#ست_لباس #آبی_سفید
این ترکیب رنگ یکی از مناسب ترین ترکیب ها برای تابستان است زیرا احساس خنک زیادی به همراه می آورد.پوشیدن شلوار سفید با کت آبی کلاسیک یا ترکیبی از تی شرت سفید و شلوار ابی کلاسیک می تواند ایده خوبی برای استفاده از رنگ باشد.💙☁️
❁•@dokhtarane_hazrate_zahra•❁
+: سلام گلی جان گرهتون عالی است
چجوری ازتون تشکر کنم شما فوق العاده اید
-: وواااای ممنون از انرژیهاتووون😍✌️
#ممنونازهمراهیتون #پاسخ
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#من_میترا_نیستم
#پارت_۴۷
با اینکه می دانستم زینب چنین کاری نکرده اما رفتن به بیمارستان های اصفهان بهتر از دست روی دست گذاشتن بود من و خانواده ام که آن شب آرام و قرار نداشتیم. حرف وجیهه را قبول کردیم. وجیهه قبل از رفتنمان به اصفهان با خانواده اش هماهنگ کرد و همه با هم به طرف اصفهان رفتیم.
آن شب جاده شاهین شهر به اصفهان تمام نمی شد بیابان های تاریک بین راه وحشت مرا چند برابر کرده بود فکرهای زشتی به سراغم می آمد فکرهایی که بند بند تنم را میلرزاند مرتب امام حسین و حضرت زینب را صدا می زدم تا خودشون محافظ زینب باشند به جز نور چراغ های ماشین جاده و بیابان های اطرافش تاریکی. ظلمات بود.
وجیه گفت اول به بیمارستان عیسی بن مریم. زینب چند روز پیش با یکی از مجروحین این بیمارستان محاسبه کرد و صدای آن مجروح را روی نوار ضبط کرد و بعد نوار را سر صرف برای بچه ها گذاشت آن مجروح سفارش های زیادی درباره نماز و حجاب و درس خواندن و کمک به جبهه ها کرده بود که همه ما سر صف به حرف های او گوش کردیم تازه زینب بعضی از حرفهای آن مجروح را روی روزنامه دیواری نوشت تا بچه ها بخوانند وجیهه راست می گفت مجروحی به اسم عطاالله نریمانی یک مقاله درباره خواهران زینبی داده بود و زینب سر صف آن مقاله را خوانده بود و نوار صدای مجروح را هم برای همکلاسی هایش گذاشته بود.
ما تصمیم گرفتیم اول به بیمارستان عیسی بن مریم برویم. ماشین هرچه می رفت به اصفهان نمی رسیدیم چقدر این راه طولانی شده بود! من هراسان بودم وهیچ کاری از دستم بر نمی آمد خدا خدا می کردم که زودتر به اصفهان برسیم وقتی به اصفهان رسیدیم اول به بیمارستان عیسی بن مریم رفتیم دیر وقت بود و نگهبان های بیمارستان جلوی ما را گرفتند من با گریه و زاری ماجرای گم شدن دخترم را گفتم و داخل بیمارستان شدیم.
اول دلم نیامد که سراغ اورژانس برویم به هوای اینکه شاید زینب به ملاقات مجروحان رفته باشد به بخش مجروحین جنگی رفتم
ادامه دارد... 🦋
♡@dokhtarane_hazrate_zahra
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
_:🕸🕯:_
7 - چنین نیست [که خیال میکنند،] مسلما کارنامه بدکاران در «سجّین» است
8 - و تو چه میدانی «سجّین» چیست!
9 - کارنامهای است نوشته و خوانا [که مجازات اعمال در آن است]
10 - وای در آن روز بر تکذیب کنندگان
11 - همانان که روز جزا را دروغ میپندارند
12 - و تنها کسانی آن را انکار میکنند که متجاوز و گنهکارند
13 - هنگامی که آیات ما بر او خوانده شود، گوید: افسانه پیشینیان است
📖🖇➪@dokhtarane_hazrate_zahra