eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
454 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠وداع با پایتخت؛ اشتباه پشت اشتباه 🖋علی خردمردی 🔹دو قسمت از سریال شیرین پایتخت گذشته و احساس می شود که بازخوردها نسبت به آن کمی صفر تا صدی است. 🔹اول اینکه چرا عادت کرده ایم تا از چیزی خوشمان نیامد یا با مبانی ما سازگار نبود با آن وداع کنیم؟ 🔸 بهتر است توجه داشته باشیم که جامعه مسیر خودش را طی میکند و به خداحافظی های ما حوزویان هیچ اهمیتی هم نمی دهد. این حقیقتی است واضح و مبرهن مگر اینکه بخواهیم با جار و جنجال آن را کتمان کنیم. 🔸بر همه روشن است که پایتخت یک پشتوانه ی ملی دارد. خوب یا بد مردم پایتخت را دوست دارند و اگر پایش بیفتد تا پایتخت ۱۰ را هم می بینند. 🔹امر دیگری که در اینجا بسیار مهم است تکلیف دینی و شرعی ما حوزویان در راستای هدایت جامعه است. ❓اما آیا با خداحافظی کاری درست می شود؟ ❓تا به حال کجا با خداحافظی کاری را درست کردیم که این دومی اش باشد؟ 🔹بهتر است دیگر دست از این مدل برداریم و به فکر اصلاح بیفتیم و خداحافظی را فقط برای دشمنان قسم خورده ی دین بگذاریم نه دوستان نا آگاه. 🔹آن چه که مهم است اصلاح مدل ها است. ▫️کادر سریال پایتخت در این چند سال تا به حال (تقریبا) توانستند که یک زندگی ایرانی_اسلامی را به شیرینی به تصویر بکشند. عوامل این فیلم هزار بار شرف دارند بر فیلم و سریال سازهایی که فیلمشان هیچ رنگ و بویی از دیانت ندارد. ❓مگر در عرصه هنر و سینما چند نفر را مانند سیروس مقدم داریم؟ طبیعی است که او نه درس دین خوانده و نه در یک ساختار مذهبی رشد کرده اما دغدغه ی سنت گرایی در فیلم هایش حس می شود. این چیزی است که باید آن را ارج نهاد نه این که همین چند نفر آدم درست و حسابی را هم بایکوت کنیم و بگوییم پایتخت از نظر ما دیگر تمام شده است. 🔴بهترین راهکار انتقاد دلسوزانه است. طوری که وقتی به گوش عوامل فیلم می رسد بدانند که منتقدین حامیان آنها هستند نه در صدد تخریب و انداختن آنها از چشم مردم. ▪️بهتر است که در نوشتن نقدها این نگاه دلسوزانه احساس شود تا جامعه ی هنری به جامعه ی مذهبی به چشم همیشه غُر زن ننگرد‌‌. 🔸قطعا در این دو قسمت پایتخت اشکالات فروانی بود حتی اشکالات شرعی اما راهش بایکوت نیست. 🔻🔻🔻🔻 @alikheradmardii @daghdagheha
💠آنچه می توان از کرونا آموخت 🖋دکتر شمس الملوک مصطفوی( استاد فلسفه دانشگاه تهران) 🔸جهان در حال حاضر و در عصر جهانی‌شدن، به علت پیشرفت‌های شگفت‌انگیز تکنولوژی‌های رسانه‌ای و ارتباطی، به یک کل به‌هم پیوسته و یک‌پارچه تبدیل شده است. اینک با تغییر وضعیت‌های زمانی و مکانی، ارتباطات متقابل و سرعت عمل اجتماعی، «سرزمین» معنای سنتی خود را از دست داده و دیگر وجود مرزهای جغرافیایی و فرهنگی قادر نیست از نفوذ دنیای بیرون به درون خانه و جامعه جلوگیری کند و لذا هر مشکل و یا رخدادی در هر نقطه‌ای از جهان می‌تواند سایر مناطق را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین نیاز به تعریف جدید واژه‌هایی چون مسئولیت، تعهد، ارتباط، دیگری و… ضرورتی انکارناپذیر دارد. 🔸بیماری ویروسی کرونا و نحوۀ سرایت و گسترش آن، نمونۀ عینی و روشنی است از وضعیت پیچیده «هم‌جواری»، یعنی نزدیکی فزایندۀ جهانیان با یکدیگر و تبعات آن در عصر جهانی‌شدن. یک فرد بیمار می‌تواند ناقل بیماری به دیگرانی باشد که هیچ آشنایی و ارتباط خاصی با او ندارند و آن دیگران نیز می‌توانند کسان دیگری را مبتلا کنند بدون آن که خود نشانه‌ای از بیماری داشته باشند. و چون به واسطۀ امکانات حمل و نقل آسان و سریع مردم در سرتاسر جهان با یکدیگر در ارتباط‌اند، همۀ کشورها آلوده می‌شوند و مسئلۀ یک جامعه به مسئلۀ همۀ جوامع بشری تبدیل می‌شود. 🔸این پدیده جدید، پیامدها و آموزش‌های متعدد و جدیدی دارد که بسیار در خور تأمل بوده و می‌تواند درس‌آموز باشد: 🔹۱. یکی از مهم‌ترین پیامدهای درخور تأمل آن، بسط مفهوم فعل اخلاقی است زیرا در چنین وضعیتی دایرۀ مصادیق فعل اخلاقی از محدودۀ رفتارهایی که صرفاً محیط زندگی فردی و یا حداکثر اجتماعی خود فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد، فراتر می‌رود و «مسئولیت» در قبال عمل فردی، معنای جدیدی به خود می گیرد. چراکه تصمیم یک فرد برای مراقبت و یا عدم مراقبت از سلامتی خودش، در واقع تصمیمی است که برای سلامتی و یا عدم سلامتی همۀ مردم در سرتاسر عالم اتخاذ می‌کند؛ یک فرد بیمار می‌تواند کل جامعه را بیمار کند و یک جامعۀ بیمار، دیگر جوامع را. شاید بتوان قاعدۀ طلایی اخلاق را که در کانت تفسیری عقلانی پیدا کرده است به‌صورت انضمامی و عملی بازشناخت بدین معنا که یک فرد با انتخاب بیماری برای خود (به دلیل بی‌توجهی و عدم مراقبت‌های بهداشتی)، عملاً بیماری را برای همۀ مردم برمی‌گزیند چراکه تصمیم وی از دایرۀ اثرگذاری شخصی بسیار فراتر می‌رود و ابعاد گسترده و جهانی پیدا می‌کند. بی‌شک مسئولیت اخلاقی چنین تصمیمی و نیز تبعات آن با معیارهای رایج مسئولیت‌پذیری و سنجش فعل اخلاقی تفاوتی بنیادین پیدا می‌کند. 🔹۲. پیامد دیگر بیماری «کرونا» با قابلیت گسترش و انتقال پیچیده و عجیبی که دارد، آن هم در زمانه‌ای که پیشرفت‌های علمی مرتبط با شناخت و درمان بیماری‌ها، در اوج است، این است که نشان می‌دهد بشر هیچ گاه نمی‌تواند مدعی شود که نسبت به تمامی خطرات پیرامون خود آگاه بوده و راه‌های مقابله آبادی آن‌ها را یافته است. شواهد متعددی در تاریخ دهه‌های اخیر، یعنی اوج پیشرفت‌های علمیِ پزشکی و بیولوژیک، دال بر این مدعاست که علم همیشه در اوج غرور و تبختر خود با مشکلاتی روبه‌رو شده که با صرف مدت‌ها تلاش و توان مضاعف و قربانیان بسیار موفق به غلبه بر آنها گشته است. این سخن به‌معنای کم‌ارزش شمردن پژوهش‌های علمی نیست زیرا به‌واسطۀ همین پژوهش‌هاست که راه‌حل‌ها یافت می‌شوند و این‌گونه خطرات رفع می‌گردند، بلکه بدین معناست که نظام هستی بسیار پیچیده‌تر از آن است که بشر بتواند مدعی شود از اسرار بسیار نهفته در هزارتوی عالم، سر در آورده و همۀ معماهای آن را گشوده است. 🔹۳. کرونا به ما می‌آموزد که جهان قوانینی دارد که کشف و به خدمت گرفتنشان کار علم است و ترس‌هایی دارد که مواجهه و غلبه بر آنها کار دین است (البته مرادم از دین نه شریعتی خاص بلکه کلیۀ راه‌های معنوی اتصال به ماوراء است که دین به‌معنای خاص هم می‌تواند مصداقی از آن باشد). لذا علم و دین که در اصل هر دو به ساحت یک حقیقت کلی تعلق دارند، برای بقای آدمی به‌خصوص در عصر مخاطرات بی حد و حصر و پیش‌بینی‌ناپذیر عصر جهانی شدن، به یکدیگر نیاز دارند. آن چه دین بر عهده دارد مکمل چیزی است که علم متکفل انجام آن است و بالعکس. برای مثال در شرایط کرونایی امروز علم می‌گوید چگونه در مقابل آسیب‌های جسمی ناشی از بیماری از خود محافظت کنیم و دین به ما می‌آموزد که چگونه آرامش خود را در قبال ترس و وحشت ناشی از شرایط بحرانی فعلی، حفظ کنیم. و لذا همان‌طور که جسم و روح برای حفظ سلامت خود به یکدیگر نیازمند و وابسته‌اند، علم و دین هم برای سامان دادن به یک زندگی مطلوب برای آدمی، به یکدیگر احتیاج دارند. 👇👇👇
👆👆👆 🔹۴. همچنین کرونا به ما می آموزد که بر خلاف نظر سارتر، «دیگری» دوزخ ما نیست بلکه می تواند صرف‌نظر از ملیت، مذهب، فرهنگ متفاوت، ناجی ما باشد کما این که بدون حضور و وجود دیگری، توان مقابله و مواجهه و حل بسیاری از بحران‌ها، به‌خصوص بحران‌های زیست محیطی فراروی آدمی، امکان‌پذیر نیست. 🔹۵. نباید فراموش کرد که انسان‌ها برای دوام و بقای خود بر روی کرۀ زمین، اولاً به ارتباط متقابل عاطفی با یکدیگر نیاز دارند. کما این که قرنطیۀ کرونایی و قطع ارتباط نسبی مردم با یکدیگر، خلا بزرگی در روابط عاطفی افراد خانواده و آحاد جامعه ایجاد کرده است که علاوه بر پیامدهای منفی کوتاه مدت، می‌تواند آسیب‌های روحی و روانی بسیاری را در دراز مدت به‌دنبال داشته باشد. ثانیاً حل‌وفصل چنین بحرانی جز با همکاری همه‌جانبه فکری و علمی و فنی و… همۀ دست‌اندرکاران امور مربوطه و حتی مردم عادی با یکدیگر امکان‌پذیر نیست. ♦️سخن آخر این که اصولاً مواجهۀ معقول و منطقی و نتیجه‌بخش با مشکلاتی که بشر در جهان کنونی با آن‌ها رودرروست، اعم از بیماری، فقر، نابرابری، افسردگی، پوچی، بحران های هویت و معنا و… گفتمان‌ها متعددی را می‌طلبد که خود نیاز به همفکری همۀ پژوهشگران در همۀ حوزه‌های علوم، اعم از علوم انسانی، علوم تجربی و… دارد. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠مواجهه سنجش‌‌‌گرایانه با طب اسلامی 🖋رضا تاران 🔸چندین سال پیش و در زمان حیات مرحوم موسوی ده‌‌‌سرخی، دفتر این عالم اخباری رفته بودم، او کشکولی از خاطراتش را نوشته بود، صفحه‌‌ای باز کرد و به یکی از حضار داد تا با صدای بلند بخواند، مضمونش این بود: یهود از شیطان پرسید با شیعیان چه کنیم؟ شیطان گفت آنها را بی‌‌غیرت کنید، یهود پرسید چگونه؟ شیطان جواب داد استخوان خوک را پودر کرده و بعنوان قرص و کپسول به شیعیان بخورانید. بعدها آقای روازاده در یکی از مدارس علمیه، کلاس طب اسلامی دایر کرد، حکمای دیگر هم اضافه شدند، حکیم مرتضوی، حکیم خیراندیش و شیخ عباس تبریزیان، البته پیش از آنها هم مرحوم آل اسحق پرچم طب اسلامی را بلند کرده بود، یکسال در محله زاویه قم با ایشان همسایه بودیم و دیده بودم چگونه از شهرهای دور و نزدیک به امید درمان نازایی به ایشان مراجعه می کردند و ویزیت رایگان می‌‌شدند و با کوله‌‌باری از داروهای گیاهی خریداری شده آنجا را ترک می‌‌‌کردند. اما تبریزیان کلاس درس مفصلی در مدرسه فیضیه برپا کرد و طب اسلامی از طرف تشکیلات حوزه رسمیت بیشتری داده شد. بوفه مدرسه فیضیه کلکسیونی دائمی از کتابهای این حکما را برای فروش به نمایش گذاشته بود. 🔸فعالیت حکما در طول دو دهه اخیر عمومی‌تر شد، در رفت و آمدهای طلبگی تاثیر این کلاس‌‌ها دیده می‌شد. روزی خانه دوستی میهمان بودیم، میزبان برای پذیرایی «دم نوش گیاهی» آورد، یکی از میهمانان به شوخی گفت من چایی می‌‌‌‌‌‌خواهم و میزبان گفت مدتهاست برای خانه چایی خریداری نمی‌‌‌‌کنم. شبی هم به اتفاق چند نفر از دوستان فاضل-اکثرا درس خارج می‌خواندند- در جایی میهمان بودیم و حدود دو و نیم ساعت درباره خاصیت عسل و ترکیبات مختلف آن بحث شد. در برخی از محافل طلبگی درمان بسیاری از دردها در حجامت جستجو می‌شد. خانم‌ها به خرید لوازم آشپزخانه مسی روی آوردند. برخی از طلبه‌‌‌‌ها با حضور در کلاس حکمای طب اسلامی، نسخه تجویز می‌کردند، برخی از طلبه‌‌‌ها هم در ایام تبلیغی، بالای منبر برای مردم طب اسلامی آموزش می‌‌دادند، طلبه‌‌‌ای که برای تبلیغ به پادگان ارتش می‌‌‌رفت، می‌‌‌گفت از زمانی که برای سربازان طب اسلامی می‌‌گویم مخاطبانم با علاقه حرفهایم را گوش می‌کنند. آماری از عدد عطاری‌های قم ندارم اما اگر ساعتی در خیابان‌های قم حرکت کنید ده‌ها عطاری را می‌توانید ببینید. 🔸طب اسلامی در قم تا حدودی عمومی شده است و طرفداران آن هم کم نیستند، از کم و کیف آن در شهرهای دیگر خبر ندارم، همین قدر می‌دانم که حکمای قم در شهرهای مختلف شبکه وکالت درست کرده و نمایندگانی معرفی کرده‌اند. بنظر می‌‌‌رسد با توجه به عمومی شدن آن، سه حوزه مطالعاتی می‌‌توانند یا باید با این وضعیت مواجهه روشن‌‌تری داشته باشند: علوم حوزوی، علوم پزشکی و علوم اجتماعی. 🔹سنجش الهیاتی: حوزویان باید مدعیات طب اسلامی را از منظر الهیات مورد سنجش قرار دهند بصورت مشخص باید دلایل آنان را مورد ارزیابی قرار دهند و اگر قابل اثبات نیست، مومنین طب اسلامی را با استدلال‌های الهیاتی اقناع کنند، درحالی که نگاه حوزویان به طب اسلامی یکسان نیست اگر به پیش از کتاب سوزی و کرونا برگردیم نگاه‌‌‌های مختلف حوزویان را می‌‌‌توانیم مرور کنیم. بطور مثال آیت‌الله مکارم شیرازی معتقد است«مجموعه‌اى درباره تمام دردها و درمان‌ها و داروها به نام طب اسلامى نداريم؛ البته اشاراتى در قرآن مجيد و اشارات بيشترى در روايات اسلامى به مسائل مربوط به پيشگيرى از بيمارى‌ها و درمان‌ها شده كه بسيار قابل استفاده است» از نظر آیت‌الله نوری همدانی«اسلام با تمام ابعاد زندگی بشر در ارتباط است؛ اگر کسی طب اسلامی را منکر شود کار درستی انجام نداده است»، مومن طب اسلامی با آرای مختلفی از سوی حوزویان روبرو است. 🔹سنجش علمی: ادعاهای مدعیان طب اسلامی را قبول داشته باشیم یا نداشته باشیم، به یک مشکل در عرصه سلامت عمومی تبدیل شده است، مدعیان طب اسلامی می‌‌گویند سازمان‌ها، مراکز و متخصصان پزشکی جدید حاضر نیستند ادعاهای بحق طب اسلامی را مورد سنجش قرار دهند، بنظر می‌رسد ایجاد زمینه جهت سنجش ادعاهای طب اسلامی، می‌تواند به شفاف شدن فضای موجود کمک کند. حوزه علمیه می‌تواند از منظر الهیاتی ادعاهای مدعیان را مورد سنجش قرار دهد و سنجش علمی این ادعاها از توان حوزه علمیه خارج است. 🔹سنجش اجتماعی: عوامل گرایش برخی از طلاب و مردم به طب اسلامی چیست؟ بنظر این پرسش را باید علمای علوم اجتماعی بررسی کنند. عمومی شدن یک ایده لزوما مرتبط با سازگاری منطق درون گزاره‌های آن ایده نیست و چه بسا زمینه‌‌های اجتماعی و سیاسی نقش موثری داشته باشند. بررسی این بخش نیز نه در حوزه مطالعه حوزویان است و نه پزشکان. 🔹اگر فرایند سنجش روشن باشد به نظر می رسد بخشی از طرفداران غیر ایدئولوژیک طب اسلامی تابع نتیجه سنجش خواهند بود. -نامه‌های حوزوی 🔻🔻🔻🔻 🆔 @daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠اصحاب رسانه و تریبون‌دارها در شرایط امروز چه باید بکند؟ 🔸در روزهای بحرانی از دست اصحاب‌رسانه چه کارهایی بر‌می آید؟ 🔸راهکارهایی جهت مدیریت و کنترل افکار عمومی جامعه در شرایط بحران 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠کرونا، برخورد نزدیک با اندیشه‌های دور 🖋فریدالدین فریدعصر(پژوهشگر حوزه دین و فلسفه) ◀️{1 از 3} 🔸یکی از پیامدهای شیوع ویروس کرونا در سرزمین ما، داغ شدن نزاع طب اسلامی و پزشکی جدید است. طی هفته‌های گذشته به اندازه کافی اخباری از این نزاع منتشر شده است. بسیاری از مردم و حتی برخی از طرفین دعوا بیشتر به خروجی‌های رسانه‌ای این ماجرا توجه می‌کنند که معمولا به شکل مچ‌گیری و حاشیه‌های پررنگ‌تر از متن بروز می‌کند. 🔸اما عده کم‌تری که با مباحث فلسفه علم آشنایند، به فراست دریافته‌اند که ورود این نزاع از سطح مباحثه نظری به کارزار عملی در همین یکی دو ماه اخیر، چه تجدیدنظرهایی را در باب علم اسلامی موجب خواهد شد. برای درک اهمیت موضوع، کتاب «تولد کلینیک(1963)» اثر میشل فوکو را پیشنهاد می‌کنم. او در این کتاب به خوبی نشان داده که پزشکی بالینی بنیاد علوم انسانی مدرن را گذاشته است. اگر مدعای فوکو برای ما قابل درک باشد خواهیم دانست که طوفان‌هایی مانند کرونا، چه اندازه بر پژوهشگران فلسفه علم تاثیرگذار است. 🔸برای شروع لازم است بدانیم محل نزاع کجاست و دعوای این دو گروه بر سر چیست و بر سر چه چیزی نیست؟ برخلاف لودگی‌های رسانه‌ها اصلا نزاع بر سر این نیست که مثلا استعمال روغن بنفشه کار مفید و معقول یا مضر و مسخره‌ای است؛ که در پزشکی جدید هم انواع شیاف تجویز می‌شود و می‌دانیم که امروز در داروخانه‌ها داروهایی با استفاده از ترکیبات گل بنفشه تولید شده و به فروش می‌رسد. همچنین مساله این نیست که آیا همه تجویزهای طب اسلامی بدون خطا بیماران را درمان می‌کند؛ که هیچ پزشکی نیز مدعی کارآمدی صددرصدی شیوه‌های درمان نوین نخواهد بود و اصلا همه فنون از جمله پزشکی به محدودیت های طبیعی خود واقفند. دعوا حتی بر سر این هم نیست که مثلا داروی امام‌ کاظم یا دیگر نسخه‌های طب اسلامی، مستند به روایت صحیح از معصوم(ع) است یا نه. چون این دعوا باز به قول اهل منطق نزاعی صغروی است. 🔸واقعیت اینست که اصل این اختلاف یکی بر سر «منشاء» پيدايش علوم و فنون است؛ و دیگر، اختلاف درباره «روشی» است که منجر به علمی بودن یک دانش می‌شود و بحثی که تحت عنوان «ملاک اثبات‌پذیری گزاره‌های علمی» در جریان است. بسیار خلاصه موضع طرفین نزاع در این دو ساحت را اینگونه می توان توضیح داد: 🔸سال‌هاست در حوزه‌های علمیه و به تبع در دانشگاه‌ها بحثی وجود دارد که می‌گوید: تنها علوم و فنونی شایسته توجه و پیروی هستند که «منشاء وحیانی و الاهی» داشته باشند. البته گمان نشود که این تفکر زاییده دهه‌های اخیر و صرفا واکنشی در برابر سوبژکتیویته و انسان‌گرایی علوم غربی است. پشتوانه‌های این اندیشه را هم در متون اساطیری و حماسی ایران باستان مانند متون اوستایی و شاهنامه می‌توان یافت و هم می‌شود مویداتی از منابع اسلامی برایش ردیف کرد. 🔸ایرانی ها و به تعبیر کلی هایدگر «اهالی شرقِ اندیشه» معتقد بودند که فنون و دانش‌های مورد نیاز بشر به مدد پروردگار و از طریق پیامبرـ پادشاهان نخستین شناخته و در اختیار مردم قرار داده شده است. اگر تاریخ پیشدادیان در شاهنامه را ببینید با جزئیات این باور اسطوره‌ای آشنا خواهید شد. همچنین در قرآن و برخی روایات، تبیینی اینچنین از منشاء وحیانی فنون قابل مشاهده است. تعابیری نظیر «النّا له الحدید» و «علّمناه صنعه لبوس» که به تعلیم صنعت ذوب آهن و زره سازی از سوی خدا به حضرت داوود اشاره دارد؛ یا تعابیر کلی‌تری مانند «علّم الانسان ما لم یعلم» برای اثبات منشاء الاهی علوم، اکتشافات و اختراعات بشری محل رجوع است. از سویی روایاتی با این معنا که« هر علمی که جز از خانه ما اهل بیت صادر شده باشد باطل است» به خوبی برای نفی علوم غیر وحیانی کافی است. تلفیق دو سنت اسطوره‌ای و اسلامی در شکل‌گیری باورهای اهل فتوت و صاحبان اصناف روشن است. نگاهی به فتوت‌نامه‌ها که در حکم منشور اخلاقی اصناف گذشته است، این مساله را که هر صنف و شغلی خود را متصل به یکی از انبیا و اولیای الاهی کرده آشکار می‌سازد. 🔸پس در ضمیر مومنانه ایرانیان مسلمان به طور عام و در ذهن عالمان شیعه به طور خاص، این اعتقاد وجود دارد که علوم و فنون در عالم یا تحت ولایت الاهیه پدید آمده یا تحت ولایت طاغوت. روشن است که اگر کسی ادعای ایمان داشته باشد نباید از علوم برساخته نظام طاغوت پیروی کند یا برای ترویج و تقویت آن بکوشد. در این تفکر که در اثر تبیین‌های پررنگ و مفصل دهه‌های اخیر، پیروان بسیاری نیز فراهم آورده، همه پیشرفت‌هایی که بشریت به آن محتاج است از طریق انبیاء و اولیای الاهی به مردم منتقل شده است و دانشمندان باید در ادامه این مسیر گام بردارند. ماهیت علم در نگاه مومنانه « نور» است که خداوند بر قلب بندگان دوست داشتنی‌اش می‌تاباند. 👇👇👇
👆👆👆 ◀️{2 از 3} 🔸هرچه علوم الاهی سعادت دنیا و آخرت بشر را تضمین کرده است، علوم شیطانی تنها دنیای پیروان طاغوت را آباد می‌کند و عاقبتی جز خسران ابدی ندارد. در این نگاه، علوم با منشاء جغرافیایی غرب مدرن(غربِ اندیشه)، بشریت را به قهقرا برده و به نابودی می‌کشاند. تمام سازمان های جهانی که ریشه در تفکر و دانش غربی دارند نیز عمله طاغوتند. سازمان بهداشت جهانی، یونیسف، یونسکو، سازمان ملل متحد و... همه از این جهت بی اعتبارند. 🔸کلیت رفتار سیاسی جمهوری اسلامی در مواجهه با غرب نیز در همین راستا قابل توجیه است. تعابیر بنیانگذار انقلاب اسلامی مبنی بر مخالفت کامل با غرب و تبیین‌های رهبر انقلاب در نفی تمدن و فرهنگ غربی در این سپهر فهمیده و اجرا می‌شود. 🔸نسخه جایگزین علوم غربی، بازگشت به وحی و سنت الاهی است. طب اسلامی نیز زاییده همین تفکر است و از این منظر نه تنها با پزشکی مدرن در ستیز است بلکه به همین دلیل با طب سنتی بوعلی سینا هم میانه‌ای ندارد چون منشاء این طب را در حکمت یونانی می‌داند. 🔹در آن سو و در دانشگاه های غربی، سال‌هاست دانشمندان چشم از آسمان برداشته‌اند و رابطه علم با وحی الاهی را بی معنا دانسته‌اند. هرچند ریشه این تفکر را در نزاع ارسطو با نگاه اشراقی استادش افلاطون باید جستجو کرد، اما رنسانس دینی و علمی که به عصر روشنگری در اروپا منجر شد توانست کاملا دانش را از مفهوم دینی و الاهی آن رها کند. علم مدرن سه سده اخیر، انسان و قدرت شناسایی او را کاملا به جای خدا نشانده است و به نام دنیای مدرن و با چوب «ملاک علمی بودن»، هرگونه دانش سنتی را به جرم کهنه بودن و هرگونه اتکا به غیر از شیوه‌های تجربی را به سختی طرد می‌کند. همانقدر که علم اسلامی در نفی علم طاغوتی می‌کوشد، علم مدرن غربی نیز حیات خود را در مرگ علوم و فرهنگ سنتی می‌بیند. برای همین، رسانه‌های دنیای مدرن از همه شیوه‌های هدایت افکار عمومی برای به حاشیه راندن تفکر سنتی و علوم مرتبط با دین استفاده می‌کنند. 🔹روشن است که چنین دوگانه‌ای در مشرب و مبدا، لابد اختلاف در شیوه و روش علمی بودن را هم در پی دارد. طب سنتی و پزشکی مدرن هر دو از روش تجربی بهره می برند. یعنی نمونه های مشخصی را بررسی و تجربه می‌کنند و بعد با توجه به نتایج بدست آمده، نسخه‌ای را برای عموم تجویز می‌کنند. به این شیوه در علم منطق حرکت از جزئی به کلی یا استقرا ناقص گفته می‌شود. این شیوه مرسوم در علوم طبیعی در عصر روشنگری به عنوان روش مطلوب برای سایر علوم انسانی معرفی شد. پوزیتیویسم یا اثبات گرایی بر این مساله تاکید و تصریح می‌کند که الگوی مطالعات علوم انسانی باید شیوه ‌های بکار رفته در مطالعات تجربی باشد. این نکته بسیار جالب توجه است که پزشکی مدرن خود الهام بخش تحول در علوم انسانی غربی شده است و از این جهت نقش متهم ردیف اول را دارد. اما طب اسلامی برای درمان بیماری‌ها، از احادیث و روایات منقول از اهل بیت(ع) استفاده می‌کند. طبیب اسلامی با همین ادعا خود را مجتهد و محدّث نیز می‌داند. یعنی توان مراجعه به آیات و روایات و استنباط از احادیث طبی را دارد و از مجموعه دستورهای بهداشتی معصومان، به نسخه‌های قابل تجویز برای مردم می‌رسد. حال اینکه چقدر روایات این حوزه از حیث سند یا دلالت قابل اتکا هستند یک بحث روشی است. پس اگر یک مرجع تقلید بگوید ما طب اسلامی نداریم احتمالا منظورش اینست که در سند یا دلالت عمده روایات طبی و بهداشتی منسوب به معصومان، تشکیک کرده است. فقهای متقدم نیز پیش‌تر گفته‌اند که بسیاری از این دسته روایات یا اساسا قابل استناد نیستند یا بر موارد خاص دلالت می‌کنند. پس نفی طب اسلامی از سوی فقها احتمالا به معنای نفی مفهوم علم اسلامی نیست. گو اینکه همین علما، معتقدند که علوم تجربی توان هماوردی با علوم وحیانی را ندارند. 👇👇👇
👆👆👆 ◀️{3 از 3} 🔻به هر حال نزد صاحبان هر دو تفکر نوعی دیکتاتوری و جزم اندیشی وجود دارد که مانع از گفتگو و همزیستی می شود. گویا مردم ناچارند در این دوگانه نظری تنها یکی را برگزینند. 🔸راست است که انسان امروز، انسان پسا مدرن است و هرچند عمیقا به سنت باور ندارد و عملا علم اسلامی را نمی‌تواند جدی بگیرد اما از سویی اعتمادش به علوم مدرن هم به شدت مخدوش شده است. اگر پزشکان مدرن امروز بالاخره با میراث طب سنتی – و نه طب اسلامی- کنار آمده‌اند و در کنار شيوه‌های جدید برخی درمان‌های سنتی را هم تجویز می‌کنند، نتیجه نفوذ فرهنگ پسامدرن است که از قطعیت هر اندیشه‌ای حتی اندیشه مدرن دوری می‌کند. اگر انسان پسامدرن به وقت بیماری همزمان داروی شیمیایی را با جوشانده گیاهی مصرف می‌کند و هم به ضریحی دخیل می‌بندد جای هیچ شگفتی نیست؛ چون این فرهنگ پسامدرن است که همه راه‌ها را برای انسان، پیمودنی می‌داند. همچنین اگر امروز می‌بینید که مراجع تقلید سنتی یا مسوولان انقلابی و حزب اللهی که دلبسته علوم اسلامی و دشمن نظام غربی هستند، گاه برای مقابله با بیماری هایی نظیر کووید19 عملا پزشکی مدرن را به رسمیت می شناسند، با این توجه قابل درک است که همه ما از عوام تا خواص، دیندار یا بی دین، غربی یا شرقی، در جهان پسامدرن نفس می‌کشیم. و عجیب نیست که حرف انسان پسامدرن با عملش جور نیاید و رفتارهای پارادوکسیکال از خود نشان دهد. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠تقدیر کرونا 🖋رضا تسلیمی طهرانی 🔸چرا فکر می‌کنید در شرایط عجیب و غریب امروز، مردم با اراده خود در خانه خواهند ماند و به خرید نخواهند رفت؟ چرا فکر می‌کنید در نوروز امسال جاده‌ها خالی خواهند بود و مردم با میل و اراده خویش به مسافرت نخواهد رفت؟ شاید چون هنوز فکر می‌کنید مردم در تمام شرایط بر اساس فرهنگ والای انسانی و قواعد تمدن بشری عمل می‌کنند! 🔸اتفاقات چند هفته اخیر بار دیگر نشان داد که انسان‌های قرن بیست و یکم که متمدن و با فرهنگ خوانده می‌شوند در مواقع اضطراری و بحرانی بسیاری از آداب و رفتارهای متمدنانه را به فراموشی می‌سپارند و به آنچه تمدن بشری و اخلاق انسانی از آنها انتظار دارند بی‌توجه هستند. تفاوتی هم نمی‌کند که این انسان‌ها در ایران باشند یا در ایتالیا و آلمان! 🔸با این‌همه، اوضاع در ایران ممکن است مقداری متفاوت باشد. دلایل این امر را می‌توان در نحوه مواجهه ایرانیان با مرگ و مردن پیدا کرد. ایران جامعه‌ای است که در آن حوادث غیر عمد شایع‌ترین علت مرگ و میر در بین افراد زیر 40 سال است. 🔸ایران از لحاظ آمار مربوط به کشته شدگان بر اثر تصافات رانندگی وضعیت مناسبی ندارد و در رتبه‌ای پایانی جدول کشورهای جهان قرار دارد. در ایران سالانه 27000 نفر بر اثر حوادث رانندگی جان خود را از دست می‌دهند و تنها در تعطیلات نوروزی سال گذشته (از 25 اسفند 97 تا 17 فروردین 98) روزانه 38 نفر در تصادفات رانندگی کشته شده‌اند. 🔸آلودگی هوا در کلان شهرها، شهرهای بزرگ و متوسط سالانه هزاران قربانی می‌گیرد، به نحوی که در سال 1397 و تنها در تهران 3447 مرگ بر اثر آلودگی هوا رخ داده است. 🔸در کنار این‌ها باید مرگ‌های ناشی از حوادث هوایی، ریلی و بلایای طبیعی را نیز در نظر گرفت که سالانه هزاران قربانی می‌گیرند. 🔸ایران سرزمینی است که مرگ در آن پدیده‌ای غریب و ناآشنا نیست و مرگ حداقل در بین بسیاری از افراد و اعضای طبقات اجتماعی چندان جدی گرفته نمی‌شود. 🔸تا به حال فکر کرده‌اید، چرا فردی که از اتومبیل یا موتور سیکلت نمی‌ترسد و بسیاری از رفتارهای پرخطر را با آنها انجام می‌دهد باید از ویروسی نادیدنی و کوچک بهراسد؟ 🔸بر اساس نتایج نظرسنجی‌های انجام شده در چند هفته اخیر در تهران بیش از نیمی از پاسخگویان نگران مبتلا شدن خود و خانواده‌شان به کرونا نیستند و 68 درصد آنها گمان می‌کنند هرگز به کرونا مبتلا نمی‌شوند. مسئولان بهداشت کشور هر روز از مردم درخواست می‌کنند که به سفر نروند و در بازارهای پر جمعیت به خرید نپردازند اما بسیاری از مردم توجهی به این هشدارها نمی‌کنند. 🔸یافته‌های تحقیقات پیشین و از جمله پژوهش انجام شده توسط نگارنده در مورد «سیمای فکری مرگ در بین ساکنان شهر تهران» نشان می‌دهند که در اینجا تقدیرگرایی یکی از نمایشنامه‌های فرهنگی رایج در مورد مرگ و مردن است. بر این اساس بسیاری از افراد به انجام رفتارهای پرخطر مبادرت می‌ورزند و خود را در معرض مرگ قرار می‌دهند. آنها مردن را بخشی از تقدیر و سرنوشت خود می‌دانند که با اعمال و رفتارهای آن‌ها نسبت مستقیمی ندارد. بسیاری از ایرانیان فکر می‌کنند، «مرگ برای همسایه است» و هیچ گاه درب منزل آنها را نخواهد زد. همین نگرش در بین بسیاری از مسئولان نیز به چشم می‌خورد زیرا آنها نیز بخشی از جامعه هستند و تحت تاثیر باورهای فرهنگی جامعه قرار دارند. به نظر می رسد مرگ و مردن تنها هنگامی از سوی مردم و مسئولان جدی گرفته می‌شوند که در نزدیکی خود آنها اتفاق بیافتند. 🔸این‌ها بخشی از واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی است که در برنامه ریزی‌ها و مدیریت بحران ناشی از شیوع ویروس کرونا باید در نظر گرفته شوند. در هفته‌های گذشته برنامه‌های صدا و سیما و صحبت‌های مسئولان بر عادی نشان دادن شرایط و تقلیل ترس و وحشت در بین شهروندان مبتنی بوده‌اند اما به نظر می‌رسد این برنامه‌ها و سخنان با ویژگی‌های اجتماعی و فرهنگی جامعه ما و بالاتر از آن با رفتارهای خودخواهانه و منفعت طلبانه انسان در وضعیت بحرانی تناسب ندارند. -به نقل از کانال جامعه‌شناسی 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠نگاهی آینده پژوهانه به دنیای پسا کرونا 🖋دکتر حسین ظفری (دکترای آینده پژوهی از دانشگاه تهران) 🔸از زمانی که این ویروس تاجدار رخ نموده است، این پرسش در اذهان می چرخد که دنیای پسا کرونا چگونه خواهد بود؟ آیا دنیای جدیدی شکل خواهد گرفت؟ اگر پاسخ مثبت است، چه تغییراتی در جهان آینده نمایان خواهد شد؟ 🔸بسیاری از متفکران معتقدند همانگونه که این بیماری زندگی ها را از بین برده است، تعاملات اقتصادی را مختل کرده و عملکرد ابرقدرتهای جهانی را (بر خلاف تصویر به ظاهر زیبای شان) در معرض دید جهانی قرار داده است؛ منجر به تغییر و تحولات دائمی در قدرت سیاسی و اقتصادی و حتی تعاملات فرهنگی در سطوح مختلف جهانی خواهد شد که علایم آن از هم اکنون در حال نمایان شدن است در این راستا مهمترین تغییرات جهان جدید علی الخصوص در حوزه اقتصادی به قرار زیر است: 🔹 تا کنون روندها به سمت ضعیف شدن هرچه بیشتر دولتها گرایش داشت اما این پاندمیک باعث شد که مردم و به ویژه بیماران بیش از گذشته به دولت ها نیاز پیدا کنند و احتمالاً تقویت نقش دولت ها و قدرتمند شدن نهادهای حاکمیت از اثرات کروناویروس خواهد بود. 🔹اگر با همین روند پیش رویم به احتمال زیاد، گرایش جهان از آمریکا به سمت چین تمایل پیدا خواهد کرد و اساساً استراتژی نگاه به شرق پررنگ تر خواهد شد مگر آنکه تغییرات اساسی در «استراتژی های خودمحورِ» فعلیِ واشنگتن رخ دهد. 🔹 اگرچه کرونا پیوستگی امنیتی و ایمنی بین کشورها را به نمایش گذاشت اما در حوزه اقتصادی و با قرنطینه شدن کشورها، ایده اقتصاد جهانی و تعاملات سودمند اقتصادی فی مابین کشورها، دچار ابهام اساسی شده است. کوید19 سبب می شود تا دولت ها، شرکت ها و جوامع به سود کمتر و پایداری بیشتر فکر کنند و مجبور شوند که ظرفیت داخلی خود را برای مقابله با دوره های طولانی انزوای اقتصادی تقویت کنند. در این راستا «اقتصاد مقاوم» و نگاه به داخل و استقلال اقتصادی پررنگ تر از گذشته خواهد شد. 🔹 تعاملات مجازی به ویژه کسب و کارهای اینترنتی تقویت خواهد شد و شغل های جدیدی در درون دنیای مجازی شکل خواهد گرفت. کسب و کارهای اینترنت محور در کشورهای در حال توسعه شدت و سرعت بیشتری خواهد گرفت. 🔹 اگرچه کشورهای ضعیف از نظر اقتصادی و سیاسی، ضعیف تر می شوند اما کشورهای با اقتصاد بزرگتر، ضرر بسیار بیشتری خواهند دید و همین امر سبب می شود تا فاصله بین کشورهای در حال توسعه با کشورهای توسعه یافته کمتر شود. به نظر می رسد که در این بحران، اتحادیه اروپا بیشترین ضرر را ببیند. 🔸دو نکته هم در مورد ایران: 🔷اولاً فارغ از نگاه جهانی، به نظر می رسد در که کشور خودمان (ایران)، فعالیت های عمومی دولت بصورت هدفمند به سمت مردمی تر شدن سوق پیدا می کند و عملاً نقش گروههای مردمی در کمک به دولت تقویت خواهد شد. همانگونه که در مهار کرونا، بخش زیادی از فعالیت های عمومی و خدماتی توسط گروههای مردمی، بسیج و گروههای جهادی به انجام رسید. 🔷ثانیاً اگرچه آینده نزدیک ایران نیز همچون سایر کشورها، طعم پیامدهای منفی کرونا را در اقتصاد خواهد چشید اما به دلیل اعمال سیاست های اقتصاد مقاومتی، زودتر از سایر کشورها به سمت الگوی نگاه به داخل و سیاست «اقتصادِ مقاوم و غیر وابسته» حرکت کرده است که به احتمال زیاد به نسبت سایر کشورها می تواند با سرعت بیشتری بازسازی اقتصاد را به انجام برساند و از بسیاری کشورها پیشی گیرد (البته به شرط همت مسئولان مربوطه). 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠کرونا و عبور دادنِ ملت‌ها از نظم فعلیِ تمدنی به‌ حکمرانیِ بلامنازع مجازی! ✍گفتاری از آیت‌الله میرباقری: 🔸بیماری‌ای که اخیراً فراگیر شده و به یک ابتلای بزرگ برای جامعه جهانی تبدیل شده، از نظرِ اجتماعی و تمدنی، یک پدیدۀ چندوجهی است نه یک‌وجهی. ما با یک امرِ میان‌رشته‌ای و بلکه فرارشته‌ای مواجه هستیم که نباید یک وجهۀ آن غلبه پیدا کند و باید ابعاد مختلف این پدیده به شکلِ جدی موردِ تأمل قرار بگیرد: 🔹وجهی از این پدیده، جنبۀ بهداشتی است که مربوط به دانش‌های وابسته به پزشکی است. 🔹وجه دیگر مربوط به حوزه علوم انسانی و علومِ شناختی و همچنین دانش‌های تمدنی و فلسفه تاریخ و حوزۀ رسانه و امثال اینها است. 🔹حتی جنبۀ امنیتی و جنگ بیولوژیکی هم مورد توجه قرار گرفته و آمادگی‌هایی برای مقابله با این تهدید فراهم شده است. 🔸امروز این بیماری با تهدیدِ سلامت بشر و مخیر کردن بشر بین انتخاب سلامتی یا انتخاب پیوستارهای کنونی، فضای سیاست، فرهنگ و اقتصادِ جهانی را به‌شدت تحت‌تأثیر قرار داده و نوعی گسست اجتماعی ایجاد کرده است، به طوری که بعضی از صاحب‌نظران جهانی دربارۀ دنیای شروع به نظریه‌پردازی کرده‌اند. 🔸به نظر می‌رسد با در نظر گرفتنِ گستردگی و بزرگیِ این واقعه، و فرضِ پایداریِ این شرایط، این احتمال وجود دارد که در کنارِ همۀ جنبه‌هایی که عرض شد، مقصد جدی‌تر و بزرگ‌تری هم در پشت‌صحنه وجود داشته باشد و آن، عبور دادنِ جامعه جهانی از نظم کنونیِ زندگی به یک سامان و نظم جدید است. 🔸دربارۀ این جنبه، دو احتمال هست و ما باید این احتمالاتِ مختلف را در نظر بگیریم و طراحی‌های خود را متناسب با آنها دنبال کنیم. 🔹 این است که واقعاً در امتداد این واقعه، فضای عبور از نظم مادیِ مدرن، به نظم معنوی و نظمِ تحت‌تأثیرِ هدایت‌های الهی و در جهتِ غلبۀ ولایت حقه به وجود بیاید؛ یعنی این پدیده‌ها یک امری تلقی شود که تحت تدبیر ولی الله الاعظم (عج) جامعه جهانی را به‌تدریج از نظمِ مادی و سیطرۀ قدرت‌ها به‌سمتِ یک نظمِ معنوی و رهایی از تسلط مادی سیر دهد. 🔹 در نقطۀ مقابل، این هم محتمل است که مهلت شیطان هنوز تمام نشده باشد و خدای متعال مهلتی به شیاطینِ جن و انس داده باشد و دستگاه ابلیس و شیاطین انس از این فرصت استفاده کنند و با طراحی‌های بزرگ و پنهان در پشتِ صحنه، به‌دنبالِ تغییر مفهوم و سازوکارهای حُکمرانی بر جهان و ایجاد یک نظم پیچیده‌تر مادی، یعنی عبور از حاکمیت کنونیِ قدرت‌های مادی بر جهان به‌سمتِ حاکمیت مجازی و و سایبری باشند که فضایی مدیریت‌پذیرتر، خشک‌تر و سخت‌تر است. 🔸این طراحی‌ها ممکن است توسط دست‌های پشتِ صحنۀ قدرت در جهان انجام شود؛ کمااینکه صحنه در بعد از جنگ جهانی، صحنه را به گونه‌ای مدیریت کردند که جامعه بشری را به پذیرشِ یک حاکمیت جهانی، و محدود کردن اختیارات دولت_ملت‌ها، واداشتند و تحت عنوانِ سازوکارهایی برای تحقق صلح پایدار، سازمان‌های بین‌المللی از جمله سازمان ملل و زیرمجموعه‌های آن را بر جهان حاکم کردند و فضایی از رعب و هراس و اضطراب و گریز از جنگ را در جامعه جهانی به وجود آوردند. آنها آسیب را به حدّی گسترده کردند که حتی کشورهایی که مستقیماً درگیر آن جنگ‌ها نبودند، به پذیرش این نظم جهانی و سیطره قدرت‌ها از طریقِ شبکۀ سازمان‌های بین‌المللی تن بدهند. 🔸می‌دانید بیش از هفتاد میلیون کشتۀ رسمی در آن جنگ‌ها بوده که بسیاری از آنها مربوط به کشورهای درگیر است، ولی در ورای آن، کشورهایی که درگیر جنگ جهانی نبودند، شاید ده‌ها میلیون کشته‌های خاموش داده‌اند و این هم طراحی همان کسانی بوده که این جنگ‌ها را هدایت می‌کردند تا بتوانند آن کشورها را هم به نقطۀ پذیرشِ این نظم نوین جهانی بر محور قدرت‌های برندۀ جنگ برسانند. 🔸علی‌ایّ‌حال، همان‌طور که بحرانِ جنگ جهانی اول و دوم، بستر جامعه جهانی را برای پذیرش یک نظم جدید با ادعای صلح پایدار مهیا کرد، این فضای ناامنِ کنونی هم می‌تواند جامعه جهانی را برای پذیرش یک پیشنهاد جدید برای تحققِ یک نظم مادی و ایجاد مهیا کند. 👇👇👇
👆👆👆 🔸این دورکاری‌ها و این تعطیل کردن تجمعات حقیقی و عبور از به و ایجاد بستر برای پذیرشِ حل‌و‌فصل امور (تحصیل، اشتغال و سایر ارتباطات اجتماعی) در فضای مجازی، و قرائن فراوان دیگر به‌ویژه قرار گرفتن در شرایطِ یک رزمایش بزرگِ زیست در فضای مجازی، که آخرین مقاومت‌ها در برابرِ آن در حال فروریختن است و...، مؤیداتی بر این احتمال است که شاید چنین پشتِ صحنه‌ای وجود دارد تا بتوانند سیطره بلامنازع مجازی بر جهان پیدا کنند. 🔸گمان من این است که این بیانی که رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی در روز عید مبعث فرمودند که ما در فضای مجازی هم باید قوی بشویم، شاید با توجه به این نکته بوده باشد. این احتمال و فرضیه ممکن است معارضاتی داشته باشد، از جمله اینکه اگر چنین مقاصدی در کار باشد، پس چرا این بیماری دامن اروپا و آمریکا را هم گرفته است؟ در پاسخ باید گفت: منافاتی ندارد، چون در جنگ جهانی هم کل جامعۀ جهانی ناامن شد و جهان به سمتی کشیده شد که شعار نظم نوین و صلح پایدار را بپذیرند. 🔸به هر حال، ما باید احتمالات و فرضیه‌ها، به‌خصوص احتمالات و فرضیه‌های بزرگ و استراتژیک را در نظر بگیریم و صحت و سُقم آنها را دنبال کنیم و برنامه‌ریزی و رزمایشِ متناسب برای مواجهۀ فعال و هوشمندانه با آن انجام دهیم و تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم. نباید فرضیه‌های بزرگ را صرفاً با چند قرینۀ خُردِ مخالف رد کرد. البته این فرض هم دور از نظر نیست که این ویروسِ منحوس اما هوشمند، از همان آغاز هم با هدفِ ایجاد گسست اجتماعی از یک طرف، و شکل‌دهی به پیوست و انسجامِ مجازی و کلبۀ الکترونیکی از طرف دیگر، مهندسی و مدیریت شده باشد. 🔸به نظر می‌رسد اگر آن نهادها و ساختارهایی که باید پشتیبانیِ فکری کنند، شکل گرفته بود و مسیر خودش را طی می‌کرد، امروز می‌توانست دربارۀ این مسائل، نظر کارشناسی بدهد، ولی تلقی حقیر این است که اکنون، شبکۀ نیروهای جوان و فعال و به‌خصوص نیروهای آتش به اختیار، و نخبگان، فضاهای اندیشه‌ورزی در این زمینه‌ها را باید به‌سرعت فراهم کنند و بستر تأیید یا رد این فرضیه‌ها را بررسی کنند و سپس به‌دنبال یک طراحی همه‌جانبه و سازوکار جامعی در مقابلِ این پدیده، با ابعادی که برای آن مفروض است، داشته باشند و در برنامه‌های خود، علاوه بر حوزه بهداشت و حوزه جنگ‌های بیولوژیکی که بخشی از کار هستند، به این فرضیه‌ها هم توجه کنند. 🔸اگر مقیاس این بحران، عبور دادنِ جامعه جهانی به‌سمتِ یک حکمرانی بلامنازع جدید باشد و ظرفیت چنین تصرفاتی فراهم آمده باشد، باید تحرکات و اقدامات متناسب با آن طراحی و عملیاتی شود و این کار نیاز به فعالیت‌هایی در لایه‌های مختلفِ بنیادی، راهبردی و برنامه‌ریزی‌های عملیاتی دارد و بعد اقدام گسترده در صف به‌صورت یک شبکه منسجم انجام بگیرد. 🔸شکی نیست که تاب‌آوری جامعه دینی در برابر این ابتلا بسیار بیشتر از جامعه مادی و مدرن است. این ویروس می‌تواند برخلاف همۀ طراحی‌ها، ضربه‌های مهلکی بر پیکرۀ مدرنیته وارد کند. این ویروس می‌تواند به ظهور شکاف‌ها و ضعف‌های فراوانِ مستتر در نظم مدرن (از جمله اصالت منافع فردی) منتهی گردد. از طرف دیگر، امروز، تمدن غرب یک تمدنِ بی‌رقیب نیست. در رقابت تمدنی بین جبهۀ غرب و جبهۀ اسلام، اگر مقاومت کنیم و موضع‌گیری و برخورد آگاهانه و فعال در مقابلِ طراحی‌های غیرانسانی غرب داشته باشیم، نتیجۀ متفاوتی رقم خواهد خورد و فروپاشی تمدن غرب تسریع خواهد شد. 🔸راه ما آماده شدن برای مواجهه با احتمالات است و این آمادگی چیزی نیست جز قوی شدن در عرصه‌های مختلف اقتصادی، مجازی، علمی و فرهنگی. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
🌀 تبلیغ کرونایی ماه رمضان 📝 پرونده ویژه مناهج 🖋 درآمد / علی مهدوی 🔹 کروناویروس از اسفند ماه گذشته خبرساز شد و خیلی زود همه چیز را تحت تاثیر خود قرار داد؛ از تعطیلی حرم‌ها، نمازهای جمعه و جماعت گرفته تا قرنطینه شهرها و جاده‌ها و منع عبور و مرور در روزهای پایانی تعطیلات نوروز. 🔹 اما داستان تعطیلی کرونایی با وجود اتمام تعطیلات نوروزی همچنان ادامه‌دار و پردامنه است؛ تا جایی که ایستگاه جدیدش، «ماه مبارک رمضان» است! براستی تا چه حد برای ماه مبارکی که قرار است به مصاف تبعات کرونا برود آماده‌ایم یا برنامه‌ریزی کرده‌ایم؟! از یک سو آرام‌آرام سیل شبهات «کرونا و روزه» آغاز خواهد شد؛ از دیگر سو برنامه تبلیغی حوزه و روحانیت، قطعا تحت الشعاع این ویروس منحوس خواهد بود. آیا هم همچون مساجد و حرم‌ها قرار است مطابق مصلحت تعطیل شود یا تدابیری باید اتخاذ شود؟! قرار است معنویت و معرفت مردم و ارتباطشان با حضرت حق، همچون ماه رجب و شعبان، زیر سیل اخبار کرونایی، کمرنگ شود یا برنامه‌های لازم از پیش تدبیر می‌شود؟ 🔹 در چهاردهمین پرونده مناهج «تبلیغ کرونایی ماه رمضان» قصد داریم ابعاد مختلف این موضوع مهم را بررسی کنیم و با مخاطبان فرهیخته به اشتراک بگذاریم. همچون همیشه از پیشنهادات و یادداشت‌های اعضای محترم مناهج، استقبال می‌کنیم. به امید آنکه حوزه و روحانیت آمادگی استقبال کامل از ماه مبارک رمضان را داشته باشند. @Manahejj @daghdagheha
🔻آیت‌الله اعرافی در نامه‌ای به شیخ الازهر: ✅ حوزه علمیه قم آماده تبادل تجربیات خود با مراکز علمی و دینی جهان است مدیر حوزه‌های علمیه در نامه ای خطاب به احمد الطیب، شیخ الازهر با اشاره به شیوع بیماری کرونا در جهان تاکید کرد: این شرایط بهترین فرصت است تا ضمن ایمان به ذات لایزال مبدا هستی و بازگشت به اصول فطری و انسانی به عنوان کارآمدترین راه ها تبلیغ و ترویج شود. تعالیم تابناک دین خاتم می تواند در این صحنه دشوار منادی و پیشگام باشد. متن‌نامه: hawzahnews.com/news/893620 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠حوزه وقتی حوزه است که اجتماعی باشد 🔸موضع رسمی حوزه علمیه پیرامون کرونا و‌ حواشی آن 🔹آیت الله اعرافی مدیر حوزه های علمیه: 🔸قم پیشتاز در شناخت کرونا و اعلام و پیشگیری از آن بود و حوزه و روحانیت نیز در این قضیه پیشتاز بودند و در همه کارها و اقدامات خود نظریات کارشناسان را چه در بحث قرنطینه و چه در سایر تصمیمات اعلامی مدنظر داشته است. 🔸در قضیه مبارزه با کرونا صدها طلبه جهادی و جوان بدون کوچکترین مزد و مواجبی و به صورت کاملا خودجوش و آتش به اختیار وارد میدان شدند و از هر کاری که برای خدمت به بیماران بود دریغ نکردند؛ از ضدعفونی کردن معابر شهری گرفته تا حضور در بیمارستان ها و حتی در غسل و کفن و دفن اموات کرونایی. 🔸حوزه وقتی حوزه است که اجتماعی باشد و در داد و ستد فرهنگی و اجتماعی حضوری جدی و فعال داشته باشد؛ هویت روحانیت در کنار هویت فرهنگی و مشاوره ای و دینی یک هویت خدمتگزار و امداد رسان نیز بوده است. 🔸روحانیت همانگونه که گره‌گشایی از گره‌های فکری و فلسفی دانشمندان و تبیین دقیق فلسفی انجام می دهد و همانند علامه طباطبایی(ره) آن‌گونه منشأ خدمات بزرگ در عرصه های گوناگون فکری و علمی و دینی می شود، در عین حال هویت آن اقتضا می‌کند که در بیمارستان‌ها هم حضور پیدا کند و به مردم و بیماران خدمت نماید و حتی در بیمارستان ها تی نیز بکشد و این کار آنان اتفاقا در شأن روحانیت است. 🔸البته همانگونه که قبلا هم در دفعات گوناگون عرض کردم این حضور طلاب و روحانیون در عرصه های گوناگون باید مطابق با نظرات کارشناسان باشد کما این که در این مدت نیز اینگونه بوده است. https://hawzahnews.com/news/893615 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
637208566193261356.pdf
16.34M
💠سینمای اعتراض! ♦️گزارش مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری از تصویر ایران در فیلم‌های سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر ♦️بر اساس این ‌گزارش، تصویر ایران در سی­‌ و هشتیمن جشنواره فیلم فجر در سه بُعد «وضعیت حکمرانی»، «وضعیت سرمایه اجتماعی» و «فرهنگ عمومی و سیاست رسمی» قابل جمع­‌بندی است. ♦️آنچه بیش از پیش در فیلم­‌های جشنواره ۳۸­ام به عنوان محورهای اساسی خودنمایی می‌کند: 🔹کاهش اثربخشی حاکمیت مرکزی؛ 🔹افزایش آسیب­‌های اجتماعی؛ 🔹گرایش جامعه به تعیین سرنوشت خود از مسیر اعتراض؛ 🔹و عبور از نهادهای قانونی؛ ♦️محورهایی که بدون جهان معرفتی مشخص صورت گرفته و در نتیجه به نوعی «آنارشیسم» منجر می‌گردد. این مسئله برای سیاست­گذاران خرد و کلان جامعه نکات حائز اهمیت فراوانی در دل خود دارد. ♦️مطالعه این گزارش برای مدیران و سیاستگذاران فرهنگی، اندیشمندان و دانشجویان علوم اجتماعی به شدت توصیه می‌گردد. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
New Doc 2020-03-03 12.38.39
14.28M
💠کتاب خاطرات جان کری (John Kerry) وزیر امور خارجه دولت باراک اوباما با عنوان هر روز موهبتی دیگر است (Every Day Is Extra) 🔸این کتاب در سال 2018 میلادی، بعد از پایان دولت آقای اوباما به رشته تحریر در آمده و با ترجمه علی مجتهدزاده منتشر شده است. 🔸با خواندن این کتاب می فهمیم که پیش تر چیز زیادی از تاریخ معاصر آمریکا نمی دانستیم. 🔸کتاب از دوران کودکی جان کری شروع و تا پایان کار وی در دولت آقای اوباما، شرح زندگی و فعالیت های او را بیان می کند. 🔸خواندن این کتاب در مجموع خالی از لطف نیست و به خواننده اطلاعات بسیار در ارتباط با جامعه آمریکا، خصوصا مناسبات داخلی بین جناح های رقیب در هیئت حاکمه آمریکا و بسیاری مطالب جذاب دیگر ارائه می کند. 🔸از صفحه 619 کتاب تا 664، به موضوع مذاکرات هسته ای بین ایران و (۵+۱) می پردازد، که نهایتا منجر به امضاء توافق نامه برجام می شود. 🔸نکته مهم، دیدگاهی است که طرف آمریکایی به موضوع مذاکرات برجام داشته که، در این حدود 40 صفحه قابل توجه و تعمق است. 🔻🔻🔻🔻 @philosophyofsocialscience @daghdagheha
💠نامه آیت‌الله اعرافی مدیر حوزه‌های علمیه خطاب به پاپ فرانسیس رهبر کاتولیک‌های جهان عالی‌جناب پاپ فرانسیس  رهبر گرانقدر کاتولیک‌های جهان با سلام و احترام و با حمد و ثنای الهی و با سلام و صلوات بر انبیاء عظام الهی و حضرت عیسی مسیح علیه السلام و حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و اله و خاندان مطهرش؛ 🔸حادثه ناگوار انتشار ویروس کرونا مایه رنج و مصیبت کشورها و ملت ها و موجب غم و اندوه رهبران ادیان ، عالمان و اندیشمندان شده است. 🔸حوزه‌های علمیه و بزرگان دین در قم و ایران ضمن ابراز همدردی با مصیبت دیدگان و آسیب دیدگان از پیروان همه ادیان و همه ملت های جهان، آرزوی دوری همه بلاها و نابسامانی ها از جهان و رحمت الهی برای جانباختگان و شفای عاجل برای بیماران را از خداوند منان دارد و از عالیجناب و همه تلاشگران برای حل این مشگل و رسیدگی به مبتلایان و نیازمندان تشکر و برای آنان دعا می کند  و نیز بر اهمیت تنظیم همه امور و برنامه ها براساس دیدگاه ها و توصیه های کارشناسان و متخصصان و دانشمندان تاکید داشته و در این زمینه پیشگام و همراه و هماهنگ بوده است. 🔸حوادث و بلایای طبیعی در منطق ادیان آسمانی پدیده هایی هشدار دهنده برای آزمون بشر، زمینه ساز تکامل و تعالی انسان، مایه بصیرت نسبت به مبدا و معاد، فرصتی برای سنجش و تجلی خصلت‌های انسانی و اجتماعی و شکوفایی روح همدلی، ایثار و فداکاری است. 🔸تبیین صحیح، عقلانی و حکیمانه این گونه حوادث و چگونگی مواجهه با آن، پرهیز از دوقطبی غیرواقعی علم و دین، توسعه پژوهشهای ناظر به معالجه آسیب ها و معضلات اجتماعی، استمرار شور و نشاط اجتماعی و اقتصادی، تقویت همبستگی اجتماعی و تحکیم امید، عزم ، اراده، ارامش، مهربانی و خلاقیت در جامعه، وظیفه‌ای سترگ بر عهده همه نخبگان، فرهیختگان و مسئولان  است و در این میان به ویژه رهبران و عالمان دینی مسئولیت مضاعفی دارند و لازم است با تحکیم مبانی اعتقادی و توجه به ضرورت تزکیه ی نفس و صیانت جامعه از ناهنجاری ها و آلودگی ها و نیز توجه به قدرت لایزال خداوند متعال، اهتمام به دعا و تضرع در پیشگاه خداوند را ترویج کنند و بدون تردید انجام این مهم نیازمند همدلی و همکاری همگانی همه مراکز و مجامع علمی دینی و رجوع به سرمایه بی نظیر تعالیم وحیانی پیامبران آسمانی با رویکردی جامع و عقلانی است. 🔸مقابله با این چالش و سایر بحران های معاصر مانند بی عدالتی، تبعیض های ناروا، تحریم های غیر انسانی، بحران زیست محیطی، جنگ، تروریسم، تولید و نگهداری WMD ها، مستلزم همفکری و همکاری های بین المللی و مقابله همه جانبه با سیاست های غیرمسئولانه برخی کشورهای سلطه جو  و قوانین یک جانبه گرایانه و مبارزه همه جانبه با جریان های فساد و تبعیض و تحریم و ضدعدالت و اخلاق و معنویت و پایبندی صادقانه به آموزه های مشترک انسانی، عقلانی و دینی و تحکیم مبانی محبت و عدالت و صلح و همبستگی انسانی است. 🔸رهبران راستین الهی همواره بر ارادت و پیمان خود با خداوند و پیامبران الهی و انسانیت ایستاده اند و خواهند ایستاد. این روزها در جمهوری اسلامی ایران  شاهد جلوه های وصف ناشدنی از حرکت های داوطلبانه و همدلی ها و همکاری های گسترده دولت و ملت و مردم از همه گروه ها و ادیان و مذاهب و پرستاران و پزشکان و کادر درمان و جوانان و دانشجویان و نخبگان دانشگاهی  و روحانیت و حوزه‌های علمیه و بزرگان دین و طلاب علوم دینی و جوانان امدادگر با هدایت مراجع دینی و رهبری معظم انقلاب اسلامی هستیم و بر این پیوند آسمانی افتخار می کنیم. 🔸از این فرصت بهره می گیرم و اعلام می نمایم که حوزه‌های علمیه و بزرگان و استادان و طلاب آن آمادگی دارند ضمن تبادل تجارب علمی، پژوهشی، فرهنگی و امدادی به ویژه در عرصه مجازی، فصل جدیدی از هم‌فکری ها و همکاری ها را با مراکز علمی بین المللی،  دانشگاه ها، مراکز دینی، رهبران ادیان آسمانی و کشورهای دنیا و نهاد مسیحیت کاتولیک آغاز نمایند تا با این حوار و تعامل صف واحد ادیان الهی درخدمت بشریت شکل گیرد  . علیرضا اعرافی / مدیر حوزه‌های علمیه قم. جمهوری اسلامی ایران فروردین ۱۳۹۹ / مارس ۲۰۲۰ https://hawzahnews.com/news/894151 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠کرونا پنبه علم، تمدن و دمکراسی را زد!! 🖋رسول جعفریان 🔸این روزها باب شده است تا از کرونا و بازار آشفته ایجاد شده، نتایج عجیب و غریبی گرفته شود. هر روز، اظهار نظرهای عجیب و غریب مطرح شده و ابعاد کرونا و تبعات آن مورد بحث قرار می گیرد. این وضع ویژه طیف نخبگان نیست، که در میان مردم هم همین بحث ها هست، و از قضا موضوعات و قضاوت‌های ارائه شده جالب است. این که مثلا این ویروس از کجا درآمده و چه کسی ساخته است، و این که تق علم و آن هم پیشرفت هم در آمد، و غرب و دمکراسی هم پوزشان به خاک مالیده شد و .... خیلی حرف های دیگر. 🔸راستش یادم آمد که یک وقتی که ایدز آمد و شمار قابل توجهی از مردم در دنیا، در اروپا و افریقا گرفتار شدند، خطیب وقت نماز جمعه تهران که اتفاقا آدم عاقلی بود، چندین خطبه را به این امر اختصاص داد، و گفت که تمدن غرب رو به زوال است. ایشان طوری صحبت کرد که گویی جنازه اروپا را دراز کرده و به تفصیل از اوضاع خرابی که در اروپا پدید آمد و استفاده از ظرف های یک بار مصرف و خیلی از مسائل دیگر سخن گفت و هزار جور از آن نتیجه گرفت! حالا هم عده ای با آمدن این ویروس، تمام دنیای جدید را به چالش کشیده و بر این باورند که اعتبار همه چیز از علم و تمدن بشری زیر سوال رفته است. گویی با این مشکل، وضع آنها که به عصر بوق چسبیده اند، استوار شده است. 🔸البته که پدیده کرونا، پیامدهای شگفتی داشته و همه چیز، از جمله ـ بله از جمله ـ بسیاری از باورهای دینی و مذهبی رایج را هم به چالش کشیده است. این راست است و این که در این میان، به نظرم بهتر است متدینین، اعم از مسیحی و یهودی و مسلمان، به فکر اصلاح افکار خود و مردمان و جوانان باشند تا ایمانشان بر باد نرود، و البته اجازه دهند که عالمان و طبیبان و دانشگاهیان از یک طرف، و اقتصاددانان و سیاستمداران هم از طرف دیگر فکر کنند که باید در مقابل این مشکل چه کاری انجام دهند. آنها سختی های زیادی خواهند داشت اما یاد گرفته اند فکر کنند و تلاش کنند و مشکلات را حل کنند. 🔸یکی از پدیده های جالب در این بحثها و اظهار فضل ها، این است که اقتدارگرایان، علاقه مند هستند تا با استفاده از این فرصت و مثلا تجربه چین در کرونا، پنبه دمکراسی و حکومت های مبتنی بر دمکراسی را هم بزنند و پایه های روش های استبدادی را در اذهان مخاطبان استوارتر کنند. این که دیدید چه بر سر فرانسه و ایتالیا و اسپانیا آمد! و همان وقت کره جنوبی و ژاپن و پرتغال را فراموش می کنند و... 🔸راستش استدلال‌های اینها، شبیه همان حرفهای عادی کوچه و بازار است، حرفهای خیلی ساده اما پر طمطراق... که یک شبه، تجربه سیصد ساله بشر را بر باد می دهد. و البته و در ضمن، کینه صد ساله ما را از غرب هم چاره جویی می کند و تسکین می بخشد. غرب از روزی که تمدن جدیدش را شروع کرده، صدها مصیبت بزرگ و کوچک را پشت سر گذاشته و هر بار دنبال حل مشکلاتش بوده است. بدترین آنها جنگ جهانی اول و دوم بوده که میلیونها آدم را نابود کرده است و باز سر برآورده است. حالا هم غرب تحفه ای نیست که بخواهیم سر آن قسم بخوریم، و بنده موکل آنها نیستم که بخواهم دفاع کنم، اما مهم این است که بدانیم آنها یاد گرفته اند مشکلات را حل کنند، همان طور که مشکل ایدز را حل کردند برای مشکل جدید هم بالاخره فکر می کنند تا راه حلش از عقل خدادادی پیدا شود... 🔸و اما ما، نگران چه هستیم؟ اگر هنری تحت هر نامی سنتی یا مدرن داریم، فکری بکنیم و عرضه کنیم و مشارکتی در این راه برای حل مشکل داشته باشیم. افتخار این است که دانشگاه شریف یا بیمارستان بقیه الله بتوانند برای بشریت قدمی بردارند. اینها ارزش دارد، اما نه پک و پز فلان سخنران که فکر می کند با این مشکل، غرب و ما فیها همه نابود شده است. تازه! هرچه بشود، بشود. اصلا به من چه ربطی دارد؟ بنده نگران خودمان هستیم که سکوی پرشمان برای آینده چیست و در دنیای علم و تمدن چه سهمی به جز نق زدن داریم و چطور می خواهیم این عقب ماندگی ها را جبران کنیم و افتخاری جاودان برای خودمان به دست آوریم؟ -به نقل از کانال نویسنده 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠تمدن غرب در آستانه فروپاشی قرار دارد 🖋دکتر ابراهیم فیاض استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در گفتگو با پایگاه هم‌اندیشی: 🔸شکی نیست که ویروس کرونا نوعی سلاح بیولوژیک و آزمایشگاهی است ولی از آنجا که نوعی تفکر روشن فکری و غرب گرایی در دنیا حاکم است در نتیجه به شدت با این واقعیت که این ویروس دست ساز و هدفمند به وجود آمده مقاومت می شود. 🔸رسانه های غربی در روزهای اولِ همه گیری این ویروس  در ایران و چین که فرضیه بیولوژیک بودن آن مطرح  می شد به شدت به این فرضیه حمله کردند. بویژه  به کشور چین که علاوه بر حمله ای بیولوژیک، درگیر حمله  رسانه ای تمام عیار از سوی شبکه ها و رسانه های غربی قرار گرفته بود و شاهد بودیم در حالی که ویروس کرونا تنها شهر ووهان چین را درگیر کرده ولی رسانه های غربی به دروغ تمام کشور چین را درگیر مقابله با این ویروس جلوه می دادند و طبعاً افکار عمومی دنیا نیز خیال می کرد که کرونا در مدت کوتاهی سراسر چین را فرا گرفته و این کشور را فلج خواهد کرد.  🔸از سوی دیگر اظهارات رئیس جمهور آمریکا در روزهای ابتدایی ورود کرونا به آمریکا که مدام از ویروس چینی سخن می گفت بر این واقعیت صحه گذاشت که دولت چین علاوه بر حمله ای بیولوژیک و برنامه ریزی شده، باید در برابر حملات رسانه ای آمریکا نیز ایستادگی کند. 🔸براساس برخی یافته های آزمایشگاهی ویروسی که ابتدا از سوی آمریکا علیه مردم ووهان به کار گرفته شد در بردارنده 40 درصد قدرت تهاجمی بود در حالی که چینی ها پس از به کنترل در آوردن این ویروس،  با تغییراتی در ساختار آن،  قدرت تهاجمی کرونا را به 70 درصد رسانده و بار دیگر آن را به آمریکا و سایر کشورهای غربی صادر کردند. 🔸همین مسئله باعث شد که کشورهای غربی و بویژه آمریکا که پس از جنگ جهانی دوم با هیچ چالش خارجی که موجب تحمیل تلفات سنگین جانی به آنها شود، مواجه نشده بودند این بار خود را در مواجهه با ویروسی ببینند که به شکل گسترده آنها را درگیر کرده و امنیت عمومی شان را به طور جدی تهدید می کند. 🔸بنابراین در حال حاضر دنیا شاهد جنگی تمام عیار میان چین و کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا است که به نظر می رسد این جنگ تازه شروع شده و باید منتظر تلفات سنگین کشورهای غربی بویژه آمریکا در روزها و هفته های آتی باشیم. 🔸اینکه بر تلفات سنگین آمریکا در این جنگ بیولوژیک تاکید می کنم به این دلیل است که این کشور به واسطه موقعیت جغرافیایی منحصر بفردی که دارد همواره مصون از هرگونه تهدید خارجی بوده و طبعاً از نظر پدافند غیرعامل نیز تدابیر لازم برای مواجهه با چنین هجوم خارجی را اتخاذ نکرده است و با توجه به دست ساز بودن ویروس کرونا، مسئولان امنیتی آمریکا به هیچ عنوان فرصت ارزیابی و متعاقب آن صف آرایی در برابر این ویروس را ندارند. البته باید این شرایط ویژه را در کنار نوع پراکندگی جمعیتی کشور آمریکا نیز قرار داد که با توجه به اینکه به جز برخی ایالات آمریکا از جمله کالیفرنیا، نیویورک و واشنگشتن بسیاری از ایالات این کشور از نظر امکانات درمانی دچار کمبودهای اساسی هستند پیش بینی من این است که شیوع کرونا در این ایالت ها تلفات سنگین دهها هزار نفری را بر روی دست دولت مرکزی آمریکا بگذارد. 🔸امروز حتی ارتش آمریکا با چالش هایی جدی تری در بحث شیوع کرونا مواجه شده است، به طوری که رسانه های آمریکایی به نقل از فرمانده یکی از ناوهای هواپیمابر این کشور خبر از ابتلای بیش از 100 نفر از خدمه این ناو به ویروس کرونا داده اند. مسئله ای که رسانه ای شدن آن منجر به برکناری فرمانده این ناو شد که نشان از عمق آشفتگی و درماندگی سیستم مدیریتی ایالات متحده آمریکا دارد،  این در حالی است که آمریکایی ها این ویروس را با هدف زمین گیر کردن اقتصاد چین ایجاد کرده بودند. 🔸از آنجا که این ویروس آزمایشگاهی و دستکاری شده است، طبعاً عملکردی غیرقابل پیش بینی دارد و همانطور که متخصصان پزشکی نیز تاکنون اذعان کرده اند هیچ درمان قطعی برای کرونا حداقل تا ماه های آینده نمی توان کشف کرد و در روزهای گذشته شاهد بودیم که در برخی موارد حتی از داروهای ضد شپش برای کاهش اثر مخرب این ویروس استفاده شده که نشان از ناشناختگی و تغییر ساختار مداوم این ویروس دارد. 👇👇👇
👆👆👆 🔸اتحاد جماهیرشوروی پیش از فروپاشی، قدرتی بود که به شدت از درون و بیرون منسجم بود و این انسجام را مدیون توان اتمی خود بود که یکی از مولفه های اصلی قدرت او به حساب می آمد ولی انفجار نیروگاه اتمی چرنوبیل موجب شد تا بخش مهمی از اراضی تحت کنترل و استعمار این کشور دچار آلودگی شدید زیست محیطی شود به طوری که حتی در آن سالها گمانه زنی هایی مبنی بر این که مناطقی از دریای خزر نیز تحت تاثیر این انفجار عظیم دچار آلودگی شده نیز مطرح می شد که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان همین حادثه آغازی  بر روند فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شد.   🔸در ماجرای شیوع ویروس کرونا نیز شاهد این واقعیت هستیم که ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهای غربی  به عنوان قطب کشورهای دنیا در زمینه علوم تجربی و آزمایشگاهی، هم اکنون بیشترین مبتلایان و جان باختگان  یک ویروس دستکاری شده و آزمایشگاهی را دارا هستند. از سوی دیگر شاهد هستیم که سرمایه اجتماعی دنیای غرب نیز با چالش جدی مواجه شده و آمریکا و کشورهای اروپایی همانند گذشته دیگر توان بهره گیری از قدرت نرم خود در حوزه هایی چون ادبیات و هنر ندارند. همین مسئله موجب شده تا این روزها شاهد دزدی علنی کشورهای اروپایی و آمریکا از یکدیگر در بحث اقلام بهداشتی بویژه ماسک باشیم که  تمامی این واقعیات  خبر از فروپاشی قریب الوقوع نظم حاکم بر دنیا به رهبری آمریکا می دهد. 🔸اولین رویداد بزرگ جهانِ پساکرونا خلاصی جامعه جهانی از غرب به عنوان مرکز تمدنی بشر است. البته باید این نکته را مورد نظر قرار داد که تاثیرات فروپاشی تمدن غرب تنها در جوامع غربی بروز و ظهور نمی کند بلکه در مشرق زمین نیز شاهد تغییرات فرهنگی اساسی خواهیم بود. چراکه امروز حتی کشورهای شرق آسیا نظیر چین و ژاپن نیز به شکل اساسی بازتولید فرهنگ غرب را در جامعه مدنی خود حاکم کرده اند. حتی ایران فعلی نیز با در نظر گرفتن دولت غربگرای کنونی را می توان بازتولیدی غربی از جمهوری اسلامی در نظر گرفت. 🔸آنچه  در پساکرونا رخ می دهد این است که همان طور که سیطره استعمار غربی پس از دو جنگ جهانی از بین رفت این بار شاهد آن خواهیم بود که سیطره تمدنی غرب در تمامی ابعاد این تمدن از جمله فلسفه، اخلاق، هنر و رسانه های آن از بین خواهد رفت. بنابراین چین که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان،  ابرقدرت آینده دنیا خواهد بود برای رسیدن به این هدف باید از سیطره تمدنی غرب منفک شود. چرا که چین در این سالها علی رغم قدرت اقتصادی غیرقابل انکاری که در سطح جهان داشته ولی در عمل تنها به عنوان یک  بازار تولید صرف با تکنولوژی آمریکایی قلمداد شده است. 🔸این احتمال وجود دارد که پساکرونا عصر پیدایش تمدن های متکثر در دنیا باشد. چراکه استعمار فرهنگی آمریکا که به واسطه انحصار واحد پولی او در بسیاری از کشورها از جمله کشورهای شرق آسیا نظیر فیلپین، اندونزی، کره جنوبی و... حاکم بوده از بین خواهد رفت و این کشورها خود را از یوغ فرهنگی و تمدنی غرب بیرون خواهند کشید. همچنین ارتباطی که میان تمدن های متکثر پساکرونا وجود دارد ایجاد مبنای فکری جدید در دنیا است که محوریت آن حکمت ابراهیمی است که در تمامی ادیان الهی از جمله مسیحیت، یهودیت و اسلام مورد اشاره قرار گرفته است. متن کامل مصاحبه در: http://m.hamandishi.ir/news/411401/ 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠19 فروردین؛ سالگرد شهادت مظلومانه شهید سید محمدباقر صدر 🖋علی محمدی 🔹شهید آیت الله سیدمحمدباقر صدر، حقیقتاً از علمایی است که رایحه ایثار و مجاهدتِ انبیاء، از اخلاق و منش‌اش به مشام می‌رسد و انس با حیات سراسر وقف لله‌اش، دریچه‌ای از حیات معنوی و اجتماعی اولیای الهی ، در برابر انسان می گشاید. 🔹سالهاست با سرگذشت و آثارش گره خورده‌ام و هرچه می‌گذرد داغ فقدانش برایم بیشتر می‌شود؛ نابغه‌ی مجاهدی که انصافاً تمام‌نشدنی است و در هر عرصه‌ای از فلسفه و اخلاق و تفسیر و منطق و اصول فقه و فقه نظام سازی و .... ورود پیدا کرده ، اثری در خور توجه و ممتاز به یادگار گذاشته است. 🔹اگر دست خائن و خبیث صدام، این عالم وارسته و کم‌نظیر را از جهان اسلام نمی‌گرفت و چراغ حیات دنیایی و ظاهری ایشان را در 46 سالگی خاموش نمی‌کرد، امروز ما می توانستیم شاهد پیوندی متفاوتی میان «حکومت» و «حوزه علمیه» باشیم؛ همانطور که حضرت امام ره، فصل جدیدی در «حکمرانی دینی» در مقابل دیدگاه بشریت امروز ایجاد نمود، ایشان نیز می توانست فصل جدیدی در «مرجعیت انقلابی» برای امروز ما به ارمغان بیاورد؛ ارمغانی که ثمره‌ی مبارکش، پیوندی تمدنی میان نهاد سیاست و دین و علم بود. 🔹ایشان برای پاسخگویی به نیازهای انقلاب اسلامی، درس خارج خود را تعطیل کرد و برای آماده کردن دلها و افکار مردم مسلمان برای پیوستن به انقلاب اسلامی، به ارائه مفاهیم شورانگیز، حماسی و اجتماعی قرآنی روی آورد که متأسفانه بیش از 14 جلسه ادامه نیافت و با محاصره شش ماه و بعد شهادت مظلومانه ایشان، این مسیر ناتمام ماند. 🔹حضرت امام خمینی ره، دردمندانه در پیامی به مناسبت شهادت ایشان و خواهر مکرمه‌شان بنت‌الهدی صدر در 2 اردیبهشت 1359، نوشت: "شهادت ارثى است كه امثال اين شخصيتهاى عزيز از مواليان خود برده‌اند؛ و جنايت و ستمكارى نيز ارثى است كه امثال اين جنايتكاران تاريخ از اسلاف ستم پيشه خود می‌برند. شهادت اين بزرگواران كه عمرى را به مجاهدت در راه اهداف اسلام گذرانده‌اند به دست اشخاص جنايتكارى كه عمرى به خونخوارى و ستم‏پيشگى گذرانده‌اند عجيب نيست؛ عجب آن است كه مجاهدان راه حق در بستر بميرند و ستمگران جنايت پيشه، دست خبيث خود را به خون آنان آغشته نكنند. عجب نيست كه مرحوم صدر و همشيره مظلومه‌اش به شهادت نايل شدند؛ عجب آن است كه ملتهاى اسلامى و خصوصاً ملت شريف عراق و عشاير دجله و فرات و جوانان غيور دانشگاهها و ساير جوانان عزيز عراق از كنار اين مصايب بزرگ كه به اسلام و اهل بيت رسول اللَّه ـ صلى اللَّه عليه و آله ـ وارد مى‏شود بى‌تفاوت بگذرند." ▪️خدای متعال بر علو درجات ایشان و خواهر شهیده‌شان بیت الهدی صدر بیفزاید و میهمان دائمی خوانِ عالَم‌گسترِ سیدالشهداء علیه‌السلام قرارشان دهد. 🔹خواندن کتاب «الاسلام یقود الحیاه» (با ترجمه اسلام، راهبر زندگی) و همیچنین کتاب «المدرسة القرآنیة» (با ترجمه پژوهش‌های قرآنی) را به همه دوستان انقلابی پیشنهاد می‌کنم. -19 فروردین 1399 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠آوینی و هنر انقلابی (آغازی بدون پایان) 🖋سید مهدی موسوی 🔸۲۰ فروردین سالروز شهادت سید مرتضی آوینی و عروج او از سرزمین فکه است. سید مرتضی نمونه یک هنرمند متعهد است که در بنیان های هنر اندیشه داشت و رویکردی انتقادی به صنعت سینما داشت. او بهار هنر انقلابی بود و بحق روز شهادت او روز هنر انقلاب اسلامی نامیده‌اند. 🔸آوینی سعی داشت تا با بهره گیری از برخی فلسفه‌های معناگرا در غرب و منظرهای اشراقی اسلامی به یک صورتبندی متفاوتی از هنر رهایی‌بخش و متعالی دست پیدا کند. 🔸آوینی نمونه جوان مسلمان و دغدغه‌مندی است که با انقلاب اسلامی متحول شد و یادداشت‌ها و تاملات پیش از انقلاب خود را که متاثر از جریان‌های اگزیستانسیالیسم بود کنار گذاشت و تمام سعی خود را کرد تا با چهره اشراقی و معنوی انقلاب اسلامی خو کند او این گذار را در بازخوانی واقعه عاشورا و از طریق فتح خون پیگیری کرد. جهاد سازندگی اولین تجربه‌های حضور او در معرکه انقلاب بود که او را بیشتر با ابعاد اشراقی انقلاب آشنا می‌کرد. پس از آن دفاع مقدس بود که تحولی بزرگ در جان آوینی به وجود آورد و به او نشان داد که معنای گمشده فلسفه غرب را که اگزیستانسیالیستها در صورت ادبیات جستجو می کنند در متن زندگی رزمندگان اسلام حضور دارد. آوینی در پی تفسیر معنایی بود که در زیست‌جهان رزمندگان تبلور یافته بود. 🔸آوینی گمشده خود را در جبهه‌ها یافته بود و خود را وقف روایت این گمشده بشریت کرد و همواره سعی کرد به این حقیقت نزدیک شود. او هر چه در این سیر اشراقی و سلوک معنوی جلوتر می‌رفت به ناکارآمدی بنیان‌های فلسفی امثال سارتر، هایدگر و ... بیشتر پی می‌برد و به اندیشه‌های عرفانی و حکمی امام خمینی نزدیکتر می‌شد از این رو کنش‌ها و آثار او در مسیر شدن بود و هر چه جلوتر می‌آمد از لطافت و عمق بیشتری برخوردار می‌شد و به اندیشه‌ی توحید نزدیکتر می‌شد. آوینی به قدر ظرفیت خود از این اندیشه بهره گرفت و آن را در قلم و سینما به کار گرفت تا روایتگر زیست‌جهان انقلابی باشد که ایمان، معنویت و اشراق نقطه کانونی و حلقه اتصال دلهای کنشگران آن است. او توانست صنعت نویسندگی و سینما را به هنر نزدیک کند و روح هنر که همان معنا و اشراق است را در تکنیک‌ها و مهارت‌های قلم و سینما جاری کند. 🔸شهید آوینی آغازگر مسیری در هنر انقلابی بود که با سیر و سلوک درونی و گذار از کثرت اندیشه های غربی به اندیشه توحیدی آرام آرام تعالی وجودی یافت و سطوحی از معنا و اشراق توحیدی را در جان خود پرورش داد و براساس آن به خلق آثار هنری پرداخت. 🔸اما دریغ که مسیری را که آوینی آغاز کرده بود و با شهادتش آبیاری کرده بود ادامه نیافت و کسی نبود که روح هنری و آن سلوک فکری و معنوی آوینی را درک کند و بفهمد که او از کجا شروع کرد و به کجا رسید تا بفهمد که چقدر از راه باقی مانده است تا هنر انقلابی به بلوغ برسد. 🔸افراط و تفریط نسبت به هر چیزی بد است و نسبت به نقاط آغازین یک مسیرِ ناهموارِ پُر از سنگلاخ و پر ابهام و پر رقیب بسیار خطرناکتر است. هنر انقلابی از جمله این مسیرهاست و آوینی از نقطه‌های آغازین آن بود که به خوبی جهت و مسیر را شناخت و در مسیر آن حرکت کرد و به دریافت‌های بسیار مهمی دست یافت. اما او یک آغاز و از گل‌های اولیه این بهار بود که توانسته بود با بخش‌هایی از وجوه انقلاب اسلامی ارتباط برقرار کرد و به تدریج وارد اقیانوس حکمت و عرفان امام خمینی شود و از ساحل به این اقیانوس عمیق بنگرد و تنی‌به‌آب زند و توشه‌ای بسیار ارزشمند را دریافت کند. او در یافت خود را اینگونه عنوان زد: امام و حیات باطنی انسان. 🔸اما متاسفانه برخی با افراط در شخص آوینی و نه شناخت مسیر او، آوینی را به مبانی و مبادی آغازین او در ورود به مطالعه صنعت معماری و هنر تقلیل داده و می‌دهند و از این طریق روایتی هایدگری و پست‌مدرن از او ارائه می‌دهند تا از طریق آن، مقاصدِ خود را توجیه کنند. در حالی‌که آوینی را باید در مسیری که در آن سیر می‌کرد و تعالی می‌یافت شناخت. 🔹خلاصه آوینی هنرمندی انقلابی و در مسیر شدن بود که لحظه به لحظه در حال رشد بود و بیش از پیش به معنا و اشراق نهفته در انقلاب اسلامی نزدیک می‌شد و به‌قدر ظرفیت از گنجینه‌ی آسمان توشه‌های مهم می‌گیرد و از این طریق به خلق آثاری ارزشمند توفیق یافت که روایت فتح نقطه اوج آن بود که از طریق آن روایت‌گر معنا و اشراقِ دلدادگان خمینی و ره‌پویان حسینی در جهان بی‌معنای قرن بیستم بود. آوینی که گمشده خود را در فتح خون جسته بود، خود هم دل به اقیانوس زد و در خون خود غرق شد. 🔻🔻🔻🔻 @kanooneQarbshenasiAndisheIslami @daghdagheha
💠طوفانی بی حضور نوح ✍دکتر محمدجواد کاشی 🔸داستان طوفان نوح است. موج سیل آسایی در دره مرگ به راه افتاده و شماری از ما را با خود برده و می‌برد. ما با ترس به صخره‌های دو سوی دره چسبیده‌ایم. سیل گاهی بالاتر می‌آید، و شماری دیگر را همراه سفر مرگ می‌کند. ما بالاتر و بالاتر می‌رویم و به هم اطمینان می‌دهیم خطری نیست. دست تطاول این سیل به آنجاها که ما هستیم نخواهد رسید. 🔸ما این بالا بر تخته سنگ‌ها تکیه زده‌ایم و برای کاستن از بار این همه ترس، حرف می‌زنیم، شوخی می‌کنیم، بحث‌های فلسفی و تئوریک رد و بدل می‌کنیم. از آینده پس از این سیل مرگبار سخن می‌گوییم. تلاش می‌کنیم تا جایی که ممکن است به عمق دره نگاه نکنیم. اما حتی به خودهامان هم با اطمینان نگاه نمی‌کنیم. بعید نمی‌دانیم حتی مخاطبی را هم که رویاروی ماست، یکباره دست سیل برباید. آنگاه با سرعت رو برمی‌گردانیم و رشته بریده شده کلام را با یک مخاطب دیگر تداوم می‌بخشیم. همه چیز شبیه ماجرای طوفان نوح است. با این تفاوت که نوحی در کار نیست و کشتی نجاتی در میان سیلاب مرگ آور حرکت نمی‌کند. 🔸اینجا در این فضای هولناک، همه سخن می‌گویند، تنها کسانی فاقد زبان و سخن هستند که سیلاب مرگ گریبانشان را گرفته است. ما به دو گروه با صدا و بی صدا تقسیم شده‌ایم. آنها که می‌روند، حتی مجالی برای بزرگداشت شان نیست. مجالی برای گریستن جمعی. برای سوگواری سوگواران. آنکه رفت رفت مجبور به فراموشی هستیم. فقط مرگ او که مرد، حواس دیگران را بیشتر جلب می‌کند که یکی دو قدم از صخره‌هایی که به آن چسبیده بالاتر رود. همین. 🔸این داستان البته داستان زندگی ماست. در روزهای معمول هم همین داستان برقرار بود اما نه اینقدر صریح. همیشه سیل مرگی هست که بخشی از جمعیت را در کام خود می‌کشد. سیل فقر، تحقیر، نادیده گرفته شدگی، سرکوب. 🔸اما طبقات دیگر جامعه چسبیده‌اند به صخره‌های پیرامونی. به قدرت، به عطایی که به آنها بخشیده شده، به موقعیت‌هایی که به دست آورده‌اند. سیل گاهی بالاتر می‌آمد و ما در دامن قدرت بالاتر می‌رفتیم و بیشتر و بیشتر به آن آویزان می‌شدیم. به عمق دره نگاه نمی‌کردیم اما حواسمان بود آنجا چه خبر است، پس شدیدا مراقب بودیم از دامن قدرت به پایین پرتاب نشویم. آن روزها هم جهان پر از سر و صدا بود، اما آنها که در عمق دره به کام مرگ می‌رفتند صدایی نداشتند. هیچ مناسک سوگی برای آنها برقرار نبود. 🔸به جای نوح حتی اگر شیادی هم بر کف این سیلاب کشتی برآند، بخشی به درون آن هجوم می‌برند چرا که ذلت ناشی از تحمل این وضعیت کمتر از مرگ نیست. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠کرونا و علوم انسانی۳ 🔹آینده پژوهی جهان پس از کرونا (یک از دو) 🖋محسن قنبریان 🔺آینده پژوهی جایگاه بالایی در دنیای کنونی پیدا کرده، از صنایع بزرگ تا پیشرفتهای آتی علم گرفته تا برنامه های توسعه و بالاتر نظم جهانی را مورد کاوش قرار می دهد. آینده پژوهی های علمی و دینی همکاری هایی باهم یافته اند و از کرسی ای بین رشته ای به رشته ای علمی یا فرارشته بدل شده است. ❓سؤال اساسی این است آینده پژوهی در موضوع پاندمی کرونا چگونه خواهد بود؟! آیا پس از کرونا شاهد جهانی متفاوت، نظم جدیدی در دنیا خواهیم بود؟ یا پساکرونا یک تعبیر مسامحی است و پسی متمایز از نظم موجود نداریم؟! ✅تقسیم اولی: 🔺۱⋅کسانی که کرونا را درحد پیشران یک تغییر بنیادین و پیدایش نظمی جدید نمی شمارند: اگر رهبری انقلاب بر همان نظر ۱۳اسفند۹۸ باشند، که فرمودند:"یک مسٲله گذراست، یک چیز فوق العاده نیست. نمی خواهم مسٲله را خیلی کوچک بگیرم اما خیلی هم بزرگش نکنیم مساله را"؛ به این دیدگاه نزدیکند. گرچه این سخنان قبل از پاندمیک شدن کرونا و گرفتار شدن همه کشورها با آن بوده و احتمالا در وضعیت جدید ایشان هم به گروه دوم بپیوندند. 🔺۲.گروه دوم کسانی اند که به پسا کرونا معتقدند.(مثل آنچه در ویدئوی ضمیمه از سیدحسن نصرالله میبینید) این گروه خود دو دسته میشوند: 🔻الف)دیدگاه پروژه نگر: که فاعلیتی انسانی و مراحلی تعیین شده را برای رساندن جهان از نظم کنونی به نظمی دلخواه قائلند. تقریرهای ۱و۲و۳آتی از این قبیل اند. 🔻دیدگاه پروسه نگر: که تغییر نظم موجود را فرایندی طبیعی، تکوینی می دانند که در ظرف این پاندمیک اتفاق می افتد و الزاما اتاق فکر و عملیات با مراحل تعیین شده ای ندارد. بودن در تقدیر الهی و سرشت اختیاری انسانها و جوامع و مددهای الهی یا توازن اراده های انسانی، همه قابل جمع با این دیدگاه است. تقریرهای ۴و۵و۶ آتی از این قبیل است. 🔺توجه: دودیدگاه درباره منشٲ ویروس الزاما یک نظر معین ندارند. یعنی ممکن است کسی قائل به "حمله بیولوژیکی" باشد، اما روند تغییر نظم کنونی در ظرف کرونا را یک پروسه بداند(مثل نظر ۵) یا بالعکس، با وجود "منشٲ طبیعی داشتن" هم، آنرا در خدمت پروژه نظم نوین بداند(نظر۳). ✅ تقریرهایی از پسا کرونا: 1⃣ آیت الله میرباقری ایشان گرچه احتمال تحت تٲثیر هدایت های الهی و تحت تدبیر ولی الله اعظم راهم طرح می کند؛ که جامعه جهانی را به سمت یک نظم معنوی سیر دهد؛ لکن احتمال دوم- که با مهلت یافتن شیاطین انس و دستگاه ابلیس طرحش می کند- را مبسوط تر می پردازد: عبور دادن ملتها از نظم فعلی تمدنی به سمت حکمرانی بلامنازع مجازی! "فضای ناامن کنونی می تواند جامعه جهانی را برای پذیرش یک پیشنهاد جدید برای تحقق یک نظم مادی و "ایجاد حکمرانی مجازی" مهیا کند. این دورکاری ها و این تعطیل کردن تجمعات حقیقی و عبور از جامعه حقیقی به جامعه مجازی و ایجاد بستر برای پذیرش حل وفصل امور(تحصیل، اشتغال و سایر ارتباطات اجتماعی)در فضای مجازی و قرائن فراوان دیگر به ویژه قرار گرفتن در شرایط یک رزمایش بزرگ زیست در فضای مجازی که آخرین مقاومت ها در برابر آن در حال فروریختن است و... مویداتی براین احتمال است" (۱) 2⃣اسماعیل سروستانی(مؤسسه موعود). ایشان کرونا را ساخت شرکتهای وابسته به مجامع مخفی ماسونی، و شیوع جهانی آنرا فازی از نظم نوین جهانی آن مجامع مخفی وایلومیناتی می شمرد. فاز اول و دوم این نظم نوین(تٲسیس دولت جهانی) در جنگهای اول و دوم جهانی برداشته شد که طی آن اختیارات ملل مستقل به سازمانهای بین المللی سپرده شد و به مرور تکمیل شد. این سازمانها در ظاهر مستقل اما در باطن وابسته به مجامع مخفی ماسونی و ایلومیناتی مستقر در اروپا وآمریکا بودند. شیوع کرونا را فاز سوم این پروژه می دانند:"طی بیست سال اخیر ایلومیناتی ها به آشوبی در ابعاد جهانی می اندیشیدند تا از میانه آن ضرورت ایجاد نظم نوین جهانی را به دیگران بفهمانند(نظم از میان آشوب). ناامنی، ترس وبیقراری حاصل از کرونا خود مراحلی از مراحل پایانی تٲسیس دولت جهانی است". ایشان از جمله شواهدی از گزارش گاردین می آورد(۲) از جمله سخن گوردون براون نخست وزیر اسبق انگلیس از ضرورت حکومت جهانی ای موقت برای مبارزه با کرونا و هم گزارش مجازی گروه ۲۰ در اینباره.(۳) 👇👇👇 @daghdagheha