eitaa logo
دوتا کافی نیست
49هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
33 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
چکار کنیم تا اگر گذرنامه مون در سفر اربعیـن گم شد، دچار مشکل نشیم؟! با گوشی همراهتان عکس از گذرنامه خود گرفته و در گوشی نگهداری کنید تا اگر گذرنامه شما مفقود و یا به سرقت رفت به هنگام بازگشت به مشکلی برخورد نکنید. همچنین ‌‌شماره تلفن خودتون و یا آیدی هایی که دارید رو با برچسب پشت گذرنامه (یا هر وسیله ی مهم دیگه ی که دارید) بنویسید، اینجوری وقتی گم بشه، بهتون زنگ می‌زنند. اگر هم گذرنامه ی کسی رو پیدا کردید به کنسولگری یا خدمات زائرای بین راه تحویل بدید. 👈 لطفا به زائرین دیگر هم اطلاع رسانی کنید تا شریک اجر معنوی "زائرین اربعین" شوید. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
کانون پیوند مهر در اصفهان... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
💥آیا بچّه‌دار شدن با وجود اختلافای زناشویی کار درستیه؟ برا تصمیم‌گیری درباره ی بچه‌دار شدن و یا نشدن با وجود اختلاف میان زن و شوهر، باید به اندازۀ اختلاف، توجّه کنیم. گاهی اختلافا به اندازه‌ایه که دو طرف درباره ی ادامۀ زندگی، تردید جدّی دارن. در این صورت، به نظر می‌رسه قبل از تصمیم‌گیری دربارۀ بچه‌دار شدن، باید در مورد ادامه زندگی یا طلاق، به یک نتیجۀ قطعی و منطقی برسن. در این جا مشاوره، نقش ویژه‌ای داره. ما توصیه‌ می‌کنیم در این مرحله، به تنهایی تصمیم نگیرن و به مشاوره برن. اگه اختلاف به اندازه‌ای نیست که دو طرف به طلاق فکر کنن، زیاد بودن تعداد بچه‌ها، می‌تونه از اثر دعواها روی بچه‌ها کم کنه. به صورت طبیعی، دعوای پدر و مادر برای بچه‌ها، ناامنیِ روانی ایجاد می‌کنه. وقتی هم که دو طرف در حال دعوا هستن، بچه نمی‌تونه برا احساس امنیت روانی، به یکی از اونا پناه ببره و تنهایی، فشار روانی زیادی به بچه، وارد می‌کنه. ولی اگه در کنار این بچه، خواهر و برادر دیگه‌ای هم باشن، اونا می‌تونن نقطۀ اتّکای روحی و روانی همدیگه بشن. به همین دلیل، آسیبای روانی رو بچه‌ها کمتر می‌شه. 📚ایران جوان بمان کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌نظر یکی از اعضا در مورد دستنوشته ی شهید صدرزاده و پاسخ بنده👆 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما ✨که در راه حسینت، لشکری از خون من باشد 👌 «ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۸۰۴ متولد ۶۷ هستم. توی یه خانواده پرجمعیت بدنیا اومدم. فرزند سوم هستم و ۶خواهر برادر هستیم. ۲۲سالم بود که ازدواج کردم. توی عقد و اوایل ازدواج ما هم مثل خیلی از زوجها چالشهایی داشتیم که الحمدلله باصبر و حوصله رفع میکردیم. ۷ماه بعد ازدواج بدون هیچی دردسری باردار شدم، تقریبا بارداری خوبی داشتم ( اگه ویارا و سوزش معده رو ندیده بگیریم) و توی ۲۵ سالگی اولین فرزند بدنیا اومد. مادرم چون بچه های پشت سرهم و نیم شیر آورده بود، مدام بهم میگفت مبادا دوباره بچه دار بشی، بذار بچت بزرگ بشه بعد. منم از سر بی تجربگی و نادانی رفتم ای یو دی گذاشتم که ای یو دی گذاشتن همان و پیدا شدن مشکلات همان. متاسفانه تا یکسال خونریزی داشتم پیش هر دکتری که میرفتم سونو میداد و وقتی از جای ای یو دی مطمئن میشدن، قرص میدادن که خونریزی بند بیاد ولی موقت بود. تا اینکه یه دکتری بهم گفت باید ای یو دی برداری تا مشکلاتت تموم بشه، منم قبول کردم و مدتی بعد حالم بهتر شد. پسرم که ۲ ساله شد، به فکر فرزند بعدی افتادم ولی هر ماه بی نتیجه بود تا اینکه متوجه شدم کیست و فیبروم دارم و مرتب داروی هورمونی استفاده میکردم و این انتظار ۶سال طول کشید. و هر بار خودمو سرزنش میکردم که چرا ای یو دی گذاشتم و به درگاه خدا ناشکری کردم. سه سال تحت نظر مرکز ناباروری بود آزمایشات و سونو و داروهای گوناگون ولی همش بی فایده تا اینکه کرونا شروع شد و من توی خونه از سر بیکاری شروع به گرفتن چله های متفاوت کردم. حدیث کسا، زیارت عاشورا، سوره یاسین و .... خرداد سال ۹۹ وقتی کرونا کمی فروکش کرد برای درمان به مشهد رفتم و اونجا آب پاکی رو ریختن رو دستم و گفتن باید ای وی اف بشی و من برگشتم شهرم تا با همسرم برای درمان دوباره به مشهد بریم که ماه محرم شروع شد و توی روضه ها از حضرت علی اصغر بچه خواستم. دهه اول محرم که تموم شد خبر بدی بهم رسید. برادرم تصادف کرده بود و به کما رفته بود و از این قضیه اندک افرادی مطلع بودن و ما این قضیه رو از پدر ومادرم مخفی کردیم چرا که پدرم مشکل ریه داشت و باید عمل می‌کرد و ما میدونستیم که اگه بهش بگم زیر بار عمل نمیره، کما اینکه پدرم عنایت و علاقه خاصی به این برادرم داشت. خلاصه با صلاح و مشورت با بزرگترا تصمیم گرفتیم قضیه تصادف رو بعد عمل پدرم بهش بگیم. خلاصه پدرم عمل شد و اوضاع برادرم وخیمتر. طوریکه ریه اش آب آورده بود و هوشیاریش روی ۳ بود. عمل پدرم موفقیت آمیز بود و پدرم بهوش اومد و سه روز توی ای سی یو بود و روز چهارم متاسفانه در کمال ناباوری پدرم فوت کرد. ما موندیم و داغ پدر و برادری که زندگیش به مویی وصل بود و مادری که خبر نداشت. کم کم خبر تصادف برادرم پیچید و ما مجبور شدیم به مادرم بگیم. از اوضاع و احوال اون روزا همین قدر بگم که نمیدونستیم روی زمین راه میریم یا هوا. نمیدونستیم از غم فوت پدر گریه کنیم یا برای شفای برادر دعا. توی همین اوضاع و احوال ۶کیلو وزن کم کردم و متوجه عقب افتادن دوره ام شدم. به اصرار همسرم رفتم آزمایش دادم و در کمال ناباوری مثبت شد. وقتی برای سونوی تشکیل قلب رفتم، دکتر گفت خارج از رحم است و باید سقط بشه. ولی من زیر بار نرفتم و دوبار دیگه سونو رفتم که توی سونوی آخر گفتن بچه سالمه و قلبش داره میزنه و شکر خدارو بجا آوردم. تمام این مدت که حدود ۳۵روز طول کشید من تمام این ۳۵روز رو از زمان فوت پدرم تا روزی که فهمیدم باردارم از صبح ساعت ۶ میرفتم بیمارستان تا ساعت ۱یا۲ ظهر. بدون آب و غذا. چون کرونا شدت گرفته بود جرات نمیکردم چیزی بیرون بخورم. خداروشکر بعد ۴۰ روز با دعاها و نذر و نیازها برادرم بهوش امد. اون لحظه که گفتن دستگاه ازش جدا کردیم و خودش داره نفس میکشه خدا رو از ته دل شکر کردم و انگار دنیا رو بهم دادن. طبق نظر دکتر، برادرم از فوت پدرم نباید باخبر میشد چراکه امکان وارد شدن شوک عصبی و رفتن دوبارش به کما خیلی بود. بنابراین تصمیم گرفتیم قبل از ورود برادرم به خونه مراسم چهلم پدرم و برگزار کنیم و همه رخت سیاه از تن دربیاریم تا متوجه نشه و برای غیبتش هم بگیم پدرم برای کار تاسیسات به کربلا رفته، چرا که شوهرعمم هر سال برای آشپزی به کربلا و سامرا می‌رفت. خلاصه برادرم به خونه اومد و غیبت پدر رو هر جور بود رفع رجوع کردیم. دقیقا روز ۴۰ پدرم اوضاع بارداری من وخیم شد، دکتر که رفتم امید چندانی نداشت، میگفت فقط استراحت مطلق، شاید بچه بمونه. با آمپول و شیاف سعی در نگه داشتن بچه میکردن که متاسفاته زیاد جوابگو نبود. ادامه در پست بعدی.... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۸۰۴ در همین احوال نذر حضرت علی اصغر کردم و گفتم خودت این بچه رو بهم دادی خودتم نگه دارش باش. بچم بمونه شیر برنج نذر میکنم که بپزم. خلاصه بعد ۴ماه استراحت مطلق و استفاده از دارو خط رفع شد. نوبت به شما آزمایشات غربالگری رسید که توی نوبت اول گفتن بچه سندروم داون داره. بماند که چقدر استرس کشیدم و دوباره دست به دامن شیرخواره امام حسین شدم. توی غربالگری دوم گفتن بچه هیچ مشکلی نداره و سالم هست. ۹ماه به سختی و با استراحت مطلق و چندین بار بستری شدن گذشت و توی ۲ خرداد ۱۴۰۰ پسر دومم بدنیا آمد و اسمشو گذاشتم علی اصغر. ۸ ماه بعد از بدنیا امدن پسرم متوجه شدم که خدا خواسته دوباره باردار شدم ولی متاسفاته بدلیل تشکیل نشدن قلب مجبور به سقط شدم، کما اینکه من تا هفته ۱۲ صبر کردم و رشد جنین متوقف شده بود و دکتر اعلام خطر کرد. با درد زیاد و سه روز درد کشیدن جنین سقط شد. ولی بازهم چشم امید بخدا داشتم و این‌بار هم بعد ۷ماه دوباره باردار داشتم و این‌بارم خدا گل پسر دیگه ای توی خرداد ۱۴۰۲ بهم هدیه داد. بارها بخودم میگم کاش برای بچه دار شدن جلوگیری نمیکردم و واگذار میکردم بخدا تا خودش برام تصمیم بگیره که اگه به خدا واگذار میکردم چه بسا تا الان ۴ یا ۵فرزند داشتم و همه الان از آب و گل دراومده بودن. ولی باز هم خدارو شکر میکنم. امید دارم که خدا بازه م بهم بچه بده و این‌بار دختر باشه. هر چند که اطرافیان به شوخی حرفهایی بهم میزنن ولی من سعی میکنم توجه نکنم و بچه هامو نذر امام زمان و امام حسین کردم. میخواستم به چندتا نکته اشاره کنم. اول اینکه تا خدا نخواد برگی از درخت نمیفته و من اینو با همه وجودم حس کردم و شعار نمیدم. برادرم از مرگ برگشت و هیچکدوم از دکتراش امیدی به زنده موندنش نداشتن. دوم اینکه درسته که علم پزشکی پیشرفت کرده و خیلی بیماریها رو درمان میکنه ولی این خداست که بهتون بچه میده و بچه رو نگه میداره، پس در همه حال به خودش توکل و توسل کنیم که صلاح و مصلحت مارو بهتر از خودمون میدونه. از همه اعضای کانال میخوام برام دعا کنن تا بتونم بازم بچه بیارم و در برابر زخم زبون اطرافیان طاقت بیارم. من سالهاست که شهادت حضرت رقیه توی خونم روضه میگیرم و شیر برنج میدم شاید باورتون نشه ولی خیلی از اقوام و دوستان که بچه نداشتن توی همین روضه از حضرت رقیه بچه خواستن و الان بچه هاشون توی دامنشون دارن قد میکشن. همه کسایی که از بچه دار شدن ناامید شدن و یا کسایی که در حال درمان هستن از بزرگترین طبیب غافل نشن. درسته که سن و سالشون کمه ولی کرم و لطفشون بی نهایت زیاده. یاعلی کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075