eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.7هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
72 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه‌ی ناگفته‌ی انسانهای نام آشنای غریب را 💥 مجله دفاع مقدس 💥 ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم(شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 بهترین های فضای مجازی @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 بوی شهادت 3 کاظم فرامرزی به اتفاق عرب پور، به طرف بچه ها حرکت کردم . نمی دانم با چه سرعت و حالتی فاصله را طی کردم . سراسیمه خودم را به محل استقرار قبضه رساندم . دیدم سیدسعید روی زمین افتاده و جوی کوچکی از خون در کنار او روان است و دونفر از بچه بالای سرسید گریه می کردند. در آن بی اختیاری و سرگشتگی نمی دانم چه شد که دوربین را درآوردم و از پیکر بی جان و غرق خون سیدسعید عکس انداختم. وقتی دقت کردم دیدم ترکش به سرش خورده و هنوز خون تازه از سرش روان است. کنار سعید نشستم و بغضم ترکید. چه حالی بر من گذشت، هرگز قابل شرح و توصیف نیست. آمبولانس آمد و پیکر سعید را به مقرمان ، در فاصله 20کیلومتری انتقال دادیم . بچه ها دور آمبولانس جمع شدند و شروع به عزاداری کردند . پس از چند دقیقه پیکر سعید را برای حمل به سردخانه بردند . من ماندم و داغ هجران سید سعید....حالم بسیار بد بود به طوری که فرماندهان گردان هم متوجه وخامت حالم شدند و دستور دادند به عقب بازگردم (پایان ) حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
شهید سید سعید حسینی @defae_moghadas 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#الله_اڪبر ✨✨✨ شاهد خداست ! و تنهــــا او میداند ڪہ جــوانی ِشان را ، وقف ِ  نجابت کشورشان ڪـــردند ... صبحتون شهدایی @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 توجه به بیت المال ❂◆◈○•---- شهید محمدرضا حقیقی سال 63، 64 بود که به همراه شهید محمدرضا حقیقی گذرمان به جزيره مجنون افتاده بود. او در جایی و من در گوشه ای دیگر از جزیره. گاهی برای دیدارش مسافت طولانی را طی می کردم و سری به او می زدم و وعده ای ناهار را کنارش می ماندم. آن روز هم سوار شدم و بعد از ساعتی کنار سنگرش پیاده شدم. همه دوستان جمع بودند و بازار بگو بخند و شوخى بر پا بود. ناهار آن روز آن ها، ماهی سرخ کرده بود. غذایی که در آن منطقه به وفور یافت می شد و دغدغه غذایی آشپزخانه را پر کرده بود. توصیه همیشگی محمدرضا به هم سنگرانش این بود که مبادا با نارنجک و مهمات جبهه این ماهی ها تهیه شود که این حرام می باشد. مدتی بود که بین بعضی بچه ها مد شده بود که با نارنجک جنگی و یا تدافعی که ایحاد موج زیر آب می کرد ماهی می گرفتند و چند روزی استفاده می کردند. ولی او زیر بار نمی رفت و قرص و محکم پای حرفش ایستاده بود. ❂◆◈○•-------🍂-------•○◈◆❂ ادامه تا لحظاتی دیگر 🔸 کانال حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 توجه به بیت المال ❂◆◈○•---- آنروز به او گفتند که ماهی ها را با تور گرفته اند و مشکلی ندارند. بهرحال سفره انداخته شد و ماهی ها در وسط سفره شکم های گرسنه و هیجان زده را به بازی گرفته بود. لقمه اول به دهان ها برده شده بود که با زبان محلی خودمان که کسی متوجه نشود رو به یکی از دوستان کردم و گفتم "با نارنجک گرفته ای؟" و او هم سربسته جواب مثبت داد. محمدرضا متوجه شد و گفت"پس با نارنجک گرفته اید"! لقمه را نیمه خورده از دهان خارج کرده و به اعتراض از پای سفره بلند شد، تا در حیف و میل بیت المال شریک جمع نشده باشد. ....و پاداش اعمال او "لبخندی زیبا" بود که روز دفن بر لب های بی جانش نقش بست و همه را به حیرت نشاند. ❂◆◈○•-------🍂-------•○◈◆❂ 🔸 کانال حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
🔴 در گل و لاي سياه قعر هور مي درخشد تا ابد يك كوه نور تا نباشد نور در هور سياه كي كند رهرو ز معبرها عبور سلام، وقت خوش داستان ما این بار سر از هور در می آورد و حماسه ای دیگر از حماسه سازان جنوب را روایت خواهد کرد. روایتی واقعی و در عین حال جذاب و دلنشین. حکایتی از عشق پروانه وار جوانی رعنا، بر گرد شمعی آتشین همچون هورالعظیم. و سلام بر سردار بی نشان و یوسف هور، سردار شهید علی هاشمی. و سلام بر مظلومینی که سختی را به آسایش، و مرگ را به زندگی ترجیح دادند و فرهنگی نو درانداختند تا الگویی بسازند برای امروزمان و نوری برافروزند در ظلمت این روزهایمان. " گمشده مجنون" روایتی است عاشقانه از زندگی و جنگ سردار علی هاشمی. از فردا مهمان او خواهیم بود در محفلی نورانی از یاد و خاطره او. منتظر همراهی همه عزیزان خواهیم بود. 🌹🌹
هدایت شده از جهانی مقدم
🍂 🔻 گمشده هور رمانی کوتاه از زندگی و فرماندهی ❣ یوسف هور، سردار حاج علی هاشمی از فردا در کانال رزمندگان حماسه جنوب http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍃
لطفاً نشر حداکثری 👆
📸🌹آخرین اثر حسن روح الامین تقدیم به ۱۱ #شهید مدافع وطن مریوانی @defae_moghadas 🍂