فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣
۲۳ آذرماه❤️🩹
تولدت در آسمانها مبارک...
#شهید_رئیسی
#شهید_جمهور
❥❥❥ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥
▪️رهبر انقلاب:
امیرالمؤمنین فرمود: ملّتی که در خانهی خودش درگیر با دشمن بشود ذلیل میشود؛ نگذارید به خانهی شما برسد.
❤️ لذا نیروهای ما رفتند، سرداران برجستهی ما رفتند، شهید عزیز ما سلیمانی و یارانش و همکارانش رفتند،
🔹️ جوانهای خود آنها را، هم در عراق، هم در سوریه ــ اوّل در عراق، بعد در سوریه ــ سازماندهی کردند، مسلّح کردند،
🔹️ایستادند در مقابل داعش، کمر داعش را شکستند و توانستند غلبه پیدا کنند.
#سوریه
❥❥❥ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥
❣ پنجرۀ متفاوتی از درخواست یک دختر خانم از رهبر انقلاب برای گرفتن انگشتر 😍
#سوریه
❥❥❥ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪴
کیک گلدون گل و پر از مهر و محبت تقدیم تمام مادرهای دنیا 😌💖
#کدبانوی_هنرمند
❥❥❥ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪣
🧹اینو باس برا همسرم نصب کنم که جارو کنه 😂😂
#طنز
❥❥❥ @delbarkade
هدایت شده از محصولات ارگانیک جواهر💎
🍎مکمل چاق کننده جواهر
💥💪 افزایش اشتها، تقویت کننده معده و بدن
⚖وزن: 500 گرم
🔹یک بسته برای مصرف یک دوره ۴۰ روزه میباشد.
در یک دوره مصرف، شاهد افزایش وزن بین ۳ تا ۷ کیلو خواهید بود.
✅قابل استفاده برای تمام طبایع میباشد.
🍱ترکیبات:
سویق گندم، سویق سنجد، جنسینگ، زنجبیل ، جوانه گندم و...
🍜روش مصرف:
دو وعده در روز ۲۰ تا ۳۰ دقیقه قبل از غذا(ناهار و شام) یک قاشق غذاخوری سرخالی با نصف لیوان آب مخلوط و مصرف شود.
⛔️منع مصرف: در صورت داشتن هرگونه بیماری زمینه ای ابتدا با مشاور صحبت شود، با شیر مخلوط نشود، بارداری، شیردهی (با نظر مشاور) ، کودکان زیر ۱۲ سال
✅مصرف این مکمل حتی در بلند مدت هیچ گونه عارضه ای ندارد(ابتدای مصرف "خواب آلودگی" دارد، که برای وزن گیری مفید و لازم هست)
🌟قیمت: ۳۸۰ هزار تومان
آیدی سفارش:
🆔 @AdForosh
https://eitaa.com/joinchat/2936471677C3a036c4fdb
═════᪥᪥᪥════
#مکمل
دلبرکده
🍎مکمل چاق کننده جواهر 💥💪 افزایش اشتها، تقویت کننده معده و بدن ⚖وزن: 500 گرم 🔹یک بسته برای مصرف
.
👱🏻♀ اگر فکر میکنید برای جذابتر شدن نیاز به افزایش وزن دارین...
⤴️ از این مکمل چاقکننده غافل نشین ...
🌸رضایت مشتریان رو از توی کانال بخونید تا اطمینان لازم بدست بیاد...
.
🌺
در اختلاف خانوادگی شجاع باش
و از همسرت معذرتخواهی کن 🙏
‼️زندگی زناشـــــویی میدان جنگ نیست
میدان عـــــشق است و شادی❣
❥❥❥ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥
👆کلیپ آموزشی
📃 ۶ نکته که از زوجهای خوشبخت یاد میگیریم ...
❥❥❥ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤
• مرد مرداست پسرت
• مرهم درداست پسرت
#وفات_حضرت_ام_البنین
#ام_البنین
❥❥❥ @delbarkade
دلبرکده
#داستان #زادهی_مهر15 #آخرین_مکالمه با وجود اینکه کلید داشتم، چند بار زنگ زدم. بالاخره مادر روزیتا
#داستان
#زادهی_مهر16
#تُهی
نفهمیدم کی و چطور اجلال همراه رؤیا آمد. مادر روزیتا ماجرا را اینطور تعریف کرد:
*
روزیتا از دوران دبیرستان با این پسره آشنا شد. سوم دبیرستان را خواند. پایش را در یک کفش کرد که:
_من که دانشگاه نمیخوام برم، پیش دانشگاهی هم نمیخونم.
_خب شاید یه روز هوس کردی بری دانشگاه الان مدرکش رو بگیری بهتره.
_نخیر هوس نمیکنم. میخوام برم کلاس زبان. این درسها به درد من نمیخوره.
علیرضا پول ثبت نامش را داد و رفت آموزشگاه. بعد از چند ماه یک نفر زنگ زد:
_برا امر خیر مزاحم میشم...
همان جلسه اول پسرشان هم آوردند. سر و وضعشان به ما نمیخورد. مادر پسره مثل دخترهای امروزی مانتوی کوتاه و شلوار چسبان پوشیده بود. فوکل رنگ شدهاش را زیر روسری پوف داده بود. مثل عروسها آرایش غلیظی کرده بود. ادعایشان سر به فلک میکشید:
_دیگه جوونهای این دوره زمونه با زمان ما فرق دارن. خودشون باید انتخاب کنن. من بچههام رو امروزی بار آوردم. شوهرم بلانسبت شما خیلی اُمل و قدیمی بود. ازش جدا شدم...
من و آقای قندچی مخالف بودیم. اما با برادرهای روزیتا در میان گذاشتیم. هر چه به روزیتا گفتم تا وقتی جواب مثبت ندادهایم با این پسر نرو و بیا، به گوشش نرفت که نرفت.
_مهم منم که میخوامش.
_این چه طرز حرف زدنه چشم سفید؟!
صورتش را از من گرفت. پشت کفشش را بالا آورد و رفت.
محمدرضا و علیرضا هیچ نقطه مثبتی در هاکان ندیدند.
_یه دیپلم فکستنی داره علاف و آویزونه.
_چشمهاش خیلی میچرخه...
_کلاً قرتیه.
_دستش تو جیب ننه، باباشه.
_سیگار ندیدم دستش اما بهش اعتباری هم نیست...
یکی محمدرضا گفت و یکی علیرضا اما کو گوش شنوا. در تنهایی به من گفت:
_به کسی ربطی نداره. من فقط هاکان رو میخوام.
یک سال تمام دعوا و بگو مگو داشتیم. تصمیم گرفتم ببرمش مشهد بلکه عقلش سر جایش بیاید. مادر مهرزاد و ما در یک کاروان بودیم. هم اتاقی شدیم و آنجا باب آشناییمان باز شد. روزیتا کمتر از هاکان حرف زد. کم کم با رفت و آمدهای شریفه خانم، حس کردم توجهش به روزیتا جلب شده. یه روز به روزیتا گفتم:
_خاک بر سرت نکنن! گوش کن ببین چی میگم این شریفه خانم یه پسر مجرد داره که دبی شرکت داره. مطمئنم ازت خوشش اومده. مراقب رفتارت باش این پسره هم فراموش کن.
رویش را برگرداند و هیچ نگفت. مهرزاد به دیدن قندچی آمد. روزیتا توجهش به او جلب شد. بیشتر از مهرزاد حرف زد و پرسید. فکر کردم حتماً با هاکان سرش به سنگ خورده و متوجه اشتباهش شده! بعد از خواستگاری مهرزاد، وقتی گفت:
_رفت و آمدمون باید خانوادگی باشه.
فکر کردم امام رضا دخترم را سر عقل آورده. اما رفت و آمدهای مشکوک داشت. یه روز موقع حرف زدن با گوشی سراغش رفتم. متوجه منظورم شد. روی صفحه گوشی اسم دوستش دنیا را نشانم داد.
_ببین مامان من دیگه با اون هاکان دربدر نیستم. اصلا لیاقت منو نداشت! خیالت راحت. اگر هم در مورد آقا مهرزاد دارم سختگیری میکنم به خاطر اینه که اشتباه قبلم رو تکرار نکنم.
لبخند زدم و پیشانیاش را بوسیدم. دیگر پیگیر رفت و آمدها و تلفنهایش نشدم. رابطهاش که با آقا مهرزاد بیشتر شد، باورش کردم.
*
خانم قندچی باز زیر گریه زد:
_هیچ وقت فکر نکردم که همه این کارها نقشهاش برای فرار با هاکان باشه.
در بین گریه گفت:
_آقا مهرزاد نباید اون یه میلیون رو بهش میدادی...
ابروهایم درهم رفت. تازه فهمیدم پولی که برای بستری پدرش از من گرفت، برای فرارش بوده. دیگر نگفتم که یک سرویس طلا و دو تا کارتهای اعتباری را از کیفم برداشته است.
اجلال کنارم نشست:
_باید بریم پیش پلیس.
دست روی پایم گذاشت:
_چیز دیگهای هم ازت برده؟
هیچ چیز برایم مهم نبود. خیره به یک گوشه نگاه کردم. تُهی بودم از هر خواستهای. اجلال شانهام را تکان داد:
_مهرزاد با توام... حالت خوبه؟
بلند شدم و به اتاقم رفتم. بوی عطر روزیتا همه اتاق را پر کرده بود. پنجره را باز کردم. روی تخت نشستم. یاد لحظههایی که من به او دل میبستم و او به ریشم خندیده بود، به سلولهای عصبی مغزم فشار آورد. سوتی ممتد در سرم حس کردم. دست روی شقیقههایم گذاشتم. فشار دادم. بیفایده بود. با فریاد بالش روی تخت را پرت کردم. به رختخوابهای روی زمین لگد زدم. اجلال خودش را رساند. سرش فریاد کشیدم:
_برو بیرون. همهتون برید بیرون. نمیخوام هیچکس رو ببینم.
سه روز از خانه بیرون نرفتم. اجلال و رؤیا به بهانه غذا سراغم آمدند. هیچ نخوردم. کارم به بیمارستان کشید. اجلال کنار تختم نشست:
_الکی خودتو عذاب میدی. این دختره اگه ارزش داشت قدر تو رو میدونست. به پلیس گزارشش رو دادم...
چشمانم را بستم و ساعدم را روی صورتم گذاشتم. اجلال ول کن نبود:
_مشخصات پسره هم مادرش داد. دیروز براش بلیط برگشت گرفتم. تا توی هواپیما هم گریه کرده. تو هم با خودت این کار رو نکن. گور باباش نه بابای بدبختش چه گناهی...
_بس میکنی یا نه؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤
° یا امالقمر
° دست خالی
° ز در خانهی لطفش نروم
° دادن حاجت من
° عادت امالقمر است
#وفات_حضرت_ام_البنین
#ام_البنین
❥❥❥ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥺
▪️میشه برامون دعا کنی ما هم بشیم علمدار مهدی(عج) فاطمه(س) ...
#وفات_حضرت_ام_البنین
#ام_البنین
❥❥❥ @delbarkade
🖤
🩸بانویی که در شب عروسیاش تا صبح، مشغول پرستاری از امامحسن و امامحسین علیهماالسلام شد...
▪️در نقلی آمده است:
شب عروسی حضرت امالبنین عليهاالسلام بود که وارد خانه امیرالمؤمنین علیهالسـلام شد؛ در همان شب نیز امام حسن و امام حسین علیهماالسلام مقداری کسالت داشتند.
🥀 آن بانوی مکرمه در آن شب تا سحر از حسنین علیهماالسلام پرستاری نمود و مشغول خدمتگذاری به ایشان شد و خطاب به امیرالمومنین علی علیهالسـلام فرمود:
📋 إنّي لَن أَشعَرَ بِفَرحَةِ الزّواجِ إلّا بعدَ شِفاءِ أبنيَّ الحسنِ والحسين عليهمالسلام
▪️من خوشحالی و فرَح ازدواج را احساس نمیکنم مگر بعد از بهبودی و شفای دو فرزندم حسن و حسین علیهماالسلام.
📚العباس علیهالسلام رجل العقيدة والجهاد،ص۳۴
📚المجالس
#وفات_حضرت_ام_البنین
#ام_البنین
❥❥❥ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه ریحانه
🖤چه نام مرثیهواریست مادر پسران
⚪ بهمناسبت وفات حضرت امالبنین علیهاالسلام و روز تکریم مادران و همسران شهدا
✏️ «خدای متعال در مورد افراد صابر میفرماید: اُولٰئِکَ عَلَیهِم صَلَواتٌ مِن رَبِّهِم وَ رَحمَة؛ شما بر پیامبر و آل پیامبر صلوات فرستادید، خدا برای شما صلوات میفرستد... یا یک آیهی دیگر میفرماید: لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّىٰ تُنفِقوا مِمّا تُحِبّون؛ کسی به اوج نیکی نمیرسد مگر آن وقتی که آنچه را دوست دارد در راه خدا بدهد. انسان از فرزند خودش چه چیزی را بیشتر دوست دارد؟ اینها این را در راه خدا دادند.»
بیانات رهبر انقلاب در دیدار خانوادههای شهدا ۱۴۰۲/۰۴/۰۴
#وفات_حضرت_ام_البنین
#ام_البنین
@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙
📌 از مجروحیت آقا مصطفی خوشحال شدم...
🎬 برشی از برنامه نیمه پنهان ماه
#ام_البنین
#وفات_حضرت_ام_البنین
❥❥❥ @delbarkade