eitaa logo
دوتا کافی نیست
49هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
33 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
خلاصه ی پدر... ببینید لازم نیست درس ادب بدهید. یک کتاب بگذارید جلوی فرزند و بگویید این ادب است، این ادب نیست. نه. شما فقط ادب را نشان بده. مهربانی را نشان بده. یک دوستی داشتیم. پدرش خیلی دست به جیب بود. من دیدم این هم خیلی راحت؛ مثلا انگشترش را راحت می داد. خیلی راحت ها، یاد گرفته، از پدرش یاد گرفته... اینطوری است. فرزند بفرمایید خلاصه ی پدر است. (٩۵/۴/٨) کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشمزه است خوب... 🥰😅 این شیرینی تمام شدنی نیست... 😍 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
برنامه ی سرنوشت ساز... به پدران و مادران توصیه می کنم که با فرزندان خود همراهی کنید. روی سلیقه های شخصی خودتان موجب تأخیر این برنامه سرنوشت ساز نشوید. مسئول تأخیر ازدواج فرزندان، که گاه موجب محرومیّت آنها می شود، نشوید. تشریفات زائد را کنار بگذارید و مهریه ها را مناسب قرار دهید و همه با توکّل و اعتماد به خداوند متعال اقدام نمایید که ان شاء‌الله تعالی جامعه ای با نشاط، شاداب و مطابق دستورات اسلامی داشته باشیم. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌چه میکنن خانواده ها با جوان هاشون...!! کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
پیشنهاد منه... به محض رسیدن به همدان و انجام دید و بازدیدهای مرسوم، حسین بی مقدمه گفت:"باید برای وهب زن بگیریم." پرسیدم درخواست وهبه یا شما؟ گفت: "نباید بذاریم جوون بیاد و بگه زن می خوام، اگر چه من باهاش رفیقم و با من راحته و حرف هاشو به من می زنه اما تا حالا تقاضایی نکرده، این پیشنهاد منه." گفتم: "حتما کسی رو دیدی و براش انتخاب کردی که این قدر عجله داری." گفت:" نه انتخاب با خودشه، ازدواج به زندگی جهت میده." 🔹همسر شهید 📚 خدا حافظ سالار کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌 "همدم امروز، یاور فردا" کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
همسر مقام معظم رهبری: ✅ سرمشق ما... سال‌هاست که ما اشیای تجملاتی را به خانه‌مان راه نداده‌ایم. زیبایی خوب است، اما نباید خودمان را درگیر ‏زندگی تجملاتی بکنیم. ما در خانه‌مان دکوراسیون به معنای متداول آن، فرش‌ها و پرده‌های قیمتی، مبلمان و غیره نداریم. ‏سال‌ها پیش خودمان را از این چیزها رها کرده‌ایم.‏ والدین آقای خامنه‌ای در این رابطه سرمشق ما بوده‌اند و مادر ایشان چنین تجملاتی را مورد انتقاد قرار می‌دادند و من نیز ‏همین عقیده را دارم. همیشه به فرزندانمان توصیه می‌کنم که آنها هم باید در رفتار شخصی‌شان اینگونه باشند. زیرا اشیای ‏لوکس غیرضروری است.‏ 📚کتاب «خانواده» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌با بچه هاتون این کار رو نکنید... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۷۳۹ من متولد ۶۳ و همسرم متولد ۵۸ هستن، متولد و بزرگ شده و ساکن اهواز هستیم. سال ۸۸ بعد از کلی خواستگار های جور وا جور و جواب دادن اصول دین به بعضی هاشون، با همسرم عقد کردم و سال ۸۹ ازدواج کردیم. همه چیز خوب و عالی بود و بعد از یکسال از ازدواج مون مشرف شدیم مکه، تابستان ۹۰ و اونجا یکی از دعاهامون اولاد صالح بود با فکر آرام و شیرین ... بلافاصله بعداز برگشتن از مکه اقدام به بارداری کردم. ماه اول گذشت، ماه دوم و ماه سوم اما خبری نبود. برای جواب پیش یه دکتر زنان رفتم و یه سری آزمایش دادم اونجا بود که زندگی شیرین ما دچار چالش هایی شد که توی اون من و همسرم بزرگ تر شدیم، عاشق تر شدیم و بیشتر به هم وابسته... آزمایش نشون میداد ۹۰ درصد کلیه های من از کار افتاده و تنها ۱۰ درصد کار می‌کنه بدون هیچ گونه علائم ظاهری، نه دردی نه اذیتی هیچ.... و من اجازه بارداری نداشتم. به همین راحتی تمام رویاهای شیرین من و همسرم رفت هوا.... از این دکتر، به اون دکتر، از این متخصص به اون متخصص، از اهواز تا تهران، چندین دکتر زنان اما جواب همه یکی بود. اگر باردار بشی کلیه هات از کار میوفته و باید پیوند بشی. می گفتن باید صبر کنی تا کلیه ها از کار بیوفته، پیوند بشی بعد از یکسال باردار بشی... ۵ سال گذشت و من دکترهای مختلفی رفتم، طب سنتی، زالو درمانی، بادکش و.... هیچ تاثیری نداشت نه بهتر میشدم نه بدتر همه کسایی که همزمان با من ازدواج کرده بودن بچه های دوم شون هم به دنیا اومده بود و من در حسرت یکی😔 روزهای خیلییی سختی بود، از همه دوری میکردم، مهمونی دوست نداشتم، رستوران نمی رفتم، انگیزه ای برای زندگی نداشتم و می گفتم من که چیزیم نیست پس چرا ؟؟؟ درد ندارم مشکلی ندارم چرا؟ اصلا چرا من خدا؟؟؟؟ دیگه خیلیی بی تاب شده بودم، به هر قیمتی بچه می خواستم، می گفتم نهایتا بچه اومد دنیا من میمیرم، اشکال نداره اما مادر میشم. انگار از زن بودن یه چیزی کم داشتم. رفتم مشهد تنهایی با خانواده ام، همسرم نتونست همراهم بیاد. کربلا هم تنها رفتم مشغله کاریش زیاد بود. من می رفتم تنها از طرف خانواده دونفره مون برای ۳ نفره شدن دعا میکردم 😍 رفتم پیش دکتر کلیه ام خیلی محکم بهش گفتم دکتر من میخوام باردار بشم، همه چیزم به جون میخریم. در کمال ناباوری من و همسرم، دکتر گفت باشه مشکلی نیست این دارو عوض میکنم بعد از یکماه اقدام کن 😮 باورمون نمی شد این دکتر که دائم مارو منع میکرد الان هیچی نگفت. انگار وقتش رسیده بود. انگار یه مرحله از امتحان سخت خدا تمام شده بود و داشتیم وارد مرحله بعد میشدیم....😍 رفتم پیش یه دکتر زنان و شرایط رو گفتم، قبول کرد دکترم بشه و این بار این دکتر هم مثل قبلی اصلا نه نیاورد و گفت اشکال نداره عزیزم. فقط ممکن بچه زود و با وزن کم به دنیا بیاد. گفتم مشکلی پیش نمیاد براش گفتن نه و ما وارد چالش جذاب و جدید زندگی مون شدیم🤗 بعد از ۳ ماه، تو ماه رمضان باردار شدم با ویار شدید، هر روز ساعت ۱۰/۵ تهوع 😂 دقیقا سر ساعت، تا ۷ ماهگی به همین شکل بود. به خاطر وضعیت کلیه هام سموم توی بدن که جنین تولید میکرد و سموم بدن خودم دفع نمی شد و حالت تهوع ادامه پیدا میکرد. ماه هشتم رسید و من خوشحال از اینکه دوماه بیشتر نمونده و بحث زایمان زودرس داره منتفی میشه 😁 تو این مدت هم کلیه ام داشت آلارم میداد و فاکتورهای کلیه بالا می‌رفت و کارایی اش کم و کمتر میشد. برای جواب ماهیانه پیش دکترم رفتم که گفت ضربان قلب مشکل داره 😥 حرکتش کم شده بود، شنبه بود، ارجاع دادن به بیمارستان و گفت احتمال داره سزارین بشی، من و همسرم دست به دعا و نگاهمان فقط به بالاسری، اکسیژن گرفتم فایده نداشت. تو دو روز چندین سونو انجام دادم تا از وضعیت بچه دکترا دقیق تر اطلاع پیدا کنن توصیه و مشورت دکتر زنان و متخصص کلیه و این شد که من دوشنبه شب اورژانسی دیالیز بشم و صبح سه شنبه سزارین... تمام وجودم ترس بود ولی یه آرامشی تو این ترس همیشه همراهم بود. بچه ام چی میشه خدا؟ یعنی من مادر میشم؟ میتونم صداش بشنوم؟ میتونم‌ بغلش کنم؟ دوشنبه ساعت ۱ شب، بخش ccu رفتم و توی گردنم رگ مصنوعی زدن برای دیالیز یه عمل کوچیک و سرپایی برای زدن رگ توی شاهرگ گردن، من غیر از درد فقط به بچه ام فکر میکردم. عمل انجام شد بدون بیهوشی و ساعت ۲/۵رفتم برای دیالیز، ۳ ساعت دیالیز با تهوع شدید، یه خانم پرستار هم همراهم بود برای شنیدن صدای قلب کوچیک دخترم و بعد از تمام شدن دیالیز رفتم بخش دوباره تا موقع سزارین ... 👈 ادامه در پست بعدی... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۷۳۹ آماده شدم برای رفتن به اطاق عمل، هر کسی برای یه عملی اومده بود. یکی بینی، یکی شکم، یکی زایمان و.... دکتر بیهوشی اومد و من صدا زد، گفتم بله آزمایش و شرح حال نگاه کرد و شدید و با لحن بد گفت، چرا حامله شدی با این وضعیت کلیه هات؟؟؟ و من 😮😥😭 مونده بودم چی بگم، بدترین برخورد تو تمام این دوران بود، سریع خودم جمع کردم اشکام پاک کردم و گفتم، دوست داشتم، خوب کردم. گفت خانم یعنی چی! من نمیتونم بیهوشت کنم، ممکن خونریزی کنی و رفت. من موندم با اشکی که بند نمی اومد. بقیه کسایی هم که منتظر عملشون بودن، از برخورد دکتر بیهوشی ناراحت شدن و شروع به دلداری دادن به من... دکتر اومد منو بغل کرد و آرامم کرد، گفت خوب کردی جوابش دادی، نگران نباش عزیزم، دکتر بیهوشی رو عوض کردم برات دکتری اومدن و توضیح دادن که نمیشه بی حسی بزنم امکان خونریزی هست باید بیهوش بشی، ۱۰ واحد (کرایو) تزریق کردن و بیهوش شدم. چشمم که باز کردم، بچه ای نبود. خدایا بچم، یکی بگه کجاس، چی شد؟ دکترم اومد و گفت نگران‌ نباش دخترت سالمه و تو بخش نوزادن، توی دستگاه هم‌ نرفته اصلا (تو سونو های آخر دکترا گفته بودن احتمالا ۱۰ روز تا ۲ هفته تو دستگاه بره اما یه دکتر سونو گفت شایدم‌ اصلا نره چون جنین شرایط بدن مادر حس میکنه و اگه شرایط خوب نباشه، خودش رو می رسونه برای زودتر متولد شدن) و روز سه شنبه ۲۷ بهمن ۹۵ خدا دخترم به ما داد، با وزن ۱کیلو ۸۶۰ گرم و من مادر شدم. یکسال گذشت و دخترکم بزرگ شد، جون گرفت، تولد یک سالگی گرفتیم. فاکتورهای کلیه داشت بالا میرفت، جون نداشتم، نمی تونستم کارهام بکنم، به بچه برسم. سم تمام بدنم رو گرفته بود. دخترم رو ۷ ماهگی، با اشک و خون دل خوردن از شیر گرفتم، شیر داشتم اما جون نداشتم که از شیره جونم بهش بدم. این مرحله هم برای من خیلییی سخت بود. شیر خشک میدادم‌ بهش... بعداز تولد ۱ سالگی و دقیقا از فروردین ۹۷ کلیه هام دیگه کار نکرد و ۶ ماه دیالیز شدم تا رسید به نوبت پیوند... دی ماه ۹۷ پیوند شدم و ۱۳ روز تو بیمارستان، دخترم رو ندیدم و همسرم هم از پشت شیشه ‌میومد ملاقات، اون ۱۳ روز هم خیلییی سخت بود اما امید داشتم به حال خوبی که داشتم بعد از پیوند و مادری که میتونستم بکنم برای دخترم خداروشکر بعداز پیوند خیلییی خوب شدم فقط داروهام کمی عوارض داشت که کم کم اون هم عادی شد و بدن عادت کرد بهش... الان ۴ سال از پیوندم میگذره و حدود ۲ ساله که اقدام‌ کردم برای دومی اما انگار خدا برای دومی هم داره امتحانم میکنه🤗 توکل کردم به خودش و میدونم سر وقت و تو بهترین شرایط بهم میده دومی و سومی رو انشاالله از وقتی با کانال تون آشنا شدن و تجربیات دیگران می‌خونم، خیلییی برام جذابه و دوست داشتم تجربه خودم بگم اما خیلییی برام سخت بود مرور تمام اون خاطره الان با چشم اشک آلود می نویسم خاطرات و از کسایی که تجربه من میخونن، میخوام برام دعا کنن که خدا هرچه زودتر به دختر کوچولوی من هم برادر و خواهر بده 🤲🏻 تو تمام این دوران، همراهی همسرم مهم ترین کمک بود برام، همراهی با تمام وجود و قلبش و همینطور همراهی و دعای مادرم و پدرم و خانواده خودم و همسرم. همیشه میگفتم اولی میخوام برای خودم که مادر بشم، دومی رو هم می گفتم میخوام برا اینکه اولی تنها نباشه. اما از وقتی تو کانال پیامها رو میخونم، نیتم رو عوض کردم و فرزندآوری رو یک جهاد می‌دونم و از خدا میخوام کمک کنه بتونم فرزندان و نسلی خوب برای یاری به امام زمانم تحویل جامعه بدم انشاالله گر نگهدار من آن است که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارم این شعر زمزمه من تو دوران بارداری بود. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوابِ مامانشو دیده ... 😍😍 👌این شیرینی تمام شدنی نیست... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
تمام عبادات من... امام به دخترم که از شیطنت بچه خود گله می کرد، می گفتند: "من حاضرم ثوابی را که تو از تحمل شیطنت حسین می بری، با ثواب تمام عبادات خود عوض کنم." «فرزند امام خمینی(ره)» 📚 مهر و قهر کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075