eitaa logo
🌺دروس حوزوی؛ حامد اصغری🌺
415 دنبال‌کننده
572 عکس
80 ویدیو
133 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جلسه ۳. العروة الوثقی. فصلٌ في الجماعة... ج ۳، ص ۱۱۳، ففي الخبر لاصلاة لمن لايصلّي في المسجد إلّا من علّة. ۶ آبان ۱۴۰۳ .mp3
11.66M
🎙جلسه ۳. العروة الوثقی؛ فصلٌ في الجماعة ج ۳، ص ۱۱۳، ففي الخبر: لاصلاة لمن لايصلّي في المسجد إلّا من علّة 📆 یکشنبه؛ ۱۳ آبان ۱۴۰۳
📜 اهمیت نماز جماعت 🍃 برخورد با تارک جماعت
📚 شرح چهل حدیث امام خمینی (رحمةالله‌علیه) ◀️حدیث دوم: ریا 🍃 در معنی ریا و درجات آن 🌱 مقام سوم: ریا در عمل 🌱 فصل در دقت امر ریا 🍃 و يكى از عبادات بزرگ اسلام «جماعت» است؛ و فضل «امامت» بيشتر است. و از اين جهت، شيطان در اين عبادت بزرگ بيشتر رخنه مى‌كند؛ و با امام جماعت بيشتر دشمن، و در صدد است كه او را از اين فضيلت باز دارد، و عمل او را از اخلاص تهى كرده وارد سجّين كند، و او را مشرک به خدا نمايد. و لهذا وارد مى‌شود در قلب بعضى از امام‌ها از طريق‌هاى مختلف مثل «عُجب»، كه بعدها -إن‌شاءاللّه- ذكرى از آن مى‌شود، و مثل «ريا»، كه آن نشان دادن به مردم است اين عبادت بزرگ را براى منزلت پيدا كردن در قلوب و اشتهار به عظمت و بزرگى پيدا كردن. مثلاً مى‌بيند فلان مقدّس به نماز جماعت حاضر شده است، براى جلب قلب او خضوع را بيشتر كرده از راه‌هاى مختلفى و حيله‌هاى كثيرى او را به دام مى‌كشد؛ و در مجالس براى رساندن به غايبين مقام خود را ذكرى از آن مقدّس به ميان مى‌كشد، يا يک طورى به مردم مى‌رساند كه فلانى در جماعات من حاضر شده. در قلب خود هم به طورى به اين شخص ارادت پيدا كرده كه در نماز او حاضر شده است و اظهار حبّ و اخلاص به او مى‌كند كه در عمرش به خداى تعالى و اولياء او يک لحظه نكرده؛ خصوصاً اگر از تجّار محترم باشد! و اگر خداى نخواسته يكى از اشراف راه را گم كرده به صف جماعت ملحق شود، مصيبت زيادتر می‌گردد! در عين حال، شيطان از امام جماعت كم جمعيت نمى‌گذرد. پيش او رفته به او مى‌گويد: به مردم بفهمان كه من از دنيا گذشته‌ام و در مسجد كوچک محلّه با فقرا و ضعفاء مى‌گذرانم! اين هم مثل آن يا بدتر است؛ زيرا كه رذيله‌ی حسد را هم در قلب او بارور مى‌كند. از دنيا كه بهره‌اى ندارد، مايه‌ی آخرت را از او مى‌گيرد، ورشكست در دنيا و آخرت مى‌شود. در همين حال، شيطان دست از گريبان من و شما كه دست‌مان از جماعت كوتاه است، و از غم بى‌آلتى افسرده هستيم برنداشته و ما را وادار مى‌كند به جماعت مسلمين خدشه كرده، طعن به آن‌ها زده و عيوبى براى جماعت تراشيده؛ جماعت نداشتن خود را كناره گيرى قلمداد كنيم، و خود را از دنيا گذشته و منزه از حبّ جاه و نفس معرفى نماييم. ما از اين دو طايفه بدتريم! نه دنياى تام دسته‌ی اوّل، و نه دنياى ناقص دسته‌ی دوم، و نه آخرت داريم. در صورتى كه ما هم اگر دستمان برسد، از آن دو دسته جاه طلب تر و حب شرف و مال را بيشتر داريم. شيطان به امام تنها اكتفا نكرده، از جهنّمى شدن او نائره‌ی شهوتش فرو ننشسته، وارد صف مأمومين مى‌شود. صف اوّل چون فضلش بيشتر و ميامن صفوف از مياسر بيشتر، آن‌ها را بيشتر مورد هدف خود قرار مى‌دهد. بيچاره مقدّس را از منزلِ دور كشيده در صف اوّل در طرف يمين نشانده، با او وسوسه مى‌كند كه اين فضيلت را به چشم مردم بكش! اين بيچاره هم نفهميده از كجا مى‌خورد با يک عشوه و نازى اظهار فضل خود را مى‌كند! شرك باطن را بروز داده عمل را به سجّين مى فرستد. از آن‌جا به ساير صفوف رفته آن‌ها را وادار مى‌كند از صف اوّل با كنايه و اشاره تكذيب كرده، مقدّس بيچاره را موردِ سهام طعن و شتم قرار دهند و خود را از اطوارِ آن منزّه شمارند. گاهى ديده مى شود يک شخص محترمى را خصوصاً اگر از اهل فضل و علم باشد، شيطان دستگيرى كرده به صف آخر مى‌نشاند، براى اين كه بفهماند با اين كه من با اين مقام نبايد با اين شخص نماز كنم، وليكن از بس از دنيا گذشته‌ام و هواى نفس ندارم آمده‌ام در صف آخر هم نشسته ام! بعضى از اين قبيل اشخاص را در صف اوّل ملاقات نخواهيد كرد. شيطان به امام و مأموم اكتفا نكرده به ريش بعضى از منفردين مى‌چسبد. او را از بازار يا منزل افسار كرده، با يک كرشمه و ناز در كنج مسجد يک سجّاده پهن كرده، هيچ امامى را عادل ندانسته، در حضور مردم به يک طول سجود و ركوع و يک ذكرهاى طويلى نماز مى‌خواند! اين در باطن ذاتش مخمَّر است كه به مردم بفهماند من اين قدر مقدّس و محتاطم كه ترک جماعت مى كنم مبادا به غير عادل گرفتار شوم! اين علاوه بر آن كه مُعجب و مُرائى است، مسائل شرعيه را هم نمى‌داند! براى اين كه مرجع تقليد اين شخص بيش از حسن ظاهر را معلوم نيست در صحت اقتدا شرط كند؛ ولى اين نه از اين باب است، بلكه براى ارائه به مردم است كه در قلوب منزلت پيدا كند. و همين طور ساير كارهاى ما در تحت تصرف شيطان است. و آن ملعون هر قلب كدرى پيدا كرد، در آن‌جا منزل كرده و اعمال ظاهره و باطنه را مى‌سوزاند و ما را از راه اعمال حسنه جهنّمى مى‌كند.
جلسه ۳۲. فقه۳، مکاسب؛ ج۲، ص ۸۵. المسألة ۲۶، الولایة من قبل الجائر... الثاني ممّا یسوّغ الولایة. ۱۴ آبان ۱۴۰۳ .mp3
9.53M
جلسه ۳۲. فقه۳، مکاسب محرمه: النوع الرابع المکاسب، ج۲، ص ۸۵؛ المسألة السادسة و العشرون: الولایة من قبل الجائر... المسوّغات... الثاني ممّا یسوّغ الولایة 📆 دوشنبه؛ ۱۴ آبان ۱۴۰۳
🌺 حدیث اخلاقی جلسه ۳۲: «خطر گناهان کوچک» 🌕 عن امیر المومنین (علیه‌السلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): «إِنَّ إِبْلِيسَ رَضِيَ مِنْكُمْ بِالْمُحَقَّرَاتِ؛ وَ اَلذَّنْبُ اَلَّذِي لاَيُغْفَرُ قَوْلُ اَلرَّجُلِ: لاَأُؤَاخَذُ بِهَذَا اَلذَّنْبِ، اِسْتِصْغَاراً لَهُ». 🖊 شرح حدیث: 🍃 ابلیس همین اندازه از شما راضی می‌شود به گناهان کوچک. ❌ البته این در مورد همه نیست، در مورد بسیاری، ابلیس راضی نمی‌شود به گناهان کوچک، آن‌ها را به گناهان بزرگ وادار می‌کند، خیلی هم راحت از او اطاعت می‌کنند. ✅لکن برای بسیاری از مؤمنین و کسانی که مواظبند گناه بزرگی انجام ندهند، ابلیس می‌گوید عیب ندارد، همان گناه کوچک را وسوسه می‌کند تا مؤمن را وادار کند به گناه کوچک. ❓نتیجه‌اش چیست؟ آن لعینِ درگاه الهی دارد کار خودش را می‌کند، او در کار خودش خِبره است، می‌داند که گناه کوچک وقتی متراکم شد، همان کاری را می‌کند که گناه بزرگ انجام می‌دهد. و گاهی تراکم و پی‌در‌پی شدن و اصرار بر گناهان کوچک و صغائر و محقَّرات، کاری با انسان می‌کند که برای انسان ارتکاب گناه بزرگ هم آسان می‌شود -العیاذ بالله-. 🛑 خیلی از کارها هست که اوّل اگر به یک مؤمنی عرضه کنند، از آن کار تحاشی می‌کند، امّا آرام آرام او را مأنوس می‌کنند با گناه کوچک، یواش یواش سرش گرم می‌شود، کارش به جایی می‌رسد که همان گناه بزرگی که روز اوّل حاضر نبود آن را مرتکب بشود، آن را به راحتی انجام می‌دهد! این‌طور نیست انسان یک باره از مرز ایمان و کفر بگذرد و وارد کفر بشود، نه، یواش یواش او را نزدیک می‌کنند تا این‌که این‌طوری می‌شود. این، در گناهان شخصی و فردی، و در گناهان اجتماعی هم هست. ◀️ این را هم توجّه داشته باشید. در قرآن کریم، آیات متعدّدی هست درباره‌ی این‌که انسان یک کاری را انجام می‌دهد (یک گناهی را)، همین گناه راهی باز می‌کند به سوی کفر و نفاق، حتی تکذیب! «ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَىٰ أَن كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ (وَ كَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ)» (الروم - ١٠) اوّل نمی‌خواست تکذیب کند، مؤمن بود، امّا کارهای سوء را انجام داد منتهی شد به این. یا آن آیه‌ی شریفه «فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَىٰ يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ (وَ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ)» (التوبة - ٧٧)، درباره‌ی صدقه و انفاق است. انفاق نکردند آن‌وقت نتیجه این شد. اوّل به نظر انسان نمی‌آید که مثلاً یک خمسی به گردن‌مان هست، یک زکاتی هست، حالا ندهیم چطور می‌شود؟ همین، انسان را می‌رساند به نفاق؛ «فأعقبَهم نفاقاً فی قلوبهم بما أخلفوا الله ما وعَدوه». ظاهراَ آیه این‌طوری است. و آیات متعدّدی در قرآن به این مضمون هست. لذا از گناه کوچک هم بایست اجتناب کرد. 🍃این روایاتی که در آن آمده که خدای متعال قرق‌گاه دارد؛ «إنّ لِکلّ شیءٍ حمیً»، و از قرق‌گاه‌ها اجتناب کنید تا به نقطه‌ی خط قرمز نرسید! وقتی انسان دور و بر مرز بی‌مهابا حرکت می‌کند، یک وقت هم پایش را از مرز می‌گذارد آن طرف! این، چیز طبیعی است. نزدیک مرز نروید تا مبتلا نشوید به خروج از مرز. و إلّا انسان وقتی نزدیک مرز همین‌طور حرکت کرد؛ ما به خیلی از این سیاسیونی که یک روزی در زمینه‌های انقلابی خیلی تند و داغ بودند بعد وضع‌شان به جاهای دیگری رسید، به این‌ها خیلی اوقات خصوصی و عمومی سفارش کردیم: از مرزها کنار بیائید! مرزها را مشخص کنید! خودتان را از مرز جدا کنید! وقتی نزدیک مرز رفتید، آن وقت خطر عبور از مرز هم برای انسان آسان می‌شود! گناه کوچک را که به نظر کوچک می‌آید، کوچک نشمارید! بعد دنبال همین روایت می‌فرماید: 🍃 و الذّنبُ الذی لایُغفَر، آن گناهی که مورد مغفرت الهی قرار نمی‌گیرد، این است که: 🍃 قولُ الرّجُل لااُؤاخَذُ بهذا الذّنب! خدا که به خاطر این کارها ما را مؤاخذه نمی‌کند! استصغاراً له. یک گناهی را کوچک می‌شمارد، می‌گوید: این که چیزی نیست! این «اغتِرار بالله»ی که هم در آیات قرآن هست، هم در دعاها هست: و الویلُ الدّائمُ لِمَنِ اغتَرّ بِکَ، در دعای صحیفه‌ی سجادیه روزهای جمعه می‌خوانید، بخوانید این دو تا دعای روز جمعه در صحیفه‌ی سجادیه هست هر دو مضامینش عالی است، یک دعای فطر جمعه است، یکی دعای قربان جمعه است. در روز جمعه، در یکی‌ از آن‌ها همین است: و الویلُ الدائمُ لِمن اغترّ بک، کسی که غرّه بشود به خدا، ما أکثَر تَصرّّفَه فی عذابک و ما أبعدَه مِن المَخرَج، این است. این اغترار به خدا، غرّه شدن به خدا، همین است که انسان بگوید: این کارها که چیزی نیست که خدای متعال ما را برای این کارها عذاب کند. نخیر، همین کارها انسان را می‌کشاند به گناهان بزرگ -العیاذ بالله-. 📚 النوادر، صفحۀ ۱۲۹، مرحوم راوندی 📆 ۱۱ اسفند ۱۳۸۳ (جلسه ۳۲ مکاسب محرّمه)
◀️ متن تنبیه اول در سابق تطبیق داده شد، که در صوت زیر تقدیم می‌شود👇👇
جلسه ۱۵۰ - ۷ تیر ۱۴۰۰ - ص ۸۵؛ المسألة السادسة و العشرون، حرمة الولایة من قبل الجائر... الثانی ممّا یسوّغ الولایة .mp3
16.74M
🎙جلسه ۱۵۰ - ص ۸۵؛ المسألة السادسة والعشرون، حرمة الولایة من قبل الجائر... الثاني ممّا يسوّغ الولاية: الإكراه عليه بالتوعيد على تركها من الجائر 📆 دوشنبه؛ ۷ تیر ۱۴۰۰
جلسه ۳۰. اصول۳، کفایة؛ ج۱، ص ۲۴۱. في النواهي... اجتماع الأمر و النهي... الأمر الثاني. ۱۴ آبان ۱۴۰۳ .mp3
10.93M
🎙جلسه ۳۰. اصول۳،کفایةالأصول؛ المقصد الثاني: في النواهي... فصلٌ: اجتماع الأمر و النهي ج۱، ص ۲۴۱؛ الأمر الثاني 📆 دوشنبه؛ ۱۴ آبان ۱۴۰۳
🌺 حدیث اخلاقی جلسه ۳۰: «پاداش سعی در برآوردن حاجت برادر مؤمن» 📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله) 🌕 في الفقیه [وَ رُوِيَ] عَنْ مَيْمُونِ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: «كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ)، فَأَتَاهُ رَجُلٌ، فَقَالَ لَهُ: يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ! إِنَّ فُلاَناً لَهُ عَلَيَّ مَالٌ، وَ يُرِيدُ أَنْ يَحْبِسَنِي؟ فَقَالَ: «وَ اَللَّهِ مَا عِنْدِي مَالٌ فَأَقْضِيَ عَنْكَ» قَالَ: فَكَلِّمْهُ! قَالَ: فَلَبِسَ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) نَعْلَهُ؛ فَقُلْتُ لَهُ: يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ! أَ نَسِيتَ اِعْتِكَافَكَ؟! فَقَالَ لَهُ: «لَمْ أَنْسَ، وَ لَكِنِّي سَمِعْتُ أَبِي (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) يُحَدِّثُ عَنْ جَدِّي رَسُولِ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) أَنَّهُ قَالَ: «مَنْ سَعَى فِي حَاجَةِ أَخِيهِ اَلْمُسْلِمِ فَكَأَنَّمَا عَبَدَ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ تِسْعَةَ آلاَفِ سَنَةٍ صَائِماً نَهَارَهُ قَائِماً لَيْلَهُ». 🖊 شرح حدیث: 🍃 سند این روایت را ما نگاه نکردیم، لکن روایات قبلی را که خواندیم، بعضی از آن روایات، اسانید معتبری داشت، بعضی صحیحه بودند. این عدد نه‌هزار سال عبادت، آن هم این‌طور عبادتی که روز را انسان روزه‌دار باشد، و شب را تا صبح عبادت بکند، این‌طور تعبیر در روایات قبلی نبود، ولی در آن روایات نیز وعده‌ها و ثواب‌های عجیب و بزرگی برای قضاء حاجت مؤمن داده شده بود. بنابراین، تردیدی در اصل قضیه نیست. 🍃 به هر حال، در این که در مقام مقایسه‌ی بین عبادات فردی و خدمت‌رسانی به مردم نیازمند، دوّمی با یک تضاعفی در ثواب و اجر ارجح است، هیچ تردیدی نیست.اگر کسی این توفیق را دارد که به مردم خدمت کند، آن را قدر بداند. ❌ البته نباید انسان مغرور بشود، بگوید: ما که کارمان رسیدگی به مردم است، پس همیشه در حال عبادتیم! 🛑 اگر انسان در کارهایش دقّت کند، خواهد دید چه اشکالاتی است، 🍂 گاهی انگیزه‌ها خدایی نیست، قصد قربت نیست، 🍂 گاهی قصدهای دیگری که مضرّ به قصد قربت است، وجود دارد که کار را سخت هم می‌کند. 🍃 بله، اگر خدمت خالص و بی‌ریا و به قصد قربت انجام بگیرد، نسبتش با سایر عبادت‌های فردی مانند نماز مستحبّی یا دعاها و اذکاری که ما می‌خوانیم، یک چنین نسبتی است. 🛑 البته این، نباید موجب غفلت انسان از دعا و تضرّع و عبادت و نماز شب شود؛ 🍃 چون توسّل و توجّه و ارتباط با خدای متعال است که به ما کمک می‌کند بتوانیم این خدمات را انجام بدهیم و خسته نشویم. بنابراین، مبادا غفلت شود از نماز مستحبی یا ذکر مستحبی یا دعا؛ زیرا آن‌ها در واقع، آسان‌کننده و زمینه‌ساز این کارند. 📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۶۸۶؛ فیض کاشانی 📆 دوشنبه، ۲ خرداد ۱۳۹۰ (جلسه ۴۲۴ مکاسب محرّمه)
📜 ۲.۶. اجتماع امر و نهی 🍃 ۸. فرق بین «مسألة الاجتماع» و «باب التعارض»
📜 ۲.۷. اجتماع امر و نهی 🍃 ۹. حکم دلیل امر و نهی در مقام اثبات
8⃣ جلسه هشتم 📚 رساله نماز و روزه (مقام‌معظّم‌رهبری (حفظه‌الله)) ❇️ مسأله ۸۷۹ تا ۹۰۰ (روزه؛ موارد وجوب قضاء و کفّاره عمد؛ و کفّاره افطار عمدی)
🌺 حدیث اخلاقی جلسه ۸: «پرداختن به عيوب خود» 📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله) 🌕 قَالَ أَبُوذَرٍّ (رَضِيَ اَللهُ عَنْهُ): وَ دَخَلْتُ يَوْماً عَلَى رَسُولِ اَللهِ (صَلَّى اَللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ هُوَ فِي اَلْمَسْجِدِ جَالِسٌ وَحْدَهُ، فَاغْتَنَمْتُ خَلْوَتَهُ... قُلْتُ: يَا رَسُولَ اَلله؛ أَوْصِنِي!... قُلْتُ: يَا رَسُولَ اَلله؛ زِدْنِي! قَالَ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): «يَا أَبَاذَرٍّ لِيَرُدَّكَ عَنِ اَلنَّاسِ مَا تَعْرِفُ مِنْ نَفْسِكَ! وَ لاَ تَجِدْ عَلَيْهِمْ فِيمَا تَأْتِي، فَكَفَى بِالرَّجُلِ عَيْباً أَنْ يَعْرِفَ مِنَ اَلنَّاسِ مَا يَجْهَلُ مِنْ نَفْسِهِ [وَ يَجِدَ عَلَيْهِمْ فِيمَا يَأْتِي]» 🖊 شرح حدیث: 🍃 آن چيزى كه از نفس خود، يعنى از عيوب خود می‌دانی، بايد تو را از عيب‌جويی نسبت به مردم منصرف كند. اين يک دستور است. 🍂 گاهى انسان در ديگران عيوبی را مشاهده مى‌كند و در صدد برمی‌آید آن عيوب را متذكّر بشود كه فلانى مثلاً آدم خسيسی است، فلانى آدم متكبّر، يا لجوجی است، از اين قبيل. 🍃 حضرت (صلّی الله‌عليه‌وآله) مى‏فرمايند: به خودت نگاه كن، عيوبی كه در خودت هست ببين! تا ديدن عيب خود، تو را از پرداختن به عيوب ديگران منصرف كند. 🌱 وَجْد در اين‌جا به معنای خشم و غضب است. 🍃 مى‏فرمايد: غضب نكن بر ديگران، در آن كارى كه خودت هم آن خطأ و آن كار بد را مرتكب می‌شوی، مثلاً فلان كس، ثروت‌اندوزی كرد، فلان كس، به دنيا عشق می‌ورزد، اگر ديديم همين عيوب در خودمان هست، به ديگران نپردازيم. ❌ نه اين‌كه: نهى از منكر نكن! ✅ لُبّ اين دستور اين است كه قبل از آن‌که به ديگران بپردازی به خودت بپرداز! خودت را اوّل اصلاح كن! تا بتوانی اين صلاحيت را پيدا كنی كه به فكر اصلاح ديگران هم باشی. 🍃 اين عيب در انسان بس كه در مردم، عيبى را ببيند كه همان عيب يا بزرگ‌تر از آن را در خود نمی‌بیند. 🛑 اين، مبتلابِهِ ماست. گاهی به شخصى اشكالاتی می‌كنيم، در حالى كه خودمان هم آن اشكال را داريم. ✅ اگر عيبی هست و بايد اصلاح بشود، از نزديک‌ترين فرد، يعنى: خودت شروع كن! 📚 مكارم الأخلاق؛ صفحه ۴۷۳؛ حسن بن فضل طبرسی 📆 ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ (جلسه ۱۶۸ مکاسب محرّمه).
📜 جزوه جلسه ۸ روزه (نکات تکمیلی) 🌺 کفاره روزه ◀️ مواردی كه قضا و كَفّاره ی عمد واجب است‌ 🌕 عَنْ عَبْدِاللهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللهِ (عليه‌السّلام):‏ فِي رَجُلٍ أَفْطَرَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ مُتَعَمِّداً يَوْماً وَاحِداً مِنْ غَيْرِ عُذْرٍ؟ قَالَ: يُعْتِقُ نَسَمَةً، أَوْ يَصُومُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ، أَوْ يُطْعِمُ سِتِّينَ مِسْكِيناً؛ فَإِنْ لَمْ يَقْدِرْ تَصَدَّقَ بِمَا يُطِيقُ. (الكافي) 🍀 ۱. اگر در روزه‌ی ماه مبارک رمضان برخی از مبطلات را (که در رساله مفصّلاً بیان شده است: مثل خوردن، آشاميدن و...) عمداً انجام دهد، در صورتى كه مى‌دانسته آن كار روزه را باطل مى‌كند، قضا و كفّاره بر او واجب مى‌شود. 🍀 امام (رحمه‌الله) و آیت‌الله سیستانی: اگر به واسطه‌ی ندانستن مسأله كارى انجام دهد كه روزه را باطل مى‌كند، چنان‌چه مى‌توانسته مسأله را ياد بگيرد (جاهل مقصّر است)، بنابر احتياط واجب كفّاره بر او ثابت مى‌شود، و اگر نمى‌توانسته مسأله را ياد بگيرد، يا اصلاً ملتفت مسأله نبوده يا يقين داشته كه فلان چيز روزه را باطل نمى‌كند (جاهل قاصر است)، كفّاره بر او واجب نيست. (🍃 حضرات آیات مكارم و آقا (حفظهماالله): اگر به خاطر ندانستن مسأله باشد كفّاره ندارد.) 🍀 ۲. كسى كه كفّاره ی روزه‌ی ماه رمضان بر او واجب است، بايد يک بنده آزاد كند، يا دو ماه پی در پی روزه بگيرد، یا به شصت فقير غذا بدهد، که به دو صورت انجام می گیرد: يا به صورتی که با غذای آماده آن‌ها را سير كند، يا به هر كدام يک مُد كه تقريباً ۷۵۰ گرم است، طعام يعنى برنج، گندم، جو، ماکارونی، عدس، لپه، کشمش، خرما و مانند اين‌ها به فقیر بدهد؛ و دادن پول كافى نيست، ولى اگر فقير را در خريد آن جنس، و تملیک آن وكيل كند، و فقير نيز انجام دهد كافى است. ✅ البته باید توجه داشت که در مورد فدیه، یا کفّاره تأخیر، فقط باید یک مد طعام به فقیر داد، و سیر کردن کافی نیست. 🍀 ۳. امام و آیت‌الله سیستانی: و چنان‌چه اين‌ها برايش ممكن نباشد هر چند مدّ كه مى‌تواند به فقرا طعام بدهد، و اگر نتواند طعام بدهد بايد استغفار كند، اگرچه مثلاً يک مرتبه بگويد «اَستغفرُ اللهَ» (🍃 حضرت آقا: باید به هر تعداد فقير که قادر است غذا بدهد و بنابر احتياط استغفار هم بکند، و اگر به هیچ‌وجه قادر بر غذا دادن به فقرا نیست، کافی است که استغفار کند. 🍃 آیت‌الله مكارم: هر چند «مدّ» كه مى‌تواند به فقرا اطعام كند، و اگر نتواند بايد (۱۸) روز روزه بگيرد، و اگر نتواند هر چند روز كه مى‌تواند به جا آورد، و اگر نتواند استغفار كند، و همين اندازه كه در قلب بگويد: «استغفر الله» كافى است) 🍀 ۴. امام و آیت‌الله سیستانی: احتياط واجب در فرض عدم تمکّن از اداء کفّاره، آن است كه هر وقت بتواند، كفّاره را بدهد. (🍃 حضرات آیات مكارم و آقا (حفظهماالله): واجب نيست بعداً كه قدرت پيدا كرد كفّاره را بدهد.)
هدایت شده از فارس پلاس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اشک‌های خواننده لبنانی از شوق دیدار رهبر انقلاب @Fars_plus
جلسه ۳۳. فقه۳، مکاسب؛ ج۲، ص ۹۰. المسألة ۲۶، الولایة من قبل الجائر... المسوّغ الثاني، الإکراه... الثاني. ۱۹ آبان ۱۴۰۳ .mp3
11.1M
جلسه ۳۳. فقه۳، مکاسب محرمه: النوع الرابع المکاسب، ج۲، ص ۹۰؛ المسألة السادسة و العشرون: الولایة من قبل الجائر... المسوّغ الثاني: الإکراه... الثاني 📆 شنبه؛ ۱۹ آبان ۱۴۰۳
🌺 حدیث اخلاقی جلسه ۳۳: «لوازم عقل» 🌕 عن أمیر المؤمنین (علیه‌السلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): «أَرْبَعٌ يَلْزَمْنَ كُلَّ ذِي حِجْرٍ وَ عَقْلٍ مِنْ أُمَّتِي؛ قِيلَ: يَا رَسُولَ اَللَّهِ! مَا هُنَّ؟ قَالَ: اِسْتِمَاعُ اَلْعِلْمِ، وَ حِفْظُهُ، وَ نَشْرُهُ عِنْدَ أَهْلِهِ، وَ اَلْعَمَلُ بِهِ». 🖊 شرح حدیث: 🍃 معلوم می‌شود ملازمه این چهار چیز با انسان در اُمّت پیغمبر خاتم لازمه‌ی عقل است. اگرچه شارع مقدّس این را خواسته است، امّا مقتضای عقل و حاکم به آن عقلِ انسان است! لذا می‌فرماید: کلَّ ذی حِجرٍ و عقلٍ مِن اُمّتی. این یک مطلب. 🍃 مطلب دیگر این‌که اگر کسی ملازم با این چهار چیز نشد، حاکی از کمال عقل او نیست، حاکی از این است که داخل در کلّ ذی حجرٍ و عقلٍ نیست. ❇️ آن چهار چیز چیست؟ 🍃 قِيلَ: يَا رَسُولَ اَللَّهِ! مَا هُنَّ؟ قَالَ: اِسْتِمَاعُ اَلْعِلْمِ، 1⃣ اوّلش اين‌که دانش را استماع کنند، به دانش گوش فرا دهند‌. 🌱 هر جا نکته‌ی علمی، سخن عالمانه‌ای، مفهوم دانائی‌ای وجود دارد به آن اقبال نشان بدهد. 🌱 استماع العلم معنایش این است، معنایش این نیست که همه بروند در یک مدرسه‌ای درس بخوانند و وقت‌شان را صرف این کار بکنند، بلکه معنایش این است که به دانش گوش فرادهند. تبعاً گوش فرا دادن -غالباً یا دائماً- ملازم است با کسب علم؛ انسان علم را کسب می‌کند. هر جا علمی، دانشی وجود دارد، سراغ آن بروند. 🍃 وَ حِفْظُهُ، 2⃣ یکی این‌که علم را حفظ کنند، نگه دارند. 🌱 هم در ذهن خودشان، هم می‌شود گفت در مجموعِ جامعه‌ی اسلامی، حفظ و نگه‌داریِ علم یک وظیفه است. نگذارند که دانش در جامعه غریب بماند. 🍃 وَ نَشْرُهُ عِنْدَ أَهْلِهِ، 3⃣ دانش را در نزد اهل آن منتشر کنند. 🌱 اهل آن یعنی چیزهایی که مناسب با آن است. یک علمی را شما فرا می‌گیرید، همه کس مناسب با آن نیستند. فرض بفرمائید انسان یک مطلبی را در باب یک مسأله‌ی فنی فرامی‌گیرد، یا یک مسأله‌ی اصولی را یاد می‌گیرد، جای نشر این مسأله‌ی اصولی در بین عامّه‌ی مردم نیست. امّا آن‌جایی که طلبه‌ی علم اصول مثلاً یا علم فقه، در آن‌جا هست، عند أهله، آن‌چه را که فرا می‌گیرید، آن را پخش کنید. 🍃 وَ اَلْعَمَلُ بِهِ. 4⃣ چهارم هم عمل به علم. علمی و آگاهی‌ای را که انسان فرا می‌گیرد، بدان عمل کند. امّا اگر آن را در زندگی چراغِ راه خودش قرار ندهد، این هم یک خسارت است. 📚 النوادر، صفحۀ ۱۳۲، مرحوم راوندی 📆 ۱۷ اسفند ۱۳۸۳ (جلسه ۳۳ مکاسب محرّمه)
جلسه ۳۱. اصول۳، کفایة؛ ج۱، ص ۲۴۲. في النواهي... اجتماع الأمر و النهي... فانقدح بذلك. ۱۹ آبان ۱۴۰۳ .mp3
12.06M
🎙جلسه ۳۱. اصول۳،کفایةالأصول؛ المقصد الثاني: في النواهي... فصلٌ: اجتماع الأمر و النهي ج۱، ص ۲۴۲؛ الأمر الثاني... فانقدح بذلك 📆 شنبه؛ ۱۹ آبان ۱۴۰۳
🌺 حدیث اخلاقی جلسه ۳۱: «حقّ خدا اخلاص و حقّ نفس» 📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله) 🌕 في الفقیه [رَوَى إِسْمَاعِيلُ بْنُ اَلْفَضْلِ عَنْ ثَابِتِ بْنِ دِينَارٍ] عَنْ سَيِّدِ اَلْعَابِدِينَ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ: «حَقُّ اَللَّهِ اَلْأَكْبَرُ عَلَيْكَ أَنْ تَعْبُدَهُ وَ لاَتُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً؛ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ بِإِخْلاَصٍ جَعَلَ لَكَ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ يَكْفِيَكَ أَمْرَ اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ؛ وَ حَقُّ نَفْسِكَ عَلَيْكَ أَنْ تَسْتَعْمِلَهَا بِطَاعَةِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» 🖊 شرح حدیث: 🍃 در این رساله‌ی حقوق حضرت سجّاد (علیه‌السّلام)، امام (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «بزرگترین حق خدا بر تو این است که او را عبادت کنی و شرک نورزی. جزای این کار که خدای متعال را با اخلاص بپرستی و عبادت بکنی، این است که خدای متعال همه‌ی امور دنیا و آخرت تو را کفایت می‌کند.» 🌱 عبادت پروردگار به اخلاص این خصوصیت را دارد. در همه‌ی چالش‌ها، مشکلات گوناگونی که انسان در زندگی دارد، خدای متعال به او کمک خواهد کرد. در امر آخرت هم همین‌طور. این وعده‌ای است که خدای متعال به بنده‌ی مخلص خودش داده است. 🍃 بعد از حقّ پروردگار، حقّ خود انسان بر عهده‌ی خود است. این حقّ این است که: وجود خود را، نفس خود را در راه طاعت به کار بگیری. 🍂 اگر این حقّ را اداء نکردیم، ظلم به خودمان کردیم، حقّ خودمان را اداء نکردیم. الاسائةَ علی نفسی، ظلمت نفسی، که در ادعیه مکرّر آمده، همین است. ❌ بزرگ‌ترین ظلم به نفس این است که انسان نفس خود را در راه بندگی و اطاعت پروردگار به کار نگیرد. ✅ و بزرگ‌ترین توفیق برای انسان این است که بتواند نفس را در اطاعت خدای متعال به کار بگیرد. 🍃 جوارح خود را، جوانح خود را، حیات خود را، وقت خود را در راه خدا به کار گیرد. 📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۶۹۳؛ فیض کاشانی 📆 یکشنبه، ۸ خرداد ۱۳۹۰ (جلسه ۴۲۵ مکاسب محرّمه)
هدایت شده از حمیم (صلح میرزایی)
روایتی جعلی از دیدار خبرگان اخیراً فردی با روایت غلط از دیدار اعضای مجلس رهبری با عزیز انقلاب مدّظلّه‌العالی، باعث نگرانی مومنین شده است. بنده نقل و برداشت ایشان را جعلی می‌دانم. کاشکی اگر خوب حرف زدن را بلد نیستیم خوب سکوت کردن را بیاموزیم. https://farsnews.ir/solhmirzaei/1731265096801837322 @solhmirzaei_ir
هدایت شده از سید احمد رضوی | صراط
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻جای نگرانی نیست! 🔹اگر شما هم با شنیدن سخنان رهبر انقلاب در جمع اعضای مجلس خبرگان نگران شدید، این فیلم را ببینید 🎙حجت‌الاسلام صلح میرزایی (عضو مجلس خبرگان رهبری) 🔻
جلسه ۳۴. فقه۳، مکاسب؛ ج۲، ص ۹۱.المسألة ۲۶،الولایة من قبل الجائر...المسوّغ الثاني، الإکراه..لكن لايخفى أنه. ۲۰ آبان ۱۴۰۳ .mp3
12.79M
جلسه ۳۴. فقه۳، مکاسب محرمه: النوع الرابع المکاسب، ج۲، ص ۹۱؛ المسألة السادسة و العشرون: الولایة من قبل الجائر... المسوّغ الثاني: الإکراه... لکن لایخفی أنّه لایباح بهذا النحو من التقیة 📆 یکشنبه؛ ۲۰ آبان ۱۴۰۳
🌺 حدیث اخلاقی جلسه ۳۴: «دوری از سلطان و حواشی آن» 🌕 عن أمیر المؤمنین (علیه‌السلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): «إِيَّاكُمْ وَ أَبْوَابَ اَلسُّلْطَانِ وَ حَوَاشِيَهَا؛ أَبْعَدُكُمْ مِنَ اَللَّهِ تَعَالَى مَنْ آثَرَ سُلْطَاناً عَلَى اَللَّهِ تَعَالَى، جَعَلَ (الله) اَلْمِيتَةَ فِي قَلْبِهِ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً، وَ أَذْهَبَ عَنْهُ اَلْوَرَعَ، وَ جَعَلَهُ حَيْرَانَ». 🖊 شرح حدیث: 🍃 پرهیز کنید از دربار سلاطین و پادشاهان و حکّامِ جور و حواشیِ آن‌ها. 🌱 حواشی‌شان یعنی وزیرش، مشاورش، عاملش، استاندارش، رئیس شهربانیش تا إلی آخر، پرهیز کنید از اين‌ها. البته سلطان را معنا کردیم به حاکمِ جور؛ زیرا گوینده‌ی این سخن یعنی أمیرالمؤمنین و خود نبیّ مکّرم (علیهماالصلاةوالسلام) هر دو سلطان حقّ بودند، سلطان عدل بودند، آن‌ها خودشان را که نمی‌گفتند. پیداست که مراد، همین حکّام جور و مؤسّسین و فرماندهان بنای ظالمانه در جوامع بشری هستند، مراد این‌هایند. 🍃 أَبْعَدُكُمْ مِنَ اَللَّهِ تَعَالَى مَنْ آثَرَ سُلْطَاناً عَلَى اَللَّهِ تَعَالَى دورترین شما از خدای متعال آن کسی است که ترجیح بدهد یک فرمانروایی را بر خدای متعال. 🌱 فرمانروای حقّ در جهت اراده‌ی حقّ تعالی است، اطاعت از او تصوّر ندارد که معارض با اطاعت پروردگار باشد. پس «آثَر» و «ترجیح بدهد» آن‌جایی است که معارضه وجود دارد. البته اگر سلطان حقّی هم حکم به ظلم کرد، آن‌جا هم پیش می‌آید. امّا آن‌جا سلطان حقّ از سلطنتِ مشروع خود تعدّی و تجاوز کرده است، آن‌جا دیگر در آن حکم، سلطان حقّ نیست. 🍃 جَعَلَ (الله) اَلْمِيتَةَ فِي قَلْبِهِ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً دل او را می‌میراند هم در ظاهر هم در باطن؛ 🌱 یعنی هم در عمل ظاهر او اثر می‌گذارد این مرگ دل و میرائیِ دل، هم در باطن قلب او اثر می‌گذارد و او را از خدا دور می‌کند، هم در عمل او، هم در نیّت و جهت او. ❌ این‌طور نیست که ما فرض کنیم در حال حاضر إن‌شاءالله سلطان جُوری نداریم، این روایت به چه دردی می‌خورد؟ اتّفاقاً امروز روز سلطنتِ سلطانِ جور در دنیا است، بخصوص با این روابط نزدیکی و ارتباطاتی که پیدا شده است. 🍂 ممکن است شخصی در داخلِ بلاد اسلامی بنشیند امّا پیرو سلطان جور باشد، آن‌ها به او دستور بدهند: این کار را بکن! این کار را نکن! این حرف را بزن! این موضع را بگیر یا نگیر! لازم هم نیست که خود رئیس جمهور آمریکا که سلطانِ جور است تلفن کند به خانۀ فلان کس که آقا این کار را بکن! نه، حواشی؛ حواشی یعنی همین دستگاه‌هایی که وابسته به حکومت سلاطین جور دنیا هستند و فرمانروایان ظلم و جورند، این کمپانی‌ها، این مؤسسات، این حامیان حقوق بشر، تماس بگیرند؛ این کسانی که طبق میل آن‌ها و دستور آن‌ها عمل می‌کنند، حرف می‌زنند، می‌نویسند، می‌گویند، موضع می‌گیرند، دشمنی می‌کنند، دوستی می‌کنند، طبق میل آن‌ها، اين‌ها مشمول همین حدیثند: 🍃 «مَن آثر سلطاناً علی الله تعالی جَعل اللهُ المیتةَ فی قلبه»، دل اين‌ها واقعاً می‌میرد، ظاهرةً و باطنةً. 🍃 وَ أَذْهَبَ عَنْهُ اَلْوَرَعَ بلای دیگری که اين‌ها دچار می‌شوند این است که از ورع دور می‌مانند، دیگر ورعی نیست. 🌱 الورعُ عن محارم الله، دوری گزیدن از محارم خدا، این، از بین می‌رود، می‌افتد، غرق می‌شود در محارم الهی! 🍃 وَ جَعَلَهُ حَيْرَانَ حیرت به او می‌دهد. واقعاً هم همین‌طور است، انسان می‌بیند که چطور افرادی سر در گم می‌شوند در پیداکردن راه هدایت و راه سعادت! 📚 النوادر، صفحۀ ۱۳۴، مرحوم راوندی 📆 ۱۸ اسفند ۱۳۸۳ (جلسه ۳۴ مکاسب محرّمه)
جلسه ۳۲. اصول۳، کفایة؛ ج۱، ص ۲۴۳. في النواهي... اجتماع الأمر و النهي... قلت دلالتهما علی العموم. ۲۰ آبان ۱۴۰۳ .mp3
10.23M
🎙جلسه ۳۲. اصول۳،کفایةالأصول؛ المقصد الثاني: في النواهي... فصلٌ: اجتماع الأمر و النهي ج۱، ص ۲۴۳؛ الأمر الثاني... قلت: دلالتهما علی العموم و الاستیعاب 📆 یکشنبه؛ ۲۰ آبان ۱۴۰۳