🍃❄️🍃
❄️🍃
🍃
#رسم_خوبان
✳️ عملیات که میشد باید سَرِ ستون دنبالش میگشتی.
میگفت: «هیچی بیش تر از این روحیهی افراد رو بالا نمیبره که فرمانده، خودش نفر اول باشه.»
#شهید_ناصر_کاظمی 🌷
🍃
❄️🍃
🍃❄️🍃
🔹🌸🍃 🍃🌸🔹
#پایبندبه_نمازشب
#مادرشهید
مادر شهید دوامی با بیان اینکه نماز شب علی هرگز ترک نمیشد، تصریح کرد: تا طلوع آفتاب نمیخوابید. میگفتم:«علیجان! بخواب خستهای!» میگفت:«کراهت دارد.» 😞
هیچگاه نمیتوانم حالات سیدعلی را هنگام نماز خواندن توصیف کنم.☺️ او همچون فردی ناتوان و فقیر به روی قبله مینشست، با گردنی کج با خشوع با خدای خویش راز و نیاز میکرد. سجدههای طولانی،حالات عرفانی و روحانی خاصی داشت. گاهی که نماز میخواند از پشت به او نگاه میکردم، میگفتم:«خوش به حالت سیدعلی! قامتت چون حضرت ابوالفضل (ع)، مظلومیت و ایثارت چون جدت امام حسین (ع) و سجدههایت چون امام سجاد (ع) است.»😍
🌺
#شهیدسیدعلی_دوامی
#سالروزولادت
#شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
🌿🍃
دورکعت عشق
روحانی گردانمان بود و از بچه های اهل دل ، روزی با تندی با یکی از بچه ها برخورد کرده بود . شب عملیات می گفت : " عزیزان ببخشید از برخورد تند من در فلان روز ، من مخلص همه شما هستم. "
رو حانی گردان حمزه از لشکر 7 ولی عصر (عج ) " حاج اقا علی سیفی " را می گویم که شب قبل از عملیات ، نام شهدای فردا را تک تک از زبان خویش جاری ساخت و خودش نیز در والفجر 8 همراه با شهیدان به دیدار خدا رفت .
خاطره از عباس اسلامی پور - اندیمشک
حماسه جنوب - شهدا
@defae_moghadas2
🍃🌿
❣
#عاشقانه_شهدا
روزایی که پیشم نبود و میرفت مأموریت،
واقعاً دوریش واسم سخت بود😔
وقتمو با درس و دانشگاه پر میکردم📚
با دوستام میرفتم بیرون...
قرآن میخوندم...
خبر شهادتشو که شنیدم😭
خیییلی ناراحت شدم💔
تو قسمتی از وصیت نامه ش نوشته بود:
"زیبای من❤️خدانگهدار..."
اوج احساسات و محبتش بود😌
بیقرار بودم حالم خیلے بد بود😔
هر شب با خدا حرف میزدم
التماس میکردم که خوابشو ببینم...
که ازش بپرسم...
چرا رفت و تنهام گذاشت؟؟💔
با حضرت زینب (سلام الله عليها)
حرف ميزدم
میگفتم "خدایا...
راضی ام به رضای تو…
اون واسه حضرت زینب
(سلام الله عليها) رفت"
بعدش قرآن خوندم و خوابیدم
اومد به خوابم❤️
تو خواب بهش گفتم:
تو قووول دادی که برگردی
چرا تنهااام گذاشتی...؟😭
چرا رفتی؟😭
گفت:
من اسمم جزو لیست شهدا بود💚
من مذهبی زندگی کردم!
گفتم:
پس من چی…؟چطوری این مصیبتو تحمل کنم؟💔
تو که جات خوبه...☺️بگو من چیکار کنم..؟😭
گفت:
برو یه خودکار بیار!
اسممو رو کاغذ نوشت✍🏻
تو پرانتز…❤️"همسر مهربونم"❤️
گفت:
"ما تو این دنیا آبرو داریم!
شفاعتتو میکنم😌❤
با صدای اذون صبح بود که از خواب پریدم
دیگه آرامش گرفتم💚
دیگه الان از مردن نمیترسم...
میدونم شوهرم اون دنیا شفاعتمو میکنه🌹
عقدمون💍
۲۹ اسفند سال ۹۱ بود...
روز ولادت
حضرت زینب (سلام الله علیها)
شروع و پایان زندگیمونم با خانوم حضرت زینب (سلام الله علیها )
گره خورده بود...💚
#همسر_شهید_امین_کریمی
#همسران_مدافعان حرم🍃 🍃
@defae_moghadas
❣
#قسمت_اول (٢ / ١)
#شهيدى_كه_به_قولش_عمل_كرد....!!
🌷ما در گروه تفحص نیروی انسانی کار می کردیم. یک روز مادر شهیدی (مادر شهید صمد مدانلو - پهناب جویبار) آمد و گفت: دیشب خواب پسرم را دیدم، پسرم به من گفت؛ جنازه ی او و چند تن از شهدا در منطقه ای در زیر خاک پنهان است؛ آمدم تا این موضوع را به شما اطلاع بدهم تا آنها را پیدا کنید. من به این مادر گفتم: شما باید با مسئول تفحص مان آقای روستا صحبت کنید. او الان نیست و در منطقه حضور دارد. بروید هر وقت آمد خبرتان مى كنيم.
🌷در حال صحبت بودیم که ناگهان درب اتاق باز شد و آقای روستا وارد شد. بدون هر گونه تعللی، موضوع را به آقای روستا انتقال دادم. مادر شهید هم نزد آقای روستا رفت و ماجرای خوابش را برای او تعریف کرد. صحبت های این مادر تمام شد، روستا به شوخی گفت: خواب زن چپ است. داری با ما شوخی می کنی!
🌷من هم که حال و روز پیرزن و شوق و همچنین اطمینان او را دیدم، گفتم: کاغذ و خودکار بدهید تا ایشان شکل جایی را که در خواب دیده اند، برای ما بکشد و یا آن را به گونه ای توصیف کند که ما بتوانیم آن را روی کاغذ پیاده کنیم. مادر که منطقه را خوب نمی شناخت، شروع به توصیف آنجا کرد و با کشیدن خط و تپه و توضیح به ما نشان داد که منظورش کجاست.
🌷بعد از کشیدن کروکی خداحافظی کرد و رفت. چند روز بعد که آقای روستا به منطقه رفت، در حین تفحص، با تپه ای مواجه شد که ناخواسته او را به یاد حرف های مادر شهید انداخت و احساس کرد که این همان نقطه ای است که آن مادر، نشانی اش را داده بود. فوراً بچه ها را صدا زد و به همراه آنان دست به کار شدند و مشغول تفحص شدند، هنوز دقایقی از جستجو نگذشته بود که....
#ادامه_دارد....
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#قسمت_دوم (٢ / ٢)
#شهيدى_كه_به_قولش_عمل_كرد....!!
🌷....هنوز دقایقی از جستجو نگذشته بود که متوجه ی وجود پیکر چند شهید در دل تپه شدن! با انتقال جنازه ها و پلاک ها و استعلام از تهران، متوجه شدند که یکی از این شهدا فرزند همان مادری است که نشانی منطقه را داده بود.
🌷سه هفته بعد، این مادر بار دیگر پیش ما آمد و گفت: دوباره خواب پسرم را دیدم و این بار به من گفت: می خواهم تو را به مشهد ببرم. آنجا بود که خبر پیدا شدن پیکر پسرش را به او دادیم و این مادر با شنیدن این خبر بسیار خوشحال شد و از ما تشکر کرد.
🌷قرار شد که آن شهدا را در قالب کاروانی از معراج شهدای تهران به مشهد اعزام کنند. شهدا را با تریلی و با عبور از چند استان از رامسر به ساری آوردند و از ساری به مشهد بردند. در میدان امام (ره) ساری، چشمم به این مادر افتاد، جلو رفتم و گفتم: مادرجان! پسر تو روی این تریلی هست و تابوتی را نشانش دادم و گفتم این جنازه ی پسر توست.
🌷قرار شد نماینده ی خودمان را بفرستیم تا جنازه ها را از مشهد تحویل بگیرد و بیاورد. به همین منظور، آمبولانس خالی را همراه کاروان روانه کردیم. با مشاهده آمبولانس خالی، یاد حرف های مادر شهید در مورد زیارت امام رضا(ع) افتادم. به مادر شهید گفتم: مادر دوست داری به مشهد بروی؟ سرش را به نشانه رضایت تکان داد و گفت چیزی نمی خواهم، حتی بدون آب و غذا می روم.
🌷این مادر پس از برگشت از مشهد و برگزاری مراسم پسرش پیش ما آمد و گفت: دیدید پسرم مرا با خودش به مشهد برد و به قولش عمل کرد....!
راوی: حبیب اله احمدی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
به نام آن خداوندی که
نور است رحیم است و
کریم است و غفور است
خدای صبح و این
شور و طراوت
که از لطفش دل ما
در سُرور است....
یک #صبح_بخیر قشنگ یک دعای ناب از عمق جان تقدیم به کسانی که جنسشان از کیمیاست عهدشان از وفاست مهرشان پر از صفاست حسابشان از همه جداست و #سلام به شمایی که هستید و اینجایید...
سلام صبح بخیر
@defae_moghadas2
✨💢✨💢✨💢✨
دورکعت عشق
🍃مادرش می گفت : داخل منزل مشغول کباب کردن گوشت بر روی زغال بودم و بو ، حسابی پخش شده بود ، از بیرون منزل که به حیاط وارد شد ، گفت : مادر چرا این کار را می کنی ؟
با تعجب پرسیدم : کدوم کار ؟ گفت : " همین ک دود و بویی که راه انداختی ای ، نمی ترسی عابری یا همسایه ای که نداشته باشد غصه بخورد و آه و ناله کند ؟ این کار گناه است ، رعایت حال دیگران را حتی در پختن هم بکن. "
اومعین الضعفا پاسدار رشید اسلام شهید " رحیم عبدلی " بود که در 65/10/4 بر سفره الهی نشست و بهشتی شد .
به استقبال یادواره سرداران و یک هزارشهید شهرستان اندیمشک خادم الشهدا
حماسه جنوب شهدا
@defae_moghadas2
✨💢✨💢✨💢
شعری که مقام معظم رهبری خطاب به شهدا خوانده و گریه کردند؛😔
🔸ما سینه زدیم و بی صدا باریدند
🔸از هرچه که دم زدیم آنها دیدند
🔸ما مدعیان صف اول بودیم
🔸از آخر مجلس شهدا را چیدند
✅ شاعر خطاب به آقا در جواب شعری که خواندند:
🔹از اشک شما ارض و سما باریدند
🔹بر آه شما انس و ملک نالیدند
🔹گفتند همه "فدای اشکت آقا"
🔹تصویر شما را شهدا بوسیدند
🔹آقا خودتان حضرت خورشید هستید
🔹از نور شما ستاره ها تابیدند
🔹در مجلس خوبان شهدا هم بودند
🔹اما همگان گرد شما چرخیدند
🔹از اول و از آخر مجلس، شهدا
🔹آقای جهان سید علی را چیدند🌺
🌷بسم ِ ربـِّ الشـُّهداءِ والصِّدیقین🌷
💠 #عملیاتهای_دفاع_مقدس
🌷 #عملیات_کربلای۴
🔰 به یاد شهدای غواص
🔵زمان عملیات : ۶۵/۱۰/۳
⚪️رمز عملیات: محمد رسول الله(ص)
⚫️مکان عملیات : جزایر دهانه شمال غربی خلیج فارس
🔘اهداف عملیات : تهدید شهر بصره از سمت جنوب و تصرف جزیره #ام_الرصاص و ابوالخطیب عراق و محاصره نیروهای دشمن در شبه جزیره
🔹با توجه به هوشیاری دشمن، امکان ادامه عملیات میسر نبود، لذا به منظور حفظ قوا و طراحی مجدد عملیات آتی، از ادامه نبرد اجتناب شد.
🌸شادی ارواح طیبه شهدا به خصوص شهدای عملیات کربلای ۴ صلوات🌸
💐 الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهمْ💐
⛓⛓
😔به احترام شهدای گمنام غواص «بینام» است:
بهم گفتن گلتُ آب برده
دیگه تنها شدی برا همیشه
کسی که دلشو زده به دریا
به این راحتیا پیدا نمیشه
بهم گفتن گُلت آب برده
کسی از جای اون خبر نداره
دیگه باید بشینی تا یه روزی
که دریا پرپرشو پس بیاره
حالا میگن تو رو با دست بسته
تو رو زنده زنده خاک کردن
نمیدونی که مادر چی کشیدم
منو با این خبر هلاک کردن
بگو اون لحظه که پراتُ بستن
چرا مادر منو صدا نکردی
تویی که قصد برگشتن نداشتی
تو که پشت سرت نگاه نکردی
بگو تا داغ تازم، تازهتر شه
بهت لحظه آخر آب دادن؟
آخه مادر برای تو بمیره
که اینجوری تو رو عذاب کردن
برا عکسات رو پام لالایی خوندم
شبای بیکس و بیقراری
کی جرات کرده دستاتُ ببنده؟
بمیرم تو مگه مادر نداری؟
بهم برخورده مادر، بغض دارم
قسم خوردم دیگه دریا نمیرم
قسم خوردم گلم مثل «خود» تو
منم با دستای بسته بمیرم
پره حرفم، پر دردم عزیزم
ولی آغوش من امن هنوزم
بذار دستاتُ وا کنم عزیزم
تو آغوش تو راحت بسوزم
•••›››▪️ ⛓⛓ ▪️‹‹‹•••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کربلای4
#غواصان
#حتما_ببینید
توصیف زیبای رحیم پور ازغدی از شهدا
با صدای آهنگ دوشکا و آواز تیربارها و چهار لول دشمن همین وسط می رقصیدند ، رقص خون !
گوشهایتان را بر روی سر و صدای دنیا ببندید تا بشنوید صدای شهدا را ....
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
#به_بهانه_سالروز_عملیات_کربلای4
این روزها سالروز رشادت، شهامت و شهادت جوانان غیور و شجاع مسجد آیت الله شفیعی در عملیات کربلای چهار می باشد. دلاور مردانی چون:
طلبه فاضل #شهید_سید_مرتضی_شفیعی ، شهید والامقام #حاج_حسین_پویا، شهید گرامی #رحمت_الله_حمیدیان، شهید عزیز #عباس_حاجیان، آزادمردان شهید #علی_اکبر_نقی_ترابی و #علیرضا_عصاره_فر ،
بزرگمردانی که از لحاظ علمی در اوج قله های افتخار بودند و علم خود را با عمل انقلابی پیوند زده و از جای جای ایران عزیز به کربلای جبهه ها مهاجرت کرده و از اموال و اولاد خود گذشتند و برای حفظ اسلام عزیز و انقلاب شکوهمند اسلامی، به دعوت امام و رهبر و ولی امر خویش لبیک گفتند و سعادت حقیقی را در جهاد فی سبیل الله یافتند.
این بسیجیان پرستوهای مهاجری بودند که مصداق آیه شریفه ی قرآن:
«الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم، اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون» شدند.
شادی ارواح طیبه شهدا🕊🌹
#صلوات
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🍂💠🍂💠🍂💠🍂
🙏 به رسم ادب وارادت سلام بر ارباب بیڪفن روزمون رو شروع ڪنیم👈
🌷اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ
🌷وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِك
🌷َ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً
🌷مابَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ
🌷وَلا جَعَلَهُاللهُ آخِرَالْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْن
🌷ِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
🌷وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
🌷وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
🙏 التماس دعا ...
برای شادی روح امام شهدا و شهدای کربلای چهار #صلوات 😔😔
🍂💠🍂💠🍂💠🍂