eitaa logo
✨داستان‌ها و حکایات✨
56 دنبال‌کننده
257 عکس
55 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❌❌❌ مسابقه زن شیطان 😈 صفت با شیطان زنی به شیطان گفت : آیا آن مرد خیاط را می بینی ؟ می توانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش را طلاق دهد ؟ شیطان گفت : آری , این کار بسیار آسان است ! پس شیطان به سوی مرد خیاط رفت و به هر طریقی سعی می کرد او را وسوسه کند , اما مرد خیاط همسرش را بسیار دوست داشت و اصلا به طلاق فکر هم نمی کرد . پس شیطان برگشت و به شکست خود در مقابل مرد خیاط اعتراف کرد . 👁👁 سپس زن گفت : اکنون آن چه اتفاق می افتد را ببین و تماشا کن ! زن به طرف مرد خیاط رفت و به او گفت : چند متری از این پارچه ی زیبا می خواهم , پسرم می خواهد آن را به معشوقه اش هدیه دهد . خیاط پارچه را به زن داد . سپس آن زن به خانه مرد خیاط رفت و در زد و زن خیاط در را باز کرد . زن به او گفت : ممکن است برای ادای نماز وارد خانه تان شوم ? زن خیاط گفت : بفرمایید ، خوش آمدید . پس از آن که نمازش تمام شد , بدون آنکه زن خیاط متوجه شود , آن پارچه را پشت در اتاق گذاشت و سپس از خانه خارج شد . 💁‍♂هنگامی که مرد خیاط به خانه برگشت , آن پارچه را دید , فورا داستان آن زن و معشوقه پسرش را به یاد آورد و همان موقع به فکرطلاق همسرش افتاد. سپس شیطان گفت : اکنون من به کید و مکر زنان اعتراف می کنم . آن زن گفت : کمی صبر کن , نظرت چیست اگر مرد خیاط و همسرش را به همدیگر بازگردانم ؟؟؟!!! شیطان با تعجب گفت : چگونه ؟ 🙆‍♂روز بعد آن زن پیش خیاط رفت و به او گفت : از همان پارچه زیبایی که دیروز از شما خریدم , کمی دیگر می خواهم , زیرا دیروز برای ادای نماز به خانه زنی محترم رفتم و آن پارچه را آن جا فراموش کردم و خجالت کشیدم دوباره بروم و پارچه را از او بگیرم . اینجا بود که مرد خیاط رفت و از همسرش عذرخواهی کرد و او را به خانه برگرداند . 🙈الان شیطان در بیمارستان روانی به سر می برد و هر زنی را که می بیند , جیغ می کشد ...😂😂😂 ‌ 🆔 @dastanha_hekayat
🏴🏴🏴 عرض تسلیت به محضر (عج) 🕯تربت پـاک تــو را مـــادر زیــارت می‌کند ▪️هم رســول‌الله، هم حیدر زیـارت می‌کند 🕯هم رضا، هم موسی‌جعفر زیارت می‌کند ▪️هـر امـام و هــر پیــام‌آور زیــارت می‌کند 🕯بارگاه قدس تو، برتـر ز عرش کبریاست ▪️تا خدا دارد خدایی کعبه دل‌های ماست (س)💔 🆔 @dastanha_hekayat
🌹🌹🌹 مروری کوتاه بر زندگی نامه شهید مهدی زین الدین🌹  در۲۴ اسفند ۱۳۳۸ خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود. وی به دلیل استعداد بی‌نظیری که داشت، پایه‌های تحصیلی دوره ابتدایی را به صورت متفرقه می‌خواند و با نمره خوبی قبول می شد. هوش وی در حدی بود که او توانست در دوران کودکی خود، قرآن را بدون معلم بیاموزد. زمان نوجوانی وی مصادف با آغاز دوران تبعید آیت الله مدنی به خرم آباد بود. وی در آنجا از محضر این معلم اخلاق بهره مند شد و در این دوران به انجام کارهای سیاسی گرایش یافت و راه رسم مبارزه با رژیم ستم شاهی را آموخت. این نابغه جوان بعد از اخذ دیپلم، توانست رتبه چهار کنکور تجربی را به دست بیاورد و در رشته پزشکی شیراز قبول شود اما وی از ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه انصراف داد و در مغازه پدرش مشغول به کار شد. او درباره علت انصراف از دانشگاه گفته بود: مغازه پدرم سنگر است و رژیم پهلوی با تبعید پدرم می خواهد، سنگر محکم او خالی بماند، ولی من نمی گذارم این سنگر مبارزه خالی بماند. بعد از مدتی دعوتنامه‌ای از پاریس برای ادامه تحصیل، برای وی فرستاده شد، بنابراین شهید زین الدین به دنبال اعتصاب عمومی مردم و تعطیلی مغازه ها، مغازه پدرش را تعطیل کرد و تصمیم گرفت با دانشگاه‌های فرانسه مکاتبه کند. 👌 اما وی وقتی نظر امام خمینی (ره) را در خصوص ادامه تحصیل جوانان در خارج جویا شد که امام به جوانان ایرانی توصیه کرد، به ایران برگردید، زیرا ایران به جوانانی مثل شما نیازمند است از عزیمت به خارج از کشور برای ادامه تحصیل انصراف داد. ❣ 🆔@karbalayiha72
📝 ✨با اینکه بارها شنیده ایم ولی تکرارش مفیده شک ندارم...✨ 🖇چند نفر از پلی عبور می کردند که ناگهان دو نفر به داخل رودخانه خروشان افتادند... 🖇همه در کنار رودخانه جمع شدند تا شاید بتوانند بهشون کمک رسانند... 💥ولی وقتی دیدند شدت آب آنقدر زیاد است، که نمی شه براشون کاری کرد... 💥به آن دو نفر گفتند که امکان نجاتتون وجود نداره! و شما به زودی خواهید مرد !!! ⁉️در ابتدا آن دو مرد این حرف ها را نادیده گرفتند و کوشیدند که از آب بیرون بیایند 💥⁉️اما همه دائما به آنها می گفتند که تلاش تون بی فایده هست و شما خواهید مرد !!! 📌پس از مدتی یکی از دو نفر دست از تلاش برداشت و جریان آب او را با خود برد. ✨اما شخص دیگر همچنان با حداکثر توانش برای بیرون آمدن از آب تلاش می کرد.... ✨بیرونی ها همچنان فریاد می زدند که تلاشت بی فایده هست ... ✨اما او با توان بیشتری تلاش می کرد و بالا خره از رودخانه خروشان خارج شد . ⁉️وقتی که از آب بیرون آمد، معلوم شد که مرد نا شنواست. ⁉️ 🖇در واقع او تمام این مدت فکر می کرده که دیگران او را تشویق می کنند! ✨💥< ناشنوا باش وقتی همه از محال بودن آرزوهایت سخن می گویند >💥✨ 🌴 https://eitaa.com/joinchat/2509897778C3d9a9afe8f
🌹 داستانی زیبا از سخاوت پیامبر اکرم (ص) 📚 خصلت سخاوت از پيامبر (ص) به يارانش نيز سرايت كرده بود، مورّخ معروف مسعودى در مروج الذّهب مى‏ گويد: 👳🏽‍♂️ فقيرى تصميم گرفت نزد عبيد اللّه بن عباس بيايد، ولى اشتباه كرد و به حضور پيامبر (ص) آمد به خيال اينكه او عبيد اللّه است و گفت: ✋🏽 «به من كمك كن خداوند به تو روزى دهد، من شنيده‏ام عبيد اللّه بن عبّاس هزار درهم به فقير مى ‏دهد و از او عذر خواهى مى‏ كند». 🌹 پيامبر (ص) فرمود: من كجا و عبيد اللّه كجا؟ 👳🏽‍♂️ فقير گفت: تو كيستى از نظر حسب يا فراوانى مال و ثروت؟ 🌹 پيامبر (ص) فرمود: داراى هر دو جهت هستم. 👳🏽‍♂️☝🏽 فقير گفت: حسب و شخصيت انسان به جوانمردى و نيكو كارى او است، وقتى كه چنين بودى داراى حسب خواهى بود. 🌹 پيامبر (ص) دو هزار درهم به او داد و عذر خواهى كرد. 👳🏽‍♂️ فقير گفت: اگر تو عبيد اللّه نباشى، بهتر از او هستى، و اگر عبيد اللّه هستى امروز تو بهتر از ديروز تو است. 🌹 پيامبر (ص) هزار درهم ديگر به او داد. 👳🏽‍♂️☝🏽 فقير گفت: اگر تو عبيد اللّه هستى، سخاوتمندترين مردم زمانت مى ‏باشى، فكر مى ‏كنم تو در ميان جمعيتى هستى كه در ميانشان محمد (ص) است، تو را به خدا بگو بدانم تو خود محمّد (ص) نيستى؟. 🌹 پيامبر (ص) فرمود: چرا، من محمد (ص) هستم. 👳🏽‍♂️ فقير گفت: سوگند به خدا اشتباه نكردم، ولى شك و ترديد مرا فرا گرفت، چرا كه اين جمال درخشان و دل آرا، جز از پيامبر (ص) يا از عترت او نمى‏ باشد. 📔 سيرت پيامبر اعظم و مهربان‏، محمد محمدى اشتهاردى‏، صص ۱۵۲ - ۱۵۳. 🌴 https://eitaa.com/joinchat/2509897778C3d9a9afe8f
👁👁داستانک‌شب 💎 روزی گنجشکی عقربی را دید که در حال گریستن است گنجشک از او پرسید برای چه گریه میکنی؟ گفت میخواهم آن سمت رودخانه بروم نمیتوانم... گنجشک او را روی دوش خود گذاشت و پرید... وقتی به مقصد رسید گنجشک دید پشتش میسوزد.. به عقرب گفت من که کمکت کردم برای چه نیشم زدی....؟ گفت خودم هم ناراحتم ولی چکار کنم ذاتم اینه... حکایت بعضی از ما آدمهاست... از دست رفیقان عقرب صفت... هـم نشینی با مـارم آرزوسـت سلامتی وجود مبارک صلوات🌺🌺👇 🌴 https://eitaa.com/joinchat/2509897778C3d9a9afe8f
🌴🌴🌴 داستان جوان کافری عاشق دختر عمویش شد،عمویش یکی از رؤسای قبایل عرب بود. جوان کافر رفت پیش عمو و گفت: عموجان من عاشق دخترت شده‌ام آمدم برای خواستگاری.... عموگفت:حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است...! جوان کافر گفت:عموجان هرچه باشد من می‌پذیرم. عموگفت:در شهر بدی‌ها (مدینه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری آنوقت دختر از آن تو...!! جوان کافر گفت:عمو جان این دشمن تو اسمش چیست...؟! عمو گفت :اسم زیاد دارد؛ ولی بیشتر او را به نام علی‌بن ابیطالب می شناسند... جوان کافر فوراً اسب را زین کرد با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدی‌ها (مدینه) شد... به بالای تپّه‌ی شهر که رسید دید در نخلستان جوان عربی در حال باغبانی و بیل زدن است. به نزدیک جوان عرب رفت. گفت:ای مرد عرب تو علی را می‌شناسی ...؟! جوان عرب گفت: تو را با علی چه‌کار است...؟! جوان کافر گفت :آمده‌ام سرش را برای عمویم که رئیس و بزرگ قبیله‌مان است ببرم چون مهر دخترش کرده است...! جوان عرب گفت: تو حریف علی نمی‌شوی ...!! جوان کافر گفت :مگر علی را می‌شناسی ...؟! جوان عرب گفت :بله من هر روز با او هستم و هر روز او را می‌بینم..! جوان کافر گفت : مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او رااز تن جدا کنم...؟! جوان عرب گفت:قدی دارد به اندازه‌ی قد من هیکلی هم‌هیکل من...! جوان کافر گفت:خب اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست...!! مرد عرب گفت:اول باید بتوانی من را شکست بدهی تا علی را به تو نشان بدهم...!! خب حالا چی برای شکست علی داری...؟! جوان کافر گفت:شمشیر و تیر و کمان و سنان...!! جوان عرب گفت:پس آماده باش.. جوان کافر خنده‌ای بلند کرد و گفت: تو با این بیل می‌خواهی مرا شکست دهی ...؟! پس آماده باش..شمشیر را از نیام کشید. جوان کافر گفت: اسمت چیست...؟! مرد جوان عرب جواب داد عبدالله...!! (بنده‌ی خدا) و پرسید نام تو چیست...؟! گفت:فتاح ،و با شمشیر به عبدالله حمله کرد... عبدالله در یک چشم به‌هم زدن کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد و به زمین زد وبا خنجر خود جوان کافر خواست تا او را بکشد که دید اشک از چشم‌های جوان کافر جاری شد... جوان عرب گفت: چرا گریه می‌کنی...؟! جوان کافر گفت: من عاشق دختر عمویم بودم آمده بودم تا سر علی را ببرم برای عمویم تا دخترش را به من بدهد حالا دارم به‌ دست تو کشته می‌شوم... مرد عرب جوان کافر را بلند کرد و گفت: بیا با این شمشیر سر مرا ببُر و برای عمویت ببَر...!! جوان کافر گفت :مگر تو کی هستی ...؟! جوان عرب گفت منم (( اسدالله الغالب علی‌بن ابیطالب )) که اگر بتوانم دل بنده‌ای از بندگان خدا را شاد کنم؛ حاضرم سر من مِهر دخترعمویت شود..!!! جوان کافر بلند بلند زد زیر گریه و به پای مولای دو عالم افتاد و گفت :من می‌خواهم از امروز غلام تو شوم یاعلی پس👈فتاح شد 👈قنبر غلام علی‌بن ابیطالب... ▫️یاعلی! تو که برای رسیدن جوانی کافر به آرزویش سر هدیه کردی ... ▫️یا علی! ما دوستداران تو مدتی‌است گرفتار انواع بلاها و بیماری‌ها و ...شده‌ایم ترا به حق همان غلامت قنبر دست‌های ما را هم بگیر... ◾️هر چقدر از روایت لذت بردی، ارسال کن. ✴️ بر جمال پر نور مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام )صلوات...🍃🤝 🍃 یاعلی مدد🌹🌹🌹🌹❤️ التماس دعا... ‬‏ خبرداشتید که نشر فضائل مولا امیرالمؤمنین علی ع کولاک میکنه! محشره!! پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم میفرماید اگه فضائل علی علیه السلام رو بگویی ، گناهان زبانت پاک میشود ، اگر بشنوی گناهان گوش هایت، و اگر بخوانی از روی نوشته، گناهان چشمانت، پاک میشود. حالا این فضیلت مولا علی ع را بخوانید و هم ارسال کنید تا در ثواب نشرش شریک باشید. افتخار کنید که شیعه علی ع هستید. سلامتی وجود حجة بن الحسن (عج) صلوات🌺 🌴 https://eitaa.com/joinchat/2509897778C3d9a9afe8f
YEKNET.IR - sorood 1 - milad hazrat zeinab1398 - karimi.mp3
4.36M
🌸 (س) و مبارک🌸🌸🌸 💐ام ابیهای علی 💐زینب زهرای علی (س) 🎤 محمود_کریمی 👏 👏👏سرود 🌷شهیدانه❣ 🆔 @karbalayiha72 🌹عاشقانه شهدایی 🆔@eshgh72 🌹طلائیه 🆔@talayie 🌴 ڪانال_داستان_ها_و_حکایات https://eitaa.com/joinchat/2509897778C3d9a9afe8f
📖نگاه متفاوت شهید سلیمانی به قرآن 🌷ایشان رابطه ویژه و خاصی با قرآن داشت، بارها می‌دیدم با ماژیک‌های فسفری روی عباراتی از قرآن خط می‌کشد، معلوم بود با آن بخش‌هایی که علامت‌گذاری می‌کند کار دارد. خدا رحمت کند آقای شهید حاج حسین پورجعفری را که واقعاً یار بی‌بدیل و بی‌نظیری برای او بود و همه زندگی‌اش را وقف او کرده بود. معمولاً حاجی در فاصله دو جلسه‌ قرآن می‌خواند یا وقتی سوار هواپیما می‌شد تا مثلا به سوریه برود. 🌷حسین که می‌دانست الان حاجی باید قرآن بخواند، سریع قرآن و ماژیک‌های فسفری قرمز و سبز را به او می‌داد. اوایل برایم سؤال پیش می‌آمد چرا حاجی قرآن را علامت‌گذاری می‌کند، بعد متوجه شدم نگاه او به قرآن غیر از نگاه ماست! ❣ 🆔 @karbalayiha72 🌴 https://eitaa.com/joinchat/2509897778C3d9a9afe8f
حتماً بخوانید👁👁 تا آخر هم بروید تا مزدور و وطن فروش را بهتر بشناسیم!! 🔆 متن شبهه: دیشب در مسابقات جام‌جهانی ‎هندبال بانوان، ‎تیم ملی دختران ما که برای اولین بار با رفتن به ‎جام جهانی تاریخ‌سازی کرده، با نروژ (بهترین تیم هندبال جهان) بازی کرد و با نتیجه ۴١-٩ شکست خورد. هیچ بودجه ای به تیم هندبال بانوان تعلق نگرفت ، حتی یک دیدار تدارکاتی انجام ندادن ، سهم تیم از این تاریخ سازی بزرگ نفری ۱۵ میلیون پاداش بود که البته بیشتر تحقیر دختران ایرانی بود تا پاداش. در بازی دیشب نصف انرژی دخترا صرف این شد که مقنعه شون عقب نره و مشکلی ایجاد نشه.علیرغم شکست سنگین تا دقیقه آخر بازی جنگیدند.اما داستان به اینجا ختم نشد. ‏بازی تموم شد.تیم نروژ مشغول شادی بود. هنوز بازیکن‌ها در زمین بودن که از بلندگوی ورزشگاه بهترین بازیکن زمین انتخاب شد: ‎فاطمه خلیلی بهفر دروازه‌بان ایران. ‏این درحالی بود که همه منتظر بودن تا بهترین بازیکن زمین، از تیم فوق‌العاده قوی نروژ باشه. اما فاطمه خلیلی انتخاب شد. نِشست.اشک ریخت.هم‌تیمی‌های فاطمه اشک ریختند. این اشک، اشک دخترانی بود که اگر محدودیت‌ها نبود، جایگاه خیلی خیلی بالاتری داشتند.‏ بازیکنان نروژ که تا چند دقیقه قبل بیخیال دختران ما، مشغول شادی و در باد پیروزی بودند، انگار تازه متوجه شدند که با مظلوم‌ترین بانوان جهان، بازی داشتند. مظلوم‌ترین اما شایسته‌ترین. بانوان نروژ شادی پیروزی رو فراموش کردند و اشک ریختند.‏ تمام تماشاچی‌های ورزشگاه که اکثرا نروژی و اسپانیایی بودند ایستادند، تشویق کردند، و اشک ریختند. تمام بازیکنان نروژ دور دختران ما حلقه زدند تا با این شیرزنان خسته‌از‌محدودیت‌ها، عکس یادگاری بگیرند. به افتخار تک تک دختران زجرکشیده اما قدرتمند سرزمینم... 🔆 پاسخ شبهه: 1️⃣ ظاهرا سطح درک و فهمِ سرمربی تیم ملی بانوان رومانی در خصوص حجاب خیلی بیشتر از برخی به اصطلاح روشنفکران وطنی است آدریان واسیله(سرمربی تیم ملی بانوان رومانی): من برای تیم ایران و پوشش دختران ملی‌پوش ایران احترام زیادی قائلم. در کشور شما اعتقاداتی وجود دارد که من و تیمم به آن احترام می‌گذاریم. ما به تیم ایران به چشم تیم متفاوتی نگاه نکردیم و به نظر ما ایران تیمی همچون دیگر تیم‌ها بود. 🌐https://mehrnews.com/xWDx3 2️⃣ مراسم بدرقه تیم ملی هندبال زنان کشورمان با حضور وزیر ورزش و جوانان، رئیس کمیته ملی المپیک، معاون وزیر ورزش و رئیس فدراسیون و مسؤولان فدراسیون هندبال، برگزار شد. در این دیدار صمیمانه، مسئولان به به دغدغه ها و در خواست های اعضای تیم گوش دادند و تصمیماتی اتخاذ و قول های مساعدی به اعضای تیم داده شد. 🌐https://mehrnews.com/xWBJ5 3️⃣ تیم ملی هندبال بانوان کشورمان برای نخستین بار در تاریخ ورزش‌های گروهی و توپی بانوان ایران، علاوه بر صعود به جمع ۴ تیم برتر رقابت‌های قهرمانی آسیا، سهمیه حضور در رقابت‌های جهانی اسپانیا را کسب کرد تا برای اولین بار رویای جهانی شدن بانوان هندبال ایران را محقق سازد. در مرحله مقدماتی مسابقات هندبال زنان قهرمانی جهان که به میزبانی اسپانیا در حال برگزاری است، ۳۲ تیم در هشت گروه ۴ تیمی با هم رقابت می کنند. تیم ملی هندبال بانوان کشورمان با نتیجه پرگل ۴۶-۱۸ مقابل قزاقستان به برتری دست یافت. 4⃣ اگر حجاب مانع موفقیت است، چرا بسیاری از تیم هایی که اعتقادی به حجاب نداشتند به مسابقات جهانی راه نیافتند؟! اگر بازیکنان ایران انرژی خود را صرف عقب کشیدن مقنعه‌ها میکنند! پس چرا در برابر قزاقستان پیروز شدند؟! واقعیت این است که تیم نروژ یکی از پرافتخارترین تیم‌هاست که چندین بار موفق به مقام قهرمانی شده است و تیم ایران علیرغم درخشش بازیکنان به ویژه دروازه بان از این تیم قدر شکست خورد. 5⃣ حضور بانوان ایرانی با حجاب کامل در مسابقات جهانی در نتیجه بها دادن جمهوری اسلامی به حضور بانوان در میادین ورزشی با حفظ ایمان و رعایت مسائل شرعی است. جالب است که خناسان کاملا نتیجه عکس از موضوع گرفته اند! درود بر شرف آنهایی که باعث افتخار و اقتدار و عزت ایران و ایرانی هستند. ونفرین و لعنت بر جماعت مزدور و مزد بگیر اجنبی!! و مبارک باد بر شما افتخار آفرینان کشور و وطن🌸🌸🌸 🌷شهیدانه❣ 🆔@karbalayiha72 🌹عاشقانه شهدایی 🆔@eshgh72 🌹طلائیه 🆔@talayie 🌴داستان ها و حکایات 🆔@dastanha_hekayat