!! مردی که راضی به فروش قلب خود شد !!!
#تلنگر
این داستان واقعی رو تا آخر بخونید، واقعا زیباست،
مردی در سمنان به دلیل فقر زیاد و داشتن سه فرزند و یک زن (یک پسر 6ساله، یک دختر 3ساله، و یک پسر شیرخوار) قلب خود را برای فروش گذاشت، و از او پرسیدند که چرا قلبت رو برای فروش گذاشتی، اونم پاسخ داده بود چون میدونم اگه بخوام کلیم رو بفروشم کسی بیشتر از 20میلیون کلیه نمیخره که با این مبلغ نمیشه یه سقف بالا سر خود گذاشت،
اون مرد حدود چهار ماه در شهرای اطراف به صورت غیرقانونی آگهی فروش قلب با گروه خونO+ گذاشت،
بعد از 4ماه مرد میلیاردی از تهران که پسری 19 ساله داشت و پسرش 3سال بود که قلبش توانایی کار کردن را نداشت و فقط با دستگاه زنده نگهش داشته بودن،
مرد تهرانی چند روز بعد از خواندن آگهی به سراغ فروشنده قلب میره و باهاش توافق میکنه که 200میلیون تومن قلبش را برای پسرش بخرد،
و مرد تهرانی بهش گفته بود که من مال و ثروت زیاد دارم و دکتر آشنا هم زیاد دارم و به هرچقدر بگن بهشون پول میدم که با اینکه این کار غیر قانونیه ولی انجامش بدن، مرد فروشنده به مرد تهرانی میگه زن و بچه ی من از این مسئله خبر ندارن و ازت خواهش میکنم اول پول رو به حساب زنم بفرست و بعد من قلبم رو به پسرتون میدم، مرد تهرانی قبول میکنه، و بعد از کلی آزمایشات دکتر متخصص قلبی که آشنای مرد تهرانی بود میگه با خیال راحت میشه این عمل رو انجام داد،
روز عمل فرا میرسه و مرد فروشنده و اون پسر19 ساله رو وارد اتاق عمل میکنن و دکتر بیهوشی مرد فروشنده رو بیهوش میکنه و زمانی که میخواست پسر19 ساله رو بیهوش کنه متخصص قلب میگه دست نگهدار و فعلا بیهوش نکن، دستگاه داره چیز عجیبی نشون میده و داره نشون میده که قلب این پسر داره کار میکنه، دکتر جراحی که اونجا بوده به دکتر قلب میگه آقای دکتر حتما دستگاه مشکل پیدا کرده و به پرستاره میگه یه دستگاه دیگه بیار، دستگاه جدید رو وصل میکنن و دکتر قلب میگه سر در نمیارم چطور ممکنه قلب این پسر تا قبل از وارد شدن به اتاق عمل توانایی کار کردن رو نداشت، و میگه تا زمانی که مشخص نشه چه اتفاقی افتاده نمیتونم اجازه ی این عمل رو بدم، و دکتر قلب میره پرونده پسر19 ساله رو چک میکنه و میبینه که تمام اکوگرافی که از قلب این پسر گرفته شده نشون دادن که قلب پسر مشکل داره و دکتر ماجرا رو برای پدر پسر 19ساله تعریف میکنه و بهش میگه دوباره باید اکوگرافی و آزمایشات جدیدی از پسرتون گرفته بشه، دکتر قلب سریعا دست به کار میشه و بعد از گرفتن آزمایشات و اکوگرافی میبینه قلب پسر بدون کوچکترین اشکال در حال کار کردنه و پدرش میگه یک اتفاق غیر ممکن افتاده و باید دستگاه ها رو از بدن پسرتون جدا کنیم چون قلب پسرتون خیلی عالی داره کار میکنه، پدر پسر به دکتر میگه آقای دکتر تورو خدا دستگاه ها رو جدا نکن پسر من میمیره، دکتر قلب بهش قول میده که اتفاقی برای پسرس پیش نمیاد و دستگاها رو جدا میکنه و میبینه قلب پسر19 ساله بدون هیچ ایراد و مشکلی داره کار میکنه و پدر پسر به دکتره میگه چطور همچین چیزی ممکنه، دکتره بهش میگه فقط تنها چیزی که میتونم بگم اینه که اون فروشنده باعث شده خدا یک معجزه به ما نشون بده، پسر19 ساله به پدرش میگه بابا تو اتاق عمل یه آقایی دستشو گذاشت رو قلبم یه چیزی رو به من میگفت و چندبار تکرارش کرد و بهم میگفت پسرم از حالا به بعد قلب تو واسه همیشه توانایی کار کردن رو داره فقط حتما به پدرت بگو که به مرد فروشنده کمک کنه که بتونه زندگیشو عوض کنه،،،
پدر پسره و دکتر قلب از شنیدن این حرف نمیدونستن باید چی بگن و فقط منتظر شدن تا مرد فروشنده بهوش بیاد، وقتی که مرد فردشنده بهوش میاد پدر پسر و دکتر قلب باهاش صحبت میکنن و بهش میگن تو اتاق عمل نمیدونیم چه اتفاقی افتاد که یهو همه چی تغییر کرد و قلبی که 3سال توانایی کار کردن رو نداشت یهویی بدون مشکل شروع به کار کردن کرد،
مرد فروشنده بهشون میگه من میدونم چی شده،
و بهشون میگه قبل اینکه من بیهوش بشم، تو دلم گفتم یا امام حسین خودت میدونی بچه یتیم و بچه ی بدون پدر یعنی چی و بهش گفتم امام حسین قربونت برم تورو به چشمای قشنگ برادرت ابوالفضل قسم میدم و تورو به اون لحظه ای که پسرت علی اکبر ازت آب خواست و نداشتی بهش بدی قسم میدم نذار بچه هام یتیم بشن، دکتر قلب و پدر پسر با شنیدن این حرفا بسیار ناراحت میشن و پدر پسره با چشمای پر از اشک بهش میگه چون تو باعث شدی خدا پسرمو شفا بده 1میلیارد تومن بهت هدیه میکنم که بری زندگیتو تغییر بدی..........
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣یه وقتایی فکر میکنی که همه چی خوبه، ولی نیست و یه وقتایی هم تو اوج حال بدی هات میبینی همه چی خوب میشه، زندگی نامشخصه امااا یه چیز خیلییی خوووب مشخصه و اونم اینه که خدای مهربون چه در زمان خوشی و چه در زمان ناخوشی حواسش بهت هست ، بهش اعتماد کن و با آرامش روزهای سختت رو پشتِ سر بذار و یقین داشته باش همون خدایی که خالقِ این دنیای زیباست تو رو به بهترینها میرسونه😍
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
سُفره دار باش
بذاراز کنار تو بقیه ام نون ببرن
خدا می بینه
حال میکنه
سفره تو بزرگتر میکنه
هوای دورو بری هاتونو داشته باشید.
فقط برای خودت نخواه
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فرق چوب و عود
را آتش معلوم میکند
هر دو دود میکنند
اما یکی راه نفس را میبندد
دیگری فضا را معطّر میکند
خشم همان آتش است
ببین چوبی یا عود ؟؟؟
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
15.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 موقع #مشق نوشتنِ بچه ام
کنارش بشینم یا نشینم؟
✅پیشنهاد میکنم مادرها حتما گوش کنند...☝️
#داستانهای_آموزنده
https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک زنبور 🐝
ناگزیر است دو میلیون دفعه
روی گـل ها بنشیند تا بتواند
یـک لیوان عسل تولید کنـد🍯
شما برای رسیدن به اهدافتان
حاضرید چند مرتبه تلاش کنید؟
#داستانهای_آموزنده
https://eitaa.com/dastanamuzandeh
✅راهکارهای تقویت حافظه
از تنش دوری کنید. ورزش کنید.
در فعالیت های اجتماعی شرکت کنید
برای آینده تان برنامه ریزی
و هدف داشته باشید.
ذهن خود را با حل معما
و جدول ورزش دهید
سلامتی مغز خود را
با رژیم غذایی مناسب تضمین کنید
افکار مثبت داشته باشید
یادگیری یک مهارت جدید را آغاز کنید
موسیقی گوش دهید....👌👌
#داستانهای_آموزنده
https://eitaa.com/dastanamuzandeh
♥️🍃
❤️زندگیتو روی دُور مثبت تنظیم کن.
🌸مثبت بیندیش،
🌸مثبت عمل کن،
🌸مثبت حرف بزن.
تا نتایج کارت مثبت از آب در بیاد.
به توانایی های خودت باورداشته باش.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
♥️🍃
وقتی غمگین هستید
دنیا شما را به مسخره میگیرد
وقتی خوشحالید، دنیا به شما لبخند میزند
اما وقتی دیگران را خوشحال میکنید،
دنیا به شما تعظیم میکند ...
چارلی چاپلين
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
زندگی یک هنر است.
نباید زندگی را ساده بنگاری.
به دنیا آمدن همان زندگی نیست.
به دنیا آمدن فقط یک فرصت است.
تو باید خودسازی کنی.
تو باید هزاران چیز را از وجودت بیرون بریزی.
باید طمع، خشم، شهوت و... را دور بریزی.
آنها چون علفهای هرز هستند.
وجود ما را انبوهی از علفهای هرز فراگرفته.
باید تمام خاک را عوض کنیم
تا گلهای سرخ سر برآورند.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
چطوری کاریزماتیک حرف بزنیم :
1- رو موضوع و محتوای حرفت مسلط باش رسا، شمرده
و با قاطعیت حرف بزن.
2- شل و ول حرف نزن.
3- کتاب کاریزما رو بخون.
4- از محکم صحبت کردن نترس و زبان بدن خوبی داشته باش.
5- زمانی که صحبت میکنی اممم نگو.
6- وقتی سوال میشه ازت مکث کوتاه کن و جوابشو بده از مکث کردن نترس.
7- رو اعتماد به نفست کارکن.
8- به کلماتت وزن بده، تند تند کلمات رو نگو و کوتاهشون نکن.
9- تلفظ خوبی داشته باش.
10- اسم کوچیک فرد مقابل رو تو حرفات بیار.
11- حواست به طرز ایستادن و نشستنت باشه.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️
#رویا
#پارت58
#سرگذشت_رویا
از همون موقع تصمیم گرفتم دیگه از ایران نرم اما با خانوادهامم زندگی نکنم
نمیتونستم این حرفا و کنایه هارو تحمل کنم
برای همین مامانم با داییم صحبت کرد و اومدم تو این خونه....
-چقدر عجیب فکر نمیکردم هنوزم خانوادههایی وجود داشته باشند که بخوان با این رسم و رسومات الکی بچههاشون رو بدبخت کنن
ولی انگار هنوز هستن از این خونواده ها
و از شانس بخت برگشته من،همون کسیکه دوسش دارم باید جزوه این دسته از مردم باشه
+دیگه شانس منم اینطوری بود دیگه
شاید اگه این همه سال همه خاندان برای آقا بزرگ سر خم نمیکردن و هر حرفی که میزد گوش نمیدادن
منم تووو این شرایط نمیافتادم
البته من مشکلی ندارم من مدتها بود که دوست داشتم تنها زندگی کنم
اما خب موقعیتش پیش نمیاومد این موضوع باعث شد به خواستهای که میخواستم برسم
-فربد میشه بگی یا ستاره چی دیده بودی که راضی نشدی باهاش ازدواج کنی خیلی دوست دارم بدونم
+ من یه دوست صمیمی داشتم به اسم دانیال اما خب هیچ وقت با هم رفت و آمد خانوادگی نداشتیم
ادامه دارد....
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh