🍂 اول سلام ...
میان بچهها عادت بود که مکالمات تلفنی را با کلمه ی "اَلو" پاسخ ندهند.
معمولاً همه نیروها
سخن خود را با "یا حسین" و"یاالله"
شروع میکردند.
اگر کسی جز این سخن را
می گفت، بچه ها یا پاسخ او را نمی دادند
و یا خود با اصـطلاح معروفی در جبهه به سخنانشان ادامه میدادند.
پشتِ در اتاقها نیز
نوشته بودند، « اول سلام، بعداً کلام »
اگر کسی بدون سلام صحبت میکرد، جوابِ او را نمیدادند
و یا خودشان سلام میکردند
و می گفتند: «بفرمایید».
#مخابرات
#فرهنگ_جبهه
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
@bank_aks
🍂
🍂 «پیرمرد تلفن لازم»
به نقل از شمس الدین مغزپور
•┈••✾✾••┈•
🔹 یکی از بچههای متاهل که چند ماه تو خط بود و نتونسته بود بره عقب تا از مخابرات با خانواده اش تماس بگیره، اومد گفت یه کاری کن یه خط بدن من یه خبر از خانوادم بگیرم.
از خط مقدم فقط با خط FX قرارگاه امکان برقراری تماس بود. یک قرارگاه بود و ده تا لشکر زیر مجموعه!
به این راحتی خط در اختیار کسی قرار نمیدادند. فقط برای ضرورتها به درخواست فرماندهان لشکر میدادند.
خط رفتم سنگر فرماندهی سراغ حاج على فضلى فرمانده لشکر. گفتند
نیست.
به معاونش گفتم یه خط برا ما درخواست کن این بنده خدا جریانش اینطوریه خیلی وقته خانوادش بی خبرند. گفت: نمیشه، ستاد نیاز داره. دست از پا درازتر اومدم بیرون. تو این فکر بودم چه کار کنم برا این بنده خدا.
سیم اف ایکس که از سنگر مخابرات میرفت به فرماندهی رو قطع کردم، وصل کردم به قورباغهای (یه نوع تلفن هندلی) که وقتی زنگ میخورد قور قور میکرد. زنگ زدم قرارگاه. یک نفر که از بچه های لشكر عاشورا بود با لهجه ترکی گفت بفرمایید. از استعداد تغيير صدایم استفاده کردم و با صدای لرزون پیر مردهای زهوار در رفته که صداشون از ته چاه سینه با گرفتگی در میاد گفتم :"پسرم عزیزم قربونت برم من خیلی وقته از بچه هام بی خبرم بیه خط به من بده زنگ بزنم.👨🦳" رزمنده آذری که وجدانش رگ به رگ شد با لهجه شیرین ترکی گفت :"چشم پدر جان چشم پدرجان" سریع وصل کرد گوشی رو دادم به رفیقم گفتم بیا.
دیگه کارمون شده بود هر وقت خط میخواستیم سیم رو قطع میکردم، پدرجان میشدم و خط میگرفتم.
شب عملیات شد. به من گفتند برو قرارگاه، سنگر فرماندهی اسم رمز عملیات رو بگیر بیا.
رفتم تو سنگر. از لهجه ترکی یکی از رزمندها فهمیدم بانی خط اف ایکس پیرمرد هستن.
گفتم ببخشید شما به لشکر ۱۰ خط اف ایکس وصل میکنید؟
گفت بله چطور؟ گفتم نشناختی؟!
با همون لهجه ترکی گفت نه والا شما رو اولین باره میبینم. صدام رو به همون پیرمرده تغییر دادم گفتم :"پسرم منم؛ قربونت برم." از عصبانیت سرخ شد. سیم لشکر ما رو از پشت دستگاه چهل شماره کند و گفت:" به لشکر ۱۰ دیگه خط نمیدم"
با همون صدای پیرمرد گفتم:" پسرم قربونت برم با من پیر مرد مدارا کن پام لب گوره".
افتاد دنبالم و از پشت سرم ترکی باهام اختلاط می.کرد که من نمی فهمیدم. فقط از حالت عصبانتيش معلوم بود الفاظ محبت آمیز به کار نمیبره.
•┈••✾💧✾••┈•
#طنز_جبهه
#مخابرات
@defae_moghadas
🍂