eitaa logo
دشت جنون
4.2هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
دشت جنون
💐🌼🌺🍀🌺🌼💐 #قصص_قرآن #قسمت_هفتم گذری کوتاه بر قصه های قرآنی عبرتی برای انسان معاصر سوره یوسف 💐 @
💐🌼🌺🍀🌺🌼💐 گذری کوتاه بر قصه های قرآنی عبرتی برای انسان معاصر سوره ای حجر و اسراء 💐 @dashtejonoon1🍀🌺
دشت جنون
🥀🌴🕊🌹🕊🌴🥀 #سردار_شهید #محمد_ابراهیم_همت #دوران_سربازی ماه مبارک رمضان مسئول آشپزخانه #قسمت_هفتم سر
🥀🌴🕊🌹🕊🌴🥀 ماه مبارک رمضان مسئول آشپزخانه این حرف گروهبان، را سخت به فکر فرو می‌برد. او غرق در فکر است که به تانکر آب می‌رسد. وقتی درجه دارها لیوان را به دهانش می‌چسبانند، دهانش را می‌بندد. آن‌ها با شلاق و چماق می افتند به جانش. آن قدر می‌زنندش تا از می‌رود. آنگاه دهانش را به زور باز می‌کنند و یک آب گرم در گلویش می‌ریزند. یونس و گروهبان باز هم التماس می‌کنند؛ اما مرغ فقط یک پا دارد. او مدام حرف خودش را تکرار می‌کند. من باعث شدم سربازها کتک بخورند. من باعث شدم سرلشکر زورکی هر روز یک آب تو حلقوم بریزد. حالا هم باید خودم جبرانش کنم. باید کاری کنم سربازها با خیال راحت تا آخر بگیرند. باید شر سرلشکر را از سر سربازها کم کنم. گروهبان با عصبانیت می‌گوید: «آخر او سرلشکر است و تو فقط یک سربازی. هیچ می‌فهمی چه داری می گویی؟» که از بحث کردن خسته شده، به شوخی می‌گوید: «او سرلشکر است... من هم آشپزم. آشپز اگر نتواند آشی بپزد که رویش یک روغن باشد، اصلاً به درد آشپزی نمی‌خورد.» 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
دشت جنون
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 #سردار_رشید_اسلام #شهید_والامقام #حسین_املاکی قائم مقام لشگر 16 قدس گیلان #قسمت_هفتم گفت
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 قائم مقام لشگر 16 قدس گیلان گفتگو با یکی از همرزمان شهید املاکی پس ایشان یک دوره‌ای مسئول شما شده بود، به عنوان یک مسئول چه برخوردی با نیروهایش داشت؟ راستش ما هیچ وقت احساس نکردیم که ایشان مسئول ماست. من از محور دیگر خبر ندارم، اما بچه‌های اطلاعات- عملیات محور یک با مسئولیت حسین، یک جمع صمیمی و بسیار دوستانه داشتند. وقت کار، کار می‌کردیم و وقت استراحت، شوخی و سر به سر گذاشتن‌های‌مان سرجایش بود. با حسین مثل خودمان شوخی می‌کردیم، از سر و کول هم بالا می‌رفتیم، کشتی می‌گرفتیم یا غذا را از دست هم قاپ می‌زدیم و از این جور کارها. آن زمان اگر یک نفر به جمع ما وارد می‌شد اصلاً نمی‌توانست حدس بزند چه کسی مسئول است و چه کسی نیرو. حسین آدم خاکی و صاف و صادقی بود. صداقت فوق‌العاده‌ای داشت. اگر به یک نفر می‌گفت دوستت دارم، واقعاً دوستش داشت. نه اینکه بگوید، چون مسئولیت دارم، فلانی را با زبان برای خودم نگه دارم. حرف و دلش یکی بود. آن چه را که در دلش می‌گذشت بر زبان جاری می‌کرد. اگر می‌خواست یک نفر را به یک موقعیت حساس و خطرناکی بفرستد، رک و راست به او می‌گفت چه شرایطی در انتظارش است. مثلاً می‌گفت فلانی تو آدمی قوی هستی یا در نظر من چنین و چنان خصوصیتی داری، پس تو را به این موقعیت که خطرات زیادی دارد، می‌فرستم. اصلاً سیاسی‌کاری نمی‌کرد و همین خصوصیاتش بود که دوستش داشتیم. ... 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
دشت جنون
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 #امیر_سرلشگر #خلبان_شهید #حسین_خلعتبری #شهیدی که در بین بعثیون عراقی به #حسین_ماوریک ( شکا
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 که در بین بعثیون عراقی به ( شکارچی ناوهای اوزای عراقی) معروف بود . از سوی فرماندهی نیروی هوایی، مأموریتی به پایگاه ابلاغ و خلعتبری برای انجام آن برگزیده می‌شود و مأموریت بدین شکل بود که: هدف پشت سر نیرو‌های پشتیبانی عراق بمباران شدید شود، مأموریت حیاتی بود و جنگنده‌ها باید ۴۶۰ مایل از وسط پدافند قوی عراق در ارتفاع بالا پرواز کنند و در حین مأموریت لحظه به لحظه به سمت اف ۴‌های نیروی هوایی موشک می‌زدند. فانتوم‌ها درست روی هدف رسیده بودند که ناگهان یک موشک سام ـ ۶ از بالای کاناپی رد شد و هواپیما لرزید، در وسط نیرو‌های عراقی، شماری از خانه‌های متحرک دیده می‌شود و متوجه این خانه‌ها می‌شود و گویا به او الهام شده بود که این خانه‌ها را بزند، هدف بمباران تانک‌های دشمن بود، ولی ارتفاع هواپیما را زیاد می‌کند و در یک آن به سمت خانه‌ها شیرجه می‌رود. با توجه به مهارتی که او در این کار داشت، خانه‌ها را هدف گرفته و دقیقاً با یک شیرجه همه آن‌ها را نابود می‌کند. در این هنگام ساعت شش و نیم صبح را نشان می‌دهد، بلافاصله پس از مأموریت با سرعت به پایگاه برمی‌گردد و در گزارش پس از پرواز خود این گونه می‌نویسد که شماری از خانه‌های متحرک را دیدم و به جای اهداف از پیش تعیین شده آن‌ها را آماج گرفتم. روز پس از آن، از اتاق ویژه اطلاع دادند که: به بگویید دیدت عالی بود و زمانی که آنجا را زدی ۴۸ افسر عالی رتبه و دو ژنرال عراقی داخل این خانه‌ها بودند که به درک واصل شدند. در حضورش در دوران جنگ تحمیلى، بیش از ۷۰ پرواز برون مرزى بر فراز خاک دشمن انجام می‌دهد و البته این تنها پرواز‌های عمقی به خاک عراق است و پرواز‌هایی که او روی خلیج فارس، از جمله در عملیات مروارید انجام می‌داد، بسیار بیشتر از این است. با این که پزشکان او را به خاطر پروازهاى متعدد و پى در پى و فشارهایى که بر جسم او وارد شده بود، از ادامه پرواز منع کرده بودند، ولی کسی نبود که جسمش را بر خاک و مردم کشورش ترجیح دهد و از این روی، توصیه پزشکان و فرماندهان جنگى‌اش را براى توقف پروازهاى جنگى نپذیرفت. ... 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
دشت جنون
🇮🇷🌹🌴🇮🇷🌴🌹🇮🇷 #یاد_ایام #یاد_حماسه_ها حماسه ناوچه قهرمان جوشن #قسمت_هفتم در این شرایط، آمریکاییها از
🇮🇷🌹🌴🇮🇷🌴🌹🇮🇷 حماسه ناوچه قهرمان جوشن در بین این صحبت‌ها بود که آن‌ها دومین موشک خود را به سوی ما پرتاب کردند. با دیدن موشک دستور شلیک بسوی آن را دادم، ولی به خاطر سرعت بالایی که داشت عملا این کار بی فایده بود. موشک وارد بدنه ناوچه شد، از بین چهار لانچه پرتاب موشک گذشت و دست آخر در موتورخانه منفجر شد. با این انفجار ۲۵ ترکش به بدن من اصابت کرد. اولین چیزی که بعد از این اصابت دیدم روی کفشم بود که حدود ۵ سانتیمتر شکافته شده بود. ولی متوجه زخم خوردگی بقیه جا‌های بدنم نشدم. شهید ناو سروان "زارع نعمتی" که جانشین من بود و از ناحیه گردن مورد اصابت ترکش قرار گرفته بود، دست خود را به بغل ناوچه گرفت، روی پله نشست و در همانجا به شهادت رسید. من وارد پل فرماندهی شدم تا اوضاع ناوچه را بررسی کنم. با اتاق مخابرات تماس گرفتم که تماس قطع بود. بعد با اتاق عملیات تماس گرفتم. اما تمام ارتباط‌ها قطع شده و موتورخانه از کار افتاده بود. ... 🇮🇷 @dashtejonoon1🌹🇮🇷
دشت جنون
🥀🕊🏴🌹🏴🕊🥀 #وقایع_بعد_از_عاشورا #و_شهادت_امام_حسین_ع #قسمت_هفتم ادامه خطبه امام سجاد (ع) در کوفه
🥀🕊🏴🌹🏴🕊🥀 سخنان حضرت زینب سلام الله علیها در جمع کوفیان حضرت زینب سلام الله علیها با دست مبارک خود به مردم اشاره ای نمود، یعنی سکوت کرده و خاموش شوید! با اشاره حضرت زینب سلام الله علیها ، نفس ها در سینه ها حبس شد و حتی زنگ شتران از حرکت بازایستاد، سپس آن حضرت سلام الله علیها فرمودند: حمد و سپاس مخصوص خداوند است، سلام و درود بر پدرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله و خاندان طیب و برگزیده او باد. اما بعد، ای اهل کوفه! ای گروه دغل باز و بی وفا! آیا برای مصیبتی که بر ما واردشده است می گریید؟! چشمه ی اشکتان خشک نشود و ناله هایتان تمامی نپذیرد! مثل شما مثل آن زنی است که پس از تابیدن رشته های خود آن ها را باز می کرد. (ای کوفیان! شما) جز سخن بیهوده و گزاف و ناپاک و سینه های مالامال از کینه و خشم و ظاهری چون کنیزان چاپلوس و باطنی چونان دشمنان سخن چین، چه فضیلت دیگری را دارایید؟! شما همانند سبزه ای هستید که در میان زباله ها و منجلاب ها رشد کرده یا همانند نقره ای هستید که برای آراستن قبور مردگان استفاده می شود. بدانید و آگاه باشید که بد توشه ای را برای آخرت خویش از پیش فرستادید؛ زیرا که شما دچار خشم و غضب الهی شده و در عذاب او جاویدان خواهید ماند. آیا گریه می کنید و شیون و زاری بر پا کرده اید؟! آری! به خدا سوگند که باید بسیار گریه کنید و کمتر شاد شوید، زیرا دامان شما آلوده به ننگی شده که هرگز نمی توانید آن را بشویید. چگونه می توانید خون پسر خاتم انبیاء و معدن رسالت را از دامان خود پاک کنید؟! خون سید و آقای جوانان اهل بهشت را ؟! و پناهگاه نیکانتان را ؟! و ملجأ حوادث ناگوارتان را ؟! و مناره ی حجتتان را؟! و پیشوا و رهبر قوانین را؟! بدانید و آگاه باشید که بد جنایتی مرتکب شدید! از رحمت الهی به دور باشید! بمیرید که تلاش ما را بیهوده ساختید! دستانتان بریده باد، در معامله ای که کردید، زیانکار شدید و به غضب الهی دچار شدید و ذلت و بیچارگی را برای خود رقم زدید. وای بر شما ای کوفیان! آیا می دانید که جگر رسول خدا صلی الله علیه و آله را پاره پاره کردید و پرده نشینان حرمش را آشکار نمودید؟ آیا می دانید که چه خونی را از او ریختید و چه اندازه حرمت او را شکستید؟! ... http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 🏴🇮🇷🌹🕊🌹🇮🇷🏴