eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
💕ما انسان ها مثل هستیم شاید رنگ مورد علاقه یکدیگر نباشیم! اما برای کامل کردن دنبال هم خواهیم گشت! به شرطی که نتراشیم همدیگر را تا حد نابودی @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
ما عاشقٺ از روزِ اَلَستیم دلدادهٔ مشـهدِ تو هستیم یا رضا«ع» بـا آرزوے زیـارٺ بر پنجره‌اٺ دخیل بستیم یا رضا«ع» @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
و چنین فرمود مهربان پروردگار ای فرزند آدم من سخنانت را می شنوم وقتی که با من حرف می زنی و درد دل باز می گویی تو نیز سخنان مرا در کتاب من بخوان که فرشتگانم بر تو فرود آورده اند و من بدان وسیله با تو سخن می گویم @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
مداحی آنلاین - برترین صفات مومن - استاد رفیعی.mp3
856.3K
♨️برترین صفات مومن 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام صادق علیه‌السلام فرمودند: اسلام یک درجه است، و ایمان درجه‌‏ای ا‌ست روى اسلام، و یقین درجه‏‌ای است روى ایمان، آنچه مردم به آن رسند کمتر از یقین است‏.✨ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
┄┅─✵💝✵─┅┄ الهی ... ای نام توشیرین ای ذات تودیرین خوشم که معبودم تویی خرسندم که مقصودم تویی سلام صبحتون بخیر الهی به امید تو💚 💖🌹🦋🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110
👩‍⚖   🌷 ﷽ احسان كنارم نشست و با نگراني به چشمهام خيره شد كه گفتم: - بهتره بلندش كنيم ببريمش روي تخت. احسان زير بـغـ*ـلش رو گرفت و بلندش كرد. به سمت تخت يكي از اتاقها اشاره كردم كه احسان خاله رو با احتياط روي تخت گذاشت. چشمهاي عسلي خاله بسته بود و مژه هاي بلندش روي هم نشسته بودن. گوشي پزشكيم رو روي سـ*ـينه‌اش گذاشتم و بعد از گرفتن فشار و چك كردن نبضش، سرمي براش وصل كردم و دستهاي سرد و يخ زدهش رو توي دستهام گرفتم. احسان ناراحت و سردرگم بهم خيره شده بود. حالش خوبه؟ به چشمهاش نگاه كردم و سعي كردم كه لبخندي روي لبهام بيارم. - آره فقط فشارش افتاده. فشار عصبي زيادي رو تحمل كرده. احسان سري تكون داد و بيرون از اتاق رفت. دنبالش رفتم. چندقدميِ اتاق عمل بوديم كه آقاي دكتر و خانم دكتر عباسي از اتاق بيرون اومدند. به سمت آقاي دكتر رفتم و عاجزانه پرسيدم: - آقاي دكتر عمل چي شد؟ نگاهش بين من و احسان چرخيد و روي صورت احسان موند. - شما چه نسبتي با بيمار داريد؟ آب دهنش رو به زور پايين داد و گفت: - برادرشم. آقاي دكتر سري تكون داد و رو به احسان گفت: توي اتاقم باهم حرف ميزنيم. پاهام سست شد و قلبم براي ثانيه اي از تپيدن ايستاد. ذهنم رو از فكرهاي بد دور كردم و اشك چكيده روي گونهم رو پاك كردم كه آقاي دكتر بي توجه از كنارم رد شد. به روبه روم خيره بودم كه صداش باعث شد به عقب برگردم. - خانم رفيعي. - بله؟ - شما هم بيايد اتاقم. - چشم. به احسان نگاه كردم كه دستي توي موهاش كشيده بود و كلافه بهم نگاه ميكرد. - مبينا اگه اتفاقي براش افتاده باشه... دستم رو روي لبهاش گذاشتم و گفتم: - هيس چيزي نگو! اون خوب ميشه. احسان ازم فاصله گرفت و به سمت ديگه اي رفت و من هم به دنبالش بهطرف اتاق آقاي دكتر رفتيم. منشيش با ديدن من لبخندي زد و گفت: - همراه بيمار اول برن داخل. به سمت ميز منشي رفتم و گفتم: - ميشه من هم برم داخل؟ - آقاي دكتر گفتن فقط همراه مريض. - من هم همراهشون هستم. سري تكون داد و همراه احسان وارد اتاق آقاي دكتر شديم. آقاي دكتر روي صندلي چرمش نشسته بود و عينك طبيِ روي بينيش جذابترش كرده بود. با دست اشاره كرد و ما هر دو روي صندلي نشستيم. با نگاهش بهم فهموند كه اجازه نداده بودم وارد اتاق بشي. سرم رو پايين انداختم كه از روي صندليش بلند شد و روي صندلي روبه رومون نشست. آب داخل پارچ روي ميز رو روانه ي ليوان كرد و روبه روي احسان گذاشت. احسان سكوت رو شكست و با صداي پر از ترديدش گفت: آقاي دكتر برادرم خوب ميشه؟ عملش چطور پيش رفت؟ آقاي دكتر به پشتي مبل تكيه زد و گفت: - برادر شما به خاطر ضربه اي كه به سرش خورده خونريزي داخلي كرده و بهتره كه بگم ضربه مغزي شده. ما تا حد خيلي زيادي تونستيم كه لخته هاي خون داخل جمجمه اش رو خارج كنيم؛ اما احتمال اينكه دوباره خونريزي داشته باشه خيلي زياده و در اون صورت ما نميتونيم ديگه كاري براش انجام بديم. با هر جمله ي آقاي دكتر ضربان قلب من بالاتر ميرفت و دستهاي نشسته روي پاهاي احسان بيشتر ميلرزيدن. آقاي دكتر كمي به سمت جلو خم شد و گفت: - فقط بايد منتظر بمونيم تا بهوش بيان! - تو رو خدا هر كاري كه از دستتون برمياد براش انجام بديد! ازتون خواهش ميكنم! - ما تموم سعي خودمون رو كرديم. از اينجا به بعدش رو فقط بايد به خدا توكل كرد و از خدا خواست كه بهوش بياد. احسان با عصبانيت از روي صندلي بلند شد و فرياد زد: معلوم هست چي داري ميگي؟ پس شماها اينجا چيكاره ايد؟ چرا به داد برادرم نميرسيد؟ - آروم باشيد آقاي ايراني! ما هر كاري كه از دستمون برميومده براي برادرتون انجام داديم. احسان عصبيتر از قبل فرياد زد: - هرچي بخوابيد بهتون ميدم، هر چقدر كه پول نياز داشته باشيد به حسابتون ميريزم، فقط نجاتش بديد. - آقاي ايراني خواهش ميكنم آروم باشيد! 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
عنایت امام رضا به ورشکسته عالی.mp3
6.12M
♨️تاجر ورشکسته و توسل به امام رضا علیه السلام 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
و چنین فرمود مهربان پروردگار ای فرزند آدم تو را نیافریده ام تا تنهایی و بی کسی مرا برطرف سازی و بیمناک و غمگین نبودم تا تو بخواهی انیس و همدم من شوی بلکه تو را خلق کردم تا مرا بشناسی و روزگاری دراز عبادتم کنی و مرا همواره سپاس گویی و صبحگاه و شامگاه تسبیح گوی من باشی @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
پنجشنبه ها چه خوشحال میشوند عزیزانی که دستشان از دنیا کوتاه است و منتظر قلب پرمهرتان هستند چیز زیادے نمیخواهند جز یک فاتحه 💖🦋🌹
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام رضا علیه‌السلام فرمودند: هر گاه سختی ای به شما رسید، به واسطه ما از خدا کمک بجویید.✨ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
💕داستان کوتاه ابن سیرین كسی را گفت: چگونه‏ ای؟! گفت: چگونه است حال كسی كه پانصد درهم بدهكار است، عیالوار است و هیچ چیز ندارد؟ ابن سیرین به خانه خود رفت و هزار درهم آورد و به وی داد و گفت: پانصد درهم به طلبكار بده و باقی را خرج خانه كن و واى بر من اگر پس از این حال كسی را بپرسم! گفتند: مجبور نبودی كه قرض و خرج او را بدهی.! گفت: وقتی حال كسی را بپرسی و او حال خود بگوید و تو چاره ‏ای برای او نیندیشی، در احوالپرسی منافق باشی... "" اينچنين است رسم انسانيت و مردانگى... ""👌 @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
👑پادشاهی کوه نمک بزرگی داشته؛ میگه هر کس بتونه از این کوه نمک بیشتر بخوره دخترمو بهش میدم یه خان زاده میاد یه دیس از این کوه نمک میخوره یه رعیتی میاد یه مجمع بزرگ از کوه نمک میخوره یه بچه پایین یه دهاتی یه خوب واقعی میاد فقط یه مزه میکنه بهش میگن مشتی تو با این قد و هیکل با این بر و بازو چرا فقط یه مزه کردی؟؟؟ فلان خان زاده اومد یه دیس نمک خورد فلان رعیت اومد یه مجمع بزرگ خورد تو فقط یه مزه؟ میگه ؛اولا ما نمک پرورده ایم دوما ؛شرط به خوردن زیاد خوردن نمک نیست حکم به نگه داشتن نمکه👏👏👏 سلامتی اون که حرمت نون و نمک حالیشه @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
*📚امام صادق علیه السلام فرمود:* *🗞ڪارتان را "براے خدا" قرار دهید، نه "براے مردم"؛* *زیرا هر چه برای خداست، برای خدا و به سوی خداست* *و هر چه برای مردم است، به سوی خدا بالا نمے رود.* 📚 ڪتاب بهشت و جهنم، استاد عالے ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
در این شب بهاری🌸 براتون آرزو می کنم آسایش روح آرامش دل تقدیر بلند و هرآنچه لطف خداست❤️ شب بخیر همراهان همیشگی ✨🌹 💖🌹🦋🌟✨🌙 @delneveshte_hadis110
┄┅─✵💝✵─┅┄ اول کار است بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ باب اسرار است بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ نغمه جان است بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیم 🌹🦋🌻🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110
✋🏻💚 🌸بہ هر طرف نظر ڪنم اثر ز روے ماه توست 🌼گر این جهان بپا شده بہ خاطر صفاے توست 🥀ببین که پر شده جهان ز ظلم و جور اے عزیز 🌻بگو ڪدام لحظہ ها ظهور روے ماه توست 🌹به نیت ظهور قائم آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹 @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
👩‍⚖   🌷 ﷽ احسان كنترلش رو از دست داده بود. دستهاش ميلرزيد و چشمهاش بيش از حد قرمز شده بود. - پس شما چه غلطي ميكنيد... ايستادم و دست احسان رو گرفتم و به چشمهاي قرمزش خيره شدم. - احسان، احسان به من نگاه كن! دستش رو از دستم خارج كرد و با عصبانيت سمتم برگشت. به چشمهاي عسليش چشم دوختم و گفتم: - به خاطر اميد آروم باش. نفسش رو با صدا بيرون داد و از كنارم رد شد. در اتاق رو محكم به هم كوبيد. خجالتزده روي مبل نشستم و گفتم: - من واقعاً معذرت ميخوام. اون الان توي موقعيت بديه. - من موقعيتش رو درك ميكنم. فقط الان تنها چيزي كه درك نميكنم تويي! سرم رو بالا آوردم و به چهره ي در هم كشيده اش نگاه كردم. از چيزي ناراحت بود و اين توي چهره‌اش كاملاً مشخص بود. - بله؟ - بهم بگو ببينم وظيفه ي تو چيه؟ متعجب نگاهش كردم كه ادامه داد: - تو پرستار شدي براي چي؟ مگه نه اينكه پرستار شدي تا جون آدما رو نجات بدي؟! سرم رو پايين انداختم. از خجالت جرئت نداشتم كه بهش نگاه كنم. - يه پرستار وظيفهش رو ميدونه و به وظيفه اش درست عمل ميكنه. اونوقت تو توي اتاق عمل بايد اونقدر از خودت ضعف نشون بدي؟ ميدوني كه اگه يه اشتباه كوچيك انجام ميدادي جون يه آدم رو توي خطر مينداختي؟ متوجه ي كه يه آدم زير دست توئه و يه خونواده چشم انتظار مريضشون؟ اشكم دراومده بود؛ اما به هر نحوي كه بود از پايين اومدن اشكم جلوگيري كردم. آروم سرم رو بالا آورم و با حس خجالت گفتم: - متأسفم! - احساس تأسف براي من كافي نيست. فعلاً اگه توبيخت نميكنم به خاطر اينه كه توي موقعيت خوبي نيستي. ميدونم كه با مريض يه نسبتي داري. برادرت كه نميتونه باشه؛ چون فاميلتون شبيه هم نيست. به هرحال مهم نيست، اگه چيز مهمي باشه حتماً خودت بهم ميگي. - ايشون... ميون حرفم پريد. شما ديگه ميتوني بري! سري تكون دادم، تشكر كردم و از اتاق خارج شدم. اميد رو به بخش آي.سي.يو منتقل كرده بودن. اجازه ي ملاقات به كسي نميدادن، فقط من تونستم وارد آي.سي.يو بشم. با ديدنش بين اون همه دستگاه ضربان قلبم روي هزار رفت. دستم روي قلبم نشست و اشكم روي گونه ام چكيد. ديگه خبري از اون موهاي فرفري و خوشگلش نبود، ديگه اون چشمهاي مشكي و براقش مشخص نبود، ديگه اون صداي ناز و پر از شيطنتش نمي اومد. كنارش رفتم و دست سفيد و تپلوش رو توي دستم گرفتم و بـ*ـوسـه اي روي اون كاشتم. - اميدجان تو رو خدا بيدار شو! ما همه منتظرتيم. من، داداش احسان، مامانت، همه ميخوايم كه يه بار ديگه چشماي ناز و خوشگلت رو ببينيم.👩‍⚖👩‍⚖ 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
شکرت که بهترین‌ها را برایم مقدر کردی. پروردگارا بابت زنده بودنم شکرگزارم.💚 @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
مداحی_آنلاین_مخمصه_های_زندگی_حجت_الاسلام_عالی.mp3
2.05M
♨️مخمصه های زندگی 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: خداوند ﷻ فرمود: «... هرگاه بنده بگويد: بسم اللّه الرحمن الرحيم، خداى متعال مى گويد: بنده من با نام من آغاز كرد. بر من است كه كارهايش را به انجام رسانم و او را در همه حال، بركت دهم».✨ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام رضا علیه‌السلام فرمودند: مردی نزد سرور ما رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد:به من اخلاقی بیاموزید که خیردنیا و آخرت در آن جمع باشد، حضرت فرمودند:دروغ نگو.✨ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
4_5976587515123993911.mp3
8.69M
🎤 💫 بهشت یک پاداش نیست! بهشت یک حقیقت است، و تو برای رسیدن به آن، باید مسیر خودت تا بهشت را، در درون خودت طی کنی! امام تنها راه بلدِ این جاده است، و ملاقات و زیارتش، نه فقط این جاده را کوتاه می‌کند، که تو را به انتهای مقصد می‌رساند! 🌟 اول قوانین و آداب این ملاقات را در وسطِ بهشتی که همینجا "نقد" بدست می‌آید، بیاموز! علیه‌السلام @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
💖🕊 صلوات خاصه امام رضا علیه السلام: اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.💐✨ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اومدُم بِگُم غُلام نِمیخِی یا که اصلا غلام سیاه...💔 صابر خراسانی امام رضا جانم امام رضای دلم @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>