eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.1هزار دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
4.3هزار ویدیو
43 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
مهدى جان! من آمادگى خود را براى يارى تو اعلام مى كنم، من آماده ام و منتظرم تا روزگار ظهور تو فرا برسد، روزى كه خدا دين خودش را به دست تو زنده خواهد نمود. من امروز هم به يارى تو انديشه دارم، تلاش مى كنم تا نام و ياد تو را زنده نگه دارم. هر كسى براى زندگى كردن، دليلى مى خواهد، اين دليل زندگى من است: من زنده ام و زندگى مى كنم تا سرود مهر تو را سر بدهم و محبّت تو را بر دل هاى مردم، پيوند زنم. من سوگند ياد مى كنم تا نفس در سينه دارم، عاشقانه از زيبايى آمدنت دم بزنم و دوستان تو را يار راه شوم و سرود جان بخش برپايى دولتت را فرياد زنم. من در راه رضاى تو قدم برمى دارم، ياد تو را زنده نگه مى دارم! من اين گونه تو را يارى مى كنم. مولاى من! در قلب من، فقط محبّت تو جاى دارد و بس! من هيچ كس را به اندازه تو دوست ندارم، من در اشتياق توام، در آرزوى تو هستم و هرگز چنين اشتياقى را براى ديگرى نداشته ام. تو در اعماق دل من جاى گرفته اى، تو همه جا عزيزِ جان من و اميد دل من هستى! * * * بار خدايا! من با امام زمان خود سخن گفتم و از عشق و محبّت خود به او پرده برداشتم، من آمادگى خود را براى يارى او اعلام نمودم، اكنون از تو مى خواهم تا مرا يارى كنى تا در اين راه ثابت قدم بمانم. تو كارى كن كه قلب من براى هميشه از آن امام زمانم باشد، تو كارى كن كه من از امام زمان خويش دست برندارم! تو كارى كن من در اين راه، ثابت بمانم. آمين. 🔻🔺🔻🔺🌹🔻🔺🔻🔺 https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
2. عاقبت یکی از سران واقفیّه حسن‌بن وشّاء می‌گوید، در مرو خراسان، روزی حضرت رضا(ع) مرا طلبید، و به من فرمود: «ای حسن! همین امروز علی بن حمزه بطائنی (سرسلسله‌ی واقفیّه) مرد، و همین لحظه در قبر خودش نهاده شد، و دو فرشته (نکیر و منکر) بر سرش آمدند و پرسیدند پروردگارت کیست؟ او گفت: خدا، پرسیدند: پیامبرت کیست؟ او گفت: محمد(ص)، پرسیدند: ولیّ تو کیست؟ او گفت: علی بن ابیطالب(ع)، پرسیدند: بعد از او کیست؟ او گفت: حسن(ع) ، پرسیدند بعد از او کیست؟ او گفت: حسین(ع) ، پرسیدند: بعد از او کیست؟ او گفت: علی بن الحسین(ع)، پرسیدند: بعد از او کیست؟ او گفت: محمد بن علی(ع)، پرسیدند: بعد از او کیست؟ او گفت: موسی بن جعفر(ع)، پرسیدند: بعد از او کیست؟ زبان او گیر کرد، آن دو فرشته با تندی به او گفتند: بعد از او کیست، او سکوت کرد، پرسیدند: آیا موسی بن جعفر(ع) تو را به این (سکوت) امر کرد، سپس گرزی آتشین بر او (علی بن حمزه) زدند، قبر او از آتش، شعله‌ور شد، و همچنان تا قیامت شعله‌ور است. وَشاء می‌گوید: از محضر امام رضا(ع) بیرون رفتم، و تاریخ آن روز و آن ساعت را یادداشت کردم، طولی نکشید که از اهالی کوفه نامه آمد و از مرگ علی بن حمزه، در همان روز و همان ساعت خبر دادند. 🦋❤️🦋❤️🦋❤️🦋❤️🦋 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
يك روز پيامبر رو به مردم كرد و چنين گفت: "در روز قيامت اين چهار نفر را شفاعت مى كنم، هر چند كه گناه همه مردم روى زمين داشته باشند: كسى كه فرزندان مرا يارى كند، كسى كه نياز مادى آنان را بر طرف كند، كسى كه با زبان و دل، آنان را دوست داشته باشد، كسى كه حاجت و خواسته آنان را برآورده كند". آقاى من! تو سيّد بزرگوارى هستى كه مهمان ما شدى، اين فرهنگ اين مردم است كه به فرزندان پيامبر و على(ع)احترام زيادى مى گذارند. آقاى من! تو خود مى دانى كه مرا اين گونه تربيت كرده اند كه سادات را نور چشم خود خطاب كنم، هر وقت سيّدى را مى بينم به او مى گويم: "تو نور چشم من هستى!". ما به شما كه يادگار اهل بيت(عليهم السلام) هستيد، علاقه زيادى داريم، اين عشق، همان اداىِ اجر و مزد پيامبر است. كسى كه احترام سادات را مى گيرد، قلبش لبريز از عشق توست. تو سيّد بزرگوارى هستى كه در درگاه خدا، آبروى زيادى دارى و با كرامات فراوان، جلوه اى از مقام خويش را هويدا نمودى. وقت آن است كه حكايتى بنويسم: يكى از ياران امام هادى(ع)از "رى" بار سفر بست و با سختى هاى فراوان به عراق رفت. او آرزوى زيارتِ كربلا را به دل داشت. امام هادى(ع) در سامرا بود. او ابتدا به كربلا رفت و قبر امام حسين(ع) را زيارت كرد. او شنيده بود كه زيارت امام حسين(ع)بالاتر از هزار سفر حج است. وقتى او به حضور امام هادى(ع) رسيد، به آن حضرت عرضه داشت كه از شهر "رى" آمده است، امام از او پرسيد: ــ كجا بودى؟ ــ من از كربلا مى آيم. ــ اگر تو عبدالعظيم را كه قبر او نزد شماست، زيارت مى كردى، ثواب كسى را داشتى كه حسين(ع) را در كربلا زيارت كرده است. وقتى آن مرد اين سخن را شنيد به فكر فرو رفت، اين سخن امام، پيام مهمى را براى شيعيان داشت. "سيّد عبدالعظيم"، سيّد بزرگوارى است كه به شهر رى سفر كرد و در آنجا از دنيا رفت. او از نوادگان امام حسن(ع) است. اين چهار نفر، واسطه هاى بين او و بين امام حسن(ع) مى باشند: 1. عبدالله بن على 2. على بن حسن 3. حسن بن زيد 4. زيد، (پسرِ امام حسن(ع)). ما امروزه او را بيشتر با عنوان "شاه عبدالعظيم" مى شناسيم. 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9