eitaa logo
دوتا کافی نیست
49.5هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
33 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
👌«فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
در جلسات پرسش و پاسخى كه ما با خانم‌ها داشتيم، خيلى روى اين آيه حساس بودند: «الرِّجَالُ قَوَّ ٰمُونَ عَلَى النِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ». تعبد خيلى مشكل است، خدا مى‌داند. «فاطمۀ زهرا عليها السلام » شدن خيلى مشكل است. ما عبادت‌مان هم نبايد از روى هوىٰ و هوس باشد. مخصوصاً جوان‌ها، گاهى عبادت‌شان روى هوس واقع مى‌شود. دختر خانمى آمده بود با من دربارۀ ازدواج مشورت مى‌كرد، از محصلين «جامعة الزهرا» بود. گفتم خانم، شما اين آقاى خواستگار را مى‌پسندى؟ گفت: بله. پدرم هم مى‌پسندد، مادرم هم مى‌پسندد، مشكل خاصى ندارد. گفتم پس چرا مشورت مى‌كنى؟ گفت: من مى‌خواهم درس بخوانم، حوزه تشكيل بدهم. گفتم: شما از «فاطمۀ زهرا عليها السلام » مهم‌تريد؟ فاطمۀ زهرا عليها السلام با آن عظمت ازدواج كرد و اين حرف‌ها را نمى‌زد. ازدواج كن و حوزه هم تشكيل بده. 📚 به سوی نور - ج ۱ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
خلاصه که تهدیدها رو جدی نگیرید.😅 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فروش فوق‌العاده محصولات سایپا گروه خودروسازی سایپا از ساعت ۱۱ صبح امروز فروش در قالب طرح‌های فوق‌العاده را برای دو محصول کوییک و کوییک R ویژه متقاضیان عادی و آغاز می‌کند. 👈 لازم به ذکر است در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت مادرانی که فرزند دوم به بعد آنها متولد می شود با احتساب ۵۰درصد کل ظرفیت خودروسازان می توانند برای دریافت خودرو ثبت نام کنند اگر متقاضیان زیر ۵۰درصد باشند بدون قرعه کشی و نوبت خودرو به آنها تعلق خواهد گرفت. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
خانم دکتر صفیه عشوری مقدم... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۵۸۷ من متولد سال ۶۷ هستم در سال ۹۵ با همسرم که برادر دوستم بود، ازدواج کردم. یک ازدواج کاملا سنتی. خدا رو شکر همسرم خانواده مذهبی و خوبی داره و همسرم هم بسیار با ایمان و خدا ترس هستند. من خودم مربی مهد کودک هستم و عاشق بچه... برای همین از سال اول ازدواج تصمیم به آوردن بچه داشتم اما آقای همسر چون برای ارشد درس میخوندن، بچه دار شدن رو به بعد اتمام درس موکول کردن. بعد از اینکه یک‌سال ازدواجمون گذشت اصرار من برای بچه دار شدن بیشتر شد و آقای همسر قبول کردن. قبل از اقدام به باداری رفتیم مشهد و از خداوند فرزندان سالم و صالح خواستیم، درست یادم هست شب ولادت حضرت زینب بود، روی به روی گنبد امام رضا نذز کردم که اگر خدا به ما دختری بدهد، اسمش رو بزاریم زینب.. و من خیلی زود باردار شدم، چقدر خوشحال بودم، خودم رو خوشبخت ترین زن دنیا میدونستم اما این خوشحالی خیلی طول نکشید و جنین در هفته ۱۰ سقط شد، دنیا روی سرم خراب شد، برای منی که هر روز با بچه ها سرکار داشتم ختم بارداری حکم مرگ واسم داشت. حال خیلی بدی داشتم تا شش ماه کارم فقط گریه بود، همسرم خیلی با هم حرف میزد و آرومم می‌کرد، میگفت مطمئن باش حتما حکمتی داشته. کم کم با توکل بخدا آرومتر شدم. یکسال و نیم سال طول کشید تا دوباره رو پا بشم، سال ۹۸ با همسرم رفتیم پیاده روی اربعین، اونجا از امام حسین دوباره فرزند خواستم، غافل از اینکه من در این سفر باردار بودم و نمیدونستم. بعد از برگشت از کربلا درست روز تولدم، همسرم تماس گرفت و گفت به دلم افتاده بارداری برو آزمایش بده، گفتم چطور گفت قرآن باز کردم، سوره مریم اومد، مطمئنم خبری هست و واقعا من باردار بودم، چقدر روز تولدم خوشحال بودم ولی دوباره این خوشحالی هم چندان دوامی نشد و قلب جنین تشکیل نشد و دنیا دور سرم می‌چرخید، از کارم بیرون اومدم دیگه طاقت دیدن شاگردامم نداشتم. خدا می‌دونه من و شوهرم چی کشیدیم خدا رو شکر خانواده همسر خیلی بهم کمک کردن تا حالم دوباره مثل قبل بد نشه و این بار زودتر حالم خوب شد. دوباره سال ۹۹ برای بچه دار شدن اقدام کردم خیلی می‌ترسیدم، که دوباره روزای قبل تکرار بشن ومن دوباره باردار شدم و دوباره سقط جنین همانا... هنوز هم از یادآوری اون روزا حالم بد میشه، دیگه مطمئن شده بودم خدا نمیخواد من مادر بشم فقط دلم میخواست هر طور شده بچه دار بشم با خودم لج کرده بودم و به زور از خدا بچه میخواستم. شوهرم می‌گفت تا زمانی که تو وسط باشی و منیت تو وسط باشه، خدا به ما بچه نمیده و همینم شد و من دوبار دیگه این تجربه تلخ رو تجربه کردم 😭 ۵ تا سقط باورم نمیشد این چه امتحان سختی بود که خدا ازم می‌گرفت. حال و روز این روزای من فقط خدا میدونست و بس. اما برای من عجیب بود سر آخرین سقطم دیگه گریه نکردم، حالم بد بود اما راضی بودم به رضای خدا، شوهرم دلداریم می‌داد و میگفت مطمئن باش خدا یه زینب واسه ما کنار گذاشته وگرنه اسمش رو به دلمون نمی انداخت. ۳ما از آخرین سقط می‌گذشت تو این مدت خیلی دکتر رفتم، خیلی آزمایش های جور واجور انجام دادم و خیلی اذیت شدم، دکتر میگفت دیگه نمیتونم طبیعی باردار بشم، منم به شوهرم گفتم حالا که خدا نمیخواد، منم اصلا بچه نمیخوام، اگه خودش خواست میده من تن به آزمایشات دیگه نمیدم. و همینم شد دیگه دکتر نرفتم و تمام قرصام قطع کردم. آذر ۱۴۰۰ رفتیم مشهد دوباره خیلی دلم گرفته بود، گفتم آقا اگه من لایق مادر شدن میدونید، خودتون فرجی بکنید من و همسرم مثل ابر بهار هر دو اشک می‌ریختم. درست دوماه بعد از برگشت از مشهد در کمال ناباوری، تستم مثبت شد و خداخواسته بدون دارو باردار شدم، هم خوشحال بودم و هم ناراحت، میترسیدم که این بار هم سقط بشه چرا که این بار تازه ۳ ماه از سقط قبلی گذشته بود. اما وقتی خدا بخواد من بنده چکاره هستم. وقتی برای اولین بار صدای قلب جنینم رو شنیدم از خوشحالی گریه کردم، باورم نمیشد تمام این ۹ ماه رو خوابیدم، حتی غذا خوابیده می‌خوردم، خیلی خیلی سخت بود اما وقتی به این فکر می‌کردم که خدا قرار یه فرشته به من بده، تمام این سختی ها واسم شیرین میشد و دختر من نازنین زینبم در ۲۰ مهر ۱۴۰۱ بدنیا اومد. خدا رو هزاران بار شکر می‌کنم که من لایق مادر شدن دونست هر روز دعا می‌کردم که دخترم سرباز امام زمان تربیت بشه و اون رو نذر امام زمان کردم. الان زینب کوچولوی ما ۴۶ روزه هست و من این هدیه رو از طرف امام رضا میدونم به همه کسایی که مثل من منتظر بچه هستن، میگم هیچوقت ناامید نشن که قطعا بعد هر سختی آسانی هست. از شما میخوام واسه من دعا کنید که بتونم دخترم رو در مسیر امام زمان تربیت کنم و خدا دوباره توفیق مادر شدن بمن عطا کنه و امیدوارم که هیچ زنی در حسرت مادر شدن نباشه کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
💎 اين جمله از اميراالمؤمنين است. فرمودند: وقتي من به خانه مي‌آمدم، «لَقَدْ كُنْتُ أَنْظُرُ إِلَيْهَا» فقط يك نگاه به فاطمه مي‌كردم، «فتنكشف عني الهموم و الأحزان» تمام غم و غصه‌ي عالم از قلب من مي‌رفت. 💎انصافاً زني كه با مردش، صبح از خانه مي‌رود و ۶ بعداز ظهر برمي‌گردد، اين مي‌تواند آن زني باشد كه وقتي مرد به خانه مي‌آيد نگاه بكند و غم و غصه‌ي عالم از دل او برطرف شود؟ 💎لذا در خاك سپاري حضرت هم فرمودند: خدايا من از فاطمه راضي هستم. و امام باقر علیه السلام فرمود: هيچ شفيعي بالاتر از رضايت شوهر براي زن مؤثر نخواهد بود. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌«فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌نیاز به استخاره نیست... 💔 خیلی وقت‌ها نیاز به مشورت نیست. خیلی وقت‌ها نیاز به استخاره نیست، راه خدا روشن است. یکی از دوستان می‌گفت یک خانمی آمد پهلوی من، گفت یک استخاره کن. من فکر کردم حالا در یک جایی گیر کرده، می‌خواهد استخاره کند. 💔 بعد این خانم حالا پرسیدم گفت، یا خودش گفت: «می‌خواهم اگر استخاره خوب آمد، بروم بچّه‌ام را سقط کنم!» اِه، سقط بچّه حرام است! خیلی از استخاره‌هایی که می‌کنند، لغو است، استخاره می‌کنم طلاقش را بدهم، طلاق بدترین حلال است، حلالِ طلاق، ولی بدترین، 💔 حدیث داریم، از خودم نیست، حدیث داریم بدترین حلال‌ها که هم حلال است، هم بسیار بد است، طلاق دادن است، آن وقتی روایت امام صادق [علیه السلام] وقتی می‌فرماید: «طلاق بدترین حلال است» (وسائل الشيعة، ج ‏۲۲، ص ۸)، شما با استخاره می‌خواهی طلاق بدهی؟ 🔹 درس‌هایی از قرآن - ۳/ ۹/ ۱۴۰۱ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هیچ وقت یک ایرانی رو تهدید نکنید.😉 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۵۸۸ من و همسرم تقریبا دو سال ازدواج کردیم به خاطر کرونا خیلی از مراسما رو نگرفتیم و خیلی راحت رفتیم سر خونه زندگیمون و سخت نگرفتیم. ما از همون اول بچه می خواستیم و تصمیم داشتیم زود بریم دنبال کار هاش، خلاصه تو اون روز های اول زندگی مون، متاسفانه همسرم کرونای شدید گرفت و من بدون هیچ کمکی، تو خونه شده بودم پرستار همسرم. یادم بردیمش دکتر و به دکتر گفتم آقای دکتر من حالت تهوع دارم و اون در جواب گفت خانوم یا بارداری یا کروناست. خلاصه رفتم تست کرونا دادم که خوشبختانه منفی بود و من در کمال غافل گیری باردار شده بودم، اونم تو سخت ترین شرایط زندگیم... به علی عزیزم گفتم بلند شو دیگه تمومش کن تو داری بابا میشی و اون انگار دور از جونش از مرگ برگشت با روحیه بالا، با کرونا جنگیدیم و شکستش دادیم. بارداری خیلی سختی داشتم، هر بار می رفتم دکتر با جمله ی خانوم بچه ات نمی مونه رو به رو می شدم و من با شنیدن صدای قلب کوچولوش با اون کروب کروب صدای قلبش دستم می ذاشتم رو دلم و می گفتم: "مامان تو به این حرفا گوش نده، تو می مونی برای ما" نمی دونم شاید که نه حتما خواست خدا بود هر بار من جمعه بستری می شدم با اشک از خدا می خواستم منی رو که جمعه ها با تمام قلبم، منتظر امام زمان هستم ناامید نکنه. به خدا می گفتم حتی اگه ازم بگیریش، بازم شاکرتم، حتی هیچ وقت بچه دار نشم، بازم بندتم و همین برای من کافیه معبودم، بذار برا شنبه، جمعه این کارو با من نکن. خلاصه بستری برا سقط، تبدیل به تهدید می شد و بعد به خطر و بعد اگه تا صبح بمونه مرخصی و ما صبح شنبه خونه بودیم. گذشت و تا ۳۰ هفتگی دوام آوردم، بعد شب با یه لگد شدید و باز شدن کیسه آبش، زودتر از موعد به دنیا آمد. آقا محمد مهدیِ منو علی، با پشت سر گذاشتن خیلی از اذیت هایی که یه بچه طبیعی تجربه نمی کنه، بازم به لطف الهی برامون موند با وزن یک کیلو چهارصد، الان یک سال و ۲۵ روزشه و کاملا طبیعی... الان هدفم از پیام دادن اینه که بهتون بگم من یه مادرم، از لحظه اول تا همین پنج ماه پیش استرس و سختی های زیادی رو تحمل کردیم ولی می ارزه یه لحظه خندیدنش به تمام این رنج ها... و ما می خوایم به لطف خدا دوباره بعد چند وقت دیگه، بازم بچه بیاریم، حتی اگه بازم تمام اون روزا تکرار بشه، بازم خدا با ماست. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075