#نکات_اصولی
#حکم_موضوع_متعلق
💠 تفاوت میان حکم، موضوع و متعلق:
🔻 گاهی در علم اصول در مورد قضایای شرعیه، تعبیر به #حکم، #موضوع و #متعلق می شود که میبایست تفاوت میان آنها روشن شود:
🔷 حکم: آنچه شارع آن را جعل کرده باشد؛ چه حکم تکلیفى (مانند وجوب) و چه حکم وضعى (مانند طهارت)
🔶 موضوع حکم: آن چیزی که حکم روی آن رفته است، که گاهی به آن «متعلق المتعلق» نیز اطلاق میشود. البته گاهی به «مکلف» نیز موضوع حکم گفته میشود، که اصطلاح دوم خارج از محل بحث است.
🔷 متعلق حکم: فعل اختیاری مکلف که مولی انجام یا ترک آن را ازمکلف خواسته است. به همین جهت متعلق حکم مختص احکام تکلیفیه است، ولی در احکام وضعیه -که بر افعال اختیاری عبد تعلق نمی گیرد- متعلق حکم وجود ندارد.
🔶 متعلق موضوع: وصف یا قیدی که مربوط به موضوع حکم است.
💯مثال اول: در جمله «اکرم العالم العادل»:
#وجوب که از فعل امر «اکرم» فهمیده میشود، «حکم» است. #اکرام کردن که فعل مکلف است، «متعلق حکم» میباشد. #عالم که وجوب اکرام روی آن رفته است، موضوع حکم است و #العادل که قید موضوع است، متعلق موضوع میباشد.
💯مثال دوم: «الخمر نجس».
#نجاست که حکم وضعی است، «حکم» است و #خمر که نجاست روی آن رفته، موضوع حکم است. اما از آنجائی که نجاست خمر، حکم وضعی است، متعلق حکم در اینجا وجود ندارد و از آنجایی که خمر قیدی ندارد، متعلق موضوع نیز وجود ندارد.
📚 برای مطالعه بیشتر ر.ک به: محقق نائینی، فوائد الاصول، ج 1، ص 145؛ شهید صدر، دروس فی علم الاصول، 121 الی 126؛ شرح اصول مظفر محمدی، ج 1، ص 223.
🔰 مدرسه عالی فقه و اصول شهیدین قم
🆔 @Dar_masire_ejtehad
#نکات_حدیثی
💠 مقصود از «ینبغي» و «لا ینبغي» در لسان روایات
🔹 ظهور واژه «ينبغي» در استحباب و «لاينبغي» در كراهت، مورد اختلاف فقهاست. در کتب فقهی و در بیان فقیهان (البته به جز کتب فقه مأثور) لفظ ینبغی در استحباب و لفظ لاینبغی در کراهت استعمال شده است و ظاهراً همین امر باعث شده که معانی غیر الزامی برای این دو لفظ در اذهان بعضی از فقها رسوخ پیدا کند و در برداشت از روایات نیز معنای استحباب را برای ینبغی و معنای کراهت را برای لفظ «لا ینبغی» قائل شوند.
🔸 ولی همانطور که بعضی از محققان بیان کردهاند (الحدائق، ج ٢، ص١۴۴) با مراجعه به روایات معلوم میشود استعمال لفظ «لا ینبغی» در روایات با استعمال آن در لسان فقها تفاوت دارد. برای روشن شدن حقیقت، میبایست دقت بیشتری شود.
🔹 سه نظریه دربارۀ ظهور لفظ «ینبغی» و «لاینبغی» وجود دارد:
1️⃣ برخی (جامع المقاصد، ج12، ص369؛ مسالک، ج2، ص253 و ج6، ص249) قائل به ظهور این الفاظ در #استحباب و #کراهت هستند.
2️⃣ برخی دیگر (فقه الشیعة، خویی، ج6، ص225؛ موسوعة الإمام الخویی، ج١٧، ص٢٠٠) معتقد به ظهور این الفاظ در #وجوب و #حرمت هستند.
3️⃣ بعضی نیز (الحدائق، ج4، ص360؛ الحاشية علی مدارک الأحکام، 1419ق، ج2، ص309؛ مستند الشیعة، ج١١، ص٢٩٩؛ کتاب الحج، شاهرودی، ج٣، ص١۵٢) این لفظ را #مجمل و دارای معنایی اعم از حرمت و کراهت میدانند، که برای تعیین هر یک از معنای کراهت یا حرمت، نیازمند به قرینه هستیم.
✅ با توجه به استعمالات مختلف این واژهها در روایات در احکام الزامی و غیر الزامی، مشخص میشود بدون یاری گرفتن از قراین نمیتوان معنای روایت را فهمید. همچنین مشخص میشود اینکه هر یک از فقها از روایات برداشتی دارند، به خاطر قراین خارجی است؛ یعنی چون از بیرون میدانند فلان حکم الزامی است، ینبغی یا لاینبغی در روایت را الزامی دانستهاند و یا اگر میدانند فلان حکم غیر الزامی است، ینبغی یا لاینبغی در روایت را غیر الزامی دانستهاند. بنابراین به نظر میرسد نظریه سوم، نظریه صحیح است و در هر روایت، میبایست از قراین استفاده کرد.
👈🏻 نکات #حدیثی بیشتر را اینجا ببینید
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین