کدام#جمعه زِ عطرِ بهشتیِ گل یاس
بهار غرق شمیم گلاب خواهد شد..؟!💔✋🏻
#جُمعِههاےدِݪتَنگے
#اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج
🥹🥹🥹
سرهنگ، زمان شاه خدمت کرده بود. اهل نماز و دعا نبود. مصطفی را که میدید؛ سلام نظامی میداد. هر دو فرمانده بودند
🔹️مصطفی که دعا میخواند، میآمد یک گوشه مینشست. روضه خواندنش را دوست داشت. چراغها که خاموش میشد، کسی کسی رانمیدید . قنوت گرفته بود. سرش را انداخته بود پایین، گریه میکرد. یادش رفته بود فرمانده است. بلند بلند گریه میکرد.
میگفت: همه اینها را از مصطفی دارم.
#طلبه_شهید_مصطفی_ردانی_پور
┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
روزی از یک سفر طولانی و خسته کننده به منزل برگشت و پس از استراحت مختصر، شب فرا رسید.
ابراهیم آن شب را با همه ی خستگی هایش تا پاسی از شب ، به#نماز و نیایش ایستاد و وقتی مادرش به او گفت: کمی استراحت کن، گفت: مادر! حال عجیبی داشتم. ای کاش به سراغم نمی آمدی و آن حالت زیبای روحانی را از من نمی گرفتی.✨
#شهیدابراهیمهمت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقدمہ خوب شدن
سپردن دستت،
بہ دست خوبان است...
و چہ خوبے بهتر ازرفیق#شهید؟!🙂❤️🩹🌿
#شهیدمصطفےصدرزاده
#رفیقشهیدمـ♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید بابک نوری هریس:
تقوا يعنی اگه توی جمع همه
گناه میکردند ، تو جوگیر نشی!
یادت باشه که خدایی هست و
حساب و کتابی . . .!🌱♥
#شهدا
#برادرشهیدم🥹🥹🥹
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#میثم_نجفی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
میگفت:
بچهها برام دعا کنید...
اگه شهید شم،
خیلی دستم بازتر میشه،
بیشتر میتونم کار فرهنگي کنم...
#شهیدمصطفیصدرزاده
┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
🌷 #هر_روز_با_شهدا
#هنوز_قبول_نداشت!
🌷لشکر امام حسین در شهرک دارخوین مستقر بود و یگان دریایی هم داخلش. با حسین میخواستیم برای سرکشی به یگان دریایی برویم. باید از دژبانی عبور میکردیم. سربازی با لهجه روستایی در دژبانی ایستاده بود. ازم کارت تردد خواست، نداشتیم. گفت اگر کارت تردد ندارید، نمیشود باید برگردید. من گفتم ایشان فرمانده لشکر هستند. سرباز باورش نمیشد. گفت اگر ایشان فرمانده لشکرِ پس من هم فرمانده تیپم. هرچه صحبت به درازا میکشید، حسین از او خوشش میآمد.
🌷پرسید: فرمانده لشکر باید چه شکلی باشد. سرباز گفت: آقا! ساده گیر آوردی. وقتی فرمانده لشکر بخواهد بیاید ساز و دُهل و خدماتش به دنبالش میآیند. شیپور میزنند اعلام میکنند. شما دو نفر میخواهید رد شوید، میگوید فرمانده لشکرید. من کلاه سرم نمیرود. قسم هم خوردم باور نکرد. در این لحظه مسؤل دژبانی آمد. حسین را میشناخت، به سرباز گفت: ایشان آقای خرازی فرمانده لشکر امام حسین هستند. سرباز با تعجب گفت: همین آقا؟! راه را باز کرد؛ اما مطمئن بودم هنوز ته دلش قبول نداشت که حسین فرمانده لشکر باشد.
🌹خاطره ای به یاد سردار سرلشکر جانباز شهید معزز فرمانده حاج حسین خرازی دهکردی
راوی: رزمنده دلاور غلامحسین هاشمی
#فاطمیه
#وعده_صادق
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
به پدر و مادرشان بسیار احترام میگذاشتند
خودم حس می کردم عاملی که حمید آقا را لایق شهادت کرد، احترامی بود که برای والدین خود داشتند
مثلاً یک بار که ایشان تصادف کرده بودند و برایشان میسر نبود که از بسترشان تکان بخورند، مادرشان که تماس میگرفتند به نشانه احترام وضعیت خود را تغییر میدادند
اگر خوابیده بودند مینشستند و اگر نشسته بودند میایستادند...
راوی: همسرشهید
#شهید_مدافع_حرم_حمید_سیاهکالی_مرادی
┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄
🔻| وصیت نامه زیبای شهید محمد عیسی از مجاهدان و بزرگمردان حزب الله لبنان
🚩 | به نام خدا
بر خدا توکل کردم و از او استعانت میخواهم.
نمی دانم چگونه امام را یاری کنم،
نمی دانم چگونه پرچم امام را برافراشته کنم.
فرزندانم، همسرم، خانواده ام....
بدانید که من به امام خمینی فکر میکنم و سعی میکنم که رفیق و همراهی برای او باشم.
ولیکن سختی های زندگی باعث شده تا ظاهرم خلاف آن را نشان دهد .
اما روح من برای خمینی است
تنم برای خمینی است
نفس هایم برای خمینی
و پایانم خمینی است
و محمد عیسی
ان شاءالله میوه ای
از درخت امام خمینی است.
"برادرتان محمد عیسی"
#قطعا_سننتصر
#حزب_الله_هم_الغالبون
#شهیدانه
┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
خطمقدم
کارها گره خورده بود
خیلی از بچهها پرپر شده بودند
خیلی مجروح شده بودند.
حاجی بیقرار بود
اما به رو نمیاورد
خیلی ها داشتند باور می کردند
اینجا آخرشه !
یه وضعی شده بود عجیب
تو این گیر و دار حاجی اومد
بی سیم چی رو صدا زد ...
حاجی گفت: هر جور شده با بیسیم
تورجیزاده رو پیدا کن
خلاصه تورجی ر پیدا کردن
حاجی بی سیم رو گرفت
با حالت بغض و گریه
از پشت بی سیم گفت:
تورجی چند خط
روضهحضرتزهراسلامالله برام بخون
شهید تورجی زاده فقط یک بیت زمزمه کرد
که دیدم حاج حسین خرازی
از هوش رفت ... !
صدا رو روی تمام بی سیمها
انداخته بودن.
خدا میدونه نفهمیدیم چی شد
وقتی به خودمون اومدیم
دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگن
خط رو گرفته بودن
عراقی ها رو تار و مار کردن.
#شهید
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
#حلب
┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄