eitaa logo
دعبلانه
408 دنبال‌کننده
707 عکس
268 ویدیو
43 فایل
منی که باز برآنم که #دعبلانه برایت غزل ترانه بخوانم در آرزوی عبایت... 🌹گزیده ای از اشعار ناب فارسی @debelane
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از آفتابگردان‌ها
اگرچه در نظرت آنچه نیست، ظاهر ماست سیاه‌جامه‌ی سوگت لباس فاخر ماست سلام می‌دهم و دلخوشم که فرمودید هر آنکه در دل خود یاد ماست، زائر ماست تویی که نام غریبت خودش به تنهایی اثرگذارترین روضه‌ی منابر ماست بگو چگونه نگویم که دوستت دارم که این حدیث شریف از امام باقر ماست:  《خبر کنید کسی را که دوستش دارید》* خدا کند برسد، این پیام آخر ماست مرا که در سفر آخرت امیدی نیست مگر به اینکه بگویید: او مسافر ماست اگرچه درخورتان شعر، ناسرودنی است بگو به لطف خود این روسیاه شاعر ماست  *امام باقر(علیه السلام): هر کسی را دوست دارید، گاه و بی‌گاه به او یاد‌آوری کنید.  «وسائل الشیعه» @Aftab_gardan_ha
هدایت شده از آفتابگردان‌ها
تقدیم به امام محمد باقر علیه‌السلام چون قطره‌ی مشتاق به فهمیدن دریا عمری نرسیده‌ست به توصیف تو دنیا یاسین که تو را نام نهاده‌ست《محمد》 پیداست تویی آینه در آینه طاها تو میوه‌ی باغ علی و فاطمه هستی در نام تو جمعند حسینی‌حسنی‌ها فهمید تو را جابر و زد بوسه به دستت یعنی که تویی اصل تولّا و تبرّا گشته صدف سینه‌ات ای گوهر پنجم گنجینه‌ی اسرار خداوند تعالی از فیض تو فاضل شده صد جابر جُعفی در صدر احادیث همه نام تو پیدا دیده‌ست نگاه تر تو شعله به شعله در ظهر عطش حادثه‌ی کرب و بلا را ده سال منا رخت عزای تو به تن کرد تا اینکه بماند عَلم عشق تو بر پا خورشید بقیعی که بر آن مرقد خاکیت ساییده سرش را به ادب گنبد مینا @Aftab_gardan_ha
پنج بیت تقدیم به امام پنجم، حضرت باقرالعلوم ع با چشم هایی کودکانه کربلا را دید ما روضه ها را خوانده ایم او روضه ها را دید روزی ولایت را اساس عاشقی دانست ما تازگی فهمیده ایم او تا کجا را دید از آن جهت او را شکافنده لقب دادند چون از شکاف کعبه اسرار خدا را دید در اسم او می شد فروغ مصطفی را یافت در رسم او می شد شکوه مرتضی را دید وقتی ستون زد با ولایت خیمه دین را از ابتدا تا انتهای ماجرا را دید... @hiiiist
هدایت شده از خبرگزاری فارس
17.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 توصيف شاعرانه حاج قاسم سليمانی از شهيد و شهادت 🔹نگاهي به آنچه حاج قاسم در ٥ مرداد ٩٧ در مراسم يادبود شهدا گفت @Farsna
ای پنجمین امام که معصوم هفتمی از ما تو را ز دور «سلامٌ علیکمی» بر درد جهل خلق، ز عالم طبیب‌تر نامت غریب و قبر، ز نامت غریب‌تر وقف علوم و دانش و دین کرده، همّ خویش باشی کنار ابن و اب و اُمّ و عَمّ خویش آب و گل و سجیّت تو، جز کرم نداشت دیدم چرا مزار تو صحن و حرم نداشت گلدسته‌ای نداشت حرم، مرقدی نبود صحن و سرا نیافتم و گنبدی نبود این خاک عشق باشد و بر باد کی رود؟ غم‌های عهد کودکی از یاد کی رود آتش به خرمن جگر از آه، با تو بود یک عمر، خاطرات تو همراه با تو بود از صبح تا غروب کشیدی ز سینه آه اما چه خوب شد که نرفتی به قتلگاه تو دیده‌ای چه‌ها به اسارت به عمه شد در شهر شوم شام، جسارت به عمه شد تو طفل روی ناقه‌ی عریان نشسته‌ای بر روی رحل ناقه، چو قرآن نشسته‌ای تو طعم تازیانه و سیلی چشیده‌ای بر روی خار، همره طفلان دویده‌ای دیدی تو خیمه‌های به آتش کشیده را داغ و فرار و رنگ ز چهره پریده را @shia_poem2
السلام علیک یا باقر العلوم آفتاب بن علی بن حسين بن علی راوی نور، شكافندۀ علم ازلی مادرش آينه فرزند فرستادۀ عشق بندۀ خوب خداوند، خداوند علیّ آدم و جنّ و ملَك پيش تو زانو زده اند خانۀ كوچك تو با دو سه ديوار گِلی همه سُبحانكَ لا علمَ لنا مي گويند گاهِ تفسير تو از آيۀ اللهُ ولی ناگهان روز الست از همه پرسيد خدا دوست داريد علی را؟ همه گفتند بلی شعر من جابر عبد اللَه انصاری شد كه سلامی برساند به تو با تنگ دلی در یک شعر خوب و قابل دفاع، چند ویژگی مهم وجود دارد حداقل این هفت ویژگی: 1. فصاحت 2. استواری و صلابت 3. جذابیت و لطف سخن 4. بداعت و خلاقیت 5. تناسب و سنخیت 6. بلاغت 7. انسجام آیا شعر منتخب، شعر خوبی است؟ مرور شعر با محوریت بررسی شرایط شش گانه ما را به پاسخ این سوال رهنمون خواهد بود: الف) فصاحت(سلامت گفتار ) اگر در برابر مفاهیم حسی و فکری شعر، واکنش عاطفی نشان می دهید و حس خوبی (خالی از ابهام) دارید یعنی این که با این شعر موافقید؛ ازآن لذت برده اید؛ و نسبت به آن حس منفی ندارید؛ این، یعنی به احتمال قوی، آن شعر سالم است و توانسته است زمینه های ارتباط با مخاطب را فراهم سازد. ب) استواری و صلابت(غنای محتوایی و فنی) طرح مفاهیم گسترده و عمیق(از جمله تاریخی و اعتقادی) در شعر به بیانی سالم، شاعرانه و قوی باعث می شود تصویری از اندیشه و نحوه بیان شاعر در شعر ترسیم گردد. ج) دل نشینی، جذابیت و لطف سخن اولین نشانه شعر خوب، قدرت غافلگیری و سپس، تاثیرگذاری بر مخاطب خاص است؛ «هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند»... و البته، شرط اول تاثیر گذاری، بهره مندی شعر از زبان ساده، صمیمی و طراوت سخن است بیت حافظ حاوی همین شرط مهم است: «حسد چه می بری ای سست نظم بر حافظ؟ قبول خاطر و لطف سخن، خدادادست!» برای تحلیل میزان طراوت و جذابیت کلام شاعر لازم است این دو حوزه به خوبی واکاوی شود: 1. آیا سخن شاعر برگرفته از« تجربه حسی» خود شاعرست با تکرار تجربه دیگران؟ به عبارت دیگر راز جذابیت سخن را باید در «واکنش های عاطفی» شاعر جست و جو کرد( این حالت،بعد از درک تجربه های حسی به شکل ناخودآگاه، بروز و ظهور می یابد). 2. بخشی از جذابیت سخن کاملاً فطری است(بیت حافط را مجددا مرور کنید!) «شیرین زبانی» و «لطف سخن» شاعران کاملا خداداد و فطری است. از همین راه، می توان میان شعر «تصنعی» با شعر «واقعی» تفاوت قائل شد. د) بداعت و خلاقیت هیچ هنرمند اصیل و باهویتی حاضر نیست آثار دیگران را تقلید و کپی کاری کند... از شاعر خوب انتظار می رود شعرش حاوی «اتفاقات شاعرانه» باشد؛ شعر خلاقانه، هنر شاعر را نسبت به دیگران متمایز و برجسته می کند. خب؛ ببینید در شعر نمونه های خلاقیت وجود دارد یا خیر؟ ه) تناسب و سنخیت میان کلمات و عبارات، تصاویر و حتی اندیشه شاعر باید تناسب، تجانس و سنخیت باشد تا دو اصل "هم نشینی" و "جانشینیِ" فنی و شاعرانه در شعر رعایت شود. ز) بلاغت کلام(شعر) برگرفته از مهارت شیوایی سخنور(شاعر) است و سخنور با تجربه اندوزی در چند عرصه، می تواند به «بلاغت» و«شیوایی»سخن دست یابد: 1. شناخت رموز و اصول فنی زبان و بیان شاعرانه 2. شناخت سطح فکری و فنی مخاطب و مرزهای نیاز و انگیزه او 3. شناخت حال و هوای حسی، فکری و فنی خود مجموع این سه عرصه را اقتضای حال و مقام(زمان،مکان، و فضا) و اقتضای حالات شاعر و مخاطب نام نهاده اند. ح) انسجام بافت سخن و مجموعه ارتباطات و پیوندهای فکری، فنی و حسی شعر که ثابت می کند شاعر به یک منظومه فکری و فنی رسیده است و اجزای شعر او بجای آن که یکدیگر را نقض کنند، یک «هویت واحد هنری» را تشکیل داده اند. @smahdihoseinir
🌹بخشی از قصیده سائل شیرازی در مدح مولا امیرالمؤمنین علیه السلام🌹 🌷قدوة العاكفين زبدة العارفين، ميرزا محمدسعيد بن عبدالله خان مشهور به آقاجانی و متخلص به سائل شیرازی/فارسی/قیری.زادگاهش شهر قیر در استان فارس است.سائل شیرازی از شاعران قرن دوازده و سیزدهم و عهد زندیه و اوایل قاجار است.از محل دفن او اطلاعی در دست نیست.دیوان او مشتمل بر نعت رسول خدا، امیرالمؤمنین و امام حسن مجتبی و مدح چند تن از معاصران اوست🌷 ابتدا شکوه می کند از بی وفایی یار: باز آی و باز بر سر چشمم گذار پا زین جا دگر برای خدا بر مدار پا گفتی که هان به دیده تو می نهم قدم بشتاب! چشم بین ز من و از تو یار، پا مهر تو بر خلافِ تو کز دیده می روی بیرون نمی نهد ز دل بی قرار پا تا دامن وصال کشیدی ز دست من بنهاد غم به سوی من از هر کنار پا من نیز مانده بر سرم از اضطراب دست من نیز رفته در گلم از اضطرار پا بر عشوه تو دل چه نهم چون نداشته است هرگز بنای کار تو چون روزگار پا تا کی نهی به راه جفا و ستم قدم؟ بیرون گذار یک ره از این رهگذار پا ورنه به شِکوِه بر در شاهی روم که هست بالای عرش و کرسیَش از اقتدار پا شاهی که افکنند دلیران ز کف سِپَر چون او نهد به معرکه با ذوالفقار پا شاهی که تا گشاده به راه جهاد دست در راه دین گذاشته شد صدهزار پا بینی جدا فتاده به میدان ز هر طرف در یک کنار سر ز تن و یک کنار پا از اژدهای تیغ تو کی خصم جان برَد همچون هزارپا بُوَدَش گر هزار پا؟ شاها به لای معصیتم رفته پا فرو دستم بگیر و زودم از این گِل برآر پا 🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1267531799Ce8b62503c9
🔹🔹🔹🔹🔹 مستی نه از پیاله نه از خُم، شروع شد از جاده ی سه شنبه شب قُم، شروع شد فاضل نظری 🔹🔹🔹🔹🔹
🌷جانم به لب رسید🌷 . بعد از هزار دور به‌ من‌ هم عجب رسید جانم به لب رسید که جامم به لب رسید . بر رویِ آفتابِ تو موی سیاه ریخت یاللعجب چگونه در این‌صبح ، شب رسید؟ . روز نخست ، نوبت‌ ‌تقسیم تاب و تب تابش به مویِ تو ، به منِ خسته تب رسید . وصل تو‌ واجب است و ‌خیالِ تو ‌مستحب صد شُکر دست من به همین مستحب رسید . بختم سیاه گشت ز داغ تو ، تلخ نه این هم شباهتی که به من از رطب رسید . . ۳۰/خرداد/۱۳۹۷
چند رباعی نذر حضرت مسلم(سلام الله علیه) تاریکی شهر شام آئین را دید بر پشت، نشان خنجر کین را دید در پیمانه، که چون دلش خونین گشت تصویری از آن قیام خونین را دید *** پیمانه از آن مستی لب‌ها نوشید یک جرعه دو جرعه نه، که دریا نوشید هرچند لب تو تشنه بود، آب نخورد یک جرعه از آن راز عطش را نوشید *** شد آینه‌ای بر آن دو چشم تر، آب خون گشت دل و، امید او نقش برآب تصویر زلال تشنگی جاری شد خون از لب او چو گشت جاری در آب *** ظلمتكده اى است كوفه، چون شام بوَد با اين همه، دل به يادت آرام بوَد سرمستى ام از باده عشق است و عطش معراج من، افتادن از اين بام بوَد! عرفه 1380
🌷🌷🌷🌷🌷🌷 تاوانْ‌‌دِهِ جُرمِ مستند بودم و بس در گورِ خودم حبسِ ابد بودم و بس گفتند چه داری که رهایت بکنیم؟ من نامِ حسین را بلد بودم و بس 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/joinchat/1267531799Ce8b62503c9 🌺التماس دعا
🔹دعبلانه🔹 🌷«مسلم» نداشت کوفه، مسلمان زیاد داشت🌷 قاسم صرافان