز داشته باشیم که این ماجرا، بوی پیام دومرحله ای برای اهداف مشکوک دارد.
_
🔍 @rasadname
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اظهارات "هاتف علیمردانی"، کارگردان سینما خطاب به مجری شبکه سلطنتی BBC
📽 جامعه دوقطبی باعث می شود برادر کشی اتفاق بیافتد،راهکار، مقابل هم ایستادن نیست!
🔸#نسل_یاغی و بی آرمانی را در خیابان ها دیدم که خواسته های حداقلی دارند و باید این حرف ها را شنید؛ با چهار تا پست اینستاگرامی که نمی شود افتاد پشت قضیه!
🔹آنقدر تند میرویم که نمیگذاریم حکومت صدای برخی مردم را بشنود؛ کشور #سوریه به آن بزرگی، یک ایران پشتش ایستاد، نتوانستند حکومتش را تغییر دهند!
➖جامعه #ملتهب است و آن چیزی که من در خیابان می بینم با آنچه #پروپاگاندا می شود خیلی متفاوت است.
⬅️ مجری: آیا هیچ تلاشی از سمت حکومت که نشان دهد میخواهد مشکل را حل کند،دیده اید؟!
➖حکومت اگر بخواهد پالس مثبت بدهد با تراکتور از رویش رد می شویم خانم! ما پالس مثبت را نمی گیریم، ما اصلا گوش نمی کنیم!
➖الان در همین کشور شما یعنی انگلیس، اگر گروهی بگویند آمده ایم براندازی، حکومت می ایستد و نگاه می کند؟!
🔻#جامعه_دوقطبی باعث می شود که #برادر_کشی اتفاق بیافتد،راهکار، مقابل هم ایستادن نیست!
🎙 شما هم صدای حوزه باشید!
💯 Voice of howzeh (VOH)
➡️ sedayehowzeh.ir
🔰سرانجام آشوبهای مجازی چگونه است؟
✍ مصطفی قربانی
🔶یک واقعیت انکارناپذیر درباره آشوبهای اخیر کشور، محوریت سلبریتیها در شبکههای اجتماعی مجازی مانند اینستاگرام و توئیتر در تهییج و تحریک نوجوانان و جوانان است. سؤال مهمی که در این میان مطرح میشود این است که سرانجام تحولات منبعث از این شبکهها چه میشود؟
در پاسخ باید گفت که بررسی نقش شبکههای اجتماعی مجازی در رخداد تحولات سیاسی، برای نخستین بار پس از تحولات 2011 دنیای عرب، با توجه به نقش فیس بوک در این تحولات، مورد توجه قرار گرفت. در این انقلابها که به انقلابهای «فیسبوکی» هم مشهور شدند، شبکههای اجتماعی مجازی بویژه فیس بوک در سه مرحله تحولات انقلابی را متأثر کردند: در مرحلهی شکلگیری انقلاب به تسریع فروپاشی رژیم کمک کردند، در مرحلهی پیروزی نقش اندکی داشتند و در مرحلهی بعد از پیروزی به نفرتپراکنی قومی و دینی و تشدید خشونت پرداختند. درواقع، در نهایت به کارگزار تشدید و تعارضی کردن شکافهای اجتماعی تبدیل شدند(ر.ک: مقاله سیاست دیجیتال و تباهی دولتهای ضعیف نوشته دکتر حجت کاظمی در فصلنامه سیاست).
براساس این تجربه، با توجه به بیسر بودن آشوبهای اخیر در ایران، بیبرنامه و غیرهدفمند بودن آنها در عین وجود عنصر سازماندهی قوی و تأثیرپذیری بالا از فضای مجازی، این تحولات نتیجهای جز سوق دادن کشور به سمت خشونت و تعارضی کردن شکافهای اجتماعی ندارد. بر همین اساس، ضمن تلاش برای پایان دادن به استعمار مجازی در کشور، بایستی با تبیین شرایط حساس کشور و توطئههای شوم بیگانگان، مانع از اغفال سلبریتیها و جوانان شد.
هدایت شده از حکمرانی فرهنگی
🔖ایران به قبل و بعد از سال 1401 تقسیم شد.
بحران به وجود آمده در پی فوت مهسا امینی را به جرأت میتوان #فتنه_سلبریتی_ها دانست. سلبریتیها برای نخستین بار در ایران است که چنین وسط معرکه آمده و حتی در نقش لیدر آشوبها ظاهر شدند. اما آیا این ماجرا، اتفاقی بوده یا زمینهها و نمونههایی در تاریخ داشته است؟
▶️ اصل ویدیو را در لینک زیر ببینید:
https://youtu.be/cAKlTY0zXxI
♨️ الگوی پیاده شده در #فتنه_سلبریتی_ها در ماجرای اعتراضات به حجاب، حاصل تجربیات آمریکا در طول هفت دهه است. حدود هفتاد سال است که پس از جنگ جهانی دوم، سبک زندگی به یکی از اصلیترین مسائل دنیا تبدیل شده است. چرا سلبریتیها مهم شدند؟ چون سلبریتیها الگوها و سرآمدان سبک زندگی آمریکایی هستند. در ایران هم این روند قبل از انقلاب وجود داشت. اما با انقلاب اسلامی متوقف شد. سبک زندگی دهه شصت کاملا متفاوت گردید. اما دوباره از دهه هفتاد به این سو، به مرور زمینه برای بازگشت سلبریتیها به صحن جامعه فراهم شد. در دقیقه 12:36 توصیف این روند را ملاحظه بفرمایید.
❓اما چگونه #سبک_زندگی_آمریکایی تبدیل به یک سلاح علیه مخالفان آمریکا شد؟ دو نمونه تاریخی را مطالعه و معرفی کردهام:
۱- نمونه یکم: واقعه #مناظره_آشپزخانه بین خروشچوف صدر هیات رییسه شوروی و نیکسون معاون رییس جمهور آمریکا در سال ۱۹۵۹ که در این بخش ویدیو میتوانید ملاحظه کنید: 06:12
ویدیویی که قبلا برای مناظره آشپزخانه تولید کردهام را در اینجا ببینید:
https://youtu.be/vsOvFx2-0lk
۲- نمونه دوم: جنبش اعتراضی معروف ۱۹۶۸ در آمریکا که توسط دانشجویان آغاز شد و به سرعت به سایر نقاط اروپا مانند فرانسه و انگلیس و ایتالیا و آلمان و ... هم رسید که میتوانید در این بخش از ویدیو آن را ملاحظه بفرمایید: 21:38
▪️الگوی حاکم بر تبدیل مرگ خانم مهسا امینی به بحران امنیت ملی را در ابتدای ویدیو ببینید: 00:09
الگوی سه مرحلهای در ایجاد بحران امنیت ملی، و نقش سلبریتیها و به طور خاص علی کریمی را در این بخش از ویدیو ببینید: 01:34
🖋✍️مشق استراتژی | حسام الدین حائری زاده
#سلبریتی | #مهسا_امینی
🆔@Cultural_governance
⭕️ «خوارج نو» در ایران امروز
✍حجتالاسلام حبیبالله بابایی
پیش از این در مقالۀ «تفکر اجتماعی خوارج» بر اصل «گسست میانِ من و دیگری» به مثابه نخستین اصل در اندیشه خوارج پرداختهام، اینکه هرکسی از من نیست در دارالکفر هست. این اصل، پایهای موثر در اخلاق دینداری خوارج و خودشیفتگی و خودارضاییِ دینی و سیاسی آنها در برخوردهای اجتماعی¬ با دیگران بوده و همین نیز موجب انسداد گفتگوی خوارج با اغیار بوده است. آنگاه که این مقاله را مینوشتم فکر میکردم مصادیق مهم از این جریان را میتوان در برخی از خطبا و گاه روحانیان لجباز در ایران مشاهده کرد، لیکن تجربههای مختلف اجتماعی و سیاسی در ایران نشان داد که روحیۀ خوارجی صرفا یک روحیۀ دینی و مذهبی نبوده، بلکه قالبهای روشنفکری و گاه ریشههای دانشگاهی عمیقی دارد، قالبهایی که دارالکفرش را از خودیها شروع میکند، «دیگری»هایش را از خودیها و «خودی»هایش را از بیگانگان برمیگزیند، و به رغم ادعای گفتگوی تمدنها، نمیتواند همین گفتگو را در وطن بوجود آورد و بلکه در دام تئوری های جدید خشونت میافتد.
اصل دیگر در عقاید اجتماعی خوارج، اصل «عدم تبعیض ایمان» است، اینکه ایمان یک امر به هم پیوسته است و قابل تجزیه (بعض بعض کردن) نیست. از این رو کسی یا ایمان دارد و یا ندارد و کافر است. کسانی که گناهکاراند، نمی¬توانند ایمان داشته باشند و کسی هم که ایمان ندارد کافر و مهدور الدم است. دوباره زمانی که این مقاله را مینوشتم تصورم این بود که مصادیق این اصل را باید در میان برخی از روحانیون انحصارطلب جستجو کرد، لیکن بعدها دیدم این سختگیری و گاه سادهلوحی را میتوان در میان برخی جریانهای روشنفکری در ایران نیز پی گرفت. بر اساس چنین اصلی همه باید نابِ ناب باشند و جامعه نیز باید مبرای از خطا باشد (برای همین، این طیف یا سفید سفید می بینند و یا سیاه سیاه). دشوارتر اینکه، نه تنها افراد جامعه باید مصون از خطا باشند، بلکه دولت اسلامی نیز باید خالی از ضعف و اشتباه باشد. از این نظر، اگر دولت جایی مرتکب خطا شود گناه کبیره کرده و «کافر» و «مرتد» میشود و در این صورت نه تنها باید از آن سرپیچی کرد بلکه باید با ایشان «جهاد» نمود. (اصل «استعراض» یا «اعدام مرتدان»).
قاعدۀ دیگر در رفتار اجتماعی خوارج تقدم «شور» بر «عقلانیت» است. شور و هیجانات نفسانی (passion) همواره یکی از محوریترین پرسشها در اندیشه سیاسی بوده و هست. اندیشمندان بسیاری مانند اسمیت و پاسکال و دیگران در مورد امکان مهار (harnessing) و یا سرکوب (repressing) هیجانات نفسانی و غریزی سخن گفتهاند و کسانی نیز با عنوان کردن "کنترل آتش با آتش"، شورهای نفسانیِ خطرناک را قابل کنترل با شورهای و هیجانات دیگر تلقی کرده اند. در این باره برخی نیز تأکید کردهاند که تا زمانی که شورهای نفسانی از رهگذر عقل و اندیشه تعدیل نشود (تبدیل به interest نشود) نظم اجتماعی بوجود نمیآید. آنگاه که این مقاله را مینوشتم دوباره مصادیق آن را در میان برخی از جریانات مذهبی و گروههای به اصطلاح فشار انقلابی میدیدم، لیکن الان که تحولات پیرامونیام را میبینم تقدم هیجانات و شورهای کور نفسانی بر عقل و اندیشه، و تقدمِ تعصبهای کور بر قانون و اخلاق را در جریانهای مدعی مدرنیته درایران بوضوح میبینم.
به نظرم آنچه در دو سویۀ به اصطلاح نخبگانی ایران میتوان مشاهده کرد، دو گونه از خوارجبودگی است که مسیرهای گفتگو را از هر دو سویۀ عرفی و مذهبی در ایران به انسداد میبرد و تراکمی از نفرت و خشونت را در جامعه بوجود میآورد. جنس این خوارجبودگی در ایران، جنس اخلاقی است و نه اندیشهای و باید آن را در نظام پر از عیب آموزش و پرورشمان چاره کنیم. لیکن عجالتا امروزه لازم است دلسوزان نظام از هر دو طرف برای شنیدن از یکدیگر (حسن الاستماع به مثابه اساس در صورتبندی گفتگوهای سازنده) اندیشه کنند و زمینههای لازم را برای ایجاد ارتباطی موثر با یکدیگر و گفتگو با نسل منتقد و گاه معترض (که بسیاری از آنها در خانه هستند و نه در خیابان) فراهم آورند. یکی از نقطههای مهم گفتگو که باید در مورد آن فکر کرد و به توافقی در سطح ملی رسید، «فرایند مسالمتآمیز نقد و مکانیسمهای قانونی آن» است تا بتوان انتقادات دلسوزان انقلاب و نخبگان جامعه برای اصلاح رویهها و اقدامات به موقع را شنید.
@Howzaviat
@daghdagheha
🚨«ایران اینترنشنال»؛ رسانهای برای تجزیه ایران
سیدمحمد بنیرضی، فعال رسانهای:
🔹وضعیت آنارشی، یعنی حرکت به سمت آشفتگی، تجزیه و نابودی. بعید است که حتی خواسته براندازها، سلطنتطلبها و هر کسی که به جغرافیای فعلی اعتقاد دارد، تجزیه باشد.
🔹با دانشجویان عموما نو ورودی دانشگاه که در تجمعات رادیکال شرکت میکنند، بارها هم کلام شدم. مطمئن هستم که حداقل ۹۰ درصد آنها موافق تجزیه ایران نیستند. اما چرا مهمترین رسانه، ترغیب کننده و تریبون اغتشاشات اخیر یعنی «ایران اینترنشنال» برای تجزیه ایران تلاش میکند؟
🔹یک روز کامل اینترنشنال را دنبال کنید. هیچ هویتی ندارد. نه سلطنتطلب است نه طرفدار همجنسبازی. نه رسانه کومله است و نه کمونیستها. نه ربع پهلوی را میخواهد و نه برای دغدغه هنرمندان و ورزشکاران به خودی خود اهمیتی قائل است.
🔹همه را از جهت نه به جمهوری اسلامی پوشش میدهد. کمترین هویت و جوهر ایجابی ندارد و شگفتانگیز اینکه تنها رسانه دنیاست که تا این اندازه بیریشه و بیهویتی است. اینترنشنال با وجود بیهویتی قابل توصیف است. این رسانه در یک کلام «سعودی» است!
🔹این رسانه از طرفی در جهت «پایان قدرت جمهوری اسلامی» عمل میکند و از طرف دیگر برای فردای جمهوری اسلامی به یک جریان مشخص برای حکومت ضریب نمیدهد. دهها گروه و جریان ریز و درشت را در آینده سهیم میکند تا از وضعیت آنارشی، چند قطبی و تجزیه نهایی لذت ببرد. به کومله و تجزیهطلب خوزستان و سیستان و آذربایجان تا سلطنتطلب و منافق آنتن میدهد تا در روز بعد از جمهوری اسلامی به تماشای یک جنگ داخلی تمام عیار بنشیند. در این میان بیوطنترین افراد کسانی هستند که با زبان فارسی روی آنتن اینترنشنال میروند و فقط به خاطر مشتی دلار تلاش میکنند تا رویای سعودی به واقعیت بپیوندد.
🔹این بیهویتی رسانهای به جماعت پیرو آن نیز انتقال یافته است. هیچ کدام نمیدانند که خب، بعدش چه میشود؟ آیا قرار است کومله کردستان را از ایران جدا کنند؟ یا قرار است دموکراسی ربع پهلوی آغاز شود؟ یا قرار است حکومت کومونیستی شکل بگیرد؟ و نمیاندیشند به اینکه همه اینها بارها شکم هم را پاره کردهاند!
🔹جماعت فعلی هیچ خواستهای ندارد و در عین حال تصور میکند در حال انقلاب هستند. انقلابی که نه رهبر دارد، نه در عرصه سیاسی برنامه دارد و فقط میداند که باید همه چیز آزاد شود اما نمیفهمد که فردای جمهوری اسلامی بدون کمترین تردیدی جنگ داخلی بسیار گستردهای شکل خواهد گرفت.
🔹جنگی که هم امنیت و هم پول لازم برای خرید یک سطل ماست را از آنها خواهد گرفت چه برسد به «آزادی» و فقط پای کوبی نجاستهای عبری-عربی را در پیخواهد داشت! هر چند که دشمنان ایران تصور این شادی را به گور خواهند برد.
@daghdagheha
🔎منطق چندوجهی رهبرانقلاب در مواجهه با عوامل ناآرامیهای اخیر
🔸این روزها که شلوغ کاری و اجحاف برخی نسبت و انقلاب و مردم و امنیت جامعه عیان شد، بحث و جدل هایی هم پیرامون مجازات عوامل اغتشاشات در گرفت.
🔹عده ای با استناد به روش کشورهای خارجی مثل ترکیه و آمریکا و فرانسه و...، #مجازات_حداکثری و بدون اغماض را نسبت به تمام مقصرین حقیقی و حقوقی و مجازی مطرح کردند. عده ای نیز منش مدارا و #تساهل_حداکثری با مجرمان را ذیل آزادی بیان و حق مردم در اعتراض نسبت به عملکرد حاکمیت درست ترین یا بهترین شیوه تلقی میکردند.
🔸رهبرانقلاب با تجزیه عوامل و تقسیم #سهم_مقصرین این حوادث، وزن و نقش هر کدام از ساحت های فکری و مجازی و هنری و ورزشی و میدانی را با دقت تبیین نمودند که در ادامه میخوانیم؛
1⃣ منطق، هشدار، جبران و تصحیح خطا: خواص باید جبران کنند و خط کشی و مخالفت خود را با دشمن و اغتشاشات را شفاف سازی کرده و مواضع صریح و ضدبیگانه اتخاذ کنند(تلنگر جدی در عین فرصت سازی برای جبران).
2⃣ منطق جذب حداکثری، نگاه مثبت و مدارا: جامعه ورزشی و هنری ما سالم است عناصر مومن و باشرف کم نیستند. حرف چهار نفر مخالف در میان این مجموعه هم ارزشی ندارد و جامعه ورزشی و هنری با اینگونه رفتارهای دشمن شادکن، آلوده نخواهد شد(تالیف قلوب و پرهیز از تحریک لغو و منفی عموم سلبریتیها)
3⃣ منطق تبیین، هدایت و راهبری: کسانی که در خیابان فساد و تخریب میکنند و کردند، یک حکم واحد ندارند. جوانان و نوجوانان هیجانی، فریب خورده و متاثر از فلان برنامه اینترنتی را بایستی تنبه، تفهیم و هدایت کرد(ظهور و بروز امامت تمام عیار).
4⃣ منطق مجازات و محاکمه بر اساس قانون: منافقین، تجزیه طلب ها و بقایای رژیم منحوس پهلوی و خانواده های ساواکی های مطرود و منفور را به میزان مشارکت در تخریب و ضربه به امنیت خیابانها، قوه قضاییه باید برایشان مجازات و محاکمه تعیین کند(خشم مقدس و احترام به قانون).
✅این نوع نگاه، نشان از تفکر استراتژیک رهبری است که با اشراف کامل نسبت به صحنه و حوادث مهندسی شده، فرصت انشقاق، #گسلسازی، دوقطبی و نارضایتی اجتماعی را از بیگانه سلب کرده و به واقع، با کمرنگ کردن یا فرعی خواندن عوامل داخلی ناآرامی ها، تمام توجه را به سمت #دشمن_خارجی جلب میکند.
✍علیرضامحمدلو
@abdisheengelabi
@daghdagheha
🇮🇷 رهبری برای ایران!
• تا همه ایران را، با وحدت ملی و انسجام درونی لحاظ نکنی، مقابله با طرح و توطئه دشمن خارجی ممکن نمیشود.
✔️ ۴جمله راهبردی دیروز رهبر انقلاب در این مهم:
1⃣ "خیلی از این کسانی که #حجاب_کاملی_هم_ندارند جزو هواداران جدی نظام جمهوری اسلامی هستند. شما می بینید در مراسم مذهبی، در مراسم انقلابی اینها شرکت می کنند".
2⃣ "#جامعه_ورزشی ما جامعه سالمی است. #جامعه_هنری ماهم جامعه سالمی است (موضع گیری برخی چهره های ورزشی و هنری اهمیتی ندارد) جامعه هنری و ورزشی ما با اینگونه حرکتها با این رفتارهای دشمن شاد کن آلوده نخواهد شد"
3⃣ "#قوم_کُرد یکی از پیشرفته ترین اقوام ایرانی اند علاقه مند به میهنشان، علاقه مند به اسلام شان، علاقه مند به نظام اسلامی شان"
4⃣ "من در میان #قوم_بلوچ زندگی کرده ام جزو اقوام وفادارعمیق به انقلاب اسلامی و به جمهوری اسلامی اند"
• حتی موضع خواهی و جبران خواهی ایشان از #خواص سیاسی و مذهبی ای که در بیانیه دادن و اظهارنظر عجله کردند مودبانه و اخلاقی بود: "حالا ناشی از دلسوزی -دلشان سوخت- بدون تحقیق اطلاعیه دادند، حرف زدند..."
⬅️ با این راهبرد ۴وجهی منطبق بر شرایط کنونی میشود یک ایران را مقابل "هرزه خواهی اقلی" و "تجزیه طلبی اقلیتی" آورد.
❗️ دوستداران و مریدان رهبری بیش از دیگران باید این #دید_انسجام_بخش را پاس دارند. "دوگانه های تعاندیِ بی جا"، "برچسب زنی های نابجا یا بدموقع" نسازند. نزاع جدیدی که ذره ای شدن جبهه حق را موجب شود را همراهی نکنند.
محسن قنبریان
@m_ghanbarian
@daghdagheha
✅ گزارش ارائه با موضوع «بیایدگی حجاب و زن معاصر» در همایش الهیات اجتماعی تا ارشاد اجتماعی با موضوع حجاب:
1. سیاستگذاری ما درحوزه زنان و خانواده موضوع محور است و نه ایده محور: موضوعی مانند لزوم افزایش جمعیت، لزوم رعایت حجاب شرعی، پایین آمدن سن ازدواج، جلوگیری از خشونت علیه زنان را وسط می گذاریم و در مثلث دولت، قانون، مردم سیاستگذاری می کنیم؛ الگوی مشترک سندهای این سالیان
2. اندیشمند دینی لازم است که بین تفکر در مقام مفسر دین و تفکر در مقام حاکمیت دینی تفکیک قائل شود و مرزهای هر دو را رعایت کند.
3. توجه به تزاحمها و پیچیدگیهایی که سیاستگذاری در حجاب با آن مواجه است ما را به سمت ایدهای برای حل آنها می کشاند. از همین جاست که سیاستگذاری ایده محور می شود.
این تزاحمها و پیچیدگی می تواند از این قرار باشد:
الف. تزاحم بین مشروعیت و مقبولیت.
سیاستگذاری در حوزه حجابی که مشروعیت دینی دارد زمانی موفق است که همراهی اجتماعی را نیز با خود داشته باشد. ایده ما برای این همراهی چیست؟
ب. تزاحم بین آتوریته قانون و انتخاب فرهنگی.
در مقابل آتوریته قانون شهروند قرار دارد و در انتخاب فرهنگی زن انتخابگر دارای اراده. حجاب قانونی معنای اجتماعی رسمی، اداری و حاکمیتی به حجاب می دهد. ایده ما برای حل این تزاحم چیست؟
ج. تزاحم بین آتوریته قانون و امر سیاسی.
فاصله امر قانونی و امر سیاسی کم است. امر قانونی حجاب به امر سیاسی تبدیل شده است در حالی که بسیاری از امور قانونی این گونه نیست. راه حل ما برای این که امر قانونی در آینده به این شدت امر سیاسی نشود چیست؟
د. تزاحم بین آتوریته دینی حجاب و خودآیینی زن معاصر.
مفاهیم مرکزی حجاب تا کنون مصونیت، حفاظت از مردان، زیبایی و شرط فعالیت در نظام اسلامی بوده است. این مفاهیم هیچ کدام با ویژگی خودآیینی، عاملیت و انتخابگری زن مدرن نسبتی ندارد. آیا باید این ویژگی انسان مدرن را در سیاستگذاری ها نادیده گرفت یا این که ایده های مرکزی ما مبتنی بر عاملیت باشد؟
ه. تفاوت بین زن انتراعی و زن انضمامی.
تصور اکثر تصمیم سازان و تصمیم گیران درباره زنان زن انتراعی است که موضوع حکم احکام شرعی نیز قرار گرفته است. در چارچوب موازین شرعی لازم است به مسائل و نیازهای زن انضمامی یعنی زنانی که در جامعه امروز مطالبات و مسائلی واقعی دارند پرداخته شود. این از نان شب برای حاکمیت ما لازم است که نگاه خود نسبت به زنان ار تغییر اساسی دهد.
و. تزاحم بین سیاست جنسی و سیاست جنسیتی.
حجاب در سنت هم اندام جنسی را می پوشاند و هم زنانگی را. اگر فلسفه حجاب پوشش امر جنسی باشد می توان به حجابی که زنانگی را نبوشاند فکر کرد؟
💠 حل این تزاحم ها و پیچیدگی ها ما را به ایده ای می رساند که وضع سیاستگذاری در حجاب را از وضع خام و موضوع محور خود شاید رهایی بخشد.
@majiddehghan
@daghdagheha
🔴لطفا بس؛ ماجرا کف خیابان نیست...
🔸برای تحلیل اغتشاشات اخیر اگر کف خیابان متوقف شویم دچار یک خطای تودرتو و فاحش شدیم. ماجرای اغتشاشات اخیر با همه نمونه های گذشته متفاوت است و مهمترین تفاوت آن سهم و نقش پلتفرم هاست.
🔹شبکه های اجتماعی تنها آتش بیار و معرکه گیر نبودند، بلکه آتش ساز بودند. شبکه های اجتماعی تنها محلی برای قرار و مدار اغتشاش نبوده و نیست. شبکه های اجتماعی تنها محلی برای پوشش گسترده اغتشاشات نیست. تنها برای اطلاع رسانی شبکه برانداز نیست. برای خبر راست و دروغ نیست؛ از این نگاه های سنتی و بسیط خارج شویم.
👈شبکه های اجتماعی، همه اغتشاشات است نه جزء وابسته و ضمیمه. گذشت روزگاری که رسانه صرفا جهت اطلاع رسانی بود.
نقش کلیدی و نهایی رسانه، ساخت تصویر در ذهن است و برای ساخت تصویر، فراتر از هشنگ سازی نیازمند رویداد سازی است و لذا رویداد را ساختند تا تصویر را بسازند.
هر کس در شبکه های اجتماعی می چرخید احساس می کرد شهر در کنترل تروریست های وطنی است و حال آنکه در واقع خبری نبود جز گروه های کوچک پراکنده و محلی که دانسته و ندانسته آمده بودند تا حلقه های تصویر ذهنی را تکمیل و نهایی کنند.
⭕️متاسفانه هنوز یک نگاه ساده اندیشانه درباره عصر پلتفرم وجود دارد که سیستم حکمرانی در کشور ما را دچار برآوردهای کج و معوج کرده است. استقلال حاکمیتی و قدرت حکمرانی در حال صدمه دیدن جدی است.
خیال می کنند پلتفرم یک ابزار اطلاع رسانی صرف است؛ خیال می کنند ابزار سرگرمی است؛ خیال می کنند جزئی و گوشه ای از زندگی است. خیال می کنند مردم تنها اوقات فراغت با پلتفرم می گذرانند.
⭕️آقایان مسوول؛
پلتفرم، همه زندگی است. خود زندگی است. مجاز نیست؛ واقعیت است. متوجه باشیم درباره چه چیز حرف می زنیم.
اراده انسان ها از ذهن آغاز می شود و پلتفرم در نقطه شروع اراده انسان ها قرار گرفته است. ذهن را دستکاری می کند. رفتارها را رها کنید و ببینید چه چیز رفتار را می سازد. جنگ در ذهن است نه در کف خیابان. کف خیابان نشانه است و آیت که بدانید در ذهن ها چه خبر است.
پلتفرم ها تنها در ایام اغتشاش فعال نبودند. اساسا پروژه اغتشاشات اخیر برای این روزها و چند روز پیشتر نیست. پروژه مستمر اهریمن است. یک سناریوی همیشگی که پایان نیز ندارد. بهوش نباشیم، زین پس چنین صحنه هایی را کف خیابان باید بیشتر بشماریم.
🔹اما سناریویی که اهریمن بر پلتفورم سوار کرده است چیست؟
1⃣یکم. تعمیم شتابزده و استقرای ناقص از مشکلات کشور.یعنی چی؟ یعنی به صورت مداوم و روزانه نقاط ضعف و ریز و درشت را به کل حاکمیت تعمیم دهد. چنانچه مخاطب در بلند مدت احساس کند با حاکمانی مواجه اند که با او دشمنی دارند. این پروژه حس انتقاد او از وضع موجود را تبدیل به نفرت و خشم می کند. مشکلاتی که با هر فراز و نشیبی در حال اصلاح است و هرچه باشد ناشی از خیانت حاکمان نیست؛ چه آنکه حاکم کسی نیست جز مردم.
👈اما این گام فریبنده یک حلقه تکمیلی کم دارد. مخاطب باید در واقع نیز احساس کند این حس درونی آدم ها درحال تبدیل به یک کنش بیرونی است؛ آنهم یک کنش همگانی. اگر این کنش بیرونی و همگانی را باور کند پروژه مسخ تکمیل می شود و او نیز به خیابان خواهد آمد و بی آنکه بداند چه شده و به چه باید اعتراض کند و مطالبه اش چیست، می شود کلوخ انداز و آتش بیار وخدای نکرده آدم کش.
2⃣پس حلقه دوم، رویداد سازی است تاپروژه طراحی شده در ذهن کامل شود. کافیست جمعی در یک گوشه جمع شوند وشعار دهند. چند سطل آشغال آتش کشیده شود. چندتائی شعار نوشته شود و...
و در نهایت برای اینکه این رویدادهای محلی، واکنش ملی و جهانی بگیرد سراغ زن و خشونت رفتند چون قدرت کانونمندی وتوجه سازی دارد.
✅دقت دارید انشالله؛
یعنی رویداد نمی سازند که براندازی کنند، خیابان را به آتش می کشند تا ذهن ها راتسخیر کنند. براندازی نهایی نتیجه فلج ذهنی و مسخ شناختی است وخود به خود رقم می خورد.
🔹آقایان مسوول؛
جنگ در ذهن است. هر کس ذهن رادر اختیار بگیرد اراده آدم ها را مختل می کند. اصلا مهم نیست آدم ها حتی چه اعتقاد و گرایشی دارند. شناخت شان از واقع تغییر کند اراده شان تغییر می کند. کم نبودند این روزها خواصی که در میانه حق و باطل و در وسط میدان متحیر ماندند و اگر با سیلی واقعیت هوشیار نشدند، زیر دست و پا له شدند.
🔸آقایان حکومت؛
جنگ کف خیابان نیست.معطل نمایند. گذشت 78 و 88 و حتی 98. نقطه شروع را در پلتفرم ها و قدرت شبکه بیابید. راه اصلاح بسیار است به شرط اینکه این ادراک کلیدی شکل بگیرد که یله سازی فضای مجازی که راه رابرای جولان اهریمن هموار می سازد و مارپیچ سکوت ساختاری پلتفرم ها که راه را برای کنشگری جبهه حق می بندد، جامعه را مسخ می کند و معنای قدرت را تغییر می دهد و استقلال کشور را می گیرد و حاکمیت را مسلوب الاراده می سازد. به هوش شویم شما رابه حضرت عباس.
@mahdian_mohsen
@daghdagheha
💠چرا به نوجوانها وطندوستی یاد ندادیم؟/1
🔻چند روز پیش داشتم با دوستی درد دل میکردم که با توجه به چیزی که در بچههای دهه 80 میبینم (کسانی که این روزها در خیابان حضوری پررنگ دارند و البته دانشجو هستند و در دانشگاهها از همه خطوط تعیینشده عبور کردند) اگر فردا روز یکی از سرکردههای گروهکهای تروریستی جدایی طلب مانند دمکرات، کومله، پانترکهای وابسته به اردوغان و علیف یا وهابیهای وابسته به پاکستان و سعودی بیایند و در جمع آنها سخنرانی کنند و چند فحش آبدار به جمهوری اسلامی بدهند و بعد بگویند که ما میخواهیم بخشی از خاک کشور را برای خودمان برداریم، چنان سوت و کفی بزنند که آنسرش ناپیدا!!
🔻هر چند این درددل بود، اما از ترسی بزرگ در دل فردی چون من که تمام زندگیام ایران بوده، شعرم، شعورم و شورم میهن و سرافرازی آن بوده حکایت دارد از دردی عمیق و جانفرسا که متاسفانه این روزها شاید کمتر کسی به آن توجه میکند. وقتی فکر میکنم جوانی که پیش از انقلاب به دنیا آمد و خانواده و همان جامعه به قول منبریها آلوده و فاسد توفیق آن را پیدا کرد که به گونهای تربیتش کند که بار هشت سال جنگ را به دوش بکشد تا جایی که بیش از 70 درصد از شهدا و جانبازان هشت سال جنگ ملی و مذهبی ما را همین نوجوانان و جوانان 14 تا 22 سال تشکیل میدادند، به شدت خودم را ملامت میکنم.
🔻هر چند به عنوان یک پدر، یک نویسنده و کسی که دلش لحظه لحظه برای کشورش میتپد همه تلاشم را کردهام که تا جایی که امکان داشته، فرصت داشتهام و سوادم قد داده قلم بزنم و کم نگذارم؛ اما آیا همه ما این کار را کردهایم؟ اگر به کف خیابان نگاه کنید باز هم بیش از 70درصد از کسانی که در این اعتراضات و اغتشاشات حضور داشتند همین قشر 14 تا 22 سال بودند! شاید عدهای بگویند که اینها بخشی از جامعه هستند و بخش دیگری هم هستند که نقطه مقابل آنها قرار دارند اما آیا میتوانیم چشم خودمان را روی واقعیت و حقیقت ببندیم؟ آیا میتوانیم کلاه سر خودمان بگذاریم و بگوییم که ما کار و وظیفهای که در قبال فرزندان این جامعه داشتهایم را درست انجام دادهایم؟
🔻جوانی که شور دارد و ما نتوانستهایم شعورش را برای کشور و آینده بسازیم بدون شک آن را در اختیار دیگران قرار میدهد، وقتی یک نوجوان و جوان با گذشته خود بیگانه است و در خلأ بیهویتی بزرگ میشود و نمیداند که چه پشتوانه بزرگ فرهنگی و تاریخی و تمدنی دارد، همه هویت و داشتهاش را در غرب میبیند، کسانی که در خانوادههایی بزرگ شدهاند که عموماً تک فرزند یا دو فرزند بوده و پدر و مادر هر دو نهایت کارمند یا شاغل بودهاند فرصت تربیت نداشته و یا مانند نسل دهه 60 و 70 در گعدهها و نشستهای خانوادگی که در آن حماسههای تاریخی را نقل میکردهاند حضور نداشتهاند!
🔻این نوجوان و جوان که امروز در دبیرستان حضور دارد و یا دانشجو است دیگر پیوندی با تاریخ همین اول انقلاب هم ندارد چرا که بسیاری از آنها در مدارس غیرانتفاعی درس میخوانند که خود از بزرگترین مراکز دشمنسازی در کشور به شمار میروند... کسانی که نسل تلفن همراه، رایانه و ماهواره هستند و در منجلات تبلیغات رسانهای گیر افتاده و نمیتوانند درست و غلط را از هم تشخیص دهند. ما هیچ کارویژه خاصی برای این قشر انجام ندادهایم و به اندازهای که ذهن او را با سریالهای دینی و مذهبی پر کردیم، یک بار به خودمان اجازه ندادیم یک فیلم در مورد هویت تاریخی برایش بسازیم و به او توضیح دهیم که کشورش چه بوده است!
🔻حتی در مورد همین جنگ هشت ساله، همه چیز را از دریچه مذهب برایش تعریف کردیم (نه اینکه نبوده، بوده زیاد هم بوده اما آیا با این همه تبلیغاتی که کردیم توفیقی داشتیم) و اجازه ندادیم که او وجه دیگر جنگ را هم به تماشا بنشیند و ببیند که هموطنان او، کسانی که شاید نام کوچهای که در آن زندگی میکنند هم یکی از آنها است برای حفظ این آب و خاک جان شیرین را داده است و او حتی دیگر به نام این شهید هم توجهی ندارد! کودک و نوجوانی که در این فضا تربیت شود، بدون شک در خیابان علیه کشورش شعار میدهد و از سر نادانی و بلاهت شعار گروهکهای تروریستی را روی دستش مینویسد...
🔻اما چگونه به اینجا رسیدیم؟ وقتی سردار فدوی میگوید که 80 درصد افراد دستگیر شده نوجوان بودهاند، آیا مساله مشکل اقتصادی و بحران اقتصادی در کشور است؟ آیا این بچهها به خاطر مشکلات اقتصادی به خیابان آمدند؟ چرا کسی نمیخواهد یک بار این حرفها را بشنود؟
@syriankhabar
@daghdagheha