از چۍ بگم•••
نمۍدونم از چۍ بگم
از خوݩ #شهدايۍڪہ رفتݩ تا الاݩ راحت سرمونو روۍ باݪش بذاریم
یا از گریہ هاۍ مظݪوماݩہ ۍ بچه هاۍ #مدافعاݩ_حرم
از سوختݩ #چـادر پشت در
یا از #میخ_مسمار
هر عقیده اۍ ڪہ داشتہ باشیم
اونایۍ ڪہ بہ خاطر #دیݩ از همہ چیزشوݩ گذشتن
اونایۍڪہ جوݩ دادن تا الان ماها #آرامش داشتہ باشیم
اونایۍڪہ همہ چیزشونو براۍ #خدا دادݩ
براۍ ما قابݪہ احترامݩ
هر عقیده اۍڪہ داشتہ باشۍ :
یاد #عاشورا و #امام_حسیݩ
(علیه السلام )ڪہ میفتۍ اشڪ از چشمات جارۍ میشه•••
پس بیا فڪر ڪݩ امام حسیݩ واسہ چۍ شهید شد
چرا چـادر #فاطمہ پشت در سوخت وݪۍ از سرش نیفتاد•••
چرا #شهدا رفتݩ و #شهید شدݩ ؟
به خاطر اینڪہ #اسلام باقۍ بمونہ
حاݪا☝️
یادت ݩره با #گناه دارۍ پا رو
#خوݩ ڪیا میذارۍ•••
@dokhtaranchadorii
6⃣5⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠کتاب
🔰شوق #شهادت_طلبی داشت، به ویژه ازچندماه مانده به #شهادتش؛ اما این چیزی نبود که یک شبه در او ایجاد شده باشد❌ علی رغم اینکه درجمهوری اسلامی، دوست و دشمن😈 این همه توی سر تبلیغ از #جبهه وجنگ وگفتن ونوشتن از دفاع مقدس📝 می زنند
🔰به عنوان برادرِمحمودرضا👥 می گویم: که او هرچه داشت، از #فرهنگ دفاع مقدس داشت.شخصیت محمودرضا حاصل اُنس💞 باهمین #کتاب ها وفیلم ها🎥 و #خاطره ها وگفتن ها ونوشتن ها از شهدای دفاع مقدس🌷 بود.
🔰دانش آموز بود که با #حاج_بهزاد پروین قدس در تبریز رفاقتی به هم زده بود. مرتب برای دیدن آرشیو🎞 عکس هایش سراغش می رفت. اولین ریشه های #علاقمندی به فرهنگ جبهه وجنگ راحاج بهزاد در او ایجاد💖 کرده بود.
🔰کتابخانه ای📚 که از او به جامانده، تقریباً تمام کتابهای منتشرشده در حوزه #ادبیات دفاع مقدس در چند سال گذشته را در خود گنجانده است. مثل همه ی بچه های #بسیج، به یاد ونام وتصاویر📸 سرداران شهید دفاع مقدس، به ویژه #حاج_همت تعلق خاطر داشت.
🔰این اواخر پیگیر محصولات جدید ادبیات #دفاع_مقدس بود. گاهی ازمن می پرسید فلان کتاب راخوانده ای⁉️ واگر میگفتم نه✖️ نمیگفت بخوان، #خودش می خرید وهدیه🎁 میکرد. اواخر، چندتا کتاب را توصیه کرد که بخوانم. ازبین این کتابها📚کوچه نقاش ها، دسته یک، همپای صاعقه وضربت متقابل یادم مانده💬 است.
🔰مجموعه #شش_جلدیِ سیری درجنگ ایران وعراق💥 را که ازکتابخانه ی خودش به من #هدیه کرد، هنوز به یادگار دارم. یک بار هم رُمانی را که براساس زندگی #شهیدباکری نوشته شده بود، ازتهران برایم پست کرد📬 که بخوانم.
🔰یادم هست باهم در مراسم #رونمایی این کتاب📙 شرکت کرده بودیم. سردار #سلیمانی هم درآن مراسم حضورداشت. به سردارسعیدقاسمی وموسسه فرهنگی میثاق هم علاقه مند💖 بود و بدون استثنا، هرسال #عاشورا بارفقایش درمقتل شهدای فکه🌷 که سردار حضور می یافت، حاضر می شد. چند بار هم به من گفت که عاشورا بیا #فکه. هربار گفتم می آیم ولی نمی رفتم😔
به روایت: برادر بزرگوار شهید
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
#خاطرات_شهدا
#راوے_یکے_از_نزدیڪان_شهید
🔰شب #عاشورا بود.از مراسم کہ برگشتیم به سید و رفقا گفتم امشب رو🌙 بیان منزل ما...
اون شب هم کسے منزلمون نبود
🔰خیلے خسته شده بودیم. هیئت و کار توے #هیئت انرژی برامون نزاشته بود.به محض اینکہ به خونہ رسیدیم خیلی سریع خوابمون برد
🔰ساعت سہ یا چهار #صبح احساس ڪردم یہ صدایی از راهرو میاد ، ترسیدم😨 !!!
خیلے #آروم رفتم تا ببینم صداے چیه⁉️
🔰با تعجب دیدم سیده ، مشغول خوندن نـمـــاز
به حالش خیلـے #غبطہ خوردم سید اون روز از همہ ما خسته تر بود.
کار و مداحے🎤 و #هیئت رمقی براش نذاشتہ بود
🔰اما #خلوت_باخدا براش صفایـے داشت کہ حاضر نبود به این راحتے ها از دستش بده اون هم در #شب_عـاشـــورا ...
🔰گاهے کہ با دوستان دور هم جمع مےشدیم👥 و صحبتمون درباره ی مسائل #روزمره زندگی و دنیا می شد #سید با ناراحتی می گفت ::
اگہ این دوستان #نماز_شب بخونند اصلاً این حرفـــ ها رو بیان نمےکنند🚫
🔰 #نماز_شب باعث میشه قدر و منزلت خودشون رو #بهتر متوجه بشوند👌.
#شهید_سید_مجتبی_علـمــــدار
✍️ از کتاب : علـمــــدار🚩
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
⛅️ آفتاب در حجابــــ
#عاشورا فقط چند ساعت طول کشید،
اما تا ابد خورشید #حجاب و #عفت زنان عاشورایی بر قله تاریخ می درخشد،
و #صلابت زنانه ای که از زنان داغدیده و اسیر حرم کم نشد زبانزد است.🏴
مگر میشود از عشق حسین گفت و "آفتاب در حجاب" زنان و خواهران و دختران حسینی را ندید ؟🌿
عاشورا سند محکم ایستادن و کم نیاوردن است.
و زنان حرم می دانستند که اگر از حیا و نجابت و حجابشان کم بگذارند، اگر بگویند به ظاهر که نیست، به دل است،
اگر بگویند مشکلات حکومت یزید همه حل شده فقط مانده دو تار موی من آرام آرام از چیزهای دیگر هم میگذرند.
و
نام زن برای همیشه مهرباطل میخورد.❌
✅ حسین ها #سرشان بالای نیزه رفت تا #حجاب پایین نیفتد🥀
عباس ها #چشم دادند تا #روسری نرود...
زینب همان کسی است که در راه عفتش
عباس میدهد نخ معجر نمیدهد...💔
@dokhtaranchadorii