❣فرازی از وصیتنامه شهید
امام عزیزمان در جماران ندای هل من ناصر ینصرنی سر می دهد و می گوید گوشهایت را باز کن اگر نشنوی صدای مظلومانه اش را و حرکت نکنی آن وقت دیگر در صف شیعیان و مسلمین نیستی ... تو باید خود را آماده کنی ـ تو باید خود را مهیا کنی برای عملی که امروز جهان درگیرش است یعنی همه کفر به میدان آمد و تو باید با همه وجودت اسلامت را دریابی و با همه زندگی، قوت، قدرت که داری در معرض عمل حاضر شوی، باید اسلحه ات را پر از فشنگ کنی مهماتت را برداری، چه مهمات معنوی و چه مهمات تدارکاتی و تسلیحاتی، باید مهمات برگیری، فردا به خانواده شهدا جوابی نداری که بگویی چرا که فردای قیامت خانواده شهدا جلوی ما حاضر می شوند و با شهدایشان که سندهایشان است...
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣️ شهید ۱۶ سالهای که به خاطر بی اجازه وارد شدن به باغی به نیت پدر مرحوم صاحب باغ یکروز روزه گرفت و صد صلوات فرستاد.
به همراه تعدادی از دوستانش برای گردش به باغ زردآلویی در روستای اطراف شهر رفتهبود، بچهها شروع کردند به برداشتن و خوردن زردآلوهای پادرختی که روی زمین افتادهبود، حبیبالله هم تعدادی برمیدارد اما هنوز بر دهان نگذاشته صاحب باغ پیدایش میشود و با عصبانیت و داد و بیداد به طرف آنها می دود، بچه ها همه فرار میکنند. اما حبیبالله میماند و دست رفیقش را هم میگیرد و میگوید بمانیم بهتر است و میوههای در دستش را کنار میگذارد و به صاحب باغ میگوید: پدر جان، من فکر کردم این میوهها که ریخته بود روی زمین به کارتون نمیاد و اگر روی زمین بمونه خراب میشه و اسراف میشه که برداشتم. حالا که ماجرا را فهمیدم، دست نخورده گذاشتمش کنار. باغبان که متوجه ميشود جنس حبیبالله با بقیه که فرار کردند فرق میکند شرمنده شده و چیزی نمیگوید، حبیبالله که از بی اجازه وارد شدن به باغ مردم خجالتزده شدهبود به صاحب باغ میگوید: پدر جان، من در هر صورت اشتباه کردم که بدون اجازه دست به میوه ها زدم، به همین خاطر صدتا صلوات برای پدر خدا بیامرزت میفرستم و یک روز هم برایش روزه میگیرم. باغبان هاج و واج از غیرت و متانت حبیبالله شده بود. حبیبالله وقتی به شهر برگشت هم صد صلوات را برای پدر صاحب باغ فرستاد و هم یک روز به نیتش روزه گرفت، برای زردآلویی که حتی به دهانش هم نرسید.
*شهید حبیب الله جوانمردی، اولین شهید انقلاب در شهرستان بهبهان که در نهم رمضان سال ۵۷ با زبان روزه به دست دژخیمان پهلوی در سن ۱۶ سالگی به شهادت رسید
روحش شاد، نامش جاودان
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣️
❣️دست نوشته
شهید مدافع حرم،
مصطفی رشید پور:
عید است و دلم پیش بچه هاست توی سوریه،،،من در عراق هم بودم اما دلم عجیب پیش زینب س است ایکاش دل او هم مرا بخواهد ،،،دلم به دعای بی بی خوش است تا باز بطلبد یا ،،،باز هم خواهم توانست مث جوانی،با سری نترس و شجاع از معبر عبور کنم یا نه،،،دست وپا و چشمم یاریم میکنند یا کپ کرده اند پشت این بزعم خودم آخرین معبر!!! دنیا ،چشمم را نمیگیرد هیچ چیزش،،شبها خواب کوچه های تنگ و تاریک زینبیه را میبینم،،،تقریبا هرشب،،،
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣️
یا رَبْ ، مقــــدر نما
در ایـــــن #شب_قـــــدر
یڪ جـرعه از اخــــــلاص
و آن حـالِ شـــــهیـدان را ...
بحق شهدا #الهی_العـــــفو
باز هم درکربلایی دیگراز جنس جنون
بازماند از آب دست بسته عباسها
آبروی آینه تصویردرآیینه است
خاک اقیانوس شدازدسته غواصها
#سلام_صبحتان_بخیر_به_نگاه_شهدا🌹
#غواص_شهید_محمد_تنگسیری🕊🌹
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🌹شهیدمحمدرضا یوسف نیا🌹
تولد: ۱۳۴۳
شهادت : ۱۳۶۱/۴/۳۱
محل شهادت :شلمچه_عملیات رمضان
مزار: گلزارشهدای بهشت علی
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
حماسه جنوب،شهدا🚩
🌹شهیدمحمدرضا یوسف نیا🌹 تولد: ۱۳۴۳ شهادت : ۱۳۶۱/۴/۳۱ محل شهادت :شلمچه_عملیات رمضان مزار: گلزارشهدای
قسمتی ازوصیتنامه شهید محمدرضا یوسف نیا:
این نصیحت امام بزرگوارمان را بپذیرید که فرمود: چیزی که انسان را ازطرد شدن بیرون می آورد ذکر خدا و یاد خداست که باعث رستگاری است. برادرانم این را بدانیدکه امام فرمود: اسلام بر گردن ما حق دارد ، واقعا" اینچنین است پس اگر من این راه را انتخاب کردم به خاطر اسلام بود و شماها بدانید که اگر من کشته شدم ، در راه خدا و قرآن کشته شده ام
از خط انقلاب اسلامی ایران که همان خط اسلام راستین است خارج نشوید . در نمازها و مراسم ها، دعای کمیل شرکت نمایید و نمازهای مستحبی را مخصوصا" نماز شب را که ارتباط انسان را با خدا زیاد می کند به جا بیاورید
#برای_شادی_روح_امام_شهدا_وشهدا_صلوات
#الههم_صل_علی_محمد_آل_محمد
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
#سالگرد_شهادت
▪️نقل از همسر شهید مدافع حرم هادی کجباف
هادی روحیه حماسهطلبی و شجاعت خاصی داشت. توی همه حوادث و اتفاقات جهان اسلام بخصوص منطقه به شدت احساس مسئولیت میکرد. اینطور نبود که بگوید بازنشسته شده و دیگر هیچ دینی بر گردنش نیست. اخبار تهدید داعش به حرم حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) در سوریه را که میشنید برایش قابل هضم نبود. نمیتوانست بیاحترامی داعش را به حرمین تحمل کند. تصاویرش را که از تلویزیون میدید اشک از چشمانش جاری بود. من خودم میدیدیم که از فکر سوریه شبها حتی خوابش نمیبرد.
📸شهید مدافع حرم
#هادی_کجباف
#شوشتر
🗓شهادت ۳۱ فروردین ۹۴
📿هدیه به روحشان #صلوات
🔰❣️🔰❣️🔰❣️
#پوکه_های_طلایی
#قسمت_بیستونهم
نویسنده: خانم طیبه دلقندی
مدتی که از فوت امـام گذشت . فشار ها را چند برابر کردند . همۀ بچه هاي فعال را شناسایی و به ملحق منتقل کردند . هر روز با کابل و باتون کتکمان می زدند. فقط بیست و پنج دقیقه می توانستیم بیرون برویم و بقیۀ شبانه روز حبس بودیم . زندانهاي پانزده روزه هم خیلی باب شده بود . دوره مذاکرات ایران و عراق براي تبادل اسرا ، خیلی طولانی شده بـود و ایـن مسأله روحیۀ خیلی ها را خراب کرده بود . منافقین با یک برنامه ریزي حمایت شده همۀ بچه هایی را که می خواستند پناهندگی بگیرند، جمع کردند و به اردوگاه دیگری منتقل کردند. آنها می خواستند تعداد این افراد ثابت بماند و کم نشوند .
🍃🍃🍃
کم آبی یکی از مشکلات دا یمی ما بود. تانکرها اغلب خالی بود . آب پیدا نمی کردیم ؛ چه براي طهارت و چه براي حمام . شب که می شد تانکرهای پشت بام پر آب می شد ولی این مقدار هیچگاه کفاف آنهمه اسیر را نمی داد .
آنروز انگار خبرهایی بود . تانکرها را پر آب کردند و همه را به کار گرفتند. توالتها تخلیه شد و سر تا پاي آسایشگاه را شستیم . در طـول سال کثافت از سر و روي اردوگاه بالا می رفت . دستشویی ها همیشه پر بود و روزهای متمادي طول می کشید تا بیایند و خالی کنند .
عجلۀ عراقی ها در شستشو و نظافت اردوگاه به علّت بازدید نمایندگان صلیب سرخ بود . آنها هم پیش بینیهای لازم را کرده بودند . در ساعت بازدید همۀ اسرا را داخل آسایشگاه ها چپاندند و اجازه هواخوري هم به ما ندادند . با اینهمه، خیلی از واقعیات را منتقل کردیم .
وقتی صلیب سرخی ها از کنار پنجره ها رد شدند ، بچه هایی که به انگلیسی مسلّط بودند، آن ها را صدا زدند و با آن ها گفتگو کردند . نگهبان ها ، اغلب مکالمات انگلیسی را نمی فهمیدند. کلافه بودند چون فکر اینجاي قضیه را نکرده بودند .
درد دل هاي ما منتقل شد . از کمبودها، شکنجه ها و بیماري ها، تا دوستانی که از ما جدا شده بودند و نمی دانستیم چه بلایی سرشان آورده اند .
گفتیم که سه سال از اسارت ما می گذرد ولی ثبت نام نشده ایم و از خانواده هایمان هیچ اطلاعی نداریم .
گرچه آنروز از این موفقیت خوشحال بودیم ولی اتفاق خاصی نیفتاد .
این اولین و آخرین بازدیدی بود که یک نهاد بین المللی از ما کرد .
#پیگیر_باشید
#حماسه_جنوب_شهدا
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🔰❣️🔰❣️🔰❣️🔰