eitaa logo
دانش‌های ادبی
1.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
270 ویدیو
124 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده با آرزوی توفیق سپاس بابت همراهی‌تون @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی           : فروزه‌ها، فروزگان، زاب‌ها : زینه‌های فروزه : ساده زاب، فروزه‌ی ساده : فروزه‌ی برتر، فروزه‌ی فزونی، فروزه‌ی زاب : فروزه‌ی زابشی، فروزه‌ی چگونگی : فروزه‌ی بسته، بربسته زاب : فروزه‌ی بی‌آیین، بی‌روش فروزه، فروزه‌ی شنیداری : خوی زاب : برترین زاب، والا زاب (پیشنهاد نگارنده) : فروزه‌ی شماری، زاب شماری (پیشنهاد نگارنده) : فروزه‌ی پویش، فروزه‌ی کنایی، پوینده زاب : آمیزه زاب، فروزه‌ی آمیخته : مانزاب (مان: از مانستن) : شاخه زاب، برگرفته زاب، فروزه‌ی جُدامَدی : فروزه‌ی ساده، فروزه‌ی آوند یا : فروزه‌ی پوییدگی، پذیرانام : بسته زاب، وابسته زاب، وابسته فروزه : فروزه : آوا، بانگ، نوا، سَدا : ریخت، نما (در دستور زبان)، ساخت، ساختن، پیوند واج : زیاده، گزافه، گزافه‌نمایی، بزرگ‌نمایی دنباله دارد 🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع): ۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری ۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام ۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری @arayehha
🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            : آویزه‌های وابسته‌ساز : وابسته سازگان آمیخته : وات‌های نایی : زینه‌ی فروزه (دُعا): آزبا، آرزو، نیایش، درخواست :دوم تن جم : دوم تن تک : دوچهری، دوریه‌ای : پیوندگر : پیوند : پایه، بُنلاد، ریشه‌ی کنِش، ستون : ایستاده، اَجُنبان، خاموش، ناگوییک : خاموشاندن، (در دستور)، بی‌آوا کردن : استیش زده، نشانِ واتِ بی‌آوا : بی‌آیین، بی‌روش، شنیدنی : سوم تن جم، سوم تن چندین : سوم تن تکین : آواج(=هجا)، آوات، واژ، سازه : واچکدیس، وَچک واره : واژه واره (شَدّ) : فشاره، فشارده : سازه‌شناسی : فروزگان کارورزی، فروزهای پویندگی : فروزه‌های سنجشی، فروزهای روشمند، فروزهای آیینی دنباله دارد 🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع): ۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری ۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام ۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری @arayehha
🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            : دوکژه، نَوناندن : فسرده، بَربَست، دج، برناگرفته : رَمَن، از اوستایی جم، انبوهه، بیشال : گفتار، سخن، وَچَک، سهان : گفت پردازنده، سهان کروازی :سهان نابون، گفت ناپَردَخته، گفته‌ی نارسا : فرآمدکِنش، دستآوردکِنش، دستیافت کنش : باشنده، بودباش←(پیشنهاد نگارنده) : از پارسی هال، پیشاست، اکنون، کنون، هم‌اکنون : پایه‌ها، کنون‌ها : پایه‌های نام، کاته‌ی نام‌ها : پی‌های فروزه، کاته‌های فروزه : پایه، جاور، چگونگی، کنون، کنونگی، کنونه، کاته : کاته‌ی ندا، پایه خوانده، پایه بانگ : کاته‌ی کُنشی، پایه‌ی کارورزی، پایه‌ی پویندگی : پایه‌ی فزایش، پایه‌ی فزاینده، کاته پیوند : پایه‌ی پذیرا، پایه‌ی پوییدگی : انداختن پی‌های سخن (گفتار، وَچک)، هَزبش، پی‌های سخن : هزبش، انداختن، انداختگی، سترس، اندازش←(پیشنهاد نگارنده) : آویزه‌های روشن‌ساز، آویزگان پیوندی روشن‌ساز، واج پیوند واپشی : آویزه‌ی پیوندی گفتن : آویزه‌ی پیوندی آمیخته، وات آمیزه‌ی پیوند، وات بندآمیخته دنباله دارد 🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع): ۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری ۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام ۳- فرهنگ اخترشناسی، محمد حیدری ملایری @arayehha
🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی : پاسخ، پاسخی، بایستگی (مُخِّل): فشرده‌ی کاستار : فشرده گویی، کوته گرایی : گُمانِش،گمان انگیزی : ساده، نیامیخته، نابرگرفته : دور بیگانه : روشن‌ساز، روشن کننده، روشنگر (تاء): ت کشیده (تاء): ة گرد : استواری، پافشاری، فشارش، سختار : پیاپی شدگی فزودگان، پیواره فزود (پیشنهاد نگارنده) : واکاوی، واکافت : واکاوی و آمیخت (پیشنهاد نگارنده) : درست‌خوانی، شمرده‌خوانی، نیک‌خوانی : واتگشت، وارون گفت (پیشنهاد نگارنده) : ویژگی : آرا، آرایی، دَهناد : آرایی، دهنادی، سامانی (تَرخیم): واتکاهی : پایه‌شناسی، بنیان‌شناسی(پیشنهاد نگارنده) : واداری، بایستگی، شایدی : فشاره : برگردان، بازگردان، چرخش، چرخانش : خُردی، کوچکی، کوچک نمود، کهاندن : روشن ساخت، روشن کردن، بازنمود (پیشنهاد نگارنده)، شناساندن :پرگاس، درگیری، کشمکش دنباله دارد 🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع): ۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری ۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام ۳- فرهنگ ریشه‌شناختی زبان پارسی، محمد حسن‌دوست @arayehha
🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            : کارورز نام، کنانام، پوینده‌نام : آمیزه‌نام، آمیخته‌نام : کنش‌نام، پویه‌نام، نام‌کنش : شناخته‌نام، شناس‌نام : تاوَرنام، مانیک‌نام : تک‌نام، تکین‌نام : پوییده‌نام، پذیرانام : نام‌جا، جانام، گِواک‌نام : ناشناخته‌نام، ناشناس‌نام : نام : کارآفرینی، پردازش، کارگیری : برگیری، واژه‌گیری، جُدامَد : کسان : چیزها، پَرموته‌ها : آواها، بانگ‌ها : فزودهای دستوری : فزوده‌ها، افزودگان : افزوده، فزایش، فزوده : افزوده‌ی ایرمانیک، فزایش ایرمانیک : افزوده‌ی فرایی، فزایش فرایی (اضافه بُنوّت) : فزایش وابستگی : فزایش گونه‌نمایی، فزوده‌ی گوییک دنباله دارد 🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع): ۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، دکترهاجری ۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام ۳- فرهنگ ریشه شناختی زبان پارسی، دکتر محمد حسن‌دوست @arayehha
🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            : نخست ایستا، نخست‌جا : فشرده، کوته‌واره، کوتا شده : اندامه‌ها (اِ) : گزارشی : وندها، آوندها : وَچَک پایه‌ها، پایه‌های گفتار : آینده : پیوسته، همارگی، پی در پی : نام نشانه، نشانه نام، نَمارنام : ابزارنام، افزارنام، نام‌ابزار : نام ساده‌ی برگرفته، ساده‌نام برگرفته : ساده نام، نام ساده : انبوهه‌نام، نام رَمَن، رَمَن‌نام، بیشال‌نام : نام‌گونه، گُن‌نام : نام ویژه، ویژه‌نام : گوهرنام، زادنام : همه‌نام، همگان نام، نام همگانی دنباله دارد 🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع): ۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، دکترهاجری ۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام ۳- فرهنگ ریشه شناختی زبان پارسی، دکتر محمد حسن‌دوست @arayehha
🔅پالایش زبان پارسی 🔻عزا= سوگ 🔻عزادار= سوگوار 🔻عزاداری = سوگواری 🔻عزاگرفتن= به‌سوگ‌نشستن، زاری‌کردن، شیون‌کردن، خودخوری 🔻ایّام عزاداری= روزهای سوگواری 🔻صاحب‌عزا= سوگوار 🔻لباس عزا= جامه‌ی سوگ، رخت سیاه 🔻مجلس ختم= پُرسِه 🔻مجلس ترحیم= پُرسِه ✍نمونه: 🔺از عزا چون بگذرد یک‌چندروز کم شود آن آتش و آن عشق و سوز = از سوگ چون بگذرد یک‌چندروز کم شود آن آتش و آن اِشغ و سوز 🔺فقدانش را عزا گرفته بودند= نبودش را به‌سوگ نشسته بودند 🔺عزا گرفته بود که مشکل خود را چطور حل کند= خودخوری می‌کرد که گرفتاری خود را چگونه چاره کند 🔺گفته شده لباس عزاداری ایرانیان قدیم سفید بوده است= گفته شده جامه‌ی سوگواری ایرانیان باستان سپید بوده است 🔺مجلس ختم آن مرحوم فردا منعقد می‌گردد= پُرسِه‌ی آن بهشتی‌روان فردا برگزار می‌شود ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آرمان «ادب‌سار» پالایش زبان پارسی والایش فرهنگ ایرانی @arayehha 🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸 @arayehha 🔅پالایش زبان پارسی 🔻البته = اگرچه، چراکه‌نه، هرآینه، به‌هرروی، هرچند، هرگز، همانا، بی‌گمان، به‌راستی‌که، بااین‌همه، زنهار 🔻صدالبته= سَددَرسَد(صددرصد) ✍نمونه: 🔺البته درک درستی از آن ندارند= هرچند/اگرچه دریافت درستی از آن ندارند 🔺فکر می‌کنی تورا بخشیده‌ام؟ البته که نه!= گمان می‌کنی تورا بخشیده‌ام؟ به‌راستی که نه! می‌پنداری تورا بخشیده‌ام؟ بی‌گمان نه! می‌گمانی تورا بخشیده‌ام؟ زنهار که نه! به‌گمانت تورا بخشیده‌ام؟ هرگز! 🔺البته قولی است مشهور که مطبوعات رکن و قوه‌ی چهارم مملکتند= هرآینه گفته می‌شود که چاپنامه‌ها، ستون و نیروی جهارم کشورند ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آرمان «ادب‌سار» پالایش زبان پارسی والایش فرهنگ ایرانی @arayehha 🔷🔶🔹🔸