✅ #بیانیه جمعی از بانوان دانشجو و فارغالتحصیل دانشگاه صنعتی شریف در زمینه فرزندآوری و مشارکت اجتماعی بانوان
1. دغدغه ما تنها به جمعی از مادران دانشگاه صنعتی شریف خلاصه نمیشود، بلکه سخنی برآمده از دل بانوان اصیل و دلسوز میهن عزیزمان است؛ کسانی که به امید داشتن ایرانی آباد، پر رونق و جوان، #فرزندآوری و #تربیت صحیح فرزندانشان را از اولویتهای زندگی خود و اهم وظایفشان در شرایط کنونی کشور میدانند. مشکلات فرهنگی و اجتماعی در خانوادههای تک فرزند وکم جمعیت، همواره از پیامد های منفی عدم توجه به مسئله فرزندآوری و چندفرزندی بوده است. همچنین خطرات وقوع #بحران پیری جمعیت و کاهش نیروی کار در ایران چندین سال است که توسط رهبر عزیزمان به ملت و مسئولین گوشزد میشود؛ به اذعان اساتید و محققان حوزه جمعیت، این مسئله از #مهمترین مسائل جاری کشور محسوب میشود، تا جایی که با ادامه روند فرزندآوری به شکل کنونی در دهههای آینده، دیگر ایران مقتدری باقی نخواهد ماند. این دلایل و بسیاری دلایل محکم و متقن دیگر لزوم توجه به امر جمعیت و فرزندآوری را برای ما دو چندان کرده است.
2. همه ما در کنار عقاید خود در زمینه فرزندآوری، به اهمیت #تحصیل و #مشارکت_اجتماعی بانوان معتقد هستیم؛ با این حال در دوران دانشجویی، جای خالی بسیاری از زیرساخت های لازم برای تحصیل در کنار پرداختن به وظیفه مادری را حس کرده ایم؛ با مشکلاتی که یک زن به عنوان مادر و همسر، در فضاهای علمی و کاری با آن مواجه است، آشنا هستیم و در این راه، متحمل سختی های زیادی شدهایم. اما هیچگاه تسلیم نشده و از مطالبه و تلاش در راستای ایجاد شرایط مطلوب (برای فعالیت اجتماعی در کنار فرزندآوری) دست برنداشتهایم. در حال حاضر عدهای از این جمع در کنار فرزندآوری، مشغول ادامه تحصیل، کار در فضاهای تخصصی مرتبط با رشته دانشگاهی و یا سایر فعالیت های فرهنگی و اجتماعی هستند. در واقع ما مصمم هستیم طوری زندگی کنیم که علاوه بر رشد و تکامل در فضای فردی و خانوادگی، سایر ابعاد شخصیتمان را به عنوان یک زن مسلمان انقلابی پرورش دهیم.
3. ما معتقدیم فرزندآوری و تربیت نسل متعهد و کارآمد یکی از مهمترین وظایف و رسالتهایی است که برای ساخت جامعهای قدرتمند و جوان، بر دوش ما زنان قرار گرفته و در صورت کوتاهی ما این مهم بر زمین خواهد ماند. لذا با وجود داشتن فعالیت های مختلف، #مادری را اولین و مهمترین وظیفه خود قرار دادهایم؛ و در شرایط کنونی کشور، برای عبور از بحران جمعیتی پیش رو، داشتن فرزندان هرچه بیشتر و تلاش برای تربیت آنها را از اهم وظایف فردی و اجتماعی خود میدانیم.
از خداوند متعال میخواهیم به ما توفیق بدهد تا بتوانیم در این مسیر فرزندانی شایسته، تقدیم ایران عزیزمان کنیم؛ فرزندانی که با صفات برجسته معنوی و اخلاقی همچون ایمان، توکل بر خدا، اخلاص، ایثار و شجاعت وارد اجتماع شده و مسیر #پیشرفت و #اعتلای ایران اسلامی را با قدرت ادامه دهند.
4. ما با مسائل و چالش هایی که در مسیر این تصمیم بزرگ وجود دارد، آشنا هستیم و با آگاهی این راه را انتخاب نموده ایم؛ از جمله مسائل اقتصادی، مسائل تربیتی و سختی های جسمی و روحی. اما راهحل این مسائل را در اعتقادات و باورهایمان جستجو کردهایم؛ برکت ناشی از توکل به خدا را در زندگی هایمان چشیده، و وسعت رزق در اثر وعدههای خداوند را به عیان مشاهده کردهایم؛ و نیز با اصلاح #سبک_زندگی و الگوی مصرف، مسیر خود را برای فرزندآوری هموار نمودهایم.
5. ما همواره نسبت به مشکلات جامعه خود احساس #مسئولیت داشتهایم، از این رو با وجود سختی های پیش رو، مادری را اولویت اول خود قرار دادیم و در کنار آن، با صبر، مدیریت و برنامه ریزی، ایمان به وعدههای الهی و با توکل بر خداوند در زمینه تحصیل دانش، تولید علم و نقش آفرینی اجتماعی در حد توان میکوشیم.
ما هم اکنون در شروع راه هستیم و از خداوند توفیق و توان میطلبیم تا در مباحث علمی و زیرساختی مسئله فرزندآوری نیز وارد شویم و راه را برای آیندگان هموار سازیم؛ و در عمل، شعار فرزند بیشتر زندگی بهتر در #ایران_جوان را به نمایش بگذاریم؛ ان شاءالله.
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۳۶۵
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#تحصیل
#مشارکت_اجتماعی
۱۶ سالم بود که با پسر عموم ازدواج کردم. پیش دانشگاهی عروسی کردیم و رفتیم سر خونه زندگیمون و من زمانی که کنکور می دادم، دو ماهه باردار بودم...
حقوق بین الملل دانشگاه شیراز قبول شدم اما از اون جایی که رفت و آمد برام سخت بود انصراف دادم. هدی ساداتم به دنیا اومد و زندگی ما رنگ و بوی دیگه ای گرفت...
دوباره کنکور شرکت کردم و توی شهر خودمون دانشگاه پیام نور رشته علوم تربیتی قبول شدم. همزمان بعنوان خبرنگار فعالیت می کردم و گاه گداری اجرای صحنه هم می رفتم.
اساتیدمون خیلی بهمون امیدواری میدادن که می تونید با این رشته وارد آموزش و پرورش بشید و من این رو بیشتر شبیه خواب و خیال می دیدم. آخه چجوری؟با چه امیدی؟
خلاصه که بعد از سه سال در حالیکه هنوز داشتم درس می خوندم با همسرم تصمیم گرفتیم که دوباره یه فرشته وارد زندگیمون کنیم و خدای مهربون هم اجابت کرد و زهرا سادات ِ شیرین زبون به جمع ما پیوست.
سال ۹۷ آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت کردم و به مدد الهی قبول شدم. بعد از یه مدت اجراهام توی صفحه ی اینستاگرامم دیده شد و از طرف صدا و سیمای استانمون دعوت به کار شدم.
تازه داشتم جا باز می کردم توی این دو حوزه که به شدت عاشق هر دوش بودم ... اما احساس کردم داره دیر می شه و لازمه که به فکر فرزند سوم باشیم.
ولی کارم چی؟؟؟ اگه از دستش بدم چی؟؟؟
خیلی این فکرا توی ذهنم می چرخید اما توکل به خدا کردم و دلم رو زدم به دریا و امروز در حالیکه ضحی سادات سومین دخترم هنوز یک ماهش هم نشده دارم براتون پیام میدم.
خدا رو صد هزار مرتبه شاکرم که فرزندان صالح و سالم به من و همسرم عطا کرده و ازش می خوام که دامن همه ی مادرایی که چشم انتظار فرزندن رو سبز کنه...
امروز الحمدلله رب العالمین وضعیت ما از هر زمانی بهتره...
با همین شرایط دو بار رفتم پیاده روی اربعین و فعالیت های اجتماعی و روزمره خودم رو هم دارم.
گاهی کم میارم، گاهی درجا می زنم ولی شیرینی های زیادی رو هم چشیدم و از خدا ممنونم بخاطر همه ی نعمت هاش که هر چقدر شکر کنم باز هم کمه...
توکل خیلی مهمه... یادمون نره رازق اصلی خداست و اگه کار رو به دست اون بسپاریم حواسش بهمون هست.
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1