سرگذشت#بانوی دوم
👈قسمت71
عمه بزرگتر احمد پسرم رو تو بغلش گرفته بود و به خواهرهای دیگه اش نمیداد...
تو دلم گفتم((پس چرا شیرین رو عین توپ بهم پاس میدادید؟!!!))
عمه کوچکتر احمد با زیرکی محمد رو از خواهرش گرفت و گفت:
-خدا روشکر جنست جور شد!!!یکی دیگه بیاری بسه!!!از قدیم گفتن تا سه نشه بازی نشه!!!
طلعت پسرم رو از عمه احمد گرفت و گفت:
-تا این دو تا از اب و گل در نیان شریفه دیگه نباید بچه دار بشه...این طفلکی ها چه گناهی کردن که باید شیر سوز بشن!!!
از اینکه طلعت برای من تعیین تکلیف کنه بیزار بودم...نجمه پسرم رو از دست طلعت گرفت و به دستم داد و گفت:
-اتفاقا من به ابجیم گفتم واسه محمد سریع یک پشتوانه بیاره...پسر باید پشت داشته باشه!!!
نجمه به دروغ میگفت که چنین حرفهایی رو زده...میدونستم باز از رو دنده لج بلند شده تا طلعت و عمه های احمد رو سر جاشون بنشونه!!!
مادرم ظرف کاچی رو به دستم داد و گفت:
-بخور مادر...رنگ به رو نداری...
طلعت نگاهی تو ظرفم کرد و گفت:
-انقدر کاچی بهش ندین...محمد گرمیش میکنه ...
مادرم حرفی نزد اما نجمه قاشقی به دستم داد و گفت:
-اتفاقا عمه ام میگه کاچی برای زن زائو از هر قرص و دوایی واجب تره...چون هم درد رو بیرون میکشه هم به مادر و بچه اش قوت میده...
عمه بزرگتر احمد نگاهی به نجمه انداخت و گفت:
-ماشاا...،خوش به حال آقات با همچین دختری شکر خدا از خانمی و با شعوری چیزی کم نداری...
طلعت که در برابر نجمه و زبونش خلع سلاح شده بود از جایش بلند شد و با دلخوری اتاق رو ترک کرد!!!
**********************
کنار احمد نشسته بودم و به حرفهای آقای رسول گوش میدادم...
رسول سرش رو تا آخرین حد پایین گرفته بود و به هیچکس و هیچ چیز جز گلهای قالی نگاه نمیکرد!!!
اقای رسول دستش رو به روی زانوی آقام گذاشت و گفت:
-مغازه بزازی که مال خود رسوله!میمونه خونه که اگه شما اجازه بدین تو خونه خودم زندگی کنن تا ببینیم بعدش چی میشه!
#ادامه دارد..
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
داستانک
پدری به فرزندش گفت:
این هزار تا چسب زخم را بفروش تا برایت کفش بخرم.
بچه با خود فکر کرد یعنی باید آرزو کنم
هزار نفر زخمی بشن تا من کفش بخرم؟!
ولش کن... همین کفشهای پاره خوبن!
گاهی دلهای بزرگ را آنچنان درون سینههایی کوچک میبینی که شرمسار میشویم از احساس بزرگ بودنمان.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاهی باید رها کرد همه چیز را و گریست. آدمی بعد از گریه، در آرامترین و امیدوارترین حالت ممکن قرار میگیرد.درست مانند آسمان، که بیقرار و بغضآلوده و ابریست و برف که میبارد؛ به طرز شگفتآوری آرام میگیرد. بغضِ آسمان که تمام شد، خورشید میتابد و برفها آب میشوند و صلح و آرامش، به آسمان و طبیعت باز میگردد
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
قسمت 72
سرگذشت#بانوی_دوم
نجمه چادر به سر و سینی به دست وارد اتاق شد و سلام آروم و محجوبانه ای به جمع داد...
چشمهای رسول با دیدن نجمه برق میزد ...تو دلم گفتم((یعنی این پسره لیاقت خواهر دسته گلم رو داره؟!!!))
اقام شیرین رو به روی پاهاش نشوند و گفت:
-نجمه درسش خوبه...خیلی هم خوبه...دلم میخواد دخترم تا دیپلم گرفتن جلو بره...
آقای رسول کمی از چایش مزه مزه کرد و گفت:
-دخترهای منم درسشون خوب بود اما وقتی تو زندگی افتادن درس و مشق رو بوسیدن و گذاشتن کنار...
اقام نگاهی به رسول کرد و گفت:
-من به نجمه قول دادم که تا دیپلم کاری به کارش نداشته باشم...من اجازه دادم تو خونه خودم تا دیپلم جلو بره...حالا بیشتر درس خوندنش به من دیگه مربوط نیست اگه شوهر ایندش اجازه میده ،بخونه ولی حالا که شما طالب بردنش هستید باید قول بدید درسش رو تموم کنه...
هیچکس حرفی نمیزد...به پدر رسول نگاهی انداختم و زیر نظر گرفتمش...از ابروهای بهم گره خورده اش میتونستم بفهمم که دلش به درس خوندن خواهرم رضا نیست...
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به قول دکتر انوشه:
خودت رو جایی خرج کن که بیارزه
وقتی میگم خودت یعنی
وقتت، انرژیت، احساساتت!
چون همه لیاقت انرژی شما رو ندارن.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای که قدرتمندترینی ! عظمت و جلال و شکوه آسمانت مرا مجنون میکند ....
همچون پروانه ایی ... در دل این آسمان پرواز میکنم و در جای جای آن سپاسگزاری میکنم از خلقت خویش ، بخاطر داشتن تو.
روزی همچون کرمی بودم که سالها در پیله ی بسته و تاریک در آرزوی پروانه شدن بودم .... اما مسیر را نمیدانستم و تو به لطف و مهربانیت مسیر را به من نشان دادی ...
مهربانترینم !
چگونه تو را شکر نکنم ؟؟
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش میشد به خیلیا فهموند
اون غمی که به ناحق
وارد زندگی کسی میکنی
شک نکن خدا بهت برمیگردونه:)
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 به نام بازکننده گره مشکلات
🇮🇷امروز پنجشنبه
15/ شهریور/1403
01/ ربیع الاول /1446
05/ سپتامبر /2024
💕امروز به عشاق حسین،
🍃زهرا دهد مزد عزا
💕یک عده را درمان دهد،
🍃 یک عده بخشش در جزا
💕یک عده را مشهد برد،
🍃یک عده را دیدار حج
💕باشد که مزد ما شود،
🍃تعجیل در امر فرج
💠 ذکر امروز " لا اله الا الله الملک الحق المبین "
اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
❤️لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَى وَ زِيَادَةٌ وَ لَا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لَا ذِلَّةٌ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
❤️كساني كه نيكي كردند، پاداش نيك و زياده بر آن دارند و تاريكي و ذلت چهره هايشان را نميپوشاند آنها ياران بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند.
👈🏼 " سوره یونس آیه ۲۶ "
💐دسته گلي بفرستيم براي آنهايي كه در بين ما نيستند
✨دسته گلی به زیبایی حمد وسوره نثارشان میکنیم..
تاخوشحال بشن و در حق ما دعا کنند.
☀🍃روحشان شاد 🍃☀
🌟بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ🌟
اَلسَّلامُ عَلی اَهْلِ لا إِلهَ إلاَّ اللهُ مِنْ أَهْلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ یا أَهْلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ مِنْ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ یا لا إِلهَ إِلاّ اللهُ بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ اِغْفِرْ لِمَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ وَحْشُرْنا فی زُمْرَهِ مَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ علیٌّ وَلِیٌّ الله
زندگیکردن یعنی تمام آن را تجربه کنیم.
زندگی نه تماماً شیرین و نه تماماً تلخ است.
کسانی که از گذشته زندگی را دوپاره میبینند، تاب تلخی و شیرینیِ خیلی زیاد را ندارند، بنابراین در هنگام تلخی، خود را با شادیای کاذب میفریبند و در شیرینیِ زیاد، بهانهای جور میکنند تا تلخکام شوند.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهریوری جان
برایت آرزو دارم؛
سلامتی ، آرامش، شادی ، ثروت
و عاقبت به خیری در تقدیرت باشد…
تولدت مبارک ❤️
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما واقعا با
هم چه کردیم ......🖤🍃
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤍
در این روزگار که ما بیش از هرچیز به امید و ایمان احتیاج داریم مگذار نااُمیدی، روزنی به اندازهی سرِ سوزنی در قلبت پیدا کند و از آنجا هجوم بیاورد.
امید را برای روزهای بد، ساختهاند؛ چراغ را برای تاریکی.
انسان اگر با مشقت و درد و مصیبت روبهرو نمیشد، نه به چیزی ایمان میآورد، نه به آیندهای دل میبَست و نه از اُمید سلاحی میساخت به پایداریِ کوه......
نادر_ابراهیمی
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh