eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.5هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
72 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه ناگفته ی انسان های نام آشنای غریب را ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم (شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 مردی که خواب نمی‌دید/ ۲۶ خاطرات مهندس اسداله خالدی نوشته داود بختیاری ┄┅┅┅┅❀🧿❀┅┅┅┅┄ 🔹 - هزار و چهارصد تومان؟ من از کجا این پول را پیدا کنم؟.... مگر گردنه بگیرم... فکر کردی رو گنج نشستم... خواب دیدی خیر باشد. مغازه مرا جارو کنم یک، یک قرانی تویش پیدا نمی‌شود. اصلا مگر خود مغازه هزار و چهارصد تومان می ارزد... مدرسه خرد چه‌اش است؟... مگر مدرسه با مدرسه فرق می کند.. آمدم دهان باز کنم که خانم خانم‌ها پرید تو حرفم پدرم. - چه خبر است؟ چرا خانه را رو سرت گذاشته‌ای؟.... همسایه ها چه می گویند؟.... مدیر گفته... حاج شیخ محمود چیزی می دانست که گفته مدرسه عوض کند. خودش هم واسطه شده... هزار و چهارصد تومان هم نمی‌خواهد بدهی.... همه‌اش صد و چهل تومان است. - کم است؟ صد و چهل تومان کم است؟ با پارتی بازی که حاج شیخ محمود کرد دوباره برگشتم دبیرستان رازی. حاج شیخ محمود می‌گفت تو دبیرستان رازی امکانات بیشتر است. حیف است آنجا را از دست بدهی. دبیر فرانسوی و آزمایشگاه کامل و سینما چیزی نیست که تو هر دبیرستان بشود پیدا کرد. قبول کردم و تو دبیرستان رازی نام نویسی کردم. باز با بچه های سوسیال دموکرات آن روزها قاطی شدم. البته جسمم قاطی شد. نه روحم. روحم به دبیرستان خرد تعلق داشت. دست نخورده نگهش داشتم. حتی نگذاشتم یک خط کوچک رویش بیفتد. تو خودم بودم. دیگر مدیر مدرسه پروفسور آندره هم کاری با من نداشت. نزدیک بود شاخ در بیاورد. باورش نمی‌شد اسدالله عوض شده باشد. - اسدالله خالدی تو هستی؟ - بله آقا؟ - فکر نمی‌کنم. اسدالله خالدی یکی دیگه بود. تو او نیستی. نه، نه. - بابا به خدا من خود اسدالله خالدی هستم. فقط عوض شدم. می گویی نه. برو از تو پرونده عکس مرا نگاه کن. این ها را تو دلم می‌گفتم. جرات می‌خواست سر پروفسور آندره داد کشید. مگر به سر سالم دستمال می بندند بچه... بگذار تو را یکی دیگر بداند. چه فرقی می‌کند. خودت که می‌دونی چه کسی هستی. - چرا فراق می کند... من نمی خواهم دیگر آن اسدالله شرور باشم. بس از دیگر... نمی‌دانم چطور شد که شروع کردم. ولی شروع کردم. البته اوئل زیاد تو حزب و حزب بازی نبودم. مسائل مذهبی بود که من را به مخالفت با رژیم می کشاند. در همان جلسات آموزش قرآن بی‌آن‌که هاشم آقا چیزی بگوید یاد گرفته بودم عمق ریشه هر چیزی را بیابم. باید از هر چیزی که دوروبرم اتفاق می افتاد سر در می آوردم. چیزی طول نکشید که احساس کردم راهم را پیدا کرده‌ام. مثل خطی راست و روشن جلوی رویم بود. زندگی واقعی شروع شده بود. آرامش عمیقی در این زندگی حس می‌شد که تا آن روز احساسش نکرده بودم. •┈••✾○✾••┈• ادامه دارد کانال حماسه جنوب/ ایتا @defae_moghadas ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭─┅🌿◇🌺◇◇🌺◇🌿┅─╮ 🍂 روزشمار عملیات بیت‌المقدس برشی از جلسه امروز فرماندهان شنبــــــــــــــــــــــه 1361 خــــــرداد 1 1402 رجــــب 28 1982 مــــــــه 22 🔸 در بیست‌وســومین روز عملیات بیت‌المقدس، رزمندگان ایران چهارمین مرحله این عملیات را با هدف محاصره و ســپس آزادسازى خرمشــهر آغاز کردند و در نخستین ساعات آن موفق شدند علاوه بر تصرف مواضع نیروهاى‌عراقى در شمال جاده شلمچه - خرمشهر به قسمتى از این جاده ۱۵ کیلومترى در محور شلمچه دست یابند. از صبح امروز درحالى‌که تبادل آتش در منطقه عملیاتى بیت‌المقدس ادامه دارد، یگانهاى قرارگاههاى عملیاتى فتح، فجر، نصر و قدس که در مرحله چهارم عملیات، باید آخرین اقدامات لازم براى کسب آمادگى خود را به‌عمل آورند و با فرار رسیدن شب (حدود ساعت ۱۹:۳۰) آماده عزیمت به‌سوى نقاط رهایى براى آغاز درگیرى با نیروهاى عراقى شوند. 🔸 رزمنــدگان هر چهار قرارگاه عملیاتى حرکت خود را پس از اقامه نماز مغرب و عشا آغاز مى‌کنند. در جناح چپ (حد فاصل جاده اهواز - خرمشهر و نهر عرایض)، قرارگاه فتح با دو تیپ ۸ نجف و ۱۴ امام حسین(ع) سپاه پاسداران وارد عمل مى‌شود....و با حرکت به‌طرف شرق (رو به خرمشهر) آماده ورود به داخل خرمشهر شوند. 🔸 در جناح میانى (محدوده سه کیلومترى غــرب نهر عرایض)، قرارگاه فجــر با دو تیپ۳۳ المهدى (عج) و ۳۵ امام ســجاد(ع) ســپاه پاسداران و تیپ۳ پیاده لشکر ۷۷ ارتش از شمال سیل‌بند عرایض وارد عمل مى‌شود و ضمن دستیابى به پل نو و سایر پل‌هاى نصب شده عراقى‌ها روى این نهر، تا اروندرود ادامه مسیر دهند. 🔸 امروز شمار دیگرى از اسیران عراقى عملیات بیت‌المقدس به تهران منتقل شدند. به‌گزارش خبرنگار روزنامه اطلاعات ۳۲۲ نظامى ارتش عــراق که در عملیات بیت‌المقدس اسیر شده‌اند، ظهر امروز با قطار به تهران منتقل و سپس اردوگاههاى اسیران جنگى اعزام شدند. به این ترتیب، از زمان آغاز این عملیات تاکنون حدود ۵ هزار اسیر عراقى به تهران انتقال یافته‌اند. 🔸حکومت عراق که هنوز هیچیک از خواسته‌هاى جمهورى اســلامى ایران یعنى عقب‌نشــینى متجاوزان از خاك ایران، پرداخت غرامت، تعیین متجاوز و بازگشــت آوارگان عراقى به سرزمین خود را نپذیرفته و همچنان بر حقوق ادعایى خود به‌ویژه در اروندرود اصرار مى‌ورزد، خواهان تشدید فشارهاى بین‌المللى بر ایران شده است تا این کشور را به سازش وادار کند. @defae_moghadas ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ ╰─┅🍂◇•🌺•◇•🌺◇🍂┅─╯ ‎‌‌‌‌‌‎
شما برهه‌ای از تاریخ به‌ظهور رسیدید که انسان در اوج سقوط بود و رذالت و چه خوب الگو شدید و در نهان رفتید. خوشا به آنان که شما را یافتند و بدا به آنان که از شما غافل ماندند و راه خود رفتند. @defae_moghadas 🍂
لحظه شماری می کند لشکر صاحب الزمان.mp3
2.11M
🍂 نواهای ماندگار 🔹 با نوای حاج صادق آهنگران 🔹 لحظه شماری می کند لشکر صاحب الزمان ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ یادبود سال‌های عاشقی @defae_moghadas ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 در جبهه دشمن چه می‌گذرد ۳ ) خاطرات علی مرادی عضو رها شده سازمان منافقین ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🔸 آنها در توضیحات خود اعلام کردند که سازمان بعنوان یک سازمان ایرانی در طی این سالیان تلاش کرده تا شما را بعنوان هموطن از اسارت نجات بدهد اما تا کنون صلیب سرخ مانع این کار شده است . حال که آتش بس برقرار شده ما موفق شدیم تا شما را از اسارت نجات دهیم و در طی سه ماه هر کدام تقاضا داشتید مشکلات انتقال شما به اروپا را حل می کنیم و سپس شما را به اروپا می فرستیم و هرکدام هم داوطلب بودید نزد خود ما می‌مانید . من هم در آن لحظه اگر چه بابت رهایی از بند و اسارت سر از پا نمی‌شناختم اما انگار در برزخ بودم و نمی‌دانستم در کدام مسیر در حرکت هستم. تقاضا کردم و با مهدی ابریشم چی صحبت کردم. وضعیت و عقاید خودم را به او گفتم و از او خواستم مرا به سازمان چریک‌های فدایی تحویل دهد. او پاسخ داد که ما هیچ ارتباط نیرویی با هم نداریم و این کار را نمی‌کنیم. شما می‌توانی منتظر بمانی تا کار انتقال به اروپا را برایت دنبال کنیم. من هم در همان فرم ها و تقاضا نامه ها به صراحت نوشتم که من نه مجاهد هستم و نه مسلمان و بعنوان ناظر و مهمان به سازمان می‌روم و تقاضای رفتن به اروپا را دارم. نامه را تحویل دادم. مهدی ابریشم چی به هر ترفندی می‌خواست ما را از اردوگاه بیرون ببرد و ما نیت و اهداف شوم و پلید آنها را بعد از ماه‌ها و سالها متوجه شدیم! این نامه و قرار داد اولیه بعدا توسط سازمان مجاهدین خلق در سایت ایران افشاگر چندین بار علیه من استفاده شد و به زعم سازمان بعنوان سند علیه من استفاده گردید و حتی حسین مدنی عضو ستاد روابط عمومی مجاهدین در مصاحبه ای علیه اینجانب بعد از جدایی و بازگشت من به ایران، همین سند را جلوی دوربین نشان داد. 🔸 بعد از ۹ سال اسارت سخت و طاقت فرسا، حال به همراه “هموطنان ایرانی” که خیلی هم مهربان و خوش برخورد و با محبت بودند در اتوبوس های شیک و مجلل به‌سمت مقر سازمان در پادگان اشرف رفتیم. کاروان اسرای آزاد شده در اتوبوس های اجاره‌ای مجاهدین از پادگان (اردوگاه) رمادیه حرکت کردند، دیگر از چشم بند و دست بند خبری نبود. اسرا در طول دوران اسارت به ندرت فقط برای بیمارستانهای داخل شهری یا بغداد یا رمادی از اردوگاه خارج شده بودند. در مسیر حرکت خوشحال و شاداب، سر از پا نمی‌شناختیم و با نمایندگان مجاهدین که همراه ما بودند گرم خوش و بش بودیم. تا اینکه بعد از طی مسافتی نسبتا طولانی به ورودی پادگان اشرف رسیدیم. در قسمت ورودی کمپ اشرف زنان و مردانی تجمع کرده بودند و منتظر رسیدن ما بودند تا از ما استقبال نمایند... ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ادامه دارد .. @defae_moghadas 👈لینک عضویت ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂