📙 داستان کوتاه قهرمان ایذه ای
💪🏻 علی لندی قهرمان ایذهای ،
💪🏻 نوجوانی بود
💪🏻 که فقط ۱۵ سال سن داشت
💪🏻 او یک روز برای مهمانی ،
💪🏻 به خانه خاله اش رفت .
💪🏻 در حال بازی با پسرخاله ها بود ،
💪🏻 که ناگهان صدای انفجار آمد .
💪🏻 و به دنبال آن ،
💪🏻 صدای جیغ و فریاد چند زن آمد
💪🏻 که کمک می خواستند .
💪🏻 علی لندی قهرمان ،
💪🏻 به سرعت کفش خود را پوشید
💪🏻 و از خانه بیرون آمد .
💪🏻 به دنبال صدا رفت .
💪🏻 سپس متوجه شد
💪🏻 که خانه همسایه شان آتش گرفته
💪🏻 و دوتا زن سالخوره نیز ،
💪🏻 در آن خانه ، گرفتار شدند .
💪🏻 با دلی سرشار از ایمان به خدا
💪🏻 و با شجاعت تمام وارد خانه می شود
💪🏻 و با زحمات زیاد موفق می شود
💪🏻 آن دو زن را ،
💪🏻 از درون آتش بیرون بکشد .
📚 @dastan_o_roman
#داستان_کوتاه #قهرمان #علی_لندی #ایذه