۱۳۸
#تفسیر_سوره_انعام
*ادامۀ شرح آیۀ ۶۱*
🔹۱۰. مؤمنین هرکاری را انجام نمیدهند، کار مؤمن فقط بندگی است که تمام وجود را به دست مولا بدهد. اگر کار مثبتی انجام میدهد در واقع مولا انجام داده و مؤمن مأمور است، آمر اوست و چون قیمتی شده نگهبان هم برای او گذاشته و نیروهای امدادی خارجی هم در اختیارش قرار داده است.
🔆 قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: إِنَّ اَلْمَلاَئِكَةَ لَتَضَعُ أَجْنِحَتَهَا لِطَالِبِ اَلْعِلْمِ حَتَّى يَطَأَ عَلَيْهَا رِضاً بِهِ.
📘بحارالانوار ج۱، ص۱۷۷
🌿 در روایت میفرماید: وقتی از منزلتان به سمت کسب علم حرکت میکنید ملک زیادی زیر پای طالب علم فرش پهن میکنند، و ملک از او سان میبینند. اینگونه نیست که ملک آمده و میگوید چه کاری داری تا برایت انجام دهیم؛ بلکه به این معناست که امداد غیبی میرسد و کارهای شما سامان مییابد.
✨ گویا خدا میگوید: تو بندۀ من باش من برایت ملائکی قرار میدهم که کارهایت را انجام دهند. «يُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً»
❇️ هر روز یکسری نیروی امدادی برای اجرای هر کار مثبتی به کمک ما میآید، کار خدا کمک کردن دائم است.
🔹۱۱. نیروهای امدادی تا دم مرگ با من هستند. «إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا» نیروهای امدادی تا دم مرگ خوب کار میکنند. «هُمْ لَا يُفَرِّطُونَ» کوچکترین مسامحه و سهلانگاری ندارند. البته بعد از مرگ هم نیروی امدادی داریم؛ ولی بهعنوان رسول مطرح نمیشوند بهعنوان ملک مطرح نمیشوند، چنانچه وجود مقدس علیبنموسیالرضا فرمودند: من هفت جا به دیدن زائرم میآیم. مگر میشود یک بزرگی یک جایی برود و هیچ اثر وجودی از خودش باقی نگذارد؟ غیرممکن است. البته منوط بر اینکه واقعاً زائر با معرفت باشد تا بعد از مرگ هم جلوههای کاملۀ حق بهعنوان نیروهای امدادی او در برزخ به یک نحو و در قیامت به نحو شفاعت به ملاقات او بیایند.
🔹۱۲. در آیۀ قبل گویا مرگ در آغوش خدا قرار گرفتن است، پس مردن هیچ مشکلی ندارد، زندگی کردن هم سخت نیست؛ زیرا نیروی امدادی وجود دارد، یعنی آدم شریعت سهله و سمحه را با تمام وجودش ادراک میکند.
📌 ادامه دارد...
📚 «برگرفته از بيانات استاد بروجردی»
کلاس تفسیر قرآن
۸۳/۱/۲۲
كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد
تلگرام👇
https://t.me/darmahzar
سایت موسسه👇
emamraoof.com
بله👇
https://ble.ir/Boroojerdi
ایتا👇
https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi
🔵 من در تمام عمرم یک افتخار بیشتر ندارم، آن هم همین عمامه و عباست.
👤 #شهید_مطهری
🔹 یادم هست در حدود هشت سال پیش در دانشگاه شیراز از من برای سخنرانی دعوت کرده بودند (انجمن اسلامی آنجا دعوت کرده بود). در آنجا استادها و حتی رئیس دانشگاه، همه بودند.
🔸 یکی از استادهای آنجا - که قبلًا طلبه بود و بعد رفت آمریکا تحصیل کرد و دکتر شد و آمد و واقعاً مرد فاضلی هم هست - مأمور شده بود که مرا معرفی کند. آمد پشت تریبون ایستاد. یک مقدار معرفی کرد: من فلانی را میشناسم، حوزه قم چنین، حوزه قم چنان و... بعد در آخر سخنانش این جمله را گفت: «من این جمله را با کمال جرأت میگویم: اگر برای دیگران لباس روحانیت افتخار است، فلانی افتخار لباس روحانیت است».
✅ از این حرف آتش گرفتم. ایستاده سخنرانی میکردم، عبایم را هم قبلًا تا میکردم و روی تریبون میگذاشتم. مقداری حرف زدم، رو کردم به آن شخص، گفتم:
🔹 آقای فلان! این چه حرفی بود که از دهانت بیرون آمد؟! تو اصلًا میفهمی چه داری میگویی؟! من چه کسی هستم که تو میگویی فلانی افتخار این لباس است؟ با اینکه من آن وقت دانشگاهی هم بودم و به اصطلاح ذوحیاتین بودم، گفتم: آقا! من در تمام عمرم یک افتخار بیشتر ندارم، آن هم همین عمامه و عباست. من کیام که افتخار باشم؟! این تعارفهای پوچ چیست که به همدیگر میکنیم؟!
🔸 ابوذر غفاری را باید گفت افتخار اسلام است؛ این اسلام است که ابوذر پرورش داده است. عمّار یاسر افتخار اسلام است؛ اسلام است که عمّار یاسر پرورش داده است. بوعلی سینا افتخار اسلام است؛ اسلام است که نبوغ بوعلی سینا را شکفت. خواجه نصیرالدین افتخار اسلام است، صدرالمتألّهین شیرازی افتخار اسلام است، شیخ مرتضی انصاری افتخار اسلام است، میرداماد افتخار اسلام است، شیخ بهایی افتخار اسلام است. اسلام، افتخار البته دارد؛ یعنی فرزندانی تربیت کرده که دنیا روی آنها حساب میکند و باید هم حساب کند، چرا که اینها در فرهنگ دنیا نقش مؤثر دارند. دنیا نمیتواند قسمتی از کره ماه را اختصاص به خواجه نصیرالدین ندهد و نام او را روی قسمتی از کره ماه نگذارد، برای اینکه او در بعضی کشفیات کره ماه دخیل است. او را میشود گفت افتخار اسلام.
🛄 ماها کی هستیم؟! ما چه ارزشی داریم؟ ما را اگر اسلام بپذیرد که اسلام افتخار ما باشد، اسلام اگر بپذیرد که به صورت مدالی بر سینه ما باشد، ما خیلی هم ممنون هستیم. ما شدیم مدالی به سینه اسلام؟! ماها ننگ عالم اسلام هستیم، اکثریت ما مسلمانها ننگ عالم اسلام هستیم. پس تعارفها را کنار بگذاریم؛ آنها تعارف است.
#فرهنگی #سیاسی
➖➖➖➖➖
🔆☝️ #پوستر | مقدّس و ملّی
✍ عمّامه، نه تنها لباس پیامبر که لباس آباء و اجداد ما ایرانیها و نشان فقاهت و علمآموزی بسیاری از بزرگان ایرانی مثل ابوعلی سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و حافظ است.
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#راهکارها_در_نهجالبلاغه ۱۷
💠 *راهکار نزدیکی به خوبان*
🔆 «إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِالْأَنْبِيَاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ ثُمَّ تَلَا إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُواثُمَّ قَالَ إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّدٍ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ مَنْ عَصَى اللَّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ»
🔆 «نزديكترين مردم به انبيا آگاهترين آنان است به آنچه آنها از جانب حق آوردهاند. سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «نزديك ترين مردم به ابراهيم آنهايند كه از او پيروى كردند و اين پيامبر اسلام و گرويدگان به اويند.» سپس فرمود: دوست محمّد كسى است كه خدا را اطاعت كند هر چند پيوندش با محمّد دور باشد، و دشمن محمّد كسى است كه خدا را نافرمانى نمايد هر چند قرابتش به آن حضرت نزديك باشد.»
📕 نهج البلاغه حکمت ۹۲
✳️ همۀ ما مشتاق نزدیکی به خوبان هستیم. زیارت مرقد مطهر اولیای الهی را با اشتیاق انجام میدهیم. همۀ ما مایلیم به وجود مقدس حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه نزدیک شویم. راه کار تقرب به اولیای الهی «تبعیت» است.
✅ ابتدا باید علم به شریعت داشته باشیم، سپس تبعیت کنیم. علم ما را به خوبان عالم، پیوست میدهد.
✅ برای نزدیکی به خوبان باید ابتدا نسبت به آنان شناخت پیدا کنیم، سپس راه تبعیت را در پیش گیریم.
📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
🌐emamraoof.com
#مناجات ۸
💠 *مناجات التائبين*
🔆 «وَقَدْ خَضَعْتُ بِالإنابَةِ إِلَيْكَ وَعَنَوْتَ بِالاسْتِكانَةِ لَدَيْكَ»
🔆 «من با آه و ناله و کمال خضوع به درگاهت آمدهام و با زاری و خاکساری رو به آستانت میسایم.»
✍🏼 حضرت به بعضی از شرایط دعا و نجوای با خداوند، یعنی «انابت»، «خضوع» و «استکانت» اشاره میکند.
«انابه» در لغت بهمعنای رجوع و بازگشت به سوی خدای سبحان و پشیمانی از گناهان است و معنای اصطلاحی آن، رجوع بعد از رجوع است.
«استكانت» ازمادۀ مسكنت بهمعنای «طلب بيچارگي كردن» است.
💎 *باطن خضوع و استکانت در پیشگاه خدای سبحان، عزت و کرامت است.*
🍃 بنده در این فراز مناجات به خدای سبحان عرض میکند:
🔆 «خدايا، من صفر و هيچام، هرچه تو امر کنی، تسليم محضام. من، دائم و نوبت به نوبت به تو رجوع ميكنم وخضوعم را اعلام میدارم.»
🔹 كسی كه صادقانه ابراز مسکنت دارد، او را در آغوش میگیرند و یاریاش میکنند.
بنده با اظهار ذلت به خداوند ميگويد:
*همۀ امورم را به تو میسپارم و تو مرا در آغوش بگیر!*
📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
🌐emamraoof.com
#حدیث_روز
💠 زن در جوامع اولیه
🔹١. موقعیت اجتماعی و حقوق زن
💢 روحیه استعمارگری انسان در جوامع بدوی، حیوان وحشی را از محیط ویژه زندگیاش خارج کرد و او را تملیک نمود تا از تمام منافع آن استفاده کند. او در عین حال که حیوان را در جامعۀ خود جای داد، هیچ حقی برای او قائل نمیشد.
◀️ اگر وسائل خوردن و آشامیدن و تولید مثل، برای دامهای اهلی فراهم میکرد و نیازمندیهایشان را برطرف مینمود، برای تأمین یا جلب منافعی بود که از آنها توقع داشت.
⏹️ زن نیز در جوامع اولیۀ بشری، چنین موقعیتی داشت و چنانکه از گوشه و کنار تاریخ برمیآید، روزگاری بسیار طولانی، وجود زن در جامعه، فقط برای رفع نیازمندیهای جامعه بود، نه برای بهرهمندی از حقوق جامعه.
⏹️ زن حکم طفیلی را داشت و به هیچوجه، عضو جامعۀ انسانی نبود و کارهای پست و بیقیمت مانند حمل و نقل اثاثیه هنگام کوچ ییلاقی و قشلاقی قبائل، هیزمکشی برای سوخت و صید ماهی و خدمتکاری در منزل، بر عهدۀ او بود.
زن در این جوامع، همیشه و در هر حال، باید تحت قیمومیت مرد زندگی میکرد و از خود استقلالی نداشت؛ نه استقلال اراده که بتواند راهی در زندگی انتخاب کند و نه استقلال عمل که بتواند اعمالش را به خودش اختصاص دهد.
⏹️ زن نمیتوانست مالک سود کار خود شود و نیز نمیتوانست در دادگاه ادعا کند یا شهادت دهد. اگر کار نیکی انجام میداد، سود و ستایش آن به حساب ولیّ او نوشته میشد و اگر کار ناشایستی انجام میداد، خود زن مسئول بود و به کیفر عملش میرسید.
🔹 البته گاهی استثنائا از راه عطوفت پدری و یا محبت زناشویی و یا وصیت، مالی به زن داده میشد، یا اینکه مزایایی به او اعطا میگردید؛ ولی به هر حال، در عمل و اراده از خود استقلال نداشت.
او مثل اسیری بود که در حال بردگی زندگی میکرد و از نعمت آزادی محروم بود.
📚 حوزه.نت
🌐emamraoof.com
#مهارتهای_ارتباطی ۲۸
🔆 «اجْعَلْنِي مِنْ أَهْلِ السَّدَادِ، وَ مِنْ أَدِلَّةِ الرَّشَادِ»
🔆 «از اهل درستی و استقامت، و راهنمایان به خیر، قرار ده.»
📕 دعای بيستم صحيفۀ سجاديه
✍🏼 «رشد» در مقابل «غی» است.
«غی» به معنای گمراهی و «رشد» به معناي مسیر صحیح است.
✅ در ارتباطات صحیح باید آنقدر برای خودمان نقش صحیح ایجاد کنیم که دیگران با دیدن ما به خیر راهنمایی شوند و از گمراهی دست بردارند.
◀️ ذكر اين نكته لازم است: *صرف اینکه خدماتی به دیگران برسانيم در ارتباطات کافی نیست.*
*مهم این است که بهترینها را پیشنهاد كنيم.*
❇️ اساساً در تعاملات اجتماعی نباید صرفاً اثرپذير باشیم. بلکه باید برای خود جایگاه اثرگذارى را قائل باشیم و دیگران را راهنمایی کنیم.
⏹️ راهنمایى، نیازمند سعۀ صدر جدی است! سعۀ صدری که در آن بیحوصلگی و چموشی و طغیان مشاهده نشود!
✅ نكته: همیشه باید سعی کنیم از دیگران بهتر باشیم، مثلاً فردی خوش اخلاقتر، دیگری عالمتر، و دیگری دست به خیرتر است؛ اما ما باید سعی کنیم امتیاز بیشتری از آنها داشته باشیم؛ امتیازی که دیگران هم بتوانند راه را پیدا کنند.
◀️ *در تعاملات اجتماعی سعی كنيم آنقدر رشد کنیم که دیگران در سایۀ ما رشد کنند.*
📚 «برگرفته از بیانات استاد بروجردی»
🌐emamraoof.com