eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
36.4هزار عکس
8.4هزار ویدیو
788 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع همچنان باقیست
┈••✾•🔅 #علی‌اززبان‌علی /قسمت ۸۱ 🔅•✾••┈ عثمان از سخن من ناراحت شد و برگشت، در حالیکه 🔹 می‌گفت: حق خ
┈••✾•🔅 /قسمت ۸۲ 🔅•✾••┈ پاسخ به اتهام مصری‌ها حلقه محاصره عثمان را تنگ‌تر کردند و با اصرار تمام، خواستار کناره‌گیری عثمان از خلافت بودند. بنی‌امیه مرا مقصر اصلی در این حوادث می‌دانستند و خطاب به من گفتند: ای علی، عامل اصلی این مشکلات تو هستی. تو دسیسه می‌چینی و مردم را علیه ما تحریک می‌کنی. 🔸در پاسخ آن‌ها گفتم: ای بی‌خردان، شما که خوب می‌دانید در این و سودی عاید من نمی‌شود و منتفعی برای من نیست و می‌دانید که من را دست از عثمان بردارند و به شهر خویش باز گردند و پیوسته برای اصلاح امور عثمان و حل مشکلات وی تلاش کردم؛ اما وقتی او راه دیگری انتخاب می‌کند، ؟! 🔸خدایا، تو شاهد باش که من از آنچه این جماعت به من نسبت می‌دهند، مبرّا هستم و اگر حادثه‌ای برای عثمان رخ دهد، من از خون وی نیز دورم. ☀️بیشترین دفاع از عثمان عثمان در و قرار گرفته بود و گمان می‌کرد حضور من در مدینه موجب شده است که مردم شعار خلافت مرا سر دهند. به همین دلیل از طریق به من پیام داد که از شهر خارج شوم و به باغی که در منطقه داشتم، بروم. 🔸به ابن عباس گفتم : ای پسر عباس، عثمان می‌خواهد مرا نگه دارد، گاهی بروم و زمانی برگردم. روزی از مدینه شوم، روزی دیگر خبر داد که ، هم اکنون تو را فرستاده است که از شهر خارج شوم. به خدا سوگند، آن قدر از او دفاع کردم که ترسیدم به سبب دفاع از او گناهکار باشم. ☀️گفت و گویی با در و بین و نشسته بودم که سعدبن‌ابی‌وقاص آمد و از من خواست به عثمان کمک کنم و برای تدبیری بیندیشم. 🔸به او گفتم: ، به خدا سوگند، به قدری از عثمان دفاع کردم که از سخن گفتن با در این زمینه می‌کنم. آنچه امروز مشاهده می‌کنی، نتیجه اعمال ، ، و است. هرگاه سراغ عثمان رفتم و نصیحتش کردم که این افراد را از خود کند و به آنان اعتماد نکند، که من بدخواه او هستم و درصدد توطئه‌ای علیه اویم تا کار به اینجا رسید که می‌بینی. ☀️تلاش برای رساندن آب به عثمان مانع از رسیدن آب به شده بود. 🔸به وی پیام دادم: مانع از رسیدن آب به این مرد نشوید و اجازه دهید که از آب چاهی که در اختیار دارد استفاده کند و که از . به پیام من توجهی نکرد و من نیز از بردن آب معذور بودم؛ 📍زیرا : در یکی از جلساتی که بین من و عثمان برخوردی پیش آمده بود، سوگند خورده بودم که اگر سخن مرا گوش ندهد، دیگر مانع اعتراض کسی به وی نشوم. اگر این سوگند نبود، خودم پیش قدم می‌شدم و برای وی آب می‌بردم. ☀️فرمان به حسن و حسین برای دفاع ازعثمان هنگامی که خبر رسید قصد را دارند، 🔸به و دستور دادم: خود را بردارید و در مقابل در بایستید و اجازه ندهید برای وی وارد خانه شود. دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
💠اتفاقی جالب در ... خوندی و دلت شکست اشک از چشمات سرازیر شد التماس دعا...😢💔 🔹 که و تفحص کننده خود را ادا کرد .... 🔹 🌷 🔹می‌گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران..... 🔹علیرغم مخالفت شدید خانواده و بخاطر عشقم به شهداء حجره‌ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه‌های تفحص لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله(ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم.... 🔹یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه، خانه‌ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم.... 🔹یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص می‌گذراندیم.... سفره‌ی ساده‌ای پهن می‌شد اما دلمان، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان، با عطر شهدا عطرآگین... تا اینکه.... 🔹تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری‌های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده‌اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه‌ها چند ماهی می‌شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی‌خواستم شرمنده‌ی اقوامم شوم.... 🔹با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه‌ها عازم شلمچه شدیم.... 🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد.... 🔹 ...🌷 فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه‌ی کار پرداخت اما من.... 🔹استخوان‌های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده‌ی شهید، به بنیاد شهید تحویل دهم..... 🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان‌ها شدم و جواب شنیدم که مهمان‌ها هنوز نیامده‌اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود، مغازه‌هایی که از آنها نسیه خرید می‌کرد! به علت بدهی زیاد، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند.... 🔹با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوان‌های شهیدی که امروز تفحص شده بود به و پرداختم.... 🔹"این رسمش نیست با معرفت‌ها... ما به عشق شما از رفاه‌مان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده‌ی خانواده‌مان شویم.... " گفتم و گریه کردم.... 🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی‌ادبی و جسارتم را ببخشید... » 🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من درب خانه را زده و خود را من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی‌ام را بدهم.... هر چه فکرکردم، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده‌ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده... 🔹لباسم را عوض کردم و با پول‌ها راهی بازار شدم.... به قصابی رفتم... خواستم بدهی‌ام را بپردازدم که در جواب شنیدم : 🔹بدهی‌تان را امروز ... به میوه فروشی رفتم...به همه‌ی مغازه‌هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... .... بدهی‌تان را امروز پرداخت کرده است... گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می‌کردم که چه کسی خبر بدهی‌هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم؟ 🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی‌ها را به کسی گفته .... با و مواجه شدم که روی پله‌های حیاط نشسته بود و گریه می‌کرد.... 🔹جلو رفتم و شهیدی را که امروز کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می‌روی؟ 🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد : .... .... کسی که امروز خودش را معرفی کرد صاحب این عکس بود.... .... گیج گیج بودم.... مات مات.... کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه‌ها شده بودم.... عکس را به صاحبان مغازه‌ها نشان می‌دادم.... می پرسیدم : آیا این عکس، عکس همان فردی است که امروز.....؟ 🔹نمی‌دانستم در مقابل که می‌شنیدم چه بگویم... مثل دیوانه‌ها شده بودم.. به نگاه می‌کردم.... 🔹 .... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... وسط بازار از حال رفتم... 🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتا بل احیاء عندربهم یرزقون🌹 دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
⚫️ ⚫️ متن تلخ است.... هیئتی سکولار، سکولار هیاتی نیست. برخی فکر می‌کنند هیئتی سکولار، ▪️جوان با کروات ▪️و هفت تیغ ▪️و یا زن بی‌حجاب ▪️یا غیره است. سکولار (به معنای عرفی) وقتی پایش به هیئت رسید، حرمت و قیمت یافته است. برخی دیگر فکر می‌کنند، هیات سکولار فلان که مورد هستند. برخی دیگر را با خاک خورده می‌شناسند؛ یا هیاتی که حرف سیاسی نمی‌زند. از این موارد بگذریم، نگران کننده نیستند. "هیئت سکولار" بجای خود؛ 📍تا به حال درباره "هیئتی سکولار" شنیدید؟ هیئتی سکولار و بیشتر دارند. شاید در باشد. راه دور نرویم. از خودمان حرف می‌زنیم... هیئتی سکولار است که: ▪️ به از فراتر نمی‌رود. ▪️تنها اثر اشک و ندبه‌اش حال خوب است و آرامش وجدان تخدیری. ▪️هیاتی سکولار ممکن است و هم در هیئتش باشد ▪️و در انتهای مجلس هم را کند. به خودمان رجوع کنیم ببینیم را چه دانستیم؟ 🔸حضرت امام فرمود: «امام حسین به اشک ما نیاز ندارد.» 🔸رهبر انقلاب فرمود: «اگر به اشک و ندبه است معاویه هم اهل مدح و مرثیه بر امیرالمومنین بود.» 📚 سیدبن‌طاووس در نقل می‌کند که: «وقتی به رسیدند، اهل شهر به اشک می‌ریختند.» ♦️پس به تنهایی نیست. هیئتی سکولار کسی است که: ▪️ به به منصه عمل . ▪️عمل؟ ▪️کدام عمل؟ ▪️هر عملی؟ خیر. 📍عملی که و منطبق بر باشد و . ♨️ برخی هیاتی و دیندارند و حتی اهل عمل. ♨️ اما عمل‌شان نسبتی به خواسته و نصرت امام‌شان ندارد. 🔻نمونه تاریخی‌اش . گفت: من نیستم اما اسب و شمشیرم برای شما. ♨️برخی ♨️ ♨️ و هم دارند ❌اما کار را . 🔻امام در باشد و ما در و و و و باشیم شوخی است. ☀️ و است. 🔺نقشه امام زمان منطبق بر همین انقلاب است. 🔺نقشه امام‌مان را را جلو نبریم گریه‌مان فراتر از گریه اهل کوفه نیست و عمل‌مان فراتر از عبیدالله بن‌حرجعفی نخواهد رفت. هیئتی سکولار، "انقلابی بدون عمل" یا "عمل ناانقلابی" است. روح شریعتی شاد با این جمله‌اش در حسین وارث آدم: "وقتی از صحنه حق و باطل زمان خویش غایبی، هرکجا می‌خواهی باش! چه به نماز ایستاده باشی چه به شراب نشسته” 👤محسن_مهدیان دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
⭕️ معیارهای انتخاب اصلح از منظر امام خامنه‌ای ♦️بگردید ­م‌های_‌مناسب را برای پیدا کنید. ❓آدم مناسب چطور آدمی است؟ 🔺باید و این و آن ▪️خارجی ▪️داخلی ▪️زورگویان ▪️قدرتمنداران ♦️ و . ▪️ که دل خود را در مقابل توپ و تشر ▪️ هم ­لغزد ▪️ هم ­لرزد ▪️ ­‌شود به او . ♦️نماینده باید: باشد. 💢بیانات در دیدار با وزیر و مسئولان وزارت کشور و استانداران- 27/09/1370 ‌🔺آرشیو تخصصی https://eitaa.com/joinchat/236453924C55b4b28ed3 ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
✅‍ «بخشی از بیانات امام خامنه‌ای در کوران فتنه 88» 📢 من دارم می‌بینم صحنه رو . . . می‌بینم تجهیز رو . . . می‌بینم صف‌آرایی‌ها رو . . . می‌بینم دهان‌های با حقد و غضب گشوده شده و دندان‌های با غیظ به هم فشرده شده رو علیه انقلاب و علیه امام و علیه همه این آرمان‌ها و همه آن کسانی که به این حرکت دل‌بستند . . . چه بکنم اگر کسی نمی‌بیند . . . 🔴 در حوادث فتنه گون، شناخت عرصه دشواره. شناخت اطراف قصّه دشواره. شناخت مهاجم و مدافع، ظالم و مظلوم، دشمن و دوست دشواره. 📢 بایستی گره‌گشایی کرد... 📢 بایستی حقیقت رو باز کرد، گره‌های ذهنی رو باید باز کرد. 💢 و این تبیین لازم داره. فرمود: ألا و لا یحمل هذا العلم إّلا أهل البصر و الصبر. می‌دانید، پرچم امیرالمؤمنین سختی‌ش از پرچم پیغمبر بیشتر بود، از جهاتى. در زیر پرچم امیرالمؤمنین دشمن و دوست آنچنان واضح نبودند. دشمن همان حرف‌هایى را می‌زد گاهی که دوست می‌زند؛ همان نماز را که در اردوگاه امیرالمؤمنین نماز جماعت می‌خواندند، تو اردوگاه طرف مقابل هم - در جنگ جمل و صفین و نهروان - نماز جماعت می‌خواندند. ❓حالا شما باشید، چه کار می‌کنید⁉️ 📢 بصیرت خودتون رو بالا ببرید . . . 📢 آگاهی خودتون رو بالا ببرید . . . 📢 حقیقت رو باید فهمید . . . 🔴 در جنگ صفین، یکی از کارهای مهم جناب تبیین حقیقت بود. چون اون جناح مقابل که جناح معاویه بود داشت. ♦️آن که از این طرف خودش رو دانسته بود که در مقابل این بایسته و مقاومت کنه جناب بود. ‼️یک جا می‌دید اختلاف پیدا شده ‼️یک عده‌ای دچار تردید شدن ‼️بگو مگو توشون هست 💢خودش رو می‌رسوند اونجا بسرعت، 💯برایشان حرف می‌زد 💯صحبت می‌کرد 💯تبیین می‌کرد 💯این گره‌ها رو باز می‌کرد 💢نقش و این‌ها هم این است که این رو نه فقط در در بوجود بیارن. 📢 رسا بگید . . . 📢 روشن بگید . . . 📢 مبیّن بگید . . . 📢 آنچه را که می‌فهمید . . . 🔹هیچ انتظار نیست 🔸حق هم نیست که انتظار باشه کسی بر خلاف فهمیده خودش حرف بزنه 🔹اما آنچه را که فهمیده‌اید بگید 🔹سعی هم بکنید اونچه که فهمیده‌اید درست باشه 📢 آن کسانی، آن شخصیت‌های بزرگی که بسته‌اند⁉️ 📢 أین عمّار⁉️ «بخشی از بیانات امام خامنه‌ای در کوران فتنه 88» ۱۴۰۰ ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist