eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.4هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
72 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه ناگفته ی انسان های نام آشنای غریب را ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم (شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 چند سالی‌ست که در محافل دوستانه ، دوستانی را به پای میز و میکروفن و دوربین تاریخ شفاهی می‌نشانیم تا حوادث ناگفته جنگ تحمیلی را بیان کنند تا در پیچ و تاب تقویم ها به فراموشی نرود و برگی بر دفتر ماندگار دفاع مقدس افزوده باشیم. گاهی در خلال گفتگوها حوادثی بیرون می‌آید که می‌شود در فصلی از فصول کانال، بصورت اشاره و خلاصه نقل شود تا ان‌شاءالله کتاب و نوشتار آن کاملتر و جامع تر نشر پیدا کند. □ همین دیروز روبروی دوستی توفیق مصاحبه داشتم که در والفجر ۸ ، پانزده سال بیشتر نداشت و بخاطر ورزشکار بودن و تمرین‌های پر حجم تکاوری از بدنی قوی، و بخاطر ریزی جثه بسیار فرز و با شهامت شده و وارد ماموریتی خاص در انهدام پلی فلزی شده بود. وی توانسته بود به‌اتفاق سه نفر دیگر در گودال مهماتی زیر خاکریز دشمن پناه بگیرد در حالی‌که همه عقب نشسته، و آنها مانده بودند. نه راه پیش داشتند و نه پس. خمپاره ای دقیقا روی سر همراهش می نشیند و دو نفر را به شهادت می رساند و او با تنی زخمی سه شبانه روز در کنار آنها می ماند تا اینکه سربازان عراقی او را می یابند و در شرف تیر خلاص، یکی او را برمی دارد و به عقب می فرستد و به اسارت می کشد. داستان سراسر حادثه‌ای وی، حکایت از دست غیبی دارد که او را بارها و بارها از انبوه آتش پر حجم دشمن نجات می دهد و از عدم انفجار دو نارنجک رها می کند و در چند قدمی انفجار خمپاره و تیر خلاص زنده می گذارد تا برای امروزمان تنها شاهدی باشد برای روایت بی واسطه ای از شجاعت ها و شهادت‌های بچه‌های مظلومی که بی‌ریا آمدند و بی هیاهو رفتند و نایاب شدند. ─┅═༅𖣔○𖣔༅═┅─ @defae_moghadas 👈لینک عضویت ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 گزارش تاریخ شفاهی امروز سلام بر دوستان همراه امروز هم توفیق داشتیم تا پای صحبت های عزیزی از دیار آزادگان باشیم و جریاناتی که شنیدنش دل می خواهد و ثبت‌ش در تاریخ ، وظیفه‌ای بشدت ضروری... می‌گفت: ...قد و قواره ای ریز و بچه سال داشتم و تازه سوم دبیرستان را با معدل بالا قبول شده بودم که به دعوت دوستی وارد قرارگاه شد. قرارگاهی که وظیفه‌اش شناسایی خط دشمن بود و ثبت تغییر و تحولات آن. بعد از کلی آموزش های نقشه خوانی، تفسیر عکس هوایی و .... وارد کار شدم. چند ماهی بود که تقریبا هر شب یک ماموریت داشتیم و تا زیر پای دشمن می رفتیم و گاها خشکی بعد از هور را هم شناسایی می کردیم و روزها ثبت همه جزئیات روی کالک ... در آخرین شناسایی قبل از عملیات بدر بودیم. هوا بشدت سرد و نیمه مهتابی. سه شب تا شروع عملیات بیشتر نمانده بود. دو همراهم که قد و قواره بهتری نسبت به من داشتند برای بازید آخرین تغییرات خط عراق بر گرده هم رفتند و با دوربین دید در شب حدود ۲۰ دقیق منطقه را رصد کردند و هنگام پایین آمدن، عدم تعادل باعث شد تا لبه قایق درون آب برود و جلو قایق غرق شود. تلاشها برای بیرون آوردن قایق بی فایده بود و یکی پس از دیگری بر اثر ناتوان شدن در آب سرد.. بی هیاهو... و در کمال ناباوری.. یکی یکی در آب فرو رفتند و... یک شب را مقاومت کردم و در گرگ و میش هوا و بر اثر سر و صدای شب گذشته مرا پیدا کردند و از یقه گرفتند و به سنگر فرماندهی بردند... گرسنگی و خواب آلودگی امانم را بریده بود ولی خود را حفظ کرده بودم تا خط دشمن را بهتر شناسایی کنم و در صورت ایجاد فرصت فرار کنم و ... وارد اتاق فرماندهی شدم. اتاقی بزرگ با میزی بزرگ در وسط و دور تا دور کاناپه برای جلسات.... ادامه دارد ─┅═༅𖣔○𖣔༅═┅─ @defae_moghadas 👈لینک عضویت ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 گزارش تاریخ شفاهی امروز سلام بر دوستان همراه ...وارد اتاق فرماندهی شدم. اتاقی بزرگ با میزی بزرگ در وسط و دور تا دور کاناپه برای جلسات.... ..شب سختی را گذرانده بودم. هم دوستانم در جلو چشمم درون آب رفتند و بالا نیامدند و هم گشنه و تشنه تا صبح خود را روی چولانها و آب سرد هور جمع کرده بودم. در اتاق فرماندهی چشم هایم گرم شد و نفهمیدم چقدر خوابیدم. با تکان فرمانده عراقی چشم باز کردم و نشستم. دور تا دور اتاق و روی کاناپه‌ها مملو بود از فرماندهان ریز و درشت با انواع درجه های نظامی. همه برای دیدن من آمده بودند. با سوال اول مهلت ندادم و گفتم گرسنه ام و توان صحبت ندارم. فرمانده دستور داد مقداری غذا بیاورند. با حوصله و در برابر آن همه چشم کنجکاو، شروع کردم با آرامش خوردن و... بساط که جمع شد درخواست دستشویی کردم. باز راه آمدند و با یک نگهبان راهی‌م کردند. دنبال راه فراری بودم. یه لحظه کافی بود تا به قایق موتور داری برسم تا کسی به گردم نرسد ولی همه راهها مسدود بود. به اتاق برگشتم و سر جایم نشستم. مترجمی با لهجه غلیظ عربی پرسید نقشه خوانی بلدی؟ گفتم بله ، پرده ای کنار رفت و نقشه دقیقی از منطقه ظاهر شد. با یک نگاه فهمیدم از آخرین جابجایی‌های ما مطلع هستند و ... خودم را به آن راه زدم و گفتم نقشه ای که می گویم بلدم مربوط به درس جغرافیای مدرسه است نه این. فرمانده نگاهی به قد و قواره دانش آموزای‌م کرد و گفت بفرستیدش عقب... ─┅═༅𖣔○𖣔༅═┅─ @defae_moghadas 👈لینک عضویت ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 🔻 شگفت‌انگیزترین عملیات‌ دفاع مقدس 1⃣ ✦━•··‏​‏​​‏•✧❁✧•‏​‏··•​​‏━✦ در ساعت ۲۲:۱۰ روز ۲۰ بهمن‌ماه سال ۱۳۶۴، محسن رضایی با گفتن رمز عملیات «یا فاطمه الزهرا»، گفت: امروز روزی است که ۷ سال پیش در چنین زمانی، امام (ره) فرمان داد؛ حکومت‌ نظامی باید لغو شود، شما برادران نیز حکومت‌نظامی صدام را لغو کنید. ✧•✧•✧•✧ 🔸 عملیات والفجر ۸ که منجر به تصرف شبه‌جزیره فاو در غرب رودخانه اروند و در خاک عراق توسط رزمندگان ایرانی شد، یکی از مهم‌ترین و در عین‌ حال شگفت‌انگیزترین عملیات‌های هشت سال دفاع مقدس، بلکه طول قرن است. گذشته از اهمیت سیاسی که تصرف این بخش از خاک عراق برای ایران داشت و باعث می‌شد که جمهوری اسلامی از موضع قدرت در فرآیند مربوط به چانه‌زنی و مذاکرات پایان جنگ وارد شود، خود شیوه و شکل عملیات و عبور از رودخانه پهناور و پرخروش اروند برای رسیدن به خط اول دشمن در آن‌ سوی ساحل، مبحث مهم، استراتژیک و مهیجی است که حیرت بسیاری از استراتژیست‌های نظامی دنیا را به همراه داشت که به مناسبت سالروز این عملیات غرورآفرین به آن می‌پردازیم. ✧✦✧ ✧✦✧ همراه باشید http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 شگفت‌انگیزترین عملیات‌ دفاع مقدس 2⃣ ✦━•··‏​‏​​‏•✧❁✧•‏​‏··•​​‏━✦ 🔸 آماده‌باش ۳۰۰۰ غواصان  رزمندگان غواص پس از پوشیدن لباس مخصوص و صرف شام و اقامه نماز، در نقاطی از حاشیه اروند، در انتظار دستور ورود به آب نشسته‌اند. همه امید فرماندهان به این پیشتازان است و رمز اصلی پیروزی عملیات در دست آن‌هاست. در ساعت ۸ شب بیستم بهمن ماه ۱۳۶۴، سه هزار رزمنده غواص در طول جبهه عملیاتی پا به اروندرود می‌گذارند. سکوتی عمیق منطقه را فراگرفته و وجود لکه‌های ابر مانع از روشنایی کامل مهتاب شده است. از این لحظه علائم دلهره بیش‌ از پیش در کلیه فرماندهان عملیاتی پدیدار می‌شود. در محورهای مختلف، غواص‌ها، ستون به ستون به سمت دشمن در حرکت‌اند. برای آن‌ها مشخص ‌شده است که در صورت انحراف و یا بروز هر حادثه‌ای، می‌بایست از هر نقطه‌ای که به ساحل دشمن رسیدند، پس از گشودن معابر نفوذی، وارد عمل شوند و راه بازگشتی برای آن‌ها وجود ندارد. ✧✦✧ ✧✦✧ همراه باشید http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 شگفت‌انگیزترین عملیات‌ دفاع مقدس 3⃣ ✦━•··‏​‏​​‏•✧❁✧•‏​‏··•​​‏━✦ 🔸 برخلاف زمان ورود گروهان‌های غواص به اروند که هیچ اثری از تلاطم آب مشاهده نمی‌شد و حرکت آب راکد به نظر می‌رسید، اینک در حالی‌ که نیروهای غواص همگی به وسط اروند رسیده‌اند، سطح آرام آب متلاطم شده و شدت امواج رودخانه افزایش‌ یافته است. این مسأله در آغاز کار موجب بروز مشکلاتی می‌شود، فین‌های تعدادی از برادران از پایشان درآمده که آن‌ها بی‌درنگ رو به ساحل دشمن شنا می‌کنند، پاره‌ای نیز براثر تلاطم شدید رودخانه، آب زیادی خورده‌اند و دچار حالت تهوع شده‌اند. تعدادی از برادران را حرکت سهمگین آب با خود می‌برد، ولی در مجموع، قریب به ‌اتفاق غواصان همچنان با موفقیت پیشروی می‌کنند. ✧✦✧ ✧✦✧ همراه باشید http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 شگفت‌انگیزترین عملیات‌ دفاع مقدس 4⃣ ✦━•··‏​‏​​‏•✧❁✧•‏​‏··•​​‏━✦ 🔸 نورافکنی که آزمایشی بر روی اروند روشن شد! در ساعت ۲۱ عده‌ای به ساحل دشمن دست ‌یافته و عده‌ای هنوز در بین راه به تلاش خود ادامه می‌دهند. در حالی‌ که نیروهای غواص در محور وسط عملیات سرگرم تکمیل عبور از اروند هستند، قسمتی از خط دفاعی دشمن، با نورافکن روشن می‌شود و به حالت ساکن برای چند لحظه‌ای ادامه می‌یابد. خبر این مسأله از قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) به کلیه قرارگاه‌های ذی‌ربط جهت آماده‌باش صادر می‌شود. این امر در اغلب فرماندهان بازتاب روحی سختی ایجاد می‌کند. بسیاری با نگرانی و ناامیدی می‌گویند: پس اینکه دشمن تا به‌ حال سکوت کرده بود، برای رسیدن چنین لحظه‌ای بوده است! غواص‌هایی که در شعاع نور پروژکتور قرار گرفته‌اند، تلاش زیادی می‌کنند تا از معرض دید نگهبانان دشمن مخفی شوند. سرعت پا زدن و شنا کردن غواص‌ها افزایش‌ یافته است. آن‌ها همه‌ چیز را تمام‌ شده می‌دانند. اما دقایقی بعد، در حالی‌ که قرارگاه تصمیماتی برای عکس‌العمل و آغاز حمله اتخاذ کرده است، نورافکن خاموش می‌شود. بعداً اطلاع حاصل شد که فرمانده عراقی آن محدوده، برای آزمایش موتوربرقی که تازه دریافت کرده بود، مبادرت بدین عمل کرده است. ✧✦✧ ✧✦✧ همراه باشید http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
6.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 🔻 شگفت‌انگیزترین عملیات‌ دفاع مقدس 4⃣ ✦━•··‏​‏​​‏•✧❁✧•‏​‏··•​​‏━✦ 🔸 به دلیل اختلال در یکی از نهرها و فعالیت پر سر و صدای دستگاه مهندسی برای رفع موانع موجود در آن، دشمن را از وجود تحولی در ساحل روبرو آگاه می‌کند. دشمن نسبت به چنین سروصداهایی حساس‌تر گشته است و اقدام به تیراندازی و اجرای آتش ‌بر سطح اروند و نقاطی از ساحل خودی می‌کند. همچنین تعدادی منور بر فراز اروند پرتاب می‌کند. طوری که آسمان و فضای منطقه عملیات روشن‌ شده است و این در حالی است که فقط تعداد کمی از برادران غواص هنوز شناکنان به سمت ساحل دشمن در حرکت‌اند و اغلب با موفقیت به ساحل رسیده‌اند. 🔸 نگرانی فرماندهان از لو رفتن عملیات  در این حال؛ کلیه فرماندهان احساس می‌کنند که حمله لو رفته است و بسیاری از برادران بر این تصورند که عملیات به‌ طور زودرس آغاز شده است، ولی از سوی فرماندهان نیروهای غواص هیچ‌گونه خبری دال بر تأیید شروع حمله نمی‌رسد. یکی از مسؤولان نیروهای غواص در توصیف این برهه از عملیات و نتیجه نهایی آن می‌گوید: همین‌که به ساحل دشمن رسیدیم، یک‌ مرتبه عراقی‌ها با وحشت یکدیگر را خبر کرده و به طرف سنگرهای نگهبانی رفته و بلافاصله به تیراندازی و ریختن آتش پرداختند. ما نیز موانع خورشیدی را پشت سر گذاشتیم و درست در نزدیکی سنگر تیربار دولول قرار گرفتیم. ✧✦✧ ✧✦✧ همراه باشید @defae_moghadas  👈عضو شوید            ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 🔻 شگفت‌انگیزترین عملیات‌ دفاع مقدس 5⃣ ✦━•··‏​‏​​‏•✧❁✧•‏​‏··•​​‏━✦ تیربار به‌ طور مدام، آتش می‌کرد و تیربارهای دیگری نیز از اطراف او شلیک می‌کردند، حتی با آر.پی.جی ۷ نیز شلیک می‌کردند. از پنج سنگری که ما نزدیک آن بودیم، مدام تیراندازی می‌شد. ولی ما همین‌طور زیر سنگرها خوابیده بودیم. دیگر آتش شدید شده بود. بچه‌ها گفتند حمله را شروع کنیم، ولی ما به فکرمان رسید که این تیراندازی‌ها علائم شروع عملیات نمی‌تواند باشد، زیرا که از طرف ساحل خودمان هنوز کسی آتش نمی‌کرد. پس از دقایقی، آتش دشمن نیز قطع شد و منطقه را سکوت پر کرد. سنگرهای نگهبانی دشمن به‌ مرور خالی شد و ما با شنیدن سروصدای عراقی‌ها و شوخی و خنده‌شان احساس کردیم که دشمن مطمئن شده است که چیزی آن‌ها را تهدید نمی‌کند. 🔸اعلام رمز عملیات/ حکومت‌نظامی باید لغو شود سرانجام در ساعت ۲۲:۱۰ برادر محسن رضایی از سوی قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) با گفتن رمز عملیات «یا فاطمه الزهرا»، به کلیه بسیجیان و پاسداران شرکت‌کننده در عملیات با لحنی حماسی خطاب می‌کند: امروز روزی است که هفت سال پیش در چنین زمانی، امام (ره) فرمان داد؛ حکومت‌ نظامی باید لغو شود، شما برادران نیز حکومت‌نظامی صدام را لغو کنید و إن‌شاءالله بریزید توی شهر و روستا و همه، حکومت‌نظامی را به هم بریزید. ✧✦✧ ✧✦✧ همراه باشید @defae_moghadas  👈عضو شوید            ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 🔻 شگفت‌انگیزترین عملیات‌ دفاع مقدس 6⃣ ✦━•··‏​‏​​‏•✧❁✧•‏​‏··•​​‏━✦ نام حضرت زهرا (س) در کلیه بی‌سیم‌ها تا رده گروهان به صدا درمی‌آید. در این زمان، یکی از گروهان‌های غواص توانسته است خود را به پشت کمین و سنگرهای دشمن برساند، این گروهان با شنیدن صدای موتور قایق‌های خودی حامل نفرات گردان‌های پیاده، پی به آغاز حمله می‌برد و به دستور فرمانده خود، بلافاصله حمله را آغاز می‌کند. یکی از فرماندهان رزمندگان غواص درباره چگونگی آغاز درگیری می‌گوید: من خودم توی یکی از سنگرهای اجتماعی دشمن رفتم. در را باز کردم، همه خوابیده بودند. وقتی بیدار شدند، خیال کردند از خودشان هستم، با من عربی صحبت کردند. اصلاً ما متعجب مانده بودیم، زیرا درگیری را که شروع کردیم، هنوز فکر می‌کردند ما از نیروهای خودشان هستیم و ما را نمی‌زدند. البته بسیاری از ما را هم نمی‌دیدند. از ساحل خودی مشاهده انفجار نارنجک در سنگرهای نگهبانی دشمن که یکی پس از دیگری برای چند ثانیه‌ای سنگرها را روشن و سپس منهدم می‌کند، صحنه‌ای تکان‌دهنده و غرورانگیز ایجاد کرده است. در نقاطی که آثاری از آتش و درگیری مشابه وجود ندارد، اجرای آتش از ساحل خودی، حجم زیادی از گلوله‌های تانک و تفنگ ۱۰۶ میلی‌متری و خمپاره و تیربارهای کالیبر بزرگ را روی آن نقاط متمرکز کرده است. ✧✦✧ ✧✦✧ همراه باشید @defae_moghadas  👈عضو شوید            ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 🔻 شگفت‌انگیزترین عملیات‌ دفاع مقدس 6⃣ ✦━•··‏​‏​​‏•✧❁✧•‏​‏··•​​‏━✦ نام حضرت زهرا (س) در کلیه بی‌سیم‌ها تا رده گروهان به صدا درمی‌آید. در این زمان، یکی از گروهان‌های غواص توانسته است خود را به پشت کمین و سنگرهای دشمن برساند، این گروهان با شنیدن صدای موتور قایق‌های خودی حامل نفرات گردان‌های پیاده، پی به آغاز حمله می‌برد و به دستور فرمانده خود، بلافاصله حمله را آغاز می‌کند. یکی از فرماندهان رزمندگان غواص درباره چگونگی آغاز درگیری می‌گوید: من خودم توی یکی از سنگرهای اجتماعی دشمن رفتم. در را باز کردم، همه خوابیده بودند. وقتی بیدار شدند، خیال کردند از خودشان هستم، با من عربی صحبت کردند. اصلاً ما متعجب مانده بودیم، زیرا درگیری را که شروع کردیم، هنوز فکر می‌کردند ما از نیروهای خودشان هستیم و ما را نمی‌زدند. البته بسیاری از ما را هم نمی‌دیدند. از ساحل خودی مشاهده انفجار نارنجک در سنگرهای نگهبانی دشمن که یکی پس از دیگری برای چند ثانیه‌ای سنگرها را روشن و سپس منهدم می‌کند، صحنه‌ای تکان‌دهنده و غرورانگیز ایجاد کرده است. در نقاطی که آثاری از آتش و درگیری مشابه وجود ندارد، اجرای آتش از ساحل خودی، حجم زیادی از گلوله‌های تانک و تفنگ ۱۰۶ میلی‌متری و خمپاره و تیربارهای کالیبر بزرگ را روی آن نقاط متمرکز کرده است. ✧✦✧ ✧✦✧ همراه باشید @defae_moghadas  👈عضو شوید            ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 🔻 شگفت‌انگیزترین عملیات‌ دفاع مقدس 7️⃣ ✦━•··‏‏‏•✧❁✧•‏‏··•‏━✦ هجوم نیروهای قایق‌سوار تا ساعت ۲۲:۳۰ اکثر نیروهای غواص وارد ساحل دشمن می‌شوند و برای شکستن نسبی خط اول نیز، نیم ساعت وقت بیشتر صرف نمی‌شود. سنگرهای اجتماعی عقب‌تر از خط اول نیز، رفته‌رفته تخلیه می‌شود و افراد آن به ‌محض اطلاع از وسعت عملیات، به سمت نخلستان می‌گریزند. در این زمان، نیروهای پیاده خودی که اغلب در ساحل اروند پهلوگرفته و پیاده شده‌اند، با کمک افراد غواص، پاک‌سازی خط اول را به پایان می‌رسانند. فرمانده یکی از گردان‌ها درباره این مقطع از عملیات می‌گوید: در حوالی اسکله، کلیه قایق‌ها به سمت محوری که غواص‌ها موفق بودند، حرکت کردند. بچه‌ها با استفاده از یک منور دشمن، موفق شدند، معبر را پیدا کنند. معبر هنوز برای پهلو گرفتن آماده نشده بود. دیدیم قایق‌ها تجمع کرده‌اند، گفتیم دیگر نباید منتظر چیزی ماند، الله‌اکبر گفتیم و از قایق بیرون پریدیم. در حالی‌ که تا سینه در آب بودیم، از موانع عبور کردیم. خودم می‌دیدم، سیم‌خاردارها به بدن بچه‌ها گیر می‌کرد ولی بچه‌ها دست‌هایشان را می‌کشیدند و می‌رفتند. گوشت بدن بچه‌ها کنده و خراشیده و خونی شده بود. بالاخره با تعدادی زخمی وارد منطقه شده و پاک‌سازی را که غواص‌ها شروع کرده بودند، ادامه دادیم. ✧✦✧ ✧✦✧ همراه باشید @defae_moghadas  👈عضو شوید            ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂