eitaa logo
دختران تراز❤️
162 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.8هزار ویدیو
40 فایل
امام خمینی(ره):زن یکتا موجودی است که می تواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه بلکه جامعه ها به استقامت و ارزشهای والای انسانی کشیده شوند و می تواند بعکس آن باشد. صحیفه امام ،ج16،ص192 ارتباط با ما @f_m_taraz @F_meshkat_135
مشاهده در ایتا
دانلود
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 43 🔖 آیه: ۱٧ و ۱۸ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ❎آیه ۱۷ و ۱۸ بقره: «مثلها کمثل الذی استوقد ناراً اضاءت ما حوله ذهب الله بنورهم و ترکهم فی ظلماتٍ لا یبصرون-ثمٌّ بکمٌ عمیٌ فهم لا یرجعون» 🎁🎁🎁🎁 🔰اول اینکه چرا آیه، جمع را به مفرد تشبیه کرده است (مثلهم کمثل الذی)؟ باید دقت کرد که در مثالها نیاز به اینجور تکلفهای ادبی جهت هماهنگی دو طرف تشبیه نیست بلکه در همه این مثالها، یک به جریان دیگری تشبیه شده است اگرچه به صیغه مفرد یا جمع بیاید. ♦️مثلا آیه 264 بقره مفرد را به مفرد تشبیه کرده است اما باز هم منظورش تشبیه یکی جریان به یک جریان دیگر است. در این آیه گوید: مثل (مَثَلُه) مَثل سنگ سختی است (کمَثَلِ صفوانٍ) که بر روی آن مقداری خاک نشسته باشد و بر آن باران تند و درشتی ببارد (فأصابه وابِلٌ) که باعث می شود تمام خاک رفته و تنها سنگی صاف باقی بماند (فترکَه صَلداً). ♦️یا مثلا آیه 20 سوره محمد(ص) جمع را به مفرد تشبیه کرده و گوید: وقتی در قرآن فرمان جهاد آمد آنهایی که در دلشان بود همانند فرد رو به موت به تو نگاه می کنند (ینظرون الیک نظر المغشیِّ)! 💠💠💠💠 🔷درباره دو نظر است: عده ای گویند منظور از مثل، چیزی به چیزی دیگر است نه بیان حقیقت آن چیز. اما نظر دوم گوید تمثیل، است و لذا مَثَل های قرآن زمانی که قیامت شود و حقیقت همه چیز آشکار شود می بینیم که این مَثَلها همه عین بوده اند و حقیقت اشیا و انسانها را بیان می کرده اند. ❌طبق نظر دوم، آیه 18 بقره حقیقت منافقین و کفار را که در قیامت آشکار می شود نشان می دهد که اینها چون را نمی فهمند کر و لال و کورند. خدا آن نور درونی که لازمه شناخت مسیر وراه است را از کفار و منافقین گرفته لذا اینها راه را پیدا نمی کنند و تنها به دور خود می گردند. انسان خودمحور به جایی نمی رسد! (نفی اندیشه ) 🔋🔋🔋🔋 ⭕️اینها تلاش می کنند راه را پیدا کنند چون خداوند انسان را اینطور خلق کرده است اما چون نورشان را از دست داده و در ظلمات درونی گرفتارند، و عملاً توفیق یافتن راه را از دست داده اند و لذا در طغیانشان بدون نور درونی ادامه می دهند و به مقصد هم نمی رسند. (فی طغیانهم یعمهون/بقره_15). 📌نیافتن راه، است. مانند جریان نوزادی حضرت موسی که خداوند فرمود برای اینکه این طفل را به مادرش برسانیم پذیرش پستان همه دایه ها را برایش حرام کردیم پس جز پستان مادرش را نتوانست بخورد (و حرَّمنا علیه المراضع من قبل/قصص_12). همچنین ماجرای که بخاطر گناهانشان، سرزمین المقدس برایشان حرام شد 40 سال در بیابان های سینا سرگردان بودند (فَإنّها محرّمَةٌ علیهم اربعین سنةً یتیهون فی الارض/مائده_26) 🌷 این جا پایگاه است 🌷 @dokhtarane_taraz
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 44 🔖 آیه: ۱٧ و ۱۸ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 💠در توضیح چگونگی ناشنوایی منافقان در این آیه باید گفت که در مورد چیستی در قرآن دو نظر وجود دارد: عده ای آنرا تنها یک می دانند نه چیزی بالاتر. اما گروه دومی، آنرا بیان یک می دانند. در نظر گروه دوم، قران در آیات دیگری نشان داده که این مثلها یک واقعیت است که انسان یک دارد که جزو اعتباریات است و حقیقت انسان را شامل نمی شود اما یک نیز دارد که جزو حقیقت اوست و در آخرت که جز چیزی وجود ندارد انسان با تمام حقیقت خود ظاهر می شود و خود را کور میبیند. «لا تعمی الابصار و لکن تعمی القلوب التی فی الصدور/حج_46» ❎انسانی که در دنیا عادت به دیدن نداشته چشم قلبش که حقیقت اوست کور است و لذا در قیامت اعتراض می کند که چرا من که قبلا بینا بودن الان کورم؟! به او گویند دلیلش این است که تو چشم حق بین نداشتی و تنها به دنبال و گناه بودی. صحبت از بصیرت و دیدن نیست بلکه صحبت از بصر و چشم است پس یک چشم حق بین و درونی نیز وجود دارد که اصل است. ❌توضیح کاملتر آنکه در دنیا انسان، با اعمال و عقایدش، را در درون خود (قلبش) می سازد و تا هنگام مرگ در حال تکمیل کردن این حقیقت است. پس در قیامت از انسان می پرسند که با این حقیقت چه کردی؟ او که اکنون می تواند حقیقت خود را درک کرده و گناهانش را بیاد می آورد دلیل کوری و کری و لالی را فهمیده و همین کوری از عذابهای بزرگ اوست. این مَنی که درون انسان است و حقیقتش را تشکیل می دهد در ظهور و بروز می یابد اگرچه انسانهای دارای چشم باطن، همین حالا نیز آنرا می بینند زیرا آخرت همین حالا هم وجود دارد اما ظاهر بینها آنرا نمی بینند. 🕳🕳🕳🕳 ⛔️آیاتی در این زمینه بحث را روشن می کند: 1⃣ آیه 97 اسراء گوید «در قیامت، انسان هدایت نشده را به رو محشور می کنیم پس کور و لال و کرند.» هدایت نشدگان همان کفار و منافقین کر و کور و لالند که حالا در قیامت ظهور حقیقی این سه صفت را می بینند. 🔴بسیاری اصلا بعد مرگ نمی فهمند که مرده اند بلکه درمیابند که دوباره زنده شده اند و حالا کر و کور و لالند پس تعجب می کنند که چه اتفاقی افتاده است. اینجاست که تلقین کننده در قبرستان به او تلقین می کند که ای شخص مرده، حق است (الموت حق) تازه او می فهمد که مرده است! 2⃣ آیه 45 سوره ص به پیامبر میگوید «بندگان من، ابراهیم، اسحاق و یعقوب را (در جامعه) یاد و مطرح کن که اینها صاحبان دستها و چشم ها هستند.» حال آیا دارای دست بودن، کمال است؟ خیر. بلکه داشتن ، کمال است. قرآن با این بیان نشان می دهد که دستی که بت شکن نیست حقیقتا دست نیست و چشمی که باطن عالم را نمی بیند حقیقتاً چشم نیست لذا کسی که با چشم گناه میکند چشمش کور است همانند دستی که بتهای مادی می سازد. پس مَثَل در قرآن، بیان حقیقت است نه تشبیه. 3⃣ حدیث از پیامبر است که کسی که میان دو همسرش را رعایت نکرده حرکت می کند! این حقیقتی است که در قیامت تازه می فهمد بدون آن عدالت تنها یک دست و یک گوش و یک طرف بدن را دارد چون قیامت جای نیست و حقیقت همه چیز آشکار می شود. 4⃣ در آیه 71 مائده داستان است که خود را به «کری و کوری» زدند، خداوند رحمتش را نصیب آنها کرد تا شاید بازگردند اما آنها برنگشته سپس دوباره کر و کور شدند. 🔋🔋🔋🔋 👥منشأ کوری منافقان و کفار چیست؟ خداوند در آیه 25 محمد بیان می دارد: «روی گردانان از خداوند کسانیند که خدا لعنتشان کرده و گوش دلشان را کر (اصمّهم) و چشم دلشان را کور (اعمی ابصارهم) ساخته است.» صاحب کافی گوید منشا همه معاصی و خطاها، «» است. 🔴امام علی (ع) در خطبه 82 با عنوان حب دنیا می فرماید: هر کس (بالدنیا) نگاه کند دنیا او را بینا می کند و هر کس (الی الدنیا) نگاه کند و آنرا هدف بداند دنیا او را کور خواهد ساخت. ایشان در خطبه 133 نیز در بیانی بلند می فرماید: اگر کسی عاقل بود «از» دنیا حرکت می کند و اگر عاقل نبود «به سمت» دنیا حرکت می کند. ♦️منظور آیه 25 سوره محمد از «اعمی» نزدیک بینی و است یعنی خداوند انسان رویگردان از خدا را گرفتار این می کند که وی تنها تا دنیا را می بیند و آخرت را قبول نخواهد داشت و لذا تمام سعی و علمش را مصروف لذت بردن از دنیا می سازد. ❌باید توجه کرد که آخرت، همین حالا هم هست و با چشم قلب قابل رؤیت می باشد لذا آخرت، و حقیقت دنیاست زیرا آیه 7 روم گوید: «یعلمون ظاهراً من الحیاة الدنیا و هم عن الآخرة غافلون» یعنی ظاهر حیات دنیا را می بینند و آخرت را که طبق آیه، طبیعتاً باید دنیا باشد نمی بینند. 🌷 این جا پایگاه است 🌷 @dokhtarane_taraz
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 45 🔖 آیه: ۱۸ و ۱۹ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه ۱۸ و آیه ۱۹ بقره: <صمٌ بکمٌ عمیٌ فهم لا یرجعون-اَو کصیّبٍ من السماء فیه ظلماتٌ و رعدٌ و برقٌ یجعلون اصابعهم فی آذانهم من الصّواعق حذر الموتِ و الله محیطٌ بالکافرین> 💠کر و لال و کورند لذا بازنخواهند گشت – سرگذشت آنان مانند سرگذشت {دچارشدگان به} رگباری شدید از آسمان است که در آن تاریکی ها و رعد و برقی است، آنها انگشتهایشان را از صدای مهیب صاعقه به خاطر بیم از مرگ در گوشهایشان می گذارند و خدا بر کافران احاطه دارد. 🔹🔹🔹🔹 ♦️خداوند پس از استدلال بر چرایی هدایت نشدن منافقین، دو مثال برای تقریب به ذهن می زند تا حال این قوم را درک کنیم. 🔰در انتهای توضیح مثال اول باید گفت که کر و کور و لال بودن منافقین برای اولین بار مطرح می شود. در آیه قبل مطرح شد که خداوند نوری را که منافقان روشن می کنند تا راهشان را پیدا کنند را خاموش می کند اما در آیه ۱۸ با آمدن عبارت «عمیٌ» مشخص می شود که نیافتن راه و منافقان بخاطر خاموش شدن چراغشان نیست بلکه بخاطر است. منافق، سرمایه را باخته است پس دیگر چشم که باید حق را می دید و ندید را به همراه ندارد. 🔷طبق آیه ۲۲ انفال، بدترین جنبندگان کسانیند که کر و لالند و تعقل نمی کنند «انّ شرّ الدّوابّ عند الله الصمّ البکم الذین لا یعقلون» حال می دانیم که کر و لال همان هستند «صمٌ بکمٌ عمیٌ/بقره_۱۸» لذا منافقین بدترین جنبندگان نزد خدا هستند. زیرا در آیه بعدی گوید «اگر خدا خیری در آنها می دید یقیناً ایشان را شنوا می کرد و اگر اکنون نیز آنها را شنوا کند باز اعراض کرده و رو برمی گردانند.» ایشان حق را حفظ می کنند تا در باطن حق را در جامعه نابود کنند. 🔹🔹🔹🔹 📍جزای کار بد همیشه مناسب و مطابق با عمل است. «جزائاً وفاقاً/نبأ_۲۶» در حقیقت، مجازات عمل بد، همان عمل بد است که در قیامت، سوزاننده اش آشکار شده و به صورت آتش درامده است. اما احسان و کار خوب، پاداش چندین برابر می دهد.«مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله کمثل حبةِ انبتت سبع سنابل... و الله یضاعِف لمن یشاء و الله واسعٌ علیمٌ/بقره_۲۶» ❎خداوند به متقیان می دهد. «و الله یرزق من یشاء بغیر حساب/بقره_۲۱۲» معنی این بی حساب بودن این نیست که بی حساب و کتاب روزی دهد چون هیچ ذره ای در عالم نیست مگر روی حساب و کتاب؛ بلکه معنیش این است که بی اندازه و غیر قابل محاسبه روزی می دهد. ‼️انسان دو شخصیت دارد: و . شخصیت حقیقیش همان شخصیت است اما شخصیت حقوقیش به جایگاهی است که در دارد و اعمالش بر عقیده و رفتار دیگران اثر گذار است. حال انسان باید مراقب هر دو شخصیت و جایگاهش باشد لذا اگر گناهی کرد در هر دو شخصیتش تاثیر می گذارد و لذا مجازات مضاعف می بیند «هود_۲۰» ❌حال که بدترین جنبندگان، منافقین هستند پس بدترین جایگاه نیز برای آنها خواهد بود «انّ المنافقین فی الدَّرکِ الاسفَل من النّار و لن تجد لهم نصیراً/نساء_۱۴۵» یعنی اگر اینها ده عمل بد انجام داده باشند به اندازه بدترین عملشان مجازات می شوند و به همین صورت از میان ده عمل خوب مومنین، بهترین عمل را پاداش خواهند داد. البته ائمه و که با منافقین هم درجه اند نیز ممکن است در جهنم هم رده آنها قرار گیرند و در پایینترین طبقه جهنم باشند. 🔴مجازات منافقین دائمی است. اما چرا؟ خداوند گوید اگر کافر و منافق سالها در دنیا زندگی می کردند باز هم همین راه را ادامه می دادند چون کفر و نفاقشان بصورت یک در جانشان شده است که امکان تغییر آن نیست و لذا ما بخاطر این حقیقت دائمی که از خود ساخته اند مجازاتی برایشان آماده کرده ایم. 🔷منافقین در آیه ۵ فصّلت به پیامبر گفتند: گوش ما سنگین شده و بدهکار حرفت نیست. بین ما و تو وجود دارد پس هرکار میخواهی بکن که ما تصمیم خود را گرفته ایم. خب آیا چنین شخصی قابل تغییر است؟ ♦️همچنین در آیه ۴۴ فصّلت می فرماید: «ما قران را برای هدایت و شفا فرستادیم اما منافقین از خدا دور بوده و گوشهایشان پر است اما مومنین به خدا نزدیکند.» این فاصله نیست که دو طرفه باشد یعنی اگر منافقین از خدا دور بودند خدا نیز از آنها دور باشد بلکه فاصله ای معنوی بوده و خداوند از به آنها نزدیکتر است. 🌷 این جا پایگاه است 🌷 @dokhtarane_taraz
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 46 🔖 آیه: ۱۹ و ۲۰ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ♦️بخش دوم: 💠حضرت امیر فرموده همه در قران هست. پس می گویند «تنطقوا و لن ینطق» یعنی قران را به دراورید زیرا خودش حرف نمی زند اما من زبان قرانم و با شما سخن می گویم. 🔰ایشان در خطبه 9 در این مورد می فرماید منافقان رعد و برقشان فراوان اما است اما ما معصومین رعد و برقی نداریم مگر اینکه اول باران فراوان برای حیات بشریم که راه می اندازد و پس از آن، رعد و برقی کوچک هستیم. ♦️ایشان رعد و برق خود را اینطور نمایش می دهند که می فرمایند: اگر در برابر من بایستید با این شمشیر شما را می زنم و کسی با شمشیر من کشته نشد مگر اینکه مستقیماً وارد آتش شد. 🔷علی (ع) گوید اصولاً جز رعد و برق چیزی نیست لذا عطش کسی را رفع نمی کند. ایشان در خطبه 191 در مورد دنیا می فرماید: خود را در دنیا کنید. دنیا همان لهو و لعب کودکان و تکاثر اموال و ... است. پس برای کارهایی که شما را به سمت آخرت و بهشت می برد داشته باشید نه اینکه عادی باشید. ❌کسی که ، او را بالا برده را بزرگ ندانسته و به او تعظیم نکنید و انسانی را که با بلند مرتبه شده تحقیر ننمایید. 🌷 این جا پایگاه است 🌷 @dokhtarane_taraz
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 49 🔖 آیه: ۲۱ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 🔰آیه 21 سوره بقره: «یا ایها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون» ای مردم عبادت کنید آنکسی را که شما و پیشینیان شما را آفرید، شاید باتقوا شوید. ♦️قران انسان را مخاطب قرار می دهد «یا ایها الناس» زیرا قران رابطه مستقیم و است بهمین دلیل، نور بوده و مانند دیگر کتب نیست که معارفش به صورت قضایای اتفاق افتاده بیان شود زیرا در باقی کتابها، نویسنده با مخاطب سخن نمی گوید بلکه تنها یک سری اطلاعات می دهد اما قران، برای است و هر لحظه با مخاطب سخن می گوید. ♦️عبارت «یا ایها الناس» نشان می دهد این کتاب، کتابی است نه محصور به شبه جزیره عربستان لذا برای هر گروهی از مردم دلایلی می آورد تا ایمان آورند اعم از کافران و مشرکین، منافقین و حتی مومنان. 🔹استدلال خدا در برابر منکران خدا، این است که شما یا میگویید خالقی ندارید یا اینکه اگر دارید یا خالقتان خودتان هستید یا کسی همانند شما«ام خُلقوا من غیر شیءٍ ام هم الخالقون/طور_35». اگر بگویید خالقی ندارید پس باید خلق شده باشید که خلاف است و معلول بدون علت معنا ندارد. اما توضیح دو بخش دیگر در آینده مطرح می شود. ♦️جدال احسن: خداوند در برابر بت پرستان می کند. پروردگار، جدال را نهی و جدال احسن را امر کرده است. جدال احسن یعنی استفاده از مقدمات حقه که مورد قبول طرف مقابل است برای ارائه استدلال. در برابر جدال، است که در آن، موردِ پذیرش بودنِ این مقدمات از سوی طرف مقابل یا عامه مردم مورد بحث نیست و تنها نیاز به است. 🔹اگر مقدمات، حق نبود و حرام است. در جدال احسن، کافران، خدا را قبول دارند پس قران از همین مقدمه شروع کرده و خدا و سپس وجوب و بندگی او را اثبات می کند. ♦️ انسان: هر انسانی باید قوانین و مقرراتی را پذیرفته و به آن احترام بگذارد. اگر قانون الهی را نپذیرفت باید به احترام بگذارد. احترام به یک قانون، عبادت آن محسوب می شود لذا اگر خدا را نپرستید خود بخود در حال پرستش هوای نفس هستید. ( ، نافی حدود و قوانین الهی) ♦️چگونه ، استدلالی برای وجوب عبادت است که خدا در آیه مورد بحث گوید عبادت کنید شاید متقی شوید «اعبدوا الذی ... لعلکم تتقون» تقوا از ریشه وقی و وقایه است یعنی حفظ از . اگرچه به مومنان و بت پرستان می توان گفت که تقوا استدلالی برای عبادت است اما مادی گرایان و کافران که تقوا را قبول ندارند. خدا گوید حتی مادی گرایان نیز اگر به وجود خطر وجود جهنم و عذاب سخت آن توجه کنند می فهمند که تنها راه در امان ماندن، عبادت خالق است. ♦️علاوه بر استدلال به (خالقیت) خداوند در آیاتی به نیز استدلال کرده است زیرا مرگ در قران همیشه با لفظ آمده است که از مصدر وفی و استیفا شدن به معنی گرفتن تام و تمام، می آید یعنی ای انسان، تو هیچگاه نمی میری بلکه هنگام مرگ تمام هستی و روح شما از دنیا وارد آخرت می شود و هیچ چیزی از شما در دنیا گم نشده و باقی نیز نمی ماند پس خدا را عبادت کنید. 🔹حال، خدا چون خالق و متوَفّی است باید عبادت شود. کمونیست به مُرده می گوید شادروان! در حالیکه این جز لفظی بی معنا برای او نیست زیرا وی برای مرده اصلا و قائل نیست که شاد باشد یا نباشد. 🔹آیه 22 یس هم به مبدا فاعلی اشاره دارد هم به مبدا غایی. این کاملترین استدلال است که گوید شما نه به خواست خود به دنیا می آیید نه از دنیا خارج می شوید زیرا خدا خالق و میراننده انسان است. ♦️چرا در قرآن به کمتر توجه شده است؟ اگر قران بیشتر به مشرکین اشاره دارد و از مادیین و کافران زیاد صحبت نکرده است به این علت است که بیشتر افراد اطراف پیامبر اسلام و دیگر پیامبران از مشرکین و بت پرستان بودند نه از مادیین. علت دوم هم این است احکام مهم دین بین مادیین و مشرکین فرقی نیست. 🌷 این جا پایگاه است 🌷 @dokhtarane_taraz
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 57 🔖 آیه: ۲۳ و ۲۴ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅ آیه ۲۳ و ۲۴ سوره بقره: «و ان کنتم فی ریبٍ ممّا نزّلنا علی عبدنا فأتوا بسورةٍ من مثله و ادعوا شهداءکم من دون الله ان کنتم صادقین-فان تفعلوا و لن تفعلوا فاتّقوا النار التی وقودها الناس و الحجارة اعدّت للکافرین» 🚸🚸🚸 ♦️ در آیه به چه معناست؟ در این باره آیات پایانی رعد گوید «و یقول الذین کفروا لست مرسلاً قل کفی بالله شهیداً بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب» یعنی ای پیامبر در برابر کسانی که می گویند تو پیامبر خدا نیستی این دلیل را بگو که من دو دارم اول خدا و دوم کسی که همه کتاب را می داند یعنی . یعنی خدا شهادت می دهد که من پیغمبرم چون کتابش را به دست من داد و من حرفش را به شما می رسانم. آیه ۲۳ نیز گوید شاهد من خداست شما نیز بروید شاهدان خود را بیاورید که با آوردن سوره ای مثل قران، شهادت بر بودن قران بدهند. 🔴منطق اصلی آیات ۲۳ و ۲۴ بقره این است که اگر این کتاب، نبود پس آوردن مثلش ممکن بود و چون امکان آوردن مثل قران نیست پس این کتاب کلام خدا است. 💠این کتاب کلام هیچ بشری حتی خود پیامبر نیست چون نبوغ به مربوط است و طبیعت نبوغ را تنها به یک نفر نمی دهد و امکان آوردن آن کلام از سوی شخصی دیگر حتماً وجود دارد که عملاً هم می بینیم که همیشه آیندگان کلام گذشتگان را اصلاح و کاملتر کرده اند. غیر از معجزه قران، همین خبر از آینده دادن در مورد عدم امکان آوردن مثل قران نیز، خودش معجزه ای دیگر است. ❓چرا انتهای آیه بجای نتیجه گیری گفته از آتش بترسید؟ اولا قران کتاب است نه کتاب صرفا علمی و لذا از هر چیزی استفاده می کند تا به هدف اصلی یعنی هدایت برسد پس می گوید حال که نمی توانید مثل قران بیاورید پس این کتاب الهی است و آنرا انکار نکنید که نتیجه اش آتش حتمی جهنم است. ⁉️چرا فقط از جهنم ترسانده و از بهشت سخنی نگفته است؟ چون غالب مردم از آتش جهنم است که دین دار شده و می مانند لذا نماز شب که آن ثواب عجیب را داشته و در روایت آمده که نماز شب خوان حتما بهشتی می شود را نمی خوانند اما نماز صبح را با هر سختی بلند می شوند و می خوانند! 🛐اگر ترس از جهنم در انسان نهادینه شد کم کم شوق به نیز پیدا کرده و ممکن است به مقامات عالیه نیز برسد اما اولین قدم ترس از جهنم است. لذا کار علما است که در آیه ۱۲۲ توبه ذکر شده است و گوید علما باید درس حوزه بخوانند تا نهایتاً مردم را از جهنم بترسانند نه اینکه بروند سخنرانی کنند. کار انبیا و اولیا، انذار است. 🚫انذار به جهنمی است که غالب محققین ما معتقدند همین حالا وجود دارد. آیه مورد بحث ما یعنی ۲۴ بقره گوید «فاتّقوا النار التی وقودها الناس و الحجارة اعدّت للکافرین» آتشی که وقود و سنگ چخماقش (سنگی که جرقه زده و آتش از درونش می جوشد) را تشکیل می دهند. پس آتش جهنم از می جوشد و جهنم همیشه با انسان و در درون اوست مانند آتش سنگ چخماق که از درونش ایجاد می شود اگرچه خود سنگ است. 🌷 این جا پایگاه است 🌷 @dokhtarane_taraz
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 60 🔖 آیه: ۲۳ و ۲۴ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅ آیه ۲۳ و ۲۴ سوره بقره: «و ان کنتم فی ریبٍ ممّا نزّلنا علی عبدنا فأتوا بسورةٍ من مثله و ادعوا شهداءکم من دون الله ان کنتم صادقین-فان تفعلوا و لن تفعلوا فاتّقوا النار التی وقودها الناس و الحجارة اعدّت للکافرین» 🔰🔰🔰🔰 ♦️در مورد تحدی و شناخت شاخصه های قران برای آوردن سوره ای مثل سوره های آن، به شاخص فصاحت و قرانی می رسیم. آیاتی مانند آیه ۳۸ یونس یا ۱۳ هود که به تحدی می پردازند غالباً در زمان پیامبر گمان مردم این بود که این تحدی در مورد بلاغت این کتاب است. مساله 1⃣ : غالباً سوال می شد که چگونه ممکن است که ساخت فکر بشر بوده و یک حقیقت ثابت نیست را یک انسان طوری بیاورد که دیگران نتوانند بیاورند! توضیح آنکه علوم ادبی از و امور قراردادی برای انتقال مفاهیم می باشند. یعنی رابطه بین کلمه و معنا برقرار نیست که بگوییم در همه جا، این کلمه این معنا را می رساند و آن معنا با این کلمه فهم می شود لذا برای مثال حقیقت آب در زبان های مختلف، الفاظ گوناگونی دارد یا اینکه یک کلمه مانند شیر حتی در یک زبان واحد دارای معانی گوناگون است. 🔷اما باید دانست که تنها یک بخش از عناصر علوم ادبی در همه انسان ها وجود دارد و این تفاوت سبب تحدی است. سه رکن دارند که عبارتند از: فهم اشیا و حقایق خارجی، وضع کلماتی برای بیان این حقایق خارجی و تفسیر حقایق و اشیا با زیباترین کلمات. انسانها تنها در رکن دوم مشابهند. مانند اینکه سوال شود چرا انسان شمشیر می سازد اما در جنگ ها شکست می خورد؟ پاسخ این است که زمانی به پیروزی ختم می شود که در دست انسانی شجاع قرار بگیرد لذا بلاغت نیز که نحوه بهره برداری از علوم ادبی برای بیان حقایق است به گوینده بستگی دارد. مساله 2⃣ : «» این قانون گوید حکم موارد مشابه شبیه همست حال چه در موارد مجاز و ممکن باشد چه در غیر مجاز و غیر ممکن. یعنی اگر یک نفر انسان کاری کرد دیگر انسان ها نیز باید بتوانند آن کار را انجام دهند اگرچه تعداد کمی بتوانند. این یک است که همگی قبول دارند بطوریکه کفار بنابر این قانون می گفتند اگر ما نیز مانند پیامبر انسانیم پس چرا وحی و قران بر ما نازل نشده است (آیه ۱۵۴ شعراء) و پیامبر نیز می گفت من هم مانند شما انسانم (آیه ۱۱۰ کهف) 🔰کفار طبق این قانون در آیه ۱۲۴ انعام اعتراض می کنند که تا خداوند چنین کتابی را بر ما نیز نازل نکند ایمان نمی آوریم! خداوند می فرماید اولا خدا بهتر می داند که را بر چه کسی نازل کند «الله یعلم حیث یجعل رسالته» ثانیاً غیر از و افراد مطهر کسی نمی تواند قران خداوند را درک کند «لا یمسّه الّا المطهّرون/واقعه_۷۹» این افراد مطهر نیز خداوند هستند. «انّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهّرکم تطهیراً/احزاب_۳۳ 🌷 این جا پایگاه است 🌷 @dokhtarane_taraz
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 62 🔖 آیه: ۲۳ و ۲۴ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅ آیه ۲۳ و ۲۴ سوره بقره: «و ان کنتم فی ریبٍ ممّا نزّلنا علی عبدنا فأتوا بسورةٍ من مثله و ادعوا شهداءکم من دون الله ان کنتم صادقین-فان تفعلوا و لن تفعلوا فاتّقوا النار التی وقودها الناس و الحجارة اعدّت للکافرین» 🚸🚸🚸🚸 💠پس از اثبات بودن قران باید محدوده معجزه و ارتباط اعجاز با سبق مدعی رسالت را بررسی کرد. 🔰 اعجاز: اعجاز تنها تا حد محالات عادی و قابلیت دارد. یعنی نمی تواند آنچه را که عقلا وجودش ممکن نیست را ممکن کند و همچنین چیزی را که عقلاً وجودش ضروری است را از وجود ساقط کند. بدین صورت معجزه، ۲*۲ را نمی تواند ۵ کند. ♦️ در روایتی مشهور، شخصی از معصوم پرسید آیا خدا می تواند جهان را در تخم مرغی جای دهد؟ معصوم پاسخ داد خداوند می تواند اما این چیز قابلیت وجود ندارد و است لذا نقصان در خود شیء است نه در توانایی خدا. خداوند تنها قادر بر اشیا است نه بر غیر اشیا که ذاتاً امکان وجود ندارند «انّ الله علی کلّ شیء قدیر/بقره_۲۰» ♦️نکته دیگر در است که گوید هر چیز که ذاتش عین وجودش نیست نیاز به غیر دارد. این اصل در مورد همه چیز صادق است حتی در جهان آخرت؛ لذا اتفاق و در دو جهان، ممکن نیست. 🔰اصل علیت یک است که قابل اثبات با یا تجربه نیست زیرا تجریه تنها با دیدن دو اتفاق پشت سر هم به رابطه بینشان پی برده و گوید اولی علت دومی بوده است اما نمی تواند بگوید که سلسله علل این اتفاق را رقم زده است و اصل علیت را بصورت کلی اثبات کند. تنها خداست که علتی ندارد زیرا از تعریف اصل علیت خارج است چون ذاتش عین وجودش است. 🚸🚸🚸🚸 ✅قواعد کلی در آیات قرآن کریم: 1⃣ آیه ۶۲ زمر: «الله خالق کل شی» یعنی هر چیزی که لفظ شیء بر او صادق است مخلوق خداست. 2⃣ آیه ۳ طلاق: «قد جعل الله لکلّ شیءٍ قدراً» یعنی خداوند برای هر چیزی و اندازه ای قرار داده است که از آن محدوده خارج نمی شود. این بحث در آیه ۴۹ قمر نیز آمده که گوید «انّا کلّ شیءٍ خلقناه بقَدَرٍ» .کلمه عربی از لفظ اَندَزِه که همان فارسی است گرفته شده لذا در روایات گوید خداوند مهندس نظام هستی است یعنی هر چیزی را بر حسب اندازه و آفریده است که از آن خارج نمی شود. 3⃣ آیه ۲۲ حدید: «ما اصاب من مصیبةٍ فی الارض و لا فی انفسکم الّا فی کتابٍ من قبل ان نّبرأها، انّ ذلک علی الله یسیر» خداوند گوید اشیا در اندازه ندارند اما وقتی به و حضور نزول می کنند اندازه پیدا میکنند. ♦️آیه گوید ما قبل از اینکه باری و خالق باشیم مقدّریم یعنی ما قبل از آفرینش، هندسه کلی تمام اشیا را در مخزن الهی درست کرده ایم و بعد بر اساس آن هندسه، اشیا را در جهان حضور، می آفرینیم. 4⃣ آیه ۲ فرقان: «و خلق کلّ شیءٍ فقدّره تقدیراً» یعنی در خلق هر شیئی و اندازه ای برایش قرار داده است. این بحث را آیه ۸ رعد نیز بیان داشته است که می فرماید «و کلّ شیءٍ عنده بمقدار» 🌷 این جا پایگاه است 🌷 @dokhtarane_taraz
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 67 🔖 آیه: ۲۳ و ۲۴ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅ آیه ۲۳ و ۲۴ سوره بقره: «و ان کنتم فی ریبٍ ممّا نزّلنا علی عبدنا فأتوا بسورةٍ من مثله و ادعوا شهداءکم من دون الله ان کنتم صادقین-فان تفعلوا و لن تفعلوا فاتّقوا النار التی وقودها الناس و الحجارة اعدّت للکافرین» 🚸🚸🚸🚸 💠: آیا معجزه دلیلی است و مانند قران نیست که عقلی باشد؟ 👈خیر، قران هم، معجزه است و معجزه چه علمی باشد چه عملی هر دو عقلی و حقند نه عوام فریبانه اما بیشتر مورد پسند عوام جامعه است که اکثریت جامعه محسوب می شوند و تاثیر بیشتری رویشان دارد. در مقابل، یا علمی مانند قران بیشتر مورد پذیرش خواص است چون می دانند صدها بار بیشتر از این معجزاتِ فعلی، ممکن است چون پیامبر به خزینه الهی متصل است. 🔷گروه سومی که به پیامبر ایمان می آورند کسانیند که به هیچ معجزه ای نیاز ندارند و به صرف دعوت ایشان، ایمان می آورند مانند علی (ع) زیرا اینها دارند و حق را با چشم دل می بینند و می پذیرند. ✅راه‌های انبیا در آیه ۱۲۵ نحل ذکر شده است که گوید ای پیامبر، تو جز از این سه راه نمی توانی دعوت کنی: یا با حکمت و عقلی، یا از راه و اندرز و یا از راه . این سه راه ترتیب دارند و جدال که آخرین مرحله است تنها در صورتی مجاز است که در تو شروع کننده جدال نباشی و تنها جواب دهی. جدالت نیز باید باشد نه باطل. پس کار عامیانه ای در میان نیست. ❌اگر دین عوام فریب بود می گفت «هدف وسیله را توجیه می کند» و از هر راه نادرستی باید برای ترویج دین استفاده کرد همانند بهره‌گیری از جهالت انسانهای عوام اما اینطور نیست و دین همیشه در برابر این کارها ایستاده است. گوید بین علت و معلول، همیشه رابطه مستقیم برقرار است و حق جز از راه حق بدست نمی آید و نمی توان از راه باطل به حق رسید. اگر راه باطل بود سرانجامش تزلزل و است. 🚸🚸🚸🚸 ⁉️خداوند می فرماید اتفاقاً حرف مخالفان ما عوامانه است چون یا افراط می کنند یا تفریط. 1⃣ ی آنها گویند بجای انسان عادی، باید یک را پیامبر می کردی و بر ما نازل می کردی! (فرقان_۲۱) اما خداوند گوید اگر فرشته را هم پیامبر می کردیم مجبور می شد روی زمین و به شکل انسان ها حاضر شود تا انسانها بتوانند او را دیده و حرفش را بشنوند (انعام_۹) و (فرقان_۷) اگر می خواهید فرشته را با همان خصوصیات همیشگیش ببینید صبر کنید تا خواهید دید اما آن روز دیگر برایتان بسیار سخت است. (فرقان_۲۲) 2⃣ یشان نیز گویند که بجای یک انسان عادی، باید یک را پیامبر می کردی(زخرف_۳۲) این همان است که همین حرف را درباره پیامبری حضرت موسی زد(زخرف_۵۱ به بعد) 🔴خداوند در پاسخ به این دو گروه می گوید که مگر نبوت به دست اینهاست که می خواهند آنرا تقسیم کنند و می گویند چرا فرشته ای یا سرمایه داری را پیامبر نکردی (زخرف_۳۲) سپس به پیامبرش گوید ببین اینها چقدر سخن می گویند «انظر کیف ضربوا لک الامثال/فرقان_۹» در حالیکه قران، و سنگینی است (مزّمّل_۵) ♦️معجزه دو گونه است: که پیامبران با آن مبعوث می شوند و که زمانی است که قومش، معجزه اش را نمی پذیرند و پیشنهاد می کنند کار خارق العاده ای را به عنوان معجزه انجام دهد و او با اذن خدا انجام می دهد. ام هر کدام که باشد باز هم است نه عوام فریبانه. 🌷 این جا پایگاه است 🌷 @dokhtarane_taraz
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 72 🔖 آیه: ۲۴ و ۲۵ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه ۲۵ بقره: «وبشر الذین آمنوا وعملوا الصالحات ان لهم جنات تجری من تحتها الانهار کلما رزقوا منها من ثمرة رزقا قالوا هذا الذی رزقنا من قبل واتوا به متشابها ولهم فیها ازواج مطهرة وهم فیها خالدون» به کسانی که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‌اند، بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. هر زمان که میوه‌ای از آن، به آنان داده شود، می‌گویند: «این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود. (ولی اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است.)» و میوه‌هایی که برای آنها آورده می‌شود، همه (از نظر خوبی و زیبایی) یکسانند. و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود. 🔰در هنگام انذار گاهی از مورد انذار می ترسانند و گاهی انسان را به مورد انذار متوجه می کنند. در مورد اول میگوید اگر درس نخوانی در انتهای سال نمره ات کم می شود و نتیجه اش را می بینی اما در دومی میگویند امروز در آتشی که نمیبینی خودت را نسوزان زیرا در می بینی که این، آتش بوده است و تو سوخته ای، پس با عملت این آتش را روشن نکن که تو را می سوزاند. هنگام مرگ غالب انسان ها نمی فهمند که نشئه عوض شده است لذا در تلقین گفته می شود که این آدم بدان که حالا مرده ای! تنها بخش کوچکی از انسانها می فهمند که مرده اند. 🔴بهشت و جهنم فرقهای زیادی دارند. «وقودها الناس و الحجارة» یعنی آتش از خود سرچشمه می گیرد. روایات زیادی در این زمینه وجود دارد. این جهنم و بهشت موجود است اما نمی گذارد چشم انسان ببیند (ق_۲۲) با مرگ، پرده از انسان برداشته می شود «و کشفنا عنک غطائک» آیه ۵ و ۶ تکاثر نیز همین را می گوید «کلا لو تعلمون الیقین لترونّ الجحیم» اگر یقین داشتید جهنم را می دیدید. پس جهنم پوشیده نیست بلکه پرده بر روی چشم خود انسان است که به خاطر خود انسان است. ♦️آتش مانند انسان را در بر میگرد و راه انسان را می بندد اما بهشت است و راه را نشان می دهد. در بهشت هر چه بخواهند آماده است اما در جهنم تنها تحت تسلط جهنمند.«لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت/بقره_۲۸۶» مادر جهنمیان آتش است و از این انسانها تغذیه می کند «فامّه هاویه» 🔰فرق دیگر بهشت و جهنم این است که در جهنم چیزی بیشتر از اندازه استحقاق اعمال انسان وجود ندارد «جزاءً وفاقاً» اما در مورد بهشتیان گوید «فلا تعلم نفسٌ ما اُخفی لهم من غرة اعین جزاءً بما کانووا یعلمون/سجده_۱۷» ما چیزی به او می دهیم که هیچکس نمی داند چیست و فکرش را هم نمی کند کسی نمی داند که در بهشت چه در انتظارشان است. امیر المومنین در نهج البلاغه می فرماید اگر می دانستید در بهشت چه خبر است همگی مرا رها می کردید و به جهنم می رفتید و منتظر مرگ می ماندید! محدوده تمنّا و آرزوی انسانها تا جاییست که می دانند و اگر چیزی را ندانند اصلا آنرا نخواهند خواست. 🔰رعد آیه ۳۵ گوید درخت و غیره تمام بهشت نیست بلکه مثل و نمونه‌ی بهشت است. لذا چیزهای دیگری نیز هست و حقیقتش الان مشخص نیست. بهشتِ روحانی، مسلط و محیط بر بهشت جسمانی است. «عند ملیک مقتدر» در ادامه آیه ۲۵ بقره گوید: هر وقت هر میوه ای که به اینها بدهند «کلّما رزقوا» میگویند قبلا از اینها خورده ایم و مزه اش آشناست. در حالیکه باید دانست هایی در بهشت است که در دنیا نبوده و نیز میوه های دنیا نیز در اختیار همه مردم خصوصاً قشر فقیر نیست و برخی میوه ها در کشورهای خاصی است. حال این چگونه است که هر میوه ای میخورند میگویند قبلا از این خورده ایم؟ بهشت هم که جای دروغ نیست و کسی کار بد یا بیهوده نمی کند «لا لغو فیها و لا تاثیم» ♦️برخی گفته اند چون میوه های بهشت شبیه زمین است پس مومنین فکر می کنند که شبیه آن میوه هاست. اما این درست نیست زیرا لفظ «کلّما» نشان می دهد که هر میوه ای که میخورند می گویند قبلا از این خورده ایم و اشتباه نمی کنند زیرا این میوه ها تجسم آنها در دنیا است لذا وقتی میوه را می خورند میفهمند که نتیجه آن عملشان است لذا کاملاً آنرا بیاد می آورند. روایاتِ تجسم اعمال بسیار است و این تفسیر را تایید می کند. 🔷در مورد جهنمیان نیز همین است که آیه ۵۵ سوره عنکبوت گوید «ذوقوا ما کنتم تعلمون» بچشید آنچه را که انجام دادید. یعنی «عملتان» را بچشید. این اعمال قلاده هایی می شود که بر گردنهای گنهکاران زده می شود «رعد_۵» 🌸این جا پایگاه است🌸
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 75 🔖 آیه: ۲۵ و ۲۶ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه ۲۵ بقره: «وبشر الذین آمنوا وعملوا الصالحات ان لهم جنات تجری من تحتها الانهار کلما رزقوا منها من ثمرة رزقا قالوا هذا الذی رزقنا من قبل واتوا به متشابها ولهم فیها ازواج مطهرة وهم فیها خالدون» 🔰ممکن است گفته شود که منظور از کلمه قبل در جمله «هر آنچه از میوه ها در بهشت به آنها داده می شود می گویند قبلا از این خورده ایم» همان باشد. باید گفت اولا هر ای که در بهشت می خورند در برزخ به آنها داده نمی‌شود و ثانیاً اینکه بهشتیان گویند ما این میوه ها را در دنیا خورده بودیم اما بخاطر حجابمان، از آن لذت نمی بردیم و حالا همان و و را بصورت میوه می بینیم و از خوردنش لذت می بریم پس مشخص می شود که منظور دنیاست نه برزخ. ♦️خداوند گوید جزای شما جز همان شما چیزی نیست «ما تجزون الا ما کنتم تعملون» و نیز فرمود «وقودها الناس و الحجارة» که نشان می دهد آتش از خود انسان نشات می گیرد و چوب و آتشزنه و آتش همگی خود انسان است. بهشت نیز خود انسان است نه چیزی جدای از او. حجاب دنیا نیز عمل خود انسان است نه جدای از او. لذا عارفان اصلا حاضر نیستند از نماز خارج شوند زیرا از آن لذت می برند مانند میوه ای که می خورند. 💠انسان در دنیا چون به دنیاست نمی فهمد که کار خوب یا بدی انجام داده است مانند صاحب خانه ای که مهمان دارد و میخ پایش را زخم کرده اما چون سرگرم رسیدگی به مهمانهاست نمی فهمد و در آخر شب که همگی رفتند می فهمد که خون آمده بوده است. ✅خداوند مثلهایی در قران آورده است. اصل مثال زدن برای آن است که انسان سطح مطالب را تنزل دهد تا در سطح درک انسانهای دیگر قرار بگیرد. مثلا روح را به ناخدای کشتی یا سلطان شهر تشبیه می زنند که بدن انسان را (همچون تدبیر کشتی و شهر) در دست دارد اما در کشتی یا شهر فرو نرفته است و جدای از کشتی اما سوار بر کشتی است. 🔰خدا نیز باید طوری سخن بگوید که احدی نگوید من نمی فهمم لذا باید همه بفهمند پس سعی قران بر آن است که هر موضوعی که بر آن استدلال می کند برایش نیز می زند تا همه بفهمند. در اینجا خداوند گوید نپرسید که چرا خدا به پشه ای کوچک مثال می زند بلکه ممثل و مثل را ببینید که چه چیزی را میخواهد با مثال نشان دهد. اگر این موضوع عظیم بود با مثالی عظیم نشان می دهد و اگر حقیر بود با مثالی حقیر نشان می دهد و میگوید توکل به غیر خدا مانند تکیه کردن به است. ♦️خداوند در سوره عنکبوت گوید اگر کسی داشت وسیله استفاده از مثلها را دارد اما اگر کسی داشت از این مثلها استفاده می کند «و ما یعقلها الّا العالمون» زیرا علم ذاتاً مطلوب نیست بلکه نردبانی است برای عاقل کردن انسان. اگر هم به علم بهایی می دهند بخاطر نردبان بودنش است نه ارزش ذاتی علم زیرا علم می تواند انسان را به ته چاه نیز بکشاند. پس جز عالم نمی تواند عاقل شود و اگر علم نداشت طبیعتاً سفیه می شود. قران به زبان فطرت سخن گفت که زبان مشترکی است تا همه بفهمند و مخصوص گروهی نباشد لذا با اصطلاحات سخن نگفت. مثل باعث فهم عوام مردم و فهم بهتر عاقلان و عالمان است. قران گوید ما نمی خواهیم شما باسواد شوید بلکه می خواهیم شما شوید (فهل من مدّکر) و یادتان بیاید از کجا آمده اید و چه باید بکنید. 🔰هر حرف صحیحی در دنیا مطرح شد از انبیا است؛ نیز شاگرد یکی از انبیا بوده و لذا هر چه آورده اند از انبیا بوده نه از خودشان. ، «علم حق طلبی و خداخواهی» است و همان «علوم تجربی» همچون طب و نجوم و غیره است که باید با صاحبخانه هماهنگ باشد نه اینکه صاحبخانه را بیرون کند! ♦️انسان نباید از خدا بخواهد که یک چیز معین را به او بدهد که اگر نداد در خدایی او شک کند! این خلاف اخلاص و است بلکه باید بگوید هر آنچه که به مصلحت ماست و خیر ماست را به ما بده. اگر دعا کرد که به من آنچه خیر است بده در اینجا خداوند یا آن را می دهد و یا اگر نداد گناهش را می آمرزد و اگر گناهی نیز نداشت و معصوم بود درجه ای بر درجاتش می افزاید. 🌸این جا پایگاه است🌸 @dokhtarane_taraz
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 80 🔖 آیه: ۲۷ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه ۲۷ بقره: «الذین ینقضون عهد الله من بعد میثاقه و یقطعون ما امر الله به ان یوصل و یفسدون فی الارض اولئک هم الخاسرون» 🔰قران های فراوانی دارد. یک سری عهدها با اهل کتاب بود. اما این آیه در مورد عهدهای عام با تمام مردم است. گاهی نیز هر و نعمتی که خدا به انسان می دهد و در مقابلش تکلیفی است یک عهد محسوب می شود. ♻️بزرگترین نعمت هم است که در داستان ابراهیم آمده که از خدا خواست امامت را در خاندانش تا قیامت قرار دهد و خدا گفت عهد من به ظالمین نمی رسد و برخی از نسل تو ظالمند. ♻️ یک هبه و هدیه است نه یک چیز اکتسابی که با درس خواندن یا عادل بودن بدست بیاید. در میان اعمال صالح باید یک عمل قافله سالار باشد. اگر در تمام کارها به امام معصوم اقتدا کردیم عملمان پس از عمل امام صعود می کند. 🔰خدا به عهدش وفا می کند لذا قرآن گوید شما نیز مانند خدا به عهدتان کاملا عمل کنید. عمل به عهد در برابر مشرکین تا انتهای زمان عهد، یک است که خدا به آن نیز امر کرده است. 🔰عهد با خدا است یعنی انسان نفس و مالش را به خدا بیع کرده است و دیگر مالک آنها نیست لذا هر تصرفی در نفسش و مالش بکند غاصبانه است مگر اینکه طبق خواست خدا باشد پس وی با خدا هنوز بیعت نکرده است. قران گوید شما یا پیروزید یا شهید «و یَقتُلون و یُقتَلون» لذا پیروزی مقدم بر شهادت است پس باید گفت من می جنگم برای پیروزی اگرچه شهید شوم. 🔰قباله و این عهد با خدا نیز تورات و انجیل و قران است که در هر سه این عهد با خدا آمده است. اگر قران نبود هیچ نامی از کلیسا و کنیسه نبود زیرا ادیان تحریف شده، دینی نبودند که باقی بمانند مثلا با دادگاه های تفتیش عقایدشان. بعد هم که قران بشارت می دهد به این افرادی که عهد بستند و نفس و مالشان را به خدا بیع کردند که «عجب خرید و فروش خوبی کرده اید.» ❌خدا گوید ای پیامبر جانهایی که با تو بیعت می کنند در اصل با ما بیعت کرده اند و تو داری برای ما بیعت می گیری«انما یبایعون الله...» 🔰همانطور که زمین یا دایر است یا بایر زمینه زندگی انسان نیز یا بایر است یا دایر. حال اگر کسی عهد خدا بشکند است و خدا فاسق را هدایت نمی کند. ❌عهد که همچون است و انسان را به خدا میرساند، را خدا از باب تشبیه معقول به محسوس، طناب دانسته است. و گفته این طناب را محکم بگیرید. 🌸این جا پایگاه است🌸 @dokhtarane_taraz