eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.4هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
848 ویدیو
20 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
حماسه جنوب،شهدا🚩
✨🔵🔵🍃🔵🔵✨🔵🔵🍃 رکابی 💠 من شهید می شوم ! 🔰 بعد از عبور معجزه آسا از محاصره سوسنگرد به هویزه آمدیم . من بودم و حسن مستقیماً رفتیم پیش اصغر گندمکار که فرمانده سپاه هویزه بود. جریان حمله عراقیها و محاصره سوسنگرد را به او گفتیم . 🔰اصغر از کل جریان مطلع بود. با چهره مهربان و در عین حال جدیش به همه آماده باش داد و گفت همه مسلح شوید و وسائل خودتان را همراه داشته باشید . در کانال کوچکی که روبروی مقرمان کنده شده بود سنگر گرفتیم . تا شب در آنجا ماندیم ولی خبری نشد. من و حسن طبق معمول کنار همدیگه نشسته بودیم. 🔰 حسن کاملاً سکوت کرده بود و به نظر می آمد در حال و هوای خاصی است. مثل کسی می ماند که به تفکر عمیقی فرو رفته . بر خلاف همیشه که با من حرف می زد، ساکت بود . گاهی به چهره او خیره می شدم و گاهی هم سرم را بر می گرداندم . در خود فرو رفته بودم و فکر می کردم که چه خواهد شد ؟ یک دفعه حسن صدایم کرد و با خوشحالی گفت : «عباس! من شهید می شم ! وِه ، یا الله، من شهید می شوم ! » با تعجب به چهره اش که کاملاً بشاش شده بود خیره شدم. 🔰 واقعش گفته اش را خیلی جدی نگرفتم . این هم از شیطنت و کم ایمانی من بود. حسن در جریان محاصره سوسنگرد شهید نشد. پس از محاصره که موفق شدیم به اهواز برگردیم به او گفتم چطور شد که شهید نشدی ؟ او نگاهی به دور دست کرد و آهی کشید و هیچ نگفت. در قضایای هویزه هم همراه نیروهای حسین علم الهدی بود . اما به آنها نرسید و از آنها جا ماند. این مسئله او را خیلی ناراحت کرده بود . از حسن رکابی شاداب و بشاش دیگر خبری نبود . دیگر کمتر شوخی می کرد. 🔰 تا اینکه در انبار مهمات در حالیکه در آن دوران مظلومیت و تنهائی، کمترین تجهیزات را داشتیم روی پروژه موشکی کار می کرد که در اثر انفجار بمب زیر پایش به شهادت رسید و مرا در حسرت دیدن یکبار دیگر رویش باقی گذارد. یادش گرامی باد 🙏 راوی : عباس علی عظیمی حماسه جنوب - شهدا @defae_moghadas2 ✨🔵🔵🍃🔵🔵✨🔵🔵🍃
#شهید_مرتضی_آوینی: ❣چه روزگار شگفتی! بگذار اغیار هرگز در نیابند ڪه این‌ همه در ڪام ما چه شیرین است. بگذار اغیار هرگز در نیابند ڪه این قلب‌هاے ما از چه اشتیاق و شور و نشاطی مالامال است و سر ما در هواے کدامین #یار خود را از پا نمی‌شناسد . . . 💢وداع مهدی تیموری رزمنده ی گردان ۱۵۵حضرت علی اصغر(ع)از تیپ ۳۲انصار الحسین(ع)پیش از رفتن به عملیات عاشورا در منطقه ی میمک. #عکاس:امیر روشنایی.
عشق رازیست ڪہ تنهابہ خدا باید گفتـــ .. دلم یڪـــ دنیـا میخـواهد شبیـہ #دنیاے شـما ڪـہ همـہ چیــزش بـوے خــــدا بدهـد... 📸شهيد مدافع حرم #مجید_محمدی #شوشتر
﷽ سلام ما بہ لبخند شهیدان بہ ذڪر روی سربند شهیدان  سلام ما بہ گمنامانِ لشڪر  بہ تسبیحات یا زهراے معبر همان‌هایے ڪہ عمرے نذر ڪردند اگر رفتند دیگر برنگردند  #صبحتون_شهدایی🌷
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊 نام و نام خانوادگی: 🕊🌹 نام پدر:ابوالقاسم تاریخ تولد:۱۳۴۷/۱۰/۰۱ محل تولد:دزفول تاریخ شهادت : ۱۳۶۳/۱۲/23 محل شهادت:شرق دجله عملیات : 🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊 گزیده ای از وصیتنامه:📜 🕊🌹 💠قدر این انقلاب اسلامی را بدانید و خدا را شکر کنید از اینکه ما را در چنین زمانی آفریده . 💠و نماز را هم بخصوص نماز جمعه را از یاد نبرید و همیشه در نمازهایتان امام واین انقلاب را دعا کنید . 💠واینکه به خانواده های شهدا روحیه بدهید تا صبور باشند ، و به آنها بگوئید که بچه هایشان زنده اند و آنجائیکه رفته اند از این جهان مادی خیلی بهتر است . 💠و دیگر چیزی را که که باید بگویم این است که گول این منافقین را نخورید . @defae_moghadas2 🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊
🍃🌸 🔴 🕊🌹 💥از بستان تا سبحانیه را جنگیده بودیم. سلاح مان اندک، نیروها و تجهیزات، اندک، و خستگی چیره شده بود. پشت خاکریزِ کوتاهی پناه گرفته و به سمت یگان‌های زرهی عراق، شلیک می‌کردیم. آنچه در توان داشتیم را در جهت نجات سوسنگرد از سقوط، به کار گرفته بودیم. منصور با آرپی‌جی چند دستگاه از نفربرها و تانک‌های عراقی را هدف قرار داد، که خودش مورد اصابت دشمن قرار گرفت. 💥خودم را به پیکر او رساندم. غرق در خون بود. با او حرف می‌زدم و پاسخی نمی‌گرفتم. اشک می‌ریختم و بی‌تابی می‌کردم. نمی‌توانستم حتی برای لحظه‌ای از او دور باشم. امیر امینی رسید. مرا از پیکر منصور جدا کرد و گفت: ‘به خودت بیا؛ دشمن در حال پیشروی است. رزم، ادامه دارد. عشق به منصور، در ادامه راه اوست. برخیز و به جنگیدن ادامه بده.’ 💥حق با او بود. امکان توقف نبرد وجود نداشت. می‌بایست وداع می‌کردم. برخاستم و اسلحه‌ام را در دست گرفتم. پشت خاکریز رفتم و به سمت دشمن در حال پیشروی، شلیک کردم. اما در آن لحظه، هیچ‌ چیز نمی‌دیدم و نمی‌شنیدم. فقط دشت سبحانیه را می‌دیدم که از نقطه‌ نقطة آن نغمه غم فراق منصور به گوش می رسید . 🔺کتاب دین _ 🕊🌹 کانال حماسه جنوب، شهدا @defae_moghadas2
خدایا.... هیچ نسبتی با شـهــدا ندارم... اما دلم به دلـشان بند است... خون سرخشـان بد جوری پاگیرم کرده... میدانم لایق شهادت نیستم... اما آرزویش را داشـتن که عیب نیست... فریاد مـــــیزنم تو را... در لابلای نوشته هایم... شاید انعکاسـش جواب تو باشد... اما میدانم پاســـــخم میدهی.. وقتی شرمنده تر از همیشه بگویم.. شهدا شــرمنده ایم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#دانش_آموز_بسیجی_مهراب_سلیمانی 🌷 🔸نام پدر: علیمردان 🗓تاریخ تولد: 1/10/1350 🔸محل تولد: روستای دم آب 🗓تاریخ شهادت: 7/1/1367 🔸محل شهادت: کردستان،والفجر10 💫تاهل: مجرد 🔸محل دفن: روستای دم آب
📜 🔸شهید در سال 1350 در یک خانواده پاک و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران ابتدایی را در روستای محل تولد خود و دوران راهنمایی را در شهر باغملک سپری کرد.📚 همزمان با ورود به دوران دبیرستان عازم جبهه های جنگ شد.✋ دوران آموزش مقدماتی را در اندیمشک و دوران تکمیلی را در پادگان شهید بخردیان سپری کرد و به خدمت گردان انصار المومنین درآمد 👌و در عملیات والفجر10 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.✌️ 🌷
زخم هایتان یادمان رفت و آرمان هایتان را قاب گرفتیم و سالے یڪ هفتہ هم برایتان یادواره مے گیریم این تمام سهم شماست .. دنیارا باتمـام خوبےهایش براے دنیایےهـا گذاشتید ..