خبر خوب😊
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
▫️پیشگفتار دیدار مهدی و مسیح
علیهما السلام، انشاءالله
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🚩 آیتالله سیستانی بر تابوت پروژهی عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی میخ محکمی زد.
🔹 آیتالله بشیر حسین نجفی؛ مرجع دینی شیعه در عراق:
🔹 آیتالله سیستانی راه را به روی مروجان عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی بست.
📚 @dastanak_ir 👈💯
📙قانون نویسی به جهت کلاه و تنبان!
▪️ «تورج اتابکی» درکتاب «تجدد آمرانه» مینویسد: در پاییز ١٣٠٧ خـورشیدی شـایع شد که لباس غربی برای همه اجباری خواهد شد. در رشـت به خیاط های محلی یک ماه مهلت داده شد که سفارش های موجود را تمام کننـد و پـس از آن میبایست فقط مطابق مد جدید لبـاس مـیدوختند.
▪️مـطبوعات نیـز در ایـن زمینـه فعالیـت هـایی داشـتند و در مـقالاتی بـیان میکردند که کسانی که بـرای یـک شـکل شـدن لبـاس نمـیکوشـند، نمیتوانند ادعای میهن پرستی کنند.
▪️سرانجام در چهاردهم دی ١٣٠٧، نخستین مقـررات لبـاس پوشیدن در مـجلس هـفتم تـصویب شــد. کسانی که از این قانون سرپیچی میکردند، با مجازات های حقوقی مواجه میشدند.
▪️در همان زمـان این طـرح بـا مخالفت جدی برخی نمایندگان مجلس شورای ملی روبه رو شد و یکـی از نمایندگان (فیروزآبادی) هنگام بررسی لایحۀ دولت گفت : اگر ما در کـلاه و تنبـان مـردم در ایـن مجلس صحبت کنیم، این را نمیدانم صحیح است یا نـیست. بـنده هـم نشنیدم که در دنیا در هیچ پارلمانی بنشینند و قانون به جهت کلاه و تـنبان مـردم بنویسند.
📚 @dastanak_ir 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرافکنی در حد لالیگا!!
یه زمانی اگه مثلاً سر سفره کاسه ماست میریخت، ضدانقلاب میزاشت به حساب جمهوری اسلامی، حالا تپق زدن وزیر محترم هم بهانه ای است برای حمله به دیگران مانند صدا و سیما!!
📚 @dastanak_ir 👈💯
40.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥روایاتی از زبان اهل سنت در وصف حضرت مولی الموحدین علی بن ابیطالب علیه السلام و نقل چند داستان
📚 @dastanak_ir 👈💯
▪️پیرمردی در تهران نشسته که سالهاست چفیه به گردن میاندازد، حین درختکاری عبایش را روی شمشادها میاندازد و به همین اندازه هم به کسی زحمت نمیدهد، اما نهالهای مقاومتی که خمینی کبیر و او کاشتهاند، حالا تعیین کننده آینده خاورمیانهست.
کینههایتان واقعیت منطقه را تغییر نمیدهد!
💬Reza Ramezannejad
📚 @dastanak_ir 👈💯
یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عندالله
شهادت امام هفتم حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام تسلیت باد.
📚 @dastanak_ir 👈💯
🌹#نماز_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
♦️ نماز امام موسی کاظم (ع) که مجرّب برای حوائج است را سعی کنید در روز شهادت ایشان بخوانید.
طریقه نماز:
♦️دورکعت نماز که درهر رکعت یک بارحمد و12مرتبه توحید میخوانی بعد از سلام نماز صد صلوات میفرستی وبه روح امام کاظم هدیه میکنی
♦️ بعدبه سجده میروی ومیگویی:
اَللهمَّ بِحقِ المَسجونِ بِسِجنِ هارون أِقضي حاجَتي (12مرتبه)
🌹 دعای بعداز نماز
♦️«إِلهِي خَشَعَتِ الأصْواتُ لَكَ، وَظَلَّتِ الاَحْلامُ فِيكَ، وَوَجِلَ كُلُّ شَيٍ مِنْكَ، وَهَرَبَ كُلُّ شيٍ إِلَيْكَ، وَضاقَتِ الأشياءُ دُونَكَ، وَمَلأَ كُلَّ شيٍ نُورُكَ، فرانتَ الرَّفِيعُ فِي جَلالِكَ، وأَنْتَ البَهِيُّ فِي جَمالِكَ، وَأَنْتَ العَظِيمُ فِي قُدْرَتِكَ، وأَنْتَ الَّذِي لايَؤُودُكَ شَيٌ، يامُنْزِلَ نِعْمَتِي، يامُفَرِّجَ كُرْبَتِي
♦️ وَياقاضِيَ حاجَتِي، أَعْطِنِي مَسْألَتِي بِلا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ. آمَنْتُ بِكَ مُخْلِصاً لَكَ دِينِي، أَصْبَحْتُ عَلى عَهْدِكَ وَوَعْدِكَ مااسْتَطَعْتُ، أَبُؤُ لكَ بِالنِّعْمَةِ، وَأَسْتَغْفِرُكَ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِي لايَغْفِرُها غَيْرُكَ، يامَنْ هُوَ فِي عُلُوِّهِ دانٍ، وَفِي دُنُوِّهِ عالٍ، وَفِي إِشْراقِهِ مُنِيرٌ، وَفِي سُلْطانِهِ قَويُّ، صَلِّ على مُحَمَّدٍ وَآلِهِ»
♦️سپس حاجت خود را می طلبی وبه حول وقوه الهی و به برکت باب الحوائج ان شاالله حاجت روا میشوی. برای این نماز آثار وبرکات فراوانی است ان شاالله حاجت رواباشید ما را از دعای خيرتان فراموش نكنيد.
📚مفاتیح الجنان
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
#حدیث_شعر_داستان
🌹🍀 قال الکاظم(علیه السلام):
اَلْمُؤْمِنُ قَلِيلُ الْکَلامِ کَثيِرُ العَمَلِ؛
مؤمن کم سخن و پرکار است.»
(تحف العقول، 397)
💦💧 #شعرموضوعی:
فردوسی:
بزرگی سراسر به گفتار نیست
دو صد گفته چون نیم کردار نیست
سعدی:
گر چه سخندان و مصالح گویی
به عمل کار برآید به سخندانی نیست
💦💧 #داستان_کوتاه:
✍ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺯ 5 ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻪ.
ﻭﻟﯽ ﺩﺧﺘﺮﺵ لنگ ﻇﻬﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ﻓﯿﺲ ﺑﻮﮎ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ: ﻫﻤﻪ ﯼ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﻡ ﻣﺎﺩﺭ ...!
ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﺪ،
ﺩﺧﺘﺮك ﺩﺍﺩ ﺯﺩ : ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﺑﻬﺖ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﯽ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﯿﺎ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﻢ، ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯽ؟؟
ﺭﺍﺳﺘﯽ، ﭘﺴﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻠﯽ ﻻﯾﮏ ﺧﻮﺭﺩ ...
ﻣﺮﺩ ﺗﺎﺑﻠﻮﯼ ﺧﺎﺗﻢ ﮐﺎﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺭﻭﯼ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﺼﺐ ﮐﺮﺩ.
ﻫﻤﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ : ﺣﺎﻝ ﺑﺮﺍﺩﺭﺕ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺍﺳﺖ، ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﺍﯼ؟ ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﮔﻔﺖ : ﺍﻻﻥ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ.
اما ! ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ : «ﺑﯿﺎ ﺗﺎ ﻗﺪﺭ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ»!
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
اَلسَلامُ عَلَیکِ یا مُوسَی اِبنِ جَعفَر عَلیهِ اَلسَلام 🥀
زندگی موسیبن جعفر (ع) یک زندگی شگفتآور و عجیبی است. اولاً در زندگی خصوصی موسیبن جعفر (ع) مطلب برای نزدیکان آن حضرت روشن بود. هیچ کس از نزدیکان آن حضرت و خواص اصحاب آن حضرت نبود که نداند موسیبن جعفر (ع) برای چی دارد تلاش می کند و خود موسیبن جعفر در اظهارات و اشارات خود و کارهای رمزیای که انجام می داد، این را به دیگران نشان می داد؛ حتی در محل سکونت، آن اتاق مخصوصی که موسیبن جعفر در آن اتاق می نشستند اینجوری بود که راوی که از نزدیکان امام هست، می گوید من وارد شدم، دیدم در اتاق موسیبن جعفر (ع) سه چیز است: یکی یک لباس خشن، یک لباسی که از وضع معمولی مرفه عادی دور هست، یعنی به تعبیر امروز ما می شود فهمید و می شود گفت لباس جنگ، این لباس را موسیبن جعفر (ع) را آنجا گذاشتند، نپوشیدند، به صورت یک چیز سمبلیک، بعد «و سیف معلق»؛ شمشیری را آویختند، معلق کردهاند، یا از سقف یا از دیوار. «و مصحف»؛ و یک قرآن. ببینید چه چیز سمبلیک و چه نشانهی زیبائی است، در اتاق خصوصی حضرت که جز اصحاب خاص آن حضرت کسی به آن اتاق دسترسی ندارد، نشانههای یک آدم جنگی مکتبی مشاهده می شود. شمشیری هست که نشان می دهد که هدف جهاد است. لباس خشنی هست که نشان می دهد وسیله، زندگی خشونت بار رزمی و انقلابی است و قرآنی هست که نشان می دهد هدف این است؛ می خواهیم به زندگی قرآنی برسیم با این وسائل، و این سختیها را هم تحمل کنیم. (مقام معظم رهبری)
📚 @dastanak_ir 👈💯
داناب (داستانک+نکاتناب)
▫️ ﷽ ۱۱. ادامه #داستان_خیر_و_شر 🆔 @dastanak_ir دختر شربت را خورد و هنوز چند ل
▫️ ﷽
۱۲. ادامه #داستان_خیر_و_شر
🆔 @dastanak_ir
وقتی دختر حاکم و دختر وزیر را با «خیر» تنها گذاشتند «خیر» داستان نابینایی خود را و شفای خود را و زندگی خود را در خانواده کرد و علاقه خود را به دختر کرد برای آنها شرح داد و گفت: «من برای یک مرد جز یک همسر نمی پسندم و همسر من دختر کرد است. ناچار همچنان که آن دختر مرا خواسته بود شما هم کسی را خواسته بودید، من باور نمی کنم که هرگز در این باره فکری نکرده باشید. نام آنها را به من بگویید تا هم امروز آرزوی دلهای شما بر آورده شود.
و دخترها نام دو جوان را از شهر خود که به آنان دل بسته بودند گفتند. «خیر» به نزد حاکم بر گشت و گفت: شما گفتید که اختیار دختران با من است. حاکم و وزیر گفتند: «آری چنین است، گفتیم و بر سر قول خود ایستاده ایم.»
🆔 @dastanak_ir
«خیر» گفت: حالا که این طور است من این دو دختر را برای دو نفر که نام ایشان را بر این کاغذ نوشته ام نامزد می کنم.
حاکم و وزیر گفتند: مبارک است. و کاغذ را گرفتند و به قولی که داده بودند وفا کردند.
🆔 @dastanak_ir
همان روز جشن عروسی برپا کردند و دختران را به شادی و شادمانی به همسر دلخواه خودشان دادند. بعد حاکم گفت: هنوز کار تمام نیست. ما در دستگاه خود مردی چنین خیر خواه و پاکدل را لازم داریم. تاکنون هرچه گفتی برای دیگران بود، باید برای خودت هم چیزی بخواهی، من می خواهم مشاور و شریک من باشی و شهر ما از خیر و خوبی تو بهره مند باشد.
«خیر» گفت: نیکی حاکم را رد نمی کنم.
حاکم و وزیران هم خوشحال شدند و از آن پس «خیر» در آن شهر ماند و در بارگاه حاکم به خیر و خوبی رأی می داد و روز به روز عزیزتر و محترم تر می شد. و خانواده کرد هم از آن خیر و خوبی که پیش آمده بود خوشحال بودند و روزگارشان به خوبی می گذشت.
ادامه دارد...
ــــــــــــــــــ
☑️با داســـتانڪــــبدرخشید👇
🆔 @dastanak_ir