eitaa logo
دوتا کافی نیست
49.5هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
33 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
۸۶۷ من متولد ۷۶ هستم و همسرم ۶ سال از من بزرگترن. آبان ۹۳ به طور سنتی ازدواج کردیم و شهریور ۹۴ طی یک عروسی که به صورت مولودی بود و ساز و آواز نداشت، زندگیمونو از زیر صفر 😅 شروع کردیم. پدرم به جای جهیزیه، برامون یه واحد مسکن مهر خرید و یک سوم مبلغ خونه رو هم شوهرم طی ۴ قسط پرداخت کردن. جهیزیه در حد رفع نیاز بردم که همون مقدار هم جنس خوب خریدن مادرم. حمایت خاصی نداشتیم و همسرم که طلبه بودن با یک عالمه بدهی مجبور شدن که طلبگی رو رها کنن و برن کار کنن. چون حوزه اجازه تحصیل و کار همزمان رو نمی‌داد بهشون. شش ماه بعد از عروسی، باردار شدم که ۸ هفتگی مسافرت رفتم و تو مسافرت زمین خوردم و اومدم خونه سقط شد. درد شدیدی داشتم و هیچکس از خانواده نمیدونست که این درد برا سقطه... من به جز خودم، ۴ تا خواهر دارم که هرکدوم ۲یا ۳تا بچه دارن و تا حالا تو خانواده سقط نداشتیم. فردای اون روز رفتیم سونوگرافی، گفت که سقط شده و کمی بقایا مونده که برو دکتر قرص میده برای دفعش. تو مطب دکتر با درد وحشتناک شکم و کمر ۴ ساعت تمام نشستم تا نوبتم بشه. این درک وجود نداشت که خانومی که شرایط خوبی نداره رو زودتر بفرستن داخل. آخر طاقتم تموم شد و چادرم رو کشیدم رو صورتم و یه دل سیر گریه کردم. دکتر گفت چندماه باردار نشو و خودت رو تقویت کن. ۴ ماه بعد باردار شدم. این بار همزمان با خواهرم. ۱۲ هفته یه کوچولو مشکل داشتم که خوب شد. تا ۲۰ هفته همه چیز خوب بود که یک شب از خواب پریدم بازم، متوجه نشدم که کیسه آب پاره شده. چون تجربه ای تو خانواده نداشتیم. صبح به شوهرم گفتم حرکات بچه کم شده منو ببر صدای قلب شو بشنوم. صدای قلب شنیده شد و برام سونو مایع آمنیوتیک نوشتن. برگشتم خونه که عصر برم سونو بدم. که احساس کردم بچه داره سقط میشه. دوباره رفتم بهداشت که گفت داره سقط میشه😭 با آمبولانس اعزام شدیم به زایشگاه، تشخیص این شده که علت سقط نارسایی سرویکس هست و برای بارداری بعد باید سرکلاژ بشم. طی سه ساعت درد زایمان پسرم سقط شد. هردو خانواده داغون و ناراحت بودن. آخه همزمان با خواهرم باردار بودم و پسر اون ۴ ماه بعد به دنیا اومد و برای من از بین رفت. ۹ ماه بعد اقدام به بارداری کردم و سه ماه بعد باردار شدم. یعنی یکسال بعد از اون سقط تلخ... این‌بار پیش خانم دکتر شبیری رفتم و ایشون گفتن که ۱۳ هفته باید سرکلاژ بشم. استراحت مطلق بودم و سرکلاژ. به درخواست خودم ۳۹ هفته سزارین شدم و پسرم محمد مبین آذر ۹۷ به دنیا اومد. چون دوران بارداری فقط با قرآن مانوس بودم و خودمم اضطراب نداشتم بچه خیلی ساکت و آرامی بود. شیر خوبی هم داشتم که پسرم فقط شیرمادر خورد. فوق العاده تپل و خوش اخلاق و دوست داشتنی. ۴ ساله که شد، کاملا ناخواسته باردار شدم. ۱۱ هفته که شدم سرما خوردم. ولی هر روز با وجود درمان های خونگی بدتر شدم. بعد ۱ هفته رفتم بیمارستان، و بعد آزمایش مشخص شد که کرونا گرفتم. ده روز پایانی سال گذشته رو بستری بودم و آنتی بیوتیک های خیلی قوی دریافت میکردم. هر روز فکر میکردم جنینم مرده ولی روز آخر رفتم سونوگرافی و خداروشکر مشکلی نبود. بازم سرکلاژ شدم و استراحت مطلق. ۳۸ هفته محمدامین عزیزم به دنیا اومد. و الان ۲ ماهشه.خیلی خوش قدم بود و ما بعد از ۸ سال که از زندگیمون می‌گذشت ماشین خریدیم. دوست دارم یه فرزند دیگه داشته باشم. ولی اطرافیان و همسرم به خاطر بارداری های سختم اجازه نمیدن. انشالله خدا به همه کسایی که چشم انتظار فرزند هستن فرزند سالم و صالح عطا کنه. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
6.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مثلا جنگ نیست... 🔹عبدالرضا هلالی کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌یک کاربر توییتر در پاسخ به کلیپی از نبرد نزدیک نیروهای مقاومت فلسطین با تانک های رژیم صهیونیستی، نوشت: "امروزه تقریباً همه چیز در چین ساخته می شود. به جز شجاعت. شجاعت در فلسطین ساخته می شود." کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
وقتی می‌خواهید روی فرزندتان اثرگذاری تربیتی داشته بـــــــاشید، نباید مدام از جـایـزه استفاده کنید، بـلـکـه بـاید کــــــــاری شـود تا از درون انگـیزه پیدا کند. حـضـرت‌ آقــــــــا در تعبیری‌ فـرمودنـد: کار جـهـادی. در کــــار جـهادی چون انـگـیزه داخلی وجود دارد کسی برای پول کــــار نـکـرده و برای رضای خدا کــــار می‌کـنـد. لـذا از جـان خـودش نـیـز مـی‌گـذرد. با جایزه دادن، حتی در رابطه با بزرگترها نیز کـــار خراب می‌شود. مثلاً فرزند باهوش و مستعدی که به خـودی خـود معـدلش بیست است وقتی می‌گویید اگــــــر معدلت ۲۰ شود، یک دوچرخه می‌خرم سال بعد بخواهد درس بخواند می‌پرسد: خب! چه می‌دهید؟! در تربیت، فرد اصــالت‌ دارد و باید‌ مراقب‌ بود تا کــــــــاری نکنیم که شخص خراب شود. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ رهبر معظم انقلاب، در دیدار امروز با ورزشکاران: " از بانویی که با کودک خود روی سکوی قهرمانی رفت، تشکر می‌کنم." کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📸 ساره جوانمردی همراه با فرزندش در دیدار امروز با رهبر انقلاب 👈 جوانمردی در فینال تپانچهٔ ۱۰ متر بازی‌های پاراآسیایی موفق به کسب مدال نقره شد و با فرزندش برای دریافت مدال به روی سکو رفت. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۸۶۸ من سال ۷۰، توی یک خانواده ۸ نفره متولد شدم. اون سالها اوج تفکر دوتا کافیست بود😉😉 که البته روی خانواده ماهم اثر خودشو داشت😅 چون فقط دوتا خواهربرادرم اولم خواسته بودند🙈 و ما همگی خداخواسته بودیم و منم آخرین خواست خدا که محقق شدم😜😜 چون بعد از من متاسفانه مادرم یک سقط عمدی داشتند که الان بعد این همه سال به شدددددت پشیمانند و هروقت یادشون میاد، گریه میکنن😢😭😭 یادمه پدرم اغلب اوقات تو شهر ما نبودند و متاسفانه همیشه شهرهای دیگه کار میکردند و هروقت میخواستند باهم بیرون بریم، جدا میرفتند. چون بخاطر تفکر جامعه از داشتن ۶ تا دسته گل الحمدلله صحیح و سالم خجالت میکشیدند🙈🙈 حتی یادمه اقوام هر وقت مهمونی میگرفتند ما رو دعوت نمیکردند چون ما جمعیتی بودیم😐😐😐 خلاصه تفکر دوتاکافیه تو فامیل ما به شدددددت موج میزد😒😒 الحمدلله هممون سالم و دارای تحصیلات عالیه هستیم☺️☺️ یکی از عادات بد خانواده‌های اطراف ما ازدواج دیر هست😟😟مثلا خواهرهام در ۲۸ سالگی ازدواج کردند و من که از ۲۰ سالگی دوست داشتم مستقل بشم و مزدوج بشم🙈🤪🤪 اصصلا روی حرف ازدواج زدن رو نداشتم حتی وقتی ۲۲ سالم بود خواستگار زنگ میزد مادرم جلوی چشم خودم بدون سوال کردن ازم خواستگارها رو راحت رد میکردند🙁منم دیگه جرات نداشتم مخالفت کنم🙃🙃 تا اینکه خلاصه در پایان ۲۳ سالگیم نامزد کردم🥰 و ۶ماه بعد تاریخ عروسیمون بود. این وقتی بود که مادر من تاااازه به لطف خدا از سرطان رها شده بودند 😍😍😍و هزینه‌های سنگین شیمی درمانی و پرتودرمانی تمام پس‌اندازهامون رو خالی کرده بود🤪🤪 مادر همسرم به من میگفتند حتما باید فلان وسیله رو برای جهیزیه بخری اگر نخری فامیل ما حرف درمیارن و...🤯🤯 خلاصه دوران عقدمون خیلی با این حرفها تلخ شد، چون من میشنیدم و معمولا سکوت میکردم اما به همسرم نمیگفتم تا رابطمون بد نشه😌😌😌 چون به شدددت تحت فشار مالی برای جهیزیه بودیم، اقوام و نزدیکان هدایای عروسی ما رو در دوران عقد به صورت نقدی برای من میاوردند☺️☺️☺️ و من خیلی خوشحال میشدم چون میترسیدم بخاطر استرس دوباره حال مادرم خدای نکرده بد بشه😫 خلاصه باکادوهای فامیل تقریبا ۹۰درصد جهیزیه جور شد و بقیه که خیلی کم بود قسطی خریدیم🤩🤩 من از همین تریبون😜🤪🤪 از همگی درخواست میکنم کادوی عروسی رو همینجور زود بدید تا هزینه خانواده‌ها کم بشه😗😗 با ساده‌ترین جهیزیه و جشن عروسی در تمام فامیل ما و همسرم الحمدلله به خونه بخت در همسایگی خانواده همسرم رفتیم😊😊😊 مادر همسرم از دوران عقد میگفتند زود بچه بیارید و من تحت تاثیر خانواده خودم میگفتم حداقل یکسال بگذره بعد😐😐 الان تا حدودی پشیمونم چون سر هر بارداریم کلیییی انتظار کشیدم و نذر و نیاز کردم تا باردار شدم😢 بعد هرزایمان بخاطر احساس رهاشدگی و عدم درک اطرافیان متاسفانه به شدت افسردگی گرفتم😢 بارداری اولم تقریبا خوب بود و فقط ماه آخر کهیر بارداری آزارم داد. دختر اولم خیلی عجیب کم‌خواب بود و هست نوزادی حداکثر ۷ ساعت میخوابید😐 من هم به کارهام نمیرسیدم و بخاطر همین همسرم منو سرزنش میکردند😢هیچ کمکی نداشتم و بااینکه تو شهر خودم بودم اما عین غریبه‌ها بودم😔 بعد از ۴ سال خدا دختر دوم رو به ما عنایت کرد😍😍 از اینکه دخترم خواهر داره خیلی خوشحال شدم😍😍😍😍😍 بارداری دوم بخاطر ویار عجیب و غریبم خیلیییی سخت گذشت ۹ ماه تماااام گرسنگی کشیدم، هیچی نمیتوستم بخورم حتی قرص دیمیترون هم اثر نداشت و جالبه دکترم با اینکه خیلی معروف بود حتی نگفت برو سرم بزن کمی جون بگیری😏😏 چون ببخشید حتی قرص هم میخوردم بالا میاوردم🤢🤢🤮🤮 خیلی وزن کم کردم و ضعیف شدم تا روز زایمانم ویار داشتم😵‍💫😵‍💫 ادامه 👇 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۸۶۸ متاسفانه هیچکس از خانواده خودم و همسرم یکبار یه بشقاب غذا برای من یا همسر و فرزندم نیاوردند چون رسما غذا پختنم تعطیل میشد یا به سختی میپختم🥴 گاز رو روشن میکردم و خودم به اتاق خواب فرار میکردم😂😂😂 حتی دخترم که ۳ سالش بود فهمیده بود تا میومد سریع در رو میبست طفلک😂😂😂😂 زایمان به شدددت دشوار چون بخاطر ویار عجیبم انرژی نداشتم و افسردگی وحشتناک بارداریم هم روحیه‌ام رو خراب کرده بود و در زایمان طبیعی انرژی و روحیه بسیااار مهمه که من هیکدوم رو نداشتم و رفتار بد مامای بیمارستان ظاهرا خصوصی😏 هم مزید بر علت شد😢😢😢 دخترم که یکسالش پر شد الحمدلله😍😍 خدای مهربونم پسرم رو به ما عطا کرد☺️بارداری خوبی بود و به راحتی گذشت😍😍 فقط سختیش استراحت مطلق ماههای اول بود چون هنوز دخترم کوچیک بود و من نمیتونستم بغلش کنم. جالبه چون فضای خانوادمون متاسفانه اصصصلا مذهبی نیست من تا تولد دختر دومم هیچی درباره جهاد فرزندآوری نشنیده بودم🙈🙈 و تو خانواده ما بچه چیز نامطلوبیه😉😉 من سنت شکنی کردم و گفتم بخاطر خدا و امام زمان و امر رهبر عزیزم😍😍 سومی و چهارمی و...😜😜😝😝😝 میارم😆😆 از عنایات الهی قبل تولد دختر اولم با وام و قرض خونه خریدیم😃 بعد دختر دومم ماشین رو ارتقا دادیم😁😁 پسرم هم تازه چند روزه دنیا اومده😍😍 خلاصه آقایون به خانمتون کمک کنید 😜😜 خانمها، تو بارداری و بعد زایمان اعضای فامیل، بهشون کمک کنید🙏🙏 در کل خیلی کمک کنید😂😂😂 برای سلامتی و عاقبت بخیری منو خانوادم و آزادی فلسطین و نابودی اسراییل صلوات و دعا بفرمایید🙏🙏🙏❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075