eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.4هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
844 ویدیو
20 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
حماسه جنوب،شهدا🚩
❣️ شهیدی که... «از پشت بی‌سیم خبر شهادتش را اعلام کرد» محسن برای دیده بانی جلو رفته بود. نیروهای خودی متوجه تحرکات دشمن شدند. محسن پشت بیسیم می گوید : «دارند دورمان می‌زنند شروع کنید دور منطقه ای که ما هستیم را بزنید» . حالا توپخانه خودی دور تا دور تپه را می‌زد. مسئول آتشبار نگران نیروهای خودی بود و از محسن می‌خواست حواسش را بیشتر جمع کند. محسن در جواب پشت بی سیم می گوید: «دوربینم را زدند، جایم بد است» . از ناحیه پا مجروح میشود به سنگر بهداری رفته ولی وقتی وضعیت دیگر مجروحان را دیده به مسئول بهداری می گوید : «من خوبم به دیگران برس.» و برمی گردد. تانک‌های زرهی خودی هم به منطقه رسیده بودند و می‌خواستند تک دشمن را جواب دهند. محسن که دوربینش را زده بودند کنار یکی از تانک ها جلو می‌رفت تا دیدبانی کند. مسئول آتش بار بی سیم می زند، محسن جواب می دهد : «دارند ما را می‌زنند... من کنار تانک هستم» . گرای محل خودش را میدهد که در این حین تیربار روی تانکی که محسن کنار آن قرار داشت مورد اصابت قرار می گیرد. محسن در بی سیم می گوید :" دارند ما را می‌زنند ... زدنمون ... یا حسین ..." و دیگر صدای محسن شنیده نشد . من چشم انتظار شوهرم بودم وهمه کارها را برای آمدنش انجام داده بودم. حتی برایش هدیه خریده بودم. گفتم می خواهم با همسرم تنها باشم.در محل نمازخانه لشکر، من و محسن با هم تنها شدیم. محسن خیلی گل مریم دوست داشت. گفته بودم برایم گل مریم بخرند تا با گلی که دوست داشت به استقبالش بروم. روی تابوت را که کنار زدم، اشک‌هایم امانم را برید. گل ها را پر پر کردم و همین طور که حرف می‌زدم، می ریختم روی صورتش . دلم می‌خواست دست هایش را لمس کنم، اما نمی شد، دست های محسن سوخته بود. گفتم: « منتظر شفاعت تو می‌مانیم. » راوی:همسرشهید https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣ نیست بی دیدار تو در دل شکیبایی مرا... https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
این شهید ۱۳ساله را چقدر می شناسید؟ عشق وصف ناپذیر این شهید والا مقام در سن کم به دفاع از مام وطن در برابر دشمنان موجب شد تا با دستکاری شناسنامه خود در دوم راهنمایی روانه جبهه حق علیه باطل شود و در بار دوم اعزام خود در عملیات بیت المقدس ۲ به تاریخ ۳۰ دی ماه ۶۶ در حالیکه تنها ۱۳ سال از بهار زندگی خود را تجربه کرده بود، در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به سر عاشقانه به شهادت رسید. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 👇👇👇
❣ در وصیتنامه پرمعنای خود که نشان از موج استکبار ستیزی و ولایتمداریش داشت، به همکلاسی و دوستانش وصیت کرده بود «در تشییع جنازه من پرچم آمریکا را به آتش بکشید تا مردم بدانند من ضدآمریکایی و تابع ولایت فقیه هستم»... 👇👇👇
❣ شهید ۱۳ ساله اسدآبادی در قشر دانش آموزی از شهدای والا مقامی است که «عکسش در اتاق مقام معظم رهبری نصب شده » و این امر برای شهرستان اسدآباد و دانش آموزان اسدآبادی افتخاری بسیار بزرگ به شمار می‌رود. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣ من به دردی که بر او نیست مداوا چه کنم... پنجشنبه ها را دوست دارم ، قرار است امروز تمامِ روز را با من باشی با جایِ خالی اَت ، پیراهنت ، عکسهایت... https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حماسه جنوب،شهدا🚩
♡به نامِ او که به خواستش، زندگی در جریان است. 🔻پسری متولد در خانواده ای و روحانی... احمد مکیان دلداده به ❤️ در آستانه جوانی خواست که سربازِ مولایش باشد... در قم مشغول به درسِ شد و زیر سایه در مدرسه علیمه امام‌رضا مشغول تحصیل. می‌گویند: کفیلِ روزی طلبه ها، (ارواحناه‌فداه) است... چه خوب که حضرت روزیِ سربازش را خواست🕊 برای دفاع از حریمِ حضرت عقیله راهی سوریه شد. با تکفیری ها مبارزه می‌کرد و بی چشم داشت به دنیا، آماده تقدیمِ جانش به حضرتِ یار بود⚘ در ۲۱ سالگی، در اولین روزِ ماه میهمانی، با زبان روزه و لبی عطشان، در دامانِ مولایش به دیدار پروردگار رفت... احمد انتخاب شده بود... برای عشق بازی، برای شهادت. نوشته بود،"های و هوی را می‌بینم، چه غوغایی! حسین به پیشواز یارانش آمده..." میخواست مصداق آیه "ولا تحسبن الذین قتلوا..." شود که شد. دوست داشت سرش در دامان سرورش حسین قرار بگیرد و از دستان حضرتش بنوشد، که میسر شد... آخر حسین( ع) است که به پیشواز عاشقان، می‌رود❤️ از رویِ پرنور و با جمالِ خجالت می‌کشید که قبرش مشخص باشد و مراسم تشیع باشکوهی داشته باشد! سفارش کرد پیکرش را تحویل بگیرند، غریبانه تشیع کنند و غریبانه در به خاک بسپارند و روی قبرش بنویسند "تنها پر کاهی تقدیم به پیشگاه حق تعالی" بالاخره عاشقان رنگ و بویی از معشوق دارند...! عاشقان، مادری اند...❣️ پیکرش را زیر سایه در قطعه ۳۱ بهشت معصومه، کنار همرزمانش، به خاک سپردند...😔 اکنون مزارِ احمد، این عاشق، زیارتگاهِ اهل یقین است. امام خامنه ای: «شهدا، امام زادگان عشقند که مزارشان زیارتگاه است.» 📸شهید مدافع حرم 📅تاریخ تولد: ۱۵ آبان ۱۳۷۳ 📅تاریخ شهادت: ۱۷ خرداد ۱۳۹۵ 🥀مزار شهید: قم، بهشت معصومه 🕊محل شهادت: حلب_سوریه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بزرگی‌میگفٺ: تڪیه‌ڪن‌به‌شهداء شهدا تڪیه‌شان به ‌خداست؛ اصلا‌ڪنار گل ‌بشینی بوی گل می‌گیری پس‌گلستان‌ڪن‌زندگیت را‌با‌یادشهدا 📸شهید مدافع حرم