eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
455 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️مانکن زنده و نگاهی برچهارگام تغییرات فرهنگی ✍️علیرضامحمدلو 🔸امروزه که تعدد تبلیغات و بیلبوردها و تکنیک های جذب مخاطب، کوچه و خیابان و تلویزیون را درنوردیده، سوژه ای عجیب برای مدتی توجهات را جلب نمود. 🔹روش جدید تبلیغاتی و استفاده از مدلینگ زن در ویترین مغازه ها که از چندمغازه محدود در مشهد شروع شد و به کرمانشاه رسید را می توان به عنوان مساله ای فرهنگی اجتماعی نیز مورد بررسی قرار داد. 🔸این پدیده قبل از ایران در کشورهای دیگری نیز آزموده شده و کمافی السابق سوغات تبلیغاتی اروپاست. وقتی خطوط قرمز یک فرهنگ با ابتکار تبلیغاتی سخیفی چون ، سحر تبر و ساسی مانکن و...مورد هجمه واقع می شود جای سوال از چرایی و چیستی ماجراست اما از چگونگی تغییرات و نتایج مابعد این رویداد نیز بایستی تحلیلی داشته باشیم. ✅گام اول، حساسیت(تقدس) زدایی: اساسا برای مهندسی فرهنگی و صورت بندی تغییرات اجتماعی، حرکت نخست، دستکاری محیط و محدودیت های فرهنگی است. چارچوب فرهنگی، باورها و ارزش های یک محیط باید مورد سوال و شبهه واقع شده و با و تحریک پذیری، چهره شفاف فرهنگ‌ را چنگی انداخت و شک آلود نموده و از قداست زدود. ✅گام دوم انگاره سازی و مدیریت ذهن: ایجادتصویری متکثر و مردد از فرهنگ بعد از تقدس زدایی می تواند راه چاهی برای مدیریت ذهن و قراری باشد برای ذهن بی خانمان و خالی از قداست و یقین و بگوید حق مطلقی وجود ندارد و کسب یقین و معرفت امری الزامی نیست و دروازه های ذهن را باید هرمنوتیکی و چندباندی رها نمود... ✅گام سوم ذائقه سازی و مدیریت تعلق: بعد از انگاره سازی و خلع سلاح معرفتی و رها کردن دروازه های معرفت، دیگر پایگاه فکری و مبدا و مقصد یقینی وجود ندارد پس بایستی روی علاقه ها تمرکز نمود. وقتی برای بشر، آبی از معرفت گرم نشد و همه معارف از جادو تا دانش و از تخیل تا مذهب همه در یک سبد قضاوت قرار گرفتند، ارباب رسانه بسمت تعلقات و ذائقه بشری شیفت عملیاتی می کند تا بحران معنا و معرفت را جبران نماید. کثرت گزینه ها برای انتخاب بهتر و سرمایه گذاری روی احساسات مخاطب و رو آوردن سمت تنوع طلبی افراطی را از این زاویه بنگریم. ✅گام چهارم رفتارسازی و مدیریت کنش: حساسیت زدایی، انگاره سازی و فرافکنی تردید، ذائقه سازی و سرمایه گذاری روی تعلقات و احساسات، زمینه لازم را برای تیرخلاص کمپانی ها و چرخه خبیث سرمایه داری جهانی فراهم می نماید. انسان بدون قداست و معرفت و سرشار از احساسات و تلون مزاج، به دنبال نسخه ای برای زندگی در ساحت رفتار و کنشگری است. مبدا و معاد از نرخ و معنا تهی شده و باید در لحظه زندگی کرد. پس باید جهت جداشدن از ترس و اضطراب از زندگی و مرگ پیش رو، از خودآگاهی فارغ شد و به سمت و حل بحران در ساحت اجتماع حرکت کرد. در معامله حل بحران خود در ساحت جامعه، کالایی جز خودشیفتگی و سرمایه گذاری در سطح ظاهر، دست بشر را نخواهد گرفت. اینکه انسان به حدی تنزل پیدا کند که در ویترین مغازه ها در نقش مانکن، خودش را نمایش دهد، ناشی از خط سیری انحرافی است که در ساحت فرهنگ جامعه ایجاد شده و این بیماری تنزل شخصیت، در طرف خرید بازار نیز با پدیده انسانهای پرسه زن مواجه است که خودشیفتگی و بحران شخصیت این مانکن های زنده را بازتولید می نماید. تراژدی فرهنگ فقط شامل خودشیفتگی و بحران شخصیت عده ای و تلون مزاج و پرسه زنی و چشم چرانی عده ای دیگر نمی شود. اساسا برای تنفس بیشتر و به روز ماندن در عرصه تمدنی، به تئوریسین ها و مدیران بیمار و لیبرال مسلکی احتیاج دارد که این چرخه‌را پشتیبانی نموده و در میان توده مردم درونی سازی نمایند. @andisheengelabi @daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️{هر آنکه ، مشکل } ✳️راهکار زیبا و طلایی برای حل مشکل 🔸همه ما یک داریم، هرکسی در هر رشته ای که باشد، یک مختصری بلد است و بقیه را بلد نیست. 🔸اگر کسی خود را بشناسد و آنچه را که نمی داند، نگویید. هم در مسائل اجرایی، هم در مسائل تقنینی، هم در مسائل قضایی، هم در مسائل ، آنچه را که نمی دانیم، نکنیم. 🔸حضرت امیر می فرمایند: آنکه نمی داند، ساکت باشد مشکل حل می شود. @daghdagheha
💠چالش‌های اندیشه‌ورزی درباره تمدن نوین اسلامی در حوزه‌های علمیه ⏪سخنرانی دکتر محسن الویری در جمع مبلغان نخبه دفتر تبلیغات اسلامی: 🔸مقدمه وقتی از اندیشه‌ورزی درباره تمدن نوین اسلامی سخن می‌گوییم، در حقیقت یک گام عقب‌تر از پرداختن حتی درباره مفهوم این تعبیر و واژگان تشکیل‌دهنده آن ایستاده‌ایم و لذا در این بحث نیازی به توضیح درباره مفهوم تمدن و تمدن اسلامی و تمدن نوین اسلامی نیست برشمردن این چالش‌ها به مفهوم برجسته کردن آسیب‌ها به بهای نادیده گرفتن توان‌مندی‌ها و ظرفیت‌ها نیست، بلکه به مفهوم روشن ساختن موانع قابل رفع در فرایند تمدن‌اندیشی حوزه‌های علمیه است. این چالش‌ها عبارتند از: 🔸۱. شتاب‌زدگی برای رسیدن به نتیجه ـ با وجود این که بر پایه سنت پژوهشی حوزه‌ها معمولا نقطه عزیمت هر پژوهش، مقدمات بعیده با تکیه بر واکاوی‌های واژه‌شناختی است تا آن جا که این تعبیر مزاح‌آلود را که هر پژوهشی در حوزه علمیه از خلقت آدم آغاز می‌شود، موجه جلوه می‌کند، در برخی موضوعات نوپدید به گونه‌ای رفتار می‌شود که گویی بدون انباشت دانش و بدون عبور از دالان‌ها و پلکان‌ها طولانی و پیچیده و نفَس‌بُر می‌توان یافته‌های علمی هم‌تراز کشورهای پیش‌تاز در این زمینه ارائه کرد. این شتاب‌زدگی را در برخی نوشته‌ها و گفته‌های همراه با گزاره‌های جزمی بدون پشتوانه نظری به آسانی می‌توان دید. 🔸۲. ناآگاهی از مطالعات و پژوهش‌های نظری و میدانی موجود در دیگر کشورها و بی‌اعتنایی به آن ـ بحث‌های تمدنی در غرب یک تاریخ روشن و پر مطلب دارد و یک دوره بر صدر نشستن و سپس به حاشیه رانده شدن و بار دیگر به میدان آمدن را طی کرده است و آگاهی از آن بی‌تردید افق‌های بسیار خوبی را در برابر ما می‌گشاید. بسیاری از ما اصحاب حوزه هیچ آگاهی از این مطالعات و پژوهش‌ها نداریم و احساس نیازی هم به آگاهی یافتن از آن نمی‌کنیم. در کشورهای اسلامی هم خودآگاهی تمدنی و موضوع توجه به تمدن نوین اسلامی زودتر از کشور ما آغاز شد و میراث علمی درخور توجهی در این کشورها پدید آمده است. سوگمندانه باید پذیرفت که این میراث نیز جز اندکی از آن به کشور ما راه نیافته است و هیچ کوشش روش‌مندی برای شناخت و انتقال این میراث به چشم نمی‌خورد. 🔸۳. نبود دروس واسطه بین مباحث علمی رایج در حوزه‌ها و پیشینه دانشی مورد نیاز برای تمدن‌پژوهی ـ متون بسیار ارزشمند دینی و دین‌پژوهی ما به ادله مختلفی عیناً امکان مبنا قرار گرفتن و کاربرد برای گره‌گشایی از مشکلات کشور ندارند. مثلا نمی‌توان تنها و تنها با منابع موجود و به وسیله کسانی که تنها و تنها همین دروس سنتی حوزه را فراگرفته‌اند برای مشکلات کشور چاره‌اندیشی کرد. وجود یک سلسله دانش‌های واسطه‌ای برای ایجاد پیوند بین دروس حوزه و نیازهای جامعه اجتناب‌ناپذیر است مانند وضعیتی که در زمینه دانش اقتصاد و علوم سیاسی و مانند آن مشاهده می‌کنیم که طلاب دینی پس از فراگرفتن این دروس می‌توانند از متون دینی راه‌کاری برای جامعه ارائه کنند. چنین دروس و رشته‌ای برای مباحث تمدنی هنوز وجود ندارد و در نتیجه تعداد کسانی که توان پژوهش در زمینه مباحث تمدنی را دارند بسیار اندک است و چه بسیار طرح‌های مطالعاتی و پژوهشی که به دلیل نبود نیروی پژوهشی مناسب راکد و معطل مانده است. 🔸۴. ایرانی و شیعی دیدن تمدن نوین اسلامی ـ چالش دیگری که در سطح حوزه و شاید در بخش‌های دیگر کشور به چشم می‌خورد نگاه محدود درون‌مذهبی و نگاه ملی به آن است. یعنی هنوز در ذهن بسیاری از دوستان این تلقی وجود دارد که تمدن نوین اسلامی یک تمدن مبتنی بر مکتب اهل بیت(ع) است که قرار است در محدوده سرزمینی کشور ایران تحقق یابد! و حال آن که یکی از ویژگی‌های گریزناپذیر یک تمدن وسعت آن و دربرگیرندگی سرزمین‌های مختلف و اقوام و نژادها و زبان‌ها و مذاهب مختلف است مانند تمدن پیشین اسلامی که قلمرو گسترده‌ای از جنوب اسپانیا تا شمال چین را با همه تنوع اقلیمی و زبانی و نژادی و فرهنگی دربرمی‌گرفت و به قول مرحوم زرین‌کوب مانند یک پیکر واحد بود که روح آن اسلام بود و اجزای مختلف آن پیکر را اقوام مختلف تشکیل می‌دادند و به تعبیر ایشان، مغز این پیکر را هم ایرانیان تشکیل می‌دادند. این تلقی که قرار است ما در ایران یک تمدن نوین اسلامی درست کنیم و همه دیگر آحاد امت اسلامی در برابر ما سر خم کنند بسیار رؤیایی و قطعا تحقق‌ناپذیر است. 👇👇👇
👆👆 🔸۵. فقدان نگاه امت‌گرا ـ اصولا گستره تحقق تمدن، یک جامعه وسیع و گسترده است و گستره تحقق تمدن اسلامی هم امت اسلامی است. بسیاری از فعالیت‌های رایج در حوزه فارغ از چنین نگاهی صورت می‌بندد. بر اساس آموزه‌های اسلامی یک فرد مؤمن باید کلان‌نگر باشد و رفتارهای خود را نه تنها در مقیاس فردی، بلکه در مقیاس یک سلسله دایره‌های متحدالمرکز خانوادگی و محلی و شهری و منطقه‌ای و کشوری و قاره‌ای و جهانی و حتی فراتر از آن تمدنی ببیند، به این معنی که حتی آینده را هم مدنظر قرار دهد و هر کاری که انجام می‌دهد به احتمال دیده شدن و اثر گذاشتن آن در جهان آینده هم بیاندیشد، لذا این توقع که یک طلبه فعالیت‌های خود را در مقیاس امت اسلامی ببیند، انتظار بی‌جایی نیست. درصد بسیار بالایی از درس‌ها و بحث‌ها و مقالات و کتاب‌ها و سخنرانی‌های موجود در حوزه خالی از چنین رویکردی است. از سوی دیگر، امروزه در سطح امت اسلامی دیگرانی مانند ترکیه و مالزی در سطح دولت‌ها و مصر در سطح نخبگان به دنبال اجرایی کردن الگوهای تمدنی خود هستند. حتی عربستان هم که به سرعت در حال بازآفرینی تمدن ایستای غرب در یک مقیاس کوچک است، در حال ارائه یک الگوی تمدنی برای تمدن نوین اسلامی است. بی‌اطلاعی از این الگوها و تجربه‌ها، بسیاری از مطالعات و پژوهش‌ های ما را بی‌اثر و یا کم‌اثر کرده است. 🔸۶. بی‌اعتنایی به قانون اساسی ـ چالش دیگری که در بسیاری از حیطه‌ها از جمله حیطه پیشرفت‌پژوهی و تمدن‌پژوهی در حوزه‌های علمیه به چشم می خورد چشم‌پوشیدن از قانون اساسی و مراجعه مستقیم به قرآن و روایات برای کشف راه حل و پاسخ به پرسش‌ها و حل مشکلات کشور است. این کار شبیه این است که برای رسیدن به یک مقصد هر کس متناسب با توان خود یک راه در نظر بگیرد و در عمل شاهد باشیم که این راه‌ها تا چه اندازه با هم متداخل و یا متنافی هستند. قانون اساسی یک میثاق ملی و دربردارنده خطوط کلی شیوه اداره جامعه و برآمده از یک اجماع نخبگانی و توده‌ای مبتنی بر مکتب اهل بیت(ع) است که مسیر کلی رسیدن به این مقصد را مشخص ساخته است و مادام که در آن تغییری داده نشده است، به همین صورت کنونی دارای اعتبار است. جای شگفت است که این سند بسیار مهم و معتبر را به کناری گذاشته‌ایم و همگی به دنبال ابداع روش‌های ویژه خود هستیم. 🔸۷. ضعف فرهنگ گفت‌وگو ـ سرشت بحث‌های تمدنی نیازمند روحیه هم‌گرایانه است. نگاه تمدنی نسبت به اجزای یک تمدن نمی‌تواند نگاه واگرایانه باشد. نگاه تمدنی حتی نسبت به دیگر تمدن‌ها هم ضمن حفظ غیریت خود و غیرت تمدنی خود، نگاه طمع و طلب نسبت به دستاورهای مثبت آن است. امروزه گاه کسانی در حوزه‌های علمیه از تمدن نوین اسلامی سخن می‌گویند که نسبت به هر کس که اندک تفاوتی با مشرب و مرام و سلیقه آن‌ها داشته باشد خشمی خانمان‌سوز و کینه‌ای ویرانگر دارند. با چنین نگاهی نمی‌توان هم‌افزایی پیشرفت‌آفرین و تمدن‌ساز پدید آورد. به رسمیت شناختن تنوع دیدگاه‌ها و رواج گفت‌وگو برای تبیین آنچه خود آن را حق می‌دانیم و تن دادن به نتایج گفت‌وگو یکی از بایسته‌های نخستین تمدن‌اندیشی است. مراد از گفت‌وگو کوشیدن صادقانه برای فهمیدن دیگری و فهماندن خود به دیگری همراه با رعایت اخلاق است و به هیچ روی به معنای چشم پوشیدن از حق و کوشش نکردن برای اقامه حق نیست. 🔸۸. نگاه خرد و ذره‌ای به کارهای تمدنی حوزه و کم‌انگاشتن آن‌ها ـ بعضی از دوستان دلسوز که خود نیز به یک معنا پرورده حوزه هستند، با جدا از هم در نظر گرفتن کارهایی که در حوزه در زمینه مسائل تمدنی صورت می‌گیرد و مقایسه آن یک کار با مجموعه فعالیت‌های تمدنی غربی‌ها مدام بر طبل تحقیر و کم‌شمردن کارهای رایج در حوزه می‌زنند و در شیپور نومیدی می‌دمند. این کار مانند آن است که کسی در آغاز بهار تنها به یک جوانه کوچک بنگرد و با مقایسه آن جوانه با تصاویری که از بهار در دست است، آمدن بهار را ناممکن بشمرد ولی انصاف این است که به دشت نگریست و جوانه‌ها را یکجا دید و در آن صورت می‌توان پیش‌بینی کرد که روزی این دشت رنگ بهار به خود خواهد گرفت. مراحل رشد تمدنی در همه جوامع مختلف به صورت نسبی یکسان است و وضعیت کنونی کشورمان با همه مشکلات و کاستی‌ها و تنگناها در مقایسه با مراحل نخستین خیزش تمدنی دیگر سرزمین‌ها بسیار نویدبخش و امیدوارکننده است. 🔸۹. جدی گرفته نشدن ـ با وجود پاره‌ای کوشش‌های فردی، نهاد حوزه مسأله اندیشه‌ورزی در موضوع تمدن را همچنان به عنوان یک امر حاشیه‌ای و زینت المجالسی می‌شمرد و آن را به صورت جدی در دستور کار خود قرار نداده است. به عنوان مثال شاید حدود سه سال است که تعدادی از دوستان موضوع تأسیس یک انجمن علمی با محوریت مباحث تمدنی را دنبال می‌کنند و هنوز این انجمن به راه نیافتاده است. -به نقل از کانال دکتر محسن الویری 🆔 @daghdagheha
🔴 جمهوری اسلامی خواهد باخت اگر... 🖊محمدامین رضایی 🔹جمهوری اسلامی به آمریکا، اسرائیل و عربستان نخواهد باخت، اگر قرار باشد ببازد با این دست فرمان که جلو میرود یا به بعضی از مسئولین خود خواهد باخت و یا نسل نوجوان امروزش! تسامح بیش از حد با بعضی از مسئولین فاسد اشرافی که جز مشتی شعار ویترینی چیزی از آرمان های انقلاب در عملکرد و سبک زندگی خود و فرزندان شان دیده نمیشود یک خطر بزرگ برای بقای جمهوری اسلامی است و البته خطرناک تر از آن این است که ما در وسط مسائل سیاسی و بحران های اقتصادی، نسل نوجوان خود را رها و فراموش کرده ایم! 🔸 نسلی که در ذهنش ارزش های دینی و انقلابی یکی یکی دارد فرو می پاشد. تتلو و ساسی مانکن و بلاگرهای اینستاگرامی، محبوب و قهرمانش شده اند، چند وقت پیش تتلو و یک خانم بلاگر در اینساگرام یک لایو مشترک گذاشتند، ۶۰۰ هزار بیننده به طور زنده لایو را تماشا کردند و رکورد شکست. محتوای لایو حرف های صریح جنسی بود مخاطبش هم عموما همین بچه های دهه هشتادی بودند! 🔹چند روز پیش کلیپی در فضای مجازی پخش شد که همه را شوکه کرد، یک نوجوان۱۴ ساله با یک خانم بلاگر۳۴ ساله وسط لایو ۱۰ دقیقه راحت از مسائل جنسیش جلوی دوربین سخن گفت! خیلی از خانواده های ایرانی که نوجوان دارند بعد دیدن این کلیپ به فکر فرو رفتند. حقیقتش این است این اتفاق در جامعه ما یک اتفاق نیست یک واقعیت تلخی پنهانی است که با این کلیپ عریان تر شد و البته اتفاقات بدتر هم رقم خواهد خورد. 🔸این وضعیت امروز همه خانواده ها را مضطرب کرده است، شکاف نسلی عجیبی در حال شکل گرفتن است، نسلی دارد بزرگ میشود که هنجارشکنی را نه یک قبح که عادی و افتخار میداند! مساله اصلا انجام چند اشتباه کوچک نیست، انکار و جنگ علیه اصول بنیادین مثل خانواده، سنت، هویت، علم، اخلاق در حال شکل گرفتن است. این نسل بالفرض که ایران را به عنوان وطن بپذیرد و بماند اما دیگر پای ارزش هایش نخواهد ماند 🔺احتمالا بعضی بخواهند بگویند ما رویش های خوبی هم داریم کسی منکر آن نیست مساله رقم خوردن یک بحران است بحران! در چه باید کردش حرف طولانی است اجمالش این است آنها که هنوز دلبسته آرمان ها و ارزش ها هستند بی خیال رقم زدن کارهای بزرگ و پر هیاهو بشوند، حلقه های کوچک تشکیل بدهند، هر چقدر از این نوجوان ها را از وسط این مرداب بیرون بکشیم و بزرگ کنیم به همان اندازه به بقای انقلاب کمک کرده ایم، حلقه های کوچک مطالعاتی-تربیتی رقم بزنیم. کشور و انقلاب آدم میخواهد، آدم نداشته باشیم قافیه را باخته ایم، تمام. @m_amin_rezai 🆔 @daghdagheha
💠وحدت حوزه و دانشگاه پیشکش! 🖋محمدامین امامی پناه 👈🏻 می گویند: «وصف العیش، نصف العیش» اما گویا ما بر این باوریم که «وصف العیش، تمام العیش»؛ به همین دلیل بیشتر از این‌که تن به حرکت‌های جدی بدهیم، دل به سخنان زیبا و دلنشین و اهداف بزرگ بسته‌ایم. هر چه شعارهای بزرگتری بر زبانمان جاری شود، حس رضایت مندی بیشتری از خود پیدا می‌کنیم. به عبارتی؛ تمام سعی خود را معطوف به فضای ذهن کرده و نهایت هنر ما این است که سخنان عمیق تری بر زبان جاری کنیم اما فضای عمل و اجرا را به فراموشی سپرده و به لوازم آن پایبند نیستیم. 🔸با این مقدمه کوتاه می‌رویم سراغ شعار «وحدت حوزه و دانشگاه». بنده فکر نمی‌کنم کسی منکر فضیلت و ضرورت ایجاد وحدت حوزه و دانشگاه به عنوان دو نهاد تأثیر گذار در آینده کشور باشد. اما سوال مهم این است که واقعا تا چه اندازه به لوازم این سخن اندیشیده و به آن پایبند بوده‌ایم؟! 🔹هر ایده و سخنی، لوازمی ضروری دارد و تا زمانی که انسان، به آن لوازم پایبند نباشد، گامی از پیش نخواهد برد. روی سخن بنده به عنوان یک طلبه با حوزه علمیه است. زمانی حوزه می‌تواند به وحدت با دانشگاه فکر کند که به لوازم آن پایبند باشد. این مهم، لوازم متعددی دارد که یکی از ابتدایی‌ترین و بدیهی‌ترین لوازم آن، این است که بزرگان حوزه، سعه صدر خود را بالا ببرند و تاب تحمل شنیدن سخنان و نظرات مخالف را پیدا کنند و باب بزرگی به نام «گفت و گوهای آزاد علمی» را به روی اندیشمندان و نظریه پردازان مختلف بگشایند. چگونه ممکن است وحدت و تفاهم مشترکی میان دو نهاد مختلف شکل بگیرد بدون این‌که چنین فضای آزادی فراهم شده باشد و اندیشمندان به راحتی بتوانند نظریات خود را بیان کنند و جلسات نقد و نظر فراهم شود. اختلاف نظر و اندیشه‌های متفاوت، امری کاملا طبیعی است. هنر حوزه ما باید این باشد که بتواند مستدل و متقن نظریات خود را اثبات کند و فضای علمی را اقناع کند. در صورتی که چنین موفقیتی هم حاصل نشود، ثمره این رفت و آمدها و گفت و گوها این می‌شود که زمینه توافق بر نقاط مشترک و اهداف همسو و همکاری‌های دو طرفه فراهم می‌گردد. 🔸تا زمانی که فضای آزادی برای نظریه پردازی اندیشمندان و نوآوران علمی، فراهم نشود و «آزادی بیان و کرسی‌های آزاد اندیشی» صرفا در حد شعار باقی بماند، وحدت حوزه و دانشگاه که هم امام خمینی (ره) و هم رهبر معظم انقلاب، بر آن تأکید داشته و دارند، سرانجام نیکویی نخواهد داشت. 🔻متأسفانه حوزه علمیه نتوانسته با فرزندان خود که از دل همین حوزه بیرون آمده و رشد کرده‌اند، تعامل سازنده‌ای داشته باشد و انتقادات و نظریات جدید ایشان را با جان و دل بشنود و به اتحاد و وحدتی درونی دست یابد، حال چگونه می‌خواهد به معنای واقعی کلمه به وحدت با دانشگاه دست یابد؟! ▫️سوگمندانه باید گفت وحدت حوزه و دانشگاه، پیشکش، لا اقل به فکر «وحدت میان حوزویان» باشید. ای کاش حوزه علمیه تصمیم بگیرد باب «گفت و گوهای علمی» را در خود حوزه باز کند و بدون تعصب فضایی آزاد برای طرح نظریات علمی فراهم کند تا با ایجاد وحدت میان حوزویان، بستری برای گام‌های بعدی یعنی وحدت حوزه و دانشگاه مهیا شود. @tahavol_howze 🆔 @daghdagheha
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تریلر فیلم جهانی سيدة الجنة (بانوی بهشت) که تا چند روز دیگر در سینماهای سراسر جهان اکران خواهد شد. 🔹 این فیلم به میزبانی هیئت خدام المهدی (وابسته به یاسرالحبیب ) و بازی چندین نفر از بازیگران معروف کشور های اروپایی و به زبان انگلیسی ساخته شده است. 🔹 روال فیلم تلفیقی بین وقایع اخیر (داعش و سلفی تکفیری) و به مقایسه بین اهل سنت و ماجرای انحراف در وصایت پیامبر و جریان تروریستی داعش است و القا کننده این مطلب است که داعش زاییده تفکر اهل سنت است و به گونه ای اهل سنت را مساوی با داعش معرفی میکند. 🔹 تیزر این فیلم ضد وحدتی، در یوتیوب بسیار دیده شده است و انتظار می رود یکی از پربحث ترین فیلم های سال ۲۰۲۱ باشد. @daghdagheha
ما بچه‌های مادر پهلو شکسته ایم... @daghdagheha
💠نامه ای از مرکز اسلامی انگلیس جناب حجت الاسلام و المسلمين اقاي عليزاده دام عزه مسئول دفتر حضرت آيت الله اعرافي رئيس محترم حوزه هاي علميه سلام عليكم اميدوارم حالتون خوب باشد، احتمالا خبرهاي مربوط به پخش فيلم بانوي بهشت را كه در ٣٠ دسامبر يعني چهارشنبه اين هفته پخش مي شود را شنيديد اين فيلم با هزينه اي معادل ١٥ ميليون پوند و پشتيباني شيرازي هاي مقيم لندن ساخته شده است. 🔸پيام اين فيلم اين است كه داعش ريشه در آموزه هاي مسلمانان اهل سنت دارد و قبلا هم شاهد اين نوع اقدامات غير انساني از آنان بوديم و بعد با هنرمندي، ظلم هايي كه به حضرت زهراء سلام الله عليها شده است را در همين راستا معرفي مي كند. 🔸اين فيلم بسيار حرفه اي ساخته شده و بسترهاي فراواني براي پخش آن وجود دارد كه يوتيوب و نت فليكس و تلويزيون هاي شيرازي ها نمونه اي از آن هستند. 🔸متأسفانه پيامدهاي احتمالي پخش اين فيلم بسيار بد و غير قابل اغماض است و هم اكنون بسياري از اهل سنت از كشورهاي مختلف شديدا به اين نگاه به اهل سنت معترض هستند و ممكن است اقداماتي كنند كه خوشايند هيچ كس نباشد. 🔸ما تا انجا كه ممكن است سعي مي كنيم خط و ربط خودمان را از سازندگان اين فيلم جدا نشان دهيم ولي آنچه مهم است و شيعيان بسياري در تماس ها و پيام هايشان درخواست دارند اظهار نظر حضرات مراجع عظام تقليد و حوزه هاي علميه بويژه حوزه علميه قم است، لطفا در هر سطحي كه براي شما ممكن است اين پيام را به اطلاع اين عزيزان بفرستيد و تقاضاي ما را نسبت به اظهار نظر در اين مورد اعلام بفرماييد، با تجديد ارادت سيد هاشم موسوي/مركز اسلامي انگليس @daghdagheha
🏴 رحلت آیةالله محمدتقی مصباح یزدی؛ فقیه، فیلسوف و متفکر ارزشمند دورانِ ما تسلیت باد رهبر معظم انقلاب اسلامی: بنده نزدیک به چهل سال است که جناب آقای مصباح را می‌شناسم و به ایشان به عنوان یک فقیه، فیلسوف، متفکر و صاحب نظر در مسائل سیاسی اسلام ارادت قلبی دارم. اگر خداوند متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصیت هایی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری استفاده کند، اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و عظیم‌القدر خلأ آن عزیزان را در زمان ما پر می‌کند. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 @daghdagheha
🏴◾️🏴◾️🏴◾️🏴◾️🏴 پیام تسلیت مدیر محترم حوزه های علمیه به مناسبت ارتحال حضرت آیت الله مصباح یزدی بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون خبر ارتحال علامه مجاهد و فیلسوف گرانمایه و مفسر فرزانه و فقیه انقلابی حضرت آیت‌الله مصباح یزدی اعلی الله مقامه الشریف برای حوزه‌های علمیه تکان دهنده و غمبار و اسف انگیز بود. این چهره تابناک از پیشگامان نهضت و انقلاب اسلامی و از یاران وفادار امام خمینی ره و رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی مد ظله العالی و مرزبان اندیشه ناب اسلامی و مدافع آرمان‌ها و ارزش‌های اصیل انقلاب و استوار در همه فراز و فرودها و حوادث و فتنه‌ها بود و در دفاع از اصل ولایت فقیه و رهبری معظم انقلاب اسلامی شجاع و پیشگام و عمارصفت اقدام می‌کرد و لایخاف فی الله لومة لائم. آن شخصیت بزرگ در فلسفه اسلامی از صاحب‌نظران برجسته و دارای نظریات بکر و نو و برخوردار از اندیشه‌ای دقیق و نقاد و آگاه به اندیشه‌های فلسفی غرب و فلسفه‌های مضاف بشمار می‌آمد و دقت‌ها و موشکافی‌های ایشان فراموش شدنی نیست و آثار ماندگار فلسفی و فکری ایشان گنج فاخر و دستمایه وزین برای حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها و مراکز علمی و فلسفی داخل و خارج از کشور است. آن فقید سعید در قلمروی فلسفه‌های مضاف و علوم انسانی و اجتماعی از منظر اسلامی پیشگام و آغازگر و در طراحی نظامات فکری اسلام مبتکر و پیشاهنگ بود. از لطائف بارز در زیست پر برکت ایشان می‌توان به نوآوری‌های برجسته و اندیشه‌های مبتکرانه در قلمرو نظامات آموزشی و پژوهشی و مدیریتی حوزه و پیشگامی در تحول حوزه اشاره کرد و از رهگذر فکر عمیق آن مرحوم مرزهای دانش‌های اسلامی و حوزوی گسترش یافت. از نقاط مهم زندگی ایشان سلوک معنوی و روحانی و اخلاقی و بهره‌گیری از استادان معرفت و معنویت مانند امام خمینی ره، علامه طباطبایی ره و آیت الله بهجت ره بود. افزون بر آثار و نوشتار نور افشان ایشان، خیل عظیم شاگردان و دست پروردگان گواه بر کارنامه فاخر و ارزشمند وی است. آن استاد سفرکرده و به لقای الهی پیوسته با کوله باری از توشه‌های معنوی و عرفانی ان شاء الله در پیشگاه خداوند مهربان سرافراز و مأجور و برای حوزویان و دانشگاهیان مصباح هدایت خواهد بود. آن فقیه پارسا به مجاهدان راه خدا و ایثارگران و محور مقاومت و شهیدان سرافراز و شهید حاج قاسم سلیمانی عشق می‌ورزید و مقدر بود تا در ایام فاطمیه و سالگرد شهادت آن شهید مقاومت به دیار ابدیت بپیوندد. فقدان آن علامه زاهد و پارسا و شکیبا را به رهبر معظم انقلاب اسلامی و مراجع عظام و حوزه‌های علمیه و مردم شریف و شاگردان و علاقه‌مندان و بیت مکرم و آقازادگان گرامی و صهر ارجمند ایشان تسلیت و تعزیت عرض می‌کنم و روز شنبه سیزدهم دی‌ماه را به احترام آن مرحوم و در ایام فاطمیه و سالگرد شهادت شهید سلیمانی، حوزه‌های علمیه را تعطیل اعلام می‌نمایم و علو درجات آن فقید سعید و شکیبایی و پاداش نیک الهی را برای بازماندگان محترم و استمرار راهشان را از خداوند مهربان خواستارم. عاش سعیدا و مات سعیدا. علی رضا اعرافی قم مقدسه ۱۲ دی‌ماه سال ۱۳۹۹ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 @daghdagheha
💠دو تصویر از آیت الله در فضای قم و بین جریانات فکری و سیاسی دو تصویر بسیار متفاوت از آیت الله مصباح در سالهای گذشته ترسیم شده است: 🔸تصویر اول) ایشان قبل از انقلاب هیچ گونه کنشگری انقلابی نداشت و در کنار جریاناتی مثل انجمن حجتیه ترجیح داد سکوت کند و حتی ماجرای چراغانی نیمه شعبان که امام خمینی در منشور از آن گلایه کرده را به بخشی از مرتبطین آیت الله مصباح نسبت داده اند. این جریان معتقد است آیت الله مصباح یک دفعه وارد فضای انقلاب شد و تفکراتش هم به دلیل آنچه که نفی جایگاه مردم قلمداد می کنند همسو با مبانی جمهوری اسلامی نیست. این تصویر عمدتاً توسط جریانات نزدیک به اصلاح طلبان در حوزه قم ترسیم می شود. 🔸تصویر دوم) آیت الله مصباح پیش از انقلاب در کنار مرحوم هاشمی و برخی دیگر از انقلابی ها بیشتر فعالیت مخفیانه و فکری داشته اند. از مهمترین آنها فعالیت در نشریه بعثت و انتقام بوده و حتی بر اساس برخی از اسناد، ساواک ایشان را به دلیل فعالیت های انقلابی دستگیر کرده است. از این منظر آیت الله مصباح یکی از ارکان فکری نظام بوده و در تبیین منظومه مبانی انقلاب اسلامی و تشکیلات سازی برای مراکز فکری و حاکمیتی موفق عمل کرده است. این قرائت نیز عمدتاً توسط نیروهای جریان مقابل اصلاح طلبان ترسیم شده و مستندات محکمی دارد. 🔸اما به نظر می رسد فارغ از همه این قضاوت ها قابلیت تشکیلات سازی و تبدیل ایده به ساختار و تربیت شبکه ای از شاگردان فکری از مهمترین ویژگی های آیت الله بوده است که متاسفانه پس از تغییر رویکرد مؤسسه به سمت فضای سیاسی کمرنگ شد. آیت الله مصباح در حالی از دنیا رفت که میراث او یعنی ساختار و تشکیلات مؤسسه در ضعیف ترین دوران خود به سر می برد اما تفکر او همچنان در بین جریانات فعال در حوزه و کشور قوی و مروجینی دارد. به نقل از کانال تعاملات حوزوی https://www.instagram.com/p/CJg9n-UhVFx/?igshid=6d1drda7eoez ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔@daghdagheha
💠قهرمانی فراسوی نظریه ها و برای همیشه تاریخ 🖊علیرضا محمدلو ▫️در وصف کسی که به قلم، ارزش و امنیت بخشید چه می توان نگاشت؟ کسی که در وقت بودن سالک بود و زمان رهیدن چون مالک جای خالی اش احساس می شود. کدام نظریه اجتماعی و فلسفی، ظرفیت تبیین و توصیفش را دارد؟ که خالی از معناست و افقی سیاسی و اقناعی داشته و از واقعیت و حقیقت به دور است، چگونه می تواند این قدرت نرم و راهبردی مقاومت را تئوریزه کند؟ 🔸 انسجام اجتماعی و گمنشافت هم که عمق میدان ناقصی دارد و سطح هویت بخشی و انسجام را تنزل می دهد و توان تبیین جامعه و شاخص های دینی در بازتولید انسجام، بدون عقب نشینی تمدنی را ندارد. 🔹سرمایه اجتماعی بوردیو هم قدرت درک شخصیتی چون قاسم سلیمانی را ندارد. آنچه که در بودن و رفتن قاسم سلیمانی رخ داد، امری فراتر از یکسری ارتباطات شبکه ای مبتنی بر منفعت و فرمالیته در میان مردم بود. این شهید بزرگوار، حقیقتا دلهای یک ملت را حول یک ایدئولوژی و آرمان تجمیع نمود و جهان را ارتقا بخشید و از ادعای نظریه فراتر عمل نمود. 🔸نظریه ماکس وبر هم که در قیاس با شخصیت سردار، فقط کاریکاتوری از یک قهرمان را توان تئوریزه کردن داشت و باید گفت: ژنرال سلیمانی ما نه هیتلر بود نه سوپرمن و نه حتی چگوارا. عقل و عاطفه و حماسه را باهم گره زد و به دور از فیگورهای امروزی در دلها نقش بست و به عنوان یک و نه پوشالی هالیوودی، در مکانیزم عقلانیت مدیریت و اجتماع، تحولی جدی ایجاد نمود و واژه ترس و عقب نشینی در دیپلماسی را به چالش کشید. 🔹آری قاسم سلیمانی مردم‌ منطفه و جهان را چند لایه افزایش داد و زبان لکنت مظلومان جهان را درمان نمود. اما روشنگری او طعنه می زد به خودآگاهی و روشنفکری مارکس، فیسلوف و جامعه شناس آلمانی که جهان عاری از معنا و کمونیستی را آرزو داشت. اما مقصد قاسم سلیمانی از مبدا مقدسی شروع می شد و فرایند مقدسی تری چون را طی نمود و مدینه فاضله و سرشار از معنا و حقیقت و عدالت برای رهروان راهش نوید می داد. 🔸شخصیت قاسم سلیمانی بود و در قالب نظریه های موجود نمی گنجید. عقلانیت و عاطفه و حماسه و معنویت در یک وسعت فردی و اجتماعی جمع شده بود و آنچه که فیلسوفان و فقها و تئوریسین ها نوشته بودند، در یک میدان کنشگری تمام عیار به دوش کشید و در شخصیت خود و سپاه تحت امرش و مردمان معتقد به مرامش جامه عمل پوشانید. 🔹مردی که ذهنیت های اجتماعی را به هم نزدیک نمود و نظریه های دینی را به ساحت عمل گره زد و سپهر نظریه های اجتماعی و فلسفی را در نوردید و عشق به دین و ناموس و وطن را با مقوله قدرت آشتی داد و امری بین الاذهانی نمود و با تعمیق ارتباط قدرت و اجتماع از و تفاهم هابرماسی سبقت گرفت. 🔸هژمونی و سرکوب رضایتمندانه مدنظرش را شکست و افقی جدید و معنوی تر به روی ادبیات سیاسی اجتماعی جهان گشود و روسای جهان‌را دعوت به نگاه عمیق تر و دقیق تری به مردم و افکارعمومی نمود که برای خلق موقعیت و کنترل اجتماعی، نیاز به فریب نیست و مسیر رضایت مردم، قیام برای تک تک نیازهای مردم است (چه در مواقع سیل و زلزله و چه در بحران امنیتی) نه فرافکنی و توجیه بخاطر نشستن ها و ادعای رفراندوم به جهت نتوانستن ها... 🆔 @andisheengelabi ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 @daghdagheha
"قهرمان بدون مرز " دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام برگزار میکند: هم اندیشی اصحاب علوم انسانی در باب جهان مقاومت پس از شهادت سردار سلیمانی دکتر حمید پارسانیا دکتر حسین کچوئیان دکتر حسین اکبری دکتر ادریس هانی 🗓 پنجشنبه، ۱۸دی ۱۳۹۹ ⏰ ساعت 10 تا 12 آدرس پیوند مجازی شرکت در نشست: https://b2n.ir/841384 جهت ورود به جلسه پیوند را لمس کرده و پس از وارد کردن نام خود وارد شوید. ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 @daghdagheha
724156.pdf
1.42M
💠متن کامل مناظره ۳ ساعته دکتر و مرحوم در پایان دهه ۱۳۶۰ پیرامون «چیستیِ معرفت‌شناسی» در قم ✳️محورهای اصلی: معرفت‌شناسی بر چه ارکانی استوار است؟ 🔸رابطه میان طبیعیات و فلسفه و منطق با الهیات چیست و نسبت میان این‌ها چه تاثیری در رویکرد معرفت‌شناختی ما دارد؟ 🔸آیا در طریق معرفت‌شناسی، الهیات به طبیعیات نیاز دارد یا معرفت‌شناسان بی‌نیاز از فرآورده‌های عقل تجربی هستند؟ 🔸چگونه می‌توان کلیه اصول الهیاتی را بدون احتیاج به اصول موضوعه طبیعی اثبات کرد؟ ✳️اولین و آخرین مناظره دکتر سروش و آیت‌الله مصباح با اختلاف در «مفهوم منطق» میان دو طرف به پایان میرسد و هر یک در پایان گفتگو اذعان می‌کنند که حرف یکدیگر را نمی‌فهمند و امیدوارند مخاطبان بحث از اختلافات و اشتراکات آنان، خود به نتیجه روشنی برسند. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 @daghdagheha
💠از تشییع پیکر آیت‌الله مصباح یزدی تا عزاداری حضرت زهرا(س) 🔹روز دوشنبه تشییع باشکوه پیکر آیت‌ﷲ مصباح یزدی در قم برگزار شد. دراین تشییع همان‌گونه که پیش‌بینی می‌شد هزاران نفر از طلاب و فضلا و مردم قم حضور داشتند. یکی از اصلی‌ترین موضوعاتی که حول این تشییع در فضای رسانه‌ای مطرح شده‌است چرائی برگزاری این برنامه در ایام کرونا و محدودیت‌های آن است. 🔹خوشبختانه آمارها نشان می‌دهد وضعیت قم در جدول ابتلاء و فوتی‌های کرونا روند نزولی بسیار خوبی داشته و پیش‌بینی می‌شود به وضعیت عادی نزدیک ‌شود. از سوی دیگر در برنامه تشییع پیکر آیت‌ﷲ مصباح یزدی ومراسم ترحیم ایشان در حرم مطهر آنچه که بیشتر از همه نمود داشت رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی از جمله استفاده از ماسک بود که به جرات می‌توان گفت همه‌ی جمعیت این نکته را رعایت کرده بودند. 🔹با توجه به برگزاری این تشییع این سوال مطرح می‌شود که برای شهادت حضرت زهرا(سلام‌ﷲ علیها) چه تدابیر و تصمیماتی از سوی مسئولان امر اتخاذ خواهد شد. آیا صحیح است که علیرغم برگزاری باشکوه مراسم تشییع پیکر آیت‌ﷲ مصباح یزدی، شاهد ممنوعیت مطلق برنامه عزاداری حضرت فاطمه‌ی زهرا(س) باشیم؟ 🔹این دوگانگی در تصمیم‌گیری عوارض منفی گوناگونی دارد و ممکن است بستر بسیاری از قضاوت‌ها و واکنش‌های منفی سیاسی و مذهبی را در شرایط فعلی و آینده فراهم سازد. از سوی دیگر هنوز وضعیت کرونا تثبیت نشده‌است و به هرحال رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی کاملا ضروری است. 🔹با توجه به شرایط بیان شده این پیشنهاد مطرح می‌شود که مسئولان استان قم مجوز برگزاری مراسم عزاداری حضرت زهرا(س) را به صورت معین و مشخص اعلام نمایند. این تصمیم‌گیری می‌تواند به صورت «برگزاری دسته‌جات عزاداری در صبح روز شهادت و در فضای باز و با رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی و استفاده از ماسک» باشد. 🔹چنانچه امکان صدور مجوز عمومی برای همه‌ی دسته‌جات عزاداری هم نباشد می‌توان از بیت حضرت آیت‌ﷲ‌العظمی وحید خراسانی که در سال‌های گذشته علمدار برگزاری مراسم شهادت و پیاده‌روی مرجعیت معظم بودند درخواست شود این مراسم را همچون سال گذشته و فقط در فضای باز خیابان برگزار کرده و مدیریت رعایت اصول بهداشتی نیز بر دوش برگزار کنندگان گذاشته شود. 🔹تجربه نشان داده‌است طیف انقلابی و مذهبی بیشترین پایبندی را به دستورالعمل‌های بهداشتی داشته‌اند و انشاءﷲ امیدواریم باردیگر فضای کشورمان به برکت نام و یاد حضرت زهرا(س) معطر و متبرک باشد و عنایات آن حضرت دفع‌کننده‌ی همه‌ی بلایا و امراض و مشکلات باشد. 🔻🔻🔻 @mobahesat @daghdagheha
⚡ جریان‌های حوزوی، خیلی دور خیلی نزدیک! 🔹 یک روز پس از آنکه پیکر آیت‌الله مصباح یزدی در خیابان شهدا (صفائیه) قم تشییع شد، در کوچه‌ی ممتاز این خیابان «سرای فرهنگ و قرآن آیت‌الله هاشمی رفسنجانی» نیز افتتاح شد. جمعیت تشییع کننده‌ی پیکر آیت‌الله مصباح و افرادی که در افتتاح این مرکز گردهم آمده بودند همیشه در مسائل فکری و سیاسی دو خط موازی هستند که مجادلات آنان بسیار پرتنش است. 🔹 اما از نگاهی دیگر این تقارن حضور را می‌توان از جمله امتیازات شهر قم و حوزه علمیه دانست. آنجائی‌که افکار کاملا متناقض در نزدیکی یکدیگر در حال ارائه و تبلیغ دیدگاه‌های خود هستند و مصداقی از احترام به مخالف را به نمایش می گذارند. افکاری خیلی دور اما نزدیک هم! این تقارن اما محدود به تشییع آیت‌الله مصباح و افتتاح سرای فرهنگ آیت‌الله‌ هاشمی نیست. همیشه شهر قم شاهد برخوردهای نزدیک اینچنینی بوده‌است. بیش از یک دهه آيت‌الله مصباح یزدی چهارشنبه‌ شب‌ها در دفتر رهبر معظم انقلاب در خیابان شهداء درس اخلاق برگزار می‌کرد و کمتر از صد متر آن سوی خیابان و در همان ساعت، جلسه‌ی هفتگی «مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه» برگزار می‌شد که سخنان و افکار آیت الله مصباح از جمله محورهای اصلی مخالفت آنان بوده‌است. 🔹 از دیگر موسسات قابل توجه در کوچه‌‌ی ممتاز خیابان صفائیه «موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی» است که اغلب پژوهشگران و اعضای این موسسه زاویه جدی و انتقاد سرسختانه نسبت به آیت‌الله مصباح و طیف اصولگرایان دارند و در فاصله‌ی کمتر از پنجاه متر از این موسسه، انتشارات موسسه امام خمینی و مرکز عرضه‌ی آثار مرحوم آیت‌الله مصباح قرار دارد. 🔹 آیت‌الله سیدکمال حیدری از جمله‌ اساتیدی است که در سال‌های گذشته نظرات شاذ و پرانتقادی داشته است. دفتر او در خیابان سمیه تنها پایگاه فیزیکی برای دیدارها و نشر آثار او در رسانه‌هاست اما کمی آن سوتر در خیابان عباس‌آباد منتهی به خیابان سمیه دفتر آیت‌الله نجم‌الدین طبسی از اصلی‌ترین منتقدان سیدکمال حیدری قرار دارد. 🔹 اگر در نقشه‌ای دقیق از مرکز قم و در دائره‌ای پنج کیلومتری بیوت علما و موسسات وابسته به آنان را جانمائی کنیم ده‌ها و صدها مکتب فکری و علمی و فقاهتی را خواهیم یافت که هرکدام دارای سیره و روش خاص خود هستند و گاه با ده‌ها مرکز جانمائی شده در این دائره تضارب جدی دارند و توانسته‌اند زیستی منطقی در کنار یکدیگر داشته‌ باشند. 🔹 اما این نزدیکی و حٔسن تعایش همیشه هم به خوبی پیش نمی‌رفته‌ است. گاه در یک موسسه علمی افکار متفاوت و متضاد هم تحمل نشده‌است. موسسه امام خمینی(ره) قم در خاطره‌ی حوزویان نمونه‌ای از این مصادیق است. آنجاکه مصطفی ملکیان و آقای محسن غرویان بخاطر زاویه‌ی فکری یا تفاوت سیاسی با حذف فیزیکی مواجه شدند. این حذف فیزیکی محدود به این موسسه نیست. مصطفی ملکیان در همان ماه نخست ریاست حجت‌الاسلام احمد واعظی از همکاری با دفتر تبلیغات اسلامی هم محروم شد. نتیجه‌ی حذف مصطفی ملکیان بیش از آنکه به نفع موسسات باشد، باعث نشر بیشتر افکار او شد. به تهران رفت و در جمع شاگردان به صورت متکلم وحده و جایگاه استاد و مرشدی و گاه مرادگونه نظراتش را بیان کرد، بدون آنکه مورد نقد و پاسخ قرار گیرد. این در حالی است که تا زمان حضور در موسسه امام خمینی و دفتر تبلیغات کم نبودند اساتیدی که هم‌طراز وی به نقد افکار او می‌پرداختند و در فضایی علمی و منطقی اجازه نمی‌دادند یک سویه افکارش تبلیغ شود. 🔹 از خاطرات ناخوشایند حذف نظرات مخالف در مراکز علمی اگر عبور ‌کنیم به مصادیق خوشحال‌کننده‌ای‌ خواهیم رسید. برای نمونه آنجا که دو دیدگاه کاملا متضاد سیاسی در کنار یکدیگر حضور دارند. آقایان سیدضیاء مرتضوی و رضا اسلامی دو عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی هستند که بارها در رسانه‌ها پیرامون مسائل سیاسی و فکری به نقد نظرات یکدیگر پرداخته‌اند. 🔹 حوزه علمیه قم محل تضارب آراء در گستره‌ای وسیع است. نمونه‌ی همیشگی این تضارب جدی، فقها واهل حدیث با علمای فلسفه وعرفان است. این تضارب گاه تا حد تکفیر هم پیش رفته‌است اما در اوج خود با یادآوری حضورعلامه طباطبائی در نماز جماعت مرحوم آیت‌الله میلانی فروکش کرده و جنبه‌ای علمی به خود یافته‌است. 🔹 افکار مختلف سیاسی حوزوی در قم هم باید از این تضارب و احترام الگو بگیرند. بازیگران و فعالان سیاسی از هر جناح و طیفی در عین نقد جدی طرف مقابل، باید مدارای مومنانه با یکدیگر داشته باشند و حضور و وجود دیگران را به رسمیت و احترام شمارند و به جوان‌ترها رسم و منش جوانمردی و مرز بین مخالفت با ترور شخصیت را بیاموزند. http://mobahesat.ir/23236 🆔 @daghdagheha
💠شوکی به حال نزار روشنفکری دینی 🔸بار دیگر عبدالکریم سروش جنجال فکری گسترده‌ای برانگیخته است. بیش از دو دهه است که او را رأس جریان «روشنفکری دینی» می‌شناسند. حتی برخی از نواندیشان منتقد او معتقدند که او پایه‌گذار جریان «روشنفکری دینی» در ایران است و پیش از او ما با جریان «روشنفکری مذهبی» یا احیاگران و اصلاح‌گران دینی روبه‌رو بوده‌ایم. این سخن که به جدالی لفظی می‌ماند، نشانه‌ای از مرزبندی برخی از نوگرایان دینی با محصولات فکری سروش و شاگردان اوست. آنها از دو جهت با سروش مرزبندی می‌کنند؛ نخست آنکه او را در وضع نابسامان فرهنگی کنونی مؤثر و مقصر می‌دانند و توجیه‌های او بابت کارنامه‌اش در زمان عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی را نمی‌پذیرند. دیگر آنکه او را مسبب سرگشتگی معرفتی بخشی از نسل جوان و دانشجوی مذهبی دهه هفتاد و هشتاد می‌دانند و می‌گویند که سروش، همه تلاش‌های شریعتی برای گرایش جوانان به دین را با تشکیک‌ها و تردیدهای معرفتی‌اش در مخاطره افکند. سروش با فاصله‌گیری تدریجی از نظام سیاسی کشور کوشید جهت اول این مرزبندی را کمرنگ کند، ولی تشکیک‌های معرفتی‌اش را گسترش داد و باورهای مهم‌تر شیعی و حتی اسلامی را به نقد و چالش کشید. نسبت دادن محتوای قرآن به پیامبر اکرم(ص) و خواب‌نمایی قرآن، بی‌اعتبار دانستن تفسیر قرآن و جایگزینی روش مبهم «تعبیر قرآن» در سال‌های اخیر از پررنگ‌ترین تلاش‌های معرفتی شک‌آفرین او بوده است. 🔸اما تازه‌ترین سخنرانی او که به بررسی نسبت میان اسلام و قدرت اختصاص داشت، از سوی برخی تحلیل‌گران به «وداع روشنفکری دینی با دین» تفسیر شد و انتقادهای گسترده برخی دوستداران و یاران سروش را نیز برانگیخت. او در این سخنرانی با صراحت بی‌سابقه‌ای از تمایل اسلام به قدرت و خشونت سخن گفت و کوشید نشان دهد که جریان تصوف به تعدیل این تمایل همت گماشته است. 🔸محسن کدیور که همچون سروش از چهره‌های برجسته جریان روشنفکری دینی محسوب می‌شود، این بار نیز به نقد سروش پرداخت و نوشت که سروش متأثر از روایات اهل سنت به معرفی اسلام پرداخته و روایاتی که او برای خشونت‌زا بودن اسلام مورد استناد قرار می‌دهد فاقد اعتبار هستند. 🔸همچنین آیت‌الله سید محمد هاشمی؛ از علمای نزدیک به طیف اصلاح‌طلب نیز ضمن گلایه از سروش نوشت که وی «با همه امتیازات نسبی که دارد، موجب تعجب متعمقین در این‌گونه مسائل، و حیرت و سرگردانی افراد کم‌اطلاع» می‌شود. از نظر آقای هاشمی: «منهای محبت و عشق صوفیانه، قرآن کوچک‌ترین کوتاهی در این بُعد نداشته. چطور روا می‌دارید قرآنی که همه سُوَر آن، جز یکی، با رحمانیت و رحیمیت خداوند متعال آغاز می‌گردد اتهام خشونت به آن و رسولش بزنید؟!». 🔸مهراب صادق‌نیا؛ جامعه‌شناس حوزوی نیز ضمن نقل قولی از مصطفی ملکیان، سخنان سال‌های اخیر سروش را «پیامد دلباختگی سروش به صورت تاریخی دین» دانست. 🔸حسن انصاری؛ استاد مطالعات اسلامی در پرینستون نیز نوشت که سخنان اخیر سروش «بی‌تردید نه با تصویری که آیات قرآن از پیامبر ترسیم می‌کند سازگار است، نه با آنچه از سیره پیامبر و روایات صحیح و اصیل ادبیات سیره می‌شناسیم و نه با آنچه از وضعیت اجتماعی و رفتاری شبه جزیره در آستانه ظهور اسلام و اوضاع عرب». او نیز همچون دیگر منتقدان، سروش را متأثر از کتب تاریخی اهل سنت دانست. 🔸سروش در پاسخ به سیل انتقادات و اعتراضات دوستان خود کوشید با توضیح مختصری فضا را تعدیل کند: «من هرگز از خشونت سخن نگفتم. از قدرت سخن گفتم و از اینکه محمد(ص) سیاستمداری هدفدار و هوشمند و چالاک و کاردان و مقتدر بود و در مقابل کارشکنان کوتاه نمی‌آمد و از ابتدا هم گفت از سر بریدن و از جنگ پرهیز ندارد. او در چشم من یک عارف مسلح بود و یک جنبش دینی مسلحانه به راه انداخت و مؤسس قانون و اخلاق تازه‌ای بود و برای رسیدن به هدف که بسط توحید بود موانع را با قدرت از پیش پا برمی‌داشت. البته یک فرد مقتدر، صبور و آشتی‌جو و مشفق و رحیم و اهل مذاکره و مشاوره و معاهده هم می‌تواند باشد؛ چنان‌که بود. به قول ماکیاولی؛ پیامبران مسلح پیروز شدند و محمد[ص] چنین بود. به گمان من، سیره قطعی پیامبر بر این داوری صحه می‌نهد. من مطلقا به روایات مجعول و مجهول و موضوع و متروک و مدسوس تکیه نمی‌کنم. والله اعلم». 🔸این‌که سروش تاکنون هیچ اثر علمی در زمینه تاریخ اسلام تولید نکرده، ولی درباره «سیره قطعی پیامبر» داوری می‌کند، شاید برای جامعه‌ای که عادت به اظهارنظرهای غیر تخصصی کرده، چندان عجیب نباشد، ولی به نظر می‌رسد حرکت زیگزاگی او برای فرار از تبعات سخنان اولیه‌اش به یک عادت اخلاقی برای او بدل شده که مخاطبان و منتقدان را نیز بلاتکلیف و حیران می‌کند. -به نقل از راوی نیوز ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
✳️ نقد نظریه «دین و قدرت» از منظر عصر حیرت 🔻مهدی نصیری ✍ اظهارات اخیر آقای دکتر عبدالکریم سروش در باره «دین و قدرت» و ارائه تصویری خشن و اقتدار طلب و بعضا سرکوبگر از اسلام و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله موجی از اظهار نظرها و نقدها را از سوی صاحب نظران و از جمله روشنفکران و نواندیشان دینی در داخل و خارج بر انگیخته و همچنان ادامه دارد. عموم نقدها ناظر به دفاع از اصل معارف و آموزه های اسلام و قران و سیره قولی و عملی پیامبر ص و نیز متوجه استدلال های مطرح شده از سوی آقای سروش (به لحاظ روشی و محتوایی) بوده که حاوی نکات و حل و نقض های مفید و روشنگری بوده و توانسته است روایت «دین قدرت مدار و سرکوبگر» را به چالش گرفته و تضعیف کند. اما به نظر حقیر از زوایه ای دیگر نیز می توان به بحث پیرامون این روایت پرداخت و نشان داد که علی رغم وجود وجوهی از خشونت و برخورد از موضع قدرت با کفار و معاندان و مستکبران و طواغیت در متن اسلام و سیره پیامبر صلی الله علیه وآله، ظهور و بروز خشونت و تکفیر و خونریزی توسط اسلام شیعی در زمانه کنونی که عصرغیبت حجت و مفسر معصوم شریعت است، جز در مواردی کاملا موجه (مانند دفاع) منتفی می باشد و شیعه ـ لا اقل بر اساس قرائتی متقن و مشهور ـ نمی تواند دست به شمشیر ببرد و به قتل و خونریزی و برخوردهای تکفیری و آزار و اذیت انسانها حتی در جوامع غیر اسلامی بپردازد. ادله این مدعا عبارت است از: 🔸1. بر اساس دهها آیه و روایت معتبر، حجت هدایت خداوند بر انسانها به نحو مطلوب تنها با حضور مبسوط الید حجت معصوم و در مصدرِ حاکمیت، بر جوامع و جهان تمام می شود و در نتیجه کسانی که در عین آگاهی و فهم حقیقت و دریافت پیام انبیاء با آن ستیز کرده اند، سزاوار مجازات و عذاب الهی می شوند اما در صورت حضور و عدم قدرت معصوم (مانند اغلب دوران حیات اهل بیت علیهم السلام) و یا در زمانه غیبت، اتمام حجت بر اکثریت قاطع انسانها صورت نگرفته و در نتیجه در زمره قاصران و مستضعفان معنوی بوده و مستحق عناوینی چون کفر(از سر آگاهی و عناد) نبوده و واجد احترام و کرامت انسانی هستند و دولت یا افرادی نمی توانند نسبت به آنها خشونت بورزند و یا حقوق انسانی آنها را سلب کنند مگر در مواردی که افراد مرتکب جنایت و ظلم به دیگران و نقض قوانین مشروع ـ که قبح و زشتی آن با فهم عقلی و عرفی قابل درک است ـ شوند. 🔸2. در عصر غیبت، بیشترین اتمام حجت (به طور نسبی) بر شیعیان که مدعی حقانیت انحصاری هستند، به دلیل دسترسی به معارف قران و اهل بیت ع تمام می شود و آنان باید بیش از دیگران پروای خداوند و عمل به دستورات او را در حدی که برایشان روشن و واضح شده است، داشته باشند. 🔸3. اتمام حجت بر اساس فهم عقلی و دسترسی به آموزه های انبیاء و قران و نیز اهل بیت علیهم السلام برای غیر شیعه در چنین زمانه ای در زمره محالات نیست اما بدون شک موارد آن بسیار محدود بوده و منحصر به معدودی از عالمان و آگاهان از حقایق از دیگر ادیان و مذاهب می باشد. 🔸4. شیعه در عصر غیبت در باره به دست گرفتن قدرت سیاسی و تشکیل حکومت دو دیدگاه دارد: الف. تشکیل حکومت و اجرای احکام سیاسی و اجتماعی شریعت در صلاحیت امام معصوم می باشد و فقها جز در اموری محدود مجاز به دخالت در امر سیاسی و قدرت نیستند. (ولایت فقیه در امور حسبه) ب. فقیه جامع الشرایط، مجاز و در صورت امکان موظف به تشکیل حکومت و اجرای احکام و حدود الهی است (ولایت مطلق فقیه) اما نکته مهم این است که همه معتقدان به دیدگاه دوم بر نقش مردم در پذیرش چنین حکومتی به عنوان مقبولیت یا مشروعیت تاکید داشته و تحمیل چنین حکومتی را بر جامعه مجاز نمی دانند. 🔸5. قانون اساسی جمهوری اسلامی که توسط خبرگان و فقهای قائل به ولایت مطلق فقیه تدوین شده است حاوی موادی انسانی، مترقی و علوی مانند عدم جواز تفتیش عقاید، مشروعیت حق اعتراض و تجمع، ممنوعیت شکنجه و مجازات بدون دادگاه صالح و برگزاری رفراندوم و ... است که باب استبداد و خشونت را بر حکمرانان می بندد و البته موارد نقض فراوان این مواد مترقی و انسانی در جمهوری اسلامی ربطی به ذات اسلام و فقه شیعه نداشته بلکه ناشی از مسلمانی و شیعه گی ناقص و آفت زده ما و حاکمان بر ما است که متاسفانه تصویری بعضا زشت و خشن و استبدادی از یک نظام اسلامی و شیعی در داخل و خارج ارائه و زمینه پذیرش و اقبال به نظریاتی چون «دین و قدرت» را فراهم کرده ایم و اگر دست به بازنگری و اصلاح در گفتمان آفت زده و عملکرد ضعیف و پر از خطای چهل سال اخیر نزنیم باید منتظر دین گریزی های گسترده تری در سطح جامعه باشیم و تنها نظام سیاسی شیعی در دوران غیبت را مایه تخریب دین و دنیای مردمان کنیم و مایه عبرت و سرزنش حال و آیندگان شویم. @nasiri1342 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠دیپلماسی حوزوی در بحران کرونا دیپلماسی حوزوی در بحران کرونا مجموعه گفتارها و اقدامات مدیر حوزه های علمیه پیرامون بحران یک ساله است که توسط موسسه اشراق و عرفان منتشر شده است. این کتاب شامل 5 فصل می باشد که در قالب کتاب 220 صفحه ای توسط آقای محمد آزادی تنظیم و تدوین شده است. 🔸فصل اول این کتاب، به فلسفه بلایای طبیعی و شیوه مواجهه با آن می پردازد. 🔸در فصل دوم سیاست ها و راهبردهای عمومی مقابله با بحرانهای طبیعی و اجتماعی تشریح می گردد. 🔸در فصل سوم به رسالت های حوزه های علمیه در مواجهه با بحرانها طبیعی و اجتماعی پرداخته شده است. 🔸فصل چهارم به سیاست ها و راهبردهای حوزه های علمیه در دوران پساکرونا اشاره دارد. 🔸و در فصل پنجم اقدامات و برنامه های حوزه های علمیه برای مقابله با بحران کرونا اشاره دارد. در انتهای کتاب نیز مجموعه تعاملات و مکاتبات آیت الله اعرافی پیرامون بحران کرونا با مسئولان کشوری و بین المللی، منعکس شده است. ➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
📌یادداشت؛ فضای مجازی چگونه احمق می‌کند؟ 🔴پرویز امینی در یادداشتی نوشت: کتاب «فقر احمق می‌کند» زوایه جالبی را برای تبیین مسئله فقر طرح می‌کند. 🔸این کتاب که به قلم یک روان‌شناس و یک اقتصاددان نوشته شده، بر این فرض استوار است که فقر با ایجاد اشتغالات ذهنی فراوان ذیل نیازهای روزمره و ضروری مثل تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و درمان، تحصیل فرزندان و…، پهنای باند ذهن افراد فقیر را اشغال کرده و این اشغال شدن، موجب ایجاد اختلال در قوای شناختی افراد فقیر می‌شود. 🔹مشابه همین منطق، می‌توان ادعا کرد؛ فضای مجازی نیز به‌خصوص به شیوه‌ای که غالباً در ایران استفاده می‌شود؛ مانند فقر می‌تواند تولیدکننده نادانی باشد. درواقع شاید بتوان گفت: فضای مجازی، احمق می‌کند! 🔸مصداق بارز این احمق شدن را اما می‌توان در بسیاری از چهره‌های ورزشی، هنری و موسیقیایی دید که تحت عنوان شناخته می‌شوند. برخی حرف‌ها و گزاره‌هایی که از سوی این افراد طرح و بیان می‌شود، چنان عجیب‌وغریب و بی‌حساب‌وکتاب است که انسان را در وضعیت «ما هیچ؛ ما نگاه» قرار می‌دهد. ♻️اعلام مرگ مرحوم علی انصاریان در اثر ابتلاء به کرونا به عنوان ، فریادهای جگرخراش یک بازیگر بر سر وطن به عنوان خراب شده یا بکار بردن تعابیری مثل سرزمین نفرین شده برای ایران و…، در این چارچوب قابل‌تأمل است. متن کامل یادداشت https://v-o-h.ir/?p=2381 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠خشونت و خودکشی در سینما، انفعال در تلویزیون 🔹خشونت،‌ خودکشی،‌ خودسوزی و عصبانیت در شبکه نمایش‌خانگی موج می‌زند، در این بین، تلویزیون منفعل‌ترین روزهای خودش را سپری می‌کند؛ نه سریال‌های دلچسبی روی آنتن می‌برد و نه برنامه‌سازی را در مدارِ اصول و منطقِ مناسب پیش می‌برد. جشنواره فیلم فجر بسیاری از مسائل را به اثبات رساند که اندیشه و تفکرِ فیلمساز ما به کجا می‌رود! از طرفی ورود نمایش‌خانگی به ساخت کارهایی با تِم خشونت و صرفاً تجاری و کپی‌پرداری از کارهای ترکیه‌ای و یا در تلویزیون کارهایی که دلچسبی گذشته را ندارند، این سؤال را برای ما بوجود آورده که چرا جریانِ آثار نمایشی ما در مدیوم‌های مختلف آنقدر غیرمنسجم پیش می‌روند و سرمنزلِ مشخصی ندارند؟ دکتر مریم جلالی کارشناس رسانه و دکتری مدیریت و برنامه‌ریزی فرهنگی فرهنگی، در این زمینه بخشی از دغدغه ها را مطرح می کند: 🔸خشونت، خودکشی و خودسوزی در میان فیلم‌های جشنواره فیلم فجر سی و نهم از نگاه مطالعات فرهنگی قابل تأمل است. میل به بازنمایی خودکشی و تنفر از خود حکایت یک عصیان است و وقتی قبح این بازنمایی ریخته می‌شود باید نگران شد و باید سیاستگذاران فرهنگی ما حساس شوند. 🔸بالا رفتن بسامد برخی از نمادها و تکرار آن‌ها نشانه‌ای است که باید سیاستگذاران فرهنگی ما را حساس کند. وقتی در یک فیلم نمادگرا شاهد خودکشی قهرمانِ داستانیم و در یک فیلم کاملاً واقعی هم خودکشی اتفاق می‌افتد. پیام فیلمسازان چیست؟ 🔸وی در خصوص اینکه چرا قهرمان اثر چاره‌ای جز خودکشی ندارد، خاطرنشان کرد: انتخاب سینماگران به عنوان تولیدکنندگان کالای فرهنگی و محتوا به سویی رفته است که قهرمان اثر چاره‌ای جز خودکشی ندارد مستاصل می‌ماند چون ایده پیش‌برنده‌ای ارائه نمی‌دهد. 🔸این کارشناس رسانه معتقد است: این حجم خشونت فروخورده همان احساس اجحاف جامعه، خلأ قدرت وعدم احساس اقتدار در جامعه ایرانی است که منجر به ارائه پیرنگ‌هایی می‌شود که ستاره‌ها و روشن‌ها و حتی بی‌همه‌چیزها را خاموش می‌کند. سینما استعاره می‌سازد دایره‌های معنایی تازه‌ای پیشنهاد می‌دهد.کلمات را کاربردی نو می‌دهند و فرهنگ عمومی را شکل می‌دهد. رسانه , صدا و سیما , تلویزیون , سینمای ایران , جشنواره فیلم فجر , باید نشانه‌های تولیدات تصویرپایه را جدّی گرفت. خشونت، جرم و جنایت یکی از مهمترین ابزارهای درام‌سازی است به شرطی که در خدمت ایده اصلی و دال مرکزی باشد و تنها برای تزیین و جذابیت شکلی به ایده تحمیل نشوند. باید نشانه‌های تولیدات فرهنگی به ویژه تولیدات تصویر پایه را جدّی گرفت. 🔸وی با اشاره به اینکه قتل، خونریزی، خشونت و اعتیاد با بسامد بالا، سینمایی می‌سازد که در آن یک عاطفه معمولی حکم رمانتیسم پیدا می‌کند، بیان کرد: وقتی خشونت دامن اقشاری که روزگاری نماد عاطفه بودند را می‌گیرد باید نگران شد <زن، کودک، مادر، قهرمان و…>. اعتیاد، خشونت کلامی و فیزیکی، تنفر و انزجار، قتل و خونریزی با بسامد بالا، سینمایی می‌سازد که در آن یک عاطفه معمولی و رایج حکم رمانتیسم را پیدا می‌کند. 🔸عصر جدید رسانه‌ای، عصر انتخاب است و با سواد کم رسانه‌ای مقهور و منفعل خواهد شد. به هر حال شبکه خانگی رقیب تلویزیون نیست تکمیل‌کننده چرخه تولید و ارائه‌دهنده زاویه دیدهای تازه در بستری تازه است که اختیار مخاطب را افزایش می‌دهد. عصر جدید رسانه‌ای، عصر انتخاب است و مخاطب با سواد رسانه‌ای قدرت انتخابش بالا می‌رود و با سواد کم رسانه‌ای مقهور و منفعل خواهد شد. 🔸وقتی سواد رسانه‌ای پایین است ما برای رده‌بندی سنی اهمیتی قائل نمی‌شویم چه در تلویزیون و چه در نمایش‌خانگی، هر تِم و پیرنگی در معرض نگاه همه مخاطبین قرار می‌گیرد وگرنه در هیچ کشوری اثری که میزانی خشونت دارد برای پخش همگانی نیست. یک رابطه دوسویه بین تولیدکننده و مصرف کننده برقرار است از یک سو باید آنقدر سبد رسانه‌ای کامل باشد که همه ژانرها را پوشش دهد و از سوی دیگر، قدرت و دانش انتخاب به مخاطب‌ داده شود که هرچیزی را نبیند. متن گفتگو در https://v-o-h.ir/social/2782 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
Fajr Film Festival 39 - Analytical Report.pdf
4.19M
"سینمای بن بست" ◀️بررسی رابطه آثار سینمایی با پدیده ها، تحولات و وقایع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی 🔸به زبان ساده در مواجهه با پدیده‌های فرهنگی پرسش این است که این آثار چگونه از وضعیت سیاسی و اجتماعی پرده‌برداری می‌کند، درباره آن پیامی ساطع می‌کند و روی آن تأثیر می‌گذارد؟ 🔸گزارش فوق با چنین رویکردی به بررسی آثار و فیلمهای 39مین دوره جشنواره فیلم فجر پرداخته و تحت عنوان«سینمای بن‌بست» منتشر شده است؛ عنوانی که الهام‌گرفته‌شده از فراوانی خودکشی‌ها در فیلم‌های جشنواره سی‌و‌‌نهم و البته نوع و نحوه چینش سوژه، جهان بصری و فضای تماتیک آثار بود و این به شکل حیرت‌انگیزی با سرنوشت مجری سابق تلویزیون ما هم‌خوانی داشت. 🔸اگر می‌خواهید ببینید سینما شما را چگونه بازنمایی کرده و این بازنمایی چه پیامدی در زندگی روزمره شما و عرصه سیاسی و اجتماعی دارد حتماً این گزارش را بخوانید. 🔸مخاطب این گزارش در درجه اول صاحبان قدرت نیز هستند، اما چه سود که آنها بی‌اعتنا به این هشدارها در عالم خودشان سیر می‌کنند. 🔸خواندن این گزارش هشداردهنده به سیاستگذاران، برنامه ریزان و مسئولان فرهنگی و اجتماعی و علاقه مندان به حوزه سینما و مطالعات رسانه به شدت توصیه می گردد. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
با دکتر کلانتری درباره حال امروز فضای مجازی نظام سرمایه‌داری و در رأس آن آمریکا با پیشبرد جریان فناوری در الگوهای پلتفرمی، موفق به ایجاد نظام حکمرانی نوینی شد که از سویی کارآمدی و اثربخشی لازم را در سه بخش دولتی، خصوصی و مردمی به ارمغان می‌آورد و از سویی دیگر، «دولت‌گریزی‌‌ِ فناوری‌های جاری‌» و «تکثّر قدرت‌های خرد توزیع‌شده» را به افسار پلتفرم می‌کشاند و با کاهش ظرفیت حکمرانی دولت‌ها، موجبات شکل‌گیری «دولت تهی» را فراهم می‌سازد. امروز با نظر به خصیصه‌ی «لازمانی» و «لامکانی» بودن فناوری ارتباطات و اطلاعات از سویی و خصیصه‌ی «نظام‌سازی» از سویی دیگر، پلتفرم‌ها بهترین الگو برای توسعه و بسط ایده‌های جهانی‌سازی نظام غرب در میان سایر ملت‌ها به‌شمار می‌رود. پلتفرم‌ها نه‌فقط بستر و ابزار حکمرانی فضای مجازی، بلکه ابزار حکمرانی نظام‌های مختلف اجتماعی را چه در فضای واقعی و چه در فضای مجازی ‌به‌دست می‌دهد و از این بالاتر به ابزاری برای حکمرانی جهانی تبدیل‌ شده‌اند. ✍ متن کامل @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این تلویزیون رو تماشا کنید و ببینید برای تبلیغ یک پودر لباسشویی چه‌کار کردن! 🔸️استفاده از المان‌های ملی و مذهبی، اشاره به ارزش‌های دینی، ترویج ارزش‌های اخلاقی، تبلیغ سبک زندگی، موسیقی بومی و... 🔸️فقط اصلاً مقایسه‌ش نکنید با پیام‌های بازرگانی خودمون که اذیت می‌شید. 🔸️این دو دقیقه پیام بازرگانی از برخی فیلم‌های سینمایی ما هم غنی‌تر و زیباتره. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha