#امام_سجاد_ع_مصائب
ای چشمهی صبح و شعلهی شب، سجاد!
از آتش و اشکها لبالب، سجاد
مظلوم ترینند، حسین و زینب ...
مظلومتر از حسین و زینب، سجاد
✍ #سیدروح_الله_باقری
↳ @dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_مصائب
امان و داد از بیداد ای دل
بزن از سینهام فریاد ای دل
دوگل بر حنجر گل، بوسه دادند
یکی زینب، یکی سجاد ای دل
کسی که مثل زهرا گریه میکرد
میان دشت و صحرا گریه میکرد
به یاد لالههای پرپر دین
تمام عمر خود را گریه میکرد
امامی که در اندوه و الم ماند
هزاران گل به خاک از دیده افشاند
اگر میدید آبی، گریه میکرد
زسوز جان خود غمنامه میخواند
✍ #سیدهاشم_وفایی
↳ @dobeity_robaey
#دفن_ابدان_مطهر_شهدای_کربلا
#امام_سجاد_ع_مصائب
دلش را داغ و غم بیت الحزن کرد
وجودش را پر از رنج و محن کرد
نمیدانم چگونه با چه حالی
تن صدچاک بابا را کفن کرد
✍ #سیدهاشم_وفایی
↳ @dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_مصائب
ابری شد و با نالهی جانکاه گریست
با مهر به نوحه بود و با ماه گریست
چل سال بیاد خاطرات پدرش
با آه نفس کشید و با آه گریست
✍ #محسن_غلامحسینی
↳ @dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
چه جوری خاطرههام یادم بره
سنگای به روی بام یادم بره
سی سالِ دیگم اگه گریه کنم
محاله بازارِ شام یادم بره
::
خرابه برامون آشیونه بود
ماجرای غربتِ زمونه بود
حرفی از گرسنگی نمیزنم
توی "شام" شامِ ما تازیونه بود
::
آتیشِ قلبِ کباب، حرمله بود
باعث رنج و عذاب حرمله بود
توی راه، رباب به آب لب نمیزد
مأمورِ تقسیمِ آب حرمله بود
::
کسی میشه ببینه و جون نده؟
آه و ناله شو به آسمون نده؟
میدیدم ربابو گِریهام میگرفت
دستاشو بسته بودن تکون نده
::
سنگِ غم شکسته بال و پرم و
تا دیدم آتیش و اهلِ حرم و
روزی صدبار میمیرم زنده میشم
که گذاشتم توی خاک خواهرم و
✍ #محمدحسن_بیات_لو
↳ @dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_مصائب
#امام_سجاد_ع_مدح_و_مناجات
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را
به پا کن کربلایی در دل ما
تو که تا شام بردی کربلا را
✍ #یوسف_رحیمی
↳ @dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_مصائب
همینکه آب میدید گریه میکرد
یه طفلو خواب میدید گریه میکرد
میون کوچه بازار مدینه
اگه قصاب میدید گریه میکرد
✍ #مسعود_یوسف_پور
↳ @dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_مصائب
شبِ شادی، شبِ غم گریه میکرد
به اندوهی دمادم گریه میکرد
کتاب عمر او تقویم روضه است
محرم تا محرم گریه میکرد
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
↳ @dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_مصائب
از داغ غمش زجر کشیدید شما
هی روضه شنیدید و چکیدید شما...
پس وای به حال چشمهایم، ای وای
من دیدهام آنچه را شنیدید شما
✍ #حسن_اسحاقی
↳ @dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_مصائب
میشینه پا میشه گریه میکنه
یه جا تنها میشه گریه میکنه
به یاد شلوغی تو قتلگاه
هر جا دعوا میشه گریه میکنه
باباشو غریب گیر آوُرده بودن
گلوشو با خنجر آزرده بودن
کار دفن بدنش آسون نبود
نانجیبا سرشو بُرده بودن
کفنی واسه تن بابا نداشت
حتی همراه خودش عبا نداشت
دلش اصلا نمیخواس اینجوری شه
چارهای به غیر بوریا نداشت
وقتی یاد اون دقایق میکنه
حق داره گریهی هق هق میکنه
صحنههایی رو که آقامون دیده
عاشق از شنیدنش دق میکنه
آرزوش بود که دلی بیتاب نشه
دست عمه اسیر طناب نشه
توی مجلس یزید دعا میکرد
حرمله روبرو با رباب نشه
بغضشو توی گلو فرو میکرد
با یزید خیلی بگو مگو میکرد
تو وجود خواهرش ترس و که دید
مرگشو از خدا آرزو میکرد
✍ #علی_ذوالقدر
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_زینب_س_شام
#امام_سجاد_ع_مصائب
امان از شام و رنج بی حسابش
امان از شام و شبهای خرابش
بمیرم! آیهی تطهیر میگفت
امان از شام و از بزم شرابش
✍ #سیدمحمدجواد_شرافت
↳ @dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_مصائب
#حضرت_زینب_س_شام
تمام عمر شد با گریه مأنوس
تمام خاطراتش آه و افسوس
چرا فرمود امان از شام مردم
امان از شام یعنی داغ ناموس
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
↳ @dobeity_robaey